سلوک مراجع/ علیاکبر بیگی: جلوهی خاصی از حضرت امام(ره) را در آیتالله صانعی میبینم/ نوآوریهای فقهی آیتالله صانعی از دلایل اقبال عمومی به این شخصیت است
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، حجتالاسلاموالمسلمین بیگی، مدیر مؤسسهی فرهنگی هنری فقهالثقلین، یکی از دلایل گرایش خود به درسهای آیتالله صانعی را این مطلب عنوان میکند که «ایشان یکی از شاگردان برجستهی حضرت امام(ره) بودند و جلوهای از امام را در ایشان میدیدم».
موضوع: اندیشه
سلوک مراجع عظام تقلید، مجموعه گفتوگوهایی است که شفقنا برای معرفی این ارکان معظم تشیع به انجام میرساند.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین علیاکبر بیگی از شاگردان حضرت آیتالله العظمی صانعی است که از حدود سال ۱۳۷۳ شمسی در کلاسهای درس ایشان شرکت میکرده است. حجتالاسلاموالمسلمین بیگی، مدیر مؤسسهی فرهنگی هنری فقهالثقلین، یکی از دلایل گرایش خود به درسهای آیتالله صانعی را این مطلب عنوان میکند که «ایشان یکی از شاگردان برجستهی حضرت امام(ره) بودند و جلوهای از امام را در ایشان میدیدم». مؤسسهی فقهالثقلین که حجتالاسلام والمسلمین بیگی از ابتدای تأسیس آن یعنی پانزده سال پیش، مدیریت آن را به عهده دارد، تحت اشراف حضرت آیتالله صانعی و از مراکز وابسته به دفتر معظمله به شمار میرود.
حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر بیگی مدیر مؤسسه فقهالثقلین در گفتوگو با شفقنا با اشاره به این که بیست و چند سال قبل به دنبال درس و استادی بوده است که با خصایص روحی و مرام فکری وی سازگار باشد و در همین راستا خدمت آیتالله صانعی رسیده است، اظهار کرد: پیش از آن نیز دورادور با حضرت آیتالله صانعی آشنایی و خدمت ایشان ارادت داشتم. ایشان را به عنوان شاگرد حضرت امام و مورد عنایت وی میشناختم و از ویژگیهای علمی او نیز سخنانی شنیده بودم. یکی از انگیزههای اصلی من برای استفاده و شاگردی از محضر ایشان، این بود که آیتاللهالعظمی صانعی یکی از شاگردان برجستهی حضرت امام خمینی است و من هم از گذشته تاکنون، حضرت امام را به عنوان الگوی برتر زندگی خود برگزیدم و بر این باور هم افتخار میکنم.
آیتالله صانعی، خلف صالح مکتب فقهی حضرت امام(ره) است
او افزود: با فقدان امام و عدم توفیق بنده برای کسب فیض از محضر ایشان، لازم بود از شخصیتی بهره ببرم که از سعهی وجودی حضرت امام، بیشترین استفاده را نموده باشد. بنابر این، در درس حضرت آیتالله صانعی شرکت کردم و جلوهی خاصی از وسعت علمی و فقهی حضرت امام را در ایشان دیدم. امروز هم حقیقتاً بر این باورم که ایشان خلف صالح مکتب فقهی حضرت امام است؛ به این دلایل بود که در درس معظمله شرکت کردم و امروز بیش از دو دهه است که در خدمت ایشان هستم.
بیگی با بیان این که آیتالله صانعی در همان سال شروع شاگردیام «کتابالطلاق» را تدریس میکرد، گفت: من از همان درس خارج کتابالطلاق در مدرسهی فیضیه قم خدمت ایشان رسیدم و شاگردی از محضر ایشان را در آن سال و با این کتاب شروع کردم. پس از اتمام کتاب الطلاق، کتاب الإرث، کتاب الأطعمه والأشربه، صید و ذباحه، کتاب الشهادات، کتاب القصاص، کتاب المکاسب، کتاب البیع و… یکی پس از دیگری را نزد ایشان تلمّذ کردم. خالی از لطف نیست که این مطلب را از ایشان پیرامون قاعده «الطلاق بید من أخذ بالساق» در اولین روز بحث کتابالطلاق در همان سال آغار حضورم (که از حضرت امام در پاسخ پرسشی که از سوی فقهای شورای نگهبان هنگام اصلاح قانون مدنی و ماده ۱۱۳۰ از ایشان به عمل آمد)، نقل نمایم که فرمود: «طریق احتیاط آن است که زوج را با نصیحت والا با الزام، وادار به طلاق نمایند و در صورت میسّر نشدن، به اذن حاکم شرع طلاق داده شود و اگر جرئت بود، مطلبی دیگر بود که آسانتر است».
او تصریح کرد: در واقع حضرت آیتالله صانعی در ابتدای بحث خارج کتابالطلاق با نقل این فتوا از حضرت امام، افق نگاهش را نسبت به مسأله حق زن در طلاق روشن فرمودند. جان کلام ایشان در این مسأله این بود که: در صورتی که ادامه زندگی زناشویی برای زن موجب عسر و حرج باشد، وی میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید و دادگاه نیز حکم طلاق را بر این مبنا صادر میکند.
مدیر مؤسسه فقهالثقلین در معرفی آیتالله صانعی با اشاره به پیشینهی علمی و نسبی وی اظهار داشت: پدربزرگ ایشان، آیتالله ملا یوسف صانعی بود که در منطقهی جرقویهی اصفهان، فعالیتهای اجتماعی و مردمی زیادی داشته است. تحصیلات خود را در نجف گذرانده بود و پس از طی مدارج علمی به منطقهی جرقویه اصفهان که محل زندگیاش بوده، مراجعت کرد. در عین حال برای درس، بحث و تدریس به مدارس علمیهی اصفهان هم رفتوآمدهای فراوانی داشته است.
او ادامه داد: البته فعالیت اجتماعی پدربزرگ آیتالله صانعی، بیشتر در همان منطقهی اسکانشان بوده و باید گفت: یکی از شاخصههای فعالیتهای مردمی وی به درگیریهایی که با خوانین منطقه داشتند، باز میگردد. وی بخاطر شجاعت، صراحت و حرّیتی که در وجودشان بود، در برابر زورگوییها و ظلم آنان تاب تحمل و سکوت نداشت و با مسؤولیتی که در برابر مردم احساس میکرد، با خوانین درگیر میشد. والد آیتالله صانعی؛ یعنی مرحوم حجتالاسلام والمسلمین آشیخ محمدعلی صانعی، گرچه تحصیلات حوزوی بالایی نداشت اما شخصیتی زاهد، وارسته، حکیم و مورد اعتماد ویژهی مردم منطقه بوده است. پدر آیتالله صانعی، وی را آیتالله صانمعی
در سن کمتر از ده سالگی به همراه برادرش آیتالله شیخ حسن صانعی به حوزهی علمیهی اصفهان فرستاد. در حوزهی علمیهی اصفهان نیز با ظرافتهای خاص و دقتی که پدر مرحومشان در صیانت و پرورش فرزند داشت، به شدّت از آنها مراقبت میکرد و به طور دائم از محل سکونت خود به مدرسهی علمیهی فرزندانش رفتوآمد داشت و بعضی مواقع هم هفتهای چند روز را در کنار فرزندانش سپری میکرد.
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با تأکید بر این که والد آیتالله صانعی با وجود فاصلهی محل سکونتش از محل تحصیل فرزندش، مرتباً به اصفهان سفر میکرد و از نزدیک مراقب تحصیل، اساتید و زندگی وی بود، گفت: این مراقبتهای جدّی پدر در دوران طلبگیِ ایشان بدین جهت بود که فرزندش تصمیم و عزم پدر را در تحصیل، تکمیل و پیشرفت خود درک کند تا کمترین تزلزل را به خود راه ندهد. در عین حال مراقب فرزندش در تربیت و تحصیل باشد و به دلیل نداشتن مادر و همچنین صغر سن از محبت پدر برخوردار باشد تا لطمهای از این جهت به او و تحصیلش وارد نشود. با این مراقبتها آیتالله صانعی توانست راههای کمال و تحصیل را در حوزهی علمیه به سرعت و به خوبی طی کند. حضرت آیتالله صانعی برخی اوقات، بعضی خاطرهها، جملات و رفتارهایی از مرحوم ابوی خود نقل میکند که بسیار آموزنده است. این خاطرات به گونهای است که پس از گذشت سالها، امروزه هم برای امثال ما قابل توجه و استفاده است و واقعاً برخی حرفهای منقوله از پدر ایشان را میتوان به سخنان حکیمانه تعبیر کرد. براین اساس با این پیشینه و ویژگیهای خانوادگی، قابل درک است که وی در زندگی، پلههای ترقّی، تکامل و پیشرفت را به صورت خستگیناپذیر طی کند.
