بازدید این صفحه: 4280 تاریخ انتشار: 1392/5/1 ساعت: 04:37:53
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه یازدهم)
طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد.
موضوع: اخبار دفتر مرجع
به گزارش پایگاه اطلا رسانی مرجع ما به نقل از سایت معظم له / طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد. در این محفل علمی از محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی سؤال های متعددی شد:
س1) اگر شخصی نذر کند روز معینی را روزه بگیرد و آن روز مصادف با روزه واجب گردد، آیا تداخل می شود و به روزه همان روز اکتفا کند، یا خیر باید همان روز و روز دیگری نیز روزه شود؟
ج) نذر معمولاً تابع نیّتِ ناذر حین نذر است. البته نظیر این مسأله را صاحب عروه در حج نذری مطرح فرمودند و دو فرض برای نذر حج ذکر می کنند. در ما نحن فیه نیز نذر دو گونه است:
1. نذر کرده که فلان روز راروزه شود به هر عنوان که شده.
2. نیت او این بوده که روزه ی نذری بگیرد نه روزه ی دیگر، اگر چه بالارتکاز نیت او این باشد.
در صورت اول تداخُل می شود و در صورت دوم تداخُل نمی شود.
س2) آیا روایات قاعده ی لا ضرر، أخبار آحاد نیست و آیا می شود با خبر واحد یک قاعده ی مهم فقهی را اثبات کرد؟
ج) روایات نفیِ ضرر متواتر است حال یا تواتُر معنوی و یا لا اقل تواتر اجمالی. گذشته از این که اگر یک روایت معتبره هم داشته باشیم برای نفی ضرر کافیست و فرق نمی کند روایت معتبر یک فرع جزئی فقهی را بیان کند یا یک مسأله ای مانند لا ضرر که از اصولِ فروع است و مسائل زیادی بر آن متفرّع است را بیان کند.
س3) در برخی روایات لا ضرر، کلمه ی «فی الاسلام» نیامده است، آیا این مخلّ به قاعده نیست؟
ج) خیر، کلمه ی «فی الاسلام» باشد یا نباشد فرقی نمی کند، زیرا اینکه در روایت گفته شده: «لا ضرر ولا ضرار» معلوم است که یعنی: در شریعت اسلام ضرر و ضرار نیست. لذا از این جهت هیچ ایراد و اشکالی نیست.
س4) تبادُر که علامت حقیقت است وضع تعیینی را اثبات می کند یا وضع تعیُّنی را؟
ج) فرقی ندارد چراکه موارد وضع مختلف است گاهی تعیینی و گاهی تعیُّنی بوده و در هر دو صورت و به حسب اختلاف موارد، تبادر علامت حقیقت در آن خواهد بود.
س5) اگر فعل مستحبی را نذر کند آیا با نذر آن فعل واجب می شودو احکام واجب بر آن مترتب می شود یا اینکه فقط ترک آن موجب عقوبت می شود؟
ج) صاحب عروه این مسأله را در چند جای عروه مطرح کردند و به دو گونه تعبیر در آن بیان فرمودند. یکجا فرمودند: اگر مستحبی را مانند نماز شب نذر کند، آن مستحب واجب می شود.
و در جای دیگر فرمودند: خود آن مستحب واجب نمی شود بلکه انجام دادن آن واجب می گردد به این معنی که: آن فعل مستحب ـ مثلاً ـ نماز شب، با همه احکامی که دارد، انجام دادن آن واجب می گردد، نه اینکه نماز شب احکامِ نماز واجب را پیدا می کند، یعنی: از باب مثال، او نمی تواند این نماز شبی را که نذر کرده، به جماعت بخواند و نیز می تواند سوره را در آن نخواند.
به نظر می رسد قاعده در مسأله این است که نذر فقط الزام می آورد و بجا آوردن آن واجب می گردد، اما احکام آن منذور بما هو را تغییر نمی دهد و خلاصه: فرمایش دوم صاحب عروه موافق با قواعد است و شاید منظور از فرمایش اول ایشان نیز همین باشد گرچه تعبیر از این جهت رسا نیست.
س6) ملاک در موالات در نماز چیست و چه مقدار فاصله مُخِلّ است؟
ج) مسأله موالات یک مسأله عرفی است و اعتبار خاص شرعی ندارد. و موارد آن بالنتیجه از سه صورت خالی نیست: 1. مواردی که عرفاً موالات در آن روشن بوده و صدق می کند، 2. مواردی که عرفاً موالات در آن صدق نمی کند و بعضی موارد هم مورد شک قرار می گیرد که مجرای برائت و اصل عدم مخلّ بودن فاصله مشکوک است.
