صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | فضیلت انتظار فرج از دیدگاه آیت الله مظاهری
بازدید این صفحه: 5163          تاریخ انتشار: 1395/3/2 ساعت: 08:09:44
فضیلت انتظار فرج از دیدگاه آیت الله مظاهری

پیغمبر اکرم(ص) می‌­فرمودند: «اگر کسی منتظر فرزندم مهدی باشد، ثوابش مثل این است که همیشه در خدمت مهدی باشد.» یک کسی همیشه خادم حضرت ولی عصر(عج) باشد، چقدر ثواب دارد؟ می ‌فرمودند انتظار فرج اینقدر ثواب دارد.

موضوع: اندیشه

به گزارش مرجع ما به نقل از جماران، آیت الله مظاهری درباره انتظار فرج و فضیلت آن چنین فرمودند:

«انتظار فرج» یک فضیلت فراموش‌شده است! در حالی که راجع به انتظار فرج، پیغمبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع) خیلی پافشاری داشتند. مخصوصاً پیغمبر اکرم(ص) در هر فرصتی راجع به مهدی(عج)، راجع به اینکه او می‌آید و پرچم اسلام را روی کره زمین افراشته می‌کند و قوانین و عدالت اسلام، سراسر جهان را می‌ گیرد و باید انتظار چنین فرجی را داشت، صحبت می‌کردند. از سنّی و شیعه، روایت‌های زیادی از پیغمبر(ص) داریم و علاوه بر این، ایشان بر عبارت «انتظار فرج» و اینکه باید منتظر چنین روزی باشیم و به قول قرآن به دست ما و به رهبری امام زمان، پرچم اسلام روی زمین افراشته شود، خیلی اصرار داشتند و گوشزد می‌کردند؛ می‌­فرمودند: «اگر کسی منتظر فرزندم مهدی باشد، ثوابش مثل این است که همیشه در خدمت مهدی باشد.» یک کسی همیشه خادم حضرت ولی عصر(عج) باشد، چقدر ثواب دارد؟ می ‌فرمودند انتظار فرج اینقدر ثواب دارد. 

می ‌فرمودند: اگر کسی منتظر فرزندم مهدی باشد، بیاید یا نیاید، ثوابش به اندازه‌ای است که مثل اینکه در مقابل من شهید بشود و در خون خود غوطه‌ور باشد. همه می ‌دانیم که بالاترین ثواب، شهادت در راه اسلام است، آن‌هم شهادتی که فرمانده‌اش پیغمبر اکرم(ص) باشد. شهادتی که پیغمبر در آن جنگ شرکت کرده باشند. یک کسی پیش روی پیغمبر(ص) در آن جبهه شهید بشود، چقدر ثواب دارد؟ می ‌فرمودند انتظار فرج مهدی اینقدر ثواب دارد. 

انتقاد برای عدم انتظار فرج هم زیاد شده است: کسی که مهدی را فراموش کند، مثل این است که مرا فراموش کرده باشد؛ کسی که به یاد مهدی نباشد، بی‌توجه به اسلام است. یک کسی راجع به اسلام بی‌اعتنا باشد، چقدر گناه دارد؟ کسی که بی‌توجه به انتظار فرج باشد، اینقدر گناه دارد؛ لذا پیغمبر و ائمه(ع) اصرار داشتند که ما باید منتظر مهدی(عج) باشیم، باید مهیا باشیم برای اینکه بیاید و به دست ما و به رهبری ایشان، پرچم اسلام روی کره زمین افراشته شود. این یک فضیلت فراموش‌شده است!

هرچه پیغمبر(ص) آن را فضیلت می ‌دانستند، ما این فضیلت را فراموش کرده‌ ایم. برای اینکه انتظار فرج، فقط این نیست که ما بخواهیم حضرت بیاید، معلوم است هرکس ولو مسلمان هم نباشد، هرکس ولو معاند اسلام باشد، می‌خواهد که عالم گلستان شود و عدالت سرتاسر جهان را بگیرد و می‌خواهد قوانین عادلانه‌ ای در جهان حکمفرما باشد و بالاخره ریشه ظلم کنده شود و درخت عدالت، ریشه‌دار و پرمیوه شود. فقط به خواست که نیست. 



