بازدید این صفحه: 4654 تاریخ انتشار: 1393/10/13 ساعت: 06:26:46
حضور داعش نشانه نبود وحدت میان امت اسلامی است / سید جواد ورعی
پیامبر(ص) طی 23 سال توانست اعراب را در زیر یک پرچم و تحت لوای دین، قرآن و قبله واحد جمع کند و جامعه نمونه اسلامی را به نمایش بگذارد. پیامبر(ص) ملاک فضیلت را تقوی، خویشتن داری و...
موضوع: اندیشه نویسنده: حجة الاسلام والمسلیمن دکتر جواد ورعی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
«پیامبر(ص) طی 23 سال توانست اعراب را در زیر یک پرچم و تحت لوای دین، قرآن و قبله واحد جمع کند و جامعه نمونه اسلامی را به نمایش بگذارد. پیامبر(ص) ملاک فضیلت را تقوی، خویشتن داری و پرهیزکاری اعلام کردند و به صراحت خط بطلانی بر تبعیض های نژادی، قومی و قبیله ای کشیدند».
اینها جملات حجت الاسلام والمسلمین سیدجواد ورعی، مدرس و محقق دینی است که وحدت فعلی در میان امت اسلامی را مطابق با سفارشات قرآن و پیامبر(ص) نمی داند و می گوید: متاسفانه علما و پیروان مذاهب اسلامی کمتر گردهم می آیند، صحبت و تبادل نظر می کنند تا یک وحدت رویه را اتخاذ کنند. عمر جریان های انحرافی تاکنون طول کشیده و توانسته صدماتی را به پیکره امت اسلامی وارد کند؛ این مساله نشانه آن است که ما پیروان مذاهب مختلف از هم دور و پراکنده هستیم.
او در گفت وگو با شفقنا به برخی از موانع موجود بر سر راه تحقق وحدت میان امت اسلامی را بیان و اظهار می کند: برخی از دولت های اسلامی عامل تفرقه هستند چرا که منافعشان در ایجاد تفرقه بین پیروان مذاهب اسلامی است. دوری علما و روشنفکران اسلامی از یکدیگر و اعتماد به واسطه هاست و همچنین جهل، ناآگاهی و آگاهی اندک عموم مردم نسبت به دین در دنیای اسلام از موانع دیگر وحدت اسلامی تلقی می شود.
متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین ورعی را می خوانید:
* اتفاقی که امروز در جهان اسلام افتاده گویای این است که افکار و مذاهب از هم دور هستند و شاهد یک نوع از هم پاشیدگی در امت اسلام هستیم، گروهی با نام داعش در جهان اسلام سر در آوردند و در حال برهم زدن ارتباط میان شیعه و سنی هستند، چرا پس از گذشت 1400 سال امروز شاهدیم که از سیره پیامبری که پیام آور صلح و دوستی بود، این چنین فاصله داریم؟
ورعی: این جریانی که امروز در دنیای اسلام به عنوان یک غده سرطانی همه مذاهب و ادیان اسلام را تهدید می کند و یک جریان سابقه داری در طول تاریخ زندگی بشر است؛ هم در تاریخ ملت های دیگر و هم در تاریخ اسلام چنین جریاناتی وجود داشته؛ حضور این جریانات در تاریخ اسلام و مشخصا در زمان امام علی(ع)، خوارج بودند و به دلیل جهلی که نسبت به معارف اسلامی داشتند، تفکرات انحرافی پیدا کردند و دچار انحراف شدند به طوری که در برابر امام علی(ع) که خلیفه مسلمین بود و همه طوائف اسلامی با ایشان بیعت کرده بودند و ایشان را خلیفه برحق می دانستند، ایستادند و حتی ایشان را تهدید و تکفیر کردند. منتهی نکته قابل توجه در دوره ما این است که این جریان های تکفیری به دلیل اینکه قدرت های استعماری از آنها حمایت می کنند و اصلا در به وجود آمدن آنها نقش داشتند، هدفشان برهم زدن وحدت امت اسلامی است و چون یک قدرت سیاسی در منطقه که از بین خود مسلمانان و سران کشورهای اسلامی است از آنها حمایت می کند و با امکاناتی که در اختیار آنها قرار می گیرد این جریان توانسته تا به اینجا پیش رود که بخشی از کشورهای اسلامی را تحت نفوذ خود قرار دهد و مرتکب جنایات بی شماری شود.
