صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
نماز
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

نماز

(161)

 

(162)

 





قبله

سؤال 1 : گاهى وارد جايى مى‏شويم و جهتى را به عنوان قبله به ما نشان مى‏دهند؛ ولى خودمان جهت قبله را غير از آن جهتى كه با ما نشان داده‏اند، تشخيص مى‏دهيم. در اين موقع، كدام يك را ترجيح دهيم؟

پاسخ : اگر يقين يا اطمينان به جهت قبله پيدا كرديد، به يقين و اطمينان خودتان عمل كنيد، وگرنه اگر بيّنه بر خلاف اجتهاد شما باشد، چنانچه آن بيّنه، اِخبار از حس باشد، بر اجتهاد شما مقدّم است، وگرنه اقوى عمل به مقتضاى اجتهاد است و در هر صورت تكرار نماز وجهى ندارد.

سؤال 2 : گاهى تعيين قبله توسط نمازگزار، موافق با جهت قبله در محراب‏ها و قبرهاى آن منطقه نيست. آيا نمازگزار، مى‏تواند به طرف قبله‏اى كه خودش تعيين كرده، نماز بخواند؟

پاسخ : ظاهر اين است كه عمل به اجتهاد خودش كافى است؛ چون دليلى بر حجيّت امور ذكر شده در سؤال، جز سيره نيست و سيره از شمول اين صورت قاصر است.

سؤال 3 : اگر مكلّف، در حال خواندن نماز گمان پيدا كند كه قبله در جهتى غير از آن جهتى است كه به سوى آن نماز مى‏خواند، آيا مى‏تواند جهت خود را به سوى طرفى كه گمان پيدا كرده، تغيير دهد؟

(163)

 
پاسخ : بايد جهت خود را به آن طرفى كه ظن پيدا كرده، تغيير دهد، مگر اين كه به مقتضاى ظنّ فعلى او جهت اولى، پشت به قبله و يا به طرف راست و يا چپ قبله باشد كه در آن صورت، بايد نماز را اعاده كند.

سؤال 4 : شغل كسى تجارت به وسيله كشتى است و گاهى كشتى به مدت طولانى (مثلاً يك هفته) توقّفى ندارد و به ساحل نمى‏رسد. با توجه به اين كه اين شخص مى‏تواند به شغل ديگرى بپردازد، آيا ترك اين شغل بر او واجب است يا مى‏تواند نماز را بدون رو به قبله بودن، در كشتى بخواند. البته در طول مسير، هميشه مى‏تواند جهت قبله را تشخيص دهد؟

پاسخ : بايد در زمانى كه حركت كشتى به طور مستقيم است و مى‏توان نماز را رو به قبله خواند، در آن حال، نماز را رو به قبله بخواند.

پوشش بدن در نماز

سؤال 5 : اگر دختر غير بالغ بخواهد نماز را به طور صحيح بخواند، آيا رعايت مقدار پوششِ لازم در نماز، براى او هم لازم است؟

پاسخ : پوشاندن سر و گردن براى دختر غير بالغ لازم نيست؛ ولى بقيه بدنش را بپوشاند.

سؤال 6 : تكليف بيمارانى كه دچار سوختگى بدن شده و براى انجام نماز، قادر به پوشاندن قسمت‏هايى از بدن كه پوشاندن آنها واجب است، نمى‏باشند، چيست؟

پاسخ : در فرض سؤال، اگر استفاده كردن از ساتر به هيچ صورتى ممكن نيست، همان گونه بدون ساتر و طبق دستورى كه براى نماز برهنگان در رساله توضيح المسائل آمده است، نماز بخوانند و اشكالى ندارد.

سؤال 7 : بعضى از زنان، نماز را با چادر سفيد مى‏خوانند. اگر چادرشان نازك باشد

(164)

 
و بدن از زير آن نمايان شود (اعم از اين كه نامحرم حضور داشته باشد يا خير)، چه حكمى دارد؟

پاسخ : چنانچه خودِ بدن از زير چادر نمايان باشد، براى نماز اشكال دارد، هر چند بيننده‏اى نباشد.

سؤال 8 : وظيفه زنى كه در هنگام نماز، مرد اجنبى به او نظر به ريبه مى‏كند، چيست؟

پاسخ : اگر مرد اجنبى به وجه و كفّين زنى كه در حال نماز است، نظر به ريبه كند، بنابر احتياط بر زن واجب است آنها را بپوشاند؛ ولى اين احتياط به جهت نماز نيست. بنا بر اين اگر خودش را فقط به اندازه پوششى كه در نماز لازم است، بپوشاند، نمازش باطل نمى‏شود.

شرايط پوشش نمازگزار

سؤال 9 : يك نفر دو لباس دارد كه مى‏داند نماز با يكى از آنها صحيح است و با يكى ديگر صحيح نيست، مثل اين كه غصبى است يا از جنس ابريشم و طلا است يا از اجزاى حيوان حرام گوشت تهيه شده است يا نجس است. در اين حالت، اگر نتواند دو لباس را از يكديگر تشخيص دهد، چه طور نماز بخواند؟

پاسخ : اگر علم دارد كه يكى از دو لباس، ابريشمى و يا طلا باف و يا غصبى است و يكى ديگر، لباسى است كه نماز در آن صحيح است، در اين صورت بايد عريان نماز بخواند و اگر علم دارد كه يكى از دو لباس، متنجّس و يا از اجزاى حيوان حرام گوشت است و يكى ديگر، لباسى است كه نماز در آن صحيح است، در اين صورت، در هر دو لباس، به طور جداگانه نماز بخواند؛ يعنى دو نماز خوانده شود و اگر وقت تنگ باشد، به قدرى كه فقط براى يك نماز وقت داشته باشد، عريان نماز بخواند و بنا بر احتياط بعدا نمازش را قضا نمايد.

(165)

 
پاك بودن لباس

سؤال 10 : آيا نماز خواندن در لباس تطهير شده با آب غصبى يا با آبى كه از پول حرام تهيه شده، صحيح است يا باطل؟

پاسخ : در فرض سؤال، اگر بعد از خشك شدن لباس نماز بخواند، اشكالى ندارد و اگر در حال رطوبتِ لباس نماز بخواند، ظاهر اين است كه باز هم نماز، صحيح است؛ ولى بهتر است كه تا خشك شدن لباس، نماز در آن لباس را ترك كند.

سؤال 11 : كسى كه چندين لباس دارد و تعدادى از آنها نجس شده و نمى‏داند كه كدام يك از آنهاست، آيا براى نماز، بايد تمام آنها را آب بكشد و با يكى از آنها نماز بخواند يا اين كه با تكرار نماز در اين لباس‏ها وظيفه‏اش را انجام داده است؟ و در صورت دوم، بايد چند نماز بخواند تا به تكليفش عمل كرده باشد؟

پاسخ : در فرض سؤال، بهتر است يكى از لباس‏ها را بشويد و با آن نماز بخواند، اگر چه مى‏تواند نماز را در لباس‏هاى مختلف تكرار كند، تا اندازه‏اى كه بداند يكى از نمازها در لباس پاك خوانده شده است.

سؤال 12 : آيا نماز در لباس‏هاى معطّر به عطرهاى امروزى كه محتوى الكل است، صحيح است؟

پاسخ : اشكالى ندارد، مگر آن كه علم به نجاست داشته باشد.

نماز بدون طهارت بدن و لباس

سؤال 13 : آيا با خون هموروئيد (بواسير) داخلى يا خارجى، مى‏توان نماز خواند؟

پاسخ : خون بواسير خارجى اشكال ندارد؛ ولى خون بواسير داخلى، اگر به لباس يا ظاهر بدن سرايت كند، محلّ اشكال است.

سؤال 14 : بيمارى كه هموروئيد (بواسير) عمل كرده و يا آلت تناسلى وى دچار

(166)

 
سوختگى شده و يا به دليل ديگرى نمى‏تواند طهارت بگيرد.

    الف. براى نماز چه تكليفى دارد؟

پاسخ : در مفروض سؤال، با همان كيفيت نماز بخواند.

ب. نمازهايى كه بدون طهارت عورتين خوانده، آيا بعد از بهبودى بايد قضا نمايد؟

پاسخ : قضا لازم نيست؛ ولى بنا بر احتياط، اگر پس از خواندن نماز توانست خود را تطهير كند، چنانچه وقت نماز باقى باشد، آن را اعاده نمايد.

ج. اگر در بين نماز به خاطر اين كه نمى‏توانسته استبراء كند، قطراتى بول از وى خارج شود، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : در فرض سؤال، بايد نماز را قطع كند و پس از گرفتن وضو، نماز را دوباره بخواند.

سؤال 15 : در مواردى كه علاوه بر خون جروح، نجاست ديگرى مانند (بول و غائط) در نجس كردن قسمت مجروح بدن دخالت دارد و تطهير آن حرجى است، آيا عفو، شامل آن مى‏شود يا خير؟

پاسخ : مورد سؤال، از موارد عفو قروح و جروح نيست؛ ولى اگر تطهير ممكن نباشد يا حرجى باشد، مادامى كه حرجى است، تطهير لازم نيست.

سؤال 16 : آيا عفو از خون قروح و جروح، در مواردى كه رطوبات خارجى وارد منطقه زخم شود و براى درمان لازم باشد (مانند مواد ضد عفونى كننده و دارويى) و باعث متنجس شدن قسمت مشتمل بر زخم‏ها گردد و تطهير آن حرجى باشد نيز صدق مى‏كند يا نه؟

پاسخ : عفو، غير مورد زخم را شامل نمى‏شود و اگر تطهير حرجى باشد، مادامى كه حرجى است، تطهير لازم نيست.

سؤال 17 : اگر در حال نماز از بينى نمازگزار خون بيايد، آيا نمازش باطل مى‏شود؟

پاسخ : اگر خون به ظاهر بدن سرايت نكند و يا در صورت سرايت كردن، كمتر

(167)

 
از اندازه درهم باشد، براى نمازش اشكالى ندارد؛ ولى اگر بيشتر از اندازه درهم باشد، در صورتى كه بتواند بدون بر هم خوردن صورت نماز، در بين نماز تطهير كند، بايد همين كار را انجام دهد، وگرنه بايد نماز را قطع نمايد و پس از تطهير، نماز را از سر بگيرد.

سؤال 18 : اگر در دو جاى بدن يا لباس، لكه خون و هر كدام كمتر از اندازه يك درهم باشد، آيا نماز خواندن اشكال دارد؟

پاسخ : اگر جمعا به اندازه درهم باشد، بنا بر احتياط نمى‏توان در آن لباس نماز خواند.

سؤال 19 : در لباس نمازگزار مقدارى خون هست؛ ولى نمى‏داند كه به اندازه درهم است يا كمتر از آن. آيا نماز با آن صحيح است؟

پاسخ : احتياط واجب، عدم عفو است، مگر آن كه سابقا كمتر از درهم بوده و شك كند كه زيادتر شده است يا نه.

سؤال 20 : خونى به مقدار كمتر از درهم، در لباس وجود دارد كه معلوم نيست خون حيض و نفاس و استحاضه است يا خونى كه از رگ بريده خارج شده است. آيا نماز با آن مجزى است يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، مشكل است.

سؤال 21 : در مواردى كه تطهير بدن يا لباس به دليل زخم يا بيمارى، داراى حرج شخصى يا نوعى باشد و از موارد عفو قروح و جروح محسوب نشود، نماز را چگونه بايد خواند؟

پاسخ : اگر بدن نجس باشد و تطهير آن، حرج شخصى داشته باشد، نماز را همان طور بخواند و كافى است و اگر لباس نجس باشد و تطهير لباس براى او حرجى باشد، در صورت امكان لباس را درآورد و به دستورى كه براى نماز

(168)

 
برهنگان گفته شده، نماز بخواند و احتياطا با همان لباس، نماز را دوباره بخواند و اگر خارج كردن لباس برايش مقدور نباشد، با همان لباس، نماز بخواند و اين نماز كافى است. البته هر مقدار از نجاست بدن يا لباس كه تطهير آن براى بيمار حرجى نباشد، بنابر احتياط واجب تطهير شود.

سؤال 22 : بدن يا لباس برخى از بيماران بسترى در بيمارستان به واسطه خونگيرى و... نجس مى‏شود. در صورتى كه امكان شستن بدن و تهيه لباس پاك نباشد، براى اداى نماز چه بايد بكنند؟

پاسخ : در فرض سؤال، چنانچه محذورى براى بيمار نداشته باشد، بايد لباس‏هاى نجس خود (حتى ساتر عورت) را در آورد و بنا بر احتياط در حدّ امكان بدن را نيز تطهير كند و نماز بخواند و سپس بنا بر احتياط در صورتى كه حرجى نباشد، نماز را در لباس نجس نيز تكرار كند و اگر خارج كردن لباس محذور داشته باشد، بنا بر احتياط در حدّ امكان لباس و بدن را تطهير نمايد و نمازش را بخواند.

سؤال 23 : در صورتى كه ملافه يا وسايل درمانى كه همراه بيمار است، متنجس باشد و يا احتمال نجاست داشته باشد و تطهير و تعويض آن براى بيمار، غير ممكن يا موجب مشقت باشد، چگونه بايد نماز بخواند؟

پاسخ : در مفروض سؤال، نماز خواندن به همان صورت صحيح است.

سؤال 24 : شخصى در محلّى زندانى شده و لباس و بدنش نجس است و مقدار آبى كه به او داده‏اند، فقط براى آب كشيدن لباس و بدن يا براى وضو گرفتن كافى است و از طرفى وسيله‏اى هم براى تيمّم كردن ندارد تا بعد از آب كشيدن لباس و بدن، با تيمّم نماز بخواند. در اين صوررت چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : بايد با آن آب، وضو بگيرد و اگر آبى باقى ماند، بنا بر احتياط تا آن جا كه ممكن است نجاست بدن را با آن برطرف يا كم كند و اگر آبى براى تطهير

(169)

 
لباس باقى نماند، چنانچه نماز برهنه محذور داشته باشد، در همان لباس نجس نمازش را بخواند و اشكالى ندارد.

سؤال 25 : كسى كه دو يا چند جا از بدنش و يا لباسش نجس شده و آب به اندازه كافى براى پاك كردن همه نجاست از بدن و يا لباس ندارد، آيا تطهير كردن از او ساقط مى‏شود و به همان صورت مى‏تواند نماز بخواند يا خير؟

پاسخ : در مفروض سؤال، بنا بر احتياط واجب تا آن حد كه مى‏تواند از مقدار نجس كم كند.

سؤال 26 : پرستارانى كه لباس آنها آغشته به خون و يا ادرار است و امكان تطهير را ندارند، چگونه نماز بخوانند؟ و اگر با اين حال نماز بخوانند، آيا بايد اعاده و قضا نمايند يا خير؟

پاسخ : بايد با لباس پاك نماز بخوانند و اگر لباس پاك نداشته باشند، بايد به دستورى كه در توضيح المسائل، براى نماز برهنگان ذكر شده (مسأله 823 توضيح المسائل) عمل نمايند و سپس احتياطا با همان لباس نجس نيز نماز را اعاده كنند؛ ولى اگر به خاطر سرما يا عذر ديگرى نمى‏توانند برهنه نماز بخوانند، نماز خواندن آنان در همان لباس نجس، صحيح است. البته در اين صورت بنا بر احتياط به هر مقدار كه ممكن است و حرجى نيست بايد از نجاست لباس كم كنند.

سؤال 27 : بيمارى كه توانايى طهارت گرفتن خود را ندارد، آيا جايز است طهارت عورتين او توسط شخص ديگرى انجام شود؟ در صورت جواز، آيا طهارت گرفتن، واجب است يا خير؟

پاسخ : در مفروض سؤال، اگر همسر نباشد و شخص ديگر مرتكب حرام نشود، جايز است و بلكه بر خود بيمار، چنانچه مستلزم حرج نيست، نايب گرفتن لازم است.

(170)

 
سؤال 28 : آيا نماز با دستبند يا النگو يا ديگر زيور آلاتى كه نجس شده است، صحيح است يا نه؟

پاسخ : در موارد ذكر شده در سؤال، اگر نمازگزار زن باشد و نجاست از زيور آلات به لباس و يا بدن زن سرايت نكند، نمازش صحيح است، و اگر مرد باشد، نمازش از جهت نجاست اشكال ندارد؛ ولى اگر زيور آلات از جنس طلا باشد، از جهت طلا بودن اشياى مذكور، اشكال پيدا مى‏كند.

سؤال 29 : شخصى بول كرد و خود را طاهر نكرد و براى نماز وضو گرفت و نماز خواند و بعد از نماز يادش آمد. آيا صرف تطهير مخرج بول كافى است يا بايد وضو نيز بگيرد؟ و در هر دو صورت، نمازى كه خوانده، صحيح است يا خير؟

پاسخ : وضو صحيح است؛ اما نمازش باطل است؛ چون فراموش نموده است كه خود را تطهير كند و با بدن نجس وارد نماز شده است. پس از به ياد آوردن نجاست، بايد مخرج بول را تطهير و نمازهايى را كه با بدن نجس خوانده، اعاده نمايد.

سؤال 30 : اگر مخرج بول، به جهت ندانستن مسأله با آب قليل يك بار آب كشيده شود و لباس نيز با تماس با مخرج بول مرطوب شود، حكم نمازهايى كه با اين حالت خوانده شده، چه مى‏شود؟

پاسخ : در فرض سؤال، چنانچه جاهل قاصر باشد، نمازهاى خوانده شده قضا ندارد؛ ولى براى نمازهاى بعد، بايد از لباس مذكور اجتناب نمايد و مخرج بول، هنگام آب كشيدن با آب قليل، به احتياط واجب بايد دو بار شسته شود.

سؤال 31 : اگر كسى مى‏داند كه چيزى نجس است و فراموش مى‏كند و بعد با لباس يا بدن مرطوب، با آن چيز نجس ملاقات مى‏كند و نماز مى‏خواند و بعد از نماز به ياد مى‏آورد كه آن چيز نجس بوده و در نتيجه لباس يا بدنش در هنگام نماز نجس بوده است. حكم اين نماز چيست؟

(171)

 
پاسخ : در مفروض سؤال، اگر از ناحيه وضو و غسل اشكالى پيدا نشده باشد، نماز صحيح است؛ ولى براى نمازهاى بعد، موضع نجس را بشويد.

مباح بودن لباس

سؤال 32 : آيا نماز خواندن با لباسى كه خمس به آن تعلّق پيدا كرده يا با لباسى كه از مالى تهيه شده كه خمس آن را نداده‏اند، صحيح است يا باطل؟

پاسخ : اگر به عين لباس، خمس تعلّق بگيرد و خمس آن به ذمّه گرفته شود، تصرّف در آن و از جمله نماز خواندن با آن اشكال ندارد؛ ولى بدون به ذمّه گرفتن و يا پرداختن خمس آن، نماز در آن لباس صحيح نيست؛ و اگر با پولى كه خمس به آن تعلّق گرفته، لباس تهيه شده باشد، نماز با آن صحيح است؛ ولى بايد فورا خمس پرداخت شود.

سؤال 33 : اگر كسى در وسط نماز بفهمد كه لباس او غصبى است، آيا مى‏تواند نمازش را ادامه دهد؟

پاسخ : اگر غير از آن لباس، ساتر ديگرى كه غصبى نيست داشته باشد، چنانچه بتواند بدون بر هم خوردن موالات فورا لباس غصبى را در آورد، بايد لباس را بيرون آورد و سپس نماز را ادامه دهد و صحيح است، اگرچه بيرون آوردن لباس در غير ساتر فعلى، مبنى بر احتياط است؛ ولى اگر اين گونه ممكن نيست و وقت وسعت دارد، نماز را قطع كند و بعد با لباس مباح، نماز بخواند و اگر وقت تنگ است، در حال اشتغال به نماز، لباس را بيرون آورد و نماز را قطع نكند.

سؤال 34 : كسى كه لباس غصبى پوشيده و موقع نماز نمى‏تواند لباس ديگرى تهيه كند، چه طور نماز بخواند، با لباس غصبى يا عريان؟

پاسخ : اگر ناچار به پوشيدن لباس غصبى باشد، مثل اين كه بخواهد خود را از سرما و مانند آن حفظ كند و يا لباس را حفظ كند تا تلف نشود، مى‏تواند در

(172)

 
همان لباس، نماز بخواند و نماز او صحيح است، مگر اين كه خودش آن لباس را غصب كرده باشد و لباس نيز ساتر بالفعل باشد كه در اين صورت، نماز او خالى از اشكال نيست و بنا بر احتياط بايد در همان لباس نماز بخواند و بعدا در لباس مباح نيز آن نماز را دوباره به جا آورد. البته اگر غرض از حفظ كردن لباس غصبى، برگرداندن آن به مالك اصلى باشد، دوباره خواندن نماز لازم نيست؛ ولى اگر مضطر به پوشيدن لباس غصبى نباشد و غير از اين لباس هم ساتر ديگرى نداشته باشد، بايد عريان نماز بخواند و دستور نماز خواندن شخص عريان، در رساله توضيح المسائل (مسأله 823) بيان شده است.

پوشش از اجزاى ميته نباشد

سؤال 35 : اگر لباس نمازگزار از اجزاى ميته حيوانى تهيه شده باشد كه خون جهنده ندارد و ميته آن پاك است، آيا باز هم نمازش باطل است؟

پاسخ : اختصاص منع، به اجزاى ميته‏اى كه خون جهنده دارد، خالى از قوّت نيست.

سؤال 36 : آيا مى‏توان در چرم‏هاى وارداتى از خارج كه با آنها بند ساعت يا جلد دفتر درست مى‏كنند، نماز خواند؟

پاسخ : در چرم‏هايى كه از خارج و كشورهاى غير اسلامى وارد مى‏شوند و نمازگزار نمى‏داند تذكيه شرعى شده‏اند يا خير، نمى‏توان نماز خواند. البته اين در صورتى است كه بداند اين اشياء حتما چرم هستند؛ ولى اگر نداند كه چرم هستند يا خير، نماز خواندن در آنها اشكال ندارد.

پوشش از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد

سؤال 37 : حيوان حرام گوشتى كه ذبح شرعى شده است، آيا نماز خواندن در لباسى كه از اجزاى اين حيوان تهيه شده، صحيح است يا خير؟

پاسخ : نماز خواندن در لباس مذكور صحيح نيست.

(173)

 
سؤال 38 : گربه‏اى از كنار شخصى كه در حال نماز است، رد مى‏شود و لباس او به مو و بدن گربه برخورد مى‏كند. آيا نماز او درست است يا باطل؟

پاسخ : ماليده شدن بدن گربه به لباس يا بدن نمازگزار (ولو اين كه بدن گربه يا بدن و لباس نمازگزار خيس و مرطوب هم باشند)، اشكال ندارد، مگر اين كه موهاى گربه كنده شده، به بدن يا لباس نمازگزار بچسبد، كه در اين صورت بايد آنها را برطرف نمايد و نماز را ادامه دهد والاّ نمازش باطل مى‏شود.

سؤال 39 : نماز خواندن در لباسى كه در آن مقدارى پوست خز يا سنجاب يا مار به كار رفته است، اشكال دارد يا بى مانع است؟

پاسخ : نماز خواندن با پوست خز اشكالى ندارد؛ ولى نماز خواندن با پوست سنجاب، خالى از اشكال نيست و نماز خواندن با پوست مار صحيح نيست.

سؤال 40 : در بعضى از مناطق از موى شتر وسايلى تهيه مى‏شود. حال اگر شتر نجاستخوار شود، آيا با لباسى كه از موى اين شتر تهيه شود، مى‏شود نماز خواند؟

پاسخ : بنا بر احتياط نمى‏تواند با آن لباس نماز بخواند.

سؤال 41 : آيا با لباسى كه نمى‏دانيم جنس آن از پوست حيوان است يا چيز ديگر، مى‏توانيم نماز بخوانيم؟

پاسخ : نماز خواندن در لباس مذكور اشكال ندارد.

پوشش مرد از طلا نباشد

سؤال 42 : مردى با انگشتر طلا نماز مى‏خواند، در حالى كه نمى‏داند نماز با انگشتر طلا باطل است يا مى‏داند، ولى فراموش كرده يا الان غفلت دارد كه نبايد با انگشتر طلا نماز بخواند. در صورت‏هاى مطرح شده، نمازش صحيح است يا باطل؟

پاسخ : در سه صورت فرض شده، نمازش صحيح است. البته در جهل به حكم، اگر در يادگرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد، نمازش باطل است.

(174)

 
سؤال 43 : آيا مرد مى‏تواند با ساعت يا گردنبند طلايى كه كاملاً در زير لباس پنهان شده و معلوم نيست، نماز بخواند؟

پاسخ : اگر اشياى ذكر شده در زير لباس هم مخفى باشند، نماز با آنها صحيح نيست.

سؤال 44 : اگر چيزهايى مثل انگشتر يا دستبند يا ساعت كه از جنس طلا ساخته شده، در جيب مردى كه در حال نماز خواندن است، باشد، نمازش باطل است يا صحيح؟

پاسخ : نمازش صحيح است.

سؤال 45 : در مدارس پسرانه، گاهى مشاهده مى‏شود كه دانش‏آموزان از گردنبندهاى طلا و غير طلا استفاده مى‏كنند كه روى بعضى از آنها كلمات قرآنى و يا اسم ائمه اطهار عليهم‏السلام نوشته شده است و معمولاً در همه جا و همه حال به همراه دارند. حكم شرعى اين عمل چگونه است؟

پاسخ : استفاده از طلاى زينتى براى مردان جايز نيست و نماز خواندن با آن باطل است، مگر اين كه در جيب بگذارند؛ و اگر كلمات قرآن و اسم ائمه عليهم‏السلام بر آن نوشته شده باشد، نجس كردن وهتك حرمت آن جايز نيست.

سؤال 46 : آيا مرد مى‏تواند با ساعت يا انگشتر يا گردنبندى كه معلوم نيست از جنس طلاست يا نه، نماز بخواند؟

پاسخ : در فرض سؤال، اشكال ندارد.

سؤال 47 : استفاده از انگشتر پلاتين و نقره، در حين نماز اشكال دارد يا خير؟

پاسخ : اشكال ندارد.

پوشش مرد از حرير نباشد

سؤال 48 : نماز خواندن براى مردان در پارچه‏هايى كه فعلاً مشهور است كه حرير

(175)

 
هستند، ولى انسان نمى‏داند كه حرير واقعى و طبيعى هستند يا مصنوعى، چه صورتى دارد؟

پاسخ : اشكال ندارد.

مستحبّات و مكروهات پوشش در نماز

سؤال 49 : علاوه بر عقيق، به كار بردن چه سنگ‏هاى ديگرى جهت نگين انگشترى مستحب است؟

پاسخ : راجع به استحباب انگشتر عقيق، ياقوت، زمرّد، فيروزه، جز ع يمنى و بلور، رواياتى چند در «ابواب احكام ملابس» از كتاب «وسائل الشيعه» وارد شده است.

سؤال 50 : آيا عطر زدن و آرايش نمودن و استفاده از گردنبند به هنگام نماز، براى زنان مستحب است يا خير؟

پاسخ : عطر زدن و گردنبند به گردن آويختن در نماز، براى زنان استحباب دارد.

سؤال 51 : نماز خواندن با انگشتر و لباسى كه داراى صورت و عكس جاندار و غير جاندار است، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز خواندن در لباس مفروض جايز است، اگرچه بهتر است اينها را به اميد اين كه ترك كردنش مطلوب باشد، نپوشد.

سؤال 52 : پوشيدن لباس سياه در نماز چه حكمى دارد؟

پاسخ : مكروه است.

سؤال 53 : آيا در ايّام عزادارى ائمه معصومين و سيد الشهداء عليهم‏السلام ، پوشيدن لباس سياه در هنگام نماز، مكروه است؟

(176)

 
پاسخ : چنانچه جزء شعائر محسوب شود، ظاهرا كراهت نداشته باشد.

احكام ديگر پوشش در نماز

سؤال 54 : نماز مرد در لباس مخصوص بانوان و نماز زن در لباس مخصوص به مردان، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز در اين حالت صحيح است؛ ولى بهتر است ترك شود.

سؤال 55 : بعضى از لباس‏ها مانند شلوار كمرى مدتى قبل لباس مخصوص به مردان محسوب مى‏شد؛ ولى امروزه بر اثر كاربرد زياد توسط خانم‏ها، لباس مشترك محسوب مى‏شود. آيا خانم‏ها مى‏توانند در لباسى كه قبلاً لباس مخصوص مردان بوده، ولى حالا لباس مشترك محسوب مى‏شود، نماز بخوانند؟

پاسخ : بلى، مى‏توانند.

سؤال 56 : نماز خواندن با كفش يا دستكشى كه پاك است، چه حكمى دارد؟

پاسخ : با دستكش اشكالى ندارد؛ ولى نماز خواندن با كفش، اگر مانع رسيدن سر انگشت بزرگ پا به زمين شود، اشكال دارد، وگرنه جايز است.

مكان نمازگزار

شرايط مكان نمازگزار

مباح بودن مكان

سؤال 57 : نماز خواندن در وسيله نقليه غصبى (مثل اتوبوس)، چه در حال حركت يا ايستاده، آيا ضررى براى نماز دارد يا خير؟ آيا در اين صورت، اتوبوس، مكان نمازگزار محسوب مى‏شود يا زمينى كه اتوبوس بر روى آن ايستاده، مكان نمازگزار است؟

پاسخ : نماز خواندن در اتوبوس غصبى باطل است و اتوبوس، مكان نمازگزار

(177)

 
محسوب مى‏شود.