او در رابطه با مهمترین راهبرد آیتالله صانعی برای حفظ و اعتلای مکتب اهلبیت(ع) در دوران کنونی اظهار کرد: اصل وجودیِ حوزههای علمیه در سایهی درخت تنومند مکتب اهلبیت عصمت(ع) معنا و حیات پیدا کرده است. نهادی که جوهر و جریان آن چنین پایهریزی شده باشد هرگز از اصل و ریشهی خود جدا نخواهد شد. زندگی، بیانات و رفتارهای اهلبیت(ع) سرلوحه و سرچشمهی بنیان فکری و فقهی فقهای ما و حوزههای علمیه است. حوزهی علمیه، منابع و مستندات کارهای فکری و علمی خود را از درون هسته مرکزی آموزههای دینی و معارف اسلامی ائمهی طاهرین(ع) دریافت میکند. بنابر این، مکتب اهلبیت به عنوان چراغ راه حوزویان و بهویژه فقهای عظام محسوب میشود و آنها هرگز بدون در نظر گرفتنِ روایات و سنت معصومین(ع) و تمسک به روش و منشِ زندگی آنها و اُنس معنوی با این شخصیتهای ارزندهی الهی، نمیتوانند راه استنباط و اجتهاد صحیح و مسیر درست بحثهای علمی و فقهی را طی کنند.
بیگی تصریح کرد: حضرت آیتالله صانعی نیز با شناخت و درک درست و بجا از شریان حیاتیِ حوزههای علمیه و نهادهای مختلفِ جامعه اسلامی که از فقه جعفری(ع) و وجود با برکت ائمه طاهرین(ع) و کلام نورانی آنها سرچشمه میگیرد، محور تلاش خود را برای حفظ و اعتلای مکتب اهلبیت(ع) در دو سو قرار داده است. یک؛ برپایی مجالس با شکوه روضهخوانی در تمامی ایام وفیات و مناسبتهای حزن و اندوه ائمه معصومین(ع) بویژه ایام شهادت سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین و اصحاب و یارانش در ماههای محرم و صفر و شهادت حضرت زهرا(س) در ایام فاطمیه که از نقاط عطف این مجالس است. همهی این عشق و ارادت در برگزاری مجالس روضهخوانی و مدیحهسرایی معصومین(ع) بخاطر اهتمام به نشر علوم، افکار و سیره و سنّت اهلبیت(ع) است.
آیتالله صانعی راه رسیدن به حقایق علوم را زیر سایه بیانات و راه و روش اهلبیت میداند
او ادامه داد: حضرت آیتالله صانعی راه رسیدن به اندیشههای ناب و نورانی و حقایق و دقایق علوم را زیر سایه بیانات، کلمات و راه و روش اهلبیت(ع) میداند و بر پیمودن این مسیر تأکید دارند. شاید جالب باشد تا دلنوشته معظمله را در وصفِ حال و هوای مدینه که حاکی از شیفتگی تمار عیارِ ایشان به ائمهی اطهار(ع) است برایتان بخوانم:
«وقتی در کوچه پس کوچههای مدینه راه میروی، هنوز بوی پیامبر و علی و فاطمه (علیهم و علی آلهم السلام) را استشمام میکنی. اگر عاشق باشی هنوز در کوچههای مدینه بوی سلمان، ابوذر، مقداد و عمار میآید. وقتی وارد مدینه میشوی، وقتی نگاهت به قبرستان بقیع میافتد، غربت بقیع و مظلومیت خاندان رسول گرامی اسلام تو را در خود میپیچاند و دیدگانت را پُر از اشک میسازد و قلبت را به تپش وا میدارد؛ گامهایت لرزان میشود، ولی نگاهت دور دورها را مینگرد و فکر میکنی که آیا میشود آن همه مظلومیت و ستم را فراموش کرد؟ آیا میتوان ضجّههای نالان زهرای اطهر را نشنید و سکوت و خانه نشینی علی(ع) را ندید و شهادت حسنین(ع) و ادعیه زینالعابدین و صحیفه سجادیه او را که دنیایی از معارف اسلامی را در لسان دعا مطرح کرده، ندید؟ آیا میتوان فراموش کرد که این بزرگان چه شاگردانی همچون زرارهها و ابن مسلمها را تربیت کرده و احکام الهی را به ما رساندهاند؟ آیا میتوان حضرت باقرالعلوم و فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق(ع) را که علوم اسلامی و شیعه اثنی عشری را پایهگذاری کردند و با تحمل انواع اذیتها و آزارها و زندانها به دست ما سپردند، فراموش کرد؟ آیا صبر و مقاومت زینب کبری را میتوان به فراموشی سپرد؛ اینها تمام هویت و پیشینه ما هستند و ما با اینها زندگی میکنیم، عشق میورزیم و تربتشان را توتیای چشم میسازیم. در این لحظهها دوست داری بر آن همه غربت و مظلومیّت اهلبیت(ع) و ظلم و ستم و تمامیتخواهی بنیامیه و بنیعباس و همهی ستمگران تاریخ فریاد برآوری؛ اما نمیتوانی، بغضت میترکد و به ناچار آرام و آهسته سرشک اشک از گونههایت جاری میگردد و زمزمه کنان به نیایش میپردازی و به سراغ زیارت جامعه کبیره و امین الله میروی تا روح تو را پالایش کنند. و اینها همه نشانهی مبارزهی تو با مظاهر کفر و ستم است. آیا میتوان این همه را به فراموشی سپرد؟»
نگاه آیتالله صانعی به سخنان معصومین بر مبنای جامعیت آن برای همیشه و تمام انسانهاست
مدیر مؤسسه فقهالثقلین در توضیح سوی دوم تلاشهای آیتالله صانعی برای حفظ و اعتلای مکتب اهلبیت(ع) گفت: دو؛ جامعنگری و خردورزی نسبت به روایات و بیانات ائمه معصومین(ع). نگاه حضرت آیتالله صانعی به سخنان معصومین(ع)؛ چه در حوزهی فقه و چه در حوزههای دیگر، بر مبنای جاودانگی و جامعیت آن برای همیشه دوران و تمامی انسانهاست. اگر چه این سخنان در یک برهه از حیات انسانی بیان شده است لیکن طراوت و تازگی و ظرفیت لازم برای ارائه در تمامی دوران را داراست. تنها موضوعی که باید در مواجهه با سخنان ائمه در نظر داشت، قرائت و تفسیر صحیح از آن سخنان است. البته نباید دور از نظر داشت که ملاک بهرهمندی از فهم درست روایات علاوه بر انسِ با روایات و طوایف مختلف آن به همراه شناخت تاریخ و سیرهی عصر ائمه(ع)، انسِ با قرآن نیز هست. شاید به جرئت بتوان گفت که: از ویژگیهای آیتالله صانعی در اختیار داشتن عناصر فوق همراه با تقارنسازی و روزآمد کردنِ سخنان ائمهطاهرین(ع) با پدیدههای روز جامعهی کنونی جهت پاسخگویی به مسائل و رخدادها عصر حاضر است. در حقیقت این بینش ضامن تداوم و باعث اعتلای مکتب اهلبیت(ع) خواهد بود.
روزی نیست که آیتالله صانعی در بیانات و تدریس خود از سخنان ائمه(ع) استفاده نکنند
بیگی با تأکید بر این که حوزویان همواره باید در تحصیل و اندیشهورزی از ائمهی اطهار(ع) الهام بگیرند، گفت: حقیقتاً مسیر فقه و فقاهت یک مسیر کاملاً مفتوح به سمت معارف ائمهی طاهرین(س) و به سمت روایاتی است که از ناحیهی مقدّسهی امامان همام(ع) صادر شده است. براین اساس، از افتخارات حضرت آیتالله صانعی هم این است که هر چه بیشتر و بهتر بتواند از روایات معصومین و کلمات آنان در تحلیلهایِ فکری و فقهیِ خود بهره ببرد. روزی نیست که بزرگانِ حوزه بخصوص حضرت آیتاللهالعظمی صانعی در تدریس، بیانات و موعظههایِ خود از سخنان ائمه(ع) استفاده نکنند. معمولاً هیچ بحث و گفتوگویی از ایشان در نشستها صادر نمیشود، مگر این که در آن از ائمهی طاهرین(ع) بیان یا روایتی نقل نمایند و مخاطبین و مستمعین کلام خود را پیرامون آن موضوع به بحث و چالش بکشانند.
