صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
فصل هجدهم
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

فصل هجدهم:

وظايف مالى اسلام، نماد همدلى

 

اسلام تنها يك مكتب اخلاقى يا اعتقادى نيست، بلكه به عنوان يك آيين جامع كه همه نيازمندى‏هاى مادى و معنوى انسان در آن پيش‏بينى شده، پا به عرصه ظهور گذاشته است. اين دين از همان عصر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم توجه خاصى به حمايت از محرومان و بيچارگان و افراد بى‏سرپرست و مريض و معلول نموده است.

جهت‏گيرى مقررات و قوانين اسلام در زمينه راه‏هاى تحصيل ثروت و چگونگى مصرف نمودن آن و پرداخت حقوق واجب آن به گونه‏اى است كه در عين احترام گذاشتن به تلاش‏هاى فردى و مالكيت خصوصى افراد از تمركز اموال و ثروت‏ها و دست به دست گرديدن آنها در دست گروهى خاص جلوگيرى مى‏نمايد.

از نظر پيشوايان دين عليهم‏السلام اگر ثروتمندان آنچه را كه خداوند در ثروت آنها مقرر داشته است بپردازند ديگر فقير و تهيدستى پيدا نخواهد شد، چرا كه يكى از دلايل اصلى وجود افراد بينوا در اجتماع خوددارى ثروتمندان از پرداخت دستورات مالى اسلام است. حضرت على عليه‏السلام

(300)

 
مى‏فرمايند: «فقيرى گرسنه نماند مگر به واسطه آنچه ثروتمند از آن بهره گرفت.»(1)

با دقت در آيات قرآن مجيد و سخنان معصومين عليهم‏السلام روشن مى‏شود كه يكى از اهداف دين اسلام از بين بردن اختلافات غير عادلانه‏اى است كه بين طبقه ثروتمند و طبقه ضعيف در اثر بى‏عدالتى‏هاى اجتماعى پيدا شده است.

براى رسيدن به اين هدف دين اسلام برنامه وسيعى را در نظر گرفته، و دستورات و قوانين دقيقى را طراحى نموده است كه اگر به مجموعه آنها عمل شود جامعه‏اى سعادتمند به وجود خواهد آمد. دورى از اجحاف، گران‏فروشى، كم‏فروشى، غصب مال مردم، سرقت، اسراف، تبذير، تقلب، غش، كلاه‏بردارى، رشوه‏خوارى، احتكار، ربا و خيانت در اموال عمومى؛ همراه با واجب نمودن ماليات‏هايى همچون خمس و زكات؛ و پرداخت وجوهى به عنوان فطريه، كفارة، رد مظالم و نفقه زير دستان؛ و نيز تشويق به پرداخت صدقه و انفاق، قرض‏الحسنه و وقف اموال و اشياء در راه‏هاى خير قسمتى از اين برنامه جامع مى‏باشد.

در اين برنامه همه‏جانبه سعى شده است روح ايمان و برادرى و انسانيت و عدالت‏خواهى در وجود مسلمانان زنده گردد، به گونه‏اى كه مسلمان شرم داشته باشد شب با شكم سير بخوابد و همسايه‏اش گرسنه باشد.

چو انسان را نباشد فضل و احسان  چه فرق از آدمى تا نقش ديوار 

--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ نهج البلاغه،بخش حكمت‏ها،حكمت328،ص420.

(301)

 
به دست آوردنِ دنيا هنر نيست  يكى را گو توانى دل به دست آر(1) 


در اين جا به شرح و بيان چند دستور از اين دستورات سودمند و با بركت مى‏پردازيم:

 

خمس

«خمس» به يك پنجم از درآمدها و استفاده‏هايى گفته مى‏شود كه انسان از راه‏هاى گوناگون به دست مى‏آورد كه بايد آن را به قصد قربت و نزديكى به پروردگار در جاهايى كه در شرع اسلام مشخص شده و در زير به آن اشاره مى‏گردد، به مصرف رساند.

