تشيع دين عدل و انصاف و عقل و احسان است و نه دين خشونت، ارعاب، ترور/درس های عاشورا در گفتگو با آيت الله العظمی صانعی
عزاداری امام حسین(ع) با شوری وصف ناشدنی در سراسر کشور اسلامیان در حال برگزاری است. این شور حسینی همواره تمام بخش های جامعه را تحت تاثیر خود قرار داه است و هر کسی از زاویه ای خاص به این حادثه می نگرد.
موضوع: اندیشه
عزاداری امام حسین(ع) با شوری وصف ناشدنی در سراسر کشور اسلامیان در حال برگزاری است. این شور حسینی همواره تمام بخش های جامعه را تحت تاثیر خود قرار داه است و هر کسی از زاویه ای خاص به این حادثه می نگرد.
قلم هنرمند با نام حسین شیدایی می کند، ورزشکاران با توسل به مولایشان به میدان می رفته و نشانه عزا را با خود به میدان می برند.
محققان از محرم می گویند و خبرنگاران از محرم می نویسند و اینگونه است که همه جا و همه چیز عطر محرم حسین علیه السلام را به خود می گیرد.
شفقنا نیز همراه و همگام با مردم در این ایام گفتگو با مراجع تقلید و صاحب نظران دینی را در صدر کارهای خود قرار داده است تا معطر به ذکر سید الشهداء باشد.
در ادامه این گفتگوها با آیت الله العظمی صانعی به گفتگو نشستیم.
او که همواره بخشی از نظراتش مورد اقبال جامعه روشنفکری ایران بوده است حفظ عزاداری امام حسین علیه السلام را "عین روشنفکری می داند و می گوید: حفظ ارزشهاى دينى و توجه به مسايل و معضلات روز، عين روشنفكرى است.
این مرجع تقلید شیعه در این گفتگو محرم را فرصتی برای ترفیع جایگاه شیعه در جهان امروز و وسیله ای برای مبارزه با تروریسم مداند و از عزاداران می خواهد با دقت نظر نگذارند مجالس عزا به مکانی برای بدزبانی و تهمت و دروغ تبدیل شود.
این گفتگو را بخوانید:
*ریشه عزاداری امام حسین(ع) به کجا برمیگردد؟
*ريشه عزادارى و تعزيه براى ابى عبداللّه(ع) با تاريخ بشريت همراه است. اين مطلب را در مناجات حضرت موسی(ع) به هنگام طلب استغفار از خداوند برای یکی از افراد قوم بنی اسرائیل، و استدعای آن حضرت از خداوند برای بخشش آن فرد، نیز می توان دید. آنجا که خداوند متعال فرمود : ای موسی هرچه بخواهی به تو می دهم که حضرت مسئله عفو آن فرد بنی اسرائیلی را طرح کرد که خداوند در جواب فرمود: ای موسی من او را بخشیدم مگر قاتل حسین(ع) را آن حضرت در جواب فرمود: پروردگارا حسین کیست؟ خداوند در ادامه توضیح به پیامبرش چنین فرمود: او آن کسی است که وقتی به کوه طور آمدی ذکر آو را برای تو بیان کردم حضرت از قائل او سوال کرد که خداوند پس از بیان چگونگی و نحوه ی شهادت آن حضرت می فرماید "صغيرهم يميته العطش و كبير هم جلده منكمش"; كودكانشان از تشنگى به شهادت مى رسند و پوست بدن بزرگان آنان در هم كشيده مى شود. اين داستان روزهاى اول خلقت است. پس موضوع عزادارى با خلقت حضرت آدم آغاز مى شود. و متعلق به امروز و ديروز نيست. اما آنچه سيره و روش علما، متشرعين و محبين اهل بيت ـ صلوات اللّه عليهم اجمعين ـ بر آن اساس تنظيم شده; يعنى جمع شدن و عزادارى كردن و تشكيل جلسه و ذكر مسائلى از اسلام، چه به صورت نثر و چه به گونه شعر مربوط به زمان امام صادق و امام رضا (عليهما السلام) است. در تاريخ آمده كه امام هشتم، از اول محرم خندان ديده نمى شد. يا در حالات امام صادق ـ سلام اللّه عليه ـ هم به اين صورت نقل شده است. اين رسم و سنتى است كه ائمه، براى زنده ماندن اسلام، براى تنفر از ظالم و ستمگر ـ هر كه باشد وهر كجا باشد ـ براى اظهار علاقه به مظلوم و عشق به مظلوم، به ما آموخته اند.
*علت این ارادت مردم به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام از نظر حضرتعالی چیست؟
*انسان دلش براى مظلوم مى شكند و با كسى كه ستم ديده وبه او ظلم شده، اظهار همدردى مى كند. اين حالت، گاهى به صورت گريه تجلى مى كند و گاهى نيز به صورت هاى ديگر بروز مى كند. گاهى هم اختيار از دستش مى رود.