سؤال 58 : اگر وارد منزل كسى شويم كه اطمينان داريم اهل خمس دادن نيست، نماز ما در آن منزل صحيح است يا باطل؟

پاسخ : اگر روى همان مكان و فرشى كه نماز مى‏خوانيد، ندانيد كه خمس به آن تعلّق گرفته يا نه، نمازتان در آن مكان صحيح است و اشكالى ندارد.

سؤال 59 : شخص رباخوار با پول ربوى، خانه‏اى مى‏خرد يا مى‏سازد. آيا نماز خواندن در آن خانه صحيح است؟

پاسخ : اگر رباخوار، براى تهيه خانه (خريدن يا ساختن) معامله را به صورت كلّى انجام دهد، يعنى ثمن به ذمّه باشد؛ ولى موقع پرداخت كردن، آن را از پول ربا بپردازد، معامله، صحيح و نماز در آن خانه صحيح است و اگر معامله، شخصى باشد، يعنى قصد آنها اين باشد كه خانه را در مقابل اين پول (پول ربا) معامله كنند، معامله باطل و در صورت عدم رضايت مالك اول، نماز در آن هم باطل است.

سؤال 60 : شخص ربا گيرنده، براى ساخت يا خريد خانه، قرض ربوى مى‏گيرد. آيا نماز خواندن در اين منزل اشكال دارد؟

پاسخ : كسى كه براى تهيه خانه، قرض ربوى مى‏گيرد، اگر معامله را به صورت كلّى انجام دهد، يعنى ثمن به ذمّه باشد،ولى در موقع پرداخت، ثمن را از آن پول بپردازد، مالك خانه مى‏شود و نماز هم در آن صحيح است؛ اما اگر معامله، شخصى باشد، يعنى قصد آنها اين باشد كه خانه را در مقابل اين پول معامله كنند، صحّت معامله خالى از اشكال نيست و نماز هم در آن خانه، در صورت عدم رضايت مالك اصلى، بنا بر احتياط صحيح نيست.

سؤال 61 : آيا ايستادن، غذا و چاى خوردن و نماز خواندن در خانه كسى كه تازه از

(178)

 
دنيا رفته و اموال او بين ورثه تقسيم نشده، جايز است؟

پاسخ : در صورت عدم وصيت ميّت، اگر در ميان ورثه، صغير و يا قاصر ديگرى نباشد، با اجازه همه ورثه جايز و صحيح است؛ ولى اگر صغير و قاصر ديگرى باشد، ولىّ شرعى آنها در صورت مصلحت صغير و قاصر مى‏تواند نسبت به كارهايى كه مستلزم صرف اموال نيست، اجازه دهد؛ اما در مورد صرف اموال، نسبت به سهم صغير نمى‏تواند اجازه دهد و بايد از مال بزرگ‏ترها و يا ديگران صرف شود.

سؤال 62 : دو نفر در خانه يا مغازه‏اى با هم شريك هستند. آيا هر يك از آنها مى‏تواند با اين حساب كه مالك مقدارى از خانه يا مغازه است، بدون اجازه ديگرى در آن نماز بخواند؟ و اگر بدون اجازه شريك خود نماز بخواند، آيا وجهى براى تصحيح نمازش وجود دارد؟

پاسخ : با اذن شريك مى‏تواند در خانه يا مغازه مشترك نماز بخواند و بدون اذن، صحيح نيست.

سؤال 63 : آيا انسان حق دارد در خانه‏اى كه از مالى تهيه كرده كه خمس يا زكات آن را نداده، نماز بخواند؟

پاسخ : اگر خمس بر عهده او بوده، نمازش در آن خانه صحيح است، مگر آن كه اصلاً پايبند به پرداخت خمس نباشد و معامله را به نحو شخصى انجام دهد و اگر زكات بر عهده‏اش بوده، در صورتى كه معامله‏اش معامله كلى باشد و يا اگر معامله شخصى بوده، پرداخت زكات را به ذمّه گرفته باشد، نماز او در آن خانه صحيح است و در هر حال، بايد فورا خمس يا زكات را پرداخت كند.

سؤال 64 : كسى كه در مكان غصبى زندانى شده است، آيا لازم است نماز بخواند؟ و اگر لازم است، كيفيت آن همانند نماز معمولى است يا خير؟

پاسخ : لازم است نماز بخواند و نمازش همان نماز متعارف و معمول است؛

(179)

 
بلكه اين شخص، مانند مضطر است و در صحّت نمازش اشكالى نيست.

سؤال 65 : اگر در منزلى كه ميهمان هستيم، احتمال دهيم كه صاحب خانه راضى به نماز خواندن ما در آن خانه نيست، چه بايد بكنيم؟

پاسخ : بايد احراز كنيم كه صاحب خانه راضى است كه مى‏توانيم آن را با اذن صريح يا اذن فحوى و يا به شاهد حال به دست آوريم و اگر ظن و گمان به رضايت هم پيدا كنيم، كافى است، وگرنه نماز خواندن در آن خانه اشكال دارد.

سؤال 66 : در اماكن عمومى (مانند مدارس)، محلّى را براى سرايداران جهت نگهبانى و حفظ اموال دولتى مى‏سازند تا در آن جا مسكن گزينند؛ ولى گاهى مشاهده مى‏شود در همان اماكن عمومى، از بودجه بيت المال محلّى را براى اسكان كارمندان ديگر (به غير از سرايداران يا خدمتگزاران) مى‏سازند و آن اماكن عمومى را منزل موقّت قرار مى‏دهند. آيا خواندن نماز در چنين مكانى اشكال ندارد؟

پاسخ : تصرّف در بيت المال صحيح نيست، مگر اين كه حاكم شرع اذن داده باشد. البته اگر اين كار، طبق مقرّرات انجام شود، اشكال ندارد.

بى‏حركت بودن مكان

سؤال 67 : آيا نماز خواندن در حال حركت در وسايل نقليه (هواپيما، قطار، كشتى و...) نياز به اعاده دارد؟

پاسخ : اگر به خاطر تنگى وقت يا جهت ديگر، ناچار شود در وسايل نقليه كه در حال حركت است، نماز بخواند، بايد به قدرى كه ممكن است، در حال استقرار بدن نماز بخواند و به طرف قبله باشد، و اگر نمى‏تواند در تمام طول نماز استقرار بدن خود را حفظ كند، بايد در صورت امكان، هنگام قرائت و ذكرهاى واجب، بدن او مستقر باشد و در حال عدم استقرار، آنها را نگويد، مگر اين كه اين امر موجب سكوت و فاصله زياد بين كلمات شود و صورت نماز را به هم بزند كه در اين صورت بايد اذكار را در همان حال عدم استقرار بگويد و نماز او

(180)

 
صحيح است.

سؤال 68 : آيا مى‏توان نماز واجب را در حال اختيار، در وسيله نقليه در حال حركت يا در حال پياده راه رفتن، به شرط اين كه بتوان جهت قبله را رعايت كرد، خواند؟

پاسخ : در حال اختيار، بنا بر احتياط واجب صحيح نيست.

سؤال 69 : آيا نماز خواندن روى تخت بيمارستان و در حال ايستاده، صحيح است يا نه؟

پاسخ : در صورتى كه تخت حركت نكند و محل سجده، ثابت و آرام باشد، نماز خواندن روى آن اشكال ندارد.

پاك بودن مكان

سؤال 70 : با توجه به اين كه نجاست كف اتاق‏هاى بيمارستان به وسيله «تى» شسته مى‏شود، آيا موجب طهارت كف مى‏شود يا نه؟ در صورت عدم پاكى، بيماران در اين اتاق چگونه نماز بخوانند؟

پاسخ : در مفروض سؤال، اگر شرايط ذكر شده در توضيح المسائل براى تطهير زمين مراعات نشود، كشيدن وسيله مذكور، موجب طهارت نمى‏شود؛ اما اگر يقين به نجاست آن مكان نداشته باشند يا مكان و بدن، خشك باشند، در صورتى كه جاى سجده (مثل مهر) پاك باشد، مى‏توانند نماز بخوانند.

سؤال 71 : فردى را در اتاقى زندانى كرده‏اند و تمام كف اتاق كه سجده بر آن صحيح است، نجس است و چيز ديگرى هم براى سجده كردن ندارد. آيا واجب است باز هم نماز بخواند؟ و در صورت خواندن، بايد اعاده كند يا خير؟

پاسخ : در مفروض سؤال، واجب است نماز بخواند و بر همان موضع نجس سجده كند و اعاده لازم نيست.

(181)

 
سؤال 72 : اگر شخصى به نجاست چيزى علم نداشته يا نجاست آن را فراموش كرده باشد و در نماز، بر آن سجده كند و پس از نماز بفهمد، وظيفه او چيست؟

پاسخ : اگر دو سجده از يك ركعت را به اين نحو به جا آورده باشد، بنا بر احتياط واجب نماز خود را اعاده كند.

سؤال 73 : گاهى مشاهده مى‏شود در مدارسى كه نمازخانه دارند و كف نمازخانه موكت شده است، دانش‏آموزان با كفش به داخل نمازخانه مى‏روند. آيا در چنين نمازخانه‏اى افراد بالغ مى‏توانند نماز بخوانند يا خير؟

پاسخ : مى‏توانند نماز بخوانند.

جلوتر يا مساوى نبودن زن نسبت به مرد

سؤال 74 : آيا جايز است در هنگام نماز، زن جلوتر از مرد يا موازى مرد بايستد؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب جايز نيست، مگر اين كه بين آنها حائل وجود داشته و يا اين كه ده ذراع فاصله باشد.

ديگر مسائل مكان نمازگزار

سؤال 75 : نماز خواندن در خانه‏اى كه مجسمه يا عكس جاندار، بر در و ديوار آن نصب شده، چگونه است؟

پاسخ : نماز خواندن در مكانى كه مجسمه يا عكس انسان يا حيوان در آن جا وجود دارد، مكروه است؛ ولى صحيح و مجزى است.

سؤال 76 : آيا خواندن نماز در مراكز تجمّع دراويش و حسينيه‏هاى متعلّق به دراويش، اشكال دارد يا خير؟

پاسخ : نماز خواندن در محلّ مباح و طاهر اشكال ندارد؛ ولى بايد محلّ معصيت نباشد و حضور در مجلس معصيت، گناه است.

(182)

 
احكام مسجد

نجس شدن مسجد

سؤال 77 : اگر در بين نماز، مسجد به واسطه خود نماز گزار يا شخص ديگرى نجس شود، نمازگزار بايد خواندن بقيه نماز را مقدّم كند يا پاك كردن مسجد را از نجاست؟

پاسخ : در وسعت وقت نماز، اگر در وسط نماز باشد و نجس باقى ماندن مسجد، مخلّ به فوريت عرفى رفع نجاست مسجد باشد، قطع نماز و ازاله نجاست لازم است و اگر وقت ضيق باشد، نماز را تمام كند و بعد مسجد را تطهير نمايد.

سؤال 78 : كسى كه مسجد را نجس كرده، آيا تطهير آن در ابتدا برعهده اوست و در صورت كوتاهى كردن او بر عهده ديگران است يا او و ديگران در اين مسأله فرقى ندارند؟ اگر تطهير مسجد، مستلزم وقت و كار زياد و يا مستلزم هزينه مالى باشد، در اين صورت برعهده چه كسى است؟

پاسخ : اگر چه وجوب كفايى تطهير مسجد بر عهده هر مكلّف است، لكن اختصاصى هم به نجس كننده دارد. بقاى نجاست، اثر كار اوست. پس بايد آن را برطرف كند، ولو مستلزم مخارج باشد و اگر به وظيفه خود عمل نكند، حاكم مى‏تواند او را الزام نمايد.

سؤال 79 : مى‏دانيم كه جايى از مسجد نجس شده است، ولى مشكوك بين چند مكان از مسجد است و يا اين كه قطره‏اى نجاست روى فرش مسجد افتاده، ولى نمى‏دانيم كجاى فرش است، آيا در اين صورت وظيفه‏اى داريم يا خير؟

پاسخ : هر جا را كه احتمال مى‏دهيم موضع نجس، آن جا باشد، لازم است تطهير شود، مگر اين كه مستلزم حرج باشد كه در اين صورت وجوب تطهير تا اين حد نسبت به او ساقط است و بنا بر احتياط واجب، فرش مسجد نيز از جهت لزوم تطهير، حكم مسجد را دارد.

(183)

 
سؤال 80 : آيا احداث محلّ تخلّى (دستشويى) در پشت بام يا طبقه دوم يا سوم مسجد، جايز است يا خير؟

پاسخ : اگر طبقه دوم يا سوم آن، جزء مسجد نباشد؛ يعنى به عنوان مسجد، وقف نشده باشد و احداث محلّ تخلّى، موجب تنجيس مسجد و يا اهانت به آن و يا موجب تصرّف در مسجد نباشد، اشكال ندارد؛ ولى در پشت بام مسجد (طبقه بالاى مسجد كه ساخته نشده باشد)، اين كار جايز نيست.

سؤال 81 : ورود غير مسلمان (مسيحى، يهودى، زرتشتى، بى‏دين و...) به مسجد، جهت عرض تسليت و اظهار همدردى با صاحبان مجلس ترحيم، چه حكمى دارد و آيا ممانعت از ورود او لازم است؟

پاسخ : داخل شدن كافر، در مسجد اشكال دارد و اين گونه مجالس فاتحه را كه در معرض شركت غير مسلمانان است، در غير مسجد برگزار نمايند.

سؤال 82 : هنگام تعمير و بازسازى مسجدى، درب و پنجره و تعدادى آجر از ساختمان مسجد جدا شده و هنوز در اين مسجد يا مسجد ديگرى به كار نرفته است. آيا اين وسايل جدا شده از ساختمان مسجد، حكم خود مسجد را دارد و نجس كردن آنها حرام است يا اين حكم، فقط مخصوص زمين مسجد است؟

پاسخ : احتياط اين است كه وسايل و آجرهاى جدا شده از مسجد را تنجيس نكنند، مگر اين كه بدانند واقف آن وسايل و آجرها را براى مسجد بودن، وقف نكرده است.

سؤال 83 : آيا منبر مسجد، در حرمت نجس نمودن و لزوم تطهير فورى، حكم مسجد را دارد؟

پاسخ : منبر، حكم مسجد را ندارد.

سؤال 84 : آيا مشاهد مشرّفه ائمه اطهار عليهم‏السلام ، احكامش مانند احكام مسجد است؟

(184)

 
پاسخ : بعضى از احكام مسجد، مانند حرمت تنجيس را دارند و بنا بر احتياط واجب توقّف جنب و حائض در آن اماكن جايز نيست و نيز بنا بر احتياط مستحب، تطهير آنها لازم است، مگر آن كه باقى ماندن آنها بدون تطهير، موجب هتك حرمت آنها شود كه در اين صورت تطهير آنها واجب است.

سؤال 85 : مشاهد مشرّفه، داراى قسمت‏هاى مختلف، مثل حياط‏ها و صحن‏ها، رواق‏ها، مكانى كه ضريح مطهر در آن واقع شده و خود ضريح مطهر و داخل آن و قبور مطهره هستند. كدام يك از اين بخش‏ها مشمول احكامى هستند كه نسبت به مشاهد مشرّفه بيان شده است؟

پاسخ : اين احكام نسبت به قبر مطهر و ضريح و روضه مقدّسه (محوطه‏اى كه قبر مطهر و ضريح در آن واقع شده است)، جارى است و در بقيه قسمت‏هاى مسقّفِ متصل به آنها نيز احتياط مراعات شود.

انجام دادن غير عبادات در مسجد

سؤال 86 : در يكى از روستاهاى استان اصفهان، در كنار مسجد جامع روستا كه اكثريت مردم در آن جا نماز مى‏خوانند، مسجد ديگرى وجود دارد كه در و ديوار و فرش‏هاى آن پر از گرد و خاك است و گاه و بى گاه يك نفر به آن جا رفته و نماز مى‏خواند.

    الف. آيا مى‏توان مسجد كم جمعيت را به عنوان كانون فرهنگى و بسيج مسجد جامع انتخاب كرد و در آن جا كتابخانه، سالن مطالعه، نوارخانه مذهبى و نيز غرفه عرضه كننده پوستر شهدا و علما و اسامى ائمه عليهم‏السلام ايجاد كرد؟

پاسخ : مسجد را به غير مسجد نمى‏توان تبديل كرد و احكام مسجد را دارد و درباره آموزش احكام و كارهاى فرهنگى، بايد شئون مسجد حفظ و رعايت شود.

ب. آيا مى‏توان بودجه كانون فرهنگى را كه كم است، با بودجه مسجد مخلوط كرد؟

پاسخ : پولى كه براى مسجد داده مى‏شود، بايد بر طبق نظر دهنده پول و در

(185)

 
مواردى كه منظور نظر او بوده، مصرف شود.

سؤال 87 : آموزش ورزش‏هاى رزمى در داخل مساجد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در صورتى كه با شئون مساجد منافات نداشته باشد و موجب هتك حرمت مسجد و ايجاد مزاحمت براى نمازگزاران نشود، با رعايت مصلحت وقف و مسجد و با اذن متولّى اشكال ندارد.

سؤال 88 : نمايش فيلم و ويدئو در مسجد و برگزارى كلاس‏هاى آموزش قرآن و احكام و برنامه‏هاى فرهنگى ديگر براى نوجوانان، چه حكمى دارد؟

پاسخ : آموزش قرآن و احكام دين و فرهنگ سالم اسلامى در مسجد، با هر وسيله مناسب و با حفظ شئون مسجد و به طورى كه براى نمازگزاران مزاحمت ايجاد نكند، مانعى ندارد.

سؤال 89 : استعمال سيگار در مكان‏هاى مقدّس، مانند حرم ائمه اطهار عليهم‏السلام ، مسجد، حسينيه و امام‏زاده‏ها چه حكمى دارد؟

پاسخ : اشكال ندارد، مگر آن كه اهانت محسوب شود و يا موجب اذيّت و يا ضرر براى ديگران باشد.

تزيين مسجد

سؤال 90 : تزيين و زينت كارى مساجد، با نقاشى و كاغذ ديوارى عكسدار، همچنين نصب قاب عكس و منظره در اين مكان‏ها، چه حكمى دارد؟

پاسخ : تزيين مساجد، مكروه است و نصب قاب عكس و منظره در مساجد، اگر مستهجن نباشد، مكروه است و اگر مستهجن و اهانت‏آميز باشد، حرام است.

نصب عكس در مسجد

سؤال 91 : نصب تصاوير شخصيت‏هاى مذهبى و سياسى، در مكان‏هاى مقدّس

(186)

 
مذهبى (مانند امام‏زادگان و مساجد)، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز خواندن در مكان‏هايى كه تصوير و عكس انسان و يا حيوان نصب شده، مكروه است. لذا نصب عكس در جاهايى كه محلّ عبادت است، خوب نيست.

سؤال 92 : حكم نصب تماثيل شهداى گرانقدر در مساجد، به گونه‏اى كه پيش روى نمازگزاران (طرف قبله) نباشد، چيست؟ و آيا تفاوتى بين تمثال منقّش شده روى كاشى (دائمى) و تمثال روى كاغذ يا پارچه (موقّت) وجود دارد؟

پاسخ : تزيين مساجد با عكس انسان و حيوان (مثل كاشى كارى و مانند آن)، بنا بر احتياط بايد ترك شود و بهتر است از نصب عكس انسان و حيوان نيز در مسجد خود دارى شود.

سؤال 93 : آيا كشيدن پرده بر روى عكسى كه در مسجد نصب شده، به طورى كه در هنگام برگزارى نماز جماعت، عكس رؤيت نشود، تأثيرى بر حكم كراهت نصب عكس در مسجد دارد؟

پاسخ : در اين صورت، كراهت نماز خواندن در آن مكان برداشته مى‏شود.

ساخت، توسعه و تخريب مسجد

سؤال 94 : آيا در صورت عدم امكان گسترش ساختمان يك مسجد، مى‏توان مسجد را در محلّ ديگرى غير از مكان مسجد فعلى بنا نهاد يا خير؟

پاسخ : مى‏توان در محلّ ديگرى مسجد ساخت؛ ولى مسجد قبلى بر مسجديت باقى است و تخريب آن جايز نيست (ولو كم استفاده شود) و بر فرض تخريب، زمين آن، حكم مسجد را دارد.

سؤال 95 : اهالى ده «وَنَك»، حقّ اعيانى و كشاورزى يك قطعه زمين را براى احداث مسجد، از كشاورزى كه ملك در تصرّف اوست و طبق اسناد، حقّ ريشه و اعيانى دارد،

(187)

 
خريدارى نموده‏اند؛ ليكن عرصه آن به شخص ديگرى كه زرتشتى است، تعلّق دارد. خواهشمنديم نظر مبارك را در رابطه با اقامه نماز جماعت و تصرّف در آن بيان فرماييد.

پاسخ :در فرض مذكور، نماز خواندن اشكال دارد، مگر اين كه از صاحب زمين اجازه بگيرند و يا زمين را از او خريدارى نمايند.

سؤال 96 : آيا از آب استفاده شده (فاضلاب)، مى‏توان در بناى مسجد استفاده كرد؟

پاسخ : اگر علم به نجاست آن آب نباشد، اشكال ندارد؛ اما با وجود آب تميز و بدون شبهه، شايسته است كه از آب تميز استفاده كنند.

سؤال 97 : بعد از ساخته شدن مسجدى، معلوم شد دو نفر كه يكى آجر و ديگرى سنگ و موزائيك مسجد را داده‏اند با ربا سر و كار دارند. تكليف مردم با اين مسجد چيست؟

پاسخ : نظر به اين كه عموما خريد و فروش مصالح، بر ذمّه است و عين پول ربوى، عوض و معوّض نيست، از اين جهت اشكالى بر مسجد نيست و احكام مسجد را دارد.

سؤال 98 : اگر با پول خمس نداده مسجد بسازند، نماز در آن مسجد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز در آن صحيح است؛ ولى بايد صاحبان پول، خمس را فورا پرداخت كنند.

سؤال 99 : در بعضى از مساجد، بخصوص مساجد بزرگ يا توسعه يافته، نمى‏دانيم كه بعضى از قسمت‏ها جزء مسجد است يا نه. آيا با اين قسمت‏ها به عنوان مسجد برخورد كنيم؟ و آيا لازم است تحقيق كنيم تا بفهميم كه اين قسمت‏ها جزء مسجد است يا خير؟

پاسخ : اگر اماره‏اى (مانند ظاهر حال و يا معامله مسلمانان با آن به مانند

(188)

 
معامله با مسجد) نباشد، حكم مسجد بر آن جارى نيست، اگر چه احتياط اين است كه حكم مسجد را بر آن جارى كنند، مادامى كه علم بر خلاف ندارند.

سؤال 100 : مسجدى كه خراب شده و از بين رفته و حالا تبديل به زمين و بيابان شده و يا جزء خيابان و پارك و امثال آن گشته، آيا باز هم حكم مسجد را دارد يا نه؟ اگر اين گونه مسجدى در بلاد كفر واقع شده باشد، حكمش با بلاد اسلامى متفاوت است يا خير؟

پاسخ : احتياط اين است كه حتى در مسجدى كه ويران شده و اكنون به نام پارك و يا چيز ديگرى است، احكام مسجد رعايت شود و فرقى نيست در بلاد اسلامى باشد يا در بلاد كفر. بلى، در زمين مفتوح به عنوه، اگر آثار مسجد بودن به طور كلّى از ميان برود، ممكن است از مسجد بودن خارج شود.

احكام ديگر مسجد

سؤال 101 : شخصى در مسجد براى نماز جا مى‏گيرد و براى وضو گرفتن بيرون مى‏رود. اگر شخصى ديگرى جاى او را اشغال كند و در جاى او نماز بخواند، آيا نمازش صحيح است؟

پاسخ : احتياطا نماز را اعاده كند.

سؤال 102 : آيا جايز است پرده حائل بين مردان و زنان در مسجد برداشته شود و مردان و زنان، در كنار هم نماز بخوانند؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب زن در هنگام نماز نبايد جلوتر يا مساوى با مرد بايستد، مگر اين كه به اندازه ده ذراع فاصله داشته باشند يا بين آنها حائلى وجود داشته باشد. بنا بر اين در فرض سؤال (در كنار هم نمازخواندن)، با توجه با اين كه در جماعت، اتصال شرط است، وجود حائل لازم است و در هر حال سزاوار است صف‏هاى نماز مردان و زنان تا حدّى كه ممكن است به نحوى جدا تشكيل شود كه زمينه توجه به خدا و نماز و رعايت شئون مسجد و نمازگزاران بيشتر محقّق شود.

(189)

 
سؤال 103 : بعضى از مساجد، پس از اقامه نماز جماعت بسته مى‏شود. آيا اين كار اشكال شرعى ندارد؟

پاسخ : با توجه به اين كه بازبودن نيز ممكن است محذوراتى داشته باشد، بستن آن اشكال شرعى ندارد؛ ولى اگر بتوانند مسجد را باز بگذارند تامردم نماز بخوانند، بهتر است.

سؤال 104 : آيا مكان‏هايى كه در دانشگاه‏ها به عنوان نمازخانه براى اقامه نماز انفرادى يا جماعت اختصاص داده مى‏شوند، حكم مسجد را دارند يا با يك اتاق معمولى از نظر احكام شرعى يكسان هستند؟

پاسخ : اگر به عنوان مسجد وقف نشده باشند، احكام مسجد را ندارند؛ ولى مناسب است محترم شمرده شوند.

نمازهاى يوميه

وقت نمازهاى يوميه

سؤال 105 : نظر حضرت عالى در مورد ساعات شرعى كه از رسانه‏ها اعلام مى‏شود، چيست؟

پاسخ : مكلّف براى خواندن نماز و گرفتن روزه بايد به اوقات شرعى علم پيدا كند، چه از طريق رسانه‏هاى خبرى باشد و چه از طريق ديگر.

سؤال 106 : آيا در طلوع فجر بين ليالى مُقمره و غير مُقمره فرقى وجود دارد؟

پاسخ : ميزان در طلوع فجر در ليالى مقمره و غير مقمره، قابل رؤيت بودنِ سفيدى در عرض افق است و فرقى بين آن دو نيست؛ ولى اگر قابل رؤيت بودنِ سفيدى (طلوع فجر) مشخص و معلوم نباشد، بايد در روزه احتياطا قدرى زودتر امساك نمود و نماز را قدرى با تأخير خواند.

(190)

 
سؤال 107 : آيا خواندن نمازهاى يوميه در پنج وقت، رجحان دارد؟

پاسخ : رجحان دارد و مستحب است.

سؤال 108 : انجام دادن چه كارى در بين نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا، باعث فاصله شدن بين دو نماز مى‏شود تا بتوانيم ثواب خواندن نمازهاى يوميه در پنج وقت را درك كنيم؟ آيا خواندن نماز نافله و يا تعقيبات نماز، باعث فاصله مى‏شود؟

پاسخ : مسمّاى فاصله كافى است؛ ولى براى درك بيشترين ثواب، بايد هر نماز، در وقت فضيلت خودش خوانده شود.

سؤال 109 : شخصى با يقين به اين كه وقت نماز شده است، وارد نماز مى‏شود؛ ولى در بين نماز شك مى‏كند كه وقت نماز شده يا نه. در اين جا چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : مى‏تواند به اميد دخول وقت، نماز را به اتمام برساند. اگر بعد از اتمام، يقين حاصل كرد كه نمازش در وقت واقع شده و يا در اثناى نماز و قبل از شك، وقت داخل شده است، نماز، محكوم به صحّت است و اعاده ندارد، و الاّ بايد نماز را اعاده نمايد.

سؤال 110 : كسى كه اطمينان دارد وقت نماز داخل شده و شروع به نماز خواندن مى‏كند و بعد از نماز مى‏فهمد كه هنگام شروع نماز، وقت نماز نشده بود، آيا نمازش صحيح است؟

پاسخ : اگر بعد از نماز، معلوم شد كه تمام نماز، قبل از دخول وقت واقع شده، نماز باطل است؛ ولى اگر معلوم شد كه در وسط نماز، وقت نماز داخل شده، نماز صحيح است.

سؤال 111 : كسى كه بعد از نماز شك مى‏كند كه نماز را در داخل وقت خوانده يا قبل از داخل شدن وقت، آيا نمازش صحيح است يا خير؟

پاسخ : اگر در وقت شك كردن (بعد از تمام كردن نماز)، باز هم شك دارد كه

(191)

 
اكنون وقت داخل شده است يا نه، در اين صورت نمازش صحيح نيست؛ ولى اگر در وقت شك كردن (بعد از تمام كردن نماز)، وقت داخل شده باشد، چنانچه هنگام شروع نماز التفات به داخل شدن وقت داشته و يا الآن شك دارد كه التفات داشته يا نه، در اين صورت نمازش صحيح است؛ اما اگر مى‏داند كه موقع شروع نماز التفات به داخل شدن وقت نداشته، بايد نمازش را دوباره بخواند.

سؤال 112 : كسى كه وقت نمازش بسيار تنگ شده، به طورى كه فقط براى خواندن يك ركعت نماز و آن هم به اندازه گفتن تكبيرة الاحرام و خواندن حمد و انجام دادن يك ركوع و دو سجده با گفتن يك سبحان اللّه‏ در ركوع و سجده فرصت دارد، آيا نمازش قضا شده است يا بايد به همين صورت نمازش را بخواند؟

پاسخ : نمازش قضا نشده و بايد در همان وقت، با همان كيفيت، نمازش را به نيّت ادا بخواند؛ ولى جايز نيست خواندن نماز را عمدا تا اين وقت به تأخير بيندازد.

