موضوع: کتب استفتائی
اقسام زنهاى حائض
(مسئله ) زنهاى حائض شش دستهاند :
1. صاحب عادت وقتيه و عدديه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن، خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه، به يك اندازه باشد، مثل آنكه دو ماه پشت سر هم از اول تا هفتم ماه، خون ببيند؛
2. صاحب عادت وقتيه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن، خون حيض ببيند، ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه به يك اندازه نباشد. مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند، ولى ماه اول، روز هفتم، و ماه دوم، روز هشتم از خون پاك شود؛
3. صاحب عادت عدديه، و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماهِ پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خونْ يكى نباشد، مثل آنكه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند؛
4. مضطربه، و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نكرده، يا عادتش به هم خورده و عادت تازهاى پيدا نكرده است؛
5. مبتدئه، و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن اوست؛
6. ناسيه، و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است.
هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مىشود.
1. صاحب عادت وقتيه و عدديه
(مسئله ) زنهايى كه عادت وقتيه و عدديه دارند، سه دستهاند :
الف. زنى كه دو ماه پشت سر هم، در وقت معيّن، خون حيض ببيند و در وقت معيّن هم پاك شود. مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه، خون ببيند و روز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن، از اول ماه تا هفتم است؛
ب. زنى كه از خون پاك نمىشود، ولى دو ماه پشت سر هم، چند روز معيّن، مثلاً از اول ماه تا هشتم، خونى كه مىبيند نشانههاى حيض را دارد، يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مىآيد و بقيّه خونهاى او نشانههاى استحاضه را دارد كه عادت او از اول ماه تا هشتم مىشود؛
ج. زنى كه دو ماه پشت سرِ هم، در وقت معيّن، خون حيض ببيند و بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد، يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند، و تمام روزهايى كه خون ديده، با روزهايى كه در وسط پاك بوده، از ده روز بيشتر نشود و در هر دو ماه، همه روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده، روى هم به يك اندازه باشد، كه عادت او به اندازه تمام روزهايى است كه خون ديده و در وسط پاك بوده است؛ و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده، در هر دو ماه به يك اندازه باشد. مثلاً اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره، سه روز خون ببيند و در ماه دوم، بعد از آنكه سه روز خون ديد، سه روز يا كمتر يا بيشتر، پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم از نُه روز بيشتر نشود، همه حيض است و عادت اين زن، نُه روز مىشود.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر يا دو سه روز عقبتر خون ببيند، به گونهاى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، اگرچه آن خون، نشانههاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد، عمل كند؛ و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده، مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده، قضا نمايد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر چند روز پيش از عادت و همه روزهاى عادت و چند روز بعد از عادت را خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است، و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده، حيض است و خونى كه پيش از آن و بعد از آن ديده، استحاضه است و بايد عبادتهايى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت به جا نياورده، قضا نمايد؛ و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط روزهاى عادت او حيض است و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه است و چنانچه در آن روزها عبادت به جا نياورده بايد قضا نمايد؛ و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است، و اگر بيشتر شود، فقط روزهاى عادتْ حيض و باقى استحاضه است.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادتْ خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است، و اگر از ده روز بيشتر شود، روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آنكه روى هم به مقدار عادت او شود، حيض، و روزهاى اول را استحاضه قرار مىدهد؛ و اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر بيشتر شود، بايد روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آنكه روى هم به مقدار عادت او شود، حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت دارد، اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد، پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد؛ مثل آنكه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، چند صورت دارد :
الف. آنكه تمام خونى كه دفعه اول ديده، يا مقدارى از آن، در روزهاى عادت باشد و خون دوم كه بعد از پاك شدن مىبيند، در روزهاى عادت نباشد، كه بايد همه خون اول را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد؛
ب. آنكه خون اول در روزهاى عادت نباشد و تمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض و خون اول را استحاضه قرار دهد؛
ج. آنكه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد، و خون اولى كه در روزهاى عادت بوده، از سه روز كمتر نباشد و با پاكى وسط و مقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد كه در اين صورت، همه آنها حيض است و مقدارى از خون اول كه پيش از روزهاى عادت بوده و مقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده، استحاضه است. مثلاً اگر عادتش از سوم ماه تا دهم بوده، در صورتىكه يك ماه از اول تا ششم خون ببيند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم خون ببيند، از سوم تا دهم حيض است و از اول تا سوم و همچنين از دهم تا پانزدهم، استحاضه است؛
د. آنكه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد، ولى خون اولى كه در روزهاى عادت بوده، از سه روزْ كمتر باشد، كه بايد در تمام دو خون و پاكى وسط، كارهايى را كه بر حائض حرام است و قبلاً گفته شد، ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد، يعنى به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته شد، عبادتهاى خود را انجام دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خون نبيند و در غير آن وقت به شماره روزهاى حيضش خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد، چه پيش از وقت عادت ديده باشد چه بعد از آن.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خود خون ببيند، ولى شماره روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد، و بعد از پاك شدن كه پاكى كمتر از ده روز باشد دوباره به شماره روزهاى عادتى كه داشته خون ببيند، بايد آن خونى كه در وقت عادت ديده حيض، و آنكه در خارج از وقت عادت بوده را استحاضه قرار دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده، اگرچه نشانههاى حيض را نداشته باشد، حيض است، و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده، اگرچه نشانههاى حيض را داشته باشد، استحاضه است. مثلاً زنى كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است، اگر از اول تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه است.
