بنا به نقل «شيخ مفيد» رضوان الله عليه ولادت با سعادت حضرت امام محمّدتقي عليه السّلام در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال ۱۹۵ هجري اتّفاق افتاد.
موضوع: مناسبت
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
سرچشمه جود و دانایی
سلسله نوشتارهای آیتالله العظمی صافی گلپایگانی مدظله الوارف
درباره ماه مبارک رمضان (۱۳)
بنا به نقل «شيخ مفيد» رضوان الله عليه(۱) ولادت با سعادت حضرت امام محمّدتقي عليه السّلام در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال ۱۹۵ هجري اتّفاق افتاد.(۲)
* نمونه عالی فضایل و مکارم اخلاق
در اخلاق كريمه و صفات پسنديده و علم و معرفت و دانش و زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار و در عظمت و جلالت زبانزد خاصّ و عام بود، و شخصيّتهاي بزرگ علمي و ديني در برابر او خاضع و فروتن بودند.
* فروتنی دانشمندان در برابر حضرت
محدّثان بزرگ و علماي عاليقدر، افتخار كسب علوم از آن حضرت را داشته و در دشوارترين مسايل علمي او را حلّال مشكلات مييافتند.
«عليّ بن جعفر» ـ که از مشايخ و مؤلّفان بزرگ و علماي بنيهاشم و علويّين بود؛ از محضر پدرش حضرت صادق عليهالسّلام و برادرش موسي بن جعفر و برادرزادهاش حضرت رضا عليهالسّلام كسب علم كرده و به جلالت و فقاهت و دانش مشهور بود ـ وقتي كه عمرش در حدود هشتاد سال بود و عمر شريف امام جواد عليهالسّلام از پانزده شايد سال تجاوز نكرده بود، به امامت ايشان معترف بود؛ به حدّي كه دست آن حضرت را ميبوسيد، و ميفرمود: «أنا لَه عَبد؛ من بنده او هستم.»(۳)
روايات بسيار در فضايل و كرامات، و نصوصي كه دلالت بر امامت آن حضرت ميكند، وجود دارد.(۴)
* مناظرات شگفتانگیز
با اينكه مدّت زندگي امام جواد عليهالسّلام ديري نپاييد؛ و عمر شريفاش به بيست و شش سال نرسيد، علوم بسياری از آن بزرگوار صادر شد و مجالس بحث و مناظراتي بين آن حضرت و علماي بزرگ آن زمان صورت ميگرفت؛ مانند مناظره علمي و مباحثهاي كه با «يحيي بن اكثم» قاضي القضاة، در حضور مأمون ـ خليفه عباسي ـ و جمعي از بنيعبّاس و ديگران فرمود؛ و در پاسخ به مسأله او، شقوق آن را چنان بيان كرد كه قاضي القضاة، حيران و خجل گشت، و حكم تمام آن شقوق را بيان فرموده؛ سپس از يحيي ـ طبق پيشنهاد مأمون ـ مسألهاي پرسيد كه از جواب آن عاجز گرديد و حلّ آن مسأله را از شخص امام عليهالسّلام در خواست كرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنيعبّاس واضع شد كه طبق گفته مأمون، آن حضرت با وجود كمي سنّ، افضل و اعلم از همه علما است؛ و خداوند متعال او را به اين فضيلت و كمال مزيّن كرده است(۵)، و از جمله مناظرات و مباحثات آن حضرت، مباحثهاي است كه بر حسب روايت « ابن شهر آشوب » از كتاب «الجلاء والشفاء» در سنّ هشت سالگي با جمعي از دانشمندان فرمود و مسايل مشكل آنها را به طور علمي پاسخ داد.
*امامت در کودکي و کمي سنّ
دستيافتن بر امامت، پيش از سنّ بلوغ، گر چه تا آن زمان به طور رسمي سابقه نداشت؛ و در بين امامان، هيچيك در اين سن بر مسند امامت ننشسته بود، ولي در بين ساير انبيا و پيامبران سابقهدار است؛ و حضرت عيسي و يحيي در كودكي به مقام نبوّت رسيدند و قرآن درباره حضرت عيسي ميفرمايد: «اِنّي عَبْدُاللهِ آتانِي الْكِتابُ وَ جَعَلني نَبِيّاً»(۶) و درباره حضرت يحيي ميفرمايد: «وَ آتَيْناهُ الْحُكْم صَبِيّاً»(۷)
اين مسأله كه علوم و دانشهاي امامان و قّوت فهم و كثرت معارف آنان به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسماني نيست، همواره مقبول خواصّ و عوام بوده است و کتب تاريخي قطعي و معتبر آن را اثبات ميکند.