سؤال 113 : حكم نماز و روزه در قطب شمال و جنوب و حكم نماز و روزه فضانوردان در ماهواره‏هايى كه به طور ثابت به دور زمين مى‏چرخند و شاهد طلوع و غروب خورشيد نيستند، چيست؟

پاسخ : بر طبق ايّام و ليالى معتدله عمل نمايد؛ يعنى در 24 ساعت، نصف را شب و نصف را روز فرض نمايد، بدين نحو كه زمان فعاليت خود را روز و زمان استراحت خود را شب قرار دهد و با ابزارى مثل ساعت، زمان فرضى طلوع، زوال و غروب آفتاب را مشخص كند و يك ساعت و نيم قبل از طلوع آفتاب را طلوع فجر و بيست دقيقه بعد از غروب آفتاب را اذان مغرب قرار دهد و با اين كيفيت، مى‏تواند نماز و روزه را انجام دهد.

رعايت ترتيب در خواندن نمازهاى يوميه

سؤال 114 : وظيفه نمازگزارى كه در وسط نماز عصر متوجه مى‏شود كه نماز ظهر را

(192)

 
سه ركعتى خوانده است، چيست؟

پاسخ : اگر در وقت مختص به عصر است، نماز عصر را كه مشغول آن است تمام كند و سپس قضاى نماز ظهر را به جا آورد و اگر در وقت مشترك است، نيّت خود را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و سپس چهار ركعت نماز به نيّت «ما فى الذمّه» يا به نيّت عصر بخواند.

سؤال 115 : كسى كه مدتى طولانى نماز عشا را قبل از نماز مغرب خوانده است، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : چنانچه در يادگيرى مسأله مقصّر نبوده باشد، اعاده لازم نيست.

سؤال 116 : كسى كه نماز عصر خود را مى‏خواند، با اين اعتقاد كه نماز ظهرش را خوانده است و بعد از نماز عصر مى‏فهمد كه نماز ظهرش را نخوانده، نماز دوم را به چه نيّتى بايد بخواند (ظهر يا عصر)؟ و نماز اولش را بايد نماز ظهر قرار دهد يا نماز عصر؟

پاسخ : نمازى را كه خوانده، ظهر قرار مى‏دهد و نماز عصر را مى‏خواند و اشكالى ندارد؛ ولى بهتر است چهار ركعت دوم را به نيّت «ما فى الذمّه» بخواند.

سؤال 117 : اگر در بين نماز ظهر يا در بين نماز عصر، شك كند كه نماز ظهر را قبلاً خوانده يا نه، چه كار بايد انجام دهد؟

پاسخ : اگر در نماز ظهر و در وقت مشترك است، نماز را به عنوان ظهر تمام مى‏كند و اگر در وقت مختصّ عصر است، بايد نماز را قطع كند و نماز عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا كند و اگر در نماز عصر است، چنانچه در وقت مشترك باشد، نيّت خود را به نماز ظهر برمى‏گرداند و پس از اتمام آن، نماز عصر را مى‏خواند و اگر در وقت مختص به نماز عصر باشد، نماز عصر خود را تمام مى‏كند و نماز ظهر را قضا مى‏نمايد.

(193)


واجبات نماز

نيّت

سؤال 118 : لطفا مقدارى راجع به قصد قربت كه روح نماز و ساير عبادات محسوب مى‏شود، توضيح دهيد.

پاسخ : قصد قربت، يعنى انسان عبادت را براى امتثال امر خدا و تحصيل رضايت او انجام دهد و به عبارت روشن‏تر، انگيزه الهى، او را به سوى عمل عبادى حركت دهد و تا آخر عمل، اين انگيزه همراه با او باشد. البته اين موضوع داراى مراتب و درجاتى است كه بالاترش همان است كه اميرالمؤمنين عليه‏السلام داشت كه عبادت او از روى خوف جهنم و يا طمع بهشت نبود، بلكه ازآن جهت بود كه خدا را سزاوار پرستش مى‏دانست و بدين جهت خداوند را عبادت مى‏كرد.

سؤال 119 : چنانچه انسان در بين نماز، در مورد نيّت نماز دچار مشكل شود، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : در نيّت نماز، نبايد وسوسه به خرج داد. همين قدر كه توجه داشته باشد كه براى انجام فرمان خداوند نماز مى‏خواند، كافى است و لازم نيست نيّت را به زبان جارى كند يا از قلب بگذراند.

سؤال 120 : نيّت نماز صبح، زمانى كه هوا ابرى است، چگونه است؟

پاسخ : اگر منظور از ابرى بودن هوا، شك در طلوع آفتاب است، مى‏تواند نماز را به قصد «ما فى الذمّه» بخواند.

سؤال 121 : كسى مى‏داند كه يك نماز خوانده، ولى نمى‏داند كه نيّت نماز ظهر را كرده يا نيّت نماز عصر را و يا اين كه نمى‏داند نماز مغرب را خوانده يا نماز عشا را. اين فرد، نماز دوم را به چه نيّتى بايد بخواند؟

(194)

 
پاسخ : در نماز ظهر و عصر، بايد يك نماز چهارركعتى بخواند و بنا بر احتياط واجب آن نماز بايد به نيّت ما فى الذّمه باشد و در نماز مغرب و عشا بايد هر دو نماز را بخواند و اگر فقط سه ركعت يا كمتر به پايان وقت نماز عشا باقى مانده، مخيّر است هر يك از نماز مغرب يا عشا را در آن وقت بخواند و ديگرى را در خارج وقت قضا كند.

سؤال 122 : آيا بازگرداندن نيّت نماز، از نافله به نافله ديگر يا از نافله به واجب، صحيح و جايز است؟

پاسخ : در هر دو صورت، عدول كردن صحيح نيست.

سؤال 123 : آيا مى‏توان در نماز، نيّت را از نماز ادا به نماز قضا و يا از نماز قضا به نماز ادا برگرداند؟

پاسخ : برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا جايز نيست؛ ولى برگرداندن نيّت از نماز ادا به نماز قضا اشكالى ندارد؛ يعنى اگر نماز ادا را شروع كند و در بين نماز به خاطر آورد كه نماز قضايى برعهده اوست، مى‏تواند نيّت خود را به آن نماز قضا برگرداند؛ بلكه اگر نماز قضاى همان روز باشد، عدول به نماز قضا بنا بر احتياط لازم است.

سؤال 124 : آيا واجب است در نيّت نماز، تعيين كنيم كه نماز ما واجب است يا مستحب يا قصد قربت به تنهايى كافى است؟

پاسخ : قصد وجوب و يا ندب، لازم نيست، مگر در موردى كه تعيين يكى از آنها متوقّف بر قصد يكى از آنهاست، مثل اين كه در اول طلوع صبح مى‏خواهد هم نافله صبح بخواند و هم فريضه صبح را كه در اين صورت بايد با قصد، تعيين كند كه كدام نماز را مى‏خواند.

سؤال 125 : كسى كه در بين نماز براى او حالت عُجب پيش مى‏آيد، اما با توجه

(195)

 
دوباره اين حالت زائل مى‏شود، آيا ايرادى بر نمازش وارد مى‏شود يا خير؟

پاسخ : نمازش صحيح است.

سؤال 126 : آيا عجب و ريايى كه بعد از نماز براى انسان حاصل مى‏شود، اشكالى در اصل نماز ايجاد مى‏كند يا خير؟ عجب و رياى قبل از نماز چه طور؟

پاسخ : در هر دو صورت، چنانچه هنگام نماز ريا نداشته باشد، نمازش صحيح است و اشكالى به نماز وارد نمى‏شود.

تكبيرة الاحرام

سؤال 127 : دختر 23 ساله‏اى در نمازهايش «تكبيرة الاحرام» را نگفته است. حكم آن نمازها چيست؟

پاسخ : نمازهايى را كه بدون «تكبيرة الاحرام» خوانده است، اعاده كند.

سؤال 128 : گاهى بعد از گفتن تكبيرة الاحرام، شك مى‏كنيم كه حرف «راء» در كلمه «اكبر» را تلفظ كرديم يا خير. در اين جا چه كنيم تا نمازمان را صحيح خوانده باشيم؟

پاسخ : بنا را بر صحيح گفتن مى‏گذاريد و لازم نيست تكبيرة الاحرام را دوباره بگوييد.

قيام

سؤال 129 : كسى كه فقط با استفاده از پاى مصنوعى، قادر به ايستادن است، آيا لازم است با استفاده از پاى مصنوعى (به شكل ايستاده) نماز بخواند يا نشسته هم مى‏تواند نماز بخواند؟

پاسخ : لازم است با پاى مصنوعى و ايستاده نماز بخواند.

سؤال 130 : كسى كه به صورت معمولى نمى‏تواند بايستد و اگر بخواهد بايستد، بايد اين كار را به شكل بسيار غير طبيعى انجام دهد، آيا وظيفه‏اش در نماز، ايستادن است ي

(196)

 
نشستن؟

پاسخ : وظيفه‏اش خواندن نماز در حال قيام است و قيام با همه اقسامش (اگر ايستادن بر آن صدق كند)، بر نشستن مقدّم است.

سؤال 131 : كسى كه قادر نيست ايستاده نماز بخواند، ولى مى‏تواند بر روى زانوهاى خود بايستد، آيا بايد به اين صورت نماز بخواند يا به حالت نشسته؟

پاسخ : مى‏تواند نشسته نماز بخواند، اگر چه احتياط اين است كه مانند شخص ايستاده بر روى زانوهاى خود بايستد و به همان صورت، نماز خود را بخواند.

سؤال 132 : فردى در بين نماز، مدت كوتاهى از روى عمد يك پاى خود را بلند كرده و دوباره به زمين مى‏گذارد. آيا نمازش صحيح است؟

پاسخ : در موقع عدم اشتغال به قرائت نماز و تسبيحات اربعه، نمازش صحيح است؛ ولى هنگام اشتغال، بنا بر احتياط واجب بايد هر دو پا روى زمين باشد.

سؤال 133 : آيا ايستادن در نماز بر روى يك پا يا بر روى انگشتان يا پاشنه پا، به جهت درد پا يا در حال اختيار، صحيح است يا نماز را باطل مى‏كند؟

پاسخ : در حال اشتغال به حمد و سوره و تسبيحات اربعه ايستادن بر روى يك پا در حال اختيار، بنا بر احتياط جايز نيست و در حال اضطرار اشكال ندارد و در بقيه موارد ذكر شده در سؤال، در حال اضطرار و اختيار بلا مانع است، به شرط آن كه از حال انتصاب و استقرار خارج نشود.

سؤال 134 : اگر انسان در حالت ايستاده، قادر به انجام ركوع نباشد، نماز را بايد ايستاده بخواند يا نشسته؟

پاسخ : نماز را نشسته بخواند و در حال نشسته ركوع كند و بنا بر احتياط واجب يك نماز نيز در حال ايستاده بخواند و ركوع را با اشاره به جا آورد.

(197)

 
سؤال 135 : اگر شخصى در صورت ايستاده نماز خواندن، قادر به انجام دادن ركوع و سجود نباشد و مجبور باشد آنها را با اشاره به جا آورد، ولى در صورت نشسته به جا آوردن نماز، بتواند ركوع در حال نشسته و سجود را به جا آورد، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : نماز را به صورت نشسته و به همان كيفيت ذكر شده بخواند.

سؤال 136 : مكلّفى كه به علت ناتوانى، قدرت بر ايستادن در طول نماز را ندارد، ولى مقدارى از آن را مى‏تواند ايستاده بخواند، به چه صورت بايد نماز بخواند؟ نشسته يا ايستاده يا تركيبى از هر دوى آنها؟

پاسخ : بايد نماز را در حال ايستاده شروع كند و هر گاه كه از ايستادن عاجز شد، بنشيند و اگر دوباره قدرت بر ايستادن پيدا كرد، بايستد. به عبارت ديگر، هر موقع كه قادر به ايستادن است، نماز را ايستاده مى‏خواند و هر موقع كه نتواند ايستاده بخواند، آن را نشسته به جا مى‏آورد.

سؤال 137 : كسى كه بر اثر سرگيجه در بين نماز، مجبور مى‏شود كه مدتى را بنشيند، چگونه نمازش را ادامه دهد؟

پاسخ : اگر مدت سرگيجه مقدار كمى است كه موالات نماز به هم نمى‏خورد، پس از نشستن و رفع شدن سرگيجه برخيزد و نمازش را ادامه دهد و اگر مدت آن طولانى است، در مدتى كه نمى‏تواند ايستاده نماز بخواند، نشسته نمازش را ادامه دهد.

سؤال 138 : شخصى كه مى‏تواند به طور ايستاده نماز بخواند، ولى به جهت وضعيت جسمى خود، احتمال زياد مى‏دهد كه ايستاده نماز خواندن در دراز مدت به او صدمه وارد كند، آيا جايز است كه نشسته نماز بخواند؟

پاسخ : اگر تشخيص پزشكان موثّق، براى او خوفِ ضرر قابل اعتنا در مورد نماز ايستاده را در پى داشته باشد، به صورت نشسته نماز بخواند.

(198)

 
قرائت

قرائت حمد و سوره از روى قرآن

سؤال 139 : در نماز، خواندن حمد يا سوره از روى قرآن، چه در حالاتى، مثل حفظ نبودن حمد يا سوره، نسيان و... و چه در حال اختيار، چه حكمى دارد؟

پاسخ : احتياط لازم اين است كه حمد و سوره در نماز واجب، در حال اختيار از روى قرآن خوانده نشود؛ ولى در حالات ذكر شده در سؤال، اشكال ندارد و در نماز مستحبّى، خواندن از روى قرآن مطلقا جايز است.

سؤال 140 : بنده مى‏خواهم در نمازهاى يوميه خود، بعضى از سوره‏هاى قرآن را بخوانم كه حفظ نيستم، مثل سوره جمعه، اعلى و شمس. آيا مى‏توانم اين سوره‏ها را با در دست گرفتن قرآن بخوانم؟

پاسخ : اشكال ندارد.

قرائت‏هاى مختلف قرآن در نماز

سؤال 141 : با توجه به اين كه كلمه «كفوا» در آيه شريفه «ولم يكن له كفوا احد»، به چهار صورت، حتى به تشديد «واو» خوانده شده است، آيا هر كدام از اين چهار صورت، در نماز جايز است؟

پاسخ : مى‏توانيد اين كلمه را به صورت «كُفُؤا» يعنى با ضمّ فاء و با همزه و يا به صورت «كُفْؤا» يعنى با فاء ساكن و با همزه و يا به صورت «كُفُوا» يعنى با ضمّ فاء و با واو و يا به صورت «كُفْوا» يعنى با فاء ساكن و با واو بخوانيد، اگر چه احتياط مستحب اين است كه به صورت اخير قرائت نكنيد؛ ولى خواندن آن به تشديد واو جايز نيست.

قرائت سوره توحيد و كافرون در نماز

سؤال 142 : آيا اين حكم شرعى كه بعد از شروع به خواندن سوره توحيد و كافرون در نماز، نمى‏توان اين دو سوره را رها كرد و سوره ديگرى خواند، مخصوص نمازهاى

(199)

 
واجب است يا در نماز مستحبّى هم همين حكم وجود دارد؟

پاسخ : احتياط اين است كه در غير حال ضرورت، در نمازهاى مستحبّى هم عدول از سوره جحد (كافرون) و توحيد، به سوره ديگر جايز نيست.

قرائت در نماز جمعه و نماز ظهر و عصر روز جمعه

سؤال 143 : اين كه گفته مى‏شود: «بر مرد واجب است قرائتش در نماز ظهر، به غير از روز جمعه، آهسته باشد»، آيا نظرشان اين است كه بلند خواندن در نماز ظهر روز جمعه براى مرد ، جايز است يا مستحب يا واجب؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب، حمد و سوره در نماز جمعه بايد بلند خوانده شود و در نماز ظهر روز جمعه بايد آهسته خوانده شود.

سؤال 144 : بنده مى‏خواهم در نماز ظهر و عصر روز جمعه، سوره‏هاى جمعه و منافقون را بخوانم، آيا مى‏توانم با صداى بلند قرائت كنم يا بايد آهسته بخوانم؟

پاسخ : قرائت نماز عصر، حتى در روز جمعه بايد آهسته باشد و قرائت نماز ظهر روز جمعه نيز بنا بر احتياط واجب بايد آهسته باشد.

رعايت قواعد تجويد

سؤال 145 : آيا رعايت قواعد تجويد، در نماز واجب است؟ اگر واجب است تا چه مقدار؟

پاسخ : معيار، صدقِ تلفّظ حروف به نحو صحيح در عرفِ عرب زبانان، به حسب امكان نمازگزار است و مقدار واجب از قواعد تجويد كه بايد رعايت شود، در بحث قرائت نماز، در رساله عمليه ذكر شده است.

سؤال 146 : آيا در نماز، رعايت كردن قواعد تجويد كه در كتاب‏هاى تجويدى آمده است، استحبابى دارد يا خير؟

پاسخ : رعايت آنچه كه علماى تجويد به عنوان محسّنات ذكر كرده‏اند، واجب

(200)

 
نيست، اگر چه رعايت آن بهتر است.

سؤال 147 : آيا در نماز، ادغام كردن نون ساكنه و تنوين، در حروف «يرملون» (مثل «ولم يكنْ له») واجب است؟

پاسخ : احتياط، در ادغام كردن است، اگر چه لازم نيست.

سؤال 148 : آيا رعايت دو مدّ لازم كه در «ولا الضّالّين» وجود دارد، واجب است؟

پاسخ : بنا بر احتياط بايد رعايت شود.

سؤال 149 : آيا در نماز، خواندن كلمه‏هاى «صراط» و «صَلِّ» با حرف «س» نيز جايز و صحيح است؟

پاسخ : «صراط» را مى‏توان با حرف «س» نيز تلفظ كرد؛ ولى در كلمه «صَلِّ» صحيح نيست.

سؤال 150 : منظور از «وقف به حركت» يا «وصل به سكون» در قرائت نماز چيست؟ و معيار، براى عدم تحقّق «وصل به سكون» چيست؟ و آيا مكث يك ثانيه‏اى يا ذره‏اى نفس كشيدن كافى است؟

پاسخ : منظور از وقف و وصل، مكث و اتصال عرفى است. براى توضيح بيشتر، به مسأله 1027 رساله عمليه مراجعه شود.

سؤال 151 : «وصل به سكون» و «وقف به حركت»، در حمد و سوره و اذكار مستحبّى و اذكار واجب و تشهد و سلام، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اشكال ندارد.

تكرار سور و آيات و اذكار در نماز

سؤال 152 : آيا در نمازهاى واجب هم مى‏توان، مانند نمازهاى مستحبّى، به جاى يك سوره، چند سوره در يك ركعت نماز خواند، يا نمى‏توان؟

(201)

 
پاسخ : احتياط واجب، ترك قرائت بيشتر از يك سوره در نماز واجب است.

سؤال 153 : آيا تكرار آيات شريفه و اذكار و دعاهايى كه در نماز خوانده مى‏شود، جايز است؟ و در صورت جايز بودن، آيا فضيلتى دارد يا خير؟

پاسخ : جايز است و اشكال ندارد و قهرا ثواب و فضيلت هم دارد.

ترك سهوى قرائت

سؤال 154 : شخصى در نماز بعد از تكبيرة الاحرام، بدون خواندن حمد و سوره سهوا به ركوع مى‏رود. آيا نماز او درست است يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، نمازش را ادامه دهد؛ يعنى بعد از ركوع ذكر شده، دو سجده به جا آورد و سپس براى ركعت دوم بلند شود و بعد از نماز، به احتياط مستحب دو سجده سهو به جا آورد و نمازش صحيح است.

غلط خواندن نماز

سؤال 155 : شخصى زحمت كشيده و قرائت نماز را ياد گرفته است؛ ولى يك يا دو حرف را اشتباه تلفّظ مى‏كرده و گمان خودش اين بوده كه به طور صحيح تلفّظ مى‏كرده است. اكنون كه متوجه اشتباه خود شده است، چه بايد بكند؟

پاسخ : در فرض سؤال، نمازهايى كه خوانده كفايت مى‏كند و اعاده لازم نيست.

سؤال 156 : كسى در اوايل دوران بلوغ، قرائت نمازش صحيح نبوده و مثلاً حرف «ص» را «س» و يا حرف «ح» را «ه » تلفظ مى‏كرده، ولى به گمان خودش نمازهايش صحيح بوده است. حال، تكليفش نسبت به آن نمازها چيست؟

پاسخ : اگر جاهل مقصّر نباشد، نمازهايش صحيح است و اعاده و قضا ندارد.

سؤال 157 : كسى كه در اوايل تكليف خود نمازهايش را خوانده، ولى مخارج حروف را رعايت نكرده و مانند فارسى زبانان كلمات نماز را ادا كرده و اصلاً به اين مسأله

(202)

 
توجهى نداشته و گمانش بر اين بوده كه نمازهايش صحيح است، آيا باز هم تكليفى در اين باره دارد يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، نمازهاى قبلى او صحيح است؛ ولى پس از اين در حدّ امكان بايد به نحو صحيح تلفّظ نمايد.

سؤال 158 : كسى كه هر چه تلاش مى‏كند، باز هم نمازش را غلط مى‏خواند، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : وظيفه‏اش خواندن نماز به همان صورت است كه مى‏تواند؛ ولى اگر غلط در حمد و سوره باشد، بنا بر احتياط مستحب در نماز جماعت شركت كند.

سؤال 159 : شخصى مدتى در بعضى از اجزاى واجب نماز، با اعراب غلط، نماز را خوانده است. تكليفش چيست؟

پاسخ : اگر مسأله را نمى‏دانسته و در ندانستن مسأله مقصر نبوده و اعراب غلط، در تكبيرة الاحرام نماز نبوده، اعاده لازم ندارد.

سؤال 160 : اگر نمازگزار مدتى سهوا يك ذكر مستحبّى در نماز را اشتباه تلفّظ كرده باشد، آيا نمازهايى كه خوانده است، نياز به اعاده و قضا دارد؟

پاسخ : اعاده و قضا ندارد.

سؤال 161 : اگر كسى در نماز سهوا ذكر مستحبّى را غلط بگويد، آيا واجب است آن را تكرار كند يا مستحب است؟

پاسخ : اگر از محلّ آن نگذشته باشد، بهتر است آن را به نحو صحيح ادا كند؛ ولى اين كار، واجب نيست.

قرائت قرآن و ذكر و دعا در بين نماز

سؤال 162 : آيا مى‏توانيم در بين حمد يا سوره يا تسبيحات اربعه يا تشهد و يا سلام، به ذكر و دعا و قرائت قرآن مشغول شده، سپس بقيه حمد و... را بخوانيم؟ در صورت صحيح

(203)

 
بودن، آيا مى‏توانيم به فارسى يا زبان ديگرى غير از عربى دعا نموده يا ذكر بگوييم؟

پاسخ : خواندن قرآن در نماز، به قصد قرائت قرآن (غير از چهار آيه از قرآن كه سجده واجب دارند) اشكال ندارد و همچنين ذكر گفتن به قصد ذكر مطلق و دعا كردن در بين نماز بى‏اشكال است، اگر چه به فارسى يا به زبان ديگرى غير از عربى باشد.

قرائت قرآن در غير نماز

سؤال 163 : تردّد در حياط مدرسه، هنگام قرائت قرآن، چه حكمى دارد؟

پاسخ : هنگام قرائت قرآن، لازم است همه احترام كنند و هر عملى كه موجب هتك شود، اشكال دارد.

سؤال 164 : گاهى در مدارس مشاهده مى‏شود كه دانش‏آموزان در مراسم صبحگاهى يا ديگر مراسم، قرآن را به صورت غلط مى‏خوانند. نظرتان در اين خصوص چيست؟

پاسخ : شايسته است از افرادى كه قرائت بهتر دارند، استفاده شود.

تسبيحات اربعه

سؤال 165 : نمازگزارى در ركعت سوم و چهارم نماز، يقين دارد كه يك مرتبه تسبيحات را گفته؛ ولى نمى‏داند دو مرتبه يا سه مرتبه را هم گفته يا نه. آيا در اين صورت بايد تسبحيات را از اول بگويد يا به همين تسبيحات اكتفا كند؟

پاسخ : يك بار گفتن تسبيحات اربعه كافى است؛ ولى چنانچه مى‏خواهد ثواب سه بار گفتن را درك كند، اگر به ركوع وارد نشده است، دومرتبه ديگر تسبيحات را بگويد.

ركوع

سؤال 166 : شخصى كه بعد از سجده اول متوجه مى‏شود كه ركوع را انجام نداده،

(204)

 
آيا نمازش باطل است؟

پاسخ : به نظر اين جانب، نمازش باطل است.

سؤال 167 : اگر كسى بعد از اتمام سوره، بدون هيچ مكث و فاصله‏اى به ركوع برود، آيا اشكالى دارد؟ به عبارت ديگر، آيا بايد بين ركوع و جزء قبلى آن فاصله شود يا لازم نيست؟

پاسخ : مكث ميان آخر سوره و ركوع، لازم نيست.

سؤال 168 : در بسيارى از اوقات ديده مى‏شود كه افرادى مقدارى از اول يا آخر ذكر ركوع و سجود را در حال حركت مى‏گويند. نماز اين افراد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر سهوى باشد، اشكال ندارد و اگر عمدى باشد، نماز باطل است.

سؤال 169 : كسى كه به علت مريضى نمى‏تواند در ركوع آرامش بدنش را حفظ كند و مجبور است ذكر ركوع را به همراه حركت بدن بگويد، چه كار بايد بكند؟

پاسخ : اگر در ركوع مى‏تواند يك «سبحان اللّه‏» را هم در حال آرامش بگويد، همان را بگويد و كافى است و اگر از گفتن يك «سبحان اللّه‏» هم در حال آرامش بدن عاجز است، با همان حالتى كه دارد، ذكر را بگويد و كفايت مى‏كند.

سؤال 170 : اگر كسى نتواند تا پايان ذكر ركوع در حال ركوع باقى بماند، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : اگر مى‏تواند يك «سبحان اللّه‏» را در حال ركوع بگويد، همان كافى و مجزى است و اگر از گفتن حتى يك «سبحان اللّه‏» هم در حال ركوع عاجز است، احتياط اين است كه ذكر ركوع را در حال برخاستن از ركوع و قبل از اين كه از حدّ ركوع خارج شود و به قصد قربت مطلقه بگويد.

سؤال 171 : كسى كه مثلاً ذكر «سبحان ربى العظيم وبحمده» را در ركوع، سهوا غلط بخواند و يا اينكه سهوا در حال گفتن اين ذكر، بدنش حركت كند، آيا موقعى كه

(205)

 
مى‏خواهد ذكر ركوع را دوباره به صورت صحيح تكرار كند، مى‏تواند به جاى آن ذكر، سه بار «سبحان اللّه‏» بگويد؟

پاسخ : گفتن يك ذكر صحيح، با شرايط آن كافى است.

سؤال 172 : اگر در ركوع و سجود، افزون بر ذكر واجب صحيح، دعا و ذكر غلط خوانده شود، آيا به نماز صدمه مى‏زند؟ اگر در قنوت، ذكر و دعاى اشتباه خوانده شود، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در فرض سؤال، اگر غلط فاحش و تغيير دهنده معنا نباشد، نماز را باطل نمى‏كند؛ ولى بنا بر احتياط واجب عمدا به اين نحو نخواند.

سجود

سؤال 173 : در هنگام سجده، آيا گذاشتن كف دست بر روى زمين، بدون گذاشتن انگشتان، كفايت مى‏كند يا انگشتان هم بايد بر زمين گذاشته شود؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب بايد تمام كف دست به همراه انگشتان بر روى زمين قرار گيرد و صدق عرفى، كفايت مى‏كند.

سؤال 174 : آيا مى‏توان در سجده، انگشتان دست را حركت داد؟

پاسخ : اگر كف دست و انگشتان، بر روى زمين باشد، ظاهرا حركت دادن آنها اشكالى ندارد.

سؤال 175 : آيا نشستن بعد از سجده اول و همچنين نشستن بعد از سجده دوم كه اصطلاحا به آن «جلسه استراحت» گفته مى‏شود، واجب است؟ ترك كردن آن دو كه ديده مى‏شود بعضى از افراد، آنها را در نماز مستحبّى ترك مى‏كنند، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نشستن بعد از سجده اول و قبل از سجده دوم (به حالت اطمينان و استقرار)، لازم است و اگر عمدا ترك شود، نماز باطل است؛ ولى نشستن بعد از سجده دوم (جلسه استراحت)، واجب نيست، اگر چه بهتر است ترك نشود.

(206)

 
سؤال 176 : مى‏دانيم كه در سجده، بايد هفت موضع از بدن روى زمين قرار بگيرد. آيا زياد و كم شدن سجده، به تعداد قرار گرفتن پيشانى بر زمين بستگى دارد يا وابسته به تعداد قرار گرفتن همه هفت موضع بدن با هم، بر روى زمين است؟

پاسخ : ملاك در زيادى و يا كمى سجده، گذاردن و يا نگذاردن پيشانى بر زمين است و اعضاى ديگر در اين مسأله دخالتى ندارند.

