صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | تاریخ تمدن ایران در رفتار با محیط زیست
بازدید این صفحه: 5001          تاریخ انتشار: 1394/8/20 ساعت: 07:39:03
تاریخ تمدن ایران در رفتار با محیط زیست

ایرانیان باستان شادی مردمان را توأم با شادمانی زندگی برای جانوران و گیاهان و زمین و جهان می‌دانستند و به این پرسش که «کدام زمین شادتر است» پاسخ مینوی خرد یا همان روح عقل چنین بوده است...

موضوع: اندیشه

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

ایرانیان باستان شادی مردمان را توأم با شادمانی زندگی برای جانوران و گیاهان و زمین و جهان می‌دانستند و به این پرسش که «کدام زمین شادتر است» پاسخ مینوی خرد یا همان روح عقل چنین بوده است: «نخستین زمین شادمان، زمینی است که مرد پارسا در آن زندگی کند. دو دیگر زمینی که در آن آتشکده‌ها سازند. سه دیگر آنجا که در آن گاوان و گوسفندان خوابند. چهارم زمینی که در آن کشاورزی کنند. پنجم زمینی که لانة جانوران زیانکار را در آن ویران سازند. ششم زمینی که آمد و شد نیکان و نیایش یزدان در آن باشد. هفتم زمین ویرانی که آباد کنند. هشتم زمینی که از آن بدان به دارایی نیکان درآید. نهم زمینی که از بر و حاصل آن در راه یزدان به نیکان و ارزانیان (مستحقان) بهره رسانند. دهم زمینی که در آن زوهر (آبی که با آفرین و ستایش بر زمین می‌ریختند و بدین‌گونه زمین را شادمان می‌کردند) ستایش کنند.»۱

همچنین در این دیدگاه زمین هنگامی آزرده می‌شود که دوزخی باشد، یعنی در آن زندگانی بد ساخته شود. زمینی که خون مرد پاک و بی‌گناه ریخته شود، در آن دروغ باشد، بتکده ساخته شود، بر آن مردم بدکار زندگانی کنند،… آبادانی آن را ویران سازند و در آن شیون و زاری نمایند. در این باره در «وندیداد»۲ که یکی از کتابهایی است که پیش از زرتشت نوشته شده و گزیدة آن در زمان هخامنشیان تا ساسانیان نگاشته شده و اکنون در دست است، چنین می‌خوانیم: «نخستین زمین شادترین زمین، زمینی است که در آن موبدان، مهرِ دارای چراگاه و رام دارندة رمه‌ها را ستایش کنند… زمینی که مرد پرهیزگار خانه بسازد و آتش و گاو گوسفند و زن و فرزند و آرد و علف ستور و سگ و ابزار زندگی خویش در آن بسیار باشد… زمینی که در آن بیشترین غلّه و سبزی و کشاورزی باشد، و زمین خشکی که از آن آب برآورند، یا باتلاقی که آن را خشک سازند.»۳

ایرانیان نخستین کسانی بوده‌اند که از نظر آنان جهان مانند «پیکر یگانه» بوده که در آن همه چیز به مثابة اندامهای مردمان بوده است. جهان بزرگ «مِهْ‌جهان» و جهان خُرد یا به تعبیر آنها «کهْ‌جهان» تن مردم بوده و اهمیت داشته است. در متون ایران باستان نظیر «بُندَهش» به این دو جهان سوگند یاد می‌شده است. در آنها «روان انسان به اهوره‌مزدا در جهان، پوست مردم به زمین در جهان، رگها به رودها، استخوان‌ها به کوهها، گیسوان به بیشه‌ها، و…» تشبیه شده است.۴ در چنین فرهنگی آب‌دهان بر زمین افکندن و زمین را پلید ساختن، آب را آلودن و هوا را گرد و خاک و دود پلید آزردن و… از زمرة گناهان به‌شمار می‌رفته است.