بله اگر فاصله به مقداری باشد که موالات عرفیه منعدم شود، مثل اینکه الله را بگوید و بعد از چند دقیقه بگوید: اکبر، در این صورت مُبطل خواهد بود، اما اگر ذکر رکوع یا سجود را تکرار کند ولو هزار مرتبه، موالات بهم نمی خورد و تطویل نماز منافات با موالات ندارد چنانچه در روایت دارد که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وقتی در نماز مستحبی به رکوع یا سجده می رفتند از بس طول می دادند گفته می شد: متی یرفع رأسَه؟
س7) دلیل اینکه می فرمایید روزه در بلاد و شهرهایی که شب و روز آنجا در اوقاتی از سال بیش از متعارف است و گاهاً روز در آنجاها به حدود 22 ساعت می رسد، می توانند به بلاد متعارف رجوع کنند و به مقدار ساعات روز آن بلاد امساک نمایند و سپس روزه خود را باز کنند و روزه شان صحیح است و لازم نیست 22 ساعت را امساک کنند چیست؟
ج) دلیل آن مُنزّل بودن احکام شرع بر متعارف است، یعنی در صورتی که دلیل هم مصادیق متعارف داشته باشد و هم مصادیق غیر متعارف، حمل بر مصادیق متعارف می شود و منصرف به متعارف خواهد بود. مثلاً در باب تعیین مساحتِ کر که دلیل می گوید: «ثلاثه اشبار؛ سه وجب» آقایان فقهاء می فرمایند: وَجَب متعارف ملاک است لذا اگر وجب شخصی بسیار کوچک یا بسیار بزرگ است، ملاک نیست.
و همچنین در حدّ ترخص که دلیل می گوید: «تَواریه عن الجُدران» و آقایان فقهاء در معنای آن فرمودند مراد این است که: تتواری الجدران عنه، حال اگر شخصی چشم آن تیز است که فاصله ی بسیار دور را می بیند یا شخصی که چشم او ضعیف است. فرمودند: ملاک، چشم متعارف است.
یا فرض کنیم در یک آب کُر یک لیوان خون ریخته شد و سپس خون در آن آب مستهلک گشته و مضمحل شد و هیچ یک از اوصاف ثلاثه آب هم تغییر نکرد، شرعاً این آب پاک خواهد بود اما همین آب را اگر با ذرّه بین و چشم مسلح نگاه کنیم ممکن است که ذرات ریز خون را در آب ببینیم که لازمه آن حکم به نجاست این آب است، ولی طبق اطلاق دلیل شرعی آقایان فقهاء حکم به طهارت این آب نموده و می فرمایند: این آب پاک است.
بنابراین همچنانکه آقایان فقهاء در نظائر این مسأله و در جاهای مختلف فقه مکرر فرمودند: متعارف ملاک است، در لیل و نهار هم، ادلّه حمل بر لیل و نهار متعارف می شود و منصرف به متعارف خواهد بود.
س8) انصراف ادله به متعارف حتماً در صورتی است که در مقابل این انصراف، نص خاص نباشد اما در روزه آیه کریمه اول و آخر مدّت امساک را تعیین فرموده است. پس جایی برای انصراف نیست.
ج) تحدید دقیق شرعی فقط در مسأله صوم نیست، بلکه در مسأله حد ترخّص و نیز وَجَب هم دلیل آن را تحدید نموده و مقدار را تعیین فرموده است، ولی مع ذلک فقهاء در آن جا نیز فرمودند: ملاک متعارف است.
س9) بنابر انصراف مذکور چرا در اوقات نماز این را نمی فرمایید؟
ج) در نماز هم همین را می گوئیم، البته نسبت به آن بلادی که بعضی از فصل های سال نزد آنان همش شب و یا همش روز است، آنان هم در نماز و هم در روزه به افق های بلاد متعارف و به حسب توقیت شرعی آنان می توانند هم نماز بخوانند و هم روزه بشوند، بله در بلادی که شروق و غروب آفتاب هست نماز را باید طبق توقیت شرعی افق خود بخوانند، زیرا نسبت به فجر و زوال و غروب که در دلیل ذکر شده متعارف و غیر متعارف ندارد اما لیل و نهار متعارف و غیر متعارف دارد.
س10) بنابر اینکه اطلاق دلیل، شامل فرد نادر هم می شود مثل اینکه دلیل فرموده با آب مطلق وضو بگیرید. میاه کبریتی هم بر فرض اینکه مطلق باشند وضو گرفتن با آنها جایز اس با اینکه فرد نادری است، در ما نحن فیه هم بگوییم اگر چه در ازای یک روز 22 ساعت باشد و فرد نادری است، اما اطلاق شامل آن می شود؟
ج) کلام در مسأله ما در فرد نادر و شاذّ نیست بلکه در متعارف و غیر متعارف است. و معلوم است که در ازای یک روز 22 ساعت باشد فرد غیر متعارف است.
س11) آیا مراد از لیلة القدر، خصوص شب بوده یا 24 ساعت است؟
ج) لیلة یعنی: از مغرب تا طلوع فجر است علی المشهور، یا تا طلوع شمس است علی غیر المشهور. و ظاهر لیلة القدر هم همین مدت است، ولی می توان گفت مراد از لیلة القدر نسبت به کل کره زمین است که روی چرخش زمین مدت «24» ساعت شب می باشد و مؤید این مطلب روایتی است که می فرماید: روز قدر هم حکم شب قدر را دارد. بله اگر در بلادی باشد که شب بسیار کوتاه است چنانچه در نروژ گفتند در برخی اوقات سال مدتِ شب فقط 45 دقیقه می باشد، یا بلادی که در بعضی از فصل های سال همش شب است در اینگونه بلاد می توان به بلاد متعارف رجوع کرد و این به خاطر همان مطلبی است که گفته شد یعنی: این که ادلّه حمل بر متعارف می شود و لذا لیل هم منصرف به لیل متعارف است.
کد خبر: 13925130435
1392/5/1
آخرین مطالب 1392/4/31:
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه دهم)
1392/4/30:
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه نهم)
|