* اگر مسلمانان به این سمت پیشروی داشته باشند که هر یک مانند جزیره ای جدا از یکدیگر باشند و نسبت به اتفاقاتی که به بهانه شناساندن چهره واقعی اسلام در دنیای امروز رخ می دهد، بی تفاوت باشند و هر یک تنها کسب منافع و منفعت خود را اصل قرار دهند، چه بر سر اسلام پیامبر خواهد آمد؟
ورعی: اگر چنین اتحادی بین مسلمانان ایجاد نشود و نفوذ این جریان بیشتر شود و بتواند در بعضی از کشورهایی که از آنها حمایت می کنند، جای پایی باز کنند، دولتی تشکیل دهند و قدرت سیاسی پیدا کنند، طبیعتا این می تواند در درجه اول تهدید بزرگی برای دنیای اسلام و در درجه دوم برای دنیای خارج از اسلام باشد. وقتی چنین تفکری بتواند دولتی تشکیل دهد و قدرت سیاسی پیدا کند مسلما در تعامل با دنیا و پیروان سایر ادیان الهی هم قهرا با همان تندروی و افراطی گری برخورد خواهند کرد؛ بنابراین من تصورم این است که این خطر تنها متوجه جهان اسلام نیست، حتی غیر مسلمانان هم باید نسبت به این مساله حساسیت نشان دهند.
* پیامبر در جامعه ای حضور یافت که نظام آن قبیله ای و تعصبات ملي و نژادي بیداد می کرد، مردم یکدیگر را می کشتند و ارتباطات و پیوندهای انسانی میان آنها قطع شده بود. پیامبر در بدو ورود خود به مدینه اتحاد و برادری را اصل قرار داد و به همین دلیل در برابر بسیاری از دشمنان پیروز شدند. چرا جهان اسلام با وجود اینکه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اتحادی مستحکم و منسجم است، هنوز نتوانسته وحدت لازمه را کسب نماید؟
ورعی: متاسفانه علما و پیروان مذاهب اسلامی کمتر گردهم می آیند، صحبت و تبادل نظر می کنند تا یک وحدت رویه را اتخاذ کنند؛ زمانی که جریانی مانند داعش در دنیای اسلام راه می افتد، اگر علمای اسلامی از پیروان مذاهب مختلف وارد عرصه شوند، موضع گیری کنند و یک مشی واحدی را اتخاذ و به دنیا اعلام کنند که این جریان هیچ ربطی به اسلام، قرآن و پیامبر ندارد، قهرا می تواند جلوی نفوذ این جریان منحرف را بگیرد، می تواند مانع جذب جوانان و نوجوانان بی اطلاع به این جریان منحرف شود، می تواند از مشبه شدن چهره اسلام در دنیای خارج از اسلام جلوگیری کند. عمر این جریان تاکنون طول کشیده و توانسته صدماتی را به پیکره امت اسلامی وارد کند؛ این مساله نشانه آن است که ما پیروان مذاهب مختلف از هم دور و پراکنده هستیم.
