صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
واجبات نماز
موضوع: کتب استفتائی

 

واجبات نماز

 

مسأله 1023: واجبات نماز يازده چيز است: اوّل: نيّت. دوّم: قيام ( ايستادن ) سوم: تكبيرة الاحرام، يعنى گفتن « اللّهُ أَكْبَر » در اوّل نماز. چهارم: قرائت. پنجم: ركوع. ششم: سجود. هفتم: ذكر. هشتم: تشهّد. نهم: سلام. دهم: ترتيب. يازدهم: موالات، يعنى پى در پى بودن اجزاى نماز.

 

مسأله 1024: بعضى از واجبات نماز ركن است، يعنى اگر انسان آن را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمداً باشد يا اشتباهاً، نماز باطل مى شود. و بعضى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمداً كم و يا زياد شود نماز باطل مى شود، امّا اگر اشتباهاً كم و يا زياد گردد، نماز باطل نمى شود. و ركن نماز پنج چيز است. اوّل: نيّت. دوم: تكبيرة الاحرام. سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع، يعنى ايستادن پيش از ركوع. چهارم: ركوع. پنجم: دو سجده.

 

1 - نيّت

مسأله 1025: انسان بايد نماز را به نيّت قربت، يعنى براى انجام فرمان خدا، بجا آورد. و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند، يا به زبان بگويد.

 

مسأله 1026: اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيّت كند چهار ركعت نماز مى خوانم و معيّن نكند ظهر است يا عصر، نماز او اشكال دارد. و همچنين كسى كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر، بخواهد نماز ظهر يا نماز قضا بخواند، بايد نمازى كه مى خواند در نيّت معيّن كند.

 

مسأله 1027: انسان بايد از اوّل تا آخر نماز، بر نيّت خود باقى باشد، پس اگر در بين نماز، طورى غافل شود كه اگر از او بپرسند چه مى كنى، نداند چه بگويد، نمازش باطل است.

 

مسأله 1028: انسان بايد فقط براى انجام امر خدا نماز بخواند، پس كسى كه ريا كند، يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است، خواه فقط براى مردم باشد، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد.

 

مسأله 1029: اگر فقط قسمتى از نماز را، براى غير خدا بجا آورد، نماز باطل است، چه آن قسمت، واجب باشد مانند حمد و سوره، چه مستحب باشد، مانند قنوت، بلكه اگر تمام نماز را براى خدا بجا آورد، ولى براى نشان دادن به مردم، در جاى مخصوصى مثل مسجد، يا در وقت مخصوصى مانند اوّل وقت، يا به كيفيّت مخصوصى، مثلا با جماعت نماز بخواند، نمازش باطل است.

 

2 - تكبيرة الاحرام

مسأله 1030: گفتن « اللّهُ أَكْبَر » در اوّل هر نماز، واجب و ركن است. و بايد حروف « اللّه » و حروف « أَكْبَر » و دو كلمه « اللّه » و « أَكْبَر » را پشت سر هم بگويد و بايد اين دو كلمه، به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط، يا مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست.

 

مسأله 1031: بنابر احتياط مستحب تكبيرة الاحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مى خواند، مثلا به اقامه يا به دعايى كه قبل از تكبير مى خواند، نچسباند.

 

مسأله 1032: اگر انسان بخواهد « اللّهُ أَكْبَر » را، به چيزى كه بعد از آن مى خواند، مثلا به « بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم » بچسباند، بنابر احتياط بايد « ر » « اللّه أَكبَرُ » را پيش بدهد، يعنى بگويد: « اللهُ أَكبَرُ ».

 

مسأله 1033: هنگام گفتن تكبيرة الاحرام، بايد بدن آرام باشد و اگر عمداً در حالى كه بدنش حركت دارد، تكبيرة الاحرام بگويد باطل است.

 

مسأله 1034: تكبير، حمد، سوره، ذكر و دعا را، بايد طورى بخواند كه خودش بشنود و اگر بر اثر سنگينى يا كرى گوش، يا سر و صداى زياد نمى شنود، بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نبود، مى شنيد.

 

مسأله 1035: كسى كه لال است يا زبان او مرضى دارد كه نمى تواند « اللّهُ أَكْبَر » را درست بگويد، بايد هرطور مى تواند بگويد و اگر هيچ نمى تواند بگويد، بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير اشاره كند و زبانش را نيز اگر مى تواند حركت دهد.

 

مسأله 1036: مستحب است قبل از تكبيرة الاحرام، بگويد: « يا مُحْسِنُ قَدْ أتاكَ الْمُسيءُ وَ قَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ يَتَجاوَزَ عَنْ الْمُسيءُ و أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أنَا الْمُسيءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبيحِ ما تَعْلَمُ مِنّي ). يعنى: « اى خدايى كه به بندگان احسان مى كنى، بنده گنهكارت به درِ خانه تو آمده است، تو امر كرده اى كه نيكوكار از گناهكار بگذرد، تو نيكوكارى و من گناهكارم، به حقّ محمّد و خاندان محمّد رحمت خود را بر محمّد و خاندان محمّد(عليهم السلام)بفرست و از بديهايى كه مى دانى از من سر زده بگذر.

 

مسأله 1037: مستحب است هنگام گفتن تكبير اوّل نماز و تكبيرهاى بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد.

 

مسأله 1038: اگر شك كند تكبيرة الاحرام گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزى شده، به شك خود اعتنا نكند.

 

مسأله 1039: اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام، شك كند آن را صحيح گفته يا نه، چه مشغول خواندن چيزى شده باشد يا نشده، به شك خود اعتنا نكند و چنانچه شك كند اصلا تكبيرة الاحرام گفته يا نه اگر در حال قرائت است ولو شروع « بسم اللّه » يا بلكه حتّى قبل از شروع در قرائت لكن خود را در حال نماز مى بيند، ايضاً به شك خود اعتنا نكند گرچه بنابر احتياط مستحب در صورت دوم نماز را تمام و اِعاده كند.

 

3 - قيام « ايستادن »

مسأله 1040: قيام، يعنى ايستادن در هنگام گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متّصل به ركوع مى گويند، ركن است، ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست و اگر كسى از روى فراموشى آن را ترك كند، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1041: بنابر احتياط، مقدارى پيش از گفتن تكبير و بعد از آن بايستد تا يقين كند در حال ايستادن تكبير گفته است.

 

مسأله 1042: اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اينكه بايستد، به حال خميدگى به ركوع برگردد، چون قيام متّصل به ركوع را بجا نياورده، نماز او باطل است.