2. صاحب عادت وقتيه
(مسئله ) زنهايى كه عادت وقتيه دارند، سه دستهاند:
الف. زنى كه دو ماه پشت سر هم، در وقت معيّن، خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود، ولى شماره روزهاى آن در هر دو ماه به يك اندازه نباشد. مثلاً دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببيند، ولى ماه اول، روز هفتم، و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود كه اين زن بايد روز اول ماه را روز اولِ عادت حيض خود قرار دهد؛
ب. زنى كه از خون پاك نمىشود، ولى دو ماه پشت سر هم، در وقت معيّن خون او نشانههاى حيض را دارد، يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مىآيد و بقيّه خونهاى او نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهايى كه خون او نشانه حيض دارد، در هر دو ماه، به يك اندازه نيست. مثلاً در ماه اول، از اول ماه تا هفتم و در ماه دوم از اول ماه تا هشتم، خون او نشانههاى حيض و بقيّه نشانه استحاضه را داشته باشد، كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد؛
ج. زنى كه دو ماه پشت سر هم، در وقت معيّن، سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دومرتبه خون ببيند و تمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده، از ده روز بيشتر نشود، ولى ماه دوم، كمتر يا بيشتر از ماه اول باشد. مثلاً در ماه اول هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش از عادت يا دو سه روز بعد از عادت، خون ببيند، به گونهاى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، اگرچه آن خون، نشانههاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته شد، عمل نمايد؛ و اگر بعد بفهمد كه حيض نبوده، مثل آنكه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده، قضا نمايد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند حيض را به واسطه نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان پدرى يا مادرى خود را ـ خواه زنده باشند يا مرده ـ براى خود حيض قرار دهد؛ ولى در صورتى مىتواند عادت آنان را براى خود حيض قرار دهد كه شماره روزهاى حيض همه آنان به يك اندازه باشد و اگر شماره روزهاى حيض آنان به يك اندازه نباشد، مثلاً عادت بعضى پنج روز و عادت بعضى ديگر هفت روز باشد، نمىتواند عادت آنان را براى خود حيض قرار دهد، مگر آنكه كسانى كه عادتشان با ديگران فرق دارد به قدرى كم باشند كه در مقابل آنان، هيچ حساب شوند كه در اين صورت، بايد عادت بيشتر آنان را براى خود حيض قرار دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه دارد و شماره عادت خويشان خود را حيض قرار مىدهد، بايد روزى را كه در هر ماه اول عادت او بوده، اول حيض خود قرار دهد. مثلاً زنى كه هر ماه، روز اول ماه خون مىديده و گاهى روز هفتم و گاهى روز هشتم پاك مىشده، چنانچه يك ماه، دوازده روز خون ببيند و عادت خويشانش هفت روز باشد، بايد هفت روز اول ماه را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.