مصرف خمس

خمس را بايد به دو قسمت مساوى زير تقسيم نمود:

الف ـ يك قسمت به عنوان «سهم امام عليه‏السلام » كه در اين زمان بنابر احتياط واجب بايد به مجتهد جامع‏الشرايط سپرده شود يا با اجازه او در راه حفظ و تقويت اسلام مصرف گردد.

ب ـ قسمت ديگر «سهم سادات» است و بايد صرف سادات فقير يا ساداتى كه در سفر درمانده شده‏اند، گردد. به مصرف رساندن اين قسمت از خمس نيازمند اجازه و اذن مجتهد جامع‏الشرايط نيست ولى بهتر است اين كار با اجازه او باشد.

پاسخ يك اشكال: ممكن است برخى چنين پندارند كه اختصاص دادن نيمى از خمس به سادات و فرزندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نوعى تبعيض


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ گلستان،باب هفتم در تأثير تربيت،ص238،حكايت11.

(302)

 
وامتيار نژادى است و اين با روح اسلام و عدالت سازگار نيست.

در پاسخ بايد گفت اولاً: قسمت مربوط به سادات فقط به نيازمندان آنان داده مى‏شود آن هم به اندازه نياز يك سال، پس تنها كسانى كه به دليلى در بن‏بست اقتصادى قرار گرفته‏اند مانند فقيران، كودكان يتيم و مانند آن مى‏توانند از آن استفاده كنند. و ثانيا: نيازمندان غير سادات مى‏توانند مخارج سال خود را از طريق زكات تأمين نمايند ولى نيازمندان سادات حق ندارند از زكات چيزى بگيرند، به جهت اين كه زكات از ماليات‏هايى است كه در حقيقت جزء اموال عمومى جامعه اسلامى به حساب مى‏آيد، و محروم نگه داشتن سادات از دست‏يابى به اموال عمومى درحقيقت براى دور نگه داشتن خويشاوندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از اين سهم است تا بهانه‏اى به دست مخالفان نيفتد كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم خويشان خود را بر اموال عمومى مسلط ساخته است. و در اين صورت بديهى است چون مخارج نيازمندان سادات نيز بايد مانند ساير نيازمندان از طريقى تأمين گردد، در قوانين اسلام چنين پيش بينى شده كه آنها از طريق خمس بهره‏مند گردند، و در حقيقت اين كار نه تنها يك امتياز براى سادات نيست بلكه نوعى كنار زدن و دور نمودن آنها از اموال عمومى به خاطر رعايت مصلحت مهم‏تر مى‏باشد.

موارد خمس

در هفت چيز خمس واجب مى‏گردد: يعنى بايد يك پنجم آن را پرداخت نمود، كه عبارتند از:

1 ـ درآمدهاى تجارى و كسب و كار: در صورتى كه انسان از راه كشاورزى، صنعت، تجارت و هر كار اقتصادى ديگر ثروتى به دست

(303)

 
آورد، چنانچه مقدارى از آن از مخارج سالانه خود و كسانى كه سرپرستى آنها را به عهده دارد زياد بيايد بايد يك پنجم آن زياده را بپردازد.

2 ـ معدن: معادن جزو انفال و اموال عمومى است، و بنابر احتياط واجب براى استخراج آنها در زمان غيبت امام زمان عليه‏السلام بايد از حاكم شرع جامع‏الشرايط اجازه گرفته شود، و در اين صورت اگر كسى از معادن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت و ساير معادن چيزى استخراج كند، در صورتى كه قيمت آن بعد از كم نمودن هزينه‏هاى استخراج پانزده مثقال معمولى طلا باشد، بايد خمس آن را بپردازد.

3 ـ گنج: «گنج» مالى است كه در زمين، درخت، كوه و يا ديوار پنهان بوده و كسى آن را پيدا نمايد و صاحبش شناخته نشود، كه در اين صورت اگر ارزش آن بعد از كم نمودن هزينه‏هاى كشف و استخراج به مقدارى باشد كه در معدن گفته شد، بايد خمس آن پرداخت گردد.