 

مسأله 1043: موقعى كه ايستاده است بايد بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود و به جايى تكيه نكند ولى اگر از روى ناچارى باشد يا در حال خم شدن براى ركوع، پاها را حركت دهد اشكال ندارد.

 

مسأله 1044: اگر موقعى كه ايستاده، از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود و يا به جايى تكيه كند اشكال ندارد و همچنين است موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع اگر از روى فراموشى حركت كند، گرچه بنابر احتياط مستحب نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

 

مسأله 1045: بنابر احتياط واجب در موقع ايستادن، هر دو پا روى زمين باشد ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد و اگر روى يك پا باشد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1046: كسى كه مى تواند درست بايستد، اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه ايستادن صدق ننمايد، نمازش باطل است.

 

مسأله 1047: هنگامى كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزى است، مگر در ذكرهاى مستحب نماز، بايد بدنش آرام باشد و اگر مى خواهد كمى جلو يا عقب رَود يا كمى بدن را به طرف راست و چپ حركت دهد، بايد چيزى نگويد امّا « بِحَوْلِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ أقُومُ وَ أَقْعُدُ » را بايد در حال برخاستن بگويد.

 

مسأله 1048: اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلا موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز دستور داده اند بگويد، احتياط مستحب اِعاده نماز است و اگر به اين قصد نگويد، بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد نمازش صحيح است.

 

مسأله 1049: حركت دادن دست و انگشتان، در موقع خواندن حمد، اشكال ندارد اگرچه مستحب است آن را نيز حركت ندهد.

 

مسأله 1050: اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات به اختيار حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، بنابر احتياط واجب بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه در حال حركت خوانده، دوباره بخواند.

 

مسأله 1051: اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن نيز عاجز شود بايد بخوابد ولى تا بدنش آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند.

 

مسأله 1052: تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند، مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مى كند يا مجبور است به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند، يا خم شود و يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد، بايد هر طور كه مى تواند ايستاده نماز بخواند، ولى اگر به هيچ وجه، حتّى مانند حال ركوع نيز نتواند بايستد، بايد نشسته نماز بخواند.

 

مسأله 1053: تا انسان مى تواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند بايد هر طور مى تواند بنشيند. و اگر به هيچ وجه نمى تواند بنشيند، بايد طورى كه در احكام قبله « مسأله 855 » گفته شد، بر پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند، بر پهلوى چپ و اگر آن نيز ممكن نباشد بر پشت بخوابد، طورى كه كف پاهاى او يا سر او، رو به قبله باشد.

 

مسأله 1054: كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره، بتواند بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد بايد بايستد و در حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را نيز نشسته بجا آورد.

 

مسأله 1055: كسى كه خوابيده نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقدارى كه مى تواند، نشسته بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

 

مسأله 1056: كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بايستد، بايد مقدارى كه مى تواند، ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

 

مسأله 1057: كسى كه مى تواند بايستد، اگر بترسد كه بر اثر ايستادن، بيمار شود يا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن نيز بترسد، مى تواند خوابيده نماز بخواند.

 

مسأله 1058: اگر انسان احتمال بدهد تا آخر وقت، بتواند ايستاده نماز بخواند، احتياطاً نماز را تأخير بيندازد، پس اگر نتوانست بايستد، در آخر وقت طبق وظيفه، نماز را بجا آورد.

 

مسأله 1059: مستحب است در حال ايستادن، بدن را راست نگه دارد سر را صاف بگيرد، نه به زير و نه به بالا بگيرد، شانه ها را پايين بيندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاى سجده را نگاه كند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است قدمها را از سه انگشت باز تا يك وجب، فاصله دهد و اگر زن است قدمها را به هم بچسباند.

 

4 - قرائت

مسأله 1060: در ركعت اوّل و دوم نمازهاى واجب يوميّه، انسان بايد اوّل حمد و بعد از آن يك سوره كامل بخواند.

 

مسأله 1061: اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود سوره نخواند، مثلا بترسد اگر سوره بخواند دزد يا درنده و يا چيز ديگرى به او صدمه بزند، نبايد سوره بخواند.

 

مسأله 1062: اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش باطل است و اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اوّل بخواند.

 

مسأله 1063: اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رفتن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1064: اگر پيش از خم شدن براى ركوع، بفهمد حمد و سوره نخوانده، بايد بخواند و اگر بفهمد سوره نخوانده بايد فقط سوره بخواند، ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده بايد اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره بخواند و نيز اگر خم شود و پيش از آنكه به حدّ ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره، يا سوره تنها و يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.

 

مسأله 1065: اگر در نماز، يكى از چهار سوره اى كه آيه سجده دارد و در « مسأله 402 » گفته شد عمداً بخواند، نمازش باطل است.

 

مسأله 1066: اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را تمام كند و بعد از نماز، سجده آن را بجا آورد و بنابر احتياط در حال نماز به جاى سجده تلاوت، اشاره كند.

 

مسأله 1067: اگر در نماز، آيه سجده را بشنود، نمازش صحيح است و بايد بعد از نماز، سجده آن را بجا آورد و در حال نماز اشاره كند.

 

مسأله 1068: در نماز مستحب خواندن سوره لازم نيست، اگرچه آن نماز با نذر كردن واجب شده باشد، ولى در بعضى از نمازهاى مستحب، مانند نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.

 

مسأله 1069: در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، مستحب است در ركعت اوّل بعد از حمد، سوره « جمعه » و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره « منافقين » بخواند و اگر مشغول آن شود، بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگرى بخواند.

 

مسأله 1070: اگر بعد از حمد، مشغول خواندن سوره « توحيد » يا سوره « كافرون » شود، نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند، ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، اگر از روى فراموشى به جاى سوره « جمعه » و « منافقين » يكى از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده، مى تواند آن را رها كند و سوره « جمعه » و « منافقين » را بخواند.

 

مسأله 1071: اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه، عمداً سوره « توحيد » يا سوره « كافرون » بخواند، اگرچه به نصف نرسيده باشد، بنابر احتياط نمى تواند رها كند و سوره « جمعه » و « منافقين » بخواند.

 

مسأله 1072: اگر در نماز، غير از سوره « توحيد » و « كافرون »، سوره ديگرى بخواند، تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند و سوره ديگرى بخواند.

 

مسأله 1073: اگر مقدارى از سوره را فراموش كند، يا از روى ناچارى، مثلا بر اثر تنگى وقت و يا به جهت ديگرى نتواند آن را تمام نمايد، مى تواند آن سوره را رها كند و سوره ديگرى بخواند، اگرچه از نصف گذشته باشد، يا سوره اى را كه مى خواند سوره « توحيد » يا « كافرون » باشد.