ضرورت توجه به تمدن ایران

به گواهی اسناد، ایرانیان قبل از اسلام با الهام از تعالیم مذهبی آیین زردتشت، به طبیعت، به‌ویژه خاک و آب و آتش و هوا و گیاه به مثابه عناصری مقدس می‌نگریسته‌اند که نه تنها آلودن آنها گناه شمرده می‌شد، که پاک نگهداشتن و پاک نمودن آنها وظیفه‌ای دینی بوده است، ضمن آنکه علاوه بر وجه ظاهری و دنیایی، وجهی معنوی و آسمانی نیز برای آنها قائل بودند.

ایرانیان به شخصیتی مانند کوروش مفتخرند که به نظر ما بهترین عقیده دربارة وی آن است که او همان «ذوالقرنین» قرآن کریم و از پایه‌گذاران حقوق بشردوستانه، و رعایت اصول انسانی و حمایت از منابع زیست‌محیطی در زمان جنگ و درگیری مسلحانه است. سلاطین آشور قبل از وی به ویران ساختن محیط‌زیست مباهات می‌کردند. در کتیبه آشور بانیپال که پس از تسخیر عیلام تنظیم شده، آمده است: «خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو را به آشور کشیدم و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را به تمامی عرض آن جاروب کردم. من این مملکت را از عبور حَشم و گوسفند و نیز از نغمات موسیقی بی‌نصیب ساختم»، ولی در اعلامیه کوروش پس از فتح بابل آمده است:

«هنگامی که من به آرامش به بابل درآمدم، مردم مرا با سرور و شادمانی پذیرفتند… سپاه بی‌شمار من بی‌مزاحمت در میان بابل حرکت کرد…،‌ من به هیچ‌کس اجازه ندادم که سومر و آکد را دچار هراس کند… من نیازمندی‌های بابل و همه پرستشگاههای آن را در نظر گرفتم و در بهبود وضعشان کوشیدم… من یوغ ناپسند مردم بابل (برده‌داری)‌را برداشتم. خانه‌های خراب آنان را آباد کردم. من به بدبختی آنان پایان بخشیدم… من همه ساکنان آنها را گرد آوردم و خانه‌های آنان را به آنان بازپس دادم.»۵

ساختمان‌های باقی‌مانده از ایران باستان نشان می‌دهد که آنان نسبت به مصرف کردن منابع طبیعی قناعت می‌کردند و کاملاً جانب احتیاط را رعایت داشته و منابع طبیعی را از هر گونه آلودگی محفوظ می‌داشتند و این‌گونه تفکر، محصول تعالیم دینی زرتشت بود. نقل است که کوروش کبیر گفته است: «به فهم آب رسیدن و گندم را گرامی داشتن، این آیین من است. پس هر که رونده‌ای را بیازارد، جهان را آزرده است. او که درختی را بیفکند، بی‌اجاق خواهد مرد. او که آب را بیالاید، روان خویش را آلوده است.»۶ ایرانیان پس از اسلام هم با هشدار قرآن مجید نسبت به اجتناب از فساد در زمین روبرو بوده‌اند. ساختمان‌های روستایی به‌جا مانده از سالها پیش، نشان‌دهنده احترام قداستی است که مردم این سرزمین نسبت به منابع طبیعی داشته‌اند و همه معلول تربیت دینی و ملی بوده است.

قرآن مجید «فساد در ارض» را در کنار «سفک دماء» انسانها آورده و نیز هلاک حَرث (یعنی روییدنی‌ها) را در کنار هلاک نسل برشمرده است که به دست یاغیان و طاغیانی صورت می‌گیرد که با رسیدن به قدرت از ولایت الهی خارج می‌گردند و خود را مستقل می‌انگارند: «و اذا تولّی سعی فی ‌الارض لیُفسد فیها و یهلک ‌الحرث و النسل و الله لا یحب ‌الفساد: هرگاه به قدرت برسد، به تباهی در زمین و نابودی کِشت‌ و نسل می‌کوشد و خداوند تباهی را دوست ندارد.» (البقره: ۲۰۵) تعبیرات قرآنی نشان‌دهندة آن است که تهاجم علیه طبیعت و کشتار انسانها یک منشأ دارد و آن عبارت است از پشت کردن و غفلت نسبت به خالق آسمان و زمین و انسان و فرورفتن در گرداب طغیان و پرستش طاغوتیان.۷