* چه موانعی بر سر راه جهان اسلام است؟
ورعی: برخی از دولت های اسلامی عامل تفرقه هستند به خاطر اینکه منافعشان در ایجاد تفرقه بین پیروان مذاهب اسلامی است. اگر اینها تفرقه را در بین پیروان مذاهب اسلامی ایجاد نکنند نمی توانند به قدرت خود ادامه دهند و قدرت سیاسی خود را دوام ببخشند بنابراین یکی از موانع برخی از دولت های اسلامی هستند که باید مسیر خودشان را اصلاح کنند و اگر قابل اصلاح نیستند امت اسلامی باید آنها را تغییر دهند چنانچه در برخی از کشورهای اسلامی این اتفاق افتاده و مردم بیدار شدند و مطالباتشان را از دولت ها تعقیب می کنند. یکی دیگر از موانع دوری علما و روشنفکران اسلامی از یکدیگر است؛ این گروه ها از راه دور و به وسیله واسطه با یکدیگر صحبت می کنند؛ اعتماد به واسطه ها کردن صحیح نیست چرا که شاید آنها عامل نفوذ بیگانگان باشند. این سیاست قدیمی استعمارگرهاست که بین مسلمانان تفرقه بیندازید و بر آنها حکومت کنید؛ آنها همچنان این سیاست را تغییر نداده اند و تنها اشکال و قالب های آن تغییر یافته است بنابراین نزدیک شدن علمای اسلام و روشنفکران جهان اسلامی می تواند سیاست آنها را خنثی کند. نکته مهم دیگر، بالا رفتن سطح دانش و معرفت عموم مسلمانان است. علما و روشنفکران جهان اسلام باید تلاش خود را مصروف به این معنا کنند که سطح آگاهی و معرفت مردم را بالا ببرند، اگر یک جوان مسلمانی سطح معرفتش نسبت به دینش بالا رود، هیچ وقت جذب چنین جریاناتی نخواهد شد، هیچ وقت با یک وعده کوچک زندگی، حیثیت و آبروی خود، خانواده و دین را فدای یک چنین جریانات منحرفی نخواهد کرد؛ لذا جهل، ناآگاهی و آگاهی اندک عموم مردم در دنیای اسلام از موانع وحدت اسلامی تلقی می شود. اگر به این مولفه ها توجه کنیم، می توان امید داشت که در دنیای اسلام مسلمانان وحدت و اتحاد بیشتری پیدا کنند.
* با توجه به اتفاقات رخ داده در منطقه و ظهور گروه های تروریستی، ملت ها و دولت ها چگونه می توانند از سیره نبوی در مقوله تحقق وحدت استفاده کنند و ادیان به یکدیگر نزدیک شوند؟
ورعی: تنها راهی که ما برای مقابله با این جریان داریم، بازگشت به قرآن، سیره و سنت پیامبر(ص) است. همه مذاهب اسلامی در عین حال که متعدد هستند و دیدگاه های مختلفی دارند و گاهی در اصول و فروع با هم اختلاف دارند، هیچ کدام از اینها مانع وحدت همه مسلمانان نمی شود چون مقصود از وحدت مذاهب اسلامی، وحدت در مقابل بیگانگان است. اگر مذاهب اسلامی به این نقطه برسند که یک وحدت و اتحادی در برابر بیگانگان پیدا کنند قهرا دست های آشکار بیگانگان را در این جریان مشاهده می کنند و تمام هم و غم خود را صرف این می کنند که این غده سرطانی را جراحی و از دامن امت اسلامی پا کنند. در قرآن آیه وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقواۚ؛ جامعه اسلامی را مخاطب دستور خود قرار داده است. به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی حبل الله ای که خداوند دستور می دهد، همه با هم دست به آن بیاندازید و تفرقه میانتان ایجاد نشود، همین قرآن و شخص پیامبر اکرم است. ادامه آیه نشان می دهد که منظور از حبل الله چه بعدی از قرآن و رسول اکرم است. وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا؛ در این آیه شریفه جامعه اسلامی را مورد خطاب قرار داده که شما سابقه خود را ببینید که چطور با هم دشمن بودید، طایفه طایفه بودید، مرتب در مدینه با هم می جنگیدید، اما خداوند بین شما الفت ایجاد و قلب هایتان را به هم نزدیک کرد، از چنین نعمتی که خداوند به شما داده مراقبت کنید و اجازه ندهید که تفرقه در بین شما رسوخ کند، چون اثر تفرقه مشخص است. در آیات دیگر قرآن آمده است که با هم نزاع و اختلاف نکنید که به سستی و از بین رفتن قدرتتان منتهی می شود. روایتی در حج الوداع و در سرزمین منا و مسجد خیر که همه مسلمانان از همه طوایف، قبایل و