4 ـ جواهرى كه با غواصى از دريا به دست مى‏آيد: اين گونه اشياء نيز جزء انفال و اموال عمومى است و براى استخراج آن بنابر احتياط واجب بايد از حاكم شرع جامع‏الشرايط اجازه گرفته شود، و در اين صورت اگر با غواصى در دريا جواهرى چون لؤلؤ و مرجان و مانند آن بيرون آيد، چنانچه بهاى آن پس از كم نمودن هزينه‏هاى استخراج به هجده نخود طلا برسد، بايد خمس آن پرداخته شود.

5 ـ مال حلال مخلوط با حرام: در صورتى كه مال انسان با مال حرامى مخلوط شود و مقدار مال حرام و صاحب آن مشخص نباشد، براى حلال شدن آن مال بايد خمس همه مال پرداخت گردد.

(304)

 
6 ـ غنيمت جنگى: اگر مسلمانها در زمان حضور امام معصوم عليه‏السلام به فرمان او با كفار بجنگند و در حال نبرد غنايمى به دست آورند بعد از كنار گذاشتن مقدارى از آن اشياء كه مخصوص امام عليه‏السلام است و مقدارى كه امام عليه‏السلام براى صرف در كارى كه مصلحت است جدا مى‏كند، رزمندگان پس از كم نمودن مخارجى كه براى نگهدارى و حمل و نقل غنايم صرف شده است، خمس بقيه را پرداخته و آنها را مالك مى‏شوند.

7 ـ زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان خريدارى كند: اگر كافرى كه به جهت پرداخت ماليات زير پرچم اسلام و در حمايت دولت اسلامى قرار گرفته است و در اصطلاح به او «كافر ذمّى» گفته مى‏شود زمينى را از مسلمان بخرد، بايد خمس آن را از همان زمين واگذار نمايد، ولى اگر به جاى زمين بخواهد بهاى آن را هم بدهد مانعى ندارد.

 


زكات مال

در اسلام مسأله پرداخت «زكات» كه در حقيقت يك نوع ماليات بر درآمد و ثروت انباشته و راكد است، از اهميت خاصى برخوردار است تا آنجا كه در رديف مهم‏ترين عبادات قرار گرفته و در بسيارى از موارد در قرآن و احاديث همراه با نماز ذكر شده است؛ از طرف ديگر كسانى كه از انجام اين وظيفه دينى شانه خالى مى‏نمايند به شدت مورد سرزنش و توبيخ قرار گرفته‏اند.

زكات يكى از عوامل مهم عدالت اجتماعى و مبارزه با فقر و محروميت و پر كردن فاصله‏هاى طبقاتى و تقويت بنيه مالى مسلمين


(305)

 
مى‏باشد، و چون يك واجب عبادى است كه بايد با قصد قربت انجام شود عاملى است براى پاك‏سازى روح و جان از دنيادوستى و مال‏پرستى و وسيله‏اى است براى نزديكى به خداوند متعال.

پرداخت زكات قبل از آن كه به حال محرومان جامعه مفيد باشد به نفع صاحبان ثروت مى‏باشد، زيرا هنگامى كه زكات اموال پرداخت نشود ثروت‏ها در يك نقطه جمع شده و در كنار آن اكثريتى محروم و بينوا به وجود مى‏آيند وديرى نمى‏پايد كه يك انفجار عظيمى در اجتماع به وجود مى‏آيد و جان و مال ثروتمندان را در آتش خود خواهد سوزاند.

در حديثى از حضرت صادق عليه‏السلام نقل شده است: «هيچ مال و ثروتى در دريا و خشكى نابود نمى‏شود مگر به واسطه نپرداختن زكات، پس اموال خود را به وسيله پرداخت زكات بيمه كنيد.»(1)

موارد زكات مال


زكات در نُه چيز واجب است كه عبارتند از: گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، گوسفند، گاو و شتر؛ كه البته بايد هريك از اين نه چيز به مقدار خاصى كه در رساله توضيح‏المسائل بيان گرديده و از آن به «حد نصاب» تعبير مى‏شود، برسد.