(مسئله ) زنى كه عادت وقتيه دارد و بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، چنانچه خويشاوندى نداشته باشد، يا شماره عادت آنان مثل هم نباشد، بايد در هر ماه از روزى كه خون مىبيند تا هفت روز را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
3. صاحب عادت عدديه
(مسئله ) زنهايى كه عادت عدديه دارند، سه دستهاند :
الف. زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم، به يك اندازه باشد، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد كه در اين صورت، هر چند روزى كه خون ديده، عادت او مىشود. مثلاً اگر ماه اول از روز اول تا پنجم و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند، مدت عادت او پنج روز مىشود؛
ب. زنى كه از خون پاك نمىشود، ولى دو ماه پشت سر هم، چند روز از خونى كه مىبيند، نشانه حيض و بقيّه نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهايى كه خون نشانه حيض را دارد، در هر دو ماه، به يك اندازه است، امّا وقت آن يكى نيست كه در اين صورت، هر چند روزى كه خون او نشانه حيض را دارد، عادت او مىشود. مثلاً اگر يك ماه از اول ماه تا پنجم و ماه بعد از يازدهم تا پانزدهم، خون او نشانه حيض و بقيّه نشانه استحاضه را داشته باشد، شماره روزهاى عادت او پنج روز مىشود؛
ج. زنى كه دو ماه پشت سر هم، سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دومرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون در ماه اول با ماه دوم فرق داشته باشد كه اگر تمام روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و شماره روزهاى آن هم به يك اندازه باشد، تمام روزهايى كه خون ديده با روزهاى وسط كه پاك بوده، عادت حيض او مىشود و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده، در هر دو ماه به يك اندازه باشند. مثلاً اگر ماه اول، از روز اول تا سوم ماه خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و ماه دوم، از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز يا بيشتر يا كمتر، پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم از هشت روز بيشتر نشود، مدت عادت او هشت روز مىشود.
(مسئله ) زنى كه عادت عدديه دارد، اگر بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر شود، چنانچه همه خونهايى كه ديده يك جور باشند، بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد، و اگر همه خونهايى كه ديده يك جور نباشند، بلكه چند روز از آن، نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشند، اگر روزهايى كه خون نشانه حيض را دارد با شماره روزهاى عادت او به يك اندازه است، بايد همان روزها را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد، و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد، از روزهاى عادت او بيشتر است، فقط به اندازه روزهاى عادت او حيض و بقيّه استحاضه است، و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد، از روزهاى عادت او كمتر است، بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روى هم به اندازه روزهاى عادتش شود، حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
4. مضطربه
(مسئله ) «مضطربه» يعنى زنى كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدانكرده است و اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خونهايى كه ديده يك جورباشند، چنانچه عادت خويشان او هفت روز است، بايد هفت روز را حيض و بقيّه رااستحاضه قرار دهد، و اگر كمتر است، مثلاً پنج روز است، بايد همان را حيض قرار دهدو بنا بر احتياط واجب، در تفاوت بين شماره عادت آنان و هفت روز، كه دو روزاست، كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك نمايد و كارهاى استحاضه را به جاآورد؛ يعنى به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته شد، عبادتهاى خود را انجام دهد،و اگر عادت خويشانش بيشتر از هفت روز، مثلاً نُه روز است، بايد هفت روز راحيض قرار دهد و بنا بر احتياط واجب، در تفاوت بين هفت روز و عادت آنان، كه دوروز است، كارهاى استحاضه را به جا آورد و كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك نمايد.
(مسئله ) مضطربه، اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه دارد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد، كمتر از سه روز يا بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است و اگر خونى كه نشانه حيض دارد، كمتر از سه روز باشد، بايد همان را حيض قرار دهد و تا هفت روزِ بقيّه به دستورى كه در مسئله قبل گفته شد، عمل نمايد؛ همچنين است اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد، دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه حيض را داشته باشد، مثل آنكه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اول را حيض قرار دهد و بقيّه آن را تا هفت روز، به دستورى كه در مسئله قبل گفته شد، عمل نمايد.
5. مبتدئه
(مسئله ) «مبتدئه» يعنى زنى كه دفعه اول ِ خون ديدن اوست، اگر بيشتر ازده روزخون ببيند و همه خونهايى كه ديده يك جور باشند، بايد عادت خويشان خودرا به گونهاى كه در «عادت وقتيه» گفته شد، حيض و بقيّه را استحاضه قراردهد.
(مسئله ) مبتدئه، اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن، نشانه حيض وچند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد، كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است؛ ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد، دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آنكه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد ودوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد از ابتداى خون اول كه نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در شماره از خويشاوندان خود پيروى كند و بقيّه را استحاضه قراردهد.
(مسئله ) مبتدئه، اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض وچند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد، ازسه روز كمتر يا از ده روز بيشتر باشد، بايد از نخستين روزى كه خون او نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در شماره آن از خويشاوندان خود پيروى كند و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
6. ناسيه
(مسئله ) «ناسيه» يعنى زنى كه عادت خود را فراموش كرده است و اگر بيشترازده روز خون ببيند، بايد روزهايى كه خون او نشانه حيض دارد تا ده روز، حيض قراردهد و بقيّه را استحاضه قرار دهد، و اگر نتواند حيض را به واسطه نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد هفت روز اول را حيض و بقيّه رااستحاضه قرار دهد.