آیتالله صانعی بسیار پُرمطالعه و کتابدوست هستند
او ادامه داد: در این مقام شایسته است به این نکته اشاره نمایم که ایشان بسیار پُرمطالعه و کتابدوست هستند. بیشترِ اوقات عمرشان را به مطالعه و تحقیق سپری میکنند و از فکر کردن و دقت در مسایل و موضوعاتِ علمی، لذت میبرند. این خصلت معظمله در جوانی و میانسالی هم، زبانزدِ دوستان و اقربایش بود. هم اکنون نیز با اینکه در کهولت سن به سر میبرند اما تا پاسی از شب را به مطالعه و تحقیق و تدبّر در مسایل فقهی، فکری و دینی مشغولند. همواره نشستها و گعدههای صمیمانه ایشان با دیگران و بویژه شاگردانش، با بحثهای علمی و فقهی همراه است.
او استناد به روایات اهلبیت را در درسها و نوشتار فقها از شیوههای مرسوم و رایج حوزههای علمیه خواند و افزود: حضرت آیتالله صانعی هم به عنوان یک فقیه برجسته از این قاعده مستثنی نیست. سنّت یکی از چهار منبع اصلی است که برای استنباط و اجتهادِ احکام و موادِ فقهی توسط فقیه مورد استفاده قرار میگیرد. سنّت نیز همان روایات و بیانات ائمهی معصومین است. شاید وسعتِ وابستگی و اتکای فقه به روایات ائمهی طاهرین، مورد تعجب افرادِ خارج از فضای حوزهی علمیه و کرسی درس و بحث طلبگی باشد. در حالی که این موضوع، حقیقتی انکارناپذیر است و سرچشمهی ماندگارِ مواد و فروعات فقهی از دلِ روایاتِ حضراتِ معصومین سر برمیآورد و زندگی شرعی علاقهمندانش را تأمین میکند. بنابر این، التزامِ فقیه در استنباط احکام به سنّت و روایات معصومین، یکی دیگر از راههای حفظ و اعتلای مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است.
آیتالله صانعی اعتدال در اندیشه را ملاک اصلی روابط سالم میدانند
افراطگرایی مذهبی در بین استوانههای اصلی حوزههای علمیه راهی نخواهد داشت
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با بیان این که مباحثی چون دوری از افراطگرایی مذهبی و فرقهگرایی برای فقیهی مثل حضرت آیتالله العظمی صانعی حل شده است، گفت: ساحت مراجع عظام تقلید؛ چه در گذشته و چه در حال حاضر از اینگونه مسایل به دور است و امروزه همگیِ آن بزرگواران بر ضرورت همگرایی و همپوشانی در حوزههای سیاسی و اجتماعی، تشریک مساعی دارند. آیتالله صانعی نیز با الگوگیری از سخنان و زندگی ائمهی معصومین(ع) و همچنین شرایط و بستر زمان، اعتدال در حوزهی فکر و اندیشه را ملاک اصلی روابط سالم و به دور از حبّ و بغضِ انسانی و اسلامی میدانند و هر جنبش فکری و عملی را در این راستا تقویت و تأکید مینمایند. البته قابل انکار نیست که در حوزههای علمیه بویژه در گذشته، افراطگرایی مذهبی تحتتأثیر یک سلسله مسایل سیاسی و اجتماعی وجود داشته و دارد؛ اما واقعیت این است که امروزه این مسایل تحت شرایط موجود و حساسیّت گستردهی افکار عمومی در سطح جامعه نسبت به رخدادهای مختلف، چندان راهی در حوزههای علمیه، آن هم در بین استوانههای اصلی آن، نخواهند داشت.
نمیتوان برخی افراطگریها در سطوح میانی و پایینتر حوزههای علمیه را انکار کرد
او با اعتقاد بر این که در حوزههای علمیه، در سطوح میانی و پایینتر، تعصّبات و برخی افراطگریها مطرح هست و نمیتوان منکر این مسأله بود، اظهار کرد: افرادی که به دنبال مریدسازی و تأمین منافع شخصی خود هستند، این مسایل را دامن زده و زمینه را برای بدنام کردن حوزههای شیعی فراهم میکنند.
بیگی تصریح کرد: حتی همان سطوح پاییندستی حوزه که گاهی آلوده به افراطگری میشوند یا بعضی مواقع فرقههایی برای خود دست و پا میکنند، بسا از قبل و به دنبال تأمین منافع برنامهریزیشدهی خود، بستر را در حوزهها مناسب دیده و با کمک همفکران خویش وارد این مسایل شدهاند. به هر حال، ساحت سطوح بالاتر حوزه از این مسایل کلاً مبراست و انشاءالله فرقهگرایی و وادادگی، جایگاهی در سطح بالای حوزه نداشته و در آینده هم نخواهد داشت.
راهکارهای نظری و عملیِ آیتالله صانعی در تفسیر معارف اسلام، نیکوترین معرفی برای دوری از وادادگی مذهبی است
او ادامه داد: البته از زاویهای دیگر به این نکته باید توجه داشت که در بعضی مواقع، منشأ افراطگری از وجودِ برخی متون نگارش یافته در حوزهی علوم دینی سرچشمه گرفته است؛ مثل متونی که به صورت تمام عیار در ستیز با هر گونه حق حیات زنان یا غیرمسلمانان و حتّی فرق دیگرِ اسلامی هستند. این نمونهها در بدنه متون اسلامی کم نیستند و با محتوایشان اندیشهی ناب اسلامی را همیشه در معرض خطر و گرفتاری قرار دادهاند. به نظر میرسد بحثها و راهکارهای نظری و عملیِ حضرت آیتالله صانعی در زمینهی تفسیر و تحلیل محتوایی معارف دین اسلام، بهترین شناسایی و نیکوترین معرفی در جهت زودودن تعصبات فرقهای و دوری از وادادگی مذهبی به شمار آید.
آیتالله صانعی، اسلام را دین حقوق بشر میداند
مدیر مؤسسه فقهالثقلین بینش فکری حضرت آیتاللهالعظمی صانعی را باور به جهانشمولی اسلام دانست و افزود: ایشان ظرفیت اسلام و فقه را در ادارهی جامعه، فراتر از جامعه اسلامی دانسته و شناساندن صحیح آن را عیار اقبال جامعه بشری به اسلام میداند. ایشان همچنین اسلام را دین حقوق بشر دانسته و میگوید: «در دین تمام حقوق شرعی و قانونی افراد رعایت میشود و قرآن کتاب آسمانی مسلمانان، به همهی انسانها ارزش میدهد؛ چرا که خداوند پس از آفرینش انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، به خود آفرین میگوید: «فتبارک الله أحسن الخالقین». در این تبریک، نژاد، جنسیّت، مذهب، ملیّت و جغرافیا هیچ جایگاهی ندارد».
نگاه آیتالله صانعی به انسان، فرامذهبی و فراملیّتی است
او در مورد نگاه آیتالله صانعی به اقلیتهای دینی و مذهبی گفت: نگاه ایشان به انسان، فرامذهبی و فراملیّتی است. این نظریهایست که از طریق ادلهی فقهی و اجتهادی بدان دست یافتهاند. ایشان انسان را بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی، دارای کرامت ذاتی میدانند؛ کرامتِ خدادادی که به واسطهی آن، انسان دارای ارزش و احترام میشود. بنابراین، ذاتی که خلقت و هستی آن به طور مستقیم از ناحیهی حق تعالی وجود پیدا کرده است، قابل دستبرد و نقصان و زیاده نخواهد بود. بر این اساس این کرامت در هیچ شرایطی قابل زایل شدن نبوده و هیچگاه دچار آسیب هم نخواهد شد. از این روست که حضرت آیتالله صانعی حتی بیاحترامی به قبور غیرمسلمانان را جایز نمیدانند؛ همانگونه که غیبت و نمّامی از آنان را نیز دارای اشکال میدانند.