*این مساله همواره توسط بخشی از جامعه مورد نقد بوده است که این بی اختیاری ها و چهره خراشیدنها مورد پذیرش نیست. نگاه حضرت عالی به عنوان یک فقیه به این مساله چه نگاهی است؟
*گاهى انسان در عزاداری به پیشانیش مى زندو ورم مى كند، اينجا ديگر «لا ضرر و لا ضرار فى الاسلام» معنا و مفهوم ندارد. وقتى بنده در اثر تأثر در مصيبت حضرت زهراسلام الله علیها و يا امام حسين علیه السلام بر پيشانى ام بزنم تا جايى كه متورم شود، خلاف شرع است؟ عواطف و احساسات و عشق به ابى عبداللّه- علیه السلام-، همه چيز را تحت تأثیر قرار می دهد و ديگر اختيار هم از دست مى رود. از جنبه فقهى نيز، بحث خاص خودش را مى طلبد و بنده به آن حوزه وارد نمى شوم، بلكه مى خواهم بگويم كه اين يك احساس و عاطفه است. اين علاقه است و نبايد جلوى آن را گرفت. نبايد مانع بروز عواطف شد. بگذاريم اين انسانهاى پاك، آن عواطف پاكشان را ظاهر كنند. بگذاريد تباكى كنند، بگذاريد خودشان را شبيه گريه كنندگان قرار دهند. این عزادارای ها سیاست اهل بیت -سلام الله علیهم اجمعین- است . همان طورى كه امام امت ـ سلام اللّه عليه ـ اشاره فرمودند، اين روش را بايد حفظ كنيم; حفظ اين سنتها، ربطى به مسايل روشنفكرى ندارد. اگر كسى هويت خودش را حفظ كرد، روشنفكر نيست؟ نبايد سنت و تجدد را مخلوط كرد، بلكه حفظ ارزشهاى دينى و توجه به مسايل و معضلات روز، عين روشنفكرى است. آيا آدمى روشن تر از مام خمينى ـ سلام اللّه عليه ـ سراغ داريد كه در مسايل سياسى و فقه اسلامى با تمام ابعادش، دقت نظر داشته باشد. ايشان زيارت غديريه را - زيارت مفصلى كه امام على النقى خوانده است ـ در نجف اشرف، ايستاده مى خواند، زيارتى كه حدوداً يك ساعت طول مى كشد. همين امام می فرمود: عزادارى سنتى را حفظ كنيد، هر چه داريم از محرم و صفر داريم. به عزادارى اهميت بدهيم، منتها بايد ببينيم چه مى گوييم و چه مى شنويم.
*چه بگوییم و چه بشنویم؟
*بايد به هنگام منبر رفتن در ذکر مصيبت و مداحى ها نكاتى را مورد توجه قرار دهيم كه مورد توجه مخاطبان، مخصوصاً نسل جوان قرار گيرد.
درس هاى حادثه كربلا را بايد فصحا و علما، متفكرين، صاحبان قلم و روشن فكران دانشگاه و حوزه بيان كنند تا مردم بيش از بيش با عظمت عاشورا و شخصيت بى بديل ابى عبداللّه آشنا شوند.
*جامعه امروز ما از این حادثه چه درسهای کاربردی و مورد استفاده ای را می تواند بگیرد؟ خطبای ما به نظر شما به کدام جنبه از جنبه های این حادثه عظیم باید بپردازند؟
*آنچه که جامعه ما امروز می تواند برای رفع مشکلات از حادثه کربلا بیاموزداین است که در حادثه كربلا مرد و زن و مولى و عبد همراه هم هستند. این نیست که فقط یک قشر خاص باشند و همه چیز دست یک عده باشد، زهير است و همسرش، ديگرى حبيب بن مظاهر و غلام اوست. اين چه مكتبى است كه ابى عبداللّه بوجود آورده است یعنی از همه اقشار جامعه در آن نقش دارند.
در حادثه كربلا زن و مرد، هر دو هستند. ارزش زنان به قدر ارزش مردان است. بعضى افراد نا آگاه عصبانى مى شوند. چرا؟ بحث فقهى كه عصبانيت ندارد. ما كه نگفتيم بت بپرستيد، گفتيم ارزش زنها با ارزش مردها برابر است. حتى زنها در دفن شهدا مقدم بودند اين حركت بايد در بينش اسلامى زيربناى فكرى ما باشد، در فقه اسلامى در اخلاق اسلامى در زندگى و برخورد اجتماعى هم بايد زيربنا باشد نه در دهه عاشورا از زينب، ام كلثوم و رباب مى گوييم كه آنها چنين كردند و بعد از دهه مى گوييم «اخروهن اللّه» اصلا زنها ارزش ندارند.
