صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
2 ـ اخبار منضمّ
موضوع: کتب فقهی-استدلالی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی صانعی

1 ـ روايات وارده در بحث حيض و نفاس واستحاضه

الف) عن حريز، عن زرارة، قال: قلت له: ... ـإلى أن قال ـ: «فإن جاز الدم الكرسف تعصبت واغتسلت، ثمّ صلّت الغداة بغسل والظهر والعصر بغسل »؛[1]

زراره مى‌گويد به او ( امام (ع)) گفتم : ـ تا اين كه فرمود ـ: ... اگر خون از پنبه بگذرد، خشك مى‌كند و غسل انجام مى‌دهد، سپس نماز صبح را به يك غسل و نماز ظهر و عصر را به يك غسل به جا مى‌آورد.

ب) عن النضر، عن ابن سنان، عن أبي عبداللّه (ع)، قال: «المستحاضة تغتسل عند صلاة الظهر و تصلّي الظهر والعصر، ثمّ تغتسل عند المغرب وتصلّي المغرب والعشاء، ثمّ تغتسل عند الصبح وتصلّي الفجر»؛[2]

ابن سنان از امام صادق (ع) نقل مى‌كند كه فرمود: مستحاضه در وقت نماز ظهر غسل مى‌كند و نماز ظهر و عصر را مى‌خواند، سپس در مغرب غسل مى‌كند و نماز مغرب و عشاء را به جا مى‌آورد، سپس در زمان نماز صبح غسل مى‌كند و نماز صبح را مى‌خواند.

ج) صفوان بن يحيى، عن عبدالرحمان بن الحجّاج، قال سألت أبا إبراهيم (ع) ـ إلى أن قال ـ : «... إن كانت صفرة فلتغتسل ولتصلّ ـإلى قوله ـ ... وإن كان دماً ليس بصفرة فلتمسک عن الصلاة أيّام قرئها، ثمّ لتغتسل ولتصلّ »؛[3]

عبدالرحمان بن الحجاج مى‌گويد: از امام كاظم (ع) پرسيدم ـ تا اين كه فرمود ـ : ...اگر(خون) زرد باشد غسل كرده و نماز مى‌خواند... و اگر خونى باشد كه زرد نباشد، از خواندن نماز در ايام عادت خوددارى كرده، سپس ( بعد از ايام عادت) غسل كرده و نماز مى‌خواند.

د) عن الحسن بن محبوب، عن الحسين بن نعيم الصحّاف، قال: قلت لأبي عبداللّه (ع) ـ إلى أن قال ـ : «...فإن انقطع الدم عنها قبل ذلک فلتغتسل ولتصلّ »؛[4]

حسين بن نعيم صحاف مى‌گويد به امام صادق (ع) گفتم ـ تا اين كه فرمود ـ: ... اگر از وى ( زن) خون قطع شود ( خون حيض ديگر نبيند) قبل از آن ( وقت نماز) غسل مى‌كند و نماز مى‌گذارد.

ه ) عن حمّاد بن عيسى وابن أبي عمير، عن معاوية بن عمّار، عن أبي عبداللّه (ع): «...فإذا جازت أيّامها ورأت الدم يثقب الكرسف اغتسلت للظهر والعصر ـ إلى قوله ـ وإن كان الدم لا يثقب الكرسف توضّأت ودخلت المسجد وصلّت كلّ صلاة بوضوء»؛[5]

معاويه بن عمار از امام صادق(ع) نقل مى‌كند كه فرمود: ... اگر ايام عادت زن بگذرد و ببيند كه خون در پنبه نفوذ كرده، براى نماز ظهر و عصر غسل مى‌كند ـ تا آنجا كه فرمود ـ و اگر خون در پنبه رسوخ نكند، وضو گرفته و داخل مسجد مى‌شود، و هر نمازى را با وضوى خودش مى‌خواند.

