حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: بر اساس آنچه امام خمینی (ره) در مساله چهاردهم بیان کرده است عدول نیت در این مساله احتیاط واجب است در حالی که به نظر میرسد نیازی به این احتیاط واجب نیست چرا که نیت همراه عمل تغییر میکند یعنی زمانی که کسی حج تمتع را رها میکند و به دنبال انجام اعمال حج افراد میرود معنایش این است که عدول کرده است و این عدول مانند عدول از نماز ظهر به عصر نیست چرا که در نماز ظهر و عصر عمل یکی است بنابراین در صورت عدول، عدول در نیت لازم است اما در اینجا چون عمل دو گونه است نیازی به نیت عدول نیست بلکه نیت عدول خود به خود حاصل میشود.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز شنبه 9 خرداد ماه بیان کرد: در ادامه تشریح مسائل حصر و صد به مساله چهاردهم از مسائل مربوط به این بخش رسیدیم. مساله چهاردهم راجع به این بود که اگر شخص مریض نتوانست برای عمره و حج اقدام برود و در نتیجه قربانی یا پول خود را به منی (در حج) و مکه (در عمره) فرستاده باشد اما بعد از اینکه این پول یا قربانی را فرستاد مانع چه حصر چه صد برطرف شد در این صورت تکلیف این فرد چیست؟
وی ادامه داد: در این صورت اگر حج او تمتع است و میتواند عمره را انجام داده و به وقوفین برسد عمره را انجام داده و حج را نیز انجام دهد. اما اگر ببیند در صورتی که عمره را به جا آورد از حج باز میماند، حج تمتع را به حج افراد تبدیل کند و بعد از حج، عمرهی مفرده را انجام دهد این عمل به عنوان حجة الاسلام از او قبول میشود. در اینجا امام خمینی احتیاط وجوبی کردهاند که فرد نیّت عدول کند. اما اگر فرد حتی به عرفات و مشعر نیز نمیرسد در این صورت حج او مبدل به عمرهی مفرده میشود و اگر استطاعت او تا سال بعد باقی مانده باشد، در سال بعد حج تمتع را انجام میدهد. مصدود نیز مانند محصور است
این مرجع تقلید در تشریح اقوال علما در خصوص این مساله بیان کرد: بیان شد که اجمال این مساله در بین فقها اجماعی است در این خصوص کلام صاحب ریاض در جلسهی قبل بیان شد. صاحب مستند نیز کلامی مشابه کلام صاحب ریاض در جلد 13 صفحه 154 دارد. اما صاحب جواهر در جلد 20 صفحه 155 بعد بیان مساله در عبارت کوتاهی میفرماید: «بلا خلاف أجده في شئ من ذلك بل ولا إشكال، ضرورة كونه محرما حينئذ بأحد النسكين اللذين يجب عليه إتمامهما مع التمكن كما هو الفرض» زیرا فرض این است که مانع او برطرف شده است و باید به وظیفهی خود که اتمام نسک است عمل کند. البته صاحب جواهر این مساله را مطرح نکرده است که اگر قربانی انجام شده باشد و فرد در نتیجه باید از احرام در آمده باشد حکمش چیست.
وی در خصوص دلایل این مسائل اضافه کرد: دلیل اول مقتضای قاعده است و آن اینکه فرد مأمور به امری بود و عذری داشت و عذر هم برطرف شده است بنابراین اگر وقت باقی است باید مأمور به خود را انجام دهد. صاحب جواهر نیز به همین مطلب اشاره میکند. دلیل دوم روایت زراره است که روایت یکم از باب سوم از ابواب احصار و صد در جلد نهم وسایل است. ظاهراً سند این روایت مشکلی ندارد. هرچند در سند آن سهل بن زیاد است ولی در کنار او یک فرد ثقهای وجود دارد که در نتیجه مشکل سندی را برطرف میکند. علاوه بر آن مرحوم شیخ سند دیگری برای آن نقل میکند که در آن آمده است «وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ نَحْوَهُ» رجال این سند همه ثقه هستند. و سند شیخ به موسی بن قاسم نیز صحیح میباشد. در این روایت آمده است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ بَعَثَ بِهَدْيِهِ فَإِذَا أَفَاقَ وَ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ خِفَّةً فَلْيَمْضِ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ يُدْرِكُ النَّاسَ فَإِنْ قَدِمَ مَكَّةَ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ الْهَدْيُ فَلْيُقِمْ عَلَى إِحْرَامِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ جَمِيعِ الْمَنَاسِكِ وَ لْيَنْحَرْ هَدْيَهُ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَ إِنْ قَدِمَ مَكَّةَ وَ قَدْ نُحِرَ هَدْيُهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ الْحَجَّ مِنْ قَابِلٍ وَ الْعُمْرَةَ قُلْتُ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ مُحْرِمٌ قَبْلَ أَنْ يَنْتَهِيَ إِلَى مَكَّةَ قَالَ يُحَجُّ عَنْهُ إِنْ كَانَتْ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَ يُعْتَمَرُ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ عَلَيْهِ» اگر کسی مریض شد و قربانی را برای خروج از احرام فرستاد اما بعد از آن مانع برطرف شد و شخص خوب شد و در خودش توانایی انجام اعمال را مشاهده کرد و گمان کرد که به جمعیت میتواند برسد و اعمال را به جا بیاورد. اگر به مکه قبل از انجام قربانی رسید به احرامش باقی است تا اینکه تمام مناسک را انجام دهد و قربانی را نیز انجام داد. اما اگر به مکه رسید در حالی که قربانیاش را قربانی کردند یعنی اگر بعد از روز عید و زمانی که اعمال تمام شده بود به مکه رسید پس در این صورت باید حج و عمره سال آینده را انجام دهد. شخص از امام سوال کرد که اگر قبل از آمدن به مکه فوت کند باید برایش حج به جا بیاورند اگر حجش حج الاسلام باشد. بنابراین در روایت فوق حکم محصور بیان شده است و ما با الغاء خصوصیت حکم مصدود را نیز به آن ملحق میکنیم. همانطور که روشن است در این روایت سخن از عمره به میان نیامده است که در این مورد نیز باید در خصوص عمره الغاء خصوصیت کنیم.
آیتالله مکارم عنوان کرد: در مقابل این روایتی که بیان شد روایت دیگری که روایت دوم از همین باب است مطرح شده که در بعضی از قسمتها با آن مخالف است. اگر چه در سند این روایت فردی به نام فضل بن یونس وجود دارد و متهم به واقفی بودن است اما چون توثیق شده است این روایت، روایت معتبری است. در این روایت آمده است «مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ عَرَضَ لَهُ سُلْطَانٌ فَأَخَذَهُ ظَالِماً لَهُ يَوْمَ عَرَفَةَ قَبْلَ أَنْ يُعَرِّفَ فَبَعَثَ بِهِ إِلَى مَكَّةَ فَحَبَسَهُ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ النَّحْرِ خَلَّى سَبِيلَهُ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ يَلْحَقُ فَيَقِفُ بِجَمْعٍ ثُمَّ يَنْصَرِفُ إِلَى مِنًى فَيَرْمِي وَ يَذْبَحُ وَ يَحْلِقُ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ قُلْتُ فَإِنْ خَلَّى عَنْهُ يَوْمَ النَّفْرِ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ هَذَا مَصْدُودٌ عَنِ الْحَجِّ إِنْ كَانَ دَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَلْيَطُفْ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً ثُمَّ يَسْعَى أُسْبُوعاً وَ يَحْلِقُ رَأْسَهُ وَ يَذْبَحُ شَاةً فَإِنْ كَانَ مُفْرِداً لِلْحَجِّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ ذَبْحٌ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ» این روایت نیز در مورد مصدود است که با الغاء خصوصیت آن را به محصور نیز جاری میکنیم. گفتیم وقوف اضطراری مشعر به تنهایی کافی نیست ولی در حدیث فوق آمده است که این وقوف کافی است. مگر اینکه گفته شود که فرد محبوس شب عید آزاد شده است. هرچند این توجیه خلاف ظاهر روایت است یا مثلاً اول اذان صبح آزاد شده و توانسته است سریعاً خود را به مشعر برساند وقوف اختیاری مشعر را درک کند.
وی اضافه کرد: همانطور که بیان شد امام خمینی (ره) در این مساله در دو مورد از مسالهی فوق احتیاط وجوبی دارند بر اینکه نیّت عدول باید انجام شود. شاید دلیل امام (ره) برای این احتیاط واجب این است که عمل فوق از عناوین قصدیه است و با نیّت عدول است که عنوان مزبور محقق میشود. با این حال در این خصوص گفته شده است که نیّت خود به خود همراه عمل وجود دارد. بنابراین کسی که در حج تمتع است و عمرهی تمتع را رها کرده و به عرفات میرود واضح است که او در صدد انجام حج افراد بوده است و صرف همین عمل بیانگر عدول است و احتیاج به نیّت عدول ندارد. همچنین اگر کسی به حج نرسد و در نتیجه تصمیم دارد که عمرهی مفرده ای را به جا آورد واضح است که نیّت عدول در او نیز محقق بوده است. این بر خلاف نیّت عدول از نماز ظهر به عصر است که چون عمل در هر دو مطابق هم است فقط باید با نیّت آنها را از هم جدا کند ولی در ما نحن فیه، فعل و عمل تغییر کرده است و واضح است که نیّت عدول خود به خود با آن همراه است.