درس دیگر که جامعه جهانی امروز به آن پرداخته رعایت حقوق بشر و حقوق حيوانات در حادثه کربلا توسط امام شیعیان است. ايشان وقتى به منزل «ذى حسم» رسيد دستور مى دهد كه به سربازان دشمن آب بدهيد، فرمودند اينها تشنه اند، از راه رسيده اند آب به آنها بدهيد. اسبها و مركبهايشان را هم آب بدهيد. بعد فرمود به اين حيوانات زبان بسته، آهسته آهسته آب بدهيد، از راه رسيده اند و زياد گرما ديده اند، اگر يك دفعه آب بخورند ناراحت مى شوند. بگذاريد مركبها آهسته آهسته آب بخورند. شما در كجاى دنيا مى توانيد پيدا مى كنيد كه به دشمن اينگونه نگاه كنند و علاوه بر رعايت حقوق انسانى، حقوق حيوانات را هم مراعات كنند؟!
درس مهم دیگری که در حادثه عاشورا وجود دارد و نیاز امروز است، شفافيت با همگان است. ابى عبد اللّه(عليه السلام) هيچگاه حيله نكرد و خلاف واقع نفرمود. حرفى را ناگفته براى دوستانش نگذاشت؛ از اول شفاف بر خورد كرد. همه ما بايد در زندگى مان شفاف باشيم. در زندگى خانوادگى، در دوستى ها، در زندگى طلبگى، در حكومت، در سياست، در اقتصاد، همه جا، واقعيت ها را صاف و بدون هيچ پرده پوشى بگوييم، حتى اينكه اين واقعيت براى ما سنگين تمام شود. ابى عبد اللّه(عليه السلام) روز هفتم ذى الحجه بحث را شروع كرد و گفت: «من كان باذلاًفينا محجته فليرتحل معنا فاني راحل مصبحاً غداً انشاء اللّه» (7) من مى خواهم بروم خون دل بدهم، مى خواهم بروم خون قلب بدهم; من عاشق و دلباخته شهادتم. موضوعى كه او مى داند و خدايش. هركسى مى خواهد بيايد بيايد، خبرى از پست و مقام و رياست نيست. در اين راه شهادت است و كشته شدن. اين شفافيت آغاز حركت است. امام در طول مسیر با همه شفاف سخن گفتند تا اینکه شب عاشورا فرارسيد، بايد يك لحظه زندگى خودمان را با زندگى ابى عبد اللّه مقايسه كنيم و يك مقدار آن را شبيه زندگى ابى عبداللّه بكنيم . يك مقدار شفاف باشيم و مدام پشت پرده حرف نزنيم. خلاف نگوييم و جلوى منكرهاى جامعه را بگيريم. ابى عبد اللّه مى خواست جلوى منكرها را بگيرد. ما هم تلاش كنيم جلوى منكرات را بگيريم. اما نبايد منكرات را در بد حجابى و بى حجابى و معروف را هم در نماز و روزه خلاصه كرد. اما اينكه بد حجابى و بى حجابى منكر است، شكى نيست، گناه است، ولى منكر، تنها اينها نيستند،ظلم، تخریب عزیزان انقلاب، فقر و گرانى هم منكر است. و بايد آن را مهار كرد.
امام - علیه السلام- شب عاشورا به يارانش فرموند: هر كسى فردا اين جا بماند كشته مى شود. هر كسى بماند فردا كشته مى شود; اين خيلى شفافيت است. يعنى آگاهانه حركت كنيد. آگاهانه با ديگران برخورد كنيد. استعمار فكرى و حيله به كار نبريم.
امام -حسین علیه السلام - در طول حرکتش فرهنگ گفتگو را به ما می آموزد و در مسیر حرکت با هر فردی متناسب با ظرفیت او سخن می گوید. وقتی کسی نمی تواند شرایط زمانه را درک کند حضرت به قول رسول خدا سلام الله علیه تمسک می کند و حتی برای برخی از رویای صادقه خود سخن می گوید اما امام اهل گفتگوست. همه را با گفتگو قانع می کند. او حتی در لحظه آخر هم مقابل دشمن به جای حمله به گفتگو می پردازد. این نشان می دهد که حضرت اهل جنجال آفرینی نیست. حضرت به ما می آموزد که در مسیر حرکتهای دینی اهل گفتگو باشید.
*در احیای این ارزشها فقیهان و روحانیان چه وظیفه ای دارند؟
*ما بايد فقیهانه این حادثه را واکاوی کرده و از آن برای حیات جامعه بشری برداشت كنيم و باسادگى از كنار قضاياى كربلا ردّ نشويم، مطالعه و فكر كنيم و براى ديگران بيان كنيم.