 

مسأله 1074: بر مرد واجب است، حمد و سوره نماز صبح، مغرب و عشا را بلند بخواند. و بر مرد و زن واجب است، حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

 

مسأله 1075: مرد بايد در نماز صبح، مغرب و عشا، تمام كلمات حمد و سوره حتّى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

 

مسأله 1076: زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح، مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنابر احتياط بايد آهسته بخواند.

 

مسأله 1077: اگر در جايى كه بايد نماز را بلند خواند، عمداً آهسته بخواند، يا در جايى كه بايد آهسته خواند، عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است. ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد در صورتى كه توجّه به سؤال و ياد گرفتن آن نداشته باشد، صحيح است. و اگر در بين خواندن حمد و سوره نيز بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقدارى كه خوانده دوباره بخواند.

 

مسأله 1078: اگر كسى در خواندن حمد و سوره، بيشتر از معمول صدايش را بلند كند، مثلا آن را با فرياد بخواند، نمازش باطل است.

 

مسأله 1079: انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ وجه نمى تواند آن را صحيح ياد بگيرد، هرطور كه مى تواند، بخواند و بنابر احتياط مستحب نماز را با جماعت بجا آورد.

 

مسأله 1080: كسى كه حمد، سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داند و مى تواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است، بنابر احتياط مستحب و در صورت امكان، بايد نمازش را با جماعت بخواند.

 

مسأله 1081: مزد گرفتن براى ياد دادن واجبات نماز خلاف احتياط واجب است، ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد.

 

مسأله 1082: اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمداً آن را نگويد، يا به جاى حرفى، حرف ديگرى بگويد و يا جايى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود زير و زبر دهد، يا تشديد را نگويد، آن كلمه باطل است و بايد دوبار آن را به طور صحيح بخواند.

 

مسأله 1083: اگر انسان كلمه اى را صحيح بپندارد و در نماز همان گونه بخواند و سپس بفهمد غلط خوانده، بنابر احتياط مستحب دوباره نماز بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

 

مسأله 1084: اگر زير و زبر كلمه اى را نداند، يا نداند مثلا كلمه اى به « س » است يا به « ص » بايد ياد بگيرد و چنانچه به دو صورت يا بيشتر بخواند، مثلا در (اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم)، « مستقيم » را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند، بنابر احتياط نمازش را اِعاده كند.

 

مسأله 1085: اگر در كلمه اى « واو » باشد و حرف قبل از « واو »، پيش « ضمه » داشته باشد و حرف بعد از واو، همزه باشد مانند كلمه « سوء » بنابر احتياط مستحب، آن واو را « مدّ » بدهد، يعنى آن را بكشد و همچنين اگر در كلمه اى « الف » باشد و حرف قبل از « الف » زِبَر « فتحه » داشته باشد و حرف بعد از « الف » همزه باشد مانند « جاء » بنابر احتياط مستحب بايد الف را بكشد. و نيز اگر در كلمه اى « ياء » باشد و حرف پيش از « ياء » زير « كسره » داشته باشد و حرف بعد از آن « همزه » باشد، مانند: « جي »، بنابر احتياط مستحب بايد « ى » را با مدّ بخواند. و اگر بعد از اين « واو »، « الف » و « ياء »، به جاى همزه حرف ساكنى باشد، يعنى زير، زبر و پيش نداشته باشد، باز اين سه حرف را با مدّ بخواند، مثلا (وَ لاَ الضّآلّين)كه بعد از « الف » حرف « لام » ساكن است، بنابر احتياط مستحب بايد « الف » آن را با « مدّ » بخواند و چنانچه به اين دستور با علم و عمد رفتار نكند، بنابر احتياط مستحب بعد از اتمام نماز، دوباره آن را بخواند.

 

مسأله 1086: بنابر احتياط مستحب در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد. وقف به حركت، يعنى: زير، يا زبر و يا پيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد، مثلا بگويد: (الرَّحْمنِ الرَّحيمِ) و ميم « الرحيم » را زير بدهد و بعد با مقدارى فاصله بگويد (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ). و وصل به سكون، يعنى: زير، يا زبَر و يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثلا بگويد: (الرَّحْمنِ الرَّحيمِ) و ميم « الرحيم » را زير ندهد ( يعنى بدون حركت بخواند ) و فوراً (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) بگويد.

 

مسأله 1087: در ركعت سوم و چهارم نماز، مى تواند فقط يك حمد آهسته بخواند، يا يك مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعنى: « سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أكْبَرُ » و گفتن سه مرتبه مستحب است، پس در وسعت وقت خود را از ثواب آن محروم ننمايد. و مى تواند در يك ركعت، حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد، امّا بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.

 

مسأله 1088: در تنگى وقت، بايد تسبيحات اربعه را، يك مرتبه بگويد.

 

مسأله 1089: بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.

 

مسأله 1090: اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتياط مستحب « بسم اللّه » آن را نيز آهسته بگويد.

 

مسأله 1091: كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد، يا درست بخواند، بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.

 

مسأله 1092: اگر در دو ركعت اوّل نماز، به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانكه پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره بخواند و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1093: اگر در دو ركعت آخر نماز، به خيال اينكه دو ركعت اوّل است حمد بخواند، يا در دو ركعت اوّل نماز، با اينكه گمان مى كرد دو ركعت آخر است حمد بخواند، چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1094: اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند، ولى تسبيحات به زبانش آمد يا مى خواست تسبيحات بخواند، امّا حمد به زبانش آمد، مى تواند آن را تمام كند و نمازش صحيح است.

 

مسأله 1095: كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم، تسبيحات بخواند، اگر بدون قصد، مشغول خواندن حمد شود لازم نيست آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات بخواند، گرچه بهتر است.

 

مسأله 1096: در ركعت سوم و چهارم مستحب است، بعد از تسبيحات استغفار كند، مثلا بگويد: « أَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّي وَ أَتُوبُ إلَيْهِ » يا بگويد: « اَللّهُمَّ اغْفِرْلي ». و كسى كه مشغول گفتن استغفار است، اگر شك كند حمد، يا تسبيحات خوانده يا نه، بنابر احتياط مستحب برگردد و حمد يا تسبيحات را بخواند. و چنانچه عادت داشته در نماز فقط بعد از تسبيحات استغفار كند، به شك خود اعتنا ننمايد و همچنين بعيد نيست اگر در جاهاى ديگر نماز نيز استغفار مى كرده، لازم نيست حمد يا تسبيحات را بخواند. و اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع، در حالى كه مشغول گفتن استغفار نيست، شك كند حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.