سؤال 177 : معمولاً كسانى كه نمى‏توانند سجده كنند، مهر نماز را با دست بلند مى‏كنند و پيشانى را بر آن مى‏گذارند و در اين حال نوك انگشتان بزرگ پا را هم بر زمين نمى‏گذارند، در حالى كه مى‏توانند با درست كردن سكويى و قرار دادن مهر بر آن، پيشانى را بر مهر و كف هر دو دست را بر زمين بگذارند. در اين حالت، آيا درست كردن سكو براى اين كه بتوان كف هر دو دست را بر زمين گذاشت و همچنين گذاشتن نوك انگشتان بزرگ پا لازم است يا همان صورتى كه به طور معمول انجام مى‏شود، كافى است؟

پاسخ : در فرض سؤال، بايد نمازگزار تا جايى كه مى‏تواند براى سجده خم شود و مهر را بر روى سكو يا چيز ديگرى قرار دهد تا بتواند پيشانى را بر آن بگذارد و بقيه مواضع سجده را نيز هر كدام را كه مى‏تواند بايد بر روى زمين قرار دهد.

سؤال 178 : كسى كه وظيفه‏اش اين است كه سجده را با اشاره به جا آورد، در صورتى كه بتواند بعضى از مواضع سجده را بر زمين بگذارد، آيا اين كار واجب است؟

پاسخ : لازم نيست.

سؤال 179 : كسى بيمارى و درد شديدى در گردن دارد و نمى‏تواند در حالت سجده سر بر مهر بگذارد. اگر به علت درد شديد، نتواند روى چيزى مثل چهار پايه كوچك نيز مهر بگذارد و سجده كند، آيا مى‏تواند مهر را بردارد و بر پيشانى قرار دهد؟

پاسخ : اگر اصلاً نمى‏تواند براى سجده خم شود، بايد با سرش براى سجده

(207)

 
اشاره كند و اگر آن هم امكان ندارد، با چشمانش اشاره كند و بنا بر احتياط بايد مهر را نيز بردارد و به نزديكى پيشانى خود آورد و سر را بر آن بگذارد.

سؤال 180 : گاهى در پيشانى انسان جوش‏هايى پيدا مى‏شود كه هنگام سجده كردن درد مى‏گيرد. آيا مى‏توان در سجده، پيشانى را به صورت كج روى مهر گذاشت؟

پاسخ : لازم نيست جاى جوش را بر مهر بگذارد، اگر ممكن است، جاى ديگر پيشانى را بر روى مهر بگذارد.

سؤال 181 : خانمى مدتى در نماز، چادرش بين پيشانى او و مهر نماز حائل شده است. با توجه به اين كه حكم مسأله را نمى‏دانسته، نمازهايى كه اين طور خوانده، چه صورتى دارد؟

پاسخ : همه نمازهايى را كه مى‏داند در هر دو سجده از يك ركعت آن نمازها، چادر حائل شده ـ به طورى كه به مقدار لازم، پيشانى به مهر نرسيده ـ بايد اعاده كند؛ ولى در مورد نمازهايى كه يقين دارد يك يا چند سجده از آن نمازها را به اين نحو به جا آورده است، اما يقين ندارد كه دو سجده از يك ركعت را به اين ترتيب به جا آورده است، براى آن تعداد از سجده‏ها كه به فوت شدن آنها به خاطر حائل شدن چادر يقين دارد، بايد قضاى سجده به جا آورد و بعد از قضاى هر سجده، بنا بر احتياط دو سجده سهو نيز بنمايد.

چيزهايى كه مى‏توان بر آن سجده كرد

سؤال 182 : مهر نمازى را كه نجس شده، مى‏توان تطهير كرد يا نه؟ اگر بخشى از مهر پاك باشد (قسمت پاك به اندازه‏اى است كه سجده بر آن صحيح است)، آيا در اين صورت مى‏توان بر قسمت پاك اين مهر سجده نمود؟

پاسخ : اگر نجاست نفوذ كرده باشد، بايد آب پاك مطلق و غير قليل در آن نفوذ كند تا پاك شود و سجده بر قسمت پاك مهر صحيح است.

(208)

 
سؤال 183 : حكم سجده بر روى مهرهايى كه داراى عكس بارگاه معصومين عليهم‏السلام هستند، چيست؟

پاسخ : اگر از آن تفسير بد و ناصحيح نكنند و مانع رسيدن پيشانى به مهر نباشد، بى‏اشكال است.

سؤال 184 : يكى از دو طرف مهرهاى نماز، مقدارى برجستگى دارد. آيا سجده بر سطح ناهموار آن صحيح است؟

پاسخ : اگر برجستگى، مانع رسيدن مقدار لازم پيشانى به مهر باشد، اشكال دارد.

سؤال 185 : با توجه به اين كه سجده بر چيزهاى خوردنى صحيح نيست، سجده كردن بر چيزهايى كه در بعضى از كشورها از چيزهاى خوردنى است، ولى در كشورى ديگر خوردنى نيست، چه حكمى دارد؟ سجده كردن بر گياهى كه از غذاهاى حيوانات است، ولى در موارد كمى، انسان نيز از آن استفاده مى‏كند، چه صورتى دارد؟

پاسخ : در فرض اول، سجده كردن بر چيزهايى كه در بعضى از كشورها خوردنى است، صحيح نيست؛ ولى در فرض دوم، يعنى در گياهى كه حيوانات مى‏خورند، مانند يونجه و امثال آن، ولى انسان در بعضى اوقات آنها را مى‏خورد، اشكال ندارد و سجده بر آن صحيح است.

سؤال 186 : سجده كردن روى برگ چاى، قبل از پختن و بعد از آن، چه حكمى دارد؟

پاسخ : بنا بر احتياط صحيح نيست.

سؤال 187 : آيا سجده كردن بر قسمتى از ميوه‏ها كه معمولاً خورده نمى‏شوند (مثل پوست خربزه و هندوانه)، صحيح است؟

پاسخ : بنا بر احتياط جايز نيست.

سؤال 188 : گياهان و ميوه‏هايى كه خوراكى هستند، مراحل مختلفى را طى مى‏كنند و

(209)

 
تنها در بعضى از مراحل، قابليت خوردن را دارند، مثلاً قبل از رسيدن و يا بعد از رسيدن و خراب شدن، خوراكى محسوب نمى‏شوند. آيا سجده بر اين چيزها در مراحلى كه غير خوراكى هستند، صحيح است؟

پاسخ : در فرض مذكور، سجده بر آنها جايز نيست.

سؤال 189 : سجده بر حصير تهيه شده از برگ درخت نخل و همچنين سجده بر نخ كنف (نخ گونى بافى)، چه حكمى دارد؟

پاسخ : مورد اول (حصير برگ نخل)، اشكال ندارد؛ ولى مورد دوم، خالى از اشكال نيست.

سؤال 190 : آيا سجده بر دستمال كاغذى صحيح است؟

پاسخ : اگر احراز شود كه دستمال كاغذى از چيزهايى ساخته شده كه سجده بر آنها صحيح است، اشكال ندارد؛ ولى اين موضوع در نزد اين جانب محرز نيست.

سؤال 191 : آيا سجده نمودن بر پول كاغذى و كاغذ رنگى و يا كاغذ سفيدى كه بعدا به وسيله چاپ، رنگ آن عوض شده، صحيح است؟

پاسخ : اگر كاغذ يا پول كاغذى از موادى ساخته شده كه سجده بر آن صحيح است، سجده كردن اشكال ندارد، وگرنه جايز نيست، و در موارد مشكوك، احتياط، در ترك است و رنگ كاغذ، اگر داراى جرمى نباشد كه بين كاغذ و پيشانى سجده كننده حائل شود، در اين صورت سجده بر آن كاغذ اشكالى ندارد.

سجده واجب قرآن

سؤال 192 : آيا حكم كسى كه آيه سجده را مى‏نويسد و يا از روى قرآن، بدون اين كه بر زبان جارى كند، مى‏خواند، مانند كسى است كه آن را بر زبان جارى مى‏كند يا آن ر

(210)

 
مى‏شنود؟

پاسخ : حكم وجوب سجده، به قارى و گوش كننده اختصاص دارد و در بقيه موارد، واجب نيست، اگرچه بر شنونده نيز سجده كردن مستحب است.

سؤال 193 : آيا با خواندن يا گوش دادن به مقدارى از آيه سجده و نه تمام آيه، خواننده و يا كسى كه گوش به آيه مى‏كند، بايد سجده كند؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب بايد سجده كند، خصوصا اگر لفظ سجده خوانده شود.

سؤال 194 : بچه غير مميّزى با تعليم والدين خود سوره علق را حفظ كرده و گاهى آن را بر زبان خود جارى مى‏كند. آيا كسانى كه آيه آخر سوره علق (آيه سجده) را از زبان او گوش مى‏كنند، واجب است سجده كنند؟

پاسخ : واجب نيست.

سؤال 195 : اگر كسى به آيه سجده از راديو، تلويزيون يا بلندگو گوش بدهد، آيا سجده بر او واجب است يا خير؟

پاسخ : اگر قارى قرآن در همان موقع، در حال قرائت كردن باشد و شنونده از راديو، تلويزيون يا بلندگو به آن گوش فرا دهد، ظاهرا سجده كردن واجب است و اگر صداى ضبط شده باشد كه از ضبط صوت يا راديو و تلويزيون پخش مى‏شود، بنا بر احتياط سجده كردن واجب است.

سؤال 196 : انسانى كه گوشش سنگين است و در مجلسى حاضر است كه آيه سجده خوانده مى‏شود، ولى او به خوبى آيه را نمى‏شنود، سجده بر او واجب مى‏شود يا نه؟

پاسخ : در مورد سؤال، سجده بر اين شخص واجب نيست، اگر چه مطابق احتياط است.

سؤال 197 : نمازگزارى كه در بين نماز، آيه سجده را مى‏شنود، چه وظيفه‏اى

(211)

 
برعهده‏اش مى‏آيد؟

پاسخ : اگر آيه را بشنود، ولى به آن گوش ندهد، چيزى بر او نيست؛ ولى اگر به آن گوش فرا دهد، در حكم قرائت عمدى است.

سجده شكر

سؤال 198 : سجده شكر چه سجده‏اى است؟ و آيا شرايطى كه در سجده نماز بايد رعايت شود، در سجده شكر هم معتبر است و بايد رعايت شود؟

پاسخ : سجده شكر، سجده‏اى است كه در وقت تجدّد نعمت و يا برطرف شدن بلا و يا براى يادآورى آنها و يا براى اداى فريضه و يا نافله و يا براى انجام دادن كار خير (از قبيل صلح دادن ميان دو نفر) انجام داده مى‏شود و در آن به جز گذاشتن پيشانى بر زمين و اباحه مكان، چيز ديگرى معتبر نيست، اگر چه مستحب است سه بار و يا صد بار ذكر «شكرا للّه‏» گفته شود.

تشهد

سؤال 199 : كسى كه مدتى در نماز چهار ركعتى، تشهد دوم را به جا نياورده و جاهل قاصر است، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب بايد قضاى هر تشهد را به جا آورده و براى هر تشهد، دو سجده سهو نيز انجام دهد.

سؤال 200 : آيا در تشهد، جايز است بگويد: «أشهد أن لا إله إلاّ اللّه‏ وأشهد أنّ محمّدا صلّى اللّه‏ عليه وآله عبده ورسوله»؟

پاسخ : اين گونه تشهد، كافى نيست.

سؤال 201 : اگر در تشهد نماز واجب، بعد از صلوات بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم جمله «وعجّل فرجهم» را بگوييم، نماز ما صحيح است يا باطل؟

پاسخ : چنانچه به قصد جزئيت نباشد، بلكه به قصد دعا و قربت مطلقه باشد،

(212)

 
ظاهرا اشكال ندارد و موجب بطلان نماز نمى‏شود؛ ولى بهتر است در تشهد نماز، به همان نحوى كه وارد شده و مأثور است، اكتفا شود.

سؤال 202 : آيا خواندن شهادت ثالثه (شهادت بر ولايت حضرت على عليه‏السلام )، در نماز جايز است؟

پاسخ : نبايد چيزى بر نماز اضافه شود. بنا بر اين، شهادت ثالثه در تشهد به قصد اين كه جزء نماز باشد، صحيح نيست و بدون قصد جزئيت هم چون منشأ اختلاف است، ترك شود.

سلام

سؤال 203 : يكى از مؤمنين مدتى در نمازش به جاى «السلام عليك أيها النبيّ ورحمة اللّه‏ وبركاته» عبارت «السلام على النبيّ ورحمة اللّه‏ وبركاته» را گفته است. حكم نمازهايى كه اين طور خوانده است، چيست؟

پاسخ : نمازهاى قبلى او باطل نيست؛ ولى پس از اين همان طور كه در توضيح المسائل نوشته شده است، بخواند.

سؤال 204 : آيا در سلام‏هاى آخر نماز، مى‏توان به جاى كلمه «السلام» كلمه «سلام» را به كار برد؟

پاسخ : جايز نيست.

موالات

سؤال 205 : كسى كه بر اثر حواس پرتى، مدتى طولانى در بين نماز چيزى نمى‏گويد و كارى هم انجام نمى‏دهد و بعد از جمع شدن حواس، به ادامه نماز مى‏پردازد، آيا به موالات نمازش صدمه‏اى وارد مى‏شود يا خير؟

پاسخ : اگر سكوت، به قدرى باشد كه صورت نماز را به هم نزند، اشكال

(213)

 
ندارد؛ ولى اگر به قدرى باشد كه صورت نماز را به هم بزند، چه عمدى باشد و چه سهوى، نماز باطل مى‏شود، مگر اين كه حالت اين شخص طورى است كه نمى‏تواند به غير از اين صورت نماز بخواند و اگر تكرار نمايد باز هم به همين صورت و با فاصله نماز را مى‏خواند كه در اين حال مى‏تواند به همان نماز اكتفا كند.

مستحبّات و مكروهات نماز

اذان و اقامه

سؤال 206 : آيا گفتن اذان و اقامه، در نمازهاى مستحبّى يا در غير حالت نماز، باز هم

مستحب است يا خير؟

پاسخ : در نمازهاى واجب يوميه، اذان و اقامه، مستحبّ مؤكّد است؛ ولى در ديگر نمازهاى واجب و نمازهاى نافله استحباب ندارد و در غير نماز، گفتن اذان به گوش راست بچه تازه متولد شده و گفتن اقامه به گوش چپش مستحب است و گفتنِ اذان تنها در مواردى از قبيل اذان گفتن به گوش كسى كه چهل روز گوشت نخورده و همچنين كسى كه خلق و خويش بد است، استحباب دارد.

سؤال 207 : با عنايت به اين كه اذان و اقامه در نماز مستحب است، آيا مى‏توان به جاى آنها ترجمه آن دو را قبل از نماز بر زبان جارى كرد يا خير؟

پاسخ : بايد با عربى صحيح خوانده شوند و ترجمه آنها كافى نيست.

سؤال 208 : آيا لازم است هنگام گفتن اذان و اقامه، انسان با طهارت باشد و بدن و لباسش از نجاست پاك باشد؟

پاسخ : پاك بودن لباس و بدن، در اذان و اقامه شرط نيست. طهارت از حدث نيز در اذان لازم نيست؛ ولى در اقامه، بنا بر احتياط طهارت از حدث شرط

(214)

 
است؛ بلكه خالى از قوت نيست.

سؤال 209 : آيا مى‏توان بعضى از جملات اذان را كمتر يا بيشتر از آن چيزى كه معيّن شده است، تكرار كرد، مثل اين كه «حىّ على الصلاة» يا شهادتين را يك بار يا سه بار گفت؟

پاسخ : نمى‏توان به قصد اذان، جملات آن را كمتر يا بيشتر كرد؛ ولى تكرار «حىّ على الصلاة»، «حىّ على الفلاح» يا شهادتين، به جهت تأكيد و تشويق مردم و جمع شدن آنها براى نماز اشكالى ندارد؛ ولى آنچه زيادتر گفته مى‏شود، جزء اذان نيست.

سؤال 210 : حكم شهادت ثالثه در اذان و اقامه چيست؟

پاسخ : گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه، به عنوان جزئيت جايز نيست؛ ولى گفتن در اذان و اقامه، به قصد قربت مطلقه، خوب است.

سؤال 211 : جابه جا شدن سهوى اذان و اقامه در نماز، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر عمدا و يا سهوا و يا جهلاً اقامه را بر اذان مقدّم نمايد، براى درك كردن اقامه، بايد بعد از اذان، اقامه را اعاده كند.

سؤال 212 : هنگام گفتن اقامه نماز، نمى‏دانيم كه اذان را گفتيم يا نه. اگر بخواهيم ثواب گفتن اذان را درك كنيم، آيا بايد دوباره اذان و اقامه بگوييم يا همين كه نيّت گفتن را داشته‏ايم و الآن شك در گفتن داريم، كافى است؟

پاسخ : بعد از دخول و ورود به اقامه، به شك خود اعتنا نكند؛ ولى اگر شكّ او قبل از آن باشد، اذان و سپس اقامه را بگويد.

سؤال 213 : آيا كسى كه در حال گفتن اذان اعلام است، مى‏تواند همان اذان را اذان نماز خود قرار دهد و بعد از آن اقامه بگويد و نمازش را بخواند يا لازم است براى نماز، اذان ديگرى بگويد؟

پاسخ : اگر براى اذان اعلام قصد قربت كرده باشد، مى‏تواند به اذان اعلام،

(215)

 
براى نمازش كفايت كند و بعد از آن اقامه را بگويد و نماز را شروع نمايد.

سؤال 214 : شخصى قبل از نماز فرادى، اذان و ا قامه مى‏گويد و مشغول نماز مى‏شود. اگر ما در آن مكان حاضر باشيم و بعد از اذان و اقامه آن شخص بخواهيم نماز بخوانيم، آيا لازم است باز هم اذان و اقامه بگوييم يا مى‏توانيم به همان اذان و اقامه اكتفا كنيم؟

پاسخ : مى‏توانيد به همان اذان و اقامه اكتفا كنيد، به شرط اين كه هنگام گفتن آن شخص، همه فصول اذان و اقامه را بشنويد.

سؤال 215 : در بسيارى از مواقع، به هنگام نماز جماعت در مساجد، بچه‏هاى نابالغ اذان مى‏گويند. آيا مى‏توان به همين اذان براى نماز اكتفا كرد يا خير؟

پاسخ : اگر مميّز باشند، اذان آنها كفايت مى‏كند.

سؤال 216 : در مواردى كه اذان، در نماز ساقط مى‏شود، آيا سقوط اذان، لازم است يا جايز؟

پاسخ : در نماز عصر روز عرفه (در صورت جمع با نماز ظهر) و در نماز عشاى مزدلفه (در صورت جمع با نماز مغرب)، و بنا بر احتياط واجب در نماز عصر روز جمعه (در صورت جمع نماز عصر با نماز جمعه و يا با نماز ظهر) اذان را ترك كند؛ ولى در بقيه موارد، مى‏تواند اذان بگويد.

سؤال 217 : اذان گفتن دختران در مدارس دخترانه، جهت حضور دانش‏آموزان در نماز جماعت مدرسه، چه حكمى دارد؟

پاسخ : فى نفسه اشكال ندارد؛ ولى كفايت از اذان براى اقامه نماز جماعت نمى‏كند.

قنوت

سؤال 218 : آيا بالا بردن دست‏ها در قنوت، جزء قنوت است يا امر مستحبّى جداگانه

(216)

 
است كه مى‏توان آن را ترك كرد؟ بالا بردن دست‏ها به هنگام تكبيرة الاحرام و ديگر تكبيرهاى نماز چه طور؟

پاسخ : اگر بخواهد قنوت بخواند، احتياط واجب آن است كه دست‏ها را بلند كند و مستحب است دست‏ها را تا مقابل صورت بلند نمايد و در تكبيرات نماز، بالا بردن دست‏ها تا مقابل گوش‏ها مستحب است.

سؤال 219 : آيا غلط خواندن قنوت و يا ذكرهاى مستحبّى نماز، مبطل نماز است؟

پاسخ : اگر غلط خواندن آنها به حدّى نباشد كه از ذكر بودن خارج شود، مبطل نيست؛ ولى بنا بر احتياط واجب نبايد عمدا آنها را به اين صورت بخواند.

سؤال 220 : آيا دعا كردن در قنوت، به زبان فارسى و يا هر زبان ديگرى غير از عربى، صحيح است و موجب بطلان نماز نمى‏شود؟

پاسخ : اگر قادر به خواندن دعا به عربى باشد، سزاوار است كه به عربى بخواند؛ ولى خواندن دعا به زبان غير عربى هم اشكال ندارد.

سؤال 221 : آيا در قنوت، خواندن شعرى كه داراى مضامين دعا و مناجات است، جايز است؟ و در صورت جواز، عربى بودن در آن شرط است يا به هر زبانى باشد، مانعى ندارد؟

پاسخ : خواندن شعر مذكور در سؤال، اشكال ندارد و عربى بودن در آن شرط نيست و به هر زبانى مى‏شود قنوت را خواند.

سؤال 222 : كسى كه در قنوت نماز اين دعا را مى‏خواند: «فاصفح عنّي بحسن توكّلي عليك» و بعد شك مى‏كند كه درست خوانده يا نه؟!

    الف. آيا مى‏تواند «إليك» بگويد، به اين نيّت كه هر كدام («عليك» يا «إليك») درست است، همان محسوب شود؟

(217)

 
پاسخ : نمى‏تواند.

ب. اگر «إليك» را گفته باشد، نمازى را كه اين گونه خوانده، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر جاهل مقصّر نبوده، اعاده لازم نيست؛ ولى بايد دو سجده سهو به جا آورد.

ج. اگر اين مسأله در جاهاى ديگر نماز اتفاق افتاد، حكمش چيست؟

پاسخ : در هر جاى نماز، اگر در اذكار مستحبّى اتفاق بيفتد، همان حكم قبلى را دارد.

سؤال 223 : بعضى اوقات در قنوت، سمت نگين انگشتر عقيق را به طرف صورت مى‏گيرند، آيا اين عمل، سنّت است و ثوابى دارد؟

پاسخ : اگر كسى به اميد مطلوب بودن، آن را انجام دهد، مانعى ندارد.

تكبيرات مستحب در نماز

سؤال 224 : بعضى از افراد، تكبيرات قبل و بعد از ركوع و سجده را در حال حركت مى‏گويند. آيا نماز اين افراد صحيح است؟

پاسخ : اگر از تكبيرات مذكور قصد ذكر مطلق كنند و آنها را به قصد تكبيرات وارد شده در نماز كه قبل و بعد از ركوع و سجده گفته مى‏شود، نگويند، نمازشان صحيح است.

تورّك

سؤال 225 : تورّك كه در بعضى از كتاب‏ها يكى از اعمال مستحب نماز شمرده شده است، به چه معنا است؟

پاسخ : تورّك اين است كه نمازگزار، در حال نشستن، بر روى ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار دهد.

(218)

 
بستن چشم هنگام نماز

سؤال 226 : آيا بستن چشم در هنگام نماز، براى حضور قلب پيداكردن، باز هم مكروه است؟

پاسخ : به حسب موارد فرق مى‏كند. اگر اين كار واقعا تأثير در حضور قلب بيشتر و يا زياد كردن خضوع و خشوع داشته باشد، بعيد نيست كراهت آن برطرف شود.

تعقيبات نماز

سؤال 227 : گاهى موقع گفتن تسبيحات حضرت زهرا عليهاالسلام در تعقيب نماز، در تعداد آن شك مى‏كنيم. در اين صورت، آيا تسبيحات را از سر بگيريم يا خير؟

پاسخ : اگر در عدد تكبيرات و تحميدات و تسبيحات شك كند، چنانچه از محل، تجاوز نكرده باشد؛ يعنى وارد ذكر بعدى يا كار ديگرى نشده باشد، بنا را بر كمتر مى‏گذارد و اگر تجاوز كرده باشد، بنا را بر انجام دادن آنها مى‏گذارد.

سؤال 228 : مرسوم است كه مؤمنين به يكديگر التماس دعا مى‏گويند. آيا اين كار، مستحب است؟

پاسخ : كار خوبى است.

سؤال 229 : آيا خواندن عبارت «يا محمّد يا عليّ، يا عليّ يا محمّد، اكفياني فإنّكما كافيان وانصراني فإنّكما ناصران» كه بخشى از دعاى معروف فرج است، جايز است؟

پاسخ : منظور از فراز مذكور در دعا، ممكن است «بإذن اللّه‏» (با اذن و اجازه خداوند) باشد. بنا بر اين بى‏اشكال به نظر مى‏رسد.

سؤال 230 : آيا در زيارت عاشورا، گفتن يك سلام به جاى صد سلام و يك لعن به جاى صد لعن، به قصد رجا جايز است؟

پاسخ : جايز است.

(219)

 
مبطلات نماز

خلل در طهارت

سؤال 231 : اگر كسى در وسط نماز يا بعد از نماز شك كند كه وضو گرفته است يا نه، چه بايد بكند؟

پاسخ : اگر بعد از نماز، در وضو شك كند، نمازش محكوم به صحّت است؛ ولى براى نمازهاى آينده بايد وضو بگيرد و اگر در اثناى نماز، در وضو شك كند، نماز را رها كند، وضو بگيرد و دوباره نماز بخواند و احتياط اين است كه آن نماز را به آخر برساند و تمام كند و دوباره وضو گرفته، نماز را اعاده نمايد.

سؤال 232 : اگر در بين نماز شك كنيم كه وضو را درست انجام داده‏ايم يا نه، آيا نماز را ادامه دهيم يا رها كنيم و بعد از وضوى جديد دوباره نماز بخوانيم؟ اگر تقريبا اطمينان پيدا كرديم كه وضوى ما صحيح نبوده، چه بايد بكنيم؟

پاسخ : در صورت شك در صحيح بودن وضو، نماز شما محكوم به صحّت است و اگر اطمينان داريد كه وضو صحيح نبوده، نماز باطل است و بايد وضو و نماز را اعاده كنيد.

سؤال 233 : شخصى وضو گرفته و بعد هم وضويش باطل شده است. حال كه توجه مى‏كند، نمى‏داند كه باطل شدن وضو، قبل از خواندن نماز بوده يا بعد از آن. آيا لازم است اين نماز را دوباره بخواند؟

پاسخ : اقوى صحّت نماز است؛ ولى براى نمازهاى بعدى بايد وضو بگيرد.

سؤال 234 : زنى كه مستحاضه قليله است و در وسط نماز، استحاضه او متوسطه يا كثيره مى‏شود، نمازش را بايد ادامه دهد يا بايد قطع كند و به وظيفه جديد عمل نمايد؟

پاسخ : بايد نماز را قطع كند و به وظيفه جديد عمل كند.

(220)

 
سؤال 235 : زنى كه استحاضه متوسطه است، پس از عمل به وظيفه خود مشغول نماز صبح شده است و در حين نماز استحاضه او كثيره شده، وظيفه‏اش چيست؟ اگر اين اتفاق در بين نماز ظهر، عصر، مغرب و يا عشا پيش بيايد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر مورد ذكر شده در سؤال، در نماز صبح پيش بيايد، چنانچه بدن يا لباسش نجس نشود و يا در صورت نجاست، بتواند در حين نماز بدن و لباسش را تطهير كند، نمازش را ادامه دهد و صحيح است؛ ولى اگر در نماز ظهر، عصر، مغرب و يا عشا پيش بيايد، در اين صورت نمازش را قطع كند و پس از عمل به وظيفه مستحاضه كثيره نماز را از سر بگيرد.

سؤال 236 : فردى كه در نماز، حالت خواب او را فرا گرفته و بعد از بيدار شدن از خواب شك مى‏كند كه در بين نماز خوابيده يا بعد از اتمام نماز، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : بايد نماز را اعاده كند.

تكتّف

سؤال 237 : آيا تكتّف براى حصول خضوع و خشوع و تسليم بيشتر در برابر پروردگار در نماز جايز است؟

پاسخ : احتياطا جايز نيست.

انحراف از قبله

سؤال 238 : نمازگزارى به واسطه برخورد شخص ديگرى با او صورت و يا بدنش از قبله منحرف مى‏شود. در اين صورت نمازش صحيح است يا باطل؟

پاسخ : اگر به طرف راست يا چپ قبله و يا طرف مقابل قبله برگردد (انحراف نمازگزار از قبله به اندازه نود درجه يا بيشتر از آن شود)، نمازش باطل است؛ ولى اگر قبله ما بين طرف چپ و راست نمازگزار (انحراف كمتر از نود درجه) باشد، نماز باطل نمى‏شود.

(221)

 
سؤال 239 : شخصى در قيام نماز، به جهت سنگينى وزن و پا به پا كردن، به طرف راست و چپ قبله منحرف مى‏شود. آيا نمازش صحيح است؟

پاسخ : انحراف غير عمدى از قبله، اگر به حدّ طرف راست يا چپ قبله برسد، مبطل نماز است؛ ولى اگر جزئى باشد، اشكال ندارد.

سؤال 240 : چنانچه براى بيمار، خواندن نماز به سوى قبله امكان نداشته و يا مشكل باشد (مثل اين كه روى تختى خوابيده كه جهت آن مخالف قبله است و نمى‏توان جهت آن را تغيير داد و يا تغيير دادن آن بسيار مشكل است)، چگونه بايد نماز بخواند؟ و آيا جهات ديگر برايش يكسان است؟

پاسخ : در فرض سؤال، اگر تا آخر وقت امكان رو به قبله خواندن نماز برايش وجود نداشته باشد، به هر مقدار كه ممكن است به طرف قبله نماز بخواند و نمازش صحيح است.