ما موظّف به جذب ديـگران هستيم، چون ما از اسلام استفاده كرده ايم لذا اسلام بر گردن ما حق دارد پس نبايد گذاشت كسى به اسلام بدبين شود، و يا به حادثه عاشورا بدبين شود، نبايد گذاشت به فقه شيعه بدبين شوند.
روحانیون در طرح مسائل خیلی باید دقت کنند، امروز اشتباه و خطای یک روحانی به سرعت در دنیا منتشر می شود و می تواند افراد را با مشکل مواجه کند. بايد بتوانيم، قضايا را خوب تجزيه و تحليل كنيم، بايد با مطالعه و تفقّه در اين راه، گام برداريم.
اگر کسی به خاطر بی دقتی ما از دین بریده شود و ما توان جلوگیری از این مشکل را داشته باشیم و جلوگیری نکنیم، عذاب این دین گریزی او از اسلام در نامه عمل ما نوشته مى شود.
*چگونه می توان از حادثه کربلا در جهت گسترش فرهنگ شیعه در جهان بهره برد؟
*یکی از مسائلی که به دروغ به اسلام محمدی نسبت می دهند مساله ترور است، حادثه کربلا ثابت می کند که اسلام محمدی و شیعی به دنبال ترور نیست. اما چرا شيعه ترور را محكوم مى كند؛ چون مى بيند در حادثه كربلا، مسلم ابن عقيل كه به زيارت شريك بن عبد اللّه در منزل هانى رفته، تمام شرايط براى ترور عبيد اللّه بن زياد آماده بود و قضيّه تمام مى شد، ولى مسلم اين كار را نكرد، بعد كه شريك بن عبد اللّه علّت را از مسلم سؤال كرد، او فرمود : «انَّ الايمان قيّد الفتك» ايمان جلوى ترور را گرفته و اين در حادثه كربلا خيلى ارزشمنداست، يعنى حادثه كربلا با ترور مخالف است گرچه با عدم ترور عبيداللّه، تمامى ياران آن حضرت كشته شوند، چنانچه شدند. به نظر من اگر بتوانيم تشيع را آن چنان كه هست معرفى كنيم و آن هم اين كه بگوييم كه تشيع دين عدل و انصاف و عقل و احسان است و نه دين خشونت، ارعاب، ترور و آن را دين آزادى بحث، سخن و آزادى عمل بدانيم، دنيا كاملا طرفدار شيعه خواهد بود.
بحث دیگر بحث مقاومت در برابر دیکتاتوری و ظلم است و این مطابق با فطرت تمام انسانهاست. فطرت پاک انسانی ظلم را نمی پذیرد و هر تفکر ظلم ستیزی را نمی پذیرد. بايد با سند صحيح عاطفه هاي ظلم ستيزي و دفاع از مظلوم را در جهان انساني احيا كنيم. اين رسم و سنتي است كه ائمه، براي زنده ماندن اسلام، براي تنفر از ظالم و ستمگر ـ هر كه باشد وهر كجا باشد ـ براي اظهار علاقه به مظلوم و عشق به مظلوم به ما آموخته اند.
*اگر در پایان سخنی با عزاداران دارید بفرمایید.
*این ماه ماه کشتی نجات است. اگر حسین-علیه السلام- كشتي نجات است بقيه ائمه ـ سلام اللّه عليهم اجمعين ـ هم كشتي نجات اند. اما به قول مرحوم شوشتری همه ائمه، كشتي نجات اند، اما اين كشتي نجات (امام حسين) در لجج غامره (گرداب فرورونده) خيلي راحت تر آدم را به ساحل می رساند و آدم را نجات می دهد. بهشت بابی وسیع به نام "باب الحسين " دارد. خيلي ها از اين مسير می توانند وارد بهشت شوند .
امام می تواند هر انساني را، به بهشت ببرد، نه تنها با عزاداري، گريه، يا گرياندن، به سر وسينه زدن، اظهار مصيبت كردن و نه تنها با تعظيم شعائر حسيني، بلكه آدمی با تباكي هم می تواند وارد بهشت شود. اين وسعت باب ابي عبداللّه(عليه السلام) است، هم كشتي اش با بقيه كشتي ها فرق دارد، هم باب او با بقيه بابها فرق دارد. توسل به او هم از خصوصيتي برخوردار است كه هركسي، بهر نحوي می تواند به ابي عبد اللّه (عليه السلام) متوسل شود و زمينه نجات خودش را فراهم كند. لذا سعی کنیم از این فرصت الهی بهره ببریم. اجازه ندهیم مجالس ابا عبدالله با دروغ پردازی ها وتخریب ها و بدزبانی های سیاسی عده ای به انحراف برود. امید است که این عزاداری ها مقبول حضرت حق واقع شود.