شیعه و انتظار

معنای شیعه ‌گری این است که عقیده داریم یک روزی حضرت می‌آید و عالم را گلستان می‌کند، ما باشیم یا نباشیم. الحمدالله عقیده ما این است. از شما بپرسند که عقیده ‌ات راجع به امامت چیست؟ می‌گویید من شیعه هستم و عقیده دارم امام دوازدهم غائب است و از این غیبت ناراحتم. از اینکه ظلم جهان را گرفته است، گریه می‌کنم؛ اما بالاخره مهدی(عج) می‌آید و به دست مبارکش عالم گلستان می‌شود و پرچم اسلام بر زمین افراشته می‌شود. همه ما این عقیده را داریم و همه هم می‌خواهیم و کم و بیش همه ما دعای فرج (اللهم کن لولیک...) را می ‌خوانیم. دعای ندبه هم می‌خوانیم و به یاد امام زمان هستیم و شعار تشیع را هم داریم، گرچه کم‌رنگ است، اما فراموش نشده است. 

تا اینجا انتظار فرج هست، اما کم‌رنگ است. آن انتظار فرجی که پیغمبر(ص) فرمودند و ائمه(ع) بر آن تأکید داشتند، آن انتظار فرجی که بارها و بارها حضرت مهدی(عج) پیغام داده، انتظار فرج عملی است، «تهیُّع». یعنی برسیم به جایی که حاضر باشیم دنیا و هستی‌مان را فدای امام زمان بکنیم. حاضر باشیم که امام زمان از دست ما راضی باشد. چه کسی منتظر فرج است؟ آن کسی که امام زمان از دستش راضی است. اگر این باشد، انتظار فرج هست. آن ثوابها را هم دارد. اگر این انتظار فرج جدی باشد، اگر کسی هم بمیرد و مقدّر نباشد که امام زمان(عج) بیاید، وقتی امام آمدند، او را زنده می‌کند. این یک نوید از طرف پیامبر و ائمه به همه است. و اگر به‌راستی انتظار فرج داشته باشیم، امام زمان که بیاید، قاعده لطف، باید این انتظار ما را زنده کند. در آن حکومت هزار سال و حکومت برای آنها و زندگی بهشتی برای ما، و این فضیلت فراموش شده است. 

فضیلت فراموش شده است، به اندازه‌ای که مثلاً برای امام زمان(عج) جشن می ‌گیرند، اما در آن گناه می‌شود، اختلاط زن و مرد می‌شود. چه خنده ‌های رکیک و چه تنه‌زدن‌ها به همدیگر و چه حرفهای نامربوطی، حتی می‌ رسد به آنجا که در جشنها در مسجد موسیقی هست. این از نظر شعار جشن است، اما از نظر عمل، ضربه به امام زمان(عج) است. اهل دلی می‌ گفت که شب پانزدهم امام زمان(عج) را خواب دیدم و دیدم که صورت حضرت سیاه است و شکایت و درددل کردند، فرمودند رفتم در این جشنها و از بس کشیده به صورتم زدند، صورتم را سیاه کردند و از جشن آنها فرار کردم! 



منتظران حقیقی

چه کسی انتظار فرج دارد؟ آن کسی که در خانه‌اش ماهواره نباشد. اگر حضرت الان بیاید، چه کسی می‌تواند بگوید من ایشان را می ‌برم در خانه‌ ام مهمانی؟ پیغمبراکرم(ص) وقتی وارد مدینه شدند، دیدند که همه می‌خواهند ایشان بروند به خانه‌ شان. فرمودند: شترم درِ هر خانه‌ای که خوابید، آنجا جای من است. شتر خوابید در خانه فقیری به نام ابوایوب انصاری با یک زن مقدسی و پیغمبر اکرم(ص) آنجا بودند تا جایی تهیه کردند و به خانه خودشان رفتند. این ابوایوب انصاری کیست؟ دو قضیه نقل می‌کنم، ببینید که ما انتظار فرج داریم یا نه.