سؤال 241 : شخصى كه به واسطه بسته شدن به جايى (مثل بسته شدن به درخت) نمى‏تواند رو به قبله شود و نماز بخواند، تكليفش چيست؟

پاسخ : اگر در تمام وقت نماز نتواند رو به قبله نماز بخواند، به هر مقدار كه امكان دارد رو به قبله شود و نماز بخواند و كافى است.

سؤال 242 : اگر كسى كه نمى‏تواند علم يا ظن به جهت قبله پيدا كند، به يك جهت دلخواه نماز بخواند و در وقت يا خارج وقت نماز بفهمد كه قبله در جهت ديگرى بوده است، تكليفش چيست؟

پاسخ : اگر به هنگام نماز خواندن، قبله بين طرف راست و چپ نمازگزار بوده، نمازش صحيح است و اگر قبله در طرف راست يا چپ نمازگزار بوده، چنانچه در وقت نماز متوجه شود، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر پس از وقت نماز متوجه شود، قضا لازم نيست و اگر قبله در طرف پشت نمازگزار بوده، چنانچه در وقت نماز متوجه شود، نماز را اعاده كند و اگر پس از وقت متوجه شود، بنا

(222)

 
بر احتياط آن را قضا نمايد.

سؤال 243 : شخصى خانه جديدى مى‏خرد. در ابتداى امر براى يافتن قبله از يكى از همسايه‏ها جهت قبله را مى‏پرسد و به آن جهت نماز مى‏خواند؛ اما بعدها با گذاشتن قبله نما اطمينان پيدا مى‏كند جهتى را كه سال‏ها به طرف آن نماز مى‏خوانده، اشتباه بوده است. با توجه به اين كه اين فرد از راه‏هاى معتبر، براى يافتن قبله استفاده نكرده است، آيا بايد نماز هايى كه در اين سال‏ها خوانده، قضا نمايد؟

پاسخ : اگر انحراف نمازگزار از قبله به حدّ مشرق و مغرب (چپ يا راست قبله) نرسد، اعاده و قضا ندارد و اگر به اين حد برسد، اعاده لازم است؛ ولى قضا ندارد و اگر انحراف بيش از آن باشد كه در نتيجه قبله در پشت نمازگزار واقع شده، اعاده واجب است و بنا بر احتياط واجب قضا نيز لازم است و چنانچه امثال اين افراد ملتفت باشند و احتمال جدّى انحراف از قبله را بدهند، لازم است تحقيق كنند تا براى آنها اطمينان حاصل شود و نبايد نسبت به مسائل شرعى با سهل انگارى برخورد شود.

قصد غير ذكر از اذكار نماز

سؤال 244 : گاهى كسى كه مشغول نماز است، براى متوجه كردن ديگران به امرى، تكبير در نماز را بلند مى‏گويد، اين كار چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر به قصد ذكر، تكبير مى‏گويد و در حال گفتن تكبير، صدا را بلند مى‏كند تا ديگرى را متوجه كند، اشكال ندارد و اگر به نيّت متوجه كردن ديگرى تكبير مى‏گويد، ولى قصد ذكر هم مى‏كند، نمازش باطل است و در صورتى كه هر دو را در عرض هم قصد كند، باطل بودن نماز، محلّ تأمّل است.

سؤال 245 : من مادر سه فرزند هستم كه يكى از آنها كلاس اول دبستان است و دو تاى ديگر به مدرسه نمى‏روند و دوست دارم كه بچه‏هايم از كوچكى نمازشان را

(223)

 
بخوانند. آيا مى‏توانم نماز مغرب و عشاى خود را بلند و شمرده بخوانم تا آنها ياد بگيرند؟

پاسخ : اگر نيّت شما اين باشد كه نماز خود را بخوانيد و در ضمن آن مى‏خواهيد به بچه‏هاى خود نماز را آموزش بدهيد، اشكال ندارد؛ ولى بهتر اين است كه بعد از خواندن نماز، به فرزندانتان آموزش دهيد.

حرف زدن عمدى

سؤال 246 : آيا گفتن يك حرف از حروف الفبا در بين نماز كه داراى معنا نيست، باطل كننده نماز است يا نه؟ اگر نمازگزار از اين حرفِ بدون معنا، قصد معنايى را نمايد (مثل اين كه با كسى قرار گذاشته كه هر وقت من فلان حرف از حروف الفبا را گفتم، تو فلان كار را بكن)، آيا اين كار نماز را باطل مى‏كند؟

پاسخ : اگر در بين نماز يك حرف يا بيشتر بگويد، چه داراى معنا باشد يا نباشد، چنانچه عمدى باشد، نماز را باطل مى‏كند و اگر سهوى باشد، نماز باطل نمى‏شود؛ ولى سجده سهو دارد.

سؤال 247 : بچه غير مميّزى در بين نماز به نمازگزارى سلام مى‏دهد. آيا جواب سلام او واجب است؟

پاسخ : جواب سلام بچه غير مميّز واجب نيست و نبايد در بين نماز به قصد جواب سلام، به سلام او جواب بدهد؛ ولى گفتن سلام به قصد دعا در جواب او مانعى ندارد.

سؤال 248 : اگر كسى در بين نماز به صورت غلط به نمازگزار سلام بدهد، آيا جواب سلام او بر نمازگزار واجب است؟

پاسخ : اگر به طورى سلام را غلط بگويد كه عرفا به آن «سلام» گفته نشود، جواب سلام واجب نيست؛ ولى چنانچه عرفا به آن «سلام» گفته شود، بايد

(224)

 
جواب سلام، به صورت صحيح از طرف نمازگزار داده شود و احتياط اين است كه جواب را به قصد دعا (طلب سلامت از خدا براى كسى كه به او سلام گفته) بگويد.

سؤال 249 : آيا گفتن كلمه «سلام» به نمازگزار، بدون اين كه بعد از آن كلمه «عليكم» يا كلمه «عليك» آورده شود، وظيفه‏اى بر عهده نمازگزار مى‏آورد؟

پاسخ : اگر نمازگزار علم يا گمان داشته باشد كه سلام كننده كلمه «عليك» يا «عليكم» را در تقدير گرفته و قصد كرده است، جواب سلام او واجب است، وگرنه جواب سلام واجب نيست و احتياط اين است كه نمازگزار نيز به گفتن كلمه «سلام» اكتفا كند و «عليك» يا «عليكم» را در تقدير بگيرد.

به هم خوردن صورت نماز

سؤال 250 : اگر ضرورت ايجاب كند كه در حال نماز، به بيمار دارو خورانده شود، آيا در صورت امكانِ اعاده نماز، اين كار واجب مى‏شود؟

پاسخ : در فرض سؤال، بايد دارو خورانده شود و اگر صورت نماز به هم بخورد، بايد نماز را اعاده كند.

سؤال 251 : خوردن سهوى در حالى كه انسان نماز خود را مى‏خواند و يا به طور تبرّعى يا استيجارى از طرف ديگران نماز مى‏خواند، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر صورت نماز به هم نخورد، اشكالى به نماز وارد نمى‏شود.

سؤال 252 : گريه بر سيّدالشهداء امام حسين عليه‏السلام در نماز، چه حكمى دارد؟

پاسخ : گريه بر سيّدالشهداء عليه‏السلام در نماز اشكال ندارد، به شرطى كه گريه كننده از صورت نمازگزار خارج نشود.

(225)

 
شكّيّات

سؤال 253 : آيا احكام شك، فقط مربوط به نمازهاى يوميه است يا در نمازهاى ديگر هم جارى مى‏شود؟

پاسخ : احكام شك، در نمازهاى واجب ديگر هم جارى است.

سؤال 254 : در شك در ركعات نماز، گفته شده كه بعد از شك كردن بايد مقدارى تأمّل و فكر كرد و اگر شك برطرف نشد، آن وقت به حكم شك عمل نمود. آيا اين كار در شك در غير ركعات هم لازم است؟

پاسخ : بعيد نيست كه تأمّل و فكر كردن در ركعات و غير ركعات واجب نباشد، اگر چه مطابق با احتياط است.

سؤال 255 : گاهى پس از خواندن حمد، شك مى‏كنيم كه سوره را هم خوانده‏ايم يا نه و سوره را مى‏خوانيم و بعد مى‏فهميم كه سوره را خوانده بوديم و دوباره تكرار كرده‏ايم يا در موقع سجده، شك مى‏كنيم كه يك سجده كرده‏ايم يا دو سجده و بعد، يك سجده ديگر مى‏كنيم و سپس مى‏فهميم كه با اين سجده، تعداد سجده‏ها سه تا شده است در اين موارد و موارد مشابه آن كه بر اثر شك، كار زيادى در نماز انجام مى‏دهيم، آيا نماز اشكال پيدا مى‏كند؟

پاسخ : موارد ذكر شده در سؤال، چون از اركان نيستند، اشكالى به نماز نمى‏رسانند؛ ولى به تفصيلى كه در رساله عمليه و كتاب‏هاى فقهى آمده، در بعضى موارد، بعد از نماز، سجده سهو واجب يا سجده سهو مستحب به جا آورده مى‏شود؛ ولى اگر زيادى در اركان باشد، نماز را باطل مى‏كند.

سؤال 256 : با توجه به اين كه معمولاً براى افراد مختلف، شك و سهو در نماز پيش مى‏آيد، آيا نماز كسى كه در ياد گرفتن احكام شك و سهو سستى به خرج مى‏دهد، صحيح است؟

(226)

 
پاسخ : اگر بتواند قصد قربت كند و شك هم برايش پيش نيايد و يا اگر شك پيش آمد، مطابق وظيفه خود در باب شك عمل كند، نمازش صحيح است.

سؤال 257 : كسى كه نمى‏داند حالتى كه در نماز براى او پيدا شده است، حالت شك است يا ظن و گمان، بايد به احكام شك رفتار كند يا به احكام ظن و گمان؟

پاسخ : با مقدارى تأمّل و دقت، معمولاً اين حالت مرتفع مى‏شود و شخص مى‏فهمد كه داراى حالت ظن و گمان است يا داراى شك؛ ولى اگر باز هم نتوانست تشخيص دهد، چنانچه احراز نكند كه داراى حالت ظن است، بايد به حكم شك عمل كند.

شك‏هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد

شكّ كثير الشك

سؤال 258 : اگر كثير الشك، بعد از بى اعتنايى به شكّ خود و تمام كردن نماز، شكّش برطرف شد و علم پيدا كرد كه نمازش را ناقص خوانده است، آيا بايد به همان نماز خوانده شده اكتفا كند يا نمازش را دوباره بخواند؟

پاسخ : بايد به مقتضاى علمش عمل كند. اگر علم پيدا كرد كه ركنى را ترك نموده، بايد نماز را اعاده و يا قضا كند و اگر غير ركن را ترك كرده، بايد موارد قضا كردنى، مثل تشهدى را كه به جا نياورده، قضا كند و اگر سجده سهو لازم دارد، به جا آورد.

سؤال 259 : كسى كه در مورد اصل خواندن نماز، زياد شك مى‏كند، آيا بايد به شكّ خود توجه كند يا نه؟

پاسخ : احوط اين است كه اگر در وقت است، نماز خود را بخواند؛ ولى اگر بعد از وقت است، اعتنا نكند. البته اگر شكّ او به حدّ وسواس برسد، بنا را بر به جا آوردن نماز مى‏گذارد، حتى اگر در داخل وقت باشد.

(227)

 
شك در نماز جماعت

سؤال 260 : مأموم در نماز جماعت شك مى‏كند كه تكبيرة الاحرام را گفته است يا نه. آيا نمازش باطل است؟

پاسخ : اگر مشغول به كارى شده باشد كه مترتّب بر تكبيرة الاحرام است (مثل سكوت و گوش دادن به قرائت امام و امثال آن)، به شكّ خود توجه نكند، اگر چه احتياط مستحب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

شك در نماز مستحبّى

سؤال 261 : يكى از شك‏هايى كه نبايد به آن اعتنا كرد، شك در ركعات نماز مستحبّى است. سؤال اين است كه اگر در نماز مستحبّى شك پيش آمد، عمل كردن به چه صورت افضل است؟

پاسخ : اگر بنا گذاشتن بر هر يك از دو طرف شك، موجب بطلان نماز نباشد، افضل و بهتر اين است كه بنا را بر اقل بگذارد و اگر بنا گذاشتن بر اكثر موجب فساد نماز شود، براى تصحيح نماز، بنا را بر اقل بگذارد.

شك‏هاى صحيح

سؤال 262 : چرا وقتى در نماز شك مى‏كنيم، بايد ركعت بيشتر را اختيار كنيم و سپس نماز احتياط بخوانيم؟ در صورت امكان، دليلش را بيان نماييد.

پاسخ : به دليل رواياتى كه در مورد شك در ركعات نماز وارد شده، بايد بنا را بر اكثر گذاشت و بعد، نماز احتياط خواند.

سؤال 263 : كسى كه در ركعات نماز شك مى‏كند و بعد از مقدارى تأمّل، شكّ او تبديل به گمان مى‏شود و بعد از آن تبديل به شكّ ديگرى مى‏گردد، كدام يك از شكّ اول و گمان بعد از آن و شكّ دوم را بايد ملاك عمل خود قرار دهد (مثلاً شك بين سه و چهار مى‏كند و بعد گمان به چهار ركعت پيدا مى‏كند و بعد گمانش تبديل به شك بين دو و چهار مى‏شود)؟

(228)

 
پاسخ : بايد به حكم شكّ اخير عمل كند.

سؤال 264 : نمازگزارى در ركعات نماز شك مى‏كند و بنا را بر ركعت بيشتر گذاشته، نماز را تمام مى‏كند؛ ولى بعد از سلام نماز، فراموش مى‏كند كه شك او بين سه ركعت و چهار ركعت بود تا يك ركعت نماز احتياط بخواند يا شك بين دو و چهار بود تا وظيفه‏اش خواندن دو ركعت نماز احتياط باشد. در اين موقع، نماز احتياط را به چه صورتى بخواند تا نمازش صحيح شود؟

پاسخ : اقوى اين است كه به هر دو وظيفه عمل كند و نمازش صحيح است.

سؤال 265 : نمازگزارى كه بعد از به جا آوردن دو سجده، بين دو و چهار يا بين سه و چهار و يا بين دو و سه و چهار شك مى‏كند و بعد از شكّ خود، گمان پيدا مى‏كند كه چهار ركعت نخوانده است، چه بايد بكند؟

پاسخ : در فرض سؤال، در شك بين دو و چهار، بنا را بر دو بگذارد و نمازش را تمام كند و نمازش صحيح است و در شك بين سه و چهار، بنا را بر سه بگذارد و نمازش را تمام كند و نمازش صحيح است و در شك بين دو و سه و چهار، بنا را بر سه بگذارد و به دستور شك بين دو و سه عمل كند.

سؤال 266 : كسى كه شك در ركعات نماز براى او پيش مى‏آيد، ولى بعد از سلام نماز به طور كلّى فراموش مى‏كند كه چه شكى براى او پيش آمده بود تا بر طبق آن به وظيفه‏اش عمل كند، چگونه بايد نماز را تمام كند؟

پاسخ : ظاهر، جواز اعاده اصل نماز است، بدون آن كه به وظيفه احتياط عمل نمايد و بدون آن كه سجده سهو كند.

شك در شرايط و اجزا

سؤال 267 : نسبت به شك در احراز بعضى از شرايطِ لازم براى نماز يا شك در انجام بعضى از افعال نماز، چه طور بايد رفتار كنيم؟

(229)

 
پاسخ : اگر شك در بعضى از شرايط، بعد از تمام شدن نماز باشد، نماز خوانده شده، محكوم به صحّت است و براى نماز بعدى بايد شرط را احراز نمود و اگر قبل از نماز و يا در اثناى نماز باشد، بايد با يك طريق شرعى (اگر چه به وسيله استصحاب و يا اصول ديگر باشد)، شرط را احراز كند تا بتواند نماز را بخواند و يا به آن ادامه دهد و اگر شرط احراز نشد، چنانچه قبل از نماز باشد، نمى‏تواند نماز بخواند و چنانچه در بين نماز باشد، نماز او محكوم به بطلان است؛ و اگر در بين نماز در فعلى از افعال نماز شك كند، چنانچه داخل فعل بعدى شده است، به شكّش اعتنا نكند و اگر داخل نشده، بايد آن فعل را به جا آورد، مثل اين كه اگر در حال قيام شك كند كه ركوع را انجام داده يا نه، بايد ركوع را انجام دهد و اگر بعد از نماز در فعلى از افعال نماز شك كرد، به آن اعتنا نكند.

سؤال 268 : بيمارى كه ركوع و سجود را با اشاره انجام مى‏دهد، اگر شك كند در حال ركوع است يا سجده، تكليفش چيست؟

پاسخ : بنا را بر اين مى‏گذارد كه در حال ركوع است و ذكر ركوع را مى‏گويد و بقيه كارهاى نماز را ادامه مى‏دهد.

شك در صحّت

سؤال 269 : كسى در بين نماز شك مى‏كند كارى را كه در نماز انجام داده، صحيح به جا آورده يا نه. آيا اين فرد بايد به شكّ خود اعتنا كند و وظيفه‏اى برعهده‏اش آمده است يا نبايد به شكّ خود اعتنا كند؟

پاسخ : در فرض سؤال، چنانچه وارد جزء بعدى شده باشد، لازم نيست به شكّ خود اعتنا كند، وگرنه بايد آن جزء را دوباره به نحو صحيح به جا آورد.

(230)

 
نماز احتياط

سؤال 270 : شخصى در نماز ظهر شك مى‏كند و بعد از سلام نماز، به جاى خواندن نماز احتياط، از روى فراموشى مشغول نماز عصر مى‏شود. اگر در بين نماز عصر به ياد آورد كه نماز احتياط را نخوانده است، وظيفه او چيست؟

پاسخ : اگر بعد از نماز ظهر، از او منافى نماز سر نزده باشد، چنانچه از محلّ عدول به نماز احتياط گذشته باشد (مثل اين كه نماز احتياط يك ركعتى بر او واجب بوده و او وارد ركوع ركعت دوم نماز عصر شده باشد)، بايد نماز عصر را قطع كند و نماز احتياط را بخواند و بعد نماز عصر را بخواند، و اگر از محلّ عدول به نماز احتياط نگذشته باشد، به نماز احتياط عدول كند و در هر دو صورت، اگر فاصله بين نماز ظهر و نماز احتياط، به اندازه‏اى طولانى شده باشد كه منافى با انجام دادن نماز احتياط باشد، خواندن نماز احتياط لازم نيست و بايد نيّت خود را به نماز ظهر برگرداند و پس از اتمام آن، نماز عصر را بخواند.

سؤال 271 : كسانى كه بر اثر بيمارى و ناتوانى مجبورند كه نشسته نماز بخوانند، در مواردى كه در نماز شك مى‏كنند و لازم است نماز احتياط بخوانند، نماز احتياطشان را بايد مانند نماز احتياط ايستاده به حساب آورند يا نماز احتياط نشسته؟

پاسخ : در مواردى كه شخص سالم، مخيّر بين خواندن نماز احتياط ايستاده و نماز احتياط نشسته است، اين بيمار چون نمى‏تواند ايستاده نماز بخواند، بايد نماز احتياط نشسته را به جا آورد و در مواردى كه وظيفه شخص سالم، نماز احتياط ايستاده است، اين بيمار به جهت عدم توانايى، اين نماز احتياط ايستاده را مانند اصل نماز، به صورت نشسته مى‏خواند، مثلاً اگر كسى شك بين سه و چهار كند، در شخص سالم حكمش تخيير بين يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نماز احتياط نشسته است كه اين بيمار بايد دو ركعت

(231)

 
نشسته را انجام دهد و در شك بين دو و چهار كه وظيفه شخص سالم خواندن دو ركعت نماز احتياط ايستاده است، اين بيمار باز هم اين دو ركعت را به صورت نشسته به جا مى‏آورد.

سؤال 272 : آيا اشكالى دارد كه بين سلام نماز و نماز احتياط كه بعداز آن خوانده مى‏شود، فاصله بيفتد؟

پاسخ : اگر فاصله به قدرى نباشد كه فوريت عرفى از بين برود، اشكال ندارد؛ ولى اگر به وسيله انجام دادن منافيات نماز، بين اصل نماز و نماز احتياط فاصله بيفتد، بايد اصل نماز را اعاده نمايد و اگر سهوا حرف بزند، بنا بر احتياط بايد بعد از نماز احتياط، دو سجده سهو انجام دهد.

سؤال 273 : كسى كه اشتباها در نماز احتياط، علاوه بر حمد، سوره بخواند يا سهوا ركنى را كم و زياد كند، چه وظيفه‏اى دارد؟ و حكم نماز اصلى و نماز احتياط او چيست؟

پاسخ : اگر ركنى را در نماز احتياط زياد و يا كم كند، نماز احتياط باطل مى‏شود و احتياطا بايد نماز احتياط را دوباره بخواند و بعد، اصل نماز را نيز اعاده كند و اگر فعلى از افعال غير ركنى را كم و يا زياد كند، نمازش صحيح است؛ ولى اگر آن فعل از افعالى باشد كه كم يا زياد كردن آن در اصل نماز موجب سجده سهو مى‏شود، بنا بر احتياط بايد پس از نماز احتياط، دو سجده سهو به جا آورد.

سؤال 274 : مكلّفى پس از شك در نماز و بنا گذاشتن بر ركعت بيشتر و سلام دادن نماز، مى‏ايستد و آماده خواندن نماز احتياط مى‏شود، اما قبل از شروع به نماز احتياط، يقين مى‏كند كه به اندازه ركعت كمتر، نماز خوانده، مثلاً پس از شك در دو و چهار و آماده شدن براى نماز احتياط، مى‏فهمد كه دو ركعت خوانده نه چهار ركعت. حكم اين نماز چيست؟

پاسخ : بايد آنچه را كه ناقص مانده، انجام دهد و براى سلام بى جا، احتياطا دو

(232)

 
سجده سهو بنمايد، مگر قبل از آن كه بخواهد مقدار ناقص را جبران كند، كارى كه منافى نماز است، از او سر زده باشد كه در اين صورت بايد نماز را اعاده نمايد.

سؤال 275 : كسى كه به عنوان مثال برايش در نماز، شك بين سه و چهار پيش مى‏آيد و بعد از سلام نماز، مشغول به نماز احتياط مى‏شود، اگر در بين نماز احتياط اطمينان يا يقين به يكى از دو طرف شك (سه ركعت يا چهار ركعت) پيدا كند، نمازش را چگونه به پايان برساند؟

پاسخ : اگر در بين نماز احتياط، براى نمازگزار يقين يا اطمينان حاصل شد كه نمازش تمام و صحيح بوده است، جايز است كه نماز احتياط را قطع كند و جايز است آن را به قصد نافله تمام كند و اگر نماز احتياطش كه اكنون مى‏خواهد آن را به قصد نافله تمام كند يك ركعت بوده، مى‏تواند آن را يك ركعتى تمام كند و همچنين مى‏تواند ركعت ديگرى به آن اضافه نمايد و آن را دو ركعتى به اتمام رساند، و اگر در بين نماز احتياط، يقين يا اطمينان حاصل نمود كه نمازش ناقص بوده، مسأله، صورتهاى مختلفى دارد و بنا بر اظهر، در صورتى كه بتواند نمازش را با ادامه دادن نماز احتياط و يا رها كردن آن (در صورتى كه وارد ركوع نشده باشد) تكميل نمايد، بايد همين كار را بكند و نمازش صحيح است (مانند اين كه بين دو و سه و چهار شك كند و بعد از خواندن يك ركعت نماز احتياط ايستاده، متوجه شود كه نماز اصلى را دو ركعتى خوانده بود، كه در اين صورت ركعتى كه به عنوان احتياط خوانده، ركعت سوم نماز او محسوب مى‏شود و نماز خود را با خواندن يك ركعت ديگر كامل مى‏كند و يا مثل اين كه در شك بين سه و چهار، بعد از سلام مشغول به خواندن نماز احتياط نشسته شود، سپس قبل از ركوع بفهمد كه نمازش را دو ركعتى خوانده كه در اين صورت بايد نماز احتياط را رها كند و دو ركعتِ ناقص نماز خود را به صورت ايستاده تكميل كند) و در صورتى كه نتواند نمازش راتكميل كند، بايد

(233)

 
آن را از سر بگيرد.

سؤال 276 : بعد از خواندن نماز احتياط، يقين مى‏كنيم نمازى كه خوانده بوديم، كامل بوده و احتياجى به نماز احتياط نداشته و يا اين كه يقين مى‏كنيم نمازمان ناقص بوده و با نماز احتياط كامل شده است. آيا اكنون وظيفه جديدى متوجه ما مى‏شود يا همان نماز كافى است؟

پاسخ : در هر دو صورت، تكليف جديدى متوجه انسان نيست و همان نماز كافى است.

سؤال 277 : اگر هم نماز احتياط و هم قضاى سجده يا تشهد فراموش شده بر نمازگزار واجب شود، كدام يك از آنها را بايد زودتر انجام دهد؟

پاسخ : بايد اول نماز احتياط را به جا آورد، مگر اين كه سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد كه در اين صورت بنا بر احتياط بايد سجده يا تشهد و بقيه افعال بعد از آنها در نماز را تا آخر سلام نماز به قصد «ما فى الذمّه» به جا آورد و سپس نماز احتياط را بخواند و در آخر، بنا بر احتياط به جهت سلام بى جا در نماز، دو سجده سهو نيز به جا آورد.

سؤال 278 : كسى كه در يك نماز، هم نماز احتياط و هم سجده سهو بر او واجب مى‏شود، كدام يك را بايد اول به جا آورد؟

پاسخ : اول بايد، نماز احتياط را بخواند.

سجده سهو

سؤال 279 : گاهى در نماز، براى انسان پيش مى‏آيد كه به طور سهوى ذكرهاى نماز را جا به جا مى‏گويد، مثلاً به هنگام تشهد، شروع به خواندن تسبيحات اربعه مى‏كند، ولى به محض شروع به تسبيحات، متوجه اشتباه خود مى‏شود و پس از تلفّظ تنها دو حرف

(234)

 
«سين» و «باء» از «سبحان اللّه‏»، تسبيحات را قطع مى‏كند. آيا گفتن اين دو حرف در اين جا، كلام بى جا محسوب شده و سجده سهو لازم دارد يا خير؟

پاسخ : در صورت ذكر شده، سجده سهو لازم نيست.

سؤال 280 : اگر در يك نماز، هم سجده سهو و هم قضاى سجده يا تشهد فراموش شده بر عهده نمازگزار باشد، كدام يك را مقدّم كند؟

پاسخ : بايد قضاى سجده و تشهد فراموش شده را بر سجده سهو مقدّم كند.

قضاى سجده و تشهد فراموش شده

سؤال 281 : وقتى شك كنيم يك سجده از يك ركعت نماز را فراموش كرده‏ايم يا دو سجده از يك ركعت را، آيا نمازمان باطل است؟ اگر شك مابين يك سجده از يك ركعت يا دو سجده از دو ركعت باشد، نمازمان چه حكمى دارد؟

پاسخ : در هر دو صورت، بنا را مى‏گذارد كه يك سجده را به جا نياورده و به حكم آن عمل مى‏كند.

سؤال 282 : كسى كه در ركعت سوم، پس از خواندن تسبيحات اربعه و قبل از رفتن به ركوع مى‏فهمد كه يك سجده را فراموش كرده است، ولى نمى‏داند كه آن سجده از ركعت اول بوده يا ركعت دوم، چه حكمى دارد؟

پاسخ : بايد بنشيند و يك سجده به جا آورد و بعد از آن نماز را ادامه دهد (براى خواندن ركعت سوم برخيزد) و سپس نماز را تمام كند و بعد از نماز، قضاى يك سجده را به جا آورد و سپس بنا بر احتياط دو سجده سهو انجام دهد و نمازش صحيح است.

سؤال 283 : فردى سجده و تشهد را در نمازش فراموش مى‏كند و بعد از اتمام نماز، به جاى انجام قضاى سجده يا تشهد فراموش شده، مشغول به نماز ديگرى مى‏شود. اگر در

(235)

 
بين نماز يادش بيايد كه سجده يا تشهد فراموش شده را انجام نداده، وظيفه‏اش چيست و نمازى كه مشغول آن است، چه حكمى دارد؟

پاسخ : بايد نماز را قطع نمايد و آنها را انجام دهد.

سؤال 284 : آيا پس از به جا آوردن تشهد فراموش شده، سلام دادن لازم است؟ و آيا در اين حكم، فرقى بين اين كه تشهد اول فراموش شده باشد يا تشهد دوم وجود دارد؟

پاسخ : اگر تشهد فراموش شده از ركعت آخر نباشد، بنا بر احتياط قضا دارد و سلام دادن لازم نيست و بايد پس از آن، دو سجده سهو به جا آورد و اگر تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد و كارى كه نماز را باطل مى‏كند، انجام نداده باشد و موالات نيز به هم نخورده باشد، بنا بر احتياط تشهد را بدون نيّت ادا و قضا و به قصد قربت مطلقه بخواند و سلام را نيز رجائا بدهد و سپس دو سجده سهو به جا آورد و اگر بدون علم و عمد كارى كه نماز را باطل مى‏كند، انجام داده و يا موالات به هم خورده باشد، قضاى تشهد را بنا بر احتياط انجام دهد و سلام دادن لازم نيست و پس از آن دو سجده سهو به جا آورد.