اقوام اجتماع می کنند، از پیامبر(ص) نقل شده است. قاعدتا حضرت محمد(ص) در آخرین سفرشان باید مطالبی که از نظر ایشان بسیار اهمیت دارد را بیان فرموده باشند؛ یکی از فراز های بیانات ایشان این روایت است که فرموده اند؛ دل مسلمان در سه مساله نمی لغزد و خیانت نمی کند؛ «إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ؛ عمل صالحی که انجام می دهد و خالصا برای خداست، نسبت به پیشوایان مسلمین دلسوز باشد و نصیحت کند و از جماعت مسلمین خارج نشود» به عبارت دیگر دعوت به اجتماع مسلمین و اینکه مسلمانان باید با هم متحد باشند، از آخرین سفارش های پیامبر اکرم به پیروانش بوده است. اینکه قرآن کریم امت اسلامی را امت وسط توصیف می کند، امتی که اهل اعتدال و میانه روی است، نشان می دهد که یک خصوصیتی در این امت مورد نظر بوده که در امت های گذشته نبوده است. مساله وحدت و اتحاد اسلامی به قدری اهمیت دارد که یکی از شخصیت های بزرگ جهان اسلام به نام مرحوم شیخ محمدحسین کاشف الغطاء در مورد آن جمله زیبایی دارد و می گوید: «بنی الاسلام علی دعامتین، کلمه التوحید و توحید الکلمه؛ اسلام بر دو پایه استوار است، توحید کلمه و وحدت کلمه» کاشف الغطاء وحدت امت اسلامی و وحدت کلمه که به عمل مسلمین مربوط می شود را در کنار توحید که اصل اساسی، بنیادین و اعتقادی اسلام است، قرار می دهد.
* راه های کسب همدلی و همراهی بیشتر مسلمانان چگونه است؟
ورعی: به نظر من یکی از بهترین راه ها، نزدیک شدن و همدلی در درجه اول تبادل نظر میان علمای اسلام است. در درجه دوم روشنفکران جهان اسلام که آنها هم به یک معنا جزو علمای اسلام تلقی می شوند و به این مساله واقف هستند که این جریان ها یک خطری برای کیان امت اسلامی است، باید با یکدیگر همفکری و تبادل نظر کنند و به میدان بیایند. سران کشورهای اسلامی نسبت به این ماجرا بی تفاوت نباشند، چون این جریان اگر قدرت پیدا کند حتی دولت های به ظاهر اسلامی را هم تهدید می کند و خواهد کرد. از سوی دیگر لازم است پیروان مذاهب مختلف به نکات قرآن توجه کنند؛ قرآن می فرماید؛ ما امت وسط هستیم از این رو امت اسلامی، امتی است که باید رویه اش بر اعتدال و میانه روی باشد و از افراط و تندروی و اهانت به مقدسات یکدیگر به شدت پرهیز نماید تا بتوانیم به آن نقطه نزدیک شویم.
* پیامبر(ص) در جنگ ها و نحوه رفتار با مردم مشی مشخصی داشتند، ایشان در برقراری و ایجاد وحدت میان امت زمان خود چه راهکارهای سیاسی و فرهنگی خاصی را مدنظر قرار دادند و برای تحقق وحدت واقعی میان مردم چه نقشی ایفا کردند؟
ورعی: پیغمبر اکرم از روز اولی که به رسالت مبعوث شدند، خطاب به همه اعراب جاهل آن زمان که در جاهلیت و نادانی به سر می بردند، جمله ای فرمودند که می تواند مبنای دعوت، سیره و برخورد پیامبر(ص) با فرقه ها و قبایل متعدد و پراکنده باشد؛ پیامبر(ص) در طی 23 سال توانست همه اعراب را در زیر یک پرچم و تحت لوای دین، قرآن و قبله واحد جمع کند و به موفقیت بزرگی دست یابد و از این جهت جامعه تقریبا نمونه اسلامی را به نمایش بگذارد؛ مبنای دعوت پیامبر این بود، فرمود: «ایها الناس إنّ ربَّکُم واحِدٌ، و إنّ أباکُم واحِدٌ، و دِینُکُم واحِدٌ، و نَبیُّکُم واحِدٌ، و لا فَضلَ لِعَرَبیٍّ على عَجَمیٍّ، و لا عَجَمیٍّ على عَرَبیٍّ، و لا أحمَرَ على أسوَدَ، و لا أسوَدَ على أحمَرَ، إلّا بِالتَّقوى؛ پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى و دین شما یکى و پیامبرتان یکى. هیچ عربى را بر هیچ عجمى برترى نیست و هیچ عجمى را بر هیچ عربى و هیچ گندم گونى را بر هیچ سیاهى و هیچ سیاهى را بر هیچ گندم گونى، مگر به تقوا» به تعبیری حضرت با الهام از قرآن کریم ملاک فضیلت را تقوی، خویشتن داری و پرهیزکاری اعلام کردند و به صراحت گفتند که عرب بر عجم فضیلتی ندارد، یعنی خط بطلانی بر تبعیض های نژادی، قومی و قبیله ای کشیدند.