یک) پیغمبر اکرم(ص) آن‌وقتی که از آن خانه رفته بودند، آمدند که رد شوند، دیدند ابوایوب انصاری با زن و بچه‌ هایش در کوچه فرش انداختند و منزل کردند، پیغمبر(ص) فرمود: «ابوایوب، چرا در کوچه‌ ای؟» گفت: «به خاطر اینکه یک خانواده هجرت کرده‌اند و آمده‌اند به مدینه تا مسلمان شوند؛ من دیدم که اینها خانه ندارند. دیدم اگر خانه‌ ام را به اینها بدهم، یک افتخار برای من است؛ اما اگر اینها درکوچه ماندند، یک ضربه به این خانواده است. خانه‌ ام را به اینها دادم و خودم آمدم در کوچه.» به این می‌گویند ایثار، گذشت و فداکاری. چه کسی می‌تواند بگوید من یار امام زمان هستم؟ هرکه به این اندازه ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشد. حاضر باشد همه چیز فدای امام زمان(عج) کند.

یک قضیه‌ ای هم نقل می‌کنند که: امام زمان(عج) به کسی گفتند که: «مالت، مال تو نیست.» گفت: «رها کردم.» گفتند که: «اولادت، اولاد تو نیست»، به اینجا که رسید گفت: «تو امام زمان که نیستی، سید هم نیستی!» بعضی اوقات انسان از خودش می‌تواند بگذرد، اما از زن و بچه ‌اش نمی‌تواند بگذرد. بعضی اوقات از مالش نمی‌تواند بگذرد. 

کسانی که خمس نمی‌دهند، حتماً منتظر امام زمان نیستند. برای اینکه مال امام زمان را یک پنجمش را نمی‌دهد. اگر امام بگوید همه مالت را بده، نمی‌دهد. آن کسانی که رسیدگی به فقرا و ضعفا و بیچارگان نمی‌کنند، انتظار فرج هم ندارند. انتظار فرج را کسی دارد که نه مثل ابوایوب انصاری، اما بالاخره کمک‌کار مردم باشد. اگر به دیگران کمک نکنیم و خودخور و خودمحور و خودخواه باشیم و به فکر جهیزیه دخترمان و عروسی پسرمان باشیم، اما راجع به مسلمانان بی‌توجه باشیم، اگر بگوییم من انتظار فرج دارم، دروغ می‌گوییم. فضیلت فراموش‌شده اینجاست که می‌گوییم «عجّل فرَجک یا صاحب‌الزمان»، اما در عمل لنگیم. چه کسی می‌تواند بگوید من انتظار فرج دارم؟ این ابوایوب انصاری. 

قصه دومش این است که این ابوایوب فقط یک بچه داشت، بعد بچه و دختر و پسر پیدا کرد. این بچه دو سه روز مریض شد و بعد مُرد. زنش قدری گریه کرد و یک وقت متوجه شد که شوهر کارگر و خسته‌ اش الان می‌آید و چه لزومی دارد که او را ناراحت کند؟ باید دل او را به دست بیاورد. تک فرزند بود، اما گذشت و ایثار و فداکاری. شوهر آمد و بگو و بخند و وقتی پرسید بچه چه شد، گفت الحمدالله خوب شد و سر شوهر را گرم کرد و موقع نماز صبح بلند شدند و غسل کردند و ابوایوب می‌خواست برای نماز برود؛ گفت: «اگر کسی امانتی پیش تو گذاشته باشد و بیاید و بگوید که امانتم را بده و تو ندهی و ناراحت شوی، چطور آدمی هستی؟» گفت: «آدم خائنی هستم. نمی‌شود که در امانت خیانت کرد، باید امانت مردم را رد کنم.» زن گفت: «اگر چنین است، پروردگار عالم یک بچه به ما داده بود تا دیروز عصر و دیروز خدا این امانتش را گرفت. برو نماز و به مردم بگو بیایند او را دفن کنند.»