سؤال 285 : اگر كسى بين قضاى سجده يا تشهد فراموش شده و نماز، فاصله زياد بيندازد و يا كارى كه منافى نماز است، به جا آورد، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : اگر عمدا و با علم به اين كه به جا آوردن قضاى سجده و يا تشهد، بايد بدون فاصله بعد از نماز به جا آورده شود، اين كار را انجام دهد، پس از به جا آوردن قضاى سجده و يا تشهد فراموش شده و انجام دادن سجده سهو، بنا بر احتياط بايد نماز را نيز دوباره بخواند؛ و در غير اين صورت به جا آوردن قضاى سجده و تشهد فراموش شده به همراه سجده سهو كافى است.

سؤال 286 : كسى كه در حال ايستاده به ياد آورد كه تشهد نمازش را نگفته و براى گفتن تشهد ننشيند ونمازش را تمام كند، حكمش چيست؟

پاسخ : اگر مى‏دانسته كه وظيفه‏اش اين است كه بنشيند و تشهد بخواند و اين

(236)

 
كار را نكرده، نمازش را بايد دوباره بخواند و همچنين است اگر نمى‏دانسته، ولى در ندانستن مسأله مقصّر بوده است.

كم و زياد كردن شرايط و اجزاى نماز

سؤال 287 : در صورتى كه بيمار به خاطر خوف ضرر، نماز را در حالات زير انجام دهد، ولى بعد از اتمام نماز متوجه شود كه خوف او بى‏مورد بوده، تكليفش چيست؟

    الف. به جاى غسل و وضو تيمّم كند.

    ب. طهارات ثلاث را به صورت جبيره انجام دهد.

پاسخ : اگر در وقت، كشف خلاف شد، به احتياط واجب اعاده كند و اگر در خارج وقت، كشف خلاف شد، قضا ندارد.

ج. نماز را در حالت نشسته بخواند.

پاسخ : اگر تكبيرة الاحرام را در حال ايستاده گفته باشد و از حال ايستاده به ركوع رفته باشد، نمازش صحيح است.

د. نماز را با اشاره بخواند.

پاسخ : بايد نماز را اعاده يا قضا نمايد.

سؤال 288 : اگر كسى در اول وقت، با وضوى جبيره‏اى و يا در موارد تيمّم، با تيمّم نماز بخواند، در حالى كه مى‏داند با تأخير انداختن نماز از اول وقت، مى‏تواند نماز را با وضوى عادى بخواند، آيا نماز اول وقتش صحيح است؟

پاسخ : صحيح نيست و بايد به تأخير بيندازد و با وضوى عادى نماز را انجام دهد، مگر اين كه با تيمّم يا وضوى جبيره‏اى نماز بخواند و بتواند قصد قربت كند و تا آخر وقت عذرش برطرف نشود كه در اين صورت نمازش صحيح است.

سؤال 289 : اگر بيمارى كه در بيمارستان بسترى است، براى وضو و تيمّم احتياج به

(237)

 
نايب داشته باشد، ولى به خاطر كمبود پرستار و پرسنل، نايب گرفتن مشكل باشد، تكليفش چيست؟ و آيا در اين صورت، خواندن نماز بدون طهارت، احتياج به قضا كردن دارد يا خير؟

پاسخ : در مفروض سؤال، اگر نايب گرفتن حرجى باشد، نايب گرفتن واجب نيست و چنانچه بدون طهارت نماز خوانده، قضا نمايد.

سؤال 290 : قبلاً براى وضو گرفتن، ابتدا دو دست را از مچ تا سر انگشتان و سپس صورت و دو دست را از آرنج تا مچ مى‏شستم و آب را تا سر انگشتان دست نمى‏رساندم و فكر مى‏كردم چون در ابتداى وضو دست را از مچ تا سر انگشتان شسته‏ام، لذا مجددا نيازى به رساندن آب تا سر انگشتان نيست و چندين سال بدين منوال وضو مى‏گرفتم و آن را درست مى‏دانستم و به همين خاطر نيازى به سؤال كردن نمى‏ديدم و هيچ گونه شبهه‏اى هم در ذهنم نبود. تكليف نمازهايى كه با چنين وضويى خوانده‏ام، چيست؟

پاسخ : نمازها را تدريجا قضا كنيد.

سؤال 291 : نمازهاى جاهل قاصرى كه بعضى از اعمال غسل و وضو را اشتباه انجام مى‏داده، اعاده لازم دارد يا نه؟

پاسخ : آن مقدارى را كه يقين دارد با وضو يا غسل نادرست به جا آورده، بايد اعاده نمايد.

سؤال 292 : اگر كسى عمدا در واجب غير ركنى نماز، اخلال ايجاد كند، ولى دوباره آن را تصحيح كند، آيا نمازش صحيح است؟ مثلاً قرائت يا ذكر را عمدا غلط بخواند و دوباره صحيح آن را بگويد و يا اين كه هنگام قرائت يا ذكر، بدنش را عمدا حركت دهد و دوباره در حال آرامش بدن بگويد؟

پاسخ : در فرض ذكر شده، نماز باطل مى‏شود و جبران كردن بعدى، آن را تصحيح نمى‏كند.

(238)

 
نماز قضا

سؤال 293 : كسى كه دو يا سه روز بى‏هوش بوده است، آيا نمازهايى كه در اين مدت نخوانده، قضا دارد يا خير؟

پاسخ : نمازهايى كه در تمام مدت وقت آنها بى هوش بوده، قضا ندارد.

سؤال 294 : اين كه قضاى نمازهاى واجبى كه در زمان حيض خوانده نشده، واجب نيست، آيا مربوط به نمازهاى واجب روزانه است يا هر نماز واجب ديگرى را نيز شامل مى‏شود؟

پاسخ : اختصاص به نمازهاى يوميه دارد و در نمازهاى واجب ديگر، احتياط در قضا كردن آنهاست.

سؤال 295 : مى‏دانيم كه قضاى نمازهاى خوانده نشده زن حائض واجب نيست. آيا اين عدم وجوب، به معناى عدم مشروعيت است يا تنها به معنى عدم وجوب است كه اگر بخواهد قضاى اين نمازها را بخواند، مانعى نداشته باشد؟

پاسخ : قضاى نمازها براى حائض و نفساء مشروع نيست؛ چون از آن نهى شده است.

سؤال 296 : شخصى يقين دارد كه نماز قضا دارد؛ ولى نمى‏داند كه نماز قضاى ظهر و عصر است يا مغرب و عشا. تكليف او چيست؟

پاسخ : اگر يك نماز چهار ركعتى به نيّت قضاى ظهر و يك نماز سه ركعتى به نيّت قضاى مغرب و بعد يك نماز چهار ركعتى به قصد «ما فى الذمّه» (اعمّ از عصر و عشا) بخواند، كافى است و در جهر (بلند خواندن) و اخفات (آهسته خواندن) اين نماز چهار ركعتى مخيّر است.

سؤال 297 : كسى كه بعد از اذان ظهر و قبل از اذان مغرب، به مسافرت رفته يا از مسافرت به وطن برگشته و نماز ظهر و عصر او در اين روز قضا شده، وظيفه او در

(239)

 
خواندن نماز قضاى ظهر و عصر، نماز دو ركعتى است يا چهار ركعتى؟

پاسخ : آنچه كه در آخر وقت واجب بوده، آن را بايد قضا نمايد؛ يعنى اگر در آخر وقت نماز ظهر و عصر مسافر بوده و نمازش فوت شده، بايد به صورت شكسته قضا كند و اگر در آخر وقت نماز ظهر و عصر، در وطن بوده و نمازش فوت شده، بايد به صورت تمام، قضاى آن را به جا آورد، اگر چه احتياط در جمع بين شكسته و تمام است.

سؤال 298 : آيا رعايت ترتيب، در خواندن نمازهاى قضا لازم است يا خير؟ مثلاً اگر اول، تمام نمازهاى صبح و بعد تمام نمازهاى ظهر و بعد تمام نمازهاى عصر را كه قضا شده، بخواند و يا اين نوع ترتيب را هم رعايت نكند، نمازهاى خوانده شده، صحيح است يا خير؟

پاسخ : در قضا ترتيب شرط نيست، مگر در موردى كه ترتيب در ادا شرط باشد (مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا از يك روز كه عصر و عشاى يك روز بايد بعدازظهر و مغرب همان روز خوانده شود)؛ ولى اگر ترتيب نمازهاى قضا شده را بداند، بهتر است به همان ترتيب، قضاى آنها را به جا آورد.

سؤال 299 : كسى كه وظيفه‏اش تيمّم بدل از وضو يا غسل است، آيا مى‏تواند نمازهاى قضاى خود را هم با تيمّم بخواند؟

پاسخ : ظاهر اين است كه خواندن نماز قضا با تيمّم (براى غير ضيق وقت) صحيح است و اشكال ندارد، مگر اين كه علم يا ظن به زوال عذر در زمان نزديك داشته باشد.

سؤال 300 : كارهاى مستحبّى كه زمان مخصوصى براى آنها تعيين شده است (مثل بعضى از نمازها و غسل‏هاى مستحبّى)، چنانچه وقت آنها گذشت و موفّق به انجام دادن آنها نشديم، آيا مى‏توانيم قضاى آنها را انجام دهيم يا خير؟

پاسخ : به جا آوردن قضاى آنها به قصد ورود، احتياج به دليل شرعى خاص

(240)

 
دارد؛ ولى به قصد رجا و مطلوبيت اشكال ندارد.

نماز قضاى خويشان كه بر انسان واجب مى‏شود

سؤال 301 : آيا از واجباتى كه بر ذمّه ميّت بوده و انجام نداده است، غير از نماز و روزه، واجب ديگرى هم وجود دارد كه انجام دادن آن به ولىّ ميّت منتقل شود؟

پاسخ : واجبات ديگر بر عهده ولىّ ميّت نيست.

سؤال 302 : مردى از دنيا رفته و اولين فرزندان او دو پسر دوقلو هستند. نمازهاى قضاى اين مرد، برعهده كدام يك از اين دو پسر است؟

پاسخ : اگر بدانند كه يكى از آن دو پسر، زودتر به دنيا آمده و ديگرى بعد از او وضع حمل شده و مشتبه شده كه كدام يك زودتر به دنيا آمده، بر هيچ كدام از آنها قضاى نماز پدرشان واجب نيست، اگرچه احتياط مستحب آن است كه قرعه بزنند و يا تقسيط كنند و اگر هر دو با هم به دنيا آمده‏اند، قضاى نمازهاى ميّت مذكور، به نحو واجب كفايى بر هر دو واجب مى‏شود.

سؤال 303 : آيا نماز قضاى مادر بر ولىّ ميّت واجب است؟

پاسخ : مطابق با احتياط است؛ ولى بنا بر اقوى واجب نيست.

سؤال 304 : پدر و مادرى مقيّد به خواندن نماز بوده‏اند، ولى نماز را غلط مى‏خوانده‏اند. آيا قضاى نماز آنها بر پسر بزرگ‏تر واجب است؟

پاسخ : اگر اشكال نماز پدر به گونه‏اى بوده كه قضاى آن نمازها بر خود پدر واجب بوده، اكنون بر پسر بزرگ‏تر واجب است كه از طرف او آن نمازها را قضا كند و احتياط مستحب اين است كه اين حكم، نسبت به نماز قضاى مادر هم رعايت شود.

سؤال 305 : اگر پسر بزرگ ميّت، قصد خواندن نمازهاى ميّت را نداشته باشد، آيا

(241)

 
وظيفه‏اى متوجه ديگر اولاد ميّت مى‏شود يا نه؟

پاسخ : در صورت فرض شده، وظيفه‏اى متوجه ديگر اولاد ميّت نمى‏شود.

سؤال 306 : پدرى در مدت پنجاه سال، نه نماز خوانده و نه روزه گرفته است و پسر بزرگ علنا به او اعلام مى‏كند كه بعد از مرگش قضاى نماز و روزه‏اش را انجام نخواهد داد. آيا پسر بزرگ، بعد از فوت پدرش مى‏تواند به گفته خود عمل نمايد؟

پاسخ : در مفروض سؤال، خواندن نمازها و روزه‏هاى قضا شده پدر بر پسر بزرگ‏تر واجب نيست.

سؤال 307 : اگر پسر بزرگ‏تر بعد از مرگ پدرش و قبل از خواندن نمازهاى قضاى او فوت كند، آيا خواندن نمازهاى قضاى پدر، به كس ديگرى منتقل مى‏شود يا نه؟

پاسخ : بعيد نيست وجوب قضاى نماز و روزه ميّت، برعهده پسر بزرگ‏تر بعد از آن پسر فوت شده باشد، به شرط آن كه پسر فوت شده، قبل از آن كه بتواند قضاى نمازها و روزه‏هاى پدرش را به جا آورد، از دنيا رفته باشد.

سؤال 308 : مردى كه از دنيا رفته و پسر بزرگ او قبل از فوت او مرتد شده، آيا باز هم خواندن نماز قضاى او بر كسى (مثل پسر بعدى) واجب است؟

پاسخ : در فرض سؤال بعيد نيست كه وجوب قضاى نماز و روزه، به غير پسر مرتد اختصاص داشته باشد.

سؤال 309 : قضاى نماز ميّت، هنگامى كه پسر ندارد، آيا از اصل تركه حساب مى‏شود يا از ثلث آن؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب بايد بزرگ‏ترين مرد از اقارب او كه در نزديك‏ترين طبقه ارث به ميّت قرار دارد، نماز و روزه‏هاى قضا شده او را به جا آورد، اگرچه ارث به او نرسد.

سؤال 310 : فردى وصيت كرده كه يك سال نماز و روزه براى او به جا آورند. آيا

(242)

 
مى‏توان مبلغ لازم براى انجام اين كار را به يكى از فرزندان خود ميّت (چه پسر بزرگتر و چه غير او) داد تا اين كار را انجام دهد؟

پاسخ : اگر اطمينان وجود دارد كه فرزند ميّت، نماز و روزه وصيت شده را به نحو صحيح به جا مى‏آورد، دادن مبلغ مذكور به وى اشكال ندارد و جايز است.

سؤال 311 : كسى نماز و روزه قضا دارد و وصيت كرده كه آنها را از ثلث اموالش به جا آورند و ثلث اموال هم براى اين امر كفايت مى‏كند. به اين ترتيب، آيا پس از مردن اين شخص، پسر بزرگ‏ترش باز هم وظيفه‏اى نسبت به نماز و روزه‏هاى قضاى او دارد يا خير؟ اگر ورثه به وصيت او عمل نكنند، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در صورتى كه ثلث مال ميّت، براى نماز و روزه‏اى كه وصيت كرده، كافى باشد، پسر بزرگ‏تر مسؤوليتى ندارد و هر يك از ورثه كه مانع از عمل به وصيت شوند، مسئول هستند.

سؤال 312 : دوستى داشتم كه قبلاً مسيحى بود و الحمد للّه‏ پس از معاشرت نمودن با او شيعه اثنا عشرى شد. ايشان سؤال مى‏كند كه آيا قضا كردن تكاليف پدر و مادرش كه مسيحى بوده‏اند و از دنيا رفته‏اند، صحيح است؟

پاسخ : صحيح نيست.

نماز قضاى استيجارى و تبرّعى

سؤال 313 : مادر بنده به رحمت ايزدى پيوسته و وصيت نموده كه با 31 اموالش براى ايشان به مدت چهل سال نماز و روزه بگيرند و مبلغ مذكور براى اين كار كافى نيست. با توجه به اين كه بنده عائله‏مند هستم و كار هم ندارم و توانايى انجام اين كار را هم دارم، آيا شرعا مجاز به انجام اين كار مى‏باشم؟

پاسخ : اگر احتمال نمى‏دهيد كه منظور مادرتان اين بوده كه روزه و نماز را به ديگرى بدهيد، مى‏توانيد روزه را بگيريد و در صورتى كه نمازتان صحيح

(243)

باشد، مى‏توانيد نماز را هم خودتان بخوانيد.

سؤال 314 : همسر من در ماه‏هاى رمضان نماز مى‏خواند و روزه مى‏گرفت؛ ولى بعد از ماه رمضان، فقط نمازهاى صبح را مى‏خواند و گاهى هم نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا را به جا مى‏آورد تا اين كه از دنيا رفت. آيا جايز است كه من مبلغى را بپردازم تا بعضى از نمازهاى قضا شده او خوانده شود؟ و آيا اين كار، نفعى به حال او دارد؟

پاسخ : بلى، جايز است و ان شاء اللّه‏ به او نفع مى‏رساند.

سؤال 315 : آيا مى‏توان كسى را كه نمازش را با تيمّم يا وضوى جبيره‏اى يا به طور نشسته و امثال آن برگزار مى‏كند، براى نماز استيجارى اجير كرد؟

پاسخ : احتياطا شخصى را اجير بگيرند كه نماز را با شرايط كامل و صحيح انجام دهد و اجير گرفتن كسانى كه در مورد سؤال ذكر شده، بنا بر احتياط صحيح نيست.

سؤال 316 : كسى كه براى خواندن نماز قضاى ميّتى اجير شده و بعدا جراحاتى در او ايجاد شده كه ديگر وضوى عادى نمى‏تواند بگيرد و وظيفه‏اش وضوى جبيره‏اى و يا تيمّم است، آيا شرعا حق دارد به همين صورت، نمازهاى ميّت را بخواند؟

پاسخ : احتياط در ترك آن است و در صورتى كه براى انجام دادن به صورت عادى تمكّن پيدا نكرد، احتياط در اين است كه اجاره را با اقاله به هم بزنند.

سؤال 317 : جوانى كه به سنّ بلوغ نرسيده، آيا مى‏تواند نماز و روزه استيجارى به جا آورد؟

پاسخ : اگر مميّز باشد و بدانند كه نماز را به نحو صحيح به جا مى‏آورد، مى‏توانند او را اجير كنند و نمازهايى كه مى‏خواند، كفايت مى‏كند.

سؤال 318 : آيا نماز و روزه‏اى كه بچه مميّز به طور صحيح و تبرّعى از طرف ميّت انجام مى‏دهد، تكليف را از ميّت بر مى‏دارد يا خير؟

(244)

 
پاسخ : در مفروض سؤال، تكليف از ميّت ساقط مى‏شود.

سؤال 319 : اگر زنى اجير شود تا نمازهاى قضا شده ميّت مرد را بخواند، نمازهاى صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند يا آهسته؟ و اگر مردى براى خواندن نماز ميّت زن اجير شود، چگونه بخواند؟

پاسخ : اجير بايد به وظيفه خودش عمل نمايد.

سؤال 320 : كسى كه نماز و روزه استيجارى گرفته تا انجام دهد، اما اسم ميّت را فراموش كرده و به هيچ عنوان هم نمى‏تواند نام او را به دست آورد، به چه نيّت نماز و روزه او را به جا آورد؟

پاسخ : اگر به نيّت ميّتى كه پول گرفته تا براى او نماز و روزه انجام دهد، نماز و روزه را به جا آورد، كافى است و دانستن و گفتن اسم، لازم نيست.

سؤال 321 : كسى كه براى خواندن نماز، اجير شده است، آيا مى‏تواند به حداقلّ واجبات در نماز اكتفا كند و نماز را بسيار خلاصه و كوتاه بخواند يا نه؟

پاسخ : اگر كيفيت عمل (از جهت انجام دادن به همراه مستحبّات)، معيّن نشده باشد، بايد آن را به طور متعارف به جا آورد.

سؤال 322 : كسى كه براى خواندن مقدارى نماز و گرفتن مقدارى روزه در زمان معيّنى اجير شده است، اگر پس از گذشت زمان معيّن، تنها بخشى از كار را انجام داده باشد، نسبت به بقيه نمازها و روزه‏ها چه بايد بكند؟

پاسخ : بدون گرفتن اجازه جديد از كسى كه او را اجير كرده، جايز نيست بقيه اعمال را در خارج از آن وقتى كه در اجاره، معيّن شده است، به جا آورد.

سؤال 323 : اگر كسى نماز و روزه استيجارى را قبول كرد، در صورتى كه براى انجام دادن آنها وقتى معيّن نشده باشد، تا چه مدت براى انجام آنها فرصت دارد؟

پاسخ : در مفروض سؤال، نبايد تأخير انداختن نماز و روزه، مسامحه محسوب

(245)

 
شود و تا ممكن است آن را زودتر انجام دهد.

سؤال 324 : شخصى از دنيا رفته و نماز قضا برعهده او باقى مانده است، آيا شخص ديگرى كه نماز قضاى او را تبرّعا مى‏خواند، مى‏تواند آن را به صورت جماعت (به عنوان امام يا مأموم) به جا آورد يا اين كه در نماز جماعت، بايد نمازى را كه بر خود انسان واجب شده است، بخواند؟

پاسخ : در فرض ذكر شده، قضاى نماز آن شخص را، چه امام باشد و چه مأموم، مى‏تواند به جا بياورد.

سؤال 325 : با توجه به اين كه بسيارى از نمازهاى استيجارى، از باب احتياط خوانده مى‏شود، آيا كسى كه براى خواندن نماز ميّت اجير شده، مى‏تواند اين نمازها را به جماعت و در حالى كه مأموم است، بخواند؟

پاسخ : اشكالى ندارد، مگر اين كه شخص اجير كننده، شرط كرده باشد كه اجير، نماز را به صورت فرادى بخواند.

سؤال 326 : فردى به من مراجعه كرد تا براى ميّت او يك سال نماز بخوانم و يك ماه روزه بگيرم. پس از قبول كردن، شرايط به من فرصت انجام اين عمل را نداد و به همين جهت من آن را به فرد ديگرى موكول كردم و اكنون شك دارم كه آن را صحيح به جا آورده است يا خير. لطفا مرا در مورد وظيفه شرعى‏ام راهنمايى فرماييد.

پاسخ : اگر اذن و اجازه، براى اجير كردن شخص ديگر داشته‏ايد و همه شرايطى كه در اجير لازم است، رعايت نموده‏ايد، اشكال ندارد و اگر بدون اذن، اين كار را انجام داده‏ايد، بايد به صاحب پول رجوع كنيد. اگر اجازه داد، اشكال ندارد و اگر اجازه نداد، بايد خودتان نماز و روزه را انجام دهيد و يا اجاره را اقاله كنيد و پول وى را باز پس دهيد.

سؤال 327 : وكيل مورد اعتمادى شخصى را براى خواندن نماز ميّت اجير نموده؛ ولى

(246)

 
بعدا معلوم مى‏شود كه نماز خوانده نشده است. در اين صورت كدام يك از وكيل يا اجير ضامن هستند؟

پاسخ : اگر وكيل، مقصّر نباشد، ضامن نيست و اجير، ضامن است و خواندن نماز بر عهده اوست.

سؤال 328 : آيا نيابت از انسان زنده، چه مرد باشد و چه زن، در نوافل و قرائت قرآن و ديگر مستحبّات، صحيح است يا خير؟

پاسخ : نيابت (تبرّعى و استيجارى) از زندگان، در بعضى از مستحبّات، مثل حج، عمره، طواف از طرف كسى كه در مكه نيست، قرائت قرآن، زيارت قبر معصومين عليهم‏السلام و توابع آن، مثل نماز زيارت، جايز است و ظاهرا نيابت تبرّعى در جميع مستحبّات از طرف افراد زنده، اگر به قصد رجا باشد، اشكالى ندارد؛ اما اجير شدن براى غير از مثل مستحبّات ذكر شده، محلّ تأمّل است.

سؤال 329 : آيا مكلّفى كه قضاى نماز و روزه خودش و يا روزه كفّاره و يا قضاى نماز و روزه پدر و مادر برعهده اوست، مى‏تواند نماز و روزه استيجارى قبول كند يا نمى‏تواند؟

پاسخ : در صورت وسعت وقت، مى‏تواند نماز و روزه استيجارى را قبول كند.

نماز جماعت

شرايط، وظايف و امور مربوط به امام جماعت

بلوغ

سؤال 330 : آيا دانش‏آموزان مميّز و غير بالغ، مى‏توانند در مدرسه به عنوان امام جماعت نماز بخوانند؟

پاسخ : احتياطا جايز نيست.

(247)

 
طهارت

سؤال 331 : آيا به امام جماعتى كه به جهت عذرى به جاى وضو يا غسل، تيمّم يا وضوى جبيره‏اى نموده است، مى‏توان اقتدا كرد؟

پاسخ : جايز است و اشكالى ندارد.

سؤال 332 : اگر مأموم بفهمد كه بدن يا لباس امام جماعت نجس است، ولى خودامام جماعت نداند، آيا اقتدا كردن او صحيح است؟

پاسخ : اگر نجاست از مواردى باشد كه در نماز بخشوده نشده است، مسأله سه صورت دارد: اول اين كه مأموم مى‏داند امام جماعت از نجاست بدن يا لباس خود بى خبر است كه در اين حالت، اقتدا كردن صحيح است؛ دوم اين كه مأموم مى‏داند كه امام جماعت از نجاست باخبر بوده، ولى بعد، فراموش كرده است كه در اين صورت نمى‏تواند اقتدا كند؛ و سوم اين است كه مأموم، چيزى در مورد با خبر يا بى خبر بودن امام نمى‏داند كه در اين صورت هم اقتدا كردن اشكال ندارد، اگر چه بهتر است اقتدا نكند.

عدالت

سؤال 333 : مراد از عادل بودن كه شرط امام جماعت است، چيست؟

پاسخ : مراد از امام جماعت عادل كسى است كه گناه كبيره مرتكب نشود و اصرار بر گناه صغيره ننمايد و از كارهايى كه نشان دهنده بى مبالاتى در امور دينى است، اجتناب كند.

سؤال 334 : فرق بين گناه صغيره و كبيره كه در بحث عدالت مطرح مى‏شود، چيست؟

پاسخ : گناه كبيره آن است كه در قرآن كريم و يا در احاديث معتبر، آن را كبيره شمرده باشند يا براى آن وعده عذاب داده شده باشد و يا نزد متشرّعين گناه بزرگى محسوب شود.

(248)

 
سؤال 335 : كسى كه خود را عادل نمى‏داند، اگر او را با اصرار براى امامت جماعت در جلوى صفوف نمازگزاران قرار دهند، چه كند تا نماز خودش و ديگران به طور صحيح برگزار شود؟

پاسخ : اگر خود را عادل نمى‏داند و ديگران او را عادل مى‏دانند، امام جماعت شدن او اشكال ندارد، اگر چه بهتر است اجتناب كند.

سؤال 336 : ما شخصى را واجد شرايط امامت جماعت مى‏دانيم؛ ولى خودش مى‏گويد: «من راضى نيستم كه به من اقتدا كنيد» يا اين كه مى‏گويد: «من عادل نيستم». در فرض مذكور، اقتدا به او چه حكمى دارد؟

پاسخ : رضايت امام جماعت، براى اقتدا كردن به او لازم نيست. درباره تشخيص عدالت، در رساله‏هاى عمليه، توضيح لازم داده شده است.

سؤال 337 : وقتى وارد مسجد جديدى مى‏شويم كه هيچ گونه شناختى از امام جماعت آن نداريم، آيا مى‏توانيم نماز را به جماعت بخوانيم؟

پاسخ : اگر اطمينان حاصل شود كه امام جماعت عادل است، اگر چه از كثرت اقتدا كنندگان باشد، اقتدا كردن اشكال ندارد.

قرائت صحيح

سؤال 338 : آيا اصالة الصحّه (صحيح بودن فعلى كه از مسلمان صادر مى‏شود)، در قرائت امام جماعت نيز جارى مى‏شود يا خير؟

پاسخ : جارى مى‏شود.

سؤال 339 : اگر امام جماعت، مخارج حروف را رعايت نكند، وظيفه مأموم چيست و نمازش چگونه است؟

پاسخ : اگر كلماتى كه ادا مى‏كند، مفهوم باشد، ولى با وجود اين كه سعى بر آموختن قرائت صحيح كرده، باز هم نمى‏تواند حرف يا كلمه يا لحنى را صحيح

(249)

 
ادا كند، مى‏توان به او اقتدا كرد.

سؤال 340 : بعضى از امامان جماعت در قرائت نماز، هم «مالك يوم الدين» مى‏گويند و هم «ملك يوم الدين». آيا قرائت دوم صحيح است؟

پاسخ : اگر شرايط ديگر امام جماعت را داشته باشند، اشكال ندارد و اقتدا به آنان جايز است.

سؤال 341 : آيا اقتدا نمودن به امام جماعتى كه از خوف تبديل كسره به ياء (در قرائت نماز)، كسره را به فتحه تبديل مى‏نمايد يا امام جماعتى كه ادغام را رعايت نمى‏كند، صحيح است؟

پاسخ : در مواردى كه قرائت امام جماعت به هر جهتى از نظر تكلّم عربى، غلط محسوب شود، چنانچه امام جماعت قدرت بر صحيح خواندن داشته باشد، اقتدا به او جايز نيست.

امامت جانباز، معلول و فرد ناتوان

سؤال 342 : اين جانب روحانى جانبازى هستم كه در جنگ تحميلى، پاى چپ من از زير زانو قطع شده است. اكنون با پاى مصنوعى، امور زندگى خود (نظير راه رفتن و رانندگى با ماشين) را انجام مى‏دهم، حتى نمازهاى پنجگانه خود را نيز با پاى مصنوعى و ايستاده به جا مى‏آورم. با توجه به اين موضوع، آيا مأمومين مى‏توانند به عنوان امام جماعت به من اقتدا كنند يا خير؟

پاسخ : احتياطا جايز نيست.

