مسأله احساس و عواطف در عزاداری مجوز این نیست که هرگونه رفتاری صورت گیرد / احمد واعظی
غلبهی شور و احساس در عزاداری ها مجوزی برای هرگونه اقدام و رفتار احساسی حتی رفتار غیرعقلانی و به دور از کرامات انسانی در اختیار نمیگذارد و...
موضوع: اندیشه
نویسنده: حجة الاسلام والمسلسمن احمد واعظی
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم یادآور شد: غلبهی شور و احساس در عزاداری ها مجوزی برای هرگونه اقدام و رفتار احساسی حتی رفتار غیرعقلانی و به دور از کرامات انسانی در اختیار نمیگذارد و عزاداری گرچه پر از شور است باید این ابراز شور و احساس و عواطف توأم با رفتارهای عقلانی و متناسب با کرامات انسانی باشد.
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حجت الاسلام و المسلمین واعظی در بخش دوم گفتوگو با شفقنا دربارهی فلسفهی قیام امام حسین (ع) بیان کرد: مطالب مختلفی که در خصوص فلسفه حسینی بیان میشود قابل جمع است. به نظر بنده هیچ خللی در منشأ و عامل حرکت حضرت ایجاد نخواهد شد که هم دعوت مردم کوفه انگیزهای برای آن شده باشد و در عین حال هیچ منافاتی هم با این ندارد که این قیام برای امر به معروف و نهی از منکر و طلب اصلاح در امت جد ایشان باشد. اینها با هم منافات ندارد. چون آن دعوت صورت گرفته و نیت اصلاح امت جد هم هست و هم اینکه مأموریت الهی در آن وجود دارد. آنچه قابل جمع نیست این است که ما آن را فقط و فقط مأموریت خاص الهی بدانیم.
وی تصریح کرد: اینکه کسانی میگویند قیام امام حسین (ع) مأموریت خاص الهی بوده است یعنی اینکه برای شخص ایشان چنین مأموریتی بوده است. در این صورت این حادثه قابل الگوبرداری نخواهد بود و حتی اگر امام دیگری هم بود چنین مأموریتی نداشت. یعنی این مأموریت خاص ایشان بوده است و شرایط ویژهی آن زمان بوده است. یعنی در شرایط مشابه و هر زمان دیگری که یزدیان حکومت کنند با همه افسادشان نسبت به دین خدا و خلق خدا، قیام علیه آنان فقط مأموریت امام حسین است. این یک تفسیر مضیقی از فلسفه قیام حسینی است که عنصر الگو بودن و تعمیمپذیر بودن فلسفه قیام و درسآموز بودن و انسان ساز بودن و این ویژگیهایی که برای قیام اباعبدالله (ع) بر شمرده شد، نخواهد داشت.
وی خاطرنشان کرد: بعد از این مقدمه بنده پارهای از ملاحظات را در مورد مجالس عزاداری بیان میکنم. نکته اول اینکه گرچه عزاداری یک فعالیت آمیخته با احساسات و عواطف است اما باید معقول و عاری از دخالت دادن عناصر غیرعقلانی و رفتارهای مغایر با کرامات انسانی باشد. غلبهی شور و احساس مجوزی برای هرگونه اقدام و رفتار احساسی حتی رفتار غیرعقلانی و به دور از کرامات انسانی در اختیار نمیگذارد و عزاداری گرچه پر از شور است باید این ابراز شور و احساس و عواطف توأم با رفتارهای عقلانی و متناسب با کرامات انسانی باشد.
وی بر لزوم رعایت سادگی و صفا و بیپیرایگی در مراسم عزاداری نیز تاکید کرد و گفت: تشریفات و تجملات در نحوهی پذیرایی سم مهلک برای عزاداری اباعبدالله (ع) است. متأسفانه امروز به عنوان مثال در مراسم ترحیمی که برگزار میشود آفت تشریفات و رقابت عملا مراسمی را که باید متذکر بر مرگ و یادآوری قبر و قیامت باشد و مراسمی که باید انسانها را نسبت به آخرت و حیات پس از مرگ تنبه دهد و بیاعتنایی به دنیا را افزایش دهد، تبدیل به مجالس مهمانی و رقابت میکند. ما باید مواظب باشیم که آن حالت صفا و سادگی و بیپیرایگی در مجالس اباعبدالله حفظ شود.
