بازدید این صفحه: 4406 تاریخ انتشار: 1392/5/5 ساعت: 04:35:48
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه چهاردهم)
طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد.
موضوع: اخبار دفتر مرجع
طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد. در این محفل علمی از محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی سؤال های متعددی شد:
س1) اگر شخصی بیمار باشد آیا می تواند روزه بگیرد و روزه اش صحیح است، یا اینکه روزه گرفتن برای او حرام بوده و روزه اش باطل است؟
ج) بیماری ها معمولاً یکسان نبوده، بلکه شدت و ضعف دارند و در اثر آن حکم مختلف است و فقهاء نیز اختلاف نمودند، مثلاً: درباره روزه شدن بیمار صاحب عروه فرمودند: روزه اش باطل است و برخی حاشیه کردند که باطل نیست. ولی مسأله بر می گردد به میزان ضرری که به بیمار می رسد، پس اگر ضرر زیاد و خطرناک باشد که تحمل آن حرام است، روزه اش باطل است، مثل اینکه اگر روزه بگیرد می میرد یا نابینا می شود، اما اگر ضرر کم و بی خطر باشد که تحمل آن جایز است، روزه صحیح است.
به عبارت دیگر: برگشت این مسأله به این است که دلیل «لا ضرر» رُخصت است یا عزیمت؟
هرچند صاحب عروه در کتاب صوم فرموده است: که اگر مریضی روزه بگیرد، روزه اش باطل است و ظاهرش این است که لا ضرر را عزیمت می دانند اما خود ایشان در کتاب حج تصریح کردند که لا ضرر و لا حرج رخصت هستند نه عزیمت.
به نظر می رسد که لا ضرر و لا حرج هردو رخصت باشند بنابراین این شخص مریض که در اثر روزه ضرری به او می رسد اما ضرری که تحمل آن حرام نیست، می تواند روزه بگیرد و به رخصت عمل نکند و روزه او صحیح است. و نیز می تواند روزه بگیرد و به رخصت عمل نماید و بعد قضا کند. لذا بنابر اینکه لا ضرر رخصت است، روزه بیمار حرام نیست و صحیح است.
س2) شخصی که اجیر شده برای زید حج برود اما شخصی پول بیشتری به او پیشنهاد می دهد لذا سال اول را برای دیگری حج می رود و سال بعد برای زید، آیا حج استیجاری او صحیح است؟
ج) این مسأله وجوه مختلفی دارد، در بعضی از وجوه آن صحیح است، مثل اینکه بگوییم امر به شیء نهی از ضدّ خاص نمی کند لذا قاعده اش این است که حج این شخص برای شخص دوم صحیح است و بدون ملاک و امر نیست.
و در بعضی از وجوه آن صحیح نیست، مثل اینکه بگوییم: معنای اجاره این است که اجیر وقت خود را به مستأجر فروخته است، که در این صورت اجاره دوم مورد ندارد و صحیح نخواهد بود.
س3) آقایان فقهاء بیماری را نسبت به روزه دار دو قسم کرده و فرمودند: در یک قسم جایز است روزه بگیرد و در یک قسم جایز نیست. اما در سفر نسبت به روزه دار این تفصیل را نفرمودند، با اینکه مرض و سفر در آیه کریمه در یک سیاق ذکر شده اند آیا ظاهرش این نیست که چنانچه بر مسافر جایز نیست روزه بگیرد بر شخص مریض هم جایز نیست روزه بگیرد، لذا وجه این تفصیل در بیماری چیست؟
ج) وجه تفصیل مذکور دو مطلب است:
1. روایاتی که در باب بیماری آمده است.
2. ادلّه لا ضرر.
نسبت به روایات مذکور در باب بیماری، روایاتی معتبر و معمولٌ بها هست که تفصیل داده در آن. مثلاً در یکی از این روایات دارد که از حضرت سؤال می کند: «ما حدّ المرض الذی یجب معه الافطار؟
حضرت فرمودند: ذاک الیه» بعد حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «بَلِ الْإِنسَانُ عَلَی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» سپس افزودند: «ان وَجَد ضعفاً فلا یَصُم، و ان وجد قوّة فلیَصُم».
اگر این روایات نبود به مقتضای اطلاق آیه می گفتیم در مطلق مرض، روزه جایز نیست.
