به زور نمیتوان اسلام را تحمیل کرد بر روش های غیر اسلامی هم نمی توان صحه گذاشت
اگر کسانی به اسم مراجع دینی تجلی پیدا کنند و وابسته به حکومتها و قدرتها شوند، تهدیدی جدی برای مرجعیت خواهد بود. زیرا معنای وابستگی این است که هر طور قدرتها و حکومتها از آنها بخواهند، باید به همان نحو نظر بدهند.
موضوع: گفتگو
- اگر مردم از حکومت دینی ناراضی شوند، مرجعیت لطمه میبیند
- اگر مردم رضایتمندی از دین و روحانیت پیدا نکنند، قطعا مرجعیت رو به ضعف میرود
- امام(ره) میفرمود: زمانی برای تدریس منظومه رفته بودم، دیدم حتی یک طلبه هم در فیضیه نبود و همه از ترس حکومت به باغهای اطراف فرار کردهاند
- بعد سیاسی، متانت، شخصیت و شجاعت آیت الله سیستانی واقعا مورد اعجاب است
- به زور نمیتوان اسلام را تحمیل کرد در عین حال نمیتوان به روشهای غیر اسلامی صحه گذاشت
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما، حضرت آیتالله گرامی در گفتوگوی اختصاصی با شفقنا، با اشاره به روند آینده مرجعیت در شرایط فعلی گفت: دو نگاه در این خصوص وجود دارد که یکی بر اساس قوانین طبیعی و دیگری هم بر اساس جنبههای معنوی و ارتباط مرجعیت با عالم قدس علت است. از نظر ظاهری و مبانی جامعهشناسی اگر چنانچه حکومت دینی انجام شد و مردم ناراضی شدند، چون برخی قدرت تحلیل ندارند و اینها را از چشم دین میبینند، مرجعیت که محور دیانت است، لطمه میبیند و تضعیف میشود.
وی افزود: اما دو نکته باید مدنظر باشد. یکی اینکه جامعهشناسی قوانین صد در صدی و ثابتی ندارد و هرکجا شرایط خاص خود را دارد. به طوری که در تحولات و یا انقلابهایی که در کشورها انجام شده است، هر کدام به یک نوع بودند. مثلا در الجزایر یک طور به پیروزی رسیدند، در عراق طوری دیگر و در ایران هم به نحوی دیگر انقلاب پیروز شد. بنابراین نمیتوان نظر قطعی داد.
حضرت آیت الله گرامی همچنین در ادامه بیانات خود تصریح کرد: دومین مسأله این است که مرجعیت تنها حجت بین خلق و خالق است. یعنی مردم در زمان غیبت امام معصوم(عج) هیچ راهی جز مرجعیت برای ارتباط با دین ندارند و احکام را فقط میتوانند از مراجع دریافت کنند. از این رو؛ همان برهاین که اقتضا میکند تا خداوند پیامبری بفرستد، همان برهان اقتضا میکند تا خداوند بعد از پیامبر امام معصومی را معین نماید، همان برهان هم اقتضا میکند تا همواره اصل روحانیت و مرجعیت بماند.
وی با بیان اینکه ضعف و قدرت مرجعیت هم در شرایط مختلف خود را نشان میدهد، تصریح کرد: به عنوان مثال؛ در دوران پهلوی مرجعیت به شدت تضعیف شد، هرچند این ضعف امری ظاهری و مربوط به نفوذ قدرت و حکومت بود و نه به معنای زدوده شدن از دل! بنابراین قاعده کلی در جامعه شناسی بر این مسأله وجود ندارد، اما ضعف و قدرت تحت شرایط مختلف انجام شده است.
اگر کسانی به اسم مراجع دینی تجلی پیدا کنند و وابسته به حکومتها و قدرتها شوند، تهدیدی جدی برای مرجعیت خواهد بود
آیت الله گرامی با اشاره به آینده مرجعیت، خاطرنشان کرد: از دید دومی که بیان شد یعنی رابطه بین خلق و خالق، اصل مرجعیت یقینا از بین نخواهد رفت. اما ضعف و قوت مرجعیت تفاوت مییابد. لذا اگر نسبت به شرایط تحول تازهای صورت نگیرد و مردم دید رضایتمندی از دین و روحانیت پیدا نکنند، قطعا رو به ضعف میرود. اما به هر حال از بین نخواهد رفت. در عین حال اگر شرایطی پیش آید و مردم دید رضایتمندی پیدا کنند، دوباره قوی میشود. یعنی با تحولات فرق میکند.
وی افزود: به عنوان مثال دیدید که انتخابات ریاست جمهوری به یکباره موج شادی آورد و اتفاقات رخ داده و حتی پیروزی در فوتبال و یا والیبال را به خوش شانسی و خوش قدمی روحانیت نسبت دادند. لذا در هر مسأله رضایتمندی اگر پیش آید و به مبانی حکومتی وصل شود، مایه قدرت میشود. اما برعکس، اگر مسائلی پیش آید که موجب نارضایتمندی مردم شود و به هر شکلی به دین و روحانیت وصل شود، موجب ضعف مرجعیت و روحانیت خواهد شد. اما با تمام این شرایط؛ مرجعیت هیچگاه از بین نخواهد رفت.
دومین مسأله این است که مرجعیت تنها حجت بین خلق و خالق است. یعنی مردم در زمان غیبت امام معصوم(عج) هیچ راهی جز مرجعیت برای ارتباط با دین ندارند
این شاگرد حضرت امام(ره)، وابستگی بیش از حد مرجعیت و روحانیت به حکومت ها و قدرت ها را خطری بزرگ برای مرجعیت دانست و گفت: اگر کسانی به اسم مراجع دینی تجلی پیدا کنند و وابسته به حکومتها و قدرتها شوند، تهدیدی جدی برای مرجعیت خواهد بود. زیرا معنای وابستگی این است که هر طور قدرتها و حکومتها از آنها بخواهند، باید به همان نحو نظر بدهند. البته در زمان ائمه هم این مشکلات وجود داشت، اما آن بزرگواران هیچگاه خود را با نظرات قدرت و حکومت تطبیق ندادند.
بقای مرجعیت مربوط به تحقیقات علمی و بیان اهداف دینی است
وی به سطح علمی مرجعیت هم اشاره و خاطرنشان کرد: علم هم مانند دیگر مسائل دارأی اهمیت است و در تمامی ابعاد، چه علوم دینی و چه غیردینی، طبق شرایط مختلف، قدرت و ضعف خواهد داشت. به عنوان مثال؛ زمانی ایجاب میکرد که افراد تحقیق بسیار در یک رشته علمی را داشته باشند و گاهی هم پیش میآمد که موفق به تحقیق بسیار نمیشدند. این شرایط برای مرجعیت و روحانیت هم پیش میآید و حوادثی رخ میداد که روحانیت ضربههای بزرگی میخوردند. به عنوان نمونه؛ زمانی از حضرت امام(ره) شنیدم که فرمودند؛ یک زمان برای تدریس منظومه رفته بودم که دیدم حتی یک طلبه هم در فیضیه نیست و همه از ترس حکومت به باغهای اطراف فرار کردهاند. همچنین مرحوم محقق داماد که مدتی بعد از رفتن امام به ترکیه استاد ما بودند، میگفتند که فلان آقا، در پارچهای که گرفته بود متحیر مانده بود که آن را لباده کند یا پالتو!.
اصل مرجعیت حجت بین خلق و خالق است
حضرت آیتالله گرامی با تاکید بر اینکه یأس و ناامیدی و روحیه امید و توجه و بالندگی از جمله مسائلی است که در شرایط متفاوت برای روحانیت و مراجع پیش میآید، به شفقنا تصریح کرد: امروزه افراد بسیار زیادی هستند که هدف آنها برای درس خواندن، ورود به مسائل اجتماعی و حکومت است. اما کسانی هم هستند که فقط مشغول تحقیقات در مسائل دینی هستند و طبق روال گذشته خدمت میکنند. البته شکی نیست شرایطی که در زمان شیخ انصاری و صاحب جواهر بوده است، الآن به آن حد نباشد. اما این مسأله دورهای است و نمیتوان نسبت به ده سال آینده پیش بینی داشت. البته میتوان هشدار داد و باید مراقب بود تا توجه به دنیا زیاد نشود و طوری نشود که نتوانند به تحقیقات علمی برسند. چراکه اصل مرجعیت که حجت بین خلق و خالق است، اگر بماند که خواهد ماند، بقای آن هم مربوط به تحقیقات علمی و بیان اهداف دینی است.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به شخصیت و منش فکری و سیاسی آیتالله سیستانی چنین گفت: کسانی که با ایشان در نجف مأنوس بودند، راحتتر میتوانند درخصوص بعد علمی ایشان صحبت کنند. یقین دارم که بعد سیاسی، متانت، شخصیت و شجاعت ایشان واقعا مورد اعجاب است. به عنوان نمونه مرحوم امام (ره) وقتی از دوره تبعید بازگشتند، همه شرایط برای ایشان مهیا بود و جمعیت کثیری هم برای استقبال ایشان آمده بودند و خیابانها را هم گل باران کرده بودند. اما آیت الله سیستانی پس از سفر درمانی خود در شرایطی به نجف بازگشتند که خطر شدیدا ایشان را تهدید میکرد. اما ایشان فقط اعلام کردند که من فردا به نجف باز میگردم. این قضیه بسیار مهم است و برای ما عجیب بود که ایشان با اتکا به چه قدرتی باز میگردند.
وی افزود: همچنین به خاطر دارم که وقتی به ملاقات ایشان رفته بودم، در تمام طول ملاقات، ایشان دو زانو نشسته بودند و بدون ذرهای جابه جا کردن پای خود، به صحبت میپرداختند که نشان از متانت ایشان داشت. در عین حال مکرر شنیدهام که از طرف ریاست جمهوری آمریکا چند نامهای دریافت میکنند، اما هیچکدام را باز نمیکنند و این مسأله هم نشان از عقل و درأیت ایشان دارد که به دشمن اعتنایی نمیکند.
قاعده عقلایی این است که در جامعه آرای اکثریت را میزان قرار میدهند. نمیتوان گفت همه مردم بیعقل هستند
حضرت آیتالله گرامی درپاسخ به این سؤال که آیا دموکراسی یا جمهوریت در اسلام صرفا از باب مصلحت است یا خود به خود هم مشروعیت دارد؟، گفت: جمهوریت و دموکراسی از هم جدا هستند. در خصوص اصل جمهوریت حکومت در دوره غیبت امام معصوم هم نظرات متفاوتی وجود دارد. یک نظر این است که تابع مسأله ولایت فقیه است و اینکه وقتی شخص برای رهبری انتخاب میشود، آیا به طور دائم باشد یا برای او هم باید مدت زمان تعیین شود تا جمهوریت معنا پیدا کند. در این جهت ممکن است گفته شود که روش عقلایی باید پیش گرفته شود. یعنی وامرهم شورا بینهم. قاعده هم همه جا این است که در انتخابات ببینیم که روش عامه عقلایی در چیست.
وی ادامه داد: بنابراین یک نظر این است که چون شخص فقیه عادل و عاقل و عالم است، اما معصوم نیست، میتواند برای همیشه در این مسند باشد. یک معنای دیگر هم ممکن است بگوید که چون عصمت ندارد و در مظان خطا و اشتباه است، بهتر این است که موقت باشد تا سعی کند کارها را به نحو احسن و اصلح انجام دهد. البته در قانون اساسی ایران هم در ابتدا یک نظر این بود که به جای شخص فقیه باید شورأی فقها باشد. و نظر دیگر هم شخص فقیه را تا به آخر میپسندد.
این مرجع تقلید تأکید کرد: قاعده عقلایی در جامعهای که میخواهیم زندگی کنیم، نظر به رأی اکثریت است. در تمامی نظامها یک مجلسی وجود دارد که در آن مجلس رأی گرفته میشود و میزان را اکثریت قرار میدهند. وقتی ما انتخابات برگزار میکنیم هم رأی را از همه مردم میگیریم. پس این مسأله به این معنا نیست که همه مردم بیعقل هستند یا اکثر آنها بیعقل میباشند. بلکه قاعده عقلایی این است که وقتی یک جامعهای میخواهند با هم زندگی کنند، آرای اکثریت را میزان قرار میدهند. چراکه اگر اقلیت را میزان بدانند، معنای آن این است که کار نشدنی است. اگر بگویند بجنگید هم هرج و مرج رخ میدهد. بنابراین رأی اکثریت باید در نظر گرفته شود.
آیتالله گرامی با بیان اینکه در قانون اساسی هم توضیح داده شده است که رأی اکثریت طبق قواعد عقلایی است و ادله شرعی هم همین را اقتضا میکند، خاطرنشان کرد: چند مطلب باید از هم تفکیک شود. یک بحث اینکه جمهوریت و خواست ملت و جمهور را میخواهند. بحث دیگر هم اینکه وقتی به اضطرار می گویند جمهوری، یعنی انتخاب تمام افراد بر اساس آرای ملت.
در خصوص اصل جمهوریت حکومت در دوره غیبت امام معصوم هم نظرات متفاوتی وجود دارد
وی در پاپان گفت و گو یادآور شد: یک معنای دیگر هم درمورد دموکراسی به معنای عام کلمه است که باید در هر چیزی به رأی اکثریت عمل شود، اما این مسأله در اسلام چارچوب دارد و نباید به آن چارچوب لطمه بخورد زیرا اصل اسلام مقدم است. به عنوان مثال اگر شرایط به نحوی پیش رود که اکثریت بگویند ما اسلام را نمیخواهیم، این مسأله مورد قبول نیست. البته به زور نمیتوان اسلام را تحمیل کرد، زیرا فایده ندارد. در عین حال نمیتوان بر روشهای غیر اسلامی صحه گذاشت. لذا تبلیغات هم میتوان داشت تا به نتیجه مطلوب رسید.