مصرف زكات مال

زكات را مى‏توان در موارد زير مصرف نمود:

1 ـ پرداخت به فقير؛ و او كسى است كه همه يا بخشى از مخارج


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ وسائل الشيعه،ج9،ص28و29،حديث21.

(306)

 
سالانه خود و افرادى كه سرپرستى آنها بر عهده اوست را نداشته باشد.

2 ـ پرداخت به مسكين؛ و او كسى است كه وضع اقتصاديش بدتر از فقير است.

3 ـ پرداخت به كافرى كه اگر به او زكات بدهند به اسلام گرايش پيدا كرده يا در جنگى كه براى مسلمانان پيش مى‏آيد آنها را كمك مى‏كند.

4 ـ خريدارى بنده‏ها و آزاد كردن آنان، كه در اين زمان ديگر چنين امرى وجود ندارد.

5 ـ پرداخت بدهى كسانى كه قدرت پرداخت بدهى خود را ندارند، درصورتى كه بدهى آنها بابت مصرف در معصيت نباشد.

6 ـ انجام كارهايى كه نفع عمومى داشته و براى تقويت اسلام و مسلمين مفيد است كه به آن «سبيل‏اللّه‏» گويند؛ مثل ساختن مسجد، مدرسه، حمام، كتابخانه و اصلاح راه‏ها.

7 ـ رسيدگى به امر مسافرى كه در سفر مانده است و راهى براى رسيدن به وطن خود ندارد و به او «ابن سبيل» گويند.

8 ـ پرداخت به فردى كه از سوى امام عليه‏السلام يا نايب او مأمور جمع‏آورى و نگهدارى و حسابرسى زكات بوده و وظيفه دارد آن را به امام يا نايب او يا فقرا برساند.

 


فطريه

«زكات فطره» يكى از زكاتهاى واجب است كه همه ساله بر هر فرد مكلّف داراى شرايط واجب مى‏شود كه بايد آن را با قصد قربت و نزديك


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ وسائل الشيعه،ج9،ص318،حديث5.

2 ـ همان،ص328،حديث5.

(307)

 
شدن به خداوند متعال به مصرف فقرا و مستمندان جامعه برساند؛ در حديثى از حضرت امام جعفرصادق عليه‏السلام چنين نقل شده است: «پرداخت فطريه كامل كننده روزه ماه مبارك رمضان است، همانگونه كه صلوات بر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم كامل كننده نماز مى‏باشد. كسى كه روزه بگيرد ولى فطريه خويش را نپردازد روزه‏اش مورد قبول خداوند نيست همانگونه كه اگر در تشهد نماز بر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم درود نفرستد نمازش مورد قبول نيست.»(1)

پرداخت اين نوع زكات چنان كه از برخى روايات به دست مى‏آيد انسان را از مرگ‏هاى ناگهانى حفظ مى‏نمايد.(2)

به هر حال بر افرادى كه هنگام غروب آفتاب شب عيد فطر «بالغ» و «عاقل» و «هوشيار» بوده و خود فقير و تهى‏دست نباشند واجب است كه از جانب خود و افرادى كه تحت سرپرستى آنها قرار دارند و نان‏خورشان به حساب مى‏آيند ـ چه كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر ـ فطريه را بپردازند.

مقدار فطريه

انسان بايد براى خود و هر يك از افرادى كه نان خور او هستند براى هر نفر به مقدار يك «صاع» كه تقريباً سه كيلوگرم است از غذايى كه در شهر و منطقه او متعارف و معمول است از قبيل گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت و مانند آن پرداخت نمايد. البته مى‏توان به جاى دادن اين اشياء، قيمت زمان پرداخت آنها را داد.


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ وسائل الشيعه،ج9،ص318،حديث5.

2 ـ همان،ص328،حديث5.

