موضوع: کتب استفتائی
احكام نَذر و عَهد
«نذر» آن است كه انسان ملتزم شود كه كار خيرى را براى خدا به جا آورد، يا كارى را كه انجام ندادن آن بهتر است، براى خدا ترك نمايد.
(مسئله ) در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست آن را به عربى بخوانند. پس اگر كسى مثلاً بگويد: «چنانچه بهبود يابم براى خداست بر من كه ده تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.
(مسئله ) نذر كننده بايد مكلّف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر كند. بنا براين، نذر كردن كسى كه او را مجبور كردهاند، يا به واسطه عصبانى شدن، بىاختيار نذر كرده، صحيح نيست.
(مسئله ) آدم سفيهى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند، نذرهاى مربوط به مالش، صحيح نيست.
(مسئله ) نذر زن بدون اجازه شوهرش ـ اگر مانع از حقوق واجبه شوهر، مانند حقّ استمتاع به طور متعارف باشد ـ باطل است.
(مسئله ) هرگاه زن نذر كند و نذرش صحيح باشد، شوهرش حق ندارد نذر او را به هم بزند يا او را از عمل كردن به نذر باز دارد.
(مسئله ) انسان كارى را مىتواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد، بنا براين، كسى كه نمىتواند پياده به كربلا برود، اگر نذر كند كه پياده برود، نذر او صحيح نيست.
(مسئله ) اگر انسان نذر كند كه كار حرام يا مكروهى را انجام دهد، يا كار واجب يا مستحبّى را ترك كند، نذر او صحيح نيست.
(مسئله ) اگر كسى نذر كند كه كار مباحى را انجام دهد يا ترك نمايد، چنانچه انجام و ترك آن از هر جهت مساوى باشد، نذر او صحيح نيست؛ و اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر كند، مثلا نذر كند غذايى را بخورد كه براى عبادت نيرو بگيرد نذر او صحيح است؛ همچنين اگر ترك آن از جهتى بهتر باشد و انسان براى همان جهت نذر كند كه آن را ترك نمايد، مثلا براى اينكه استعمال دخانيات مضر است نذر كند كه آن را استعمال نكند، نذر او صحيح است.
(مسئله ) اگر كسى نذر كند نماز واجب خود را در جايى بخواند كه به خودى خود ثواب نماز در آنجا زياد نيست، مثلا نذر كند نماز را در اتاق بخواند، چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد، مثلا به واسطه اينكه خلوت است انسان حضور قلب پيدا مىكند، نذر او صحيح است.
(مسئله ) اگر نذر كند عملى را انجام دهد، بايد همان طور كه نذر كرده به جا آورد، پس اگر نذر كند كه روز اول ماه صدقه بدهد، يا روزه بگيرد، يا نماز اول ماه بخواند چنانچه قبل از آن روز يا بعد از آن به جا آورد، كفايت نمىكند؛ و نيز اگر نذر كند كه وقتى بيمار او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پيش از آنكه بهبود يابد صدقه را بپردازد، كافى نيست.
(مسئله ) اگر نذر كند روزه بگيرد ولى وقت و مقدار آن را معيّن نكند، چنانچه يك روز روزه بگيرد، كافى است؛ و اگر نذر كند نماز بخواند و مقدار و خصوصيّات آن را معيّن نكند، اگر يك نماز دو ركعتى بخواند كفايت مىكند و اگر نذركند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معيّن نكند اگر چيزى بدهد كه بگويند صدقه داده، به نذر عمل كرده است و اگر نذر كند كارى را براى خدا به جا آورد، در صورتى كه يك نماز بخواند يا يك روز روزه بگيرد، يا چيزى صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.
(مسئله ) اگر نذر كند روز معيّنى را روزه بگيرد، بايد همان روز را روزه بگيرد و چنانچه در آن روز مسافرت كند، قضاى آن روز بر او واجب است.
(مسئله ) اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نكند، بايد كفّاره بدهد، يعنى يك بنده آزاد كند يا به شصت فقير طعام دهد يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد، يعنى بايد سى و يك روز آن پشت سرهم باشد.
(مسئله ) اگر نذر كند تا وقت معيّنى عملى را ترك كند، بعد از گذشتن آن وقت مىتواند آن عمل را به جا آورد و اگر پيش از گذشتن وقت از روى فراموشى يا ناچارى انجام دهد، چيزى بر او واجب نيست، ولى بازهم لازم است كه تا آن وقت آن عمل را به جا نياورد و چنانچه دوباره پيش از رسيدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، بايد به مقدارى كه در مسئله قبل بيان شد، كفّاره بدهد.
(مسئله ) كسى كه نذر كرده عملى را ترك كند و وقتى براى آن معيّن نكرده است،اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا ندانستن، آن عمل را انجام دهد، كفّاره بر اوواجب نيست؛ ولى چنانچه از روى اختيار آن را به جا آورد، براى دفعه اول بايد كفّاره بدهد.
(مسئله ) اگر نذر كند كه در هرهفته روز معيّنى، مثلا روز جمعه را روزه بگيرد،چنانچه يكى از جمعهها عيد فطر يا قربان باشد يا در روز جمعه عذر ديگرى مانندحيض براى او پيدا شود، بايد آن روز را روزه نگيرد و قضاى آن را به جاآورد.
(مسئله ) اگر نذر كند كه مقدار معيّنى صدقه بدهد چنانچه پيش از دادن صدقه بميرد، بايد آن مقدار را از مال او صدقه بدهند.
(مسئله ) اگر نذر كند كه به فقير معيّنى صدقه بدهد نمىتواند آن را به فقير ديگر بدهد و اگر آن فقير بميرد، بنا بر احتياط بايد به ورثه او بدهد.
(مسئله ) اگر نذر كند به زيارت يكى از امامان :، مثلا به زيارت حضرت اباعبدالله 7 مشرّف شود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود، كافى نيست؛ و اگر به واسطه عذرى نتواند آن امام را زيارت كند، چيزى بر او واجب نيست.
(مسئله ) كسى كه نذر كرده زيارت برود و غسل زيارت و نماز آن را نذر نكرده، لازم نيست آنها را به جا آورد.
(مسئله ) اگر كسى براى حرم يكى از امامان : يا امامزادگان چيزى نذر كند،بايدآن را به مصارف حرم از قبيل فرش و پرده و روشنايى برساند، و اگر براى امام7 يا امامزاده نذر كند، مىتواند به خدامى كه مشغول خدمت هستند بدهد چنانچه مىتواند به مصارف حرم يا ساير كارهاى خير به قصد بازگشت ثواب آن به منذورله برساند.
(مسئله ) اگر براى خود امام 7 چيزى نذر كند، چنانچه مصرف معيّنى را قصد كرده، بايد به همان مصرف برساند، و اگر مصرف معيّنى را قصد نكرده، بايد به فقرا و زوّار بدهد يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هديه آن امام نمايد، همچنين است اگر چيزى را براى امامزادهاى نذر كند.
(مسئله ) گوسفندى را كه براى صدقه، يا براى يكى از امامان نذر كرده پشم آن و مقدارى كه چاق مىشود جزء نذر است، و اگر پيش از آنكه به مصرف نذر برسد شير بدهد يا بچه بياورد، بايد به مصرف نذر برسانند.
(مسئله ) هرگاه نذر كند كه اگر بيمار او خوب شود يا مسافر او بيايد عملى را انجام دهد، چنانچه معلوم شود كه پيش از نذر كردن بيمار خوب شده يا مسافر آمده است، عمل كردن به نذر لازم نيست.
(مسئله ) اگر پدر يا مادر نذر كند كه دختر خود را به سيّد شوهر دهد، بعد از آنكه دختر به سنّ تكليف رسيد، احتياط آن است كه اگر بتوانند او را راضى نمايند كه به سيّد شوهر كند.
(مسئله ) هرگاه با خدا عهد كند كه اگر به حاجت شرعى خود برسد كار خيرى را انجام دهد، بعد از آنكه حاجتش برآورده شد بايد آن كار را انجام دهد؛ و نيز اگر بدون آنكه حاجتى داشته باشد، عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مىشود.
(مسئله ) در «عهد» نيز مانند «نذر» بايد صيغه خوانده شود و نيز كارى را كه عهد مىكند انجام دهد، بايد ترك آن بهتر از انجام آن نباشد.
(مسئله ) اگر به عهد خود عمل نكند، بايد كفّاره بدهد، يعنى شصت فقير را سير كند، يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد يا يك بنده آزاد كند.