در جای جای ایران عزیز به‌خصوص در مناطقی که مظاهر باستانی دست نخورده محفوظ مانده، ساختمان‌های نیاکان و اجداد ما نشانه‌هایی است از قناعت و صرفه‌جویی از یک‌سو و از سوی دیگر حفظ محیط‌زیست طبیعی و تمهیدات لازم برای این منظور که نشان می‌دهد این اندیشه، یعنی صرفه‌جویی، بهره‌وری و حفظ مظاهر طبیعت، بن‌مایه‌های دینی داشته است؛ مثلاً‌ در استانهای یزد و اصفهان و روستاهای اطراف، هنگامه‌هایی از هنر معماری دیده می‌شود که هیچ انگیزه دیگری جز سیاست حساب‌شده برای صرفه‌جویی و نیز محافظت از مظاهر طبیعت، نداشته است. در یزد و اصفهان، ساخت کبوترخانه‌ها و معماری‌های دقیقی که در آن به‌کار رفته نشان‌دهنده، نوعی اندیشه حساب شده در این راستاست.

کبوترخانه‌ها

ابن‌بطوطه مراکشی (۷۰۳قر۱۳۰۴م)، ظاهراً‌ اولین سفرنامه‌نویسی بوده که دربارة کبوترخانه ایرانی سخن گفته است. او در سفر طولانی خود به ایران در حدود پنج قرن قبل می‌گوید این کبوترخانه‌ها را بین راه قریه فیلان و اصفهان دیده است: «قیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زیبایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت، به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم.»

در قرنهای بعد نیز سیاحان بسیاری راجع به برجهای کبوترخانه اصفهان و یزد مطالب بسیاری نوشته‌اند. برج کبوترخانه میبد در جنوب شرقی باروی قدیم میبد (محل کنونی فرمانداری) واقع است و بنا از خارج به‌صورت برجی مدور و آراسته به نقشهای ویژه و از داخل دارای سه طبقه و مجهز به هزاران لانه برای جلب و نگهداری پرندگان مهاجر است. برج کبوترخانه هم به لحاظ حمایت از پرندگان بی‌پناه و هم به جهت استفاده از کود آنها برای کشاورزی داشته قابل توجه بوده است.۸ حسب تحقیق صاحب‌نظران و باستان‌شناسان طراحی و عملکرد کبوترخانه‌ها بسیار عالمانه بوده، به گونه‌ای که در جذب کبوتران و خلق زیستگاهی امن برای کبوتر، حیرت برانگیز بوده است. معماران ایرانی به دلیل نگاه عالمانه به اقلیم و علم زیست‌شناسی، عجایبی حیرت‌انگیز و ماندگار با عنوان کبوترخانه‌ آفریده‌اند.

کبوترخانه‌ها مانند دژی در برابر دشمنان کبوتر که کم هم نیستند، مقاوم و نفوذ ناپذیر بوده است. معماری کبوترخانه به گونه‌ای بوده که نه تنها در برابر پرندگان شکارچی مانند قوش، جغد و کلاغ فکر شده، بلکه هرگز پرندگان مهاجر را نیز درون برجها راهی نبوده است؛ زیرا نحوة ساختشان طوری بوده که امنیت همراه با آرامش و آسایش کبوتران را تأمین می‌کرده است. آشیانه‌ها چنان زیبا و منظم با مدلهای یک‌شکل و از مصالحی ساخته شده بود که در تابستان بسیار خنک باشد و باد در فضای آن بوزد و برعکس در زمستان گرم و از وزش‌ بادهای سرد محلی در امان است.

فضای داخلی کبوترخانه‌ها گاه محل اجتماع بیش از ۲۵هزار کبوتر بوده است. در طراحی این برجها دقت به حدی بوده است که درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر می‌رسانید؛ زیرا اگر حتی یک مورد پرنده یا حیوان مهاجمی به درون کبوترخانه راه ‌می‌یافت، هرگز هیچ کبوتری احساس امنیت نمی‌کرد و کبوترخانه خالی از کبوتران می‌شد. کبوترخانه، یکی از تجربیات ارزنده کشاورزی سنتی یزد و اصفهان است و در استان یزد دو کبوترخانة میبد و کسنویه باقی مانده است.