آیتالله صانعی انسانیت را بر دیگر ابعادِ انسانی مقدم میدانند
بیگی با تأکید بر این که نگاه آیتالله العظمی صانعی به انسان نگاهی ارزشمدار و فراتر از مذهب و آیین و ملیّت است، تصریح کرد: آیتالله صانعی انسانیت را که اخلاق هم در سایه آن پرورش پیدا میکند، بر جهات دیگر ابعادِ انسانی مقدم میدانند. این ارزشمداری در پهنای زندگی انسانی باعث به وجود آمدنِ دوستی، صلح و مدارا، عدالت و آرامش اجتماعی خواهد شد. روزی که انسان خلق شد، به فرشتگان دستور سجده در برابر آدم، صادر شد و طبق آیات شریفهی قرآن کریم، فرشتگان همگی ـ به جز ابلیس ـ سجده کردند. این امر نشان دهندهی اهمیت این خلقت در اصل و اساسش است. بر این اساس ذاتِ این انسان، بدون در نظر گرفتنِ هیچ خصوصیت و قیودِ مانع و رادع، دارای کرامت است و مذهب و مرام گوناگون، حتی کفر هم، نعوذ بالله موجب نجسشدن وی نخواهد شد و انسان سرشتی پاک و شریف دارد.
او ادامه داد: این دیدگاهی است که آیتالله صانعی را در تحلیلها و برداشتهای فقاهتی در مسایل و فروعاتِ مختلف، متفاوت ظاهر کرده است. باور ایشان نسبت به این مبنا در کنار مبانی و ادلهی مشابه آن و به کارگیری آنها در مسیر اجتهاد و استنباطات فقهی، نگاه معرفتی بدیعی را در ایشان ایجاد نموده است. خاستگاه و آثار این نگاه بدیع بر تمامی آرای فقهی و فتوایی ایشان تأثیر بسزایی گذاشته و از او فقیه و مرجع نواندیش با حفظ اصل سهولت و سماحت در بینش فقاهتی، پرورش داده است. بنابراین، هر کسی با هر دینی و آیینی اگر در مسیر شرافتمندانه و توحیدی، انسانیت و اخلاق گام بردارد در مسیر اصلی و فطرت خود؛ یعنی فطرت محترم انسانی قرار گرفته و دارای احترام است.
آیتالله صانعی معتقد است که حق نداریم هیچ فردی را در هیچ نقطهای از جغرافیا از حق طبیعیاش محروم کنیم
مدیر مؤسسه فقهالثقلین ادامه داد: اعتقاد آیتالله صانعی این است که حق نداریم هیچ فردی را در هیچ نقطهای از جغرافیای حیات بشری از حق طبیعیاش محروم یا حقوقش را تضییق کنیم؛ چه از مسلمانان باشد و چه از غیرمسلمانان. برای ایشان هیچ تفاوتی بین ابناء بشر در این جهت وجود ندارد. آیتالله صانعی در زمینهی تساوی همهی گروههای انسانی در بهرهوری از حقوقِ خدادادی، جملهی قصاری دارند که تابلویِ تمامنمای اندیشهی ایشان است و آن این که: «باید به همگان اعلام داریم که در اسلام نه تبعیض وجود دارد و نه تضییع حقوق و نه ظلم به افراد و همهی انسانها مکرّماند و محترم. «لقد کرّمنا بنی آدم» کما این که در حقوق اسلامی تبعیض نژادی نیست و سفید و سیاه برابرند، تبعیض جنسیّتی و ملیّتی نیز وجود ندارد».
او تصریح کرد: بر این اساس ایشان فروعات فقهی را نیز بر مبایی کلیّ خود منطبق کردند که این مبانی، دریچهای به افق معرفتی انسانشناسانه و هستیشناسی دارد. در این نگاه کلی، استفادهی برابر همهی گروههای انسانی از حقوق با هر گرایش و طبقهای مورد توجه قرار دارد و جنسیّت و مذهب در آن لابشرط است. در نتیجه، هر مقامی اگر بخواهد فردی از افرادِ جامعه را به هر بهانهای و بأیّ وجهٍ کان از حقوق اجتماعی محروم کند، قطعاً از آموزههای اسلامی و معارف دینی ائمه(ع) بهرهای نبرده و درک درست و شناخت صحیحی از آن آموزهها ندارد.
بیگی به طور خلاصه پارهای دیگر از عناصر و نظامات فکری و فقهی آیتالله صانعی را برشمرد و در بیان فهرستوار آنها اظهار کرد: یک؛ توجه به گسترهی اصل عدالت و نفی ظلم در اجتهاد. دو؛ توجه به قاعدهی نفی عسر و حرج در استنباط و به کارگیری مؤثر آن در استخراج احکام. سه؛ عنایت خاص به اصل سهولت و سماحت در احکام و شریعت با این نگاه که شارع حکیم، مبنای صدور تکلیف را بر اساس آسانگیری، رأفت و رحمتِ بر بندگان قرار داده است «یرید الله بکم الیسر ولایرید بکم العسر». چهار؛ بهرهگیری از دستاوردهای عقل و عقلا در اجتهاد با اعتقاد بر این که اجتهاد شیعی هیچگاه با عقل قطعی و ارتکازات عقلایی ناسازگار نیست بلکه این عناصر باید در متن بقیه ادله و منابع فقهی مورد توجه و اهتمام جدّی قرار گیرند.
او ادامه داد: پنج؛ محوریت حقوق مردم و جامعه در حوزههای مختلف و بویژه در استنباط مسایل اجتماعی و سیاسی که رهآورد بسیاری را در حوزهی حاکمیتی و روابط مردم با حکومتها به دنبال خواهد داشت. مقولاتی چون حقوق اقوام و اقلیتها، آزادیهای اجتماعی، خواست و اراده مردم در تعیین حق سرنوشت، رفع فقر و بیکاری در جامعه. شش؛ محور قرار دادن اخلاق و حُسن نیت در برداشتهای فقهی به عنوان زیربنای تحکیم روابط و تعاملات اجتماعی. هفت؛ توجه به قاعدهی انصاف و رواداری و تلاش در به کارگیری آن در استنباطات، صدور فتوا و مقام قانونگذاری به عنوان مرتبهای از مراتب دوری از فاصلهی طبقاتی در جامعه و اشتراک همگانی در التزام به قوانین. هشت؛ قاعدهی حاجت و توجه به حاجات عامهی مردم که گسترهی آن از اصل سهولت بالاتر و از ضرورت پایینتر است. قاعدهای که در امور عادیه، قدرت و قوّت تبدّل حکم را در خود به همراه دارد و… . این موارد از جمله عناصری هستند که مبانی فکری حضرت آیتالله صانعی را شکل میدهند.
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با بیان این که تفکر معرفتی استادِ معظم در برخورداری تمام انسانها ـ چه اقلیتهای مذهبی و دینی و چه مسلمانان ـ از حقوق برابر، در بسیاری از فتاوای ایشان نیز نمود برجستهای یافته است، گفت: برای مثال، معظمله در مسألهی قصاص به برابری قصاص زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان فتوا داده است یا در مسألهی دیهی زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان هم، برابری و مساوات را قایل شده است. در مباحث ارث و بسیاری دیگر از مسایل و فروعات فقهی، دیدگاه تساوی بین مسلمان با غیرمسلمان را برگزیده است.
او با اشاره به این که آیتالله صانعی نسبت به آیه شریفه «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» تفسیر و تحلیل موسّعی دارد، اظهار کرد: معظمله علاوه بر این که چند احتمال را در بارهی این آیه قائلند، میگویند: کفر غیر از عدم اسلام است. در واقع انسانها سه دستهاند: یک دسته مسلمانند و شهادتین به زبان میآورند. دستهی دیگر کافرند؛ یعنی میدانند که اسلام حق است. میدانند توحید حق است؛ اما در عین حال، انکار میکنند. دستهی سوم هم غیرمسلمانند. امروز جمعیت دنیا غیرمسلمانند. آنکه در جنوب آفریقا یا در دورترین نقاط از تمدنهای بشری زندگی میکند و اساساً برهان را نمیفهمد، او قاصرِ در اعتقادات است. قاصر هم، در باب احکام شرعیه مستحقّ عذاب و مجازات و محرومیّت نیست.
او ادامه داد: کفر به معنای ستر و انکار است. کافر با شناخت اسلام در عین حال انکار میکند. این چنین کسی جزء کفار محسوب شده و مقصر است. بر این اساس هر غیرمسلمی کافر نیست و نباید از حقوقش محروم شود. او میتواند مدیر، دبیر، رییس و فرمانده شود و تمام اشتغالاتی که یک مسلم دارد، غیر مسلم هم میتواند داشته باشد. در مالکیت، سبیل است که باید طبق قانون عمل شود.