(308)

 
مصرف فطريه

زكات فطره را مى‏توان به هر يك از مصارف هشت گانه‏اى كه براى زكات مال گفته شد رساند، ولى احتياط مستحب آن است كه زكات فطره فقط به شيعيانى كه فقير و مستمند هستند و آن را در راه معصيت مصرف نمى‏كنند داده شود و بنابر احتياط واجب به فرد شرابخوار و كسى كه آشكارا گناهان بزرگ را مرتكب مى‏شود نيز نبايد فطريه را پرداخت نمود. البته مستحب است در دادن فطريه ابتداء خويشان فقير خود را و بعد همسايگان فقير خود را و بعد اهل علم فقير را بر ديگران مقدم داشت.

زمان پرداخت فطريه

كسى كه نماز عيد فطر را نمى‏خواند مى‏تواند پرداخت فطره را تا ظهر روز عيد به تأخير اندازد، ولى اگر آن را مى‏خواند بنابر احتياط واجب بايد فطره خود را تا پيش از خواندن نماز عيد بدهد، و اگر تا آن وقت به مستحقى دسترسى پيدا نكرد، آن را از مال خود جدا نمايد و بعداً بدهد.

 


صدقه مستحبى و انفاق در راه خدا

يكى از مشكلات بزرگ اجتماعى كه همواره گريبان‏گير انسان بوده و هم اكنون نيز بشر با تمام پيشرفت‏هاى صنعتى و مادى با آن مواجه است، مسأله فاصله طبقاتى است، به اين معنا كه فقر و بيچارگى و تهيدستى در يك طرف و انباشت و تراكم اموال در طرف ديگر قرار گرفته است؛ عده‏اى آن‏قدر ثروت اندوخته‏اند كه حساب اموالشان را نمى‏توانند داشته باشند و عده ديگرى از فقر و گرسنگى رنج مى‏برند و تهيه لوازم

(309)

 
ضرورى زندگى از قبيل مسكن و لباس ساده و غذا براى آنان ممكن نيست، بديهى است چنين جامعه‏اى قابل دوام نبوده و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسيد.

يكى از راه‏هاى مقابله با اين مشكل بزرگ دستگيرى از مستمندان و بيچارگان و احسان در حق آنهاست كه در اسلام به آن سفارش فراوانى شده است، در بسيارى از روايات گفته شده صدقه‏اى كه انسان مى‏پردازد قبل از آن كه در دست مستمند و فقير واقع شود در دست پروردگار قرار مى‏گيرد.(1) به همين جهت حضرت سجاد عليه‏السلام هنگام صدقه دادن دست خود را مى‏بوسيد(2) و حضرت باقر عليه‏السلام وقتى چيزى را به كسى صدقه مى‏داد آن را دوباره از او گرفته مى‏بوئيد و مى‏بوسيد سپس آن را به فقير بر مى‏گرداند.(3)

از برخى احاديث به دست مى‏آيد هنگامى كه انسان قصد مى‏كند به كسى صدقه بدهد هفتاد شيطان او را وسوسه مى‏كنند كه چنين كارى را انجام ندهد و فرد صدقه دهنده با پرداخت صدقه در حقيقت آن را از دهان آن شياطين بيرون كشيده و در دست پروردگار قرار مى‏دهد.(4)

پرداخت صدقه علاوه بر آثار بسيار زياد اجتماعى براى فرد صدقه دهنده نيز داراى بركات و فوايدى است كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ وسائل الشيعه،ج9،ص406،حديث1.

2 ـ همان،ص433و434،حديث2.

3 ـ همان،ص406و407،حديث2.

4 ـ همان،ص370،حديث12.

(310)

 
1 ـ زياد شدن مال و بركت آن؛ امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «رزق و روزى خويش را به وسيله دادن صدقه طلب نماييد.»(5)

2 ـ دور شدن بلاهاى ناگوار و مرگ‏هاى دلخراش از انسان؛ در حديثى از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آمده است: «صدقه هفتاد در از درهاى شرّ و بدى را مى‏بندد.»(6)