 

مسأله 1097: اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم، شك كند حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، نبايد به شك خود اعتنا كند و امّا اگر در حال رفتن به ركوع شك كند، اگر در اوّلين لحظه متوجّه شود، بايد برگردد حمد يا تسبيحات را، به قصد قربت مطلقه بخواند ولى اگر خيلى نزديك رسيدن به حدّ ركوع ملتفت شود، بنابر احتياط مستحب به حال قيام برگردد و حمد يا تسبيحات اربعه را، به نيّت قربت مطلقه بخواند.

 

مسأله 1098: هرگاه شك كند آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه، اگر به چيز بعدى مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را، به طور صحيح بگويد و اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد، مثلا در ركوع شك كند فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، نبايد به شك خود اعتنا كند و اگر ركن نباشد، مثلا موقع گفتن (اللّهُ الصَّمَدُ) شك كند (قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَد) را درست گفته يا نه، مى تواند به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد اشكال ندارد و اگر چند مرتبه نيز شك كند مى تواند چند بار بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد و باز بگويد، بنابر احتياط نمازش را دوباره بخواند.

 

مسأله 1099: مستحب است در ركعت اوّل، پيش از خواندن حمد بگويد: « أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم » و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر (بسم اللّه) را بلند بگويد. و همچنين مستحب است حمد و سوره را، شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعنى آن را به آيه بعد نچسباند، در حال خواندن حمد و سوره، به معناى آيه توجّه داشته باشد، اگر نماز را با جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادا مى خواند، بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: (الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمين)، بعد از خواندن سوره توحيد « كَذلِكَ اللّهُ رَبّي » بگويد و بعد از خواندن سوره، كمى صبر كند سپس تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت بخواند.

 

مسأله 1100: مستحب است در تمام نمازها، در ركعت اوّل بعد از حمد، سوره « قدر » و در ركعت دوّم، سوره « توحيد » بخواند.

 

مسأله 1101: مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز، سوره « توحيد » نخواند.

 

مسأله 1102: خواندن سوره « توحيد » به يك نفس، مكروه است.

 

مسأله 1103: سوره اى كه در ركعت اوّل خوانده، مكروه است در ركعت دوم بخواند، ولى اگر سوره « توحيد » را در هر ركعت بخواند، مكروه نيست.

 

5 - ركوع

مسأله 1104: در هر ركعت بعد از قرائت، بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دست را بر زانو بگذارد، اين عمل را « ركوع » مى گويند.

 

مسأله 1105: اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را بر زانو نگذارد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1106: هرگاه ركوع را به صورت غير معمول بجا آورد، مثلا به چپ يا راست خم شود، اگرچه دستهاى او به زانو برسد، صحيح نيست.

 

مسأله 1107: خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به قصد كار ديگرى، مثلا براى گذاردن چيزى يا برداشتن چيزى خم شود، نمى تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع، خم شود و با اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.

 

مسأله 1108: كسى كه دست يا زانوى او، با دست و زانوى ديگران فرق دارد، مثلا دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد، يا زانوى او پايين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد، بايد به اندازه معمول خم شود.

 

مسأله 1109: كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به اندازه اى خم شود كه عُرفاً ركوع ناميده شود، مثلا صورتش، مقابل زانوها برسد و بهتر است صورتش، نزديك جاى سجده برسد.

 

مسأله 1110: بنابر احتياط در ركوع، سه مرتبه « سُبْحانَ اللّهِ » يا يك مرتبه « سُبْحانَ رَبِّي الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ » بگويد، ولى در تنگى وقت و در حال ناچارى، گفتن يك « سُبْحانَ اللّهِ » كافى است.

 

مسأله 1111: ذكر ركوع بايد پشت سر هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه، يا پنج و يا هفت مرتبه، بلكه بيشتر بگويند.

 

مسأله 1112: در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و در ذكر مستحب نيز، اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگويد، بنابر احتياط مستحب بدن بايد آرام باشد.

 

مسأله 1113: اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد، بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، بايد بعد از آرام گرفتن بدن، دوباره ذكر را بگويد ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود و يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.

 

مسأله 1114: اگر پيش از آنكه به مقدار ركوع، خم شود و بدن آرام گيرد، عمداً ذكر ركوع بگويد نمازش باطل است.

 

مسأله 1115: اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب، عمداً سر از ركوع بردارد نمازش باطل است، امّا اگر سهواً سر بردارد چنانچه پيش از خارج شدن از حال ركوع، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده، بايد در حال آرامى بدن، دوباره ذكر بگويد و اگر بعد از خارج شدن از حال ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.

 

مسأله 1116: اگر نتواند به مقدار ذكر، در ركوع بماند، بنابر احتياط واجب بقيّه آن را در حال برخاستن بگويد.

 

مسأله 1117: اگر بر اثر بيمارى و مانند آن، نمى تواند در ركوع آرام گيرد نمازش صحيح است، ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب، يعنى « سُبْحانَ رَبِّي الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِه » يا سه مرتبه « سُبْحانَ اللّهِ » را بگويد.

 

مسأله 1118: هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود، بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند. و اگر در هنگام تكيه نيز نتواند به طور معمول ركوع كند، بايد به هر اندازه كه مى تواند، خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و يا براى ركوع، با سر اشاره نمايد.

 

مسأله 1119: كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند، اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سر اشاره نمايد و اگر نتواند اشاره كند، بايد به نيّت ركوع چشمها را برهم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع، چشمها را باز كند و اگر از اين نيز عاجز است، بايد در قلب، نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.

 

مسأله 1120: كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند، امّا مى تواند در حالى كه نشسته است كمى خم شود و در حالى كه ايستاده است با سر اشاره كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سر اشاره نمايد.

 

مسأله 1121: اگر بعد از رسيدن به حدّ ركوع و آرام گرفتن بدن، سر بر دارد و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود، چون ركوع زياد شده نمازش باطل است امّا اگر بعد از آنكه به اندازه ركوع خم شد و بدنش آرام گرفت، به قدرى خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد، احوط اِعاده نماز است، البته اين حكم در صورتى است كه برگشت به حال ركوع، به قصد ركوع باشد.

 

مسأله 1122: بعد از تمام شدن ذكر ركوع، بايد راست بايستد و بعد از آنكه بدن آرام گرفت، به سجده رود و اگر عمداً پيش از ايستادن يا پيش از آرام گرفتن بدن، به سجده رود نمازش باطل است.

 

مسأله 1123: اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به سجده برسد، يادش بيايد، بايد بايستد و به ركوع رود و چنانچه به حالت خميدگى به ركوع برگردد، نمازش باطل است.