اصول فکری آیتالله صانعی بر مبنای پاکی و شرافت انسان در ذات اولیهی خویش است
بیگی با بیان این که اصول فکری آیتالله صانعی که بر مبنای پاکی و شرافت انسان در ذات اولیهی خویش است، در بسیاری از فروعات فقهی ایشان هم تداعی پیدا کرده است، گفت: همان طور که اشاره شد غیر مسلمان با تمام اصنافش به فتوای آیتالله صانعی، پاک و جان و مالش همانند مسلمان محترم است، کما این که اقلیتهای مذهبی هم در مسایل جاری کشور، اشتغالات و حقوق شهروندی با بقیه افراد و اقشار جامعه سهیم هستند. ایشان محروم کردن اقلیتهای دینی و مذهبی را از حقوقشان بخصوص حقوق شهروندی، به دور از برداشتهای اصیل فقهی و متضاد با آموزههای اسلامی و دینی ائمهی طاهرین(ع) میدانند و اعتقادشان این است که همهی انسانها ـ چه مسلمان، چه غیر مسلمان و چه در کشور ایران و چه در غیر از آن ـ در بهرهبرداری از حقوق انسانی، برابر و مشترک هستند. بنابراین، در استفاده از حقوق عمومی، فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد.
نوآوریهای فقهی آیتالله صانعی از دلایل اقبال عمومی به این شخصیت است
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با بیان این که یکی از شاخصههای اصلی که سبب اقبال عمومی به این فقیه و مرجع عالیقدر ـ آیتاللهالعظمی صانعی ـ شده، نوآوریهای فقهی و چگونگی پاسخگویی ایشان به مسایل مستحدثه و پدیدههای روز مردم و جامعه است، گفت: حضرت آیتالله صانعی به نوآوری و نواندیشی در حوزهی علوم اسلامی و بویژه فقه شهرت دارند و نوع نگاهشان به مسایل فقهی و برداشت و تحلیل ایشان نسبت به منابع موجود، متفاوت است. دگراندیشی و ابتکاراتِ علمیِ معظمله نه تنها مستند به منابع اجتهادی و متکی به آنهاست بلکه شیوهی فقاهتی ایشان نیز بر اساسِ اصول و چارچوب تعیین شدهی فقها و به روش سنّتی مشایخ عظام و فقه جواهری قرار دارد. برخی به این گمان که پارهای اجتهادات و آرای فقهی آیتالله صانعی سابقهای در بین فقیهان نداشته یا کمتر فقیهی بدان فتوا یا نظر داشته، انگشت اتهام را به سوی این فقیه نواندیش نشانه گرفتند و از هر تهمت و افترایی دریغ نکردند.
حریّت و جرئت آیتالله صانعی در اظهار فتوا، از اوصافی است که او را در نوعِ خود سرآمد کرده است
او ادامه داد: اسفا که اتهامات در نوع خوشبینی آن یا ریشه در ناآگاهی نسبت به مباحث علمیِ نگارش یافته و تدریس شده از سوی ایشان دارد یا پشت پردهی بغض و کینه را روشن میسازد. بگذریم از این که برخی از احکام و فتاوای ایشان که شمارشان کم نیست و مبانی آنها به صورت تفصیلی در جلسات درس و بحثِ چند دههی گذشته توسط ایشان تدریس شده است، امروزه در نور چراغ پایین در مجامع علمی مطرح شده و در مراکز تقنین کشور نیز مورد استفاده قرار میگیرد. الحمدلله. به هر حال، حریّت و جرئت ایشان در اظهار فتوا، از جمله اوصافی است که این فقیه نواندیش را در نوعِ خود سرآمد نموده است. و گرنه ایشان هم با همان اصول و ضوابط اجتهادی وارد منابع اصلی استنباط میشوند و از همان ادلهای که در اختیار همگان قرار دارد استفاده میکنند. ولی این کجا و آن کجا.
اندیشههای فقهی و اجتماعی آیتالله صانعی حقیقتاً راهگشا هستند
او تصریح کرد: ابتکارات و نوآوریهای آیتالله صانعی را نباید صرفاً یک نظریهپردازی در فضای علمی به حساب آورد بلکه فتاوا و بسیاری از اندیشههای فقهی و اجتماعی ایشان حقیقتاً راهگشا و نقش راهبردی برای جامعه، مردم و حوزههای علمیه دارند. حتی این نوآوریها میتواند هجمههای زیادی را که بر اسلام و فقه امامیه وارد میکنند، دور نماید. به هر حال، این ویژگی یکی از نکات برجستهی این شخصیتِ ممتاز است. البته ایشان با پیمودن این راه دشوار و پُر هزینه، مسیر همواری را برای ما و آیندگان و نهادهای علمی بهویژه نهاد حوزه و فضلای گرام گشودند و شجاعت و حرّیت علمی را برای همهی به ارمغان گذاشتند.
نوآوریهای آیتالله صانعی در مسایل مختلف فقهی، فراوان است
بیگی با بیان این که نوآوریهای آیتالله صانعی در مسایل مختلف فقهی از طهارت تا دیات، فراوان است، گفت: برای مثال مسألهی محرمیت فرزندخوانده با پدر و مادر خوانده، که ایشان قائلند به این که: حرج و مشقّـت، فرزندخوانده را از نامحرم بودن نسبت به پدر و مادرخوانده خارج میکند و حرمت نگاه کردن را از طرفین برطرف میسازد. این مسأله یکی از مسایل بغرنج برای خانوادههایی بوده است که دارای فرزند نبودند و کودکانی را برای نگهداری، حضانت و تربیت پذیرفتهاند.
او ادامه داد: آیتالله صانعی در مورد رفع حرمت نگاه کردن و نامحرم بودن فرزندخوانده پس از تمییز و بلوغ استنباط کردند و به این فتوا رسیدند که اگر با گفتن این که تو پدر و مادر نداری و فرزند ما نیستی، فرزندخوانده دچار بحران روحی و روانی در زندگی میشود، به حکم ضرورت و حرج و مشقّت، حرمت نگاه و نامحرم بودن برداشته میشود و این فرزندخوانده با پدر و مادرخوانده و بالعکس محرم میشود. با این مبنا که اسلام دین سهولت و آسانی است و در شرایطی که نسبت نامحرم دادن به فرزندخوانده برایش قابل تحمل نباشد و باعث از هم پاشیدگی روحی و تعادل روانی او گردد، فقه برای این امر راه چارهای نموده است. فرزندخوانده میتواند نگاه محرم را از سوی پدر یا مادر به خود بگیرد و آزادانه مثل یک فرزند حقیقی به پدر و مادرخوانده نگاه کند و مورد ملاطفت قرار گیرد.
مدیر مؤسسه فقهالثقلین تصریح کرد: ملاحظه میفرمایید که در اسلام و فقه، بنبستی وجود ندارد بنابراین، هر گاه مشقت رُخ نماید دلیل حاکم؛ یعنی قاعدهی لاحرج به جریان میافتد و سختی و دشواری را از فرزندخوانده برطرف میسازد. این روح و قوّت اسلام و فقه اصیل و فقاهت فقیهی چون آیتاللهالعظمی صانعی است که در گردنهها ناجی و در خطرات ملجأ است. این فتوا مشکلِ بسیاری از مردم جامعه را برطرف کرده است.
او ادامه داد: به شخصه افراد بسیاری را میشناسم که از این فتوای معظمله استفاده کردند و امروز مشکلشان برطرف شده است. البته بحثهای جانبی، عرفی و به قول ما طلبهها دلایل اعتباری هم مؤید نتایج علمی و فقهی ایشان در این زمینه است. با این که در فقه و در بین فتاوا حتی عدم حرمت ازدواج پدرخوانده با فرزندخواندهی دخترش ثابت است ولی از نظر روانی و قضاوت عرفی، قبیح و به دور از عمل انسانی قلمداد میشود. چرا که عرف جامعه این عمل را نمیپذیرد و آن را خلاف تحکیم اساس خانواده میشمارد. این عمل با روح عواطف و احساساتِ فرزندخواندگی هم، ناسازگار است. حتی تصور تبدیل روابط پدری و فرزندی به روابط زناشویی آزار دهنده و به دور از عقل و عقلاست. چقدر این عمل در نوع خود بحران ایجاد میکند؟! هیچ انسانی و هیچ منطقی و هیچ عاطفهای آن را نمیپذیرد. تا به امروز او فکر میکرد فرزندشان است و حالا این آقا بخواهد با او ازدواج کند. اجازهی این عمل بدترین ضربه به فقه اسلام است.
