به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما به نقل از سایت معظم له، مجموعه «30روزه! 30نکته!» نکاتي کوتاه و متنوع از بيانات و رهنمودهای حضرت آيت الله العظمي صانعي(مدظله العالی) مي باشد که به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان به صورت روزانه بر روي سايت معظم له قرار خواهد گرفت.
موضوع: مناسبت
20- عالِمِ دوستدار دنيا
امروز ميخواهم روايتى را از «اصول كافى» برايتان بخوانم، البته شرح اصول كافىِ مرحوم ملا صدرا(ره) را آوردهام كه يادى از او کرده و حدّاقل دِينى به او ادا شده باشد. روايت اين است: «عن حفص بن غياث، عن أبى عبدالله(علیه السلام) قال: «إذا رَأيتُمُ العالِمَ مُحبّاً لِدُنياهُ فَاتَهِمُوه عَلى دينكُم»، يعني: اگر يك عالمى را ديديد که دنيايش را دوست ميدارد، او را در دين خودتان متهم كنيد، يعنى فكر كنيد كه او در دينش درست عمل نميكند. اگر يك مطلب دينى را به شما گفت، شما حق نداريد به او عمل كنيد چرا؟! چون وقتى محبّ دنيا شد، يعنى محبّ غير خدا و محب دنائت و پستى است، شما او را متهم در دين خود كنيد، «فَإنَّ كُلَّ مُحِبٍّ لِشَىءٍ يَحُوطُ ما أحَبّ»، ميفرمايد به اين دليل که: «هر كس هر چيزي را دوست ميدارد به آن تمایل دارد و تنها او را احاطه ميكند، و حول محور آن ميچرخد تا آن محبوبش را جلوه بدهد و محبوبش را حفظ كند»، در ادامه امام باقر(علیه السلام) از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل ميکنند که: «أوحى الله إِلى داود(علیه السلام): لا تَجْعَلْ بَينى وَ بَينِكَ عالماً مَفْتوناً بالدُّنيا فَيَصُدَّك عَنْ طريقِ مَحبَّتى فَإِنَّ اُولئِكَ قُطَّاعُ طَريقِ عِبادىَ المُريدينَ»، امام باقر از پیامبر(علیهما السلام) نقل فرمود: خداوند به داود(علیه السلام) وحي کرد: بين من و بين خودت، عالِمي که گول دنيا را خورده قرار مده! که تو را از طريق محبت من باز ميدارد، اينها گردنه گیرهای بندگان من هستند كه اراده دارند خدا را بپرستند. اين دسته از عالمان دوستدار دنیا سرگردنه ايستاده و به عنوان عالِم دين، دين را از بين ميبرند! « إنَّ أدني ما أنا صانعٌ بِهِم أنْ أنزَعَ حَلاوةَ مُناجاتى عَن قُلوبِهِم»،[1] کمترين کاري که با اينها ميکنم اين است که شيرينىِ مناجات با خودم را از قلوب آنها ميگيرم. وقتى اين شيرينى مناجات را از قلب انسان گرفتند قبل از آخرت، در همين دنيا آدم دارد عذاب و بلاي روحي ميبيند و رنج ميبرد.
ملا صدرا در شرح خود بر اين روايت ميگويد: « اينکه امام(علیه السلام) ميفرمايد: «فَاتَهِمُوه عَلي دينِکُم»، يعني باورتان بيايد كه او علم و دين ندارد، متهمش كنيد که عالم محبّ دنيا بر حقيقت دين نيست. براي اينکه علاقه به دين و دنيا در قلب واحد با هم جمع نميشود. ميفرمايد: چنين شخصي عالم حقيقي نيست، گرچه چند اصطلاح هم بلد باشد متديّن هم نيست، بلکه وی يك نادان گمراه است که هم خودش اغوا شده و هم ديگران را اغوا ميكند؛ مانع رسيدن به محبت الهي و شوق آخرت است. خداوند از چنين آدمي در دنيا انتقام خواهد گرفت و در ادامه ميگويد: «و هو أدنى انتقامه حيث نزع عن قلبه لذيذ مكالماته العقليه و هى عبارةٌ عن الاعلامات الحِكَمِية و الالهامات العلميه التى كانت قابلة لها فى اوائل فطرته و مبادى حاله قبل أن تفسد قريحته و طبع على قلبه كما فى قوله تعالى: ( وَطُبِعَ عَلى قُلوبِهِم ) »،[2] « و کمترين انتقامي که خدا ميگيرد اين است که: لذت مناجات و مکالمات عقلي با خودش را که عبارت است از افاضات قلتآميز درباره شناخت جهان هستي و الهامات علميهاي که از ناحيه فطرتش قبل از قساد و قريحهاش بر او ميشده است از او ميگيرد و بر قلب او مهر ميزند». بنابراین ملاحظه می کنید که یک عالم تا هنگامی که محبّ خدا بود بزرگترین توفیق و افاضه الهی در حق وی همان برخورداری از لذت مناجات با خدا بود، و زمانی که دوستدار دنیا می شود حالا ديگر اصلاً براى درك حقایق عالم هستي، ارزشى قائل نيست. اصلاً از ارتباط با خدا لذتى نميبرد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] الکافي ، ج1، ص46، باب المستأکل بعلمه ... ، ح 4.
[2] شرح الاصول الکافي ، چاپ سنگي ، ص 176؛ چاپ جديد ج2 ، ص 227 ـ 228.