پیش از رواج کودهای شیمیایی، کشاورزان مناطق کویری یزد و اصفهان از فضولات پرندگان برای افزایش بهره‌وری خاک استفاده می‌کردند و برای این منظور کبوترخانه را در اطراف آبادی‌ها می‌ساختند. جهانیان ایرانیان را حساس‌ترین انسانهای دنیای معاصر در حفظ و حراست از آثار باستانی خویش می‌دانند؛ به همین دلیل بر ماست که چون گذشته در حفظ مواریث فرهنگی از جمله برای بازماندة این برجهای دل‌انگیز که هر کدام یک جاذبه توریستی است،‌ بکوشیم.

شکر و شکایت

این است ایران ما واجداد ایرانیان. جای آن دارد که خطاب به ایرانیانی که امروز برای طبیعت زیبایشان اهتمام نمی‌کنند، جنگل‌ها را ویران و با طراوت‌ترین نقاط را به زباله دان تبدیل می‌کنند، گفته شود: «تو یادگار آن پدرانیر در عرقت از چه خون پدر نیست؟!» هرگز تخریب منابع طبیعی در پیشینه ایران عزیز به دست خودی انجام نگرفته، همواره به دست ناخودی، یعنی همان غارتگران و وحشیانی صورت گرفته که به سوی سرزمین عزیزمان حمله می‌کردند و مرتکب خونریزی(سفک دماء) و هلاک حرث و نسل می‌شده‌اند؛ برای مثال، در حمله مغول بنا به گفته مورخان، چنان فاجعه‌ای رخ داد که اثرش به نظر بسیاری از صاحب‌نظران تا قرنها به جای ماند. هجوم وحشیانه و ویرانگری مغولها در آسیای مرکزی و ایران، بخشی از صفحات خونین و نفرت‌انگیز تاریخ بشر را رقم زده است. کارنامة چنگیز چیزی جزء «تخریب مدنیت‌های جهان و امحای نسل بشر» و به تعبیر قرآن مجید، هلاک حرث و نسل نمی‌باشد.

غرض از نگارش این سطور آن بود که داشتن سابقه تمدنی و تاریخ درخشان نیاکانی باید در رفتار و کردار نسل حاضر ما مؤثر باشد و ما را در حفظ طبیعت و محیط زیست طبیعی‌مان محرک گردد و از ما که به ایران و ایرانی بودن مفتخریم و خود را میزبان آموزه‌های قرآن مجید می‌دانیم، هرگز انتظار نبود که به انگیزه اندوختن ثروت و متاع قلیل، درختان سبز را قطع و حتی به آتش کشیم و به جای آن ستونهای پولادین بروج مشیّده و آسمانخراش بنا کنیم و آسمان و زمین را بر خویشتن تنگ نماییم.

جای تأسف است که حسب گزارش کارشناسان محیط زیست، زمانی که همسایه‌های ما حتی ترکیه و شوروی نمی‌دانستند محیط زیست چه مفهومی دارد، ما ایرانیان موفق شدیم طی شش سال یعنی تا سال ۵۶ حدود ۱۰ میلیون هکتار از عرصه‌های کشور را به پارک ملی تبدیل کنیم و مناطق حفاظت شده را ارتقا دهیم؛ ولی در ده ـ دوازده سال اخیر وضعیت محیط زیست به نقطة بحران و تخریب محیط زیست به اوج برسد.۹

در زمان حاضر به رغم آنکه در متن قانون اساسی حفاظت و صیانت از محیط زیست به عهده رئیس جمهور نهاده شده است، باغهای بزرگ به جا مانده از نیاکان‌مان که سرمایه ملی محسوب می‌شود و شهرداری‌ها به آسانی می‌توانند با پرداخت بهای عادلانه، آنها را تبدیل به پارکهای عمومی کنند، به دست عناصر ذی نفوذ خشکانده شده و صرفاً برای وصول به ثروت ناچیز تبدیل به منازل مسکونی می‌گردد!

