صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
مسائل متفرقه وضو
موضوع: کتب استفتائی

 

مسائل متفرقه وضو

 

مسأله 341: كسى كه در كارهاى وضو و شرايط آن، مانند پاك بودن آب و غصبى نبودن آن شك مى كند، بايد به شك خود اعتنا نكند.

 

مسأله 342: اگر شك كند وضوى او باطل شده يا نه، بنا مى گذارد كه وضوى او باقى است، ولى اگر بعد از بول استبراء نكرده و وضو گرفته باشد و بعد از وضو رطوبتى، از او بيرون آيد كه نداند بول است يا چيز ديگر، وضوى او باطل است.

 

مسأله 343: كسى كه شك دارد، وضو گرفته يا نه بايد وضو بگيرد.

 

مسأله 344: كسى كه مى داند وضو گرفته و حَدَثى نيز از او سر زده، مثلا بول كرده، اگر نداند كدام جلوتر بوده، چنانچه پيش از نماز است بايد وضو بگيرد و اگر در بين نماز است بايد نماز را بشكند و وضو بگيرد و اگر بعد از نماز است، نمازى كه خوانده صحيح است و براى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد.

 

مسأله 345: اگر بعد از وضو يا در بين آن، يقين كند كه بعضى جاها را نشسته يا مسح نكرده است، چنانچه رطوبت جاهايى كه پيش از آن است خشك شده، بايد دوباره وضو بگيرد و اگر خشك نشده، بايد جايى را كه فراموش كرده و آنچه بعد از آن است بشويد يا مسح كند. و همچنين اگر در بين وضو، در شستن يا مسح كردن جايى شك كند، واجب است به همين دستور عمل نمايد.

 

مسأله 346: اگر در بين نماز شك كند وضو گرفته يا نه، نماز او باطل است و بايد وضو بگيرد سپس نماز را بخواند.

 

مسأله 347: اگر بعد از نماز شك كند وضو گرفته يا نه، نماز او صحيح است، ولى بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.

 

مسأله 348: اگر بعد از نماز شك كند قبل از نماز، وضوى او باطل شده يا بعد از نماز، نمازى كه خوانده صحيح است.

 

مسأله 349: اگر انسان مرضى دارد كه بول او قطره قطره مى ريزد، يا نمى تواند از بيرون آمدن غايط خوددارى كند، چنانچه يقين دارد كه از اوّل وقت نماز، تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن، مهلت پيدا مى كند، بايد نماز را در وقتى كه مهلت پيدا مى كند بخواند و اگر مهلت او به مقدار كارهاى واجب نماز است، بايد فقط كارهاى واجب نماز را بجا آورد و كارهاى مستحب آن، مانند اذان، اقامه و قنوت را ترك نمايد.

 

مسأله 350: اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمى كند و در بين نماز چند دفعه، بول يا غايط از او خارج مى شود، كه اگر بخواهد بعد از هر دفعه وضو بگيرد، سخت نيست، بايد ظرف آبى پهلوى خود بگذارد و هر وقت بول يا غايط از او خارج شد، فوراً وضو بگيرد و بقيه نماز را بخواند، و بنابر احتياط مستحب همان نماز را دوباره با يك وضو بخواند و اگر در بين اين نماز، وضوى او باطل شد اعتنا نكند.

 

مسأله 351: كسى كه بول يا غايط طورى پى درپى از او خارج مى شود كه وضو گرفتن بعد از هر دفعه براى او سخت است، بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد.

 

مسأله 352: كسى كه بول يا غايط پى درپى از او خارج مى شود، بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد و فوراً مشغول نماز شود، ولى براى بجا آوردن سجده، تشهّد فراموش شده و نماز احتياط كه بايد بعد از نماز انجام داد، در صورتى كه آنها را بعد از نماز فوراً بجا بياورد، وضو گرفتن لازم نيست، امّا احتياط در خصوص نماز احتياطى ترك نشود.

 

مسأله 353: كسى كه بول او قطره قطره مى ريزد بايد براى نماز به وسيله كيسه اى كه در آن، پنبه يا چيز ديگرى است كه از رسيدن بول، به جاهاى ديگر جلوگيرى مى كند، خود را حفظ نمايد. و بنابر احتياط واجب پيش از هر نماز، مخرج بول، و كيسه را كه نجس شده آب بكشد. و نيز كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن غايط خوددارى كند، چنانچه ممكن باشد بايد در حال نماز از رسيدن غايط به جاهاى ديگر جلوگيرى نمايد. و بنابر احتياط واجب اگر مشقّت ندارد، براى هر نماز مخرج غايط را آب بكشد.