بیگی با بیان این که این فرزندخوانده از کودکی تا زمان بلوغ نگاه فرزندی به این پدر و مادر داشته است، اظهار کرد: به ناگاه در سنین تمیز و بلوغ بویژه فتوایی که بلوغ دختر را در نه سالگی میداند، از این بچهها بخواهند در مقابل پدر یا مادر خواندهی خود حجاب و تنپوشی را رعایت کنند و بر فرض روسری سر کنند یا… . این اتفاقات قطعاً در سیستم خانواده ایجاد اشکال میکند. بنابراین، فتوای حضرت آیتالله صانعی در زمینهی رفع حرمت نگاه به فرزندخوانده دارای منطق فقهی و دلیل روشنِ اعتباری است و از نظر عقل و عقلا نیز از دفاعیهی محکمی برخوردار است. البته بعضی از بزرگان در برداشت و نقل فتوای معظمله، نکات دیگری را به آن افزودند که این نکات صحت ندارد. از جمله گفتند: فرزندخوانده بنابر نظر آیتالله صانعی ارث هم میبرد و در این مورد اشکال کردند و آن را غیر قابل دفاع دانستهاند. در جواب آنان باید گفت: اساساً آیتالله صانعی قایل به ارثبری طرفین از یکدیگر؛ یعنی فرزندخوانده از پدر و مادرخوانده یا برعکس نیستند و نظر فقهی معظمله تنها در رافعیت حرمت نگاه در صورت مشقت صادر شده است.
او ادامه داد: رأی آیتالله صانعی در مورد ارث فرزندخوانده آن است که هریک از پدر و مادر میتوانند بخشی از داراییهای خود را به فرزندخواندهی خویش ببخشند؛ اما این بخشش غیر از ارثبردن از همدیگر است.
بنابراین با این تقریری که به عرض رسید، فتوای به رفع حرمت نگاه فرزندخوانده نسبت به پدر یا مادرخواندهی خود یکی از نوآوریها و ابتکاراتِ فقهی ایشان است که بسیاری از مشکلات این خانوادهها را حل نمود و خاستگاه بسیاری در جامعه و در بین مردم داشته است. ایشان دهها فتوا از این دست در حوزهی خانواده، مسایل زنان دارد که بسیار راهگشا، مؤثر و پاسخگوست.
آیتالله صانعی قریب به ۶۰ سال است که مشغول تدریس در حوزههای علمیه هستند
بیگی با بیان این که حضرت آیتالله صانعی قریب به ۶۰ سال است که مشغول تدریس در حوزههای علمیه هستند، اظهار کرد: حدود۵۰ سال از این زمان نیز در تدریس دروس خارج فقه و اصول سپری شده است. این همه سال در کار تدریس بهسر بردن برای عمر یک انسان بسیار چشمگیر است. این خود توفیقی است که یک شخصیت موفق شود نزدیک به۶۰ سال تدریس، آن هم تدریس در سطوح بالا داشته باشد. یکی از انگیزههای مهم این بزرگان در تدریس، شاگردپروری است؛ این که یک فقیه و صاحب کرسی درس و بحث حس میکند که آن اندوختههایی که بزرگان دیگر به او منتقل کردند را به طور مستوفی و با جرح و تعدیل به همراه نقطه نظرهای جدید به دیگران هم منتقل نماید تا علوم در سینهاش مخفی نماند و این زحمات با رفتنش از بین نرود. حضرت آیت الله صانعی هم از شخصیت هایی است که بسیار زود به این موضوع پرداخته و کرسیهای درس و بحث را در سطوح عالی دایر کرده است. قریب به ده سال قبل از انقلاب اسلامی، ایشان درس خارج فقه و اصول را شروع کرده بودند.
آیتالله صانعی در شاگردپروری و در بحثهای تحقیقی خود، فوقالعاده است
او تصریح کرد: برخی از شاگردان حضرت آیتالله صانعی که امروزه چندین دهه از عمرشان نیز سپری شده و مجتهد مسلم هستند، این مباحث را در آن دورهها از ایشان تقریر کردند و این درسها و مباحث آن را به خاطر دارند. یکی از ثمرات و برکات همین درسها و پرورش شاگردان این است که شاگردان ایشان به مرور ایام سطوح عالی درس و بحث و کرسی تدریس را دایر نمایند و خود سکاندار عرصهی تدریس علوم حوزوی باشند و امروز هم همین برکات از طریق آنها به طلبهها و فضلای دیگر در حال عرضه است. انگیزهی یک فقیه از دایر کردن کرسی تدریس آن است که معارف دینی و اسلامی را به شیوههای علمی رایج حوزه که از گذشته تا حال از طریق بزرگان فقه و فقاهت، سینه به سینه و چهره به چهره به آنان منتقل شده است به نسلهای بعدی انتقال دهد. حضرت آیتالله صانعی با این انگیزه و بخصوص در شاگردپروری و در بحثهای تحقیقی خود، فوقالعاده است.
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با اشاره به این که بسیاری از شاگردان حضرت آیتالله صانعی امروزه در منصبهای مختلف کشور؛ اعم از مسوولیتهای سیاسی و اجرایی، حوزوی و علمی خدمت میکنند، گفت: شاید بتوان عوامل مؤثر در موفقیت حضرت آیتالله صانعی در پرورش شاگردان را از نظر کیفیّت و کمیّت به صورت اجمال این چنین برشمرد که: ایشان علاوه بر تواضع و محبّت فوقالعاده نسبت شاگردان، طلاب، دانشجویان و اهل علم، ویژگیهایی هم در نحوهی تدریس مباحث فقهی دارند که در انتقال دیدگاهها و بیان آرا و نظرات خود به شاگردان مورد توجّه است.
او ادامه داد: این ویژگیها عبارتند از تعظیم فوقالعاده نسبت به جایگاه فقه و تکریم تلاشهای عمیق فقهای گذشته؛ تشریح و ارزیابی مبانی فقهی علمای برجسته؛ اجتهاد مستند به نصّ؛ مشروعیت تفریع؛ ارزیابی عالمانه نسبت به ادلّه بویژه آیات و روایات؛ التزام به نصوص صریح کتاب، سنّت و روایات اهل بیت(ع) و عدم اجتهاد در برابر آنها؛ نفی تفسیر به رأی در قرآن؛ ارجاع متشابهات احکام قرآن و سنّت به محکمات؛ نگاهی نقّادانه همراه با احترام فراوان نسبت به سلف صالح و شیوهی فقهی حوزهها؛ توجّه به مسایل روز و واقعیّات جامعه و عرف با دیدگاهی روشن؛ اعتبار عرف و عادت و عدم غفلت از آن در بسیاری از احکام شرعی؛ اشراف لازم به روشهای فنی و متدهای پذیرفته شده در فقه؛ دقّتهای ارزشمند در فقهالحدیث و عنایت خاص به ارزیابی صحّت و سُقم اسناد روایات؛ حرمت بدعت و نوآوریهای خارج از ضوابط اجتهادی؛ توجّه خاص به فقهای اصحاب و آرای مشهور؛ و …
ایشان در درس و مباحثه نسبت به شاگردان خوش استعداد و پُرکار، لطف و عنایتی ویژه دارد
بیگی تصریح کرد: این خصوصیات و روشهای تدریسی حضرت آیتالله صانعی بیشترین انگیزهی شاگردانش در اقبال از دروس استادِ معظم بوده و هست. ایشان در حوزهی درس و مباحثه نسبت به شاگردان خوش استعداد و پُرکار، لطف و عنایتی ویژه دارد. پیوسته مشوّق آنهاست و اسباب دلگرمی و شکوفایی بیشتر استعداد آنها را فراهم میسازد. البته اساتید بزرگ و مراجع عظام تقلید ـ چه در گذشته و چه در حال حاضر ـ ویژگیها و روشهای منحصر به خود را نیز دارند و به همین دلیل معمولاً طلبهها به درس یک استاد بسنده نمیکنند. بنده هم از اساتید مختلفی استفاده کردم. وقتی که طلبه در کرسی درس این اساتید بزرگ شرکت میکند، این تمایزات بین اساتید و امتیازات آنها کاملاً مشهود است.
آیتالله صانعی در تدریس، بیشتر به نوآوری و کاربردی کردن مباحث توجه دارند
او با بیان این که آیتالله صانعی در نوع تدریس خود، بیشترین توجه را به نوآوری و کاربردی بودن مباحث و مسایلی که طرح میکند دارند، اظهار کرد: آیتالله صانعی در حلقهی بحثها و تدریسهای خود، وقتی به مباحث کاربردی و مورد ابتلا میرسند و یا مسایل چالشیای که در طول ادوار مختلف فقهی معرکهی آرای فقها بوده است و البته کمتر به بُعد عینی و عملی آن در جامعه توجه شده است، جولان بحثها و اجتهادات خود را به نمایش میگذارند و آن زمان حقیقت امتیاز و ویژگی استنباط و تحلیلهای علمی و فقهی ایشان هر بیشتر برای شاگردانش جلوه پیدا میکند.