چه شعاری بالاتر از این می تواند مبنای وحدت و اتحاد همه مسلمانان باشد که خودشان را برتر از دیگران ندانند و فضیلتی برای خود به لحاظ قومی، قبیله ای و نژادی نسبت به سایر اقوام قایل نشوند؛ دعوت پیامبر توانست دلها را جذب و میان امت اسلامی وحدت ایجاد کند. سالیانه یک بار در موسم حج اجتماع بزرگ مسلمین از همه بلاد دور و نزدیک، قبایل و نژادهای مختلف جمع می شوند و یک عمل و مناسک واحدی را در یک زمان مشخصی انجام می دهند، در کنار آن نمازهای جماعت و جمعه می تواند محور وحدت باشد. همه این موارد ظرفیت هایی است که پیامبر(ص) برای ایجاد وحدت امت اسلامی تضمین کرده است لذا باید مراقب باشیم که این ظرفیت ها را که فرصت هستند به تهدید تبدیل نکنیم.
* با وجود نامگذاری هفته وحدت اما در عمل ما نزدیکی مسلمانان بهم حتی در مرزهای یک کشور را شاهد نیستیم و حتی گاهی هنوز بر سر داشتن مسجد ویژه مذاهب اختلافات وجود دارد، آیا این هفته به یک تبلیغ تبدیل شده و قرار نیست در عمل ردپایی از آن ببینیم؟!
ورعی: تصورم این است که هفته وحدت مقداری جنبه شکلی پیدا کرده که انگار ما عادت کردیم هر سال یک هفته را به نام هفته وحدت داشته باشیم، تعدادی همایش برگزاری کنیم و برخی از شخصیت ها جمع شوند و سخنرانی کنند و در نهایت اقدام در خوری انجام نمی شود. نمی گویم تاکنون کاری انجام نشده، اگر در طی این دو یا سه دهه اخیر همین مقدار قدم هایی که برای وحدت برداشته شده را بر نمی داشتیم معلوم نبود که امروز چه وضعیتی پیدا می کردیم، اما لازم است یک آسیب شناسی هم نسبت به فعالیت هایی که معمولا در هفته وحدت انجام می دهیم، داشته باشیم؛ ما باید بتوانیم تعداد بیشتری از علمای اسلام را زیر این چتر جمع کنیم، باید جریاناتی که عامل تفرقه هستند، چه در بین شیعیان و چه در بین اهل سنت را منزوی کنیم، این جریان ها نباید در متن جامعه اسلامی حضور و تأثیرگذاری داشته باشند، به حدی که بتوانند وحدت و اتحاد اسلامی را تحت الشعاع فعالیت های خودشان قرار دهند.
کد خبر: 139310134371
1393/10/13
آخرین مطالب 1393/2/28:
شهید مطهری و جریان تکفیری / جواد ورعی
1393/1/21:
فقه و تفاوت "حق الناس" با "حق الله" / جواد ورعی
1392/11/26:
«فقه» این است، ما چه می کنیم؟! / سید جواد ورعی
|