 

مسأله 354: كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند در صورتى كه ممكن باشد، بايد به مقدار نماز از خارج شدن بول و غايط جلوگيرى نمايد، اگرچه خرج داشته باشد، بلكه اگر بيمارى او به آسانى معالجه شود، بنابر احتياط خود را معالجه نمايد.

 

مسأله 355: كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند بعد از آنكه بيمارى او خوب شد، لازم نيست نمازهايى را كه در وقت بيمارى طبق وظيفه اش خوانده قضا نمايد، ولى اگر در بين وقت نماز بيمارى او خوب شود، بنابر احوط اولى نمازى را كه در آن وقت خوانده دوباره بخواند.

 

مسأله 356: اگر مرضى دارد كه نمى تواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند، بايد به وظيفه كسانى كه نمى توانند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كنند، عمل نمايد.

 

چيزهايى كه بايد براى آنها وضو گرفت

مسأله 357: براى پنج چيز، وضو گرفتن واجب است، اوّل: براى نمازهاى واجب، غير از نماز ميّت. دوم: براى سجده و تشهّد فراموش شده، اگر بين آن و بين نماز حَدَثى از او سر زده باشد مثلا بول كند، ولى براى سجده سهو واجب نيست وضو بگيرد، امّا اگر به نيّت رجاء بگيرد خوب است. سوم: براى طواف واجب خانه كعبه. چهارم: اگر نذر يا عهد كرده و يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد. پنجم: اگر بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند.

 

مسأله 358: براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده يا بيرون آوردن آن، از مستراح و مانند آن، در صورتى كه مجبور باشد دست يا جاى ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند، بايد وضو بگيرد ولى چنانچه معطّل شدن به مقدار وضو، بى احترامى به قرآن است، بايد بدون اينكه وضو بگيرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بيرون آورد، يا اگر نجس شده آب بكشد.

 

مسأله 359: مَس نمودن خط قرآن، يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن، براى كسى كه وضو ندارد حرام است و بنابر احتياط واجب موى خود را نيز به خط قرآن نرساند، مگر آنكه بلند باشد، ولى اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگرى ترجمه كنند، مسّ آن بدون وضو اشكال ندارد.

 

مسأله 360: جلوگيرى بچّه و ديوانه از مَسّ خط قرآن واجب نيست، ولى اگر بى احترامى به قرآن باشد، بايد از آنان جلوگيرى شود.

 

مسأله 361: كسى كه وضو ندارد، حرام است اسم خداى متعال را، به هر زبانى نوشته شده باشد، مس نمايد. و بنابر احتياط واجب اسم مبارك پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و ائمه معصومين(عليهم السلام) و حضرت زهرا(عليها السلام) را نيز مَس ننمايد.

 

مسأله 362: اگر پيش از وقت نماز به قصد اينكه با طهارت باشد، وضو بگيرد صحيح است و نزديك وقت نماز نيز اگر به قصد مهيّا بودن براى نماز وضو بگيرد اشكال ندارد.

 

مسأله 363: كسى كه يقين دارد وقت داخل شده، اگر نيّت وضوى واجب كند و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده، وضوى او اگر به صورت تقييد نباشد، صحيح است وگرنه باطل مى باشد.

 

مسأله 364: مستحب است انسان براى نماز ميّت، زيارت اهل قبور، رفتن به مسجد و حرم امامان(عليهم السلام) وضو بگيرد. و همچنين براى همراه داشتن قرآن، خواندن آن، نوشتن آن، مَسّ حاشيه آن و براى خوابيدن، وضو گرفتن مستحب است و نيز مستحب است كسى كه وضو دارد دوباره وضو بگيرد.

 

مسأله 365: اگر براى يكى از اين كارهاى مستحب وضو بگيرد، هر كارى را كه بايد با وضو باشد مى تواند بجا آورد، مثلا مى تواند با آن وضو، نماز بخواند.

 

چيزهايى كه وضو را باطل مى كند

مسأله 366: هفت چيز وضو را باطل مى كند، اوّل: بول. دوم: غايط. سوم: باد معده و روده كه از مخرج غايط خارج مى شود. چهارم: خوابى كه بر اثر آن چشم نبيند و گوش نشنود، ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمى شود. پنجم: چيزهايى كه عقل را از بين مى برد مانند ديوانگى، مستى و بيهوشى. ششم: استحاضه زنانه كه بعد بيان مى شود. هفتم: كارى كه براى آن بايد غسل كرد، مانند جنابت.

 

مسأله 367: اگر بعد از وضو شك كند چيزى از مبطلات وضو پيش آمده يا نه، بنابر عدم بگذارد و وضويش صحيح است.

 

مسأله 368: اگر از مخرج بول يا غايط خون بيرون آيد، وضو را باطل نمى كند، مگر اينكه يقين كند همراه با بول يا غايط بوده است.