بیگی با اشاره به دورانی از تدریس آیتالله صانعی که در حدود سال ۱۳۷۵ در حلقهی شاگردانش در مدرسهی فیضیه «کتابالإرث» را تدریس میکردند، گفت: وقتی بحث به ارث همسر از اموال و ماترک شوهر در بخش غیرمنقولات رسید و این مسأله مطرح شد که آیا همسر پس از فوت شوهر از ماترک او؛ اعم از عقار و عرصه که از غیرمنقول محسوب میشوند، عیناً یا قیمتاً ارث میبرد یا خیر؟ جولان بحثهای ایشان و نقد و بررسی آرا و دیدگاهای فقها در این زمینه به اوج خود رسید. بررسی روایات و نقل تعارضاتِ طوایف مختلف آن و ابتکار و درایتالحدیثی ایشان در حد بالایی نمایان شد. در آن سالها آیتالله صانعی بحثهای فوقالعاده گسترده و ژرفی در کرسی تدریسِ خود نسبت به این مسأله داشتند و مدت بیشتر از دو ماه پیاپی را به این بحث اختصاص دادند. البته در بحثهای دیگر هم، طوائف مختلف و معمولاً متعارض و حتی متضاد در روایات مطرح است؛ اما در مسألهی ارث زوجه از عقار و عرصه به خصوصه، روایات به چند طائفه تقسیم میشود بعلاوه این که روایات مسأله نیز از تعدّد و تکثر خاصی برخوردار است.
او ادامه داد: در چنین موقعیتی، معظمله با مراجعه به این روایات و آن درایتالحدیثی ناب به این نتیجه میرسد که زن از عقار و عرصه، نه تنها قیمتاً بلکه عیناً هم، ارث میبرد. ایشان به دو بخش و دو نقطهی اتکای بحث، فوقالعاده محققانه و ژرفمندانه وارد شدند. بخش اول بررسی اسناد روایات و طبقات راویان، بحثهای کافی و وافی انجام دادند و روایات صحیح و غیرصحیح را با مطرح کردن دقیق مباحث رجالی از همدیگر مشخص نمودند. بخش دوم نیز بحث و بررسی دلالات روایات بود. در این بخش با توجه به آرای مختلف فقهای عظام و نگاه منتقدانه به دیدگاهها و نظریههای فقهی مطرح شده در این زمینه در طول اعصار مختلف و متمادی فقه، بحثهای مفصلی در تحلیل و بررسی دلالات این روایات مطرح نمودند و دست آخر نتیجه میگیرند که زوجه از عقار و عرصه هم، عیناً ارث میبرد.
پرداختن به حوزهی فقهی آیتالله صانعی، لازمهی جنبش فکری و ترقی فقه و حوزههای علمیه است
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با بیان این که فتوای ارث زوجه از عقار و عرصه در رساله توضیح المسائل ایشان هم آمده است، گفت: ایشان وقتی میخواهند نسبت به مسألهای که جزء دغدغههای ذهن فقهی ایشان بوده است، وارد بحث شوند مباحث اجتهادی و استنباطی فوقالعاده عجیبی را در سطح بسیار محققانه، همراه با دقایق عقلی و نقلی مطرح میکنند. به نظر حقیر پرداختن به حوزهی فقهی آیتالله صانعی و بازاندیشی مجدّد بحثهای استدلالی و اندیشهای ایشان، لازمهی جنبش فکری و ترقی فقه و حوزههای علمیه است. نظر به این لزوم به معنای پذیرش تمامی این دیدگاها نیست بلکه نهادهای علمی و حوزوی حیات و جاودانگی آنها وابسته به انتشار اندیشههای نو و ارائهی ابتکارات علمی در فضای علمی است و نه کور کردن، انگ زدن و تکفیر نمودن که این راهی به دور از حق و حقیقت است.
او تصریح کرد: شایسته است در انتهای این پاسخ که به تحلیل و بررسی چند نمونه از فتاوای ویژهی حضرت آیتالله صانعی مربوط میشد، به چند نمونه دیگر فهرستوار اشاره گردد:
مرد بودن در هیچ یک از مناصب حکومتی، شرط نیست./ در موارد متعارف، خروج زن از منزل، بدون اجازه شوهر اشکالی ندارد./ ازالهی عین نجاست به جز در موارد استثنا، از مطهرات است./ غیر مسلمان ـ همانند مسلمان ـ از مسلمان ارث می برد./ جان و مال غیر مسلمان همانند مسلمان، محترم است./ موسیقیهایی که محتوای باطل نداشتهباشند، حرام نمیباشند./ حرمت ربا مختص به ربای استهلاکی است و نه ربای استنتاجی./ در صورت داشتن فرزند، روشهای جلوگیری از فرزند دار شدن حتی اگر به عقیمی منجر شود، حرام نیست./ تمام غسلها (اعم از واجب و مستحب) از وضو کفایت میکنند./ دختران با نبود سایر شرایط، در سیزده سالگی به تکلیف میرسند./ مـغرب، همان غـروب عرفی است کـه با پنهان شدن خورشید حاصل میشود./ مادر ـ همانند پدرـ در قتل فرزند، قصاص نمیشود./ حقوق معنوی مانند حق التألیف، حق الطبع و… محترم است./ با نبود پدر، ولایت مادر نسبت به طفل و امـوال او، بر ولایت پدربزرگ مقدم است./ در سن یائسگی، تفاوتی بین زنان سیّده با غیر سیّده وجود ندارد.
نگاه آیتالله صانعی به حوزهی سیاست، فراتر از یک نهاد و یک حزب است
بیگی با اعتقاد به این که نگاه آیتالله صانعی به حوزهی سیاست، فراتر از یک نهاد و یک حزب است، گفت: ایشان این که یک حزب به تنهایی قدرت سیاسی را به دست گیرد و احزاب و تشکیلات دیگر را از سهیم بودن در مسوولیتها و ادارهی امور کشور محروم کند، نمیپذیرند. ایشان معتقدند تمام احزاب سیاسی کشور در صورت پایبندی به اسلام و دلسوزی نسبت به حفظ حقوق مردم، باید در عرصههای مختلف این نظام نقش مؤثر و مفید داشته باشند. اساساً حذف یک فرد یا یک نهاد سیاسی را از طریق اعمال سلایق شخصی و حزبی و تمرکز و انحصارِ قدرت سیاسی در یک نهاد را به صلاح کشور و حکومت نمیدانند. همچنین در مورد این که فقیه حتماً باید ادارهکننده کشور باشد یا علمای حوزه و خود حوزهی علمیه باید نظام سیاسی کشور را اداره کنند، قطعاً نظرشان مثبت نیست؛ چرا که کشور دارای ابعاد مختلف و نیاز به تخصصهای گوناگون دارد. نباید قدرت منحصر در یک نهاد باشد. این امر تالی فاسد بسیاری دارد. حوزههای علمیه و فقها باید در کنار بقیه نهادهای لایق نسبت به مناصب قدرت نظارت و همکاری داشته باشند و از تخصصها و شایستگیهای دیگران در ادارهی کشور بهره ببرند.
قطعاً نظریه آیتالله العظمی صانعی در مورد ادارهی کشور، انحصار حکومت به فقها نیست
او با تأکید بر اینکه قطعاً نظریهی آیتالله العظمی صانعی در مورد ادارهی کشور، انحصار حکومت به فقها نیست، ادامه داد: اینکه حکومت و ادارهی آن در کشور تنها باید به دست فقیهان باشد، ایده و سخنی به دور از عقل است. همانطور که اشاره شد، ادارهی یک کشور نیاز به کارشناسان، متخصصان و خبرگانِ عرصههای مختلف دارد و عناصر متعدّدی در بقا و پایداری آن مؤثر هستند. آنچه به درستی حکومتها را اداره میکند، عقلانیت و تدبیر است؛ استفاده از خرد جمعی، بهرهگیری از شایستگان در امور حکومت و مردم و دارا بودن حُسن نیت در اندیشه و عمل، برترین راه برای تحقق دموکراسی و بهترین روش برای پیشبردِ حکومتها در دنیای امروز است. اینها مؤلفههای ادارهی حکومت است، نه صنف خاص یا اشخاص خاص. البته فقها هم میتوانند به عنوان بخشی از این مؤلفهها در ادارهی حکومت نقش آفرینی داشته باشند.