و) حسين بن عليّ بن يقطين، عن عليّ بن يقطين، قال: سألت أبا الحسن الماضي (ع) ـإلى أن قال ـ : «...فإذا رقّ وكانت صفرة اغتسلت و صلّت »؛[6]

على بن يقطين از امام كاظم(ع) روايت مى‌كند ـ تا آنجا كه فرمود ـ : ... اگر(خون) رقيق و زرد باشد، غسل كرده و نماز مى‌گذارد.

ز) عن الفضل بن شاذان، عن صفوان، عن أبي الحسن (ع) ـ إلى أن قال ـ: «...تغتسل وتستدخل قطنة وتجمع بين صلاتين بغسل »؛[7]

صفوان از امام ابى الحسن(ع) روايت مى‌كند كه فرمود ـ تا آنجا كه مى‌فرمايد ـ: ... غسل كرده و پنبه‌اى را داخل مى‌كند و بين دو نماز با يك غسل جمع مى‌كند.

نحوه استدلال به اين روايات اين گونه است كه اين اخبار اكثراً در مقام بيان صادر شده‌اند و اگر براى نماز احتياج به وضو بود، بايد توسط امام(ع) بيان مى‌گرديد. اين مطلب در صحيحه معاويه بن عمار در بين روايات مذكور، از همه آنها اظهر است؛ چرا كه امام (ع) در مورد دخول خون در پارچه، حكم به غسل و نماز كرده و در موردى كه خون وارد پارچه نشده باشد، حكم به وضو و نماز نموده است، و اگر در مورد اول وضو لازم بود حتماً بيان مى‌شد.

صحيحه صفوان نيز همين گونه است و داراى صراحت در بيان حكم مى‌باشد؛ زيرا امر امام(ع) در جمع بين دو نماز با يك غسل، كاملاً بر عدم نياز به وضو صراحت دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . الكافي، ج3، ص99، باب النفساء، ح 4؛ وسائل الشيعة،ج2،ص3(ع)3، أبواب الاستحاضة، باب 1، ح 5.

[2] . التهذيب، ج1، ص1(ع)1، ح 48(ع)؛ وسائل الشيعة ج2، ص 3(ع)2،أبواب الاستحاضة، باب 1، ح 4.

[3] . وسائل الشيعة، ج 2، ص 393 و 394، أبواب النفاس، باب 5، ح 3.

[4] . التهذيب، ج1، ص 168، ح 482؛ وسائل الشيعة ج2، ص284،أبواب الحيض، باب 5، ح 6.

[5] . التهذيب، ج1، ص 106، ح 2(ع)(ع)، وسائل الشيعة، ج2، ص 283،أبواب الحيض، باب 5، ح2.

[6] . التهذيب، ج 1، ص 1(ع)4، ح 49(ع)؛ وسائل الشيعة ج 2، ص 388،أبواب النفاس، باب 3، ح 16.

[7] . التهذيب، ج 1، ص 1(ع)0، ح 486؛ وسائل الشيعة، ج 2، ص 3(ع)2،أبواب الاستحاضة، باب 1، ح 3.


اشكال به استدلال به اين روايات

فاضل نراقى؛ در اشكال به اين دسته از روايات فرموده است :

إنّ الظاهر من سياقها، الحاجة إلى معرفة الرافع للأحداث الثلاثة وبيانه، لا بيان غيره، ولذا لم يذكر فيها سائر شرائط الصلاة من ستر العورة والاستقبال وغيرهما؛[1]

آنچه كه از سياق اين روايات ظاهر است، نياز سايل به شناخت رافع حدث‌هاى سه گانه (حيض، نفاس ، استحاضه)و بيان آن است، نه بيان غير آن از احكام حائض و نفساء و مستحاضه و تكاليف آنها . به همين دليل در روايات ساير شرايط نماز، از جمله ستر عورت و استقبال قبله و غيره، ذكر نشده است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مستند الشيعة، ج2، ص 362.


پاسخ به صاحب مستند

در جواب بايد گفت: احاديث مذكور، مخصوصاً صحيحه معاويه بن عمار، چنان ظهور واضحى دارد كه جاى هيچ شك باقى نمى‌گذارد كه امام (ع) در مقام بيان كليه احكام حدث‌هاى سه گانه مى‌باشد. درست است كه سياق آنها، محتاج بودن به شناخت رافع حدث (دماء ثلاثه) است، ليكن امام (ع) بعد از بيان رافع حدث بودن، مستقيماً و بدون اشاره به وضو، امر به نماز نموده است.