سؤال 343 : امامت جماعت، توسط جانبازان و يا شخص معلولى كه يكى از مساجد سبعه خود را فاقد است، چگونه است؟

پاسخ : احتياطا جايز نيست.

سؤال 344 : آيا امامت كسى كه يكى از انگشتان دست يا بيشتر از يك انگشت او قطع

(250)

 
شده باشد، جايز است؟

پاسخ : اشكالى ندارد؛ ولى اَولى اين است كه كامل، به ناقص اقتدا نكند.

سؤال 345 : كسى كه بعضى از انگشتان دستش بسته است و باز نمى‏شود، ولى كف دست او و ديگر انگشتانش به طور كامل بر روى زمين قرار مى‏گيرد، آيا مى‏تواند امام جماعت شود؟

پاسخ : اَولى، ترك آن است.

سؤال 346 : اقتدا نمودن به كسى كه در حال قيام، به عصا تكيه مى‏كند، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اشكال ندارد؛ ولى بهتر است به امام جماعتى كه بدون تكيه كردن نماز مى‏خواند، اقتدا شود.

امامت غير روحانى

سؤال 347 : آيا امامت جماعت، توسط فرد غير روحانى جايز است يا خير؟ و خواندن نماز جداگانه در هنگام اقامه نماز جماعت (به قصد هتك حرمت يا بدون اين قصد)، چه حكمى دارد؟

پاسخ : با حضور روحانى، غير روحانى امامت نكند و هتك حرمت مؤمن حرام است، و نماز فرادى در حال اقامه جماعت اگر موجب هتك حرمت مؤمن شود باطل است اگرچه قصد هتك نداشته باشد؛ ولى عرفا هتك حرمت محسوب شود.

سؤال 348 : در مدارس و يا ادارات و مؤسسات دولتى و يا غير دولتى، افرادى به عنوان امام جماعت هستند كه روحانى نيستند. نظرتان در اين مورد چيست؟

پاسخ : شرايط امام جماعت در توضيح المسائل ذكر شده است و با وجود روحانى، غير روحانى امامت نكند.

(251)

 
سؤال 349 : اين جانب مداح اهل بيت عليهم‏السلام و مفتخر به نوكرى ائمه اطهار عليهم‏السلام هستم. بنده در تأسيس و تشكيل بعضى از هيئات مذهبى شركت داشته‏ام. در مواقعى كه روحانى نداريم، اعضاى هيئت از اين جانب درخواست تشكيل جماعت را مى‏كنند و اين جانب فقط در موقع نماز جماعت، از لباس مقدّس روحانيت استفاده مى‏كنم. آيا از نظر شرعى و عرفى اين كار من اشكال دارد يا خير؟

پاسخ : به طور كلّى در صورتى كه روحانى در دسترس نباشد و شخص غير روحانى از نظر اقتدا كنندگان، داراى شرايط امام جماعت (كه در رساله ذكر شده است) باشد، مى‏توانند به چنين شخصى اقتدا كنند و وى بهتر است موقع امامت، از عبا استفاده نمايد و لباس كامل روحانيت نپوشد.

امامت بانوان

سؤال 350 : اقامه نماز جماعت ويژه خواهران، به امامت يكى از خواهران متديّن، جايز است يا خير؟

پاسخ : احتياط واجب آن است كه امام جماعت زنان نيز مرد باشد.

سؤال 351 : امامت جماعت توسط بانوان براى بانوان و دانش‏آموزان دختر در مدارس، چه حكمى دارد؟

پاسخ : به نظر اين جانب احتياطا جايز نيست.

امور ديگر مربوط به امام جماعت

سؤال 352 : آيا مى‏توان به امام جماعتى كه در حال خواندن نماز استيجارى براى شخص ديگرى است، اقتدا كرد؟

پاسخ : اگر نمازى را كه براى شخص ديگرى مى‏خواند، احتياطا به جا مى‏آورد و نمى‏داند نمازى از آن شخص قضا شده يا خير، اقتدا كردن به او محلّ اشكال است؛ ولى اگر دانسته شود كه نماز از متوفّا قضا شده است، مى‏توان به او اقتدا نمود و فرق نمى‏كند كه در مقابل اين نماز، پول گرفته يا نگرفته باشد.

(252)

 
سؤال 353 : جايى نماز جماعت برقرار شده و شخصى وارد مى‏شود كه امام جماعت را نمى‏شناسد. اين شخص نسبت به يكى از مأمومين از جهت دارا بودن شرايط امام جماعت آشنايى دارد و به جاى امام جماعت، به اين مأموم اقتدا مى‏كند. آيا اين گونه نماز جماعت، از نظر شرع مقدّس اسلام صحيح است يا خير؟

پاسخ : جايز نيست كسى به مأمومِ در حال اقتدا به امام جماعت ديگر اقتدا كند.

سؤال 354 : دو نفر وارد بر نماز جماعت مى‏شوند. يكى از آنها به ركعت سوم امام جماعت مى‏رسد و نفر دوم به ركعت چهارم. بعد از اتمام نماز جماعت، نفر اول بقيه نماز خود را مى‏خواند و تمام مى‏كند؛ ولى هنوز يك ركعت از نماز نفر دوم باقى مانده است. آيا در اين موقع، نفر اول مى‏تواند نماز ديگر خود را به نفر دوم اقتدا كند كه در اين صورت نفر دوم در يك نماز هم مأموم باشد و هم امام جماعت؟

پاسخ : در مورد سؤال، اگر نفر دوم داراى شرايط امام جماعت باشد، اقتداى به او اشكال ندارد.

سؤال 355 : آيا نماز جماعت در پشت سر امام جماعت اخبارى، صحيح است؟

پاسخ : اگر واجد شرايط ذكر شده براى امام جماعت باشد و به علماى اسلام توهين ننمايد، مانعى ندارد.

سؤال 356 : نماز خواندن در پشت سر كسى كه با ولايت فقيه مخالف است، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در توضيح المسائل، شرايط امام جماعت بيان شده است.

سؤال 357 : اگر به نظر مرجع مأموم، نماز امام باطل باشد، آيا اقتدا كردن به او صحيح است؟

پاسخ : اگر به عقيده مأموم، نماز امام باطل باشد، نمى‏تواند به او اقتدا كند؛

(253)

 
ولى اگر اخلال، در اجزاى غير ركنى نماز باشد كه اخلال جهلى به آنها مضر نيست، مى‏تواند به او اقتدا كند.

سؤال 358 : در بعضى از جماعات ديده مى‏شود با اين كه اذان نماز از طرف يكى از مأمومين گفته مى‏شود، باز هم اذان از طرف امام جماعت تكرار مى‏شود. لطفا بفرماييد كه اين تكرار از چه بابى انجام مى‏شود؟

پاسخ : براى خود امام جماعت هم مستحب است كه قبل از نماز، اذان و اقامه بگويد و از اين جهت، اشكالى در اذان و اقامه او نيست.

سؤال 359 : امام جماعت قصد بلند شدن از ركوع را دارد و حتى مقدار كمى هم حركت مى‏كند. مأموم «يا اللّه‏» مى‏گويد تا ركوع امام را درك كند. آيا امام مى‏تواند صبر كند تا مأموم اقتدا نمايد؟

پاسخ : چنانچه از حدّ ركوع خارج نشده است، مى‏تواند صبر كند.

سؤال 360 : آيا امام جماعت مى‏تواند يك نماز واجب را دو بار به جماعت اقامه كند؟ به عنوان مثال، در اول وقت، نماز ظهر و عصر را در يك مدرسه و بعد از آن، در مدرسه ديگر و يا با جماعتى ديگر بخواند؟

پاسخ : اشكالى ندارد و بلكه مستحب است.

سؤال 361 : اگر امام جماعت، مثلاً نماز ظهر را چند بار و در چند جاى مختلف بخواند، در دفعه دوم و سوم و... نماز ظهر را به چه نيّتى بايد بخواند؟

پاسخ : در مفروض سؤال، اعاده نماز ظهر امام جماعت اشكال ندارد و لازم نيست در نماز، نيّت وجوب يا استحباب كند؛ ولى اگر خواست نيّت كند، بايد به نيّت استحباب بخواند.

سؤال 362 : امام جماعتى كه يك بار نماز ظهر را خوانده است و مى‏خواهد براى بار دوم (در مكان ديگر)، براى نماز ظهر امامت كند. اگر نماز دوم را با نيّت نماز

(254)

 
قضاى ظهر بخواند، در حالى كه نمازهاى قضاى ديگر (مثل قضاى صبح) را نخوانده، آيا نمازش نماز ظهر محسوب مى‏شود؟

پاسخ : نماز ظهر محسوب مى‏شود و رعايت ترتيب، در خواندن نمازهاى قضايى كه در اداى آنها ترتيب شرط نيست، لازم نيست.

سؤال 363 : دريافت اجرت براى اقامه نماز جماعت از سوى امام جماعت، چه حكمى دارد؟ اگر اشكال دارد، پرداخت وجهى به عنوان حقّ اياب و ذهاب چگونه است؟

پاسخ : چون اجرت، در مقابل اصل نماز نيست، اشكالى ندارد.

سؤال 364 : آيا بدون اذن امام جماعتى كه بيش از هفده سال در مسجدى نماز جماعت برپا داشته و اعراض هم ننموده است، شخص ديگرى مى‏تواند اقامه جماعت كند؟

پاسخ : در مسجدى كه امام جماعت راتب دارد، خوب نيست فرد ديگرى در آن جا اقامه جماعت نمايد و موجب اختلاف و تشتّت گردد. لازم است چنين كارهايى ترك شود.

سؤال 365 : مسجدى داراى امام جماعت راتب است. اگر به هنگام برگزارى نماز، شخصى وارد مسجد شود كه از لحاظ علم و معنويت از امام جماعت راتب بالاتر است، كدام يك براى امامت اولويت خواهند داشت؟

پاسخ : امام راتب مقدّم است؛ ولى اگر ديگرى افضل است، خوب است كه امام راتب جاى خود را به او واگذار نمايد.

شرايط، وظايف و امور مربوط به مأموم

مكان مأموم

سؤال 366 : فردى در مسجد، براى نماز جماعت جا گرفته و بيرون رفته و تا اقامه

(255)

 
نماز جماعت رجوع نكرده است. آيا به محض منعقد شدن نماز جماعت، حق او از آن مكان، ساقط مى‏شود و ديگرى مى‏تواند جاى او را تصرّف كند؟

پاسخ : اگر قصد برگشت دارد، احتياطا ديگرى در آن مكان تصرّف نكند، مگر اين كه عدم بازگشت او باعث اخلال در صفوف جماعت شود كه در اين صورت اشكالى ندارد.

سؤال 367 : در رساله‏هاى عمليه گفته مى‏شود كه اگر مكان مأموم در نماز جماعت از امام بالاتر باشد، اشكالى ندارد. آيا در ساختمان‏هاى امروزى، امام مى‏تواند در طبقه اول باشد و مأمومين به ترتيب از طبقه اول تا دهم باشند يا اين كه مثلاً ساختمان دو طبقه باشد، ولى فاصله طبقه دوم از طبقه اول از حدّ معمول بيشتر باشد؟

پاسخ : اگر فاصله طبقات در حدّى باشد كه مأمومين و امام جماعت، يك اجتماع و جماعت محسوب شوند، اشكال ندارد؛ ولى اگر فاصله به قدرى زياد باشد كه آنها را يك جماعت حساب نكنند، نماز جماعت صحيح نيست.

سؤال 368 : با توجه به اين كه تعداد نمازگزاران در اعياد و ايّام روضه و ماه مبارك رمضان، زياد و جا در مسجد كم مى‏شود، آيا اقتدا كننده مى‏تواند در مكانى پايين‏تر از امام جماعت قرار بگيرد؟ و مقدار آن چه قدر است؟

پاسخ : اگر پايين‏تر بودن مأموم كم باشد، به طورى كه عرفا به آن اعتنا نشود، اشكال ندارد.

اتصال

سؤال 369 : اگر مأموم در بين نماز جماعت، سهوا (ولو با برخورد شخص ديگرى با او) از امام جماعت جلوتر قرار بگيرد، ولى بلافاصله به جاى خود كه عقب‏تر از امام است برگردد، نماز جماعتش صحيح است يا نه؟

پاسخ : اگر به وظيفه منفرد عمل كند، نماز خودش صحيح است؛ ولى در فرض سؤال، صحّت جماعتش محلّ تأمّل است.

(256)

 
سؤال 370 : آيا مأموم مى‏تواند در بين نماز به صف جلو يا عقب برود؟

پاسخ : اگر جايش در صف جماعت تنگ باشد و در صف جلو يا عقب جاى خالى وجود داشته باشد، جايز است جلو و يا عقب برود، به شرط اين كه از قبله منحرف نشود و صورت نماز به هم نخورد و احتياط واجب اين است كه اين تقدّم و تأخّر، در حال قرائت نماز نباشد.

سؤال 371 : اگر در بين نماز جماعت، حائلى بين يك مأموم با صفوف جماعت يا بين يك صف با صف ديگر ايجاد شود، اين نماز، چه حكمى پيدا مى‏كند؟

پاسخ : اگر حائل، اتصال در جماعت را از بين ببرد، نماز كسى كه اتصال او از جماعت قطع شده، حكم منفرد را پيدا مى‏كند و بايد به وظيفه منفرد عمل كند.

سؤال 372 : آيا راه رفتن افراد غير نمازگزار در بين صف‏هاى نماز جماعت، ايرادى به جماعت وارد مى‏كند يا خير؟

پاسخ : اگر غير نمازگزاران طورى پشت سر هم و متصل به هم باشند كه عرفا حائل بين صفوف جماعت محسوب شوند، براى جماعت اشكال دارد، وگرنه مانعى ندارد.

سؤال 373 : آيا فاصله شدن شخصى كه مأموم نيست، مى‏تواند اتصال در نماز جماعت را از بين ببرد و در نماز جماعت اشكال ايجاد كند؟

پاسخ : اگر فاصله او از مأمومينى كه در طرف راست يا چپ او قرار دارند و همچنين فاصله محلّ سجده‏اش از محلّ ايستادن مأموم جلو يا امام، بيشتر از يك قدم بزرگ نباشد، براى جماعت او اشكالى ندارد.

سؤال 374 : آيا بيمارى كه روى صندلى ويلچر نماز مى‏خواند، موجب بر هم خوردن اتصال صفوف نماز جماعت نمى‏شود؟

پاسخ : در اتصال صفوف نماز، اشكالى ايجاد نمى‏شود.

(257)

 
سؤال 375 : در كتاب «العروة الوثقى» در مسأله 22 از شرايط نماز جماعت آمده است كه فاصله شدن بچه مميّز تا وقتى كه علم به باطل بودن نمازش نداريم، ضررى براى جماعت ندارد و مرحوم آيت اللّه‏ گلپايگانى رحمه‏الله در حاشيه آن كتاب فرموده‏اند كه اين امر مشكل است؛ بلكه ظاهر اين است كه تا بچه بالغ نشده، لازم است كه علم به صحّت نماز او پيدا كنيم. نظر حضرت عالى در اين مورد چيست؟

پاسخ : احتمال صحّت نماز بچه مميّز كافى است.

سؤال 376 : آيا فاصله شدن بچه‏هاى مميّز در بين مأمومين، ضررى به نماز جماعت مى‏زند يا خير؟

پاسخ : اگر بطلان نماز آنها معلوم نباشد، به صحّت نماز جماعت ضررى نمى‏زند، اگر چه در كنار يكديگر قرار گرفته باشند.

سؤال 377 : آيا مسافر و يا بچه مميّز، مى‏تواند در صف اول نماز جماعت قرار بگيرد؟

پاسخ : فاصله يك بچه ضررى ندارد، اگر چه نمازش باطل باشد و همچنين مسافر هم اگر يك نفر باشد، از نظر اتصال، اشكال ايجاد نمى‏كند.

سؤال 378 : اگر مأمومين صف اول جماعت، همگى مسافر باشند و در نماز چهار ركعتى، بعد از دو ركعت سلام دهند، نماز صفوف بعدى صحيح است يا باطل؟ و در صورت صحيح بودن، جماعت است يا فرادى؟

پاسخ : اگر بعد از سلام دادن نماز، در مكان خود بنشينند، نماز صف‏هاى بعدى از جهت جماعت اشكال پيدا مى‏كند و قهرا فرادى مى‏شود و بايد عمل فرادى را انجام دهند؛ ولى اگر زود بايستند و دوباره اقتدا كنند، نماز صف‏هاى بعدى به جماعت صحيح است.

سؤال 379 : بعد از تكبير امام جماعت، شخصى كه بين او و امام، پنج نفر فاصله شده‏اند، تكبير مى‏گويد و بعد، آن پنج نفر تكبير مى‏گويند. آيا نماز آن شخص

(258)

 
صحيح است؟

پاسخ : اگر افرادى كه در آن فاصله‏اند، آماده براى گفتن تكبير باشند، ولى تكبير آنها لحظاتى بعد از تكبير اين شخص صورت بگيرد، اشكالى ندارد؛ ولى اگر آنها آمادگى براى تكبير ندارند، اتصال نماز به هم مى‏خورد و نماز او فرادى مى‏شود و صحيح است.

سؤال 380 : اگر در يكى از صف‏هاى نماز جماعت، فقط از سمت چپ اتصال وجود داشته باشد، در حالات زير، حكم نماز جماعت افراد صف مزبور چيست؟

الف. اگر بچه مميّزى كه نمازش صحيح يا باطل است، در بين صف باشد؟

پاسخ :در نماز جماعت، اتصال از سمت چپ اشكال ندارد و فاصله شدن يك بچه در صف‏ها، اگر چه نمازش باطل باشد، بى‏اشكال است، ولى اگر تعداد بيشترى باشند كه فاصله زياد شود و نماز شان باطل باشد، در صف اول و يا در صفوفى كه موجب قطع اتصال مى‏شود، نايستند.

ب. كسى در بين صف نماز، نيّت فرادى كند؟

پاسخ : اگر با قصد فرادى كردن، بيشتر از يك قدم بزرگ، فاصله در صف ايجاد شود. نماز آنهايى كه بين صف جماعت و آنها فاصله ايجاد شده، فرادى مى‏گردد.

ج. به اندازه دو قدم يا بيشتر از اين اندازه، در بين صف فاصله وجود داشته باشد؟

پاسخ : فاصله بيشتراز يك قدم بزرگ، مخل به نماز جماعت است.

سؤال 381 : شخصى در نماز جماعت، فقط از يك طرف به نماز جماعت متصل است. در بين نماز، افرادى كه به واسطه آنها به جماعت متصل است، نماز خود را تمام مى‏كنند و مى‏روند و بين اين مأموم و صفوف جماعت فاصله ايجاد مى‏شود. در اين موقع مأموم چه بايد بكند؟

پاسخ : جماعتش باطل و نمازش منفرد مى‏شود.

(259)

 
سؤال 382 : شنيده‏ايم كه در نماز جماعت اگر مأموم احتمال بدهد كه امام جماعت سر از ركوع برمى دارد و نمى‏تواند به جماعت برسد، مى تواند از فاصله دور و بدون اتصال به صفوف جماعت اقتدا كند و به ركوع برود. لطفا در مورد صحّت اين مسأله و كيفيت اعمال و وظايف بعد از ركوع، مطالب لازم را بيان نماييد.

پاسخ : در فرض سؤال، مى‏تواند در همان مكانى كه هست، نيّت كند و تكبيرة الاحرام بگويد و به ركوع برود و سپس در حال ركوع يا بعد از آن يا در سجده يا بين دو سجده يا بعد از دو سجده يا در حال قيام براى ركعت بعدى مى‏تواند حركت كند و خود را به صف جماعت ملحق نمايد و نمازش صحيح است. البته بايد راه رفتن او مستلزم انحراف از قبله نباشد و همچنين مانع ديگرى براى جماعت غير از عدم اتصال، مثل پايين‏تر بودن مكان مأموم نسبت به مكان امام و امثال آن در كار نباشد و احتياط اين است كه راه رفتن در حال قرائت و يا اذكار نماز كه خود مى‏گويد و همچنين در حال قرائت امام واقع نشود.

نيّت

سؤال 383 : در مكانى دو نماز جماعت تشكيل شده كه صفوف دو نماز از كنار هم به يكديگر وصل شده‏اند و يك نفر در صف جماعت به طورى واقع شده است كه مى‏تواند به هر يك از آن دو امام اقتدا كند و او به يكى از دو امام اقتدا مى‏كند. آيا مى‏تواند در بين نماز، نيّت خود را برگرداند و به امام جماعت ديگر اقتدا كند؟

پاسخ : در فرض سؤال، بنا بر احتياط جايز نيست نيّت خود را در اثناى نماز از امام جماعتى كه به او اقتدا نموده، به امام جماعت ديگر منتقل نمايد.

سؤال 384 : كسى كه پس از اقتدا كردن در نماز جماعت، نيّت نماز انفرادى مى‏كند و بعد پشيمان شده، ميل دوباره به خواندن نماز جماعت پيدا مى‏نمايد، آيا جايز است دوباره نيّتش را به جماعت برگرداند؟

(260)

 
پاسخ : احتياط اين است كه نيّتش را به جماعت برنگرداند، مگر اين كه قصد انفراد نكرده، بلكه مردّد شده باشد كه در اين صورت مى‏تواند ترديد را برطرف نمايد و نيّت جماعت را جزمى و قطعى كند.

تكبيرة الاحرام

سؤال 385 : اگر مأموم اشتباها زودتر از امام جماعت تكبيرة الاحرام بگويد، نمازش چه صورتى پيدا مى‏كند؟

پاسخ : در فرض مذكور در سؤال، نمازش فرادى مى‏شود و در صورتى كه بخواهد در نماز جماعت شركت كند، اگر وقت كافى بود، نيّتش را به نماز نافله برگرداند و نافله را تمام كند و بعد، در جماعت شركت كند و اگر وقت كافى نبود و با خواندن نافله به نماز جماعت نمى‏رسيد، مى‏تواند نماز فراداى خود را قطع نمايد و سپس در جماعت شركت كند.

قرائت

سؤال 386 : براى امام و مأموم، در ركعت سوم و چهارم نماز، خواندن حمد بهتر است يا تسبيحات اربعه؟ در نماز انفرادى كدام يك بهتر است؟

پاسخ : بعيد نيست براى امام، خواندن حمد و براى مأموم، خواندن تسبيحات اربعه افضل باشد و براى كسى كه فرادى نماز مى‏خواند، هر دو يكسان است.

سؤال 387 : كسى كه وارد نماز جماعت مى‏شود و اقتدا مى‏كند، ولى نمى‏فهمد كه ركعت اول و دوم است يا ركعت سوم و چهارم، نسبت به خواندن حمد و سوره چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : در اين صورت، حمد و سوره را به قصد قربت مطلقه مى‏خواند. بعد اگر معلوم شد كه ركعت سوم يا چهارم بوده، در محل خودش واقع شده و صحيح است و اگر يكى از دو ركعت اول و دوم بوده، اشكالى به نماز وارد نمى‏شود.

(261)

 
سؤال 388 : آيا جايز است كه مأموم، به همراه امام جماعت حمد و سوره خود را در ركعت اول و دوم نماز بخواند؟

پاسخ : در نمازهاى اخفاتى، احتياط واجب، ترك قرائت است؛ ولى اگر آن را به قصد جزئيت نخواند، اشكال ندارد و در نمازهاى جهرى، اگر صداى قرائت امام جماعت را بشنود، نبايد حمد و سوره را بخواند و بنا بر احتياط اگر صداى همهمه امام را نيز بشنود، بايد قرائت راترك كند و در اين دو صورت، احتياط واجب اين است كه مأموم سكوت نمايد و ذكر ديگرى نيز نگويد؛ اما اگر صداى همهمه امام را هم نشنود، مستحب است قرائت را به جا آورد؛ ولى بهتر است قصد جزئيت نكند.

ركوع و سجود

سؤال 389 : اگر مأموم بعد از اين كه اشتباها زودتر از امام سر از ركوع و سجده برداشت، به جهت متابعت از امام، دوباره ركوع يا سجده را تكرار كرد، ولى به ركوع يا سجده امام نرسيد، چه بايد بكند؟

پاسخ : بايد نماز را ادامه دهد و نمازش صحيح است.

سؤال 390 : ديده شده بعضى از مؤمنين، سجده آخر نمازشان را بيش از امام جماعت طول مى‏دهند. آيا اين كار صحيح است؟ در صورت صحيح نبودن، تكليف نمازهاى قبل چيست؟

پاسخ : نماز باطل نمى‏شود، مگر اين كه تأخير آنها از امام جماعت خيلى زياد باشد كه در اين حالت، نماز آنها از صورت جماعت خارج و فرادى مى‏شود و نمازهايى كه قبلاً به اين صورت خوانده شده، صحيح است.

سؤال 391 : زياد شدن ركوع و سجده به جهت تبعيت از امام جماعت تا چه مقدار جايز است و به نماز صدمه نمى‏زند؟

پاسخ : در ركوع، مقدارى كه زياد شدن آن به جهت متابعت از امام، ضررى به

(262)

 
نماز نمى‏زند، يك ركوع در هر ركعت است و در مورد سجده، زياد شدن يك سجده براى هر سجده است و اگر در يك ركعت به جهت متابعت، بيش از يك ركوع اضافه شود و يا براى هر سجده بيش از يك سجده زياد شود، صحّت نماز خالى از اشكال نيست و بنا بر احتياط واجب بايد پس از اتمام نماز، دوباره نماز خوانده شود.

تشهد

سؤال 392 : مأموم موقعى به نماز جماعت مى‏رسد كه امام جماعت در حال خواندن تشهد آخر نماز است. در اين حال، اقتدا مى‏كند و مى‏نشيند تا ثواب جماعت را درك كند. سؤال اين است كه آيا به صورت معمولى بنشيند يا به حالت تجافى؟ و تشهد را با امام بخواند يا ساكت باشد؟ و موقع سلام دادن امام چه كند؟

پاسخ : به صورت متعارف و معمولى مى‏نشيند و به قصد قربت مطلقه و به تبعيت امام جماعت تشهد را مى‏خواند و سلام را نمى‏گويد و بعد از سلامِ امام جماعت بر مى‏خيزد و با شروع كردن به سوره حمد نمازش را ادامه مى‏دهد. آن نشستن، ركعت نماز حساب نمى‏شود؛ ولى ثواب جماعت را ان شاء اللّه‏ درك مى‏كند.

سلام

سؤال 393 : آيا انسان عمدا مى‏تواند قبل از امام جماعت، سلام نماز را بگويد؟

پاسخ : سلام گفتن پيش از امام اشكالى ندارد؛ ولى بهتر است پيش از امام نگويد، خصوصا اگر صداى امام را بشنود.

سؤال 394 : اگر مأموم، نمازش چهار ركعتى و امام، دو ركعتى باشد، بعد از تشهد ركعت دوم، وظيفه مأموم چيست؟ آيا مى‏تواند بنشيند و به سلام امام گوش دهد يا بايد تا آخر سلام امام، به حالت تجافى باشد و سلام را گوش دهد يا اين كه بايد بلند شود و به نمازش ادامه دهد؟

(263)

 
پاسخ : مى‏تواند بلند شود و به نمازش ادامه دهد؛ ولى بهتر است تجافى كند و به سلام امام گوش دهد.

تبعيت

سؤال 395 : آيا مأموم مى‏تواند بعضى از افعال نماز را زودتر از امام جماعت انجام دهد؟ و اگر انجام داد، حكم آن چيست؟

پاسخ : ظاهر اين است كه متابعت در افعال، شرط جماعت است و اگر عمدا متابعت نكند، جماعتش باطل مى‏شود و اگر كارهاى نماز فرادى را هم انجام ندهد، قهرا نمازش باطل مى‏شود؛ ولى اگر چنين كسى از روى جهل به مسأله وظايف نماز فرادى را انجام نداده باشد، چنانچه خللى به اركان نماز وارد كرده باشد (مثل اين كه پس از تبديل وظيفه‏اش به انفراد به گمان وجوب متابعت از امام، دو بار به ركوع رفته باشد)، نمازش باطل است، وگرنه اشكالى ندارد.

سؤال 396 : آيا زودتر گفتن اذكار و اقوال توسط مأموم نسبت به امام جماعت، خللى در نماز مأموم ايجاد مى‏كند يا نه؟

پاسخ : غير از تكبيرة الاحرام، ساير اقوال را مى‏تواند زودتر از امام جماعت بگويد؛ ولى تكبيرة الاحرام را بايد بعد از امام بگويد؛ بلكه احتياط اين است كه بعد از تمام شدن تكبيرة الاحرام امام، مأموم تكبيرة الاحرام خود را بگويد.

امور ديگر مربوط به مأموم

سؤال 397 : شخصى اكراه دارد كه به عنوان امام جماعت جلو بايستد؛ ولى بعد از شروع به نمازِ خودش، ديگران به او اقتدا مى‏كنند، حكم نماز مأمومين چگونه است؟

پاسخ : اشكال ندارد و در اقتدا كردن، اجازه و رضايت امام جماعت شرط نيست؛ ولى اگر اين كار باعث اذيت او مى‏شود، مأمومين اين كار را نكنند.