در نگاه آیتالله صانعی، عنصر لازم برای ادارهی کشور، عقلانیتِ توأم با درایت و تدبیر است
بیگی ادامه داد: من از حضرت آیتالله العظمی صانعی هم این موضوع را شنیدهام که اگر کشوری بخواهد درست اداره شود، باید صاحب منصبان و ارکان آن از عقلانیت لازم برخوردار باشند. اگر عقلانیت لازم را نداشته باشند، شایستگی لازم را هم نخواهند داشت و کشور راه موفقیت را درپی نخواهد گرفت. در نگاه ایشان، عنصر لازم برای ادارهی کشور، عقلانیتِ توأم با درایت و تدبیر است. اگر کشوری در مسیر ارزش نهادن به عقلا و احیای عقلانیت گام برداشت، به افق روشنی از توسعه سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی، نایل شده است.
قطعاً آیتالله صانعی از جمع مدافعان و دلسوزان انقلاب اسلامی مستثنی نیست
او در ادامهی اظهارات خود، انقلاب اسلامی ایران را یک خروش مردمی به رهبری حضرت امام خمینی که برخاسته از نهاد حوزه بوده است، خواند و افزود: در حقیقت این انقلاب از متن حوزهی علمیه و به پیشتازی بزرگان آن آغاز گردید. امروز هم این انقلاب و نظام اسلامی از حوزه و حوزویان جدا نیست. بزرگان حوزه همیشه حامی و پشتیبان این انقلاب بودند؛ آن را دوست داشتند و بر حفظ و تداوم آن همواره تأکید میکنند. آیتالله صانعی هم قطعاً از جمع مدافعان و دلسوزان انقلاب اسلامی مستثنی نیست. ایشان از ابتدای آغاز نهضت امام خمینی(س) در سنگر مبارزه علیه رژیم پهلوی حضور داشته و همیشه حامی و همراه بوده است. در اوج نهضت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ پس از سخنرانی علیه رژیم طاغوت دستگیر و زندانی شدند که ابعاد این ماجرا در اسناد گزارشات ساواک منعکس شده است. بویژه که شخص آیتالله صانعی در همان اوایل انقلاب از سال ۱۳۵۸ در بخشهای مختلف ادارهی کشور حضور مؤثر داشته و مسؤولیتهای کلیدی این نظام را به عهده داشتند. با احکام صادره از سوی حضرت امام به ایشان در عضویت فقهای شورای نگهبان و دادستانی کل و…، نشان از عنایت و اعتماد آن حضرت(س) به این شاگرد و یار و وفادار همیشگی اوست.
نگاه آیتالله صانعی به نظام و اصل انقلاب، مشفقانه و مصلحانه، همراه با تأیید و تقویت است
بیگی با تأکید بر اینکه نگاه آیتالله صانعی به این نظام و اصل انقلاب، نگاهی مشفقانه و مصلحانه، همراه با تأیید و تقویت است و این امر در مواقع مختلف سیاسی ـ اجتماعی از سوی ایشان ثابت شده است، گفت: اما مفهوم این تأیید، آن نیست که تمام عملکردها و رفتارهای مسؤولین کشور خالی از اشکال است. رفتارها متغیرهایی هستند که همیشه باید با سنجش و تقارنسازی با ارزشهای اسلامی و انسانی عیار آنها تعیین و در معرض قضاوت قرار گیرند. آیتالله صانعی با اینکه خود در انقلاب سهیم هستند و دوران مشقت و سختیهای آن را لمس کردهاند؛ اما حاضر به لاپوشانی حقایق و بیگانگی در برابر وادادگی اخلاق اجتماعی و سیاسی، نادیده گرفتن نقش مردم و تضییع حقوق آنها نبوده و نیستند.
آیتالله صانعی در صحنههای سیاسی، پرچمدار دفاع از حقوق مردم هستند
او تصریح کرد: ایشان در صحنههای سیاسی، پرچمدار دفاع از حقوق مردم هستند. برای رسیدن اقشار مختلف مردم به حقوق طبیعی و اجتماعیشان هیچ مصلحتاندیشی ندارند و بر سر حقوق آنها با احدی سازش و مسامحهکاری نمیکنند. این خصلت یا به تعبیر دیگر احساس مسؤولیت، از ویژگیهای ممتاز و شاخصهای رفتار سیاسی حضرت آیتالله صانعی است. مدار حرکت و موضعگیریهای سیاسی او بر سلامت یا ناسلامتی عملکردهای متصدیان امور شکل گرفته است. هرچه عیار سلامت بیشتر و نهاد مردمسالاری نهادینه و تقویت شود نقطهنظرها و واکنشهای این فقیه مسؤولیتمدار در جهت تأیید و تشویق عمل و فاعل آن خواهد بود. از سوی دیگر هرچه میزان سلامت رفتاری رو به ضعف و انحطاط پیش رود و سیاهنمایی خدمت به مردم علم شود، نگاه سیاسی آیتالله صانعی معنای دیگری خواهد یافت. این نوع ویژگیها و معیارهاست که سرّ بروز واکنشهای این مرجع شجاع را این گونه به تصویر میکشد.
آیتالله صانعی در برابر انحرافات و کژیها سکوت نخواهند کرد
بیگی با بیان اینکه ممکن است در زندگی عادی اجتماعی، یک نفر از درون یک مجموعه، نقطهنظرهای خلاف افراد همان جمع را داشته باشد، گفت: مفهوم این مسأله جدایی و اعراض از آن جمع و عداوت و کینه نخواهد بود بلکه اختلاف نظر و نقد دیدگاهها امری معمول و طبیعی به شمار میآید. آیتالله صانعی امروز هم اگر این نظام در جایی بخواهد به آن لطمه وارد شود یا بخواهد از مسیر ارزشی، قانونی و مردمسالاری خود، فاصله بگیرد، اعلام مواضع خواهند داشت و در برابر انحرافات و کژیها سکوت نخواهند کرد. همان گونه که در برهههای مختلف کشور اعلام مواضع صریح و قاطعانه بسیاری از ایشان شاهد بودیم. به هر حال تلاش ایشان این است که در رخدادهای اجتماعی ـ سیاسی کشور، ارائهی طریق داشته باشند و کسی هم نباید برای این بزرگان خط و مشی تعیین کند و خود را در مقام داروغهگری فرض نماید.
کسی نباید انتظار داشته باشد موضعگیریهای مراجع لزوماً در راستای گرایشات سیاسی ـ اجتماعی خاص باشد
مدیر مؤسسه فقهالثقلین با تأکید بر اینکه کسی نباید انتظار داشته باشد که رفتارها، بیانات و موضعگیریهای بزرگان بویژه مراجع عظام تقلید لزوماً در راستای اهداف، سلایق و گرایشات سیاسی ـ اجتماعی خاص، قرار داشته باشد، اظهار کرد: این انتظار از بزرگان، انتظاری خلاف واقع و خلاف دوراندیشی و خرد است. حضور بزرگان در عرصههای مختلف علاوه بر نقطهی اتکا و اعتماد برای عموم، منشأ اثر و منبع خیر برای همگان نیز، خواهد بود. به طور حتم علمای ما در ارائهی نقطهنظرهای گوناگون تحفّظ لازم را دارا بوده و از درایت کافی برخوردار هستند. اظهارنظرهای بزرگان در رابطه با مسایل سیاسی کشور قطعاً از هوشمندی و ذکاوت آنها و نه از بیگانگی است. حضرت آیتالله العظمی صانعی با توجه به تجربیاتی که در ادارهی سیاسی بخشهای کلیدی کشور دارند، امروزه هم میتوانند در عرصههای مختلف سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی کشور ایده و آرای صائب و راهگشایی داشته باشند که لازم است مسؤولان مربوطه و ارکان نظام نسبت به این اظهارنظرهای دلسوزانه اهتمام بیشتری نمایند و از رهنمودهای این بزرگان در تداوم اهداف و آرمانهای حضرت امام (س) و انقلاب و همچنین توسعه همه جانبهی کشور بهره گیرند.
او با بیان اینکه نظام و مسؤولان آن، همواره باید قدردان غنیمتِ حضور، حمایت و نقطهنظرهای مراجع تقلیدی چون حضرت آیتالله صانعی باشند و دلسوزیهای آنها را در کارها، روشها و برنامههای خود به کار ببندند، گفت: ادارهی کشور باید با رهنمودهای هوشمندانه، تیزبینانه و مدبّرانهی این بزرگان که به مثابهی مشاوران بیادعایند، همراه باشد تا گشایشی برای پیشرفت و تعالی هر چه بیشتر کشور در عرصههای داخلی و بین المللی حاصل گردد.