ابوایوب انصاری آمد برای نماز و پیغمبر اکرم(ص) پشت کرده بودند به قبله و رو به مردم و تا او رسید، فرمودند دیشب شما مبارک باد! خدا یک پسر به اینها داد که از اولیاءالله و افتخار اسلام شد. بزرگان و عرفا درباره این بچه صحبت کردند. معلوم است که پروردگار عالم نتیجه می‌دهد. نمی‌شود که گذشت و فداکاری این زن باشد، اما خدا پاداش ندهد، حتماً می‌دهد. مرادم این است که الان چه کسی هست که بگوید: من منتظر امام زمانم و حاضرم هرچه او بگوید، بگویم آری. اگر این حالت پیدا شود، می‌شویم منتظر فرج، هم از نظر عقیده و هم از نظر زبان و هم از نظر عمل. به عبارت دیگر می‌شویم یک شیعه واقعی. 



از عقیده تا عمل

پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: ای علی، تو به منزله قل هو الله احدی. اگر کسی به تو عقیده داشته باشد و دوستت داشته باشد، این یک ثلث قرآن؛ و اگر را علاوه بر اینکه عقیده دارد، شعار هم داشته باشد، مثل کسی است که دو مرتبه «قل هوالله» بخواند و می‌شود دو ثلث قرآن؛ و اما اگر از تو متابعت هم بکند، آنگاه مثل کسی است که سه مرتبه قل هوالله بخواهد و خدا ثواب یک ختم قرآن به او بدهد. این روایت در حد تواتر است. 

شیعه سه رکن دارد: یک رکنش عقیده است، یک رکنش شعار و رکن آخرش متابعت و عمل. راجع به انتظار فرج هم همین است؛ لذا در روایات فراوانی وقتی که پیغمبر اکرم(ص) می‌فرماید انتظار فرج اینقدر ثواب دارد، بعد می‌فرماید: «علیکم بالتقوا، علیکم بالبرّ»؛ یعنی انتظار فرج فقط عقیده و شعار نیست؛ گرچه عقیده و شعار هم باید باشد، اما عمل. لذا وقتی که به‌راستی ایران مهیّا شد برای آمدن امام زمان، قاعده لطف اقتضا می‌کند که امام زمان(عج) بیاید. اگر زمینه باشد، نمی‌شود که امام نیاید. خواجه نصیرالدین طوسی(ره) راجع به امام زمان می‌فرماید: «وجودهُ لطفٌ، تصرفهُ لطفٌ آخر عدمه منّا»؛ یعنی وجود امام زمان واسطه فیض این عالم است و از طرف خدا لطف است و از طرف امام زمان لطف است و تصرف امام زمان، دست عنایت امام زمان روی سر ما لطف دیگری است. 

امام(عج) به شیخ مفید(ره) نامه نوشتند که: «انّا غیر مُهملین لمراعاتکم و غیر ناسین بذکرکم. فلولا ذلک، لطلبتکم الاعداء»، دست عنایت ما روی سر شماست، و الاّ نابودتان می‌کردند. همین الان اگر دست عنایت امام روی سر ما نباشد، دنیای استکباری، شرق و غرب ما را نابود می‌کنند. اینکه می‌بینید نابود نمی‌شویم و نمی‌توانند و نکردند، به خاطر همین است که دست عنایت امام زمان(عج) روی سرمان است. اما «عدمه منّا». پس چرا نمی‌آیند؟ اگر واسطه فیض عالم است و اگر دست عنایتش روی سر ماست، پس چرا نمی‌آید؟ هرچه هست، از قامت ناساز بی‌اندام ماست. تو مهیا شو و ببین امام زمان می‌آید یا نه؟ حتماً می‌آید.