 

مسأله 1124: اگر بعد از آنكه پيشانى بر زمين رسيد يا بعد از برداشتن سر از سجده اوّل، يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد، سپس ركوع را بجا آورد و دو سجده را بعد از ركوع انجام دهد و پس از تمام كردن نماز، دو سجده سهو بجا آورد. و بنابر احتياط واجب، نماز را در صورت دوّم دوباره بخواند.

 

مسأله 1125: مستحب است پيش از رفتن به ركوع، در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد و در ركوع زانوها را به عقب دهد، پشت را صاف نگه دارد، گردن را بكشد و مساوى پشت نگه دارد، بين دو قدم را نگاه كند، پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد و بعد از برخواستن از ركوع، راست بايستد و در حال آرامى بدن بگويد: « سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَه ».

 

مسأله 1126: مستحب است زنها در ركوع، دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند.

 

6 - سجود

مسأله 1127: نمازگزار، بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب، بعد از ركوع دو سجده كند و سجده يعنى: پيشانى، كف دو دست، سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را، بر زمين بگذارد.

 

مسأله 1128: دو سجده روى هم، يك ركن است، اگر كسى در نماز واجب، عمداً يا از روى فراموشى هر دو را ترك كند، يا دو سجده ديگر، به آنها اضافه نمايد، نمازش باطل است.

 

مسأله 1129: اگر عمداً يك سجده كم و يا زياد كند، نماز باطل مى شود و اگر سهواً يك سجده كم و يا زياد كند، حكم آن خواهد آمد.

 

مسأله 1130: اگر پيشانى را عمداً يا سهواً بر زمين نگذارد سجده نكرده است، اگرچه جاهاى ديگر به زمين برسد ولى اگر پيشانى را بر زمين بگذارد و سهواً جاهاى ديگر را به زمين نرساند، يا سهواً ذكر نگويد، سجده صحيح است.

 

مسأله 1131: بنابر احتياط بايد در سجده، سه مرتبه « سُبْحانَ اللّهِ » يا يك مرتبه « سُبْحانَ رَبِّي الأَعْلى وَ بِحَمْدِه » بگويد. و اين كلمات بايد پشت سرهم و به عربى صحيح، گفته شود. و مستحب است « سُبْحانَ رَبِّي الأَعْلى وَ بِحَمْدِه » را سه، يا پنج و يا هفت مرتبه بگويد.

 

مسأله 1132: در سجود بايد در حال ذكر واجب، بدن آرام باشد و موقع گفتن ذكر مستحب نيز اگر آن را به قصد ذكرى كه براى سجده دستور داده اند بگويد، آرام بودن بدن احوط استحبابى است.

 

مسأله 1133: اگر پيش از آنكه پيشانى، بر زمين برسد و بدن آرام بگيرد، عمداً ذكر سجده را بگويد، يا پيش از تمام شدن ذكر، عمداً سر از سجده بردارد، نمازش باطل است.

 

مسأله 1134: اگر پيش از آنكه پيشانى، بر زمين برسد و بدن آرام گيرد، سهواً ذكر سجده را بگويد و پيش از آنكه سر از سجده بردارد، بفهمد اشتباه كرده است بايد دوباره در حال آرام بودن، ذكر بگويد.

 

مسأله 1135: اگر بعد از آنكه سر از سجده برداشت، بفهمد پيش از آرام شدن بدن، ذكر را گفته و يا پيش از آنكه ذكر سجده تمام شود، سر برداشته، نماز او صحيح است.

 

مسأله 1136: اگر موقعى كه ذكر سجده مى گويد، يكى از هفت عضو را عمداً از زمين بردارد نماز او باطل مى شود ولى موقعى كه مشغول گفتن ذكر نيست، اگر غيرپيشانى، جاهاى ديگر را از زمين بردارد و دوباره بگذارد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1137: اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده، سهواً پيشانى را از زمين بردارد، نمى تواند دوباره بر زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب كند، ولى اگر جاهاى ديگر را سهواً از زمين بردارد، بايد دو مرتبه بر زمين بگذارد و ذكر را بگويد.

 

مسأله 1138: بعد از تمام شدن ذكر سجده اوّل، بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.

 

مسأله 1139: جاى پيشانى نمازگزار، بايد از جاى زانوهاى او بلندتر و يا پايين تر از چهار انگشت بسته نباشد.

 

مسأله 1140: در زمين سراشيب كه سراشيبى آن زياد معلوم نيست، اگر جاى پيشانى نمازگزار، از جاى انگشتهاى پا و سر زانوهاى او مختصرى بيش از چهار انگشت بسته، بلندتر يا پايين تر باشد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1141: اگر پيشانى را سهواً بر چيزى بگذارد كه از سر زانوهاى او، از چهار انگشت بسته بلندتر است، چنانچه بلندى آن مقدارى است كه نمى گويند در حال سجده است، بايد سر را بردارد و بر چيزى كه بلندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بگذارد. و اگر بلندى آن مقدارى است كه مى گويند در حال سجده است، بايد پيشانى را از روى آن بر روى چيزى كه بلندى آن، به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است، بكشد و اگر كشيدن پيشانى ممكن نيست، بايد سر را بردارد و بگذارد و نماز را تمام كند و بنابر احتياط مستحب، نماز را دوباره بخواند اگر از روى عمد نبوده و الاّ واجب است نماز را اعاده نمايد.

 

مسأله 1142: بايد بين پيشانى و آنچه بر آن سجده مى كند چيزى نباشد، پس اگر مهر به اندازه اى چرك باشد كه پيشانى، به خود مهر نرسد سجده باطل است، ولى اگر مثلا رنگ مهر تغيير كرده باشد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1143: در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولى در حال ناچارى، پشت دست نيز مانعى ندارد و اگر پشت دست ممكن نباشد، بايد مچ دست را بگذارد و چنانچه آن نيز نشود بايد تا آرنج هرجا كه مى تواند بر زمين بگذارد و اگر آن نيز ممكن نيست، گذاشتن بازو كافى است.

 

مسأله 1144: در سجده بنابر احتياط مستحب سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمين بگذارد و اگرچه كفايت ظاهر يا باطن آن دو انگشت بزرگ نيز بعيد نيست.

 

مسأله 1145: كسى كه مقدارى از شست پايش بريده، بايد بقيّه آن را بر زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نمانده يا اگر مانده خيلى كوتاه است، بايد بقيّه انگشتان را بگذارد و اگر هيچ انگشت ندارد، بايد هر مقدارى كه از قدم باقى مانده، بر زمين بگذارد.

