تفرقهافکن مرتکب دو گناه شرعی و حقوقی میشود/ حضرت علی(ع)؛ حریصترین مردم برای ایجاد وحدت
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: «وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ». انسانی که باعث تفرقه میشود در حقیقت دو گناه انجام داده است یک گناه فقهی است که خلاف دستور عمل کرده و یک گناه حقوقی که با این تفرقه باعث شده است که دوستش تنها شود و در گاهی موارد طرد شود. تفرقه چه باعث طرد دیگران شود چه باعث طرد خود انسان شود گناه است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 12 تا 14 سوره «شوری» روز سهشنبه 5 خرداد، بیان کرد: یک اصل اولی وجود دارد و آن این است که هیچ ملتی نیست مگر اینکه یک رهبر الهی داشته باشد «وَإِن مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلأ فیها نَذِيرٌ» اصل دوم آن است که انبیا و مرسلین یکسان نیستند «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ» اصل سوم تبیین تفاضل انبیاء و مرسلین است. این تفاضل به این است که بعضی اولو العظم هستند دارای کتاب، شریعت و قوانین فقهی، حقوقی و قضایی هستند که اینها 5 پیامبر هستند که عبارتاند از حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهم السلام و حضرت محمد (ص). اما پیامبران دیگر حافظان شریعت این 5 پیامبر هستند یعنی اینها کتاب قانونی ندارند چرا که یا جمعیت آنها اندک بود و یا اینکه اگر جمعیت آنها زیاد بود حافظان شریعت یکی از این 5 پیامبر بودند.
وی افزود: این انبیاء اولوالعظم نیز از نظر درجه و رتبه یکسان نیستند در بیان تفاضل اینها گاهی از ماده کلمه استفاده میشود گاهی از هیئت کلمه و گاهی از تقدیم و تأخیر کلمه استفاده میشود و گاهی نیز از راههای دیگر تفاضل بین آنها استفاده میشود. آنجا که تفاضل با هیئت کلمه است مانند آیه «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ» است که در این آیه خداوند از مفرد و جمع برای تفاضل استفاده کرد، چرا که در این آیه در مورد حضرت نوح از فعل مفرد استفاده کرد ولی در مورد پیامبر اسلام فعل را به صورت جمع آورد. در آیه مذکور علاوه بر تفاضل در هیئت کلمه تفاضل در ماده کلمه نیز وجود دارد چرا که خداوند در مورد حضرت نوح و پیامبران دیگر به توسعه یاد فرمود اما در مورد پیامبر اسلام (ص) از وحی استفاده کرد. علاوه بر این تقدم و تاخری که در این آیه وجود دارد نیز میتواند نشان دهنده این تفاضل باشد با وجود اینکه پیامبر اسلام (ص) از نظر زمانی بعد از پیامبران دیگر است نام او را قبل از دیگر پیامبران ذکر فرمود «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى» این تقدیم اگر چه در این آیه نسبت به حضرت نوح نیست اما در آیات دیگر مانند آیه 7 سوره احزاب نام ایشان مقدم بر همه انبیاء دیگر است «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا»
این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: همان طور که بارها بیان شد دین یک سلسله دستورات خاص دارد که همان برنامههای مقطعی و شریعت است، سلسله دیگر دستورات دین دستورات عمومی و بینالمللی دین است مانند اینکه دین میگوید «وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً» این یکی از دستورات بین المللی دین است که با رفتن یک شریعت و آمدن شریعت دیگر تغییر نمیکند. در اینجا فرموده است با مردم به نیکی رفتار کنید و نفرموده است که با مسلمین به نیکی رفتار کنید از همین رو اگر قرار است چیزی صادر کنید یا وارد کنید بگویید آنها ملحد و مشرک هستند و به خودتان اجازه بدهید که هر طور دوست دارید با آنها برخورد کنید بلکه باید با همه انسانها به خاطر انسان بودنشان مؤدبانه رفتار کنید چرا که این ادب جزء برنامههای دین و اسلام است. ادب ظرافت کار است لذا خداوند در اینجا فرمود ظریفانه با مردم رفتار کنید و کاری نداشته باشید که او کمونیست است، کافر است ملحد است و یا هر چیز دیگری است. اگر میخواهید با آنها تجارت کنید این ادب را رعایت کنید در تجارت با آنها به دلیل اینکه مسلمان نیستند بخس نکنید و سالم تجارت کنید. این نوع پیامها از همان پیامهای همیشگی و همگانی اسلام است.
وی اضافه کرد: در ادامه خداوند فرمود: «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ» هر دینی که داری هم در مقطع دین تفرق نکنید و هم در احکام بینالمللی اسلام نیز اختلاف نکنید. هم در مساله «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» بین امر به اعتصام و نهی از تفرق جمع شد هم در اینجا بین اقامه دین و نهی از تفرق جمع شد. بیان نورانی حضرت امیر (ع) در نهجالبلاغه به یکی از هم عصران خود دارند در این بیان ایشان دو مطلب را میفرمایند اول اینکه میفرمایند اگر من این گونه سخن میگویم این طور نیست که تاریخ شناس باشم و این مساله را تجربه کرده باشم بلکه من از گذشته و آینده خبر میدهم حضرت امیر در این سخن خود میفرمایند«فإنّ يد الله مع الجماعة و إيّاكم و الفُرقة!» و در جای دیگر در تشریح این مطلب اضافه میکنند که «إنّ الله سبحانه لم يُعط أحداً بفرقةٍ