آیه کریمه که فرموده: «فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ». اطلاق دارد اما به جهت وجود تفصیل در روایات شریفه معلوم می شود این اطلاق مراد نیست. پس معنای آن به این نحو می شود که: یجوز للمریض أن لا یصوم نه اینکه یجب علیه أن لا یصوم. اما در باب سفر این تفصیل نیست و مسافر در ماه مبارک رمضان به هیچ وجه صحیح نیست در سفر روزه بگیرد. بنابراین روایات شریفه است که بین مرض و سفر فارق شده است.
س4) آیا در قاعده ی ید برای اثبات ید، نیاز به بیّنه و شاهد عادل هست یا خیر، و اگر نیست شامل حتی فردی که کار او سرقت باشد نیز می شود؟
ج) خیر، قاعده ید، نیاز به بیّنه و شاهد عادل ندارد هرچند نسبت به شخصی که کار او سرقت باشد، زیرا حتی اگر احتمال عقلائی ضعیف هم وجود داشته باشد که این مالی که در دست این سارق است مال خود اوست، ید ثابت می شود و حتی بعضی از فقهاء از دلیل ید استفاده اماریّت کردند حتی اگر مسبوق به ید کافر باشد، و سارق از قاعده ی ید استثناء نشده است این از یک جهت و از جهت دیگر دلیلی هست که می گوید: «کلما کان فیه حلال و حرام فهو لک حلال».
س5) مرضع قلیلة اللبن که به خاطر شیر دادن در ماه مبارک افطار می کند و چنانچه تا ماه مبارک رمضان سال بعد شیردادن او ادامه پیدا کرد، دو فدیه می دهد و قضا دیگر ندارد، حال اگر همین خانم شیرده در ماه مبارک رمضان عادت ماهانه شود، معلوم است که خود عادت ماهانه یک سبب مستقل است برای افطار و باید قضا کند، در این حال اگر سبب افطار را عادت ماهانه بگیریم فقط قضا دارد نه فدیه و اگر سبب را قلیلة اللبن بگیریم فقط فدیه دارد نه قضا، حال وظیفه چیست؟
ج) وظیفه در اینگونه موارد که علم اجمالی پیدا می شود، مثل ما نحن فیه که علم اجمالی هست بین اینکه یا فدیه واجب است یا قضا، باید احتیاط کرد، زیرا علم اجمالی منجزّ واقع محتمل است.
س6) روزه داری چنانچه در شرائطی قرار بگیرد که گرما او را اذیت دهد و اگر آب نخورد یا هلاک می شود یا به سختی می افتد، آیا جایز است آب بخورد؟
ج) صاحب عروه دو مسأله را جدا از هم در عروه مطرح کرده است: 1. ذوالعطاش و آن شخص بیماری است که در اثر بیماری که دارد، تشنه می شود. 2. همین مسأله ای که فرمودید، یعنی در اثر گرما نیاز به آب پیدا می کند.
و در هر دو مسأله فرموده است: به قدر ضرورت آب بنوشد نه بیشتر و چیز دیگری نخورد اما روزه اش باطل است و باید قضا کند ولی فدیه ندارد. معلّقین بر عروه هم غالباً قبول کردند و نادر است فقیهی که بگوید: روزه اش باطل نیست. البته در روایت نیست که روزه باطل می شود اما اینچنین فقهاء استفاده کردند. بنده به مقدار ضرورت را که صاحب عروه فرموده، و فتوا داده، احتیاط وجوبی گفتم.
اما به نظر می رسد در مسأله ذوالعطاش که شامل تمام بیماران کلیوی و غیره می شود که فقط نیاز به آب دارند، بر اینکه نیت روزه کنند و به اندازه نیاز ـ نه به اندازه ضرورت ـ آب بخورند، و یک کفاره برای رخصت آب خوردن بدهند، و بنابر احتیاط مستحب اگر بتوانند قضا کنند، و یا یک کفاره دوم می دهند جهت سقوط قضاء، و در مسأله گرمازدگی و نیاز مبرم به آشامیدن آب، می تواند به اندازه ضرورت آب بخورد ولی بنابر احتیاط واجب باید بعد از ماه مبارک رمضان آن روز را نیز قضا کند.
کد خبر: 13925530468
1392/5/5
|