امروز بهترین راه، راه عقلاست. باید ببینیم در جهان چگونه عمل میکنند که مطالب در ذهن میماند و برای انسان ملکه میشود.
*گوش کردن و تلخیص مطالب
یک راه این است که در جلسه درس، برای یادداشت، قلم به دست نگیرد، فقط و فقط گوش دهد تا مطالب را خوب درک کند و اگر نکته خیلی مهم بود و به یادداشت نیاز داشت، به حداقل اکتفا کند. پس از پایان درس و مطالعه مجدد، خلاصهاش را بنویسد.
*تکرار و تدریس
درسهایی را که میخواند برای پایههای پایینتر تدریس کند و حتی چندبار هم آنها را تکرار نماید.
فرض کنید یک قاعدهی ریاضی را برای ما گفتند و از ما خواستند با این یک قاعده، دهها مسئله را حل کنیم. لازم است بارها تمرین کنیم تا آن قاعده در ذهن، بماند و سپس با استفاده از آن به حل مسائل بپردازیم.
چرا جدول ضرب کمتر فراموش میشود؟ برای اینکه در موارد مختلف ناچار هستیم آن را تکرار کنیم. تکرار خیلی در حافظه مؤثر است.
*استفاده از فرصتها
علاوه بر اینها، انسان باید فرصتها را غنیمت شمارد و از وقتش به خوبی استفاده کند. ما خودمان وقتی برای گرفتن نان، در صف نانوایی میایستادیم دفترچهای همراهمان بود، یادداشتهای آن را مرور میکردیم، یا بعضی از دعاها، یا قرآن را حفظ میکردیم.
*فرصت سوزی نکنیم
در هر حال از فرصت باید به بهترین نحو استفاده کرد. خیلی از طلاب و دانشپژوهان وقتشان را میسوزانند. سوزاندن فرصت، هدر دادن دقیقهها و ساعتها، واقعاً قابل جبران نیست.
*حل مسئله قبل از خواب
خدا رحمت کند استاد ما مرحوم آیتالله آقای مدرس تبریزی میفرمود: من مسئلهای را که در روز موفق به حل آن نشوم، نگه میدارم برای شب که میخواهم بخوابم. تا خوابم ببرد ربع ساعتی طول میکشد، آن ربع ساعت را برای آن مسئله میگذارم و با حل آن به خواب میروم.
فراموش نمیکنم روزی برای دیدن ایشان به منزلشان رفتم، آن وقت حدود هفتاد سالشان بود، دیدم جلوی درِ خانه قدم میزنند و زیر لب چیزی میگویند. با خود گفتم، شاید دعای صباح میخوانند. اما وقتی نزدیکتر رفتم دیدم خیر، مشغول حفظ اشعار منظومه سبزواری هستند.