موضوع: کتب استفتائی
نبش قبر
(مسئله ) نبش قبر مسلمان، بلكه نبش قبر هر كسى كه در زمان زنده بودنش اسلام او را محترم بداند، يعنى شكافتن قبر او ـ اگرچه طفل يا ديوانه باشد ـ حرام است؛ ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد، از حيث نبش قبر، اشكال ندارد.
(مسئله ) نبش قبور امامزادهها و شهدا و علما و صلحا ـ اگرچه سالها بر آن گذشته باشد ـ در صورتى كه زيارتگاه باشد، حرام است؛ بلكه اگر زيارتگاه هم نباشد، بنا بر احتياط واجب نبايد آن را نبش كرد.
(مسئله ) شكافتن قبر در چند مورد، حرام نيست :
اول، آنكه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد، و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند؛
دوم، آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد، و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند؛ همچنين است اگر چيزى از دارايى خود ميّت كه به ورثه او رسيده بااو دفن شده باشد، و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند؛ ولى اگر چيز مختصرى از دارايى او كه به ورثه به ارث رسيده، مانند انگشتر و امثال آن با او دفن شده باشد، جوازنبش براى درآوردن آن محلّ تأمّل و اشكال است، خصوصآ اگر اجحاف بر ورثه نباشد، و اگر وصيّت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند، در صورتى كه وصيّتش بيشتر از يك سوم دارايى او نباشد، براى بيرون آوردن اينها نمىتوانند قبر را بشكافند؛
سوم، آنكه ميّت بدون غسل يا بدون كفن دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده، يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر، او را رو به قبله نگذاشتهاند؛
چهارم، آنكه براى ثابت شدن حقّى، بخواهند بدن ميّت را ببينند؛
پنجم، آنكه ميّت را در جايى كه بىاحترامى به اوست ـ مثل قبرستان كفّار يا جايى كه زباله مىريزند ـ دفن كرده باشند؛
ششم، آنكه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است، قبر را بشكافند، مثلاً بخواهند بچه زنده را از رَحِم زن حاملهاى كه دفنش كردهاند، بيرون آورند؛
هفتم، آنكه بترسند درندهاى بدن ميّت را پاره كند، يا سيل او را ببرد يا دشمن بيرون آورد؛
هشتم، آنكه وصيت كند او را در جاى مشخصى دفن كنند و او را در غير آنجا دفن كرده باشند.