حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر اعمالی که از آن به دیگری عدول میکنند مشابه هم باشد نیّت عدول لازم است مثلاً کسی نماز عصر را جلوتر از نماز ظهر خوانده و بعد متوجه شده است در نتیجه باید نیّت عدول کند زیرا این دو نماز مشابه هم هستند. ولی اگر عمل، متفاوت باشد مانند حج تمتع و افراد که اعمال آنها در بعضی از قسمتها متفاوت است در اینجا نیّت عدول لازم نیست و تبدیل عمل خود به معنای نیّت عدول میباشد.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله امکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز یکشنبه 10 خرداد ماه با اعتراض شدید نسبت به جنایاتی که علیه شیعیان در عربستان اتفاق افتاده است و محکوم کردن این جنایات بیان کرد: در فاصله یک هفته دو مسجد شیعیان یکی مسجد امام علی (ع) در قطیف و دیگری مسجد امام حسین (ع) در دمام توسط تروریستهای تکفیری مورد حمله قرار گرفت و دو جنایت بزرگ واقع شد که طی آن افراد زیادی از شیعیان کشته و زخمی شدند. حال سوال این است که آیا دولت عربستان مخالف این اعمال است یا با این گونه حرکتهای تروریستی علیه شیعیان موافق است. اگر موافق نیست چرا جلوگیری نمیکند و چرا در اطراف مساجد و مراکز شیعیان نیروهای حفاظتی نمیگذارد و چرا دولت عربستان از شهروندان خودش محافظت نمیکنند آیا دولت عربستان توانایی این کار را ندارد و فقط میتواند بمبهای خود را بر سر مردم مظلوم یمن بریزد و کشور یمن را به ویرانه تبدیل کنند. گفته میشود که مفتیان عربستان این کار را محکوم کردند حال سوال این است اگر این کار را محکوم کردهاند چرا اینها هنوز در کتابهای درسیشان شیعیان را تکفیر میکنند و جان و مال آنها را مباح اعلام کردهاند و حتی سنیهایی که به زیارت قبور میروند را مشرک قلمداد کردهاند. این نهایت ضعف، ناتوانایی و آبروریزی است که در یک هفته دو جنایت بزرگ در دو شهر معروف آن هم با کشتهها و زخمیهای فراوان و آن هم نمازگزاران در حال نماز اتفاق افتاده است. به راحتی نمیتوان از این جنایات گذشت جنایاتی که در حق کسانی رخ داده است که مشغول نماز خواندن در مسجد بودند این در حالی است که معلوم نیست سازمانها و نهادهای بینالمللی مخصوصا سازمان ملل که وقتی یک جاسوس در ایران به دام میافتد آنچنان سر و صدایی به پا میکنند و به انحاء مختلف به ایران فشار میآورند چرا در این خصوص سکوت کردهاند؟ آیا این همه کشته و زخمی جای اعتراض ندارد؟ این مساله نشان میدهد که چه مقدار اوضاع بین المللی پیچیده و غیر حقیقی است.
وی در ادامه بحث فقهی درس خارج خود را با ادامه مساله چهاردهم عنوان کرد: بحث در مسالهی چهاردهم از مسائل صد و حصر بود که امام خمینی (ره) در این مساله میفرماید: اگر کسی مصدود و محصور شود و نتواند به عمره یا حج برسد باید قربانی کند و از احرام در آید ولی اگر بعد از بعث قربانی از صد و حصر خارج شد وظیفه دارد اعمال را انجام دهد. بعد از اتمام این مساله به اموری پرداختیم. امر اول مربوط به نیّت عدول بود که امام (ره) احتیاط واجب دارد مبنی بر اینکه اگر کسی در حج تمتع مصدود و محصور شد و میخواهد حج خود را به افراد تبدیل کند باید نیّت عدول کند. هکذا اگر از عمرهی تمتع به مفرده منتقل میشود. دیروز این بحث را مطرح کردیم و امروز به شکل یک قاعدهی کلیه آن را بحث میکنیم و آن اینکه نیّت عدول در چه مواردی لازم است و در چه مواردی لازم نیست؟
این مرجع تقلید افزود: اگر اعمالی که از آن به دیگری عدول میکنند مشابه هم باشد نیّت عدول لازم است مثلاً کسی نماز عصر را جلوتر از نماز ظهر خوانده و بعد متوجه شده است در نتیجه باید نیّت عدول کند زیرا این دو نماز مشابه هم هستند. یا مثلاً کسی نماز ادا را میخواند و بعد متوجه میشود که نمازش قضاء شده است که باید در دو رکعت اول عدول کند. همچنین است اگر کسی میخواهد از صیامی به صیام دیگری عدول کند. نیّت عدول در اینها لازم است زیرا عمل، شبیه هم است. همچنین است اگر کسی به عنوان زکات مالی به کسی داده و هنوز مصرف نشده است و میخواهد آن را به عنوان خمس حساب کند. ولی اگر عمل، متفاوت باشد مانند حج تمتع و افراد که اعمال آنها در بعضی از قسمتها متفاوت است در اینجا نیّت عدول لازم نیست و تبدیل عمل خود به معنای نیّت عدول میباشد. همچنین است در تبدیل عمرهی تمتع به عمرهی مفرده. در این موارد نیّت عمل متفاوت با نیّت عدول همراه است. دو موردی که امام خمینی (ره) نیّت عدول را بیان کرده و لازم دانسته است از باب دو عمل غیر متشابه است در نتیجه به نظر ما به نیّت عدول احتیاج نیست.
وی اضافه کرد: دومین مطلبی که در خصوص مساله چهاردهم باید به آن اشاره شود این است که اگر کسی بیمار شد و قربانی را بعث کرد و آن را ذبح کردند و فرد از احرام در آمد و بعد بیماری او خوب شد و فرصت هم برای انجام اعمال عمره یا حج دارد وظیفهاش چیست آیا باید اعمال حج و عمره را به جا آورد یا اینکه باید رها کند؟ در این خصوص شهید در مسالک جلد 2 صفحه 403 میفرماید: «أما مع تبينه ذبحهم هديه، فيحتمل قویاً كونه كذلك، لان الهدي إنما يحلل مع عدم التمكن من العمرة، أما معها فلا، لعدم الدليل و هو خيرة الدروس ويحتمل عدم الاحتياج إلى العمرة، لتحقق ذبح الهدي المقتضي للتحلل» شهید معتقد است که در این صورت با وجود قربانی حاجی از احرام خارج نمیشود چرا که تحلل با قربانی بدین صورت زمانی محقق بود که مانع برای حج وجود داشت اما زمانی که مانع برطرف شده است دیگر دلیلی برای تحلل وجود ندارد. این در حالی است که به نظر میرسد ادلهی ای که در خصوص این مساله عنوان میکنند که در صورت تحقق حصر یا صد فرد ذبح کند و قربانی نماید و از احرام بیرون آید آیا این مورد که اگر منع بر طرف شد و وقت هم باقی است را شامل میشود یا خیر؟ اگر اطلاق داشته باشد فرد از احرام در آمده و لازم نیست اعمال را انجام دهد ولی اگر منصرف باشد او باید اعمال را انجام دهد. زیرا اگر به کسی به سبب ضرورت اجازه دهند کاری را انجام دهد وقتی ضرورت برطرف شده است و وقت هم باقی است چرا آن اجازه باید باقی باشد؟ با این حال باید دید که آیا فرد از احرام خارج شده است یا نه. اگر خارج شده باشد آیا باید دوباره به میقات رود و محرم شود؟
آیتالله مکارم در پاسخ به این مساله بیان کرد: جواب این است که وقتی در این صورت منع رفع میشود در حقیقت کشف میشود که ذبح مزبور موجب بیرون آمدن او از احرام نشده است. این مانند کشف فضولی است که وقتی مالک یک روز بعد بیع را اجازه میدهد این کشف میکند که بیع از دیروز اثر کرده بود. بنابراین فرد مزبور اگر از احرام بیرون آمده و منهیات احرام را مرتکب شده است سریع باید لباس احرام را بپوشد و بداند که در احرام باقی بوده است البته کفارهای هم بر گردن او نیست زیرا عمداً آن را مرتکب نشده است. بعد باید عمرهی مفردهای را انجام دهد تا از احرام بیرون آید.
وی افزود: سومین مطلبی که باید در خصوص این مساله عنوان کرد این است که از آنجا که در یک ماه نمیتوان دو عمره به جا آورد این بحث مطرح است که آیا عمرهی مفردهای که به جا میآورد را میتواند در همان ماه که به عمرهی تمتع محرم شده بود به جا آورد یا اینکه باید آن را در ماه بعد انجام دهد. صاحب ریاض در خصوص این مساله در جلد 7 صفحه 253 کتابش میفرماید: «أما المعتمر إذا تحلّل فيقضي عمرته عند زوال المانع من الأمرين (حصر و صدّ) مطلقاً ولو في الشهر الذي اعتمر فيه أوّلاً فتحلّل منها. وقيل: إنما يقضيها في الشهر الداخل والقائل الشيخ وغيره بل الأكثر كما في عبائر جمع. ... و فیه نظر لعدم تحقق العمرة لتحلله منها فلا یعتبر فی جواز الثانیة تخلل الزمان المعتبر بین العمرتین..» همان گونه که گفتیم بهبودی او کشف میکند که او از احرام بیرون نیامده است. بنابراین تحللی در کار نبوده است. زیرا در روایات صرفاً آمده است که اگر مریض خوب شود باید عمرهی مفرده به جا آورد و نیامده است که او دوباره باید محرم شود و حتی آمده است که اگر وقت باقی است و میتواند حج را درک کند باید آن را انجام دهد. بر این اساس احرام قبلی باطل نشده است. از آن طرف همان گونه که صاحب ریاض میگوید او چون بعد از احرام به عمره، اعمال عمره را انجام نداده است اشکال