صدها چاه برای استخراج نفت در خلیج فارس و جزایر ایران حفر کردند، اما به دلیل عدم رعایت معیارهای زیست محیطی از یک سو حجم عظیمی از آلودگی ناشی از عملیات نفتی وارد زمین دریا می‌شود، و از سوی دیگر فاضلاب‌های شهری و خانگی، پسابهای صنعتی و زه‌آبهای کشاورزی بدون هیچ مانعی روانة دریاها می‌گردد. ما بزرگترین ثروتمان و پشتیبان سلامتمان را تبدیل به زباله‌دانی کرده‌ایم! اطراف خلیج فارس هم روزگاری بهتر از دریا ندارد. تمدن شوش، عیلام و پارس که کهن‌ترین تمدن جهان است، وضعیت بسیار نامناسبی دارد، وضعیتی که درخور تمدن کهن ما نیست. جنگل‌ها و طبیعت آکنده از زباله شده است؛ نه مازندران، نه گرگان و نه ترکمن صحرا و نه هیچ نقطة دیگری از مناطق جنگلی کشور پیدا نمی‌کنید که پوشیده از زباله نباشد: از آستارا تا استرآباد و گنبد حدود هشت میلیون نفر در این مناطق زندگی می‌کنند. اینها اگر روزی یک کیلو زباله تولید کنند، روزانه ۸هزار تن زباله ایجاد می‌شود و متأسفانه زباله‌ها بدون هیچ مدیریتی در طبیعت رها می‌شود.۱۰آیا ما مصداق مهلک حرث و نسل که در قرآن مجید آمده نیستیم؟

اگر گوش هوشی برای ما وجود داشت، شنیدن صدای ناله درختان تنومندی را که با تبر بریده و بر زمین سقوط می‌کنند، دشوار نبود. اگر قرآن مجید زمین را در روز قیامت گزارشگر کردار انسانها معرفی می‌کند، دقیقاً به همین معناست.

*الهیات محیط زیست

پی‌نوشتها:

۱٫ مینوی خرد، ترجمة احمد تفضلی، چاپ دوم، انتشارات توس، ۱۳۶۴رر ۲٫ وندیداد در زبان اوستایی، قانون جدایی یا دوری دیو معنی می‌دهد. قانونهای این کتاب نیز همان دادها، یا حقوقی است که در ایران پیش از زرتشت رواج داشته است (ص۴۲).رر

۳٫ همان، ص۱۷ رر۴٫ همان، ص۱۹رر ۵٫ محقق‌داماد، سید مصطفی، حقوق بشردوستانه بین‌المللی: رهیافت اسلامی، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، ۱۳۸۳رر ۶٫ ترجمه منشور پارسومانش.رر ۷٫ این‌جانب اردیبهشت سال ۱۳۹۰ به مناسبت روز موزه از موزة روستایی گیلان دیدار کردم که برایم بسیار جالب بود.رر ۸ـ قدمت کبوترخانه میبد به دوران قاجار برمی‌گردد و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این برج به صورت استوانه‌ای ساخته شده و دارای تزئینات قطاربندی آجری و گچی است که مانع تردد مارها به داخل برج می‌شود، ولی در برج‌های مکعبی و چندقلو ترفندهای دیگری مانند ایجاد قوس به داخل انجام شده و زمانی که کبوتران احساس خطر می‌کنند، به طور ناگهانی به پرواز درمی‌آیند که این امر موجب ایجاد ارتعاشی داخل برج می‌شود و برای رفع این مشکل، علاوه بر ساختن یک طبقه در میانه برج، طاقهایی بین استوانه خارجی و داخلی ایجاد کرده‌اند تا طول برج کاهش یابد و ضمن استحکام سازه، از ارتعاشات نیز جلوگیری کند. نوارهای گچی اطراف دیوار، تله مارگیر، گنبد کنگره‌ای و طاق‌بندی با گچبری‌های خاص از دیگر ویژگی‌های برج کبوتر خانه میبد است.رر ۹ـ روزنامه ایران، شماره۶۱۰۰۱، اول آبان۹۲، ص۱۲٫رر ۱۰ـ همان.


منبع: روزنامه اطلاعات

کد خبر: 13948204501
1394/8/20

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن