موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل چهارم:
وصيّت به حجّ
مسأله 194) كسى كه حجّ بر او مستقرّ شده و خودش نمىتواند حجّ بجا آورد، هرگاه آثار مرگ را در خود مشاهده كند، بايد وصيّت كند كه از طرف او حجّ بجا بياورند.
مسأله 195) اگر كسى وصيّت كرده باشد كه هزينههاى حجّ واجب او را از ثلث مالش بردارند، از ثلث برداشته مىشود، ولى اگر ثلث مال كافى نبود، كمبود آن از اصل مال برداشته مىشود.
مسأله 196) اگر كسى وصيّت كند كه هزينه حجّ او از مال خاصّى پرداخت شود، لازم است بر طبق وصيّت عمل شود.
مسأله 197) اگر كسى مبلغ معيّنى از مال خود را اختصاص دهد تا با آن برايش حجّ بجا بياورند، در صورتى كه آن مبلغ حتّى براى حجّ ميقاتى هم كفايت نكند، وصيّت باطل است و هزينه حج از اصل مال برداشته مىشود ولى چنانچه آن مال از ثلث ماترك او بيشتر
(87)
نباشد، بايد آن را در كارهاى خير براى ميّت به مصرف برسانند.
مسأله 198) اگر كسى وصيّت كند كه براى او از محلّ مال معيّنى حجّةالاسلام بجا بياورند و آن مال متعلّق خمس يا زكات باشد، ابتدا خمس يا زكات آن مال پرداخت مىشود و سپس مقدار باقيمانده به مصرف حجّ مىرسد و اگر مقدار باقيمانده براى حجّ كفايت نكرد، بقيّه از ساير اموال او پرداخت مىشود.
مسأله 199) اگر كسى صريحا وصيّت كرده باشد كه از شهر وى برايش نايب بگيرند يا از ظاهر وصيّت او چنين برداشت شود، بايد به وصيّت او عمل كنند. چنين حجّى را در اصطلاح، «حجّ بلدى» مىگويند ولى هزينه مازاد بر حجّ ميقاتى از ثلث مال برداشته مىشود؛ بنابر اين اگر بيش از ثلث باشد، نياز به رضايت ورثه دارد. ولى اگر وصيّت كرده باشد كه از ثلث مالش كسى را نايب بگيرند تا از شهرش حجّ بجا بياورد، در صورتى كه ثلث مال كافى بود، حجّ بلدى بجا مىآورند و گرنه حجّ ميقاتى كفايت مىكند، مگر اين كه ورثه كبير باشند و نسبت به هزينههاى بيشتر از ثلث رضايت دهند.
مسأله 200) اگر كسى وصيّت كند كه براى انجام حجّةالاسلام برايش نايب بگيرند و براى نماز و روزه و انجام كارهاى مستحبّ نيز وصيّت كرده باشد، مخارج حجّ را از اصل مال برمىدارند و مخارج نماز و روزه و كارهاى مستحبّى از ثلث مال برداشته مىشود، و اگر
(88) مناسك حج و عمره
وصيّت كرده باشد كه مخارج حجّ را از ثلث مال بردارند، در صورتى كه ثلث مال براى حجّ كافى باشد مخارج حجّ را برمىدارند و بقيّه ثلث را در موارد ديگر مصرف مىكنند.
مسأله 201) اگر كسى وصيّت كند كه برايش حجّ نذرى يا حجّ افسادى(1)يا حجّ مستحبّى بجا بياورند، هزينه آن از ثلث مال برداشته مىشود و اگر ثلث كفايت نكند و ورّاث اجازه ندهند، عمل به وصيّت واجب نيست، ولى بايد ثلث مال او را در كارهاى خير صرف كنند.
مسأله 202) اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه شخص معيّنى از طرف او حجّ بجا بياورد، چنانچه آن شخص بيش از اجرت متعارف درخواست نمايد، در صورتى كه مقدار مازاد بر اجرت متعارف بيش از ثلث مال ميّت نباشد، بايد همان شخص را به حجّ بفرستند و به مقدار اجرت متعارف از اصل مال ميّت و مقدار مازاد بر متعارف از ثلث مال او برداشته مىشود. ولى اگر مقدار مازاد بر اجرت متعارف بيش از ثلث مال باشد، در صورتى كه ورثه مقدار بيش از ثلث را اجازه ندهند، وصيّت ميّت نسبت به آن شخص معيّن باطل مىشود و بايد
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ«حج افسادى» حجى است كه وقتى محرم حج خود را به واسطه جماع فاسد مىكند، بر وى لازم مىآيد كه آن را در سال آينده به عنوان عقوبت بجا آورد و تفصيل آن خواهد آمد.
وصيّت به حجّ (89)
شخص ديگرى را كه حاضر است به مقدار متعارف اجرت دريافت كند، نايب بگيرند و اجرت وى از اصل مال پرداخت مىشود.
مسأله 203) كسى كه حجّ از قبل بر او مستقرّ نشده و داراى فيش حجّ است، هرگاه پيش از رسيدن نوبتش از دنيا برود، چنانچه وصيّت كرده باشد كه با استفاده از نوبت او برايش حجّ بجا بياورند، در صورتى عمل به وصيّتش واجب است كه علاوه بر فيش حجّ، ثلث مجموع مالش براى تأمين ساير هزينههاى يك حجّ كفايت كند. همچنين در صورتى كه فيش ميّت به تنهايى براى حجّ كفايت كند، بايد برايش نايب گرفت. ولى اگر حجّ از قبل بر او مستقرّ شده باشد، در صورتى كه نوبت او در سالهاى ديگر باشد، ورّاث بايد از اصل مال ميّت در همان سال برايش حجّ ميقاتى بگيرند و اگر در همان سال حجّ ميقاتى نگرفتند، معصيت كردهاند و بايد در سال بعد برايش نايب بگيرند، خواه وصيّت كرده باشد يا نكرده باشد.
مسأله 204) اگر كسى به نيابت از ميّتى كه حجّ بر عهده اوست به طور مجّانى حجّ انجام دهد، اجرت حجّ به ورثه مىرسد، ولى احتياط مستحبّ آن است كه هزينه حجّ را در كارهاى خير مصرف كنند يا از طرف او صدقه بدهند مگر اين كه ميّت هزينه حجّ را تعيين كرده و وصيّت نموده باشد كه در اين صورت چنانچه بيشتر از ثلث مال او نباشد، بايد آن مبلغ را در راه خير مصرف نمايند.
(90) مناسك حج و عمره