توصیه حضرت آیت الله جوادی آملی به نخبگان کنکور: بورسیه کشورهای دیگر شدن کفران نعمت است
موضوع: اخبار
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی گفت: این عزیزانی که نخبهاند اولین زکاتی که دارند میدهند همان زکات علمی است که باید به جامعهشان خدمت کنند، نه اینکه همین که در ردیف اول کنکور قرار گرفتند بخواهند بورسیه کشورهای دیگر بشوند! این کفران نعمت است؛ بعد هم که آنجا رفتید، بعد از اینکه سنّ به هفتاد و هشتاد رسید بعد چه؟ عمری به بیگانه خدمت کردید بعد چه؟ اگر خدا به کسی یک قدرتی داد، از آن قدرت باید زکاتش را بدهد؛ حالا اگر قدرت، قدرت علمی است سعی کند که بار علمی مملکت را به دوش بکشد که این وظیفه، وظیفه همه ماست.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در دیدار جمعی از نخبگان که در مسجد احمدآباد دماوند برگزار شد با بیان اینکه هدف خلقت انسان, رشد و تعالی اوست و انسان همواره باید به سوی کمال و سعادت ابدی حرکت کند، اظهار داشت: خدای سبحان ما را برای کمال خلق کرده است و این کمال را هم در سایه توحید و عمل موحّدانه به ما معرّفی کرد. فرمود: شما بکوشید امام بشوید نه امّت! پایینبودن خیلی مهم نیست کار عادی است، انسان تا میتواند بالا بیاید. بالا آمدن هم با کوثر هست نه با تکاثر؛ با داشتن کسی بالا نمیآید با نداشتن بالا میآید؛ یعنی کسی بفهمد که ندارد! مال که تکاثر است یک بلایی است به جان آدم، مگر اینکه در اختیار آدم باشد. آنچه که سرگرمی است به نام تکاثر است که همه را گرفتار کرده است. انسان متکاثر یا به دنبال بازی میرود یا بازیگران او را تعقیب میکنند و میگیرند هم لهو و لعب کار اوست، هم یک عده که به دنبال بازی هستند به سراغ آن میروند که فرمود: ﴿أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ﴾ یا خود انسان به دنبال بازی میرود که ﴿أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ﴾ یا این تکاثر او را بازی میگیرد که ﴿أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ﴾ یا انسان گرفتار بازی است یا او را بازی میدهند. مردان الهی نه بازیگر هستند که به دنبال بازی بروند، نه کسی میتواند اینها را بازی بدهد.
او در ادامه با تبیین معنای کوثر و تکاثر و اینکه انسان باید بکوشد تا امام و پیشرو باشد نه مأموم و دنبالهرو در توصیهای به نخبگان علمی کشور گفت: خداوند فرمود گروهی ﴿وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی بِهِ فِی النَّاسِ﴾ هستند؛اینها کسانیاند که از کوثر بهره بردند نه بازی میکنند نه کسی را بازی میدهند نه کسی میتواند اینها را بازی بدهد؛ اینها میگویند خدایا! این کمالاتی که به ما دادی از توست، خدایا! طرزی به ما توفیق بده که ادبای عاقل بفهم به دنبال ما راه بیافتند ما میخواهیم امام بشویم، ما نمیخواهیم مأموم باشیم ما نمیخواهیم دنبالهرو باشیم. این راه کمال را خدا به ما آموخت، حیف است که آدم دنبال دیگری راه برود! اما خوب است که خیلیها به دنبال او راه بیافتند این؛ یعنی چه؟؛ یعنی مردان عاقل و بزرگمؤمن به او اقتدا کنند ﴿وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ خدایا! آن توفیق را به ما بدهد که آدمهای بفهم دنبال ما بیایند. چهار تا جاهل به دنبال آدم راه بیافتند که این کمال نیست، متّقیان به ما اقتدا کنند عقلا به ما اقتدا کنند.
آیت الله جوادی آملی ادامه داد: منظور از اقتدا این نیست که من جلو بیافتم چند نفر پشت سر من نماز جماعت بخوانند، نخیر! من یک کاری بکنم که جامعه عقلانی آن را بپسندد و ادامه بدهد یا در اقتصاد یا در کشاورزی یا در دامداری یا در صنعت یا در نجوم یا در هیأت یا در فلسفه یا در کلام یا در فقه، من یک حرف علمی داشته باشم که عدهای به دنبال این راه بیافتند. این ﴿وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ یعنی من آن عرضه را داشته باشم که مسیر فکر مردم را عوض کنم, بزرگان جامعه حرف مرا بگیرند و بهره ببرند. عدهای این ادراک را از تفسیر قرآن کریم برایشان دشوار بود قرائتشان این بود: ﴿وَ اجْعَلْنَا﴾ «و اجعل لنا من المتّقین اماما»، خدایا! یک آدم باتقوا را امام ما قرار بده! نتوانستند این آیه را به آن معنای دقیقش حفظ بکنند آمدند عوض کردند. خدا میفرماید نه! این قدرت در ما هست این راه هست که ما یک حرفی بزنیم که بزرگان جامعه بپذیرند یک راهی نشان بدهیم که عقلا آن را قبول بکنند، ﴿وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾. شما عزیزانی که از هوش نسبی برخوردار هستید خیال نکنید اگر به شما گفتند نخبه؛ یعنی خیلی چیز میفهمید؛ حالا یک قدری جلوتر بیایید بعضی از مسائل است که تصوّرش برای شما مشکل است چه رسد به تصدیقش! آن قدر مطالب علمی عمیق فراوان است که نه شما شنیدید نه اساتیدتان، ولی همین مقداری که دارید شاکر باشید که به کشور خدمت کنید، کاری بکنید که مشکل اقتصاد را حل کنید مشکل سیاست را حل کنید.
