مجموعه «30روزه! 30نکته!» نکاتي کوتاه و متنوع از بيانات و رهنمودهای حضرت آيت الله صانعي مي باشد که به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان به صورت روزانه بر روي سايت قرار خواهد گرفت.
موضوع: مناسبت
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
29- حقيقت ايثار
(وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِم وَلو كان بِهم خَصاصَةٌ)،[1] «و هر چند در خودشان احتياجي مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدم ميدارند» ميگويد: اگرچه انسان به چيزي احتياج دارد، اما ديگرى را برخود مقدم بدارد، این ایثار است. در تاريخ مسلمين هم نقل شده در جبههها افرادى تشنه ميشدند و ديگرى را بر خود مقدم ميداشتند. در غزوه تبوك است كه چند نفر از مسلمانها تشنه بودند يكى آب آورد براى آن مجروحى كه افتاده بود و لحظات آخرش بوده، گفت: بده به ديگرى او از من تشنهتر است، او هم گفت: بده به ديگرى او از من تشنهتر است. تا به نفر آخر رسيد. برگشت و متوجه شد، همهي اينها شهيد شده بودند.[2] اين ايثار در جبهه هاى جنگ در تاريخ اسلام نقل شده و اين اكمل مصاديق ايثار است.
صاحب مستند،[3] مرحوم نراقى(قدس سره) ميگويد: اطلاق موثقهي سكونى که ميگويد: « مَن سَمع رجلاً يُنادي يا لَلمسلمين فَلم يُجبه فليس بِمُسلِم»[4] هم جزء ادله ايثار است اين را اقتضاء ميكند. لكن لايخفى كه ادله ايثار، ايثار بر خود را تجويز ميكند. اما اگر ايثار من، باعث زحمت و رنج ديگران است، ايثار ديگران است و آيه شريفه آن را تجويز نميكند. آيه شريفه ميگويد: «آنهايى كه ديگران را بر خود مقدم ميدارند»، نه ديگران را بر ديگران مقدم ميدارند. مثلاً اگر زن و بچهام به من وابسته هستند، اگر من بيايم ايثار كنم نخورم و بدهم به ديگرى، نتيجتاً زن و بچه من در زحمت و كلفت قرار ميگيرند، این ایثار نیست، ايثار درآيه: ( يُؤْثِرُونَ عَلى اَنْفُسِهِم) اينجا را شامل نميشود براى اينكه: «اَثر عَلى نفسِه وَ زاحَم غيره»! آيه فقط ايثار بر نفس را مستحب ميكند. براي همين در روايات دارد اگر يك كسى درهمى را خرج توسعه عيالش كند، اين ظاهراً از آزاد كردن بندهاى در راه خدا محبوبتر است، يا بهترين صدقهها اين است آدم زن و بچه خودش را در رفاه قرار بدهد. يا آنجايى كه مردي شش غلام داشت و هنگام مرگ همه را آزاد كرد. بعد آمدند خدمت رسول الله(ص) يا رسول الله! كمك كن! و سفره گدايى را نزد ایشان پهن كردند كه اين بندهي خدا چند تا دختر دارد كه درماندهاند، و چيزى ندارند. پيغمبر(ص) فرمود: چه شدند آن شش غلامي كه داشت؟! شش تا غلام سرمايه كمى نبوده! عرض كردند: همه را در راه خدا آزاد كرد. نقل شده پيغمبر(ص) فرمود: من اگر قبلاً متوجه شده بودم نميگذاشتم او را در گورستان مسلمين دفن كنند. بعد علت آورده فرمود: به خاطر اينكه اين بندهها را آزاد كرده و بچههاى خودش را سربار ديگران و سائل به كف قرار داده که: «يَتَكَفَفُونَ النّاس»، اينها از مردم گدايي کرده و چيزى ميخواهند.[5]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] الحشر (59)، 9
[2]. « قال حذيفة العدوي: انطلقت يوم اليوموک اطلب ابن عم لي ـ و معني شيٌ من الماءِ ـ و انا قول: ان کان به رمقٌ سقيته. فاذا انا به، فقلت له: اسفيک؟ فاشار برأسه أن نعم فاذا برجل يقول آه آه! فاشار ابن عمي أن انطلق اليه، فاذا هو هشام بن العاص، فقلتُ: أسقيک؟ فاشار أن نعم. فسمع آخرٌ يقول: آه آه! فاشار هشام ان انطلق اليه فجئتُهُ فاذا هو قدمات. فرجعتُ الي هشام فاذ هو مات فرجعت الي ابن عمي فاذا هو قد مالت» اشاره استاد به ماجرايي است که راوي آن را حذيفة العدوي است که ميگويد: «روز يرموک [به جنگ تبوک يرموک هم گفته ميشد] و به دنبال پسر عمويم که زخمي بود ميگشتم و همراهم مقدار کمي آب بود و ميگفتم اگر رمقي دارد سيرابش کنم. وقتي بالاي سر بدنش رسيدم سؤال کردم آيا آبت دهم؟ با سرش اشاره کرد بلي! در همين هنگام مرد ديگري ميگفت: آه آه! پسر عمويم گفت: سراغ او برو و اول او را سيراب کن! سراغ آن مرد رفتم ديدم او هشام بن عاص است. از وي پرسيدم آبت دهم با سرش اشاره کرد بلي! در همين هنگام صداي ديگري رسيد که مرد ديگري ميگفت: آه آه! هشام اشاره کرد: اول او را آب بده! وقتي سراغ آن مرد آمدم ديدم به شهادت رسيده سپس به سوي هشام بازگشتم ديدم او هم شهيد شده سپس به سوي پسر عمويم، که او هم شهيد شده بود» تفسير القرحلبي، ج 18، ص 28 ذيل آيه شريفه الحشر، آيه 9؛ احياءِ العلوم، غزالي، ج 3، ص 222، کتاب الايثار، (م .ل)
[3] مستند، ج 15، ص 24.
[4]. تهذيب، ج 6، ص 175، ح 351؛ وسائل الشيعه، ج 15، 141 ابواب الجهاد العدو و ما يناسبه، باب 59، ح 1، السکوني، عن جعفر، عن ابيه عن آبائه قال قال رسول الله(ص).
[5] الکافي، ج 5، ص 67، باب دخول الصوفية علي ابن عبدالله(علیه السلام)... .