سؤال 398 : اگر امام جماعت در بعضى از افعال نماز اشتباه كند (مثل اين كه در

(264)

 
ركعت اول نماز، قنوت بخواند يا در نماز چهار ركعتى، بعد از ركعت سوم تشهد بخواند يا سلام بدهد)، مأموم در اين موقعيت، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : در قنوت، اگر مأموم به ركوع رفته و امام مشغول به خواندن قنوت است، مأموم از ركوع به حالت قيام بر مى‏گردد؛ ولى قنوت نمى‏گيرد و اگر به ركوع نرفته، باز هم قنوت را انجام نمى‏دهد و در تشهدِ اشتباهى امام، مأموم مى‏نشيند، ولى تشهد نمى‏گويد و بقيه نماز را با امام جماعت مى‏خواند و در سلام هم اگر امام متوجه نشد و يادش نيامد، مأموم سلام اشتباهى را نمى‏گويد و بقيه نماز را مى‏خواند.

سؤال 399 : اگر امام جماعت، سهوا ركنى از نماز را اضافه يا كم كند، مثلاً در يك ركعت دو ركوع كند يا اصلاً ركوع نكند، نماز و وظيفه مأموم، چه صورتى پيدا مى‏كند؟

پاسخ : مأموم بايد نيّت انفراد نمايد و بقيه نماز را خودش بخواند.

سؤال 400 : اگر فتواى مرجع تقليد مأموم اين باشد كه چنانچه مأموم يك نفر باشد، مى‏تواند مساوى با امام بايستد؛ ولى مرجع تقليد امام جماعت، مساوى ايستادن را اجازه ندهد، آيا مأموم مى‏تواند مساوى با امام بايستد؟

پاسخ : در فرض سؤال، اشكال ندارد.

سؤال 401 : وارد مسجد مى‏شويم و مى‏بينيم كه امام جماعت مشغول نماز است؛ ولى نمى‏دانيم كه نافله ظهر را مى‏خواند يا نماز ظهر را. در اين صورت آيا مى‏توانيم نماز ظهر را به او اقتدا كنيم و اگر بعدا معلوم شد كه نافله بوده، دوباره نماز ظهر را با او بخوانيم؟

پاسخ : در اين صورت، اقتدا كردن صحيح نيست.

سؤال 402 : آيا مأموم مى‏تواند هنگامى كه امام در حال قنوت است به او اقتدا نمايد؟

پاسخ : مى‏تواند.

سؤال 403 : اگر در مسجد، در حالى كه امام جماعت در حال خواندن نماز جماعت

(265)

 
است، عده‏اى عمدا نماز فرادى بخوانند، آيا نمازشان اشكال دارد؟

پاسخ : اگر موجب هتك حرمت يا تفسيق عملى امام جماعت باشد، نمازشان اشكال دارد.

سؤال 404 : كسى بدون آن كه قصد توهين به امام جماعت يا خود نماز جماعت را داشته باشد، آيا جايز است كه نماز خود را به صورت فردى بخواند؟ و نمازش صحيح است يا خير؟

پاسخ : منوط به قصد نيست. اگر به نظر عرف، موجب هتك حرمت باشد، نمازش اشكال دارد.

احكام ديگر مربوط به نماز جماعت

سؤال 405 : آيا اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در روز جمعه، به هنگام اقامه نماز جمعه در بلادى كه نماز جمعه در آنها اقامه مى‏شود، جايز است؟

پاسخ : نماز جماعت باطل نيست؛ لكن ممكن است در بعضى از شرايط به مصلحت نباشد.

سؤال 406 : آيا دانش‏آموزان را (چه به سنّ تكليف رسيده باشند و چه نرسيده باشند)، مى‏توان جهت اقامه نماز جماعت و شركت در آن اجبار كرد؟

پاسخ : اجبار، وجهى ندارد؛ ولى تشويق، شايسته است.

سؤال 407 : حكم دست دادن با اطرافيان، بعد از نماز جماعت چيست؟

پاسخ : اشكال ندارد؛ ولى در اين مورد دستور خاصّى وارد نشده است.

سؤال 408 : حكم تكبير گفتن در نماز جماعت كه معمولاً توسط كودكان و نوجوانان انجام مى‏شود، چيست؟

پاسخ : اشكال ندارد.

(266)

 
نماز جمعه

سؤال 409 : شركت نكردن در نماز جمعه، چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز جمعه افضل افراد واجب تخييرى است. اگر كسى نماز جمعه نخواند و به جاى آن نماز ظهر بخواند، افضل افراد را ترك كرده است؛ ولى تكليفش را انجام داده است.

سؤال 410 : آخر وقت نماز جمعه چه موقع است؟

پاسخ : اگر در اوائل عرفى ظهر، نماز جمعه خوانده شود، صحيح است.

سؤال 411 : اگر كسى به ركعت دوم نماز جمعه برسد، چگونه نماز بخواند و آيا نماز ظهر از او ساقط مى‏شود؟

پاسخ : اگر به ركوع ركعت دوم امام برسد، اقتداى او صحيح است و در موقع تشهد و سلام امام جمعه تجافى مى‏كند و ركعت دوم را خودش ادامه مى‏دهد و نماز او مجزى از نماز ظهر است.

سؤال 412 : مى‏گويند كه صاحب محلّ اقامه نماز جمعه در منطقه‏اى، راضى به اقامه نماز در آن جا نيست. در اين صورت رفتن به نماز چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر زمين، مالك دارد، براى هر گونه تصرّفى احراز رضايت مالك (ولو به سبب قرائن) لازم است.

شرايط و وظايف امام جمعه

سؤال 413 : امام جمعه با چه شرايطى حكم دائم السفر را پيدا مى‏كند؟

پاسخ : اگر در هر سه روز يك بار براى انجام امور مربوط به امامت جمعه به محلّ اقامه نماز جمعه سفر مى‏كند، نماز او در آن جا و در بين راه تمام است و اگر مدتى بگذرد كه در آن محل به او مسافر گفته نشود، آن جا براى او حكم

(267)

 
وطن را دارد.

سؤال 414 : آيا امام جمعه‏اى كه به مدت سه سال به اين سمت منصوب شده و ادامه امامت وى پس از اين مدت معلوم نيست و محل اقامه نماز جمعه هم وطن وى نيست، مى‏تواند در اين محل قصد توطّن نمايد؟

پاسخ : براى تمام بودن نماز، قصد توطّن ابدى لازم نيست. اگر در اين مدت ساكن آن جا باشد و يا به مقدارى در آن محل باشد كه به او مسافر گفته نشود، آن جا در حكم وطن اوست.

سؤال 415 : آيا امام جمعه‏اى كه در محلّ اقامه نماز جمعه مسافر محسوب مى‏شود، بدون قصد عشره مى‏تواند نماز جمعه را اقامه نمايد؟

پاسخ : خلاف احتياط است.

سؤال 416 : امام جمعه از مرجعى تقليد مى‏كند كه قصد عشره براى اقامه نماز جمعه را شرط نمى‏داند؛ ولى مرجع مأموم، قصد عشره را شرط مى‏داند. در اين فرض، اقتداى به امام جمعه چه صورتى دارد؟

پاسخ : در مفروض سؤال، چنانچه امام جمعه قصد عشره نكرده باشد، اقتداى مأموم به او اشكال دارد.

سؤال 417 : يك روحانى، امام جمعه موقّت شهرى است كه در آن سكونت ندارد و شهرى كه محلّ سكونت اوست، امام جمعه موقّت ندارد. آيا ايشان مى‏تواند به هنگام نبودن امام جمعه در شهرى كه ساكن آن است، نماز جمعه را به عنوان امام جمعه موقّت اقامه كند؟

پاسخ : كسى كه از طرف مجتهد جامع الشرائط جهت اقامه نماز جمعه مأذون است، شرعا مى‏تواند اقامه نماز جمعه كند؛ اما اين كه بتواند در محلّ خاصّى اقامه نماز جمعه كند، تابع مقرّرات مربوط به آن است.

(268)

 
سؤال 418 : آيا براى امام جمعه، فحص از فتاواى مراجع مأمومين و يا بالعكس لازم است و يا اين كه هر يك از امام جمعه و مأمومين، موظف به انجام دادن تكليف خود هستند؟

پاسخ : براى امام جمعه فحص لازم نيست؛ ولى مأمومين بايد احراز كنند كه امام جمعه واجد شرايطى است كه مرجع تقليدشان آن امور را لازم مى‏داند.

نماز آيات

سؤال 419 : آيا پس لرزه‏هاى پس از زلزله، سبب واجب شدن نماز آيات مى‏شوند؟ و آيا شدت و ضعف آنها تأثيرى در حكم دارد؟

پاسخ : اگر عرفا زلزله صدق كند، نماز آيات واجب مى‏شود و شدت و ضعف، تأثيرى در حكم ندارد.

سؤال 420 : كسى كه اصلاً متوجه خسوف يا كسوف يا زلزله و امثال آن نشده و بعد از مدتى فهميده كه اين حوادث در جايى كه او بوده است، اتفاق افتاده، نماز آيات را بايد بخواند يا نه؟

پاسخ : در فرض سؤال، اگر تمام قرص خورشيد يا ماه گرفته شود، بايد قضاى نماز آيات را به جا آورد و اگر همه قرص گرفته نشود، قضا لازم نيست و در ساير موارد (مثل زلزله) هر وقت فهميد، بايد نماز آيات را بخواند.

سؤال 421 : اگر در تعداد ركوع‏هاى نماز آيات شك كنيم، چه بايد بكنيم؟ اگر در ركعات آن شك كرديم كه مثلاً دو ركعت خوانده‏ايم يا سه ركعت، چه وظيفه‏اى داريم؟

پاسخ : اگر در شماره ركوع‏ها شك كند، چنانچه از محل، تجاوز نكرده باشد، بايد بنا را بر كمتر بگذارد و اگر از محل، تجاوز كرده باشد، بنا را بر انجام دادن آن مى‏گذارد و اگر در شماره ركعتها شك كند، چون نماز آيات دو ركعتى است،

(269)

 
نمازش باطل مى‏شود.

سؤال 422 : اگر انسان در بين نماز آياتى كه به جماعت برگزار مى‏شود، به نماز برسد، آيا مى‏تواند اقتدا كند؟

پاسخ : اگر پيش از برخاستن امام از ركوع اول در ركعت اول و يا ركوع اول در ركعت دوم باشد، اقتدا كردن و دخول به نماز جماعت، در نماز آيات اشكال ندارد و اگر بعد از برخاستن امام از هر كدام از ركوع‏هاى ذكر شده باشد، دخول در نماز جماعت اشكال دارد؛ بلكه ممنوع است.

نماز عيد فطر و قربان

سؤال 423 : آيا خواندن دو خطبه پس از نماز جماعت عيد فطر و قربان، جزء نماز عيد است؟ و چنانچه امام جماعت خطبه را قبل از نماز عيد بخواند، آيا نماز عيد صحيح است؟

پاسخ : در فرض سؤال، نماز عيد صحيح است؛ ولى ورود خطبه، بعد از نماز است.

سؤال 424 : در صورت احساس كسالت امام جماعت، پس از خواندن دو ركعت نماز عيد و قبل از ايراد خطبه، حكم چيست؟

پاسخ : نماز عيدِ خوانده شده صحيح است.

سؤال 425 : آيا براى شيعيان و سنّى‏ها شركت در نماز يكديگر (نماز عيد سعيد فطر و قربان) به جهت ايجاد وحدت بين مسلمانان جايز است يا خير؟

پاسخ : اگر وحدت، بر اين كار مترتّب شود، اشكال ندارد.

(270)

 
نماز نذرى

سؤال 426 : اگر كسى نذر كند كه در وقت معيّنى نمازى را بخواند، چنانچه در آن وقت نتواند وضو يا غسل خود را انجام دهد، آيا نذر خود را با تيمّم انجام دهد يا انجام دادن آن را به وقتى كه غسل و وضو را به جا مى‏آورد، موكول كند؟

پاسخ : در نذر معيّن (در فرض مذكور)، با تيمّم در همان وقت معيّن، نماز را انجام دهد و اگر نذر مطلق است، چنانچه اميد به زوال عذر دارد، منتظر باشد تا با وضو و يا غسل، نماز منذور را بخواند.

نماز مستحبّى

سؤال 427 : آيا مى‏توان نمازهاى مستحبّى را كه داراى وقت معيّن است (مثل نماز شب)، در صورتى كه مانعى براى وضو گرفتن يا غسل كردن وجود داشته باشد، با تيمّم به جا آورد؟ نمازهاى مستحبّى ديگر كه وقت معيّنى ندارد يا قضاى نمازهاى مستحبّى را چه طور؟

پاسخ : نماز شب و نمازهاى مستحبّى ديگر را خواه ادا باشد و يا قضاى آنها و خواه وقت معيّنى داشته باشد يا نه، اگر عذر شرعى از غسل كردن و يا وضو گرفتن وجود داشته باشد، مى‏شود با تيمّم خواند.

سؤال 428 : گفته مى‏شود كه ثواب نماز نافله در حالت نشسته، نصف ثواب آن در حال ايستاده است. حال اگر كسى بر اثر خستگى يا علت ديگر، مثلاً نافله صبح را نشسته بخواند، آيا تنها به نيمى از يك امر استحبابى عمل كرده و اين عمل مستحبّى را به طور كامل به جا نياورده است يا اين كه به دستور خواندن نافله نماز صبح به طور كامل عمل كرده، ولى با مرتبه‏اى پايين‏تر (مثل خواندن نماز صبح به صورت انفرادى و جماعت كه در هر دو صورت، به دستور خواندن نماز صبح به طور كامل عمل شده كه در يكى ثواب كمتر و در ديگرى ثواب بيشتر وجود دارد)؟

(271)

 
پاسخ : در فرض سؤال، به وظيفه نماز نافله عمل كرده است؛ ولى ثوابش كمتر است ولكن بهتر است به جاى هر دو ركعت نافله ايستاده، چهار ركعت نافله نشسته (دو تا دو ركعتى) بخواند تا ثوابش هم كمتر نباشد.

سؤال 429 : آيا مى‏توان مقدارى از نماز نافله را ايستاده و مقدارى را نشسته به جا آورد؟

پاسخ : جايز است و اشكالى ندارد.

سؤال 430 : آيا مى‏توانيم نافله‏هاى شبانه روز را چه با بودن وقت يا نبودن وقت، با حمد تنها و بدون سوره بخوانيم؟

پاسخ : بلى، مى‏توانيد.

سؤال 431 : آيا كم و زياد شدن ركن در نماز مستحبّى، موجب بطلان نماز مى‏شود؟

پاسخ : زياد شدن سهوى اركان در نماز مستحبّى، موجب بطلان نيست؛ ولى زياد شدن عمدى و كم شدن عمدى و سهوى، موجب بطلان نماز مستحبّى است.

سؤال 432 : آيا خواندن سوره سجده دار، در نماز مستحبّى جايز است يا نماز را باطل مى‏كند؟

پاسخ : جايز است و بعد از خواندن آيه سجده دار، سجده آن را انجام مى‏دهد و نمازش را ادامه مى‏دهد و تمام مى‏كند و اشكالى ندارد.

سؤال 433 : لطفا تفاوت نمازهاى نافله روز جمعه را با ديگر روزها بيان كنيد.

پاسخ : نمازهاى نافله صبح و مغرب و عشا در روز جمعه با روزهاى ديگر تفاوتى ندارد. نافله ظهر و عصر در روزهاى ديگر، شانزده ركعت است كه هشت ركعت نافله ظهر، بعد از زوال و قبل از نماز ظهر و هشت ركعت نافله عصر، قبل از نماز عصر خوانده مى‏شود؛ ولى در روز جمعه، نافله ظهر و عصر، تبديل به بيست ركعت مى‏شود كه به يكى از دو صورت زير مى‏توان آنها را به

(272)

 
جا آورد:

الف. شش ركعت، هنگام گسترده شدن خورشيد؛ شش ركعت، وقت بلند شدن و ارتفاع خورشيد؛ شش ركعت نزديك ظهر (قبل از زوال) و دو ركعت، هنگام زوال خورشيد.

ب. شش ركعت، هنگام ارتفاع و بلند شدن خورشيد، شش ركعت، نزديك ظهر (قبل از زوال)، دو ركعت، هنگام زوال و شش ركعت، بين نماز ظهر و عصر.

سؤال 434 : در كتاب مفاتيح الجنان، در خصوص نماز امام زمان عليه‏السلام در مسجد جمكران، به قنوت اشاره‏اى نشده است. آيا اين نماز قنوت دارد؟

پاسخ : استحباب قنوت، از رواياتى كه مى‏گويد در هر دو ركعت نافله، يك مرتبه قنوت مستحب است، استفاده مى‏شود.

سؤال 435 : لطفا كيفيت نماز جعفر طيّار و اثرات و ثواب آن را بيان فرماييد.

پاسخ : نماز جناب جعفر طيّار، اين گونه خوانده مى‏شود:

در اين نماز كه دو تا دو ركعت با دو سلام است و جمعا چهار ركعت مى‏شود، در هر ركعت، پس از حمد و سوره، پانزده مرتبه تسبيحات اربعه، يعنى ذكر «سبحان اللّه‏ والحمد للّه‏ ولا إله إلاّ اللّه‏ واللّه‏ اكبر» خوانده مى‏شود و همين ذكر، در ركوع ده بار و بعد از قيام از ركوع ده بار و در هر سجده ده بار و بعد از بلند شدن از هر سجده هم ده بار و جمعا در هر ركعت، هفتاد و پنج مرتبه و در مجموع چهار ركعت، سيصد مرتبه خوانده مى‏شود. مضمون يكى از رواياتى كه در ثواب اين نماز وارد شده، اين است كه اگر انسان به اندازه ريگ‏هاى بيابان و كف‏هاى آب دريا گناه داشته باشد، با خواندن اين نماز، خداوند آنها را مى‏آمرزد.

سؤال 436 : آيا مى‏توان به جاى نماز نافله مغرب، نماز غفيله خواند، بدين صورت

(273)

 
كه نماز غفيله خوانده شود و در عين حال به جاى دو ركعت از چهار ركعت نماز نافله مغرب محسوب شود؟

پاسخ : نماز غفيله مستحب است؛ ولى مجزى از نافله مغرب نيست.

سؤال 437 : آيا در نماز غفيله، گفتن «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» بعد از حمد و قبل از آيات «وذا النون إذ ذهب...» و «عنده مفاتح الغيب...» لازم است يا خير؟ و اگر لازم نيست، آيا جايز است كسى به قصد فاصله انداختن بين حمد و آيات ذكر شده، «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» بگويد؟

پاسخ : قبل از آيات نماز غفيله، «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» لازم نيست؛ ولى اگر قصد ذكر مطلق كند، اشكالى ندارد.

سؤال 438 : نماز وصيت چه نمازى است و طرز خواندن آن به چه ترتيب است؟

پاسخ : نماز وصيت نمازى دو ركعتى است كه خواندن آن در ميان نماز مغرب و عشا مستحب است و بنا بر احتياط بايد به نيّت قربت مطلقه و قبل از برطرف شدن سرخى در سمت مغرب خوانده شود. در ركعت اول، بعد از حمد، سيزده مرتبه سوره «إذا زلزلت الأرض» و در ركعت دوم، بعد از حمد، پانزده مرتبه سوره توحيد خوانده مى‏شود.

سؤال 439 : نماز اول ماه، چه نمازى است و اثر و ثواب آن چيست؟

پاسخ : نمازى است كه مستحب است در روز اول هر ماه خوانده شود و دو ركعت است كه در ركعت اول، بعد از حمد، سى مرتبه سوره توحيد و در ركعت دوم، بعد از حمد، سى مرتبه سوره قدر خوانده مى‏شود و بعد از خواندن نماز، صدقه دادن به قدر ميسور بهتر است و انسان با اين نماز و صدقه، خودش را بيمه و سلامتى خويش را تا آخر آن ماه تأمين مى‏كند و داراى ثواب اخروى هم هست و براى تفصيل بيشتر مى‏توان به كتاب‏هاى مفصّل رجوع كرد.

(274)

 
احكام ديگر مربوط به نماز

سؤال 440 : در غير ايّام حيض و نفاس و در مواقع سختى و خطر، مثلاً در جنگ يا در حال غرق شدن يا در حال آتش سوزى يا در مواردى مثل كسى كه آب و خاك در دسترسش نيست يا آن دو براى او ضرر دارد يا در حال تقيّه است و يا كسى كه فلج است و بر تخت بيمارستان بسته شده يا كسى كه حتى با اشاره چشم هم نمى‏تواند نماز بخواند، آيا ممكن است نماز از مسلمان ساقط شود؟

پاسخ : در هيچ يك از صُوَر فرض شده، نماز ساقط نمى‏شود، حتى از فاقد الطهورين؛ زيرا او هم بايد احتياطا در وقت، نماز را بخواند و سپس آن را قضا نمايد و شخص ناتوان و بيمار هم (ولو به اشاره قلبى) بايد نمازش را بخواند.

سؤال 441 : مريضى كه سكته كرده ومدتى بسترى بوده و فاقد حس و حركت و شعور است، آيا نماز از او ساقط است يا نه؟

پاسخ : اگر به طور كلّى شعورش را از دست داده، مكلّف به نماز نيست و اگر به مقدار درك نماز شعور دارد، بايد نمازش را بخواند.

سؤال 442 : بيمارى كه به دليل ضربه مغزى دچار از دست دادن حافظه مى‏شود و بعد از مدتى بهبودى مى‏يابد، تكليف نمازهايى كه در اين مدت از او فوت شده است، چيست؟

پاسخ : اگر به طورى حافظه‏اش را از دست داده كه از نماز و تكليف به آن در تمام وقت نماز غافل بوده، نمازهاى فوت شده‏اش قضا ندارد و همچنين است اگر متوجه تكليف بوده و وظيفه فعلى خود را به جا آورده؛ ولى اگر متوجه تكليف بوده و وظيفه فعلى خود را انجام نداده، بايد نمازهايش را قضا كند.

سؤال 443 : چه بايد بكنيم تا نماز ما مورد قبول واقع شود؟

(275)

 
پاسخ : نماز بايد با خضوع و خشوع خوانده شود تا مورد قبول واقع شود. انسان بايد حقوق واجب را بپردازد و خود را از صفات رذيله پاك نمايد و با توجه به عظمت و هيبت خداوند متعال با او سخن بگويد و بداند در مقابل كه ايستاده و با چه كسى سخن مى‏گويد.

سؤال 444 : اگر فردى بخواهد با حضور قلب و دور از افكار پراكنده نماز بخواند، چه بايد بكند؟

پاسخ : با آمادگى روحى و قلبى و توجه به اين كه نماز بالاترين عبادت است و با خواندن نماز در جاى خلوت و مناسب و با توجه به معنا و مفهوم نماز و اين كه انسان در محضر ذات مقدّس پروردگار عالم قرار دارد، مى‏توان به حضور قلب در نماز رسيد.

سؤال 445 : اگر لازمه نماز خواندن اين باشد كه دستور واجبى ترك شود، آيا اين گونه نماز خواندن صحيح است يا خير (مثل وقتى كه طلبكار، طلب خود را تقاضا مى‏كند، ولى او مشغول نماز مى‏شود)؟

پاسخ : اگر وقت نماز وسعت دارد، بايد نماز را بعد از انجام عملى كه واجب فورى است (مثل پرداخت دَين يا قرضى كه وقت پرداختش رسيده است)، بخواند و چنانچه در اين حال، نماز را مقدّم كند، نمازش صحيح است؛ اما معصيت كرده است؛ ولى اگر وقت نماز تنگ باشد، بايد نماز را مقدّم بنمايد و معصيتى هم در كار نيست. البته اگر بتواند، واجب است در حال نماز دَين يا قرض خود را پرداخت كند.

سؤال 446 : كسى كه جنب شده، اگر نخواهد غسل جنابت كند، حكم نماز او چيست؟

پاسخ : براى خواندن نماز، بايد با طهارت بود و در مفروض سؤال، بايد غسل جنابت كند، مگر آن كه از موارد تيمّم باشد، مثل اين كه به قدرى تأخير غسل

(276)

 
طولانى شود كه وقت كافى براى غسل و نماز نباشد كه در اين صورت بايد نماز را با تيمّم بخواند؛ ولى به تأخير انداختن عمدى غسل تا هنگامى كه وقت براى غسل و نماز باقى نماند، جايز نيست.

سؤال 447 : اين جانب حدود يك سال است كه به سنّ تكليف رسيده‏ام. در اين مدت يك سال، احكام شخص جنب را نمى‏دانستم و نماز و روزه‏ام را نيز به جا آورده‏ام. تكليف اعمال گذشته‏ام چيست؟

پاسخ : هر مقدار نماز را كه يقين داريد در حال جنابت به جا آورده‏ايد، قضا نماييد و روزه هايى را كه مى‏دانيد طلوع فجر را در آنها با حال جنابت درك كرده‏ايد، چنانچه در يادگيرى حكم مسأله كوتاهى كرده باشيد، قضا نماييد؛ بلكه اگر كوتاهى هم نكرده باشيد، احتياط واجب آن است كه آنها را قضا كنيد.

سؤال 448 : اگر غسلى به واسطه نذر و عهد و قسم و يا مس نمودن ميّت واجب شود، ولى مكلّف عمدا يا سهوا آن را ترك نمايد، تكليف نماز و روزه‏هايش در اين مدت چه مى‏شود؟

پاسخ : از جهت ترك عمدى و سهوى غسل نذر، عهد و قسم اشكالى به نماز و روزه وارد نمى‏شود و نيز ترك غسل مسّ ميّت نسبت به روزه ضررى ندارد؛ ولى ترك آن نسبت به نماز، بنا بر احتياط خلل وارد مى‏كند و بايد نمازهايى را كه خوانده، احتياطا اعاده يا قضا نمايد.

سؤال 449 : زنى كه طفل مرده‏اى را به دنيا آورده و مدتى را بدون غسل مسّ ميّت گذرانده است، نماز و روزه‏اش در اين مدت چه حكمى دارد؟

پاسخ : غسل مسّ ميّت در روزه شرط نيست؛ ولى در مورد نماز، بنا بر احتياط بايد نمازهاى خود را قضا نمايد.

سؤال 450 : فرموده‏ايد كه عبادات بچه مميّز صحيح است. آيا نماز بچه مميّزى

(277)

 
كه مسّ ميّت نموده، با وضوى تنها صحيح است يا خير؟

پاسخ : براى صحّت نماز، احتياطا غسل مسّ ميّت كند و سپس بنا بر احتياط وضو بگيرد و بعد نماز بخواند.

سؤال 451 : شخصى خوابش سنگين است و به دوست خودش كه در يك منزل زندگى مى‏كنند، مى‏گويد كه من براى نماز صبح خواب مى‏مانم و شما مرا براى نماز بيدار كن؛ ولى دوست او از خواب بيدار مى‏شود و نماز مى‏خواند و اين شخص را بيدار نمى‏كند. آيا نماز او قبول است يا خير؟ و بيدار نكردن او چه حكمى دارد؟

پاسخ : نماز كسى كه ديگرى را براى نماز بيدار نمى‏كند، باطل نيست؛ ولى بيدار نكردن ديگرى براى نماز و عدم توجه به درخواست او كار ناپسندى است و اگر تعهّد كرده كه وى را بيدار كند، چنانچه عمدا تخلّف كند، گناه كرده است.

سؤال 452 : آيا مى‏توان براى ياد دادن نماز يا ديگر احكام شرعى، از كسى پول دريافت كرد؟

پاسخ : ظاهر اين است كه در مقابل تعليم حمد و سوره و ساير اجزاى نماز، جايز است اجرت گرفته شود.

سؤال 453 : آيا مى‏توان با كسانى كه به نماز اهميت نمى‏دهند، رفت و آمد نمود؟

پاسخ : حرام نيست، خصوصا اگر با رفت و آمد، بتواند آنان را به نماز تشويق و ترغيب نمايد.

سؤال 454 : دوستى و رفت و آمد در منزل كسى كه نماز نمى‏خواند، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر دوستى و رفت و آمد كردن اثر خوب داشته باشد، خوب است و در مواقعى لازم هم مى‏شود و اگر اثر بد داشته باشد، خوب نيست و در بعضى موارد جايز هم نيست و اگر اثر خوب و بد ندارد، دوستى و رفت و آمد جايز

(278)

 
است.

سؤال 455 : بعضى از فاميل، متأسفانه به نماز اهميت نمى‏دهند و نماز نمى‏خوانند. آيا مى‏توانيم از رفت و آمد با آنها و صله ارحام خوددارى كنيم؟

پاسخ : صله رحم امر واجبى است؛ اما اگر رابطه با چنين فاميلى موجب جرأت آنها بر ترك نماز شود يا اولاد و عائله شما را تحت تأثير قرار دهد و باعث ترك نماز آنها شود، در اين صورت رابطه با آنها ترك شود.

سؤال 456 : پخش ادعيه و سخنرانى و مراسم سوگوارى و جشن‏ها با صداى بلند از بلندگو كه باعث اذيت همسايگان و سالخوردگان مجاور با امام‏زادگان و مساجد مى‏گردد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اذيت مؤمن حرام است و تا ممكن است، بايد خوددارى شود.

سؤال 457 : آيا اختصاص دقايق كوتاهى از ساعت آموزشى در مدارس، به نماز كه مهمترين وسيله ارتباط انسان با خداوند است، از نظر شرعى منعى دارد؟

پاسخ : اين گونه مسائل، مربوط به وزارت آموزش و پرورش است. اگر مقرّرات، چنين اجازه‏اى را بدهد، از نظر شرعى منعى ندارد.

(279)

 

(280)