دو اشكال مشترك

علامه حلى در منتهى[1] بعد از ذكر اشكال در صحيحه محمد بن مسلم، نسبت به بقيه روايات دو اشكال نموده است.

1. اشكال سندى به اين كه ساير روايات، به جز روايت محمد بن مسلم داراى ضعف سند مى‌باشد.

2. اشكال دلالى به اين كه اين روايات دلالت مى‌كنند بر اين كه، غسل در مواردى مثل «غسل جمعه » و «غسل حيض » به خودى خود رافع هر نوع حدثى مى‌باشند و نيازى به ضميمه وضو براى تأثير ندارند؛ اما اين كه براى نماز نياز به وضو نباشد، اين روايات دلالتى ندارند و تنها در «غسل جنابت»، با دليل خاص وضو ساقط گرديده است. به‌عبارت ديگر، غسل «بما هو غسل » براى حصول مقصود نيازى به وضو ندارند، اما براى نماز نياز به وضو مى‌باشد.

صاحب حدائق[2] از اين دو اشكال جواب داده‌اند؛ اما

در مورد اشكال اول فرموده‌اند: چگونه است كه علامه و امثال ايشان كه پايه‌گذار اصطلاحاتى مثل صحيح، موثّق، ضعيف و...، در سلسله سند روايات مى‌باشند، هرگاه براى استدلال نياز به اين‌گونه اخبار به اصطلاح ضعيف داشته‌اند به آنها استدلال نموده‌اند، و از ضعف آن روايات چشم‌پوشى نموده‌اند، كه اگر اين گونه نبود اين علما نمى‌توانستند اين مقدار كتب مختلف تأليف و تصنيف كنند، و فروع كثيره‌اى را تزييد نمايند؛ چرا كه اگر ملاك تنها بر استدلال به روايات صحيحه بود، روايات صحيح فقط بر يك دهم از احكام مذكور از كتبشان كفايت مى‌نمود.

علاوه بر جواب محدّث بحرانى 1، بايد گفت: در اين روايات، روايات موثقى نيز وجود دارد كه براى استدلال كافى مى‌باشند و همه روايات داراى ضعف سند نمى‌باشند، چنان‌كه قبلاً گذشت.

اما در مورد اشكال دوم فرموده‌اند: اين كلام صحيح نمى‌باشد؛ چرا كه در مكاتبه همدانى، امام (ع) تصريح فرموده‌اند: نه در غسل جمعه و نه غير آن، براى نماز وضو لازم نيست، بنابراين مى‌توان گفت، كلام شما ادعا در مقابل نصّ مى‌باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . منتهى المطلب، ج2، ص242.

[2] . ر. ك: الحدائق الناضرة، ج 4، ص 144.


2ـ روايت أبى الصامت در باب غسل زيارت

عن جابر المكفوف، عن أبي الصامت، قال : سمعت أبا عبداللّه (ع) وهو يقول: «من أتى قبر الحسين (ع) ماشياً كتب اللّه له بكلّ خطوة ألف حسنة، ومحا عنه ألف سيّئة، ورفع له ألف درجة، فإذا أتيت الفرات فاغتسل وعلّق نعليک، وامش حافياً، وامش مشي العبد الذليل، فإذا أتيت باب الحائر فكبّر أربعاً، ثمّ امش قليلاً، ثمّ كبّر أربعاً، ثمّ ائت رأسه فقف عليه فكبّر أربعاً، وصلّ عنده واسأل اللّه تعالى حاجتک »؛[1]

ابو صامت گويد از امام صادق(ع) شنيدم كه مى‌فرمود: هركس نزد قبر حسين (ع) بيايد در حالى كه پياده است، خداوند متعال براى هر قدم وى، هزار حسنه مى‌نويسد و از وى هزار گناه پاك مى‌كند و براى وى هزار درجه افزون مى‌كند، پس اگر به فرات رسيدى غسل كن و نعلين (كفش‌ها) خود را از پا در آور و پابرهنه راه برو، همچون راه رفتن عبد ذليل، پس هنگامى‌كه به درب حائر(مقدس) رسيدى، چهار بار تكبير گوى، پس كمى راه برو و بعد چهار بار تكبير بگو، سپس نزد رأس الحسين (ع) برو و بايست و چهار مرتبه تكبير بگو و همان جا نماز گزار و از خداوند متعال حاجت خويش را طلب كن.