از دوران كودكي هر يك از ايشان، حكايات و داستانهاي شگفتانگيز بسياري كه حاكي از نبوغ فوقالعادة و فعليّت كمالات و فضايل آنهاست، نقل شده است؛ حتّي معاويه و يزيد و عبدالله بن عمر نيز از علم لدّني آنها سخن ميگفتند؛ و مثل ابوحنيفه، وقتي حضرت موسي بن جعفر عليه السّلام در سنّ هفت سالگي بودند، از ايشان مسايل فقهي ميپرسيد و پاسخ ميشنيد.
هر كس در حالات آن بزرگواران مطالعه بنمايد و علومي را كه در دوران كودكي و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه كند، ميفهمد كه اين همه علم و معرفت از راه تحصيل فراهم نميشود.
علوم بيپايان اميرالمؤمنين عليه السّلام را در همه رشتههاي علوم اسلامي، و حقوق و معارف والهيّات و ...، چگونه ميتوان با تحصيل، به دست آورد و كدام مكتب و مدرسه غير از مكتب خاصّ حضرت خاتم الانبياء صلّي الله عليه وآله وسلّم ميتوانست در آن زمان چنين فارغ التّحصيل داشته باشد و كدام استاد ميتوانست اين شاگرد بي نظير را تربيت كند و غير از علي عليه السّلام چه كسي ميتوانست علوم نبوّت را حمل كند و باب مدينه علوم نبيّ شود؟
اين علوم از فضل خدا و ميراث آنان از رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم است و صدور اين علوم اگر از خردسالان تعجب داشته باشد، از سالمندان نيز تعجّب دارد. مگر سالمندان ديگر ظرفيّت اين همه علم را دارند؟ و مگر دانشمندان سالمند، اين گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسايل مردم پاسخ داده اند؟
در اين باب فرقي بين كودك هفت ساله و پيرمرد هفتاد ساله نيست؛ هر دو بايد استعداد خاص و صلاحيّت تمام و كمال داشته باشند كه بتوانند اين علوم را اخذ كرده و مُلْهَمْ وَمُفَهَّمْ و مُحدَّث به آن شوند.
احاديث «ثَقَليْن»، «سفينة»، «امان» و حديث «في كّل خلف من امتي» وروايات ديگر، همه مبيّن و مؤيّد اين موضوع است.
مرور زمان نيز ثابت كرد، غير از اين ذواتِ مقدّسه، فرد ديگري مصداق اين احاديث نيست و ايشان هستنند كه علمشان از علم خدا و بصيرتشان، موهبتِ خاصّ خدا است. و مسلمانان به شرق بروند يا به غرب، علم صحيح را جز در نزد آنها نخواهد يافت.
پینوشتها:
۱. مسار الشیعه شیخ مفید ره ص ۲۸ .
۲. آنچه درباره ولادت آن حضرت ذكر شد، همچنين با نظر مرحوم «كليني» در «كافي» مطابقت دارد: هر چند برخي ولادت آن حضرت را در هفدهم و برخي ديگر در نوزدهم اين ماه تعيين كردهاند; وقولي نيز مبني بر ولادت آن حضرت در ماه رجب وجود دارد. گفته ميشود دعاي معروف، حاكي از اين ادعاست.
۳. اصول كافي ج۱ ص۳۲۲ ـ تنقيح المقال ج۲ ص۲۷۲ و۲۳۷.
۴. ر.ك:به اصول كافي، ج۱، در باب (الاشارة و النص علي ابي جعفر الثاني عليه السّلام) و باب (مولد ابي جعفر محمّد بن علّي الثّاني عليه السّلام).
۵. شرح اين مجلس ِمناظرة تاريخي و بي نظير، در كتب معتبر اهل سنّت مانند: صواعق، الاتحاف، نور الابصار، تذكرة الخواص و... نقل شده و در كتب شيعه نيز مانند: مناقب ابن شهر آشوب، ارشاد و اعلام الوري و كشف الغمه و بيش از صدها كتاب حديث و تراجم و تاريخ آمده است.
۶. سوره مريم، آيه ۳۰؛ به درستي که من بندة خدا هستم که خداوند به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر گردانيده است.
۷. سوره مريم، آيه ۱۲؛ و فرمانِ (نبوّت) را در حالي که کودکي بيش نبود، به او داديم.