 

مسأله 1146: اگر به صورت غيرمعمول سجده كند، مثلا سينه و شكم را بر زمين بچسباند، يا پاها را دراز كند به طورى كه سجده صدق نكند، اگرچه هفت عضوى كه گفته شد، بر زمين برسد نماز او صحيح نيست.

 

مسأله 1147: مهر يا چيز ديگرى كه بر آن سجده مى كند بايد پاك باشد، ولى اگر مثلا مهر را روى فرش نجس بگذارد، يا يك طرف مهر، نجس باشد و پيشانى را بر طرف پاك آن بگذارد، اشكال ندارد.

 

مسأله 1148: اگر در پيشانى، دمل و مانند آن باشد، در صورت امكان بايد با جاى سالم پيشانى، سجده كند و اگر ممكن نيست، بايد زمين يا مهر را گود كند و دمل را در گودال و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد، بر زمين يا مهر بگذارد.

 

مسأله 1149: اگر دمل يا زخم، تمام پيشانى را گرفته باشد، بايد بر يكى از دو طرف پيشانى، سجده كند و اگر ممكن نيست، بر چانه و اگر بر چانه نيز ممكن نباشد، بايد بر هر جايى از صورت كه ممكن است، سجده كند و اگر بر هيچ جاى صورت ممكن نيست، احوط آن است كه با جلوى سر سجده نمايد.

 

مسأله 1150: كسى كه نمى تواند پيشانى را بر زمين برساند، بايد به اندازه اى كه مى تواند خم شود و مهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است، روى چيز بلندى گذاشته و طورى پيشانى را، بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است و بنابر احتياط كف دستها، زانوها و انگشتان پا را به طور صحيح بر زمين بگذارد.

 

مسأله 1151: كسى كه اصلا نمى تواند خم شود، بنابر احتياط بايد براى سجده بنشيند و با سر اشاره كند و اگر نتواند، بايد با چشمها اشاره نمايد و اگر نمى تواند اشاره كند بايد در قلب نيّت سجده كند و بنابر احتياط مستحب، با دست و مانند آن، براى سجده اشاره نمايد.

 

مسأله 1152: كسى كه نمى تواند بنشيند، بايد ايستاده نيّت سجده كند و براى سجده با سر اشاره كند و اگر نمى تواند، با چشمها اشاره نمايد و اگر اين را نيز نتواند، در قلب نيّت سجده كند و بنابر احتياط مستحب با دست و مانند آن، براى سجده اشاره نمايد.

 

مسأله 1153: اگر پيشانى، بى اختيار از جاى سجده بلند شود، چنانچه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جاى سجده برسد و اين يك سجده حساب مى شود، چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه. و اگر نتواند سر را نگه دارد و بى اختيار، دوباره به جاى سجده برسد، روى هم يك سجده حساب مى شود.

 

مسأله 1154: جايى كه انسان بايد تقيّه كند، مى تواند بر فرش و مانند آن سجده نمايد و لازم نيست براى نماز، به جاى ديگر برود ولى بنابر احتياط اگر بتواند بر حصير و يا چيزى كه سجده بر آن صحيح مى باشد، طورى سجده كند كه به زحمت نيفتد، نبايد بر فرش و مانند آن سجده نمايد.

 

مسأله 1155: اگر روى تشك پَر، يا چيز ديگرى كه بدن روى آن آرام نمى گيرد، سجده كند اگر به مقدار ذكر واجب استقرار حاصل شود صحيح است و در غير اين صورت سجده او صحيح نمى باشد.

 

مسأله 1156: اگر انسان ناچار شود كه در زمين گلى نماز بخواند، چنانچه آلوده شدن بدن و لباس براى او مشقّت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد سجده و تشهّد را به طور معمول، بجا آورد و اگر مشقّت دارد، مى تواند در حالى كه ايستاده براى سجده با سر اشاره كند و تشهّد را ايستاده بخواند و اگر سجده و تشهّد را به طور معمول بجا آورد، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1157: در ركعت اوّل و ركعت سومى كه تشهّد ندارد، مانند ركعت سوم نماز ظهر، عصر و عشا، بنابر احتياط واجب بايد بعد از سجده دوم، قدرى بى حركت بنشيند و بعد برخيزد، اين عمل را « جلسه استراحت » مى نامند.

 

چيزهايى كه سجده بر آن صحيح است

مسأله 1158: بايد بر زمين و يا چيزهاى غيرخوراكى كه از زمين مى رويد، مانند چوب و برگ درخت سجده كرد و سجده بر چيزهاى خوراكى، پوشاكى و معدنى صحيح نيست.

 

مسأله 1159: چنانچه برگ مو ( درخت انگور ) خشك شده باشد سجده بر آن مانعى ندارد و اگر خشك نشده باشد و زمان خوردن آن باشد، جايز نيست و اگر زمان خوردن آن گذشته است، صحّت سجده بر آن بعيد نيست.

 

مسأله 1160: سجده بر چيزهايى كه از زمين مى رويد و خوراك حيوان است، مانند علف و كاه صحيح است.

 

مسأله 1161: سجده بر گُلهاى غيرخوراكى صحيح است ولى سجده بر دواهاى خوراكى كه از زمين مى رويد، مانند گل بنفشه و گل گاوزبان اشكال دارد و ترك احتياط سزاوار نيست.

 

مسأله 1162: سجده بر گياهى كه خوردن آن، در بعضى از شهرها معمول است و در شهرهاى ديگر معمول نيست، صحيح نمى باشد و بعيد نيست متعارف در هر شهرى، براى اهل همان شهر، ملاك باشد. و نمى توان بر ميوه نارس سجده كرد.

 

مسأله 1163: سجده بر سنگ آهك و سنگ گچ صحيح است. و بنابر احتياط مستحب در حال اختيار، بر گچ و آهك پخته، آجر، كوزه گلى و مانند آن سجده نكند.

 

مسأله 1164: اگر كاغذ را از چيزى ساخته باشند، كه سجده بر آن صحيح است، مثلا از كاه، سجده بر آن مانعى ندارد، بلكه مى توان بر كاغذى كه از پنبه و مانند آن ساخته شده، سجده نمود.

 

مسأله 1165: براى سجده، بهتر از هر چيز، تربت حضرت سيّدالشهدا(عليه السلام)مى باشد، بعد از آن خاك، بعد سنگ و بعد گياه است.

 

مسأله 1166: اگر چيزى كه سجده بر آن صحيح است، ندارد و يا بر اثر سرما، يا گرماى زياد و مانند آن نمى تواند بر آن سجده كند، چنانچه لباس او از كتان يا پنبه است، بايد بر لباسش سجده كند و اگر از چيز ديگرى است بايد بر پشت دست، يا چيز معدنى، مانند انگشتر عقيق سجده نمايد، ولى بنابر احتياط مستحب تا سجده بر چيز معدنى ممكن است، بر پشت دست سجده نكند.