غسل زيارت از امورى است كه بر استحباب آن تأكيد شده و در اين روايت آن را مجزى از وضو دانسته است؛ چرا كه اولاً : امام (ع) امر به غسل و نماز كرده‌اند و در بين اين دو، سخنى از وضو به ميان نيامده است؛ ثانياً: اگر غسل رافع حدث نبود، امر به نماز نيز جايز نمى‌بود.

ممكن است گفته شود، وجود ابوصامت و جابر مكفوف در سند اين روايت، موجب ضعف آن مى‌گردد؛ زيرا اين دو مجهول هستند؛ اما در پاسخ گفته خواهد شد: اين دو راوى در سلسله سند روايات كتاب شريف كامل الزيارات قرار گرفته‌اند و ابن قولويه؛ در مقدمه اين كتاب تمامى راويان آن را توثيق نموده است. بنابر اين، اين راويان از جهالت خارج مى‌شوند.

عبارت ابن قولويه پيرامون توثيق رواتِ روايات نقل شده در كتاب كامل الزيارات، اين گونه است:

لكن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا (رحمهم اللّه برحمته) ولا أخرجت فيه حديثاً روى عن الشذاذ من الرجال؛[2]

آنچه كه ( از روايات) به ما رسيده، (در اين كتاب) همه از طريق افراد مورد وثوق از اصحابمان ( رحمهم اللّه برحمته) بوده است و در آن حديثى كه از افراد شاذ ( مجهول) باشد، نقل نكرده‌ام.

درباره اين كه چنين توثيقى ـ مخصوصاً كه از طرف يكى از علماى قديم شيعه مى‌باشد ـ مانند توثيق خاص علماى رجال مثل نجاشى و شيخ (رحمهما اللّه تعالى) مى‌باشد، در كتب رجالى بحث شده است. بزرگان رجال متأخّر، مانند محدّث نورى در اين رابطه با نقل قول ابن قولويه، چنين توثيقى را كافى مى‌دانند كه در ذيل، عبارت ايشان را مى‌آوريم :

فتراه؛ نصّ على توثيق كلّ من رواه عنه فيه، بل كونه من المشهورين بالحديث والعلم، ولا فرق في التوثيق بين النصّ على أحد بخصوصه أو توثيق جمع محصورين بعنوان خاصّ، وكفى بمثل هذا الشيخ مزكياً ومعدلاً؛[3]

پس مى‌بينى وى را (ابن قولويه) كه بر توثيق همه كسانى كه از آنها در كتابش روايت كرده است، تصريح مى‌كند. بلكه او جزو افراد مشهور از نظر حديث و علم مى‌باشد، و تفاوتى بين توثيقى كه به صراحت نسبت به يك شخصِ به خصوص يا توثيق يك گروه مشخص به يك عنوان خاص آورده مى‌شود، وجود ندارد و نسبت به توثيق كلام مثل ابن قولويه در تزكيه و تعديل، كافى است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . كامل الزيارات : ص254، ح4؛ وسائل الشيعة، ج14، ص440،أبواب المزار، باب 41، ح 3.

[2] . كامل الزيارات، ص 4.

[3] . خاتمة المستدرک، ج3، ص252.


3ـ روايات در باب نمازهاى حاجت

همچنين شبيه اين روايت مى‌توان به رواياتى اشاره كرد كه در مورد نمازهاى حاجت وارد شده و در آنها تنها به غسل براى خواندن نماز اكتفا شده است. ناگفته نماند كه اين وجه و ساير وجوهى كه صاحب ذخيره[1] هم به آنها اشاره فرموده است، مى‌توانند به عنوان مويد قرار گيرند نه دليل؛ چرا كه برخى از اين وجوه، داراى اشكال‌هايى از حيث دلالت مى‌باشند، و ما در اينجا به برخى از اين روايات تيمناً و تبركاً اشاره مى‌كنيم :

الف) معاوية بن وهب، عن زرارة، عن أبي عبداللّه (ع) ،قال في الأمر يطلبه الطالب من ربّه ـ إلى أن قال ـ: «...فإذا كان الليل اغتسلت في الثلث الباقي ـ إلى أن قال ـ ... ثمّ تصلّي ركعتين»؛[2]

زراره از امام صادق (ع) نقل مى‌كند، در مورد امرى كه كسى آن را از درگاه خداوند متعال طلب كرده، ـ تا اين كه فرمود ـ: ... پس چون شب شود در ثلث آخر شب غسل مى‌كنى ـ تا آنجا كه فرمود ـ: ... پس دو ركعت نماز به جا مى‌آورى ... .

ب) زياد القندي، عن عبدالرحيم القصير، قال: دخلت على أبي عبداللّه (ع) فقلت : جعلت فداک، إنّي اخترعت دعاءً، قال : «دعني من اختراعک... وصلّ ركعتين تهديهما إلى رسول اللّه 9، قلت: كيف أصنع؟ قال : «تغتسل وتصلّي ركعتين». الحديث؛[3]

عبدالرحيم قصير مى‌گويد: خدمت امام صادق (ع) رسيدم و عرض كردم: فداى شما گردم، من دعايى تصنيف كرده‌ام. حضرت فرمود: اختراع خود را كنار بگذار ... و دو ركعت نماز به جا آور و آن را به پيامبر هديه كن. عرض كردم: چگونه اين نماز را به جا آورم؟ حضرت فرمود: غسل كن و دو ركعت نماز به جاى آور.

ج) على بن دويل، عن مقاتل بن مقاتل، قال : قلت للرضا (ع): جعلت فداک، علّمني دعاءً لقضاء الحوائج، فقال: «إذا كانت لک حاجة إلى اللّه عزّوجلّ مهمّة فاغتسل والبس أنظف ثيابک وشمّ شيئاً من الطيب، ثمّ أبرز تحت السماء فصلّ ركعتين». الحديث؛[4]

مقاتل بن مقاتل مى‌گويد: به حضرت رضا(ع) عرض كردم: فداى شما گردم، دعايى براى برآورده شدن حاجت به من بياموز، پس ايشان فرمود: اگر براى تو حاجت و در خواستى مهم از خداوند متعال بود، پس غسل كن و نظيف‌ترين لباس‌هاى خود را بپوش و عطرى را بو كن، پس به زير آسمان برو و دو ركعت نماز به جاى آور.

د) عمر بن عبدالعزيز، عن جميل، قال: كنت عند أبي عبداللّه (ع)، فدخلت عليه امرأة، وذكرت أنّها تركت ابنها وقد قالت بالملحفة على وجهه ميّتاً، فقال لها: «لعلّه لم يمت، فقومي فاذهبي إلى بيتک، فاغتسلي وصلّى ركعتين». الحديث؛[5]

جميل مى‌گويد: نزد امام صادق(ع) بودم كه زنى خدمت حضرت (ع) رسيد و عرض كرد كه پسرش را در حالى كه لحافى بر صورتش است و به حال مرگ مى‌باشد، ترك گفته، حضرت امام صادق(ع) به زن فرمود: شايد پسر نمرده باشد، پس برخيز و به خانه‌ات برو و غسل كن و دو ركعت نماز بخوان ... .

استدلال به اين روايات نيز همانند استدلال به روايات دماء ثلاثه است، و امر به نماز ـ بدون فاصله ـ بعد از امر به غسل مى‌باشد.

شايد چنين اشكال شود كه اين غسل، خاص نماز حاجت است كه يك نماز مستحب به شمار مى‌رود.