 

وضوى جبيره

مسأله 369: چيزى كه با آن زخم و شكستگى را مى بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند « جبيره » ناميده مى شود.

 

مسأله 370: اگر در يكى از جاهاى وضو، زخم يا دُمَل و يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.

 

مسأله 371: اگر زخم يا دمل و يا شكستگى، در صورت و دستهاست و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، چنانچه كشيدن دست تَر بر آن، ضرر ندارد، بنابر احتياط واجب دست تَر، بر آن بكشد و اگر اين مقدار نيز ضرر دارد، يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب، پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تَر روى آن بكشد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست، بايد اطراف زخم را بشويد و بنابر احتياط مستحب تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 372: اگر زخم يا دمل و يا شكستگى، در جلوى سر يا روى پاهاست و روى آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد مسح لازم نيست، ولى بنابر احتياط بايد بعد از وضو تيمّم نمايد.

 

مسأله 373: اگر روى دمل يا زخم و يا شكستگى بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد باز كند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها.

 

مسأله 374: اگر زخم يا دمل و يا شكستگى، در صورت يا دستها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب روى آن ضرر دارد و كشيدن دست تر، ضرر ندارد بايد دست تَر روى آن بكشد و بنابر احتياط مستحب سپس پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را نيز دست تَر بكشد.

 

مسأله 375: اگر نمى شود روى زخم را باز كرد، ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاك است و رسانيدن آب به زخم ممكن است و ضرر ندارد، بايد آب را بر روى زخم برساند. و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و هنگام وضو آب را به زخم برساند. و در صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، يا رساندن آب به روى زخم ممكن نيست و يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاك است، روى آن را مسح كند، امّا اگر جبيره نجس است، يا نمى شود روى آن دست تَر كشيد، مثلا دوايى است كه به دست مى چسبد، پارچه پاكى را روى آن بگذارد و دست تَر روى آن بكشد. و اگر اين نيز ممكن نباشد، بنابر احتياط واجب وضو بگيرد و تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 376: اگر جبيره تمام صورت، يا تمام يكى از دستها و يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيره اى بگيرد. و بنابر احتياط مستحب تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 377: اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، بنابر احتياط واجب، بايد وضوى جبيره اى بگيرد و تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 378: كسى كه در كف دست و انگشتها، جبيره دارد و در موقع وضو دست تَر روى آن كشيده است، بايد سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.

 

مسأله 379: اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته، ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى كه باز است، روى پا را و جايى كه جبيره است، روى جبيره را مسح كند.

 

مسأله 380: اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند و در جاهايى كه جبيره است، بايد به دستور جبيره عمل نمايد.

 

مسأله 381: اگر جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنابر احتياط واجب تيمّم نيز بنمايد. و اگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستهاست، اطراف آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاهاست اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.

 

مسأله 382: اگر در جاى وضو زخم، جراحت و شكستگى نيست ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمّم كند و بنابر احتياط مستحب وضوى جبيره اى نيز بگيرد.

 

مسأله 383: اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمى تواند آن را آب بكشد يا آب براى آن ضرر دارد، بايد به روش جبيره عمل كند.

 

مسأله 384: اگر در جاى وضو يا غسل، چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدرى مشقّت دارد كه نمى شود تحمّل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنابر احتياط مستحب تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 385: غسل جبيره اى مانند وضوى جبيره اى است، ولى بنابر احتياط واجب آن را ترتيبى بجا آورد، هرچند بتواند غسل ارتماسى را با شرايطى كه از جمله پاك بودن عضو و ضرر نداشتن آب از براى اوست، انجام دهد. و امّا اگر نتواند شرايط غسل ارتماسى را فراهم كند، غسل ترتيبى لازم است.

 

مسأله 386: كسى كه وظيفه او تيمّم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمّم او زخم يا دمل و يا شكستگى باشد، بايد مانند وضوى جبيره، تيمّم جبيره اى بنمايد.

 

مسأله 387: كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند، چنانچه بداند تا آخر وقت، عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، ولى اگر اميد دارد تا آخر وقت عذر او بر طرف شود، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند و اگر عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى بجا آورد.

غسلهاى واجب 

 

مسأله 388: اگر انسان براى مرضى كه در چشم اوست روى چشم خود را بچسباند، بايد وضو و غسل را جبيره اى انجام دهد و بنابر احتياط مستحب تيمّم نيز بنمايد.

 

مسأله 389: كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمّم است يا وضوى جبيره اى، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.

 

مسأله 390: نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده، صحيح است و لازم نيست دوباره بخواند، ولى بعد از آنكه عذرش بر طرف شد، براى نمازهاى بعدى بنابر احتياط واجب، بايد وضو بگيرد، يعنى نمى تواند به وضوى قبلى اكتفا كند.