 

مسأله 1167: سجده بر گِل و خاك سستى كه پيشانى روى آن آرام نمى گيرد، باطل است.

 

مسأله 1168: اگر در سجده اوّل، مثلا مهر به پيشانى بچسبد، بنابر احتياط بايد آن را براى سجده دوّم، بكند و همچنين است اگر خاك باشد.

 

مسأله 1169: اگر در بين نماز چيزى كه بر آن سجده مى كند، از دست بدهد و چيز ديگرى كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را قطع كند و اگر وقت تنگ است، بايد بر لباسش اگر از پنبه يا كتان است، سجده نمايد و اگر از چيز ديگرى است بر چيز معدنى مانند انگشتر عقيق، يا پشت دست سجده نمايد و بنابر احتياط مستحب تا سجده بر چيز معدنى ممكن است، بر پشت دست سجده نكند.

 

مسأله 1170: هرگاه در حال سجده، بفهمد پيشانى را بر چيزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، اگر ممكن باشد بايد پيشانى را از روى آن بر روى چيزى كه سجده بر آن صحيح است، بكشد و اگر ممكن نباشد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد نماز را قطع كند و اگر وقت تنگ است، در صورتى كه لباسش از پنبه يا كتان است، بايد پيشانى را از روى آن بر روى لباسش، بكشد و اگر از چيز ديگرى است، پيشانى را از روى آن بر چيز معدنى يا پشت دست، بكشد.

 

مسأله 1171: اگر بعد از سجده، بفهمد پيشانى را روى چيزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، اشكال ندارد.

 

مسأله 1172: سجده كردن براى غير خداى متعال، حرام مى باشد. و پيشانى بر زمين گذاشتن در مقابل قبر امامان(عليهم السلام) اگر براى شكرگزارى از خداوند باشد، اشكال ندارد و بوسيدن عتبه شريفه مستحب است و سجده نيست.

 

مستحبات و مكروهات سجده

مسأله 1173: در سجده چند چيز مستحب است: 1 - كسى كه ايستاده نماز مى خواند، بعد از آنكه سر از ركوع برداشت و كاملا ايستاد و كسى كه نشسته نماز مى خواند بعد از آنكه كاملا نشست، براى رفتن به سجده تكبير بگويد. 2 - موقعى كه مرد مى خواهد به سجده برود، اوّل دستها را و بعد زانوها را بر زمين بگذارد. 3- بينى را بر مهر يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است، بگذارد. 4 - در حال سجده، انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد، به طورى كه سر آنها رو به قبله باشد. 5 - در سجده دعا كند و از خدا حاجت بخواهد و اين دعا را بخواند: « يا خَيْرَ الْمَسْؤُلينَ وَ يا خَيْرَ الْمُعْطِينَ، اُرْزُقْني وَ ارْزُقْ عَيالي مِنْ فَضْلِكَ الواسِعِ فَاِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظِيم » يعنى: « اى بهترين كسى كه از او سؤال مى كنند و اى بهترين عطاكنندگان، به من و عيالم از فضل خودت روزى بده، پس به درستى كه تو داراى فضل بزرگى ». 6 - بعد از سجده بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد. 7 - بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت تكبير بگويد. 8 - بعد از سجده اوّل، بدنش كه آرام گرفت « أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّي وَ أتُوبُ إلَيْه » بگويد. 9 - سجده را طول بدهد. 10 - بعد از سجده در موقع نشستن، دستها را روى رانها بگذارد. 11 - براى رفتن به سجده دوم، در حال سكون بدن، « اللّهُ أكْبَر » بگويد. 12 - در سجده ها صلوات بفرستد. 13 - در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمين بردارد. 14 - مردها آرنجها را به زمين نچسبانند، بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند. و زنها، آرنجها را بر زمين بگذارند و اعضاى بدن را به يكديگر بچسبانند.

 

مسأله 1174: مكروه است براى برطرف كردن گرد و غبار، جاى سجده را فوت كند و اگر در اثر فوت كردن، دو حرف از دهان بيرون آيد، اگر متعمد باشد، نمازش باطل است.

 

سجده هاى واجب قرآن

مسأله 1175: در هريك از چهار سوره « النجم، العلق، السجّده و فصّلت » يك آيه سجده است كه در قرآن ها معيّن مى باشد، اگر انسان آن را بخواند و يا بشنود، بعد از تمام شدن آن آيه، بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد، هر وقت يادش آمد بايد سجده نمايد.

 

مسأله 1176: در صورتى كه تمام آيه خوانده شود سجده واجب مى گردد، امّا اگر قسمتى از آن را بخواند لازم نيست سجده كند.

 

مسأله 1177: اگر انسان موقعى كه آيه سجده را مى خواند از ديگرى نيز قبل از سجده كردن بشنود، بنابر احتياط مستحب دو سجده نمايد ولى اگر بعد از سجده باز آيه را بخواند يا بشنود لازم است كه دوباره سجده كند.

 

مسأله 1178: در غير نماز، اگر در حال سجده، آيه سجده را بخواند و يا بشنود بنابر احتياط واجب سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.

 

مسأله 1179: كسى كه اين آيات را بنويسد، يا مشاهده كند و يا در نظر بياورد، سجده بر او واجب نيست.

 

مسأله 1180: اگر انسان از بچّه غير مميّز كه خوب و بد را نمى فهمد و يا از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد، آيه سجده را بشنود، بنابر احتياط واجب سجده كند و همچنين است اگر از ضبط صوت و راديو و مانند آنها، آيه سجده را بشنود.

 

مسأله 1181: در سجده هاى واجب قرآن، بايد جاى انسان غصبى نباشد و بهتر است جاى پيشانى او، از جاى زانوها و سر انگشتان بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد.

 

مسأله 1182: در سجده هاى واجب قرآن، لازم نيست با وضو، غسل، رو به قبله باشد، يا عورت خود را بپوشاند و يا بدن و جاى پيشانى او پاك باشد و همچنين چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط مى باشد، در لباس او شرط نيست، امّا اگر لباس يا مكان او غصبى است، چنانچه سجده كردن، تصرّف در آن لباس يا مكان باشد، بنابر احتياط سجده باطل است.

تشهّد 

 

مسأله 1183: بنابر احتياط مستحب در سجده واجب قرآن، پيشانى را بر مهر يا چيز ديگرى كه سجده بر آن صحيح است گذاشته و جاهاى ديگر بدن را به دستورى كه در سجده نماز « مسأله 1127 » گفته شد، بر زمين بگذارد.