در جواب بايد گفت كه: عموماتى مانند صحيحه زراره از امام باقر (ع) كه مى‌فرمايد: «لا صلاة إلّا بطهور»،[6]

شامل نمازهاى واجب و مستحب مى‌باشد و نماز حاجت هم، گرچه مستحب است، ولى تحت عموم و شمول روايت زراره است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . ر.ك: ذخيرة المعاد، ص 48.

[2] . الكافي، ج3، ص4(ع)8، باب صلاة الحوائج، ح 8؛ وسائل الشيعةج8، ص 128، أبواب بقيّة الصلوات المندوبة، باب 28، ح 1.

[3] . الكافي، ج3، ص4(ع)6، باب صلاة الحوائج، ح1؛ وسائل الشيعةج3، ص333، أبواب الأغسال المسنونة، باب 20 ، ح 1.

[4] . التهذيب، ج1، ص 11(ع)، ح 306؛ وسائل الشيعة، ج3، ص 333،أبواب الأغسال المسنونة، باب 20، ح 2.

[5] . الكافي، ج3، ص4(ع)9، باب صلاة الحوائج، ح11؛ مستدرکالوسائل، ج6، ح318، أبواب بقيّة الصلوات المندوبة، باب 24 ح 1.

[6] . التهذيب، ج2، ص140، ح544؛ وسائل الشيعة، ج1، ص 315،أبواب أحكام الخلوة، باب 9، ح 1.


ب ) رافعيّت حدث توسط غسل

دليل آخرى كه مى‌توان به جمع دلايل قايلين به كفايت اغسال از وضو، افزود اين كه :

تشريع غسل همانند وضو مى‌باشد؛ يعنى همان‌گونه كه وضو رافع حدث است، غسل نيز حدث را رفع مى‌كند. در اين ميان فرقى بين غسل جنابت و ديگر اغسال نيست. به تعبير ديگر، شارع مقدّس وضو و غسل را تشريع كرده، به گونه‌اى كه هر كدام مجزى از چيزى است كه براى آن تشريع شده است؛ اين در حالى است كه هيچ نيازى به ضميمه كردن يكى با ديگرى نبوده است.

مويّد اين مطلب، اغسال مستحبى است كه به واسطه خواب يا مطلق حدث، نقض و باطل مى‌شوند؛ مانند «غسل احرام» و «دخول مكه» و يا «غسل زيارت»؛ براى اين كه، اگر اين اغسال رافع حدث نبودند، با حدث نيز نقض نمى‌شدند. علامه حلى ؛ در مورد نقض غسل توسط حدث مى‌نويسد :

لو اغتسل للإحرام، ثمّ نام قبله استحبّ له اعادته؛[1]

اگر براى احرام غسل كند و سپس به خواب رود، قبل از اين كه محرم شود، اعاده غسل بر وى مستحب است.

همچنين صيمرى ؛ فرموده است :

الأغسال المستحبّة للفعل على قسمين : أحدهما: يستحبّ الغسل قبله، كالإحرام والطواف وزيارة المعصوم ـ دون غيره ـ وصلاة الحاجة والاستخارة والاستسقاء وقضاء الكسوف مع استيعاب القرص والترک تعمّداً. هذه السبعة الأغسال يستحبّ الغسل قبل الفعل. ولو أحدث بعد الغسل وقبل الفعل انتقض غسله واستحبّ اعادته؛[2]

اغسال مستحبِ مربوط به فعل دو قسم‌اند : يك قسم از آن، غسلى است كه قبل از فعل مستحب باشد، مانند احرام و طواف و زيارت معصوم (ع) ـنه غير معصوم ـو نماز حاجت و استخاره و استسقاء و قضاى نماز كسوف با گرفتگى كامل قرص و ترك عمدى نماز آيات (در كسوف). اين هفت غسل قبل از فعل، مستحب مى‌باشند و اگر بعد از غسل و قبل از فعل محدث شود، غسل وى نقض شده و اعاده آن مستحب است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مختلف الشيعة، ج4، ص(ع)5، مسئلة 35.

[2] . كشف الإلتباس ، ص 342.