موانع ظهور 

وقتی جمهوری اسلامی پاگرفت، همه می ‌گفتیم که حالا دیگر امام زمان(عج) می‌آید، برای اینکه زمینه فراهم شد؛ اما در روایات داریم که بعضی اوقات، آمدن امام زمان فراهم می‌شود و زمینه پیدا می‌شود، ولی مردم گناه می‌کنند و ظهور به عقب می‌ افتد. راجع به جمهوری اسلامی جداً چنین شد. ما می ‌گفتیم حتماً امام زمان(عج) می‌آید و دنیا گلستان می‌شود؛ ولی ناگهان دیدیم که نه، عقب رفتیم! الان فساد اخلاقی داریم. نمی‌شود که امام زمان(عج) در این فساد بیاید. امام می‌خواهند فساد اخلاقی را از بین ببرد. آیا به توسط زنهای بی‌حجاب و بدحجاب؟ اینها می‌توانند بگویند امام زمان، اما نمی‌توانند با امام بیایند و فساد اخلاقی را از بین ببرند، چون اینها خودشان فاسدند. فساد اداری داریم و فساد اداری یعنی ظلم. دروغ و حقه‌بازی داریم و سر تا پای ما شده دروغ و فریب، یعنی ظلم. امام زمان(عج) می‌خواهند به دست ما ظلم را نابود کند. خود ما ظالمیم، آن‌وقت ظلم را نابود کنیم؟ ما باید اول عادل باشیم، بعد از آن امام حتماً و فوراً می‌آید؛ ولی زمینه می‌خواهد. 

ما باید زمینه را فراهم کنیم. راوی می‌گوید: در روز جمعه رفتم خدمت امام صادق(ع)، دیدم که دعا می ‌خواند و روی خاک نشسته، مرتب به زانو می‌ زند و می‌گوید: عزیزم کجایی؟ بعد از گریه‌ها و زاری‌ها، پرسیدم که: «او کیست؟» فرمود: فرزند ششم من مهدی. او می‌آید و عالم را گلستان می‌کند. من خیلی خوشحال شدم؛ اما حضرت یک شرط گذاشتند و من در آن ماندم. فرمودند: «علیک بالورَع». علاوه بر تقوا، شیعه باید بالاتر از تقوا پیدا بکند. ایثار و گذشت و فداکاری و تقوا و حتماً اگر مسلمان ایرانی که قرآن وعدة شما را داده، یعنی پیغمبر اکرم(ص) دست زدند روی شانه سلمان و فرمودند: شما. 

دنیا الان مهیای صلح کل است؛ اما آنها صلح کل را برای خودشان می‌خواهند، امام زمان(عج) را قبول ندارند، آنها هیچ. اما دنیا مهیّاست برای اینکه یک عده پیدا شود که متقی و عادل باشند و قیام بکنند. اگر ما زمینه داشته باشیم، خدا با خرق عادت، ما را بر جهان مسلّط می‌کند. شش شبانه روز بر جهان استقرار پیدا می‌کنیم؛ اما بعد از شش شبانه روز دیگر خرق عادت و معجزه نیست، بلکه پیاده کردن قوانین اسلام است؛ یعنی زندگی منهای ظلم، منهای تبعیض و دروغ و فریب، یک زندگی صد در صد انسانی و این دیگر خرق عادت نیست، بلکه ماییم که باید این زندگی را برای جهان بیاوریم. چه وقت می‌توانیم؟ وقتی خودمان متقی باشیم. وقتی خودمان ورع داشته باشیم و وقتی خودمان آدم باشیم و با امام زمان تناسب داشته باشیم. وقتی بتوانیم امام زمان را در زندگی‌مان راه بدهیم و به عبارت دیگر وقتی امام از دست ما راضی باشد.

کد خبر: 1395324557
1395/3/2

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن