حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی می گوید: بدون اقامه قسط و عدالت اجتماعى هرگز جامعه بشرى به اهداف نهایى خود یعنى تکامل معنوى نخواهند رسید.
موضوع: اندیشه
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی می گوید: بدون اقامه قسط و عدالت اجتماعى هرگز جامعه بشرى به اهداف نهایى خود یعنى تکامل معنوى نخواهند رسید بلکه تا جامعه بشرى به مرحله خود جوشى در امر اقامه قسط و اجراى عدالت نرسد این هدف تأمین نخواهد شد.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در تبیین اصل عدالت طلبی در نهضت حسینی اظهار می دارد: در وهلۀ نخست باید گفت تعادل حکمت ؛ عفت و شجاعت و ترکیب آنها با یکدیگر به عدالت منتهی می شود.[۱] عدالت در نظام تکوین و آفرینش به معناى قراردادن هر چیز در جاى واقعى و حقیقى خود است،[۲] بنابراین، عدالت نه تنها مأموریت اصلى پیامبران است، بلکه گردونه عالم هستى بر محور عدالت دور مىزند.[۳]
هم چنین معنى دیگر عدالت «مراعات حقوق افراد» است ، در نقطه مقابل آن «ظلم» قرار دارد که به معنی حق دیگرى را گرفتن و به خود اختصاص دادن، یا حق کسى را گرفتن و به دیگرى دادن، یا تبعیض قائل شدن است.[۴]
با این تفاسیر باید گفت در نهضت حسینی بحث از مکتب فکرى و عقیدتى و عملى امام حسین علیه السلام مبتنی بر عدالت و حمایت از انسان ها است [۵]، مکتبى که در طول تاریخ جریان داشته و دارد و آن چه مربوط به آن است پایان گرفتنى نیست.[۶]
شکوه عدالت خواهی در نهضت حسینی
بی تردید امام حسین علیه السلام بر علیه یزید قیام کرد تا تبعیض ها را برچیده، و عدالت را جایگزین آن کند.[۷]
بدین نحو که با مرگ معاویه و روى کارآمدن یزید، ظلم و بى عدالتى ها به حد اعلا رسید.[۸] به گفته «مسعودى» مورخ معروف: «سیره یزید، همان روش فرعون بود؛ بلکه باید گفت فرعون در میان مردم، بیش از یزید به عدالت رفتار مى کرد».[۹]،[۱۰]
از این رو امام حسین علیه السلام با استناد به فرمایش پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، مبنى بر عدم جواز سکوت در برابر ظلم ظالمان و جائران، قیام کرد و این انقلاب را تا مرز شهادت ادامه داد، تا همه جهانیان بدانند حکومت یزید، حکومت پیامبر صلى الله علیه و آله نیست. تازه مسلمانانى که تعداد آنها در گوشه و کنار جهان رو به افزایش بود بفهمند اسلام حقیقى چیزى نیست که بنىامیه و یزید آن را ترویج مىکنند و این کار امام حسین علیه السلام بسیار مهم و با ارزش بود.[۱۱]
لذا امام حسین علیه السلام در نامه اى به مردم کوفه، یکى از اهدافش را جلوگیرى از ظلم و ستم ظالمان و اجراى عدالت بیان مى کند[۱۲] و مى فرماید:« رسول خدا صلى الله علیه و آله در زمان حیاتش فرمود: هر کس حاکم ظالمى را مشاهده کند که (در اثر ظلم و جور) محرمات الهى را حلال شمرده، و عهد و پیمان هاى الهى را شکسته، و با سنت و سیره رسول خدا مخالفت کرده، و در میان بندگان خدا با گناه و دشمنى عمل مى کند، و در مقابل چنین حاکم ستمگرى هیچگونه عکس العمل گفتارى یا رفتارى از خود بروز ندهد،[۱۳]خداوند چنین انسانى را در جایگاه همان ظالم ستمگر داخل مى کند (و سرنوشت هر دو یکى است!)».[۱۴]،[۱۵]
در حقیقت مخاطب این نامه همه انسان هاى آزاده جهان هستند؛ زیرا آن حضرت پیام رسول الله صلى الله علیه و آله را در مبارزه با ظلم و ستم و بى عدالتى بیان مىکند، و ضمن اعلان هدف قیامش، همه را به همکارى در این مبارزه دعوت مى کند.[۱۶]
آن حضرت در پاسخ به به دنبال نامه هاى متعدد مردم کوفه وهنگام اعزام مسلم به کوفه فرمود: «به جانم سوگند! امام و پیشوا تنها کسى است که به کتاب خدا عمل کند و عدل و داد را بر پا دارد، دین حق را پذیرفته و خود را وقف راه خدا کند».[۱۷]
در فرازی دیگر از آن حضرت می خوانیم که فرمود؛ اکنون پیمان رسول خدا صلى الله علیه و آله کم ارزش شده، و افراد نابینا، گنگ و زمین گیر و ناتوان و ضعیف در شهرها رها شدهاند و مورد ترحم و حمایت قرار نمى گیرند (آرى، عدالت اجتماعى پایمال شده است؛ ولى شما سکوت اختیار کرده اید.)[۱۸]
این سخنان امام علیه السلام تأکیدى است بر عزم امام در برپایى عدل و داد.[۱۹]به هر حال، با توجه به شواهد تاریخى یکى از اهداف قیام امام حسین علیه السلام گسترش عدل و داد است.[۲۰]
عدالت طلبی حضرت سیدالشهدا علیه السلام؛ زیر بنای تشکیل حکومت عدل اسلامی
انبیا و اولیاى الهى در طول تاریخ براى پیشبرد اهداف مقدس خویش، درصدد تشکیل حکومت برآمدند؛ چرا که با تشکیل حکومت، بهتر مى توان در راه بسط عدالت اجتماعى کوشید و به برقرارى عدل و دفع ظلم و شرک و بیدادگرى کمک نمود.[۲۱]
فشارهایى که بر ائمه اهل بیت علیهم السلام، به ویژه به قیام امام حسین علیه وارد شد به خوبى نشان مى دهد که امامان راستین تشکیل حکومت عدل الهى را از وظایف[۲۲]حتمى خود مىشمردند و از هر فرصتى براى آن استفاده مى کردند.[۲۳]
از این رو امام حسین علیه السلام که شایسته و وارث حاکمیت نبوى و علوى و رهبر معنوى امت اسلامى بود، براى احیاى ارزش هاى اسلامى و بسط قسط و عدل و مبارزه با ستمگران به هدف تشکیل حکومت اسلامى به پا خاست، به این قصد که اگر ممکن شود با تشکیل حکومت اسلامى و گرنه با شهادت خویش و یارانش، چهره واقعى بنىامیه را آشکار سازد.[۲۴]
بنابراین اگر حضرت سیدالشهد علیه السلام پس از دعوت مردم کوفه براى تشکیل حکومت حق و مبارزه با غاصبان حکومت، با پیمان شکنى و سستى و بى وفایى آنها روبرو نمىشد؛ پرچم حکومت عدل اسلامى به دست با کفایت آن حضرت به اهتزاز در مى آمد.[۲۵]
امام حسین علیه السلام؛ شهید عدالت خواهی و ظلم ستیزی
نباید فراموش نمود که بدون اقامه قسط و عدالت اجتماعى هرگز جامعه بشرى به اهداف نهایى خود یعنى تکامل معنوى نخواهند رسید.[۲۶]بلکه تا جامعه بشرى به مرحله خود جوشى در امر اقامه قسط و اجراى عدالت نرسد این هدف تأمین نخواهد شد.[۲۷]
اینگونه است که حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یارانش در راه حق و عدالت ، شربت شهادت نوشیدند؛[۲۸] در فرازی از آن حضرت می خوانیم که فرمود: «سأمضی و ما بالموت عار على الفتى؛ من از این طریق مىروم و مرگ و شهادت (در راه خدا و نشر حق و عدالت) براى جوانمردان عیب و عار نیست!»[۲۹] زیرا شهادت در راه خدا و در طریق حق و عدالت به معنى فناء و نابودى و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگى جاویدان و افتخار ابدى.[۳۰]
به قول شاعر:
تو کشته شدى تا که نمیرد شرف و عدل خوش زنده نمودى ره و رسم پدرت را[۳۱]
لذا خون امام حسین علیه السلام بر بساط ظالمان مى جوشد، تا ظلم را از جهان براندازد!.[۳۲]
ظلم بر محو عدالت سخت مى کوشد هنوز ظالم از خون دل مظلوم مى نوشد هنوز![۳۳]
تا عدالت را کند جاوید در عالم حسین خون پاکش بر بساط ظلم مى جوشد هنوز![۳۴]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت وظیفه همه عزاداران، علاقمندان و پیروان آن حضرت است که براى اقامه عدل در جامعه نهایت تلاش و کوشش داشته باشند، خودشان از ظلم بپرهیزند و دیگران را نیز به عدالت دعوت نمایند.[۳۵] بلکه باید با مظالم و بى عدالتى هایى که در گوشه و کنار به چشم مى خورد مبارزه کرد، و به کمک مظلومان شتافت، و آنان را از چنگال ظالمان و ستمگران نجات داد.[۳۶]
امیدواریم در دنیاى امروز که ظالمان و ستمگران بىرحم، براى نوشیدن خون مظلومان به پا خاستهاند، ملت هاى ستمدیده با الهام گرفتن از حماسه عاشورا به پا خیزند و شر آنان را از جهان براندازند.[۳۷]
پی نوشت:
[۱] اخلاق در قرآن ؛ ج۱ ؛ ص۱۰۰.
[۲] اهداف قیام حسینى، ص: ۹۵.
[۳] همان.
[۴] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص: ۸۳.
[۵] پیدایش مذاهب، ص: ۱۴۹.
[۶] همان؛ ص ۱۵۰.
[۷] اهداف قیام حسینى ؛ ص۵۵.
[۸] همان ؛ ص۱۰۱.
[۹] و سیره سیره فرعون، بل کان فرعون أعدل منه فی رعیته( مروج الذهب، ج ۳، ص ۶۸).
[۱۰] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۲۱۱.
[۱۱] اهداف قیام حسینى، ص: ۱۰۱.
[۱۲] همان ؛ ص۹۷.
[۱۳] همان.
[۱۴] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۲.
[۱۵] اهداف قیام حسینى، ص: ۹۸.
[۱۶] همان.
[۱۷] ارشاد مفید، ص ۳۸۰- ۳۸۱.
[۱۸] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، ص: ۳۱۰.
[۱۹] همان؛ ص ۲۵۷.
[۲۰] همان ؛ ص۲۵۹.
[۲۱] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۲۴۷.
[۲۲] پیام قرآن ؛ ج۱۰ ؛ ص۴۷.
[۲۳] همان؛ ص ۴۸.
[۲۴] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، ص: ۲۴۹.
[۲۵] پیام قرآن ؛ ج۱۰ ؛ ص۵.
[۲۶] پیام قرآن ؛ ج۷ ؛ ص۳۳۰.
[۲۷] همان.
[۲۸] احکام عزادارى ؛ ص۱۹.
[۲۹] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۳۷۰.
[۳۰] تفسیر نمونه ؛ ج۱ ؛ ص۵۲۳.
[۳۱] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۷۰۱.
[۳۲] همان ؛ ص۵۲۶.
[۳۳] همان.
[۳۴] همان.
[۳۵] اهداف قیام حسینى، ص: ۱۰۲.
[۳۶] همان.
[۳۷] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۶۹۲.