نقل شده است كه روزى حضرت عيسى عليه‏السلام با يارانش نشسته بودند كه مردى از كنار آنها گذشت، حضرت به اصحاب خود فرمود: به زودى اين شخص خواهد مرد؛ ولى پس از مدتى آن مرد در حالى كه پشته‏اى هيزم بر دوش داشت به طرف آنها آمد، ياران گفتند: اى روح اللّه‏! شما گفتيد كه او خواهد مرد ببين او زنده است! حضرت به آن مرد گفت: بار هيزم خود را روى زمين بگذار، آن مرد چنين كرد و هيزم‏ها را از هم باز كرد كه ناگهان مار سياهى كه سنگى را بلعيده بود پيدا شد، حضرت عيسى عليه‏السلام به آن مرد گفت: چه كارى امروز انجام داده‏اى؟ گفت: دو قرص نان داشتم فقيرى به من مراجعه كرد يكى از آنها را به او دادم.(1)

3 ـ از بين رفتن فقر و تهيدستى؛ از امام على عليه‏السلام نقل شده: «وقتى بيچاره شديد با خداوند به وسيله صدقه تجارت و دادوستد نماييد.»(2)

4 ـ سپر و سايه شدن صدقه در برابر آتش جهنم.(3)


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ همان،حديث10.

2 ـ بحار الانوار،ج93،ص132،حديث64.

3 ـ وسائل الشيعه،ج9،ص389،حديث8.

4 ـ همان،ص372،حديث20.

5 ـ همان،ص369،حديث7.

(311)

 
5 ـ شفاى بيماران؛ پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد: «داوُوا مَرْضاكُم بالصَّدقَةِ»(4) يعنى: به واسطه صدقه بيماران خود را مداوا نماييد.

لازم به تذكر است كسى كه صدقه مى‏دهد بايد قصد قربت و نزديك شدن به خداوند را داشته باشد و در عوض صدقه‏اى كه مى‏دهد چيزى از گيرنده صدقه درخواست ننمايد.

 


رَدِّ مظالم

در صورتى كه انسان خسارتى از روى عمد يا به واسطه بى‏توجهى به مال ديگران وارد نموده يا مال آنها را تصرف نموده باشد ولى الان از صاحبان آنها خبرى ندارد و آنان را نمى‏شناسد و به هيچ وجه نمى‏تواند به آنها دسترسى پيدا كند، براى جبران تجاوزاتى كه به اموالشان نموده است بايد با اجازه مجتهد داراى شرايط يا خود آن اموال را اگر وجود دارد و يا به مقدار آن اموال اگر آنها را از بين برده و همچنين مقدارى را كه به مال ديگران خسارت وارد كرده، از طرف صاحبانش به فقراء صدقه بدهد كه به اين كار «ردّ مظالم» گويند.

 


كفّارات

«كفّاره» در اصل از ماده «كُفر» به معنى پوشاندن است، كسى كه به خدا ايمان ندارد را بدين جهت «كافر» گويند كه پوشنده حقيقت است، و كفاره چون گناهى را كه در اثر انجام كار ناشايست از روى عمد براى انسان


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ همان،ص372،حديث18.

(312)

 
حاصل شده و نيز خللى را كه به واسطه انجام برخى كارهاى ناپسند يا ترك برخى كارهاى شايسته از روى غفلت و سهو بوجود آمده، مى‏پوشاند بدين نام ناميده شده است.

در حقيقت كفّارات علاوه بر جنبه بازدارندگى‏از معصيت، به سبب جبران خطاها و گناهان جنبه تربيتى نيز داشته و پايه‏هاى ايمان را محكم ساخته و انسان را نسبت به مقررات الهى پايبند مى‏سازد.

پرداخت كفارات مالى از قبيل غذا دادن به بيچارگان و پوشانيدن لباس به آنها و كشتن گاو و گوسفند و شتر و تقسيم گوشت آنها بين مستمندان به خاطر ارتكاب برخى از اعمال در حال روزه يا در حال احرام حج و عمره و مانند آن، همگى علاوه بر آن كه در برخى موارد تأثيرش در بازدارندگى از گناه از تأديب بدنى بيشتر است به نوعى در فقرزدائى جامعه اسلامى نيز مؤثر است.

(313)