وی با اشاره به ضرورت عقلایی بودن مراسمهای عزاداری این مسأله را چنین توضیح داد: مراد از غیرعقلایی بودن بعضی رفتارهایی است که به دور از کرامات انسانی است. یعنی نوعی از شعر خواندنها و منسوب کردن بعضی از القاب نسبت به عزادار اباعبدالله (ع) غیرعقلایی است. بعضی جاها افراد میگویند که ما سگ اباعبدالله هستیم و یا زوزه میکشند. اینها دور از کرامت انسانی است. این رفتارها ریشهی دینی هم ندارد. در سیرهی اهل بیت و کنش و رفتار آنها این گونه نبوده است. اهل بیت هم برای اباعبدالله (ع) عزاداری میکردند و مجالس عزا برپا میکردند. بزرگان دینی و فقهای سلف و شخصیتهایی که عمر خود را در کسب معرفت دین خدا و عمل به سنت نبوی و اهل بیت گذراندند، نیز در مجالس خود چنین رفتارهایی نشان نمیدادند. بنابراین منظور از غیرعقلایی بودن بعضی رفتارهایی است که به دور از رفتار معقول است. ممکن است شخص خود را توجیه کند که رفتار من به خاطر غلبه شور و احساس است. البته مسأله زدن به سر و صورت و عزاداری کردن مقداری که انسان به خاطر غلبه حزن آنجام میدهد از نظر برخی آقایان اشکال ندارد. البته بحث قمه زدن سر جای خود است و اختلاف نظری هم در میان آقایان هست. اما منظور من این است که به لحاظ نوع اشعار و ادای کلمات و نوع رفتارها باید به گونهای باشد که معقول باشد. و مسأله احساس و عواطف مجوز این نیست که هرگونه رفتاری صورت گیرد.
واعظی پرهیز از برخی بدعتها در مراسم عزاداری را نیز به عنوان محور دیگر گفتوگوی خود بیان کرد و گفت: بدعتهای محتوایی مسائلی مثل انتساب مطالب خلاف واقع در قالب اشعار، برخی خرافات فکری و نقل مطالب ضعیف و دون شأن اهل بیت محتوایی است. چه بدعتهای قالبی و شکلی نیز مسایلی مانند استفاده از ملودیها و موسیقیهای غیرمتعارف و غیر مناسب با فضای حزن و اندوه است. قضیه عاشورا و عزاداری یک حزن خاص و معنوی است و یک سوگ معنوی است و این سوگ معنوی گاهی اوقات اگر ملودیها یا ادوات موسیقی یا اشعاری غیرمناسب با این فضای عزاداری معنوی باشد ناشایسته است. حزن معنوی مانند شادی معنوی است. حزن معنوی هم با مطلق حزن فرق میکند لذا هر شعر و هر آهنگ و هر ملودی را نمیتوان استفاده کرد و باید متناسب با این فضا باشد. مخصوصا بعضی وقتها بعضی از موسیقیها که تداعی کننده وزن و آهنگ یک شعر مبتذل را میگیرند و میخوانند، مخاطب در ذهن خود این شعر و آهنگ مبتذل را تداعی میکند و این به دور از روح عزاداری معنوی و حزن معنوی است که باید رعایت شود.
وی با اشاره به اینکه عزاداریها باید به دور از اختلاف افکنی بین مسلمین باشد، گفت: مسأله غلبه احساس و شور نباید باعث شود که مسأله وحدت اسلامی که خیری بزرگ و دعوت دین و خدای تعالی است مخدوش شود و به مقدسات اهل سنت نباید اهانت شود تا در فضای ملتهب کنونی جهان اسلام آتشها بیش از این شعلهور نشود.
واعظی با اشاره به ضرورت پرهیز از غلو در عزاداریها و عدم بیان خرافات، خاطرنشان کرد: بنده این مسأله را تحت عنوان بدعت محتوایی بیان کردم. بدعت محتوایی عرض عریضی دارد و مصادیق بسیاری دارد. مثلا ذکر مسایل خلاف واقع و خرافات فکری و مطالب ضعیف و دور از شأن اهل بیت همه از مصادیق غلو است. اگر رفتاری از باب تداعی معنایی باشد مشکلی ندارد، اما بیان خرافات مشکل دارد. بنده معتقدم آنقدر امام حسین و یاوران باوفای ایشان عظمت و شخصیت دارند که اگر ما معرفت مخاطبین را نسبت به شأن و منزلت و منش و شخصیت آنها بیان کنیم آن حالت انس و همدلی و ارتباطگیری معنوی حاصل میشود و نیاز نیست که با این مسایل و با هر قیمتی اشک مخاطب را در بیاوریم.
وی با بیان اینکه بنده در سالهای نسبتا طولانی که در محرم منبر رفتهام، به یاد ندارم که از خودم خوابی را تعریف کرده باشم، گفت: وقتی مقتل خوانده میشود و وقتی محاسن کلام اهل بیت گفته میشود و وقتی شخصیت و منش و رفتار آنها عنوان میشود مخاطبین با فطرت خود ارتباط میگیرند و حزن معنوی و ارتباط همدلانه ایجاد میشود بدون اینکه احتیاج به این امور باشد. اصلا نیاز به بیان خواب و این قبیل مسایل نیست. ائمه بارها گفتهاند که اگر مردم با محاسن کلام ما آشنا باشند، از ما تبعیت خواهند کرد. این وظیفه خطبا و وظیفه علما و مرثیهخوانان است که واقع شخصیت اهل بیت را معرفی کنند و مردم به فطرت پاک الهی خود نسبت به فضایل اخلاقی و علم و معرفت و عبودیت خاضع هستند و وقتی مطلع شدند و به جان فطرت خود ارتباط گرفتند با این حضرات این حالت ایجاد میشود و آن همدلی و همنوایی ایجاد میشود و نیاز به گزافهگویی نیست.
ادامه دارد...