 

مسأله 1184: هرگاه در سجده واجب قرآن، پيشانى را به قصد سجده، بر زمين بگذارد اگرچه ذكر نگويد، كافى است و گفتن ذكر، مستحب است و بهتر است بگويد: « لا إلهَ إلاّ اللّهُ حَقّاً حَقّاً، لا إلهَ إلاّ اللّهُ ايماناً وَ تَصْديقاً، لا إلهَ إلاّ اللّهُ عُبودِيَّةً وَ رِقّاً، سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً، بَلْ أنَا عَبْدٌ ذَليلٌ ضَعيفٌ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ ».

 

7 - تشهّد

مسأله 1185: در ركعت دومِ تمام نمازهاى واجب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر، عصر و عشا، بايد انسان بعد از سجده دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن « تشهّد » بخواند، يعنى بگويد: « أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد » و بنابر احتياط واجب به همين كيفيّت بگويد.

 

مسأله 1186: كلمات تشهّد، بايد به عربى صحيح و به طورى كه معمول است، پشت سر هم گفته شود.

 

مسأله 1187: اگر تشهّد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع، يادش بيايد كه تشهّد را نخوانده، بايد بنشيند و تشهّد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود، بخواند و نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب، بايد بعد از نماز براى ايستادن بى جا، دو سجده سهو بجا آورد. و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز بلافاصله تشهّد را قضا نمايد و براى تشهّد فراموش شده، دو سجده سهو بجا آورد.

 

مسأله 1188: مستحب است در حال تشهّد، بر ران چپ بنشيند، روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد و پيش از تشهّد بگويد: « اَلْحَمْدُ لِلّهِ » يا: « بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ خَيْرُ الأسْماءِ لِلّهِ » و نيز مستحب است، دستها را بر رانها بگذارد، انگشتها را به يكديگر بچسباند، به دامان خود نگاه كند و بعد از تمام شدن تشهّد، بگويد: « وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَه ».

 

مسأله 1189: مستحب است زنها، در وقت خواندن تشهّد، رانها را به هم بچسبانند.

 

8 - سلام نماز

مسأله 1190: بعد از تشهّد ركعت آخر نماز، در حالى كه نشسته و بدن آرام است، چنين بگويد: « اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحينَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُه ».

 

مسأله 1191: در سلام نماز، گفتن: « اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ » مستحب است، ولى بعد از آن بايد بگويد: « اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ » و بنابر احتياط مستحب: « وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ » را هم بگويد. يا بگويد: « السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحينَ » ولى اگر اين سلام را بگويد بنابر احتياط مستحب بعد از آن « اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ » را نيز بگويد.

 

مسأله 1192: اگر سلام نماز را فراموش كند و هنگامى يادش بيايد كه صورت نماز، به هم نخورده و كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند، مانند پشت به قبله كردن انجام نداده باشد، بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است.

 

مسأله 1193: اگر سلام نماز را فراموش كند و هنگامى يادش بيايد كه صورت نماز به هم خورده است، بنابر احتياط واجب سجده سهو بجا آورد و بنابر احتياط مستحب، نمازش را هم اِعاده كند.

 

9 - ترتيب

مسأله 1194: اگر عمداً ترتيب نماز را برهم زند، مثلا سوره را پيش از حمد بخواند، يا سجود را پيش از ركوع بجا آورد، نمازش باطل مى شود.

 

مسأله 1195: اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلا پيش از ركوع، دو سجده نمايد، نماز باطل است.

 

مسأله 1196: اگر ركنى را فراموش كند و چيزى كه بعد از آن است و ركن نيست بجا آورد، مثلا پيش از دو سجده، تشهّد بخواند، بايد ركن را بجا آورد و آنچه اشتباهاً پيش از آن خوانده، دوبار بخواند.

 

مسأله 1197: اگر چيزى كه ركن نيست، فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلا حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1198: اگر چيزى كه ركن نيست، فراموش كند و عمل بعدى را كه ركن نيست بجا آورد، مثلا حمد را فراموش كند و سوره بخواند، چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد، مثلا در ركوع يادش بيايد كه حمد را نخوانده، بايد بگذرد و نماز او صحيح است و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آنچه را فراموش كرده بجا آورد و بعد از آن، چيزى را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.

 

مسأله 1199: اگر سجده اوّل را به خيال اينكه سجده دوّم است، يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اوّل است، بجا آورد نماز صحيح است و سجده اوّل، سجده اوّل و سجده دوم او، سجده دوم حساب مى شود.

 

10 - موالات

مسأله 1200: انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى كارهاى نماز، مانند ركوع، سجود و تشهّد را پشت سر هم بجا آورد و چيزهايى را كه در نماز مى خواند، پشت سرهم بخواند و اگر به اندازه اى بين آن فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل است.

 

مسأله 1201: اگر در نماز سهواً بين حرفها يا كلمات، فاصله بيندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بين برود، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آن حرفها يا كلمات را، به طور معمولى بخواند و اگر مشغول ركن بعد شده باشد، نمازش صحيح است.

 

مسأله 1202: طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را به هم نمى زند.

 

قنوت

مسأله 1203: در تمام نمازهاى واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوم، مستحب است قنوت بخواند، بلكه در نمازهاى واجب، بنابر احتياط مستحب آن را ترك نكند و در نماز « وتر » با آنكه يك ركعت مى باشد خواندن قنوت مستحب است. و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد. و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت و در ركعت دوم چهارم قنوت دارد و بنابر احتياط قنوتهاى نماز عيد فطر و قربان را ترك نكند.

 

مسأله 1204: مستحب است در قنوت، دستها را مقابل صورت، كف آنها را، رو به آسمان و پهلوى هم نگه دارد و غير از شست، انگشتهاى ديگر را بچسباند و به كف دست نگاه كند.

 

مسأله 1205: در قنوت هر ذكرى بگويد كافى است، اگرچه يك « سُبْحانَ اللّهِ » باشد و بهتر است بگويد: « لا إلهَ إلاّ اللّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ العَلِيُّ الْعَظيمُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الأرْضِينَ السَّبْعِ، وَ ما فِيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ».

 

مسأله 1206: مستحب است انسان، قنوت را بلند بخواند، ولى براى كسى كه نماز را با جماعت مى خواند اگر امام جماعت، صداى او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نيست.

 

مسأله 1207: اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش كند و پيش از خَم شدن به اندازه ركوع، يادش بيايد مستحب است بايستد و بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد، مستحب است بعد از ركوع آن را قضا نمايد و اگر در سجده يادش بيايد، مستحب است بعد از سلام نماز، آن را قضا نمايد.