او در ادامه بیان کرد: اینکه چهار تا جاهل به دنبال ما راه بیافتند شعار بدهند این که کمال نشد، این بدترین ننگ است. اگر جهّال از آدم تعریف بکنند اولین روز نقص اوست پس ما باید بین تکاثر و کوثر فرق بگذارید اولاً، راهش هم این است که داریم بازی میخوریم بازی میدهیم بازی میکنیم این تکاثر است؛ اگر منزّه از بازی کردن و بازی دادن و بازی خوردن است این میشود کوثر. وقتی کوثر شد نگوییم حالا که به اینجا رسیدیم درِ خانه را ببندیم کاری به مردم نداشته باشیم، نخیر! کاری بکنیم که جامعه عاقل به دنبال ما راه بیافتد و راه افتادنش هم به این نیست که ما برویم جلو و چهار تا شعار بدهند، این مسخره است!
این مرجع تقلید در توصیه خود به نخبگان علمی کشور به تبیین مسئله زکات نعمتهای الهی پرداخته و بیان داشت: ذات اقدس الهی به ما در قرآن و ائمه(علیهم السلام) در روایات به برکت قرآن فرمودند که هر نعمتی یک زکاتی دارد مال یک زکات مشخصی دارد که همه ما میدانیم. اما آن بخشهای وسیع و دقیق و عمیق این است که هر نعمتی که خدا به ما داد باید زکاتش را بپردازیم فرمودند اگر کسی قدرتی دارد شهامتی دارد زکات شهامت، جهاد «فی سبیل الله» است. کسی یک جمالی دارد حالا چه زن چه مرد، زکاتش، عفاف اوست؛ هر زنی باید حجابش را رعایت کند؛ اما آن زنی که زیباتر است وظیفهاش بیشتر است، هر جوانی باید عفّتش را حفظ کند اما آن جوانی که زیباتر است وظیفهاش بیشتر است. زکات قدرت هم عفو است؛ زکات مال، انفاق است زکات اخلاق، تهذیب است. این عزیزانی که نخبهاند اولین زکاتی که دارند میدهند همان زکات علمی است که باید به جامعهشان خدمت کنند، نه اینکه همین که در ردیف اول کنکور قرار گرفتند بخواهند بورسیه کشورهای دیگر بشوند! این کفران نعمت است؛ بعد هم که آنجا رفتید، بعد از اینکه سنّ به هفتاد و هشتاد رسید بعد چه؟ عمری به بیگانه خدمت کردید بعد چه؟ اگر خدا به کسی یک قدرتی داد، از آن قدرت باید زکاتش را بدهد؛ حالا اگر قدرت، قدرت علمی است سعی کند که بار علمی مملکت را به دوش بکشد که این وظیفه، وظیفه همه ماست.
او در جمعبندی سخنان خود اظهار داشت: پس هم به دنبال کسی راه افتادن کمال نیست، هم یک عده افراد عادی به دنبال او راه افتادند کمال نیست. پیشوا شدن، یک؛ مقتدیان به او مردان الهی بودن، دو؛ اینها کمال است، از همان اول شما عزیزان به این فکر باشید که به این کشورتان و به این آب و خاکتان خدمت کنید. کلّ خدمات را حتی آنهایی که یک کار ساده برای دانشآموز و دانشجو کردند، کاری ساده کردند در این کشور به گردن این دانشجو حق دارند، از همان اول تصمیم شما این باشد که به کشورتان خدمت بکنید به آب و خاک خدمت بکنید و از همان اول این عنایت را داشته باشید که نعمتی که خدا به شما داد باید زکاتش را بدهید. زکات علم، نخبهبودن، هشیار بودن، دیگران را هشیار کردن است و این عنصر سوم هم آن است که ما ـ إنشاءالله ـ به مقامی برسیم که مردان بزرگ الهی از ما استفاده کنند، اینکه چیز بدی نیست. شما در دعای کمیل میگویید خدایا! مرا از همه بهتر «وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْکَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْک»از همه بالاتر از همه بهتر، چون این دیگر غرور نمیآورد، ادب غرور نمیآورد فهم، غرور نمیآورد آن جهل است که غرور میآورد. خدایا! وضع مرا، عقل مرا، ادب مرا، انسانیت مرا از همه بیشتر بکن! این مشکلی نیست. وقتی انسان به این مقام رسید نه بیراهه میرود نه راه کسی را میبندند و همیشه خاضع است.