صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام غصب
موضوع: کتب استفتائی

 

احكام غصب

«غصب» آن است كه انسان از روى ظلم، بر مال يا حقّ كسى مسلّط شود و اين، يكى ازگناهان بزرگ است كه اگر كسى انجام دهد، در قيامت به عذاب سخت، گرفتارمىشود. از پيامبر اكرم 9 روايت شده كه فرمودند: «هر كس يك وجب زمين ازديگرى غصب كند، در قيامت، آن زمين را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او مىاندازند».

(مسئله  ) اگر انسان نگذارد مردم از مسجد، مدرسه، پل و جاهاى ديگرى كه براى عموم ساخته شده استفاده كنند، حقّ آنان را غصب نموده؛ همچنين است اگر جايى را در مسجد كه قبلا ديگرى در آنجا نشسته بوده، تصرّف كند.

(مسئله  ) چيزى را كه انسان نزد طلبكار گرو مىگذارد، بايد نزد او بماند كه اگر طلب او را نپردازد، طلب خود را از آن به دست آورد، پس اگر قبل از آنكه طلب او را پرداخت كند آن چيز را از او بگيرد، حقّ او را غصب كرده است.

(مسئله  ) مالى را كه نزد طلبكار گرو گذاشتهاند اگر ديگرى غصب كند، صاحب مال و طلبكار مىتوانند چيزى را كه غصب كرده از او مطالبه نمايند و چنانچه آن چيز را از او بگيرند، باز هم در گرو است و اگر آن چيز از بين برود و عوض آن را بگيرند، آن عوض هم مثل خود آن چيز، گرو مىباشد.

(مسئله  ) اگر انسان چيزى را غصب كند، بايد به صاحبش برگرداند و اگر آن چيز از بين برود، بايد عوض آن را به او بدهد.

(مسئله  ) اگر انسان از چيزى كه غصب كرده منفعتى به دست آورد، مثلا از گوسفندى كه غصب كرده برّهاى به دنيا آيد، آن منفعت متعلّق به صاحب مال است؛ همچنين اگر چيزى را كه داراى منفعت است غصب نمايد، مثلا خانهاى را غصب كند، هر چند از آن استفادهاى نبرد، بايد اجاره آن را بپردازد.

(مسئله  ) اگر از بچه يا ديوانه چيزى را غصب كند، بايد آن را به ولىّ او بدهد و اگر از بين رفته، بايد عوض آن را بدهد.

(مسئله  ) هرگاه دو نفر با هم چيزى را غصب كنند، اگرچه هر يك به تنهايى مىتوانسته آن را غصب نمايد، هر كدام آنان به نسبت استيلايى كه پيدا كرده ضامن آن است.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده با چيز ديگرى مخلوط كند، مثلا گندمى را كه غصب كرده با جو مخلوط نمايد، چنانچه جدا كردن آنها ممكن است، اگرچه زحمت داشته باشد، بايد جدا كند و به صاحبش برگرداند.

(مسئله  ) اگر ظرف طلا و نقره يا چيز ديگرى را كه نگاه داشتن آن، جايز است،غصب كند و خراب نمايد، بايد آن را با مزد ساختش به صاحب آن بدهدودرصورتى كه مزد ساخت آن كمتر از تفاوت ساخته و نساخته باشد، بايد تفاوت قيمت را بپردازد، و چنانچه براى اينكه مزد ساخت ندهد، بگويد آن رامثل اول مىسازم، مالك مجبور نيست قبول نمايد؛ همچنين مالك نمىتوانداورا مجبور كند كه آن را مثل اول بسازد. مگر اينكه ساختن آن براى غاصب آسان باشد كه در اين صورت مالك مىتواند او را مجبور نمايد او هم بايد قبول نمايد.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده چنان تغيير دهد كه از اول بهتر شود، مثلا طلايى را كه غصب كرده، گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگويد آن را به همين صورت تحويل بده، بايد به او بدهد و نمىتواند براى زحمتى كه كشيده مزد بگيرد بلكه بدون اجازه مالك حق ندارد آن را به صورت اول درآورد؛ و اگر بدون اجازه مالك، آن چيز را به صورت اولش در آورد، بايد مزد ساخت آن را هم به صاحبش بدهد و در صورتى كه مزد ساخت آن كمتر از تفاوت ساخته و نساخته باشد، بايد تفاوت قيمت را هم بپردازد.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده چنان تغيير دهد كه از اولش بهتر شود و مالك بگويد بايد آن را به صورت اول در آورى، و چنانچه وى از اين كار هدفى داشته باشد، واجب است آن را به صورت اولش درآورد، و چنانچه قيمت آن به واسطه تغيير دادن از اولش كمتر شود، بايد تفاوت آن را به صاحبش بپردازد، پس طلايى را كه غصب كرده اگر گوشواره بسازد و صاحب آن بگويد بايد به صورت اولش درآورى، در صورتى كه بعد از آب كردن، قيمت آن نسبت به قبل از ساخت كمتر شود، بايد تفاوت آن را بپردازد.

(مسئله  ) اگر كسى در زمينى كه غصب كرده، زراعت كند يا درخت بكارد، زراعت و درخت و ميوه آن، مال خود اوست و چنانچه صاحب زمين راضى نباشد كه زراعت و درخت در زمين بماند، غاصب بايد فورآ زراعت يا درخت خود را (اگرچه ضرر نمايد) از زمين بكند، و نيز بايد اجاره زمين را در مدتى كه زراعت و درخت در آن بوده، به صاحب زمين بپردازد و خرابىهايى را كه در زمين پيدا شده، درست كند؛ مثلا جاى درختها را پُر نمايد؛ و اگر به واسطه اينها قيمت زمين از اولش كمتر شود، بايد تفاوت آن را هم بپردازد و نمىتواند صاحب زمين را مجبور كند كه زمين را به او بفروشد، يا اجاره دهد، صاحب زمين نيز نمىتواند غاصب را مجبور كند كه درخت يا زراعت را به او بفروشد.

(مسئله  ) اگر صاحب زمين راضى شود كه زراعت و درخت در زمين او بماند،كسى كه آن را غصب كرده، لازم نيست درخت و زراعت را بكند؛ ولى بايد اجاره آن زمين را از وقتى كه غصب كرده تا وقتى كه صاحب زمين راضى شده است، بپردازد.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده از بين برود، در صورتى كه مثل گاو و گوسفند باشد كه قيمت اجزاى آن با هم تفاوت دارد، مثلا گوشت و پوست و ساير اجزاى آن قيمت متفاوت دارد، بايد قيمت آن را بپردازد و چنانچه قيمت بازار آن فرق كرده باشد، در صورتى كه مالك براى تجارت خريده باشد بايد بالاترين قيمت از روزى كه غصب كرده تا روز تلف را پرداخت نمايد و اگر مالك براى تجارت نخريده، بايد قيمت روزى را كه تلف كرده، بپردازد.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده و از بين رفته، مانند گندم و جو باشد كه قيمت اجزايش با هم فرق ندارد، بايد مثل همان چيزى را كه غصب كرده بدهد؛ ولى چيزى را كه مىدهد بايد خصوصيّاتش مثل همان مال غصب شده باشد.

(مسئله  ) اگر چيزى راكه مثل گوسفند قيمت اجزاى آن با هم فرق دارد غصب نمايد و از بين برود، چنانچه قيمت بازار آن فرق نكرده باشد ولى در مدتى كه نزد او بوده رشد نمايد، مثلا گوسفند چاق شده باشد، بايد قيمت چاقى آن را هم حساب كند و بپردازد.

(مسئله  ) اگر چيزى را كه غصب كرده ديگرى از او غصب نمايد و از بين برود، مالك مىتواند عوض آن را از هر كدام آنان بگيرد، و اگر از اولى بگيرد، اولى مىتواند از دومى مطالبه كند، ولى اگر دومى به اولى برگردانده و نزد او از بين رفته، نمىتواند از او مطالبه كند.

(مسئله  ) اگر يكى از شرايط صحّت معامله در چيزى كه خريد و فروش مىكنندموجود نباشد، مثلاً چيزى را كه بايد با وزن خريد و فروش كنند، بدون وزن معامله نمايند، معامله باطل است؛ و چنانچه فروشنده و خريدار با قطع نظر از معامله راضى باشند در مال يكديگر تصرّف نمايند، اشكال ندارد، وگرنه چيزى را كه گرفتهاند مثل مال غصبى است و بايد آن را به يكديگر برگردانند؛ و چنانچه مال هر يك در دست ديگرى از بين برود، در صورتى كه يكى از شرايط عقد و يا عوضين موجود نباشد چه بدانند معامله باطل بوده است يا ندانند، ضمان به مثل يا قيمت ندارند و اگر يكى از شرايط متعاملين مثل بلوغ و عقل موجود نباشد در صورتى كه بداند معامله باطل است، بايد عوض آن را بپردازد.

(مسئله  ) هرگاه مالى را از فروشنده بگيرد كه آن را ببيند يا مدتى نزد خود نگه دارد تا اگر پسنديد بخرد، در صورتى كه آن مال از بين برود، در صورتى كه با رضايت از مالك گرفته و يا نگهداشته و در نگهدارى آن كوتاهى نكرده باشد، لازم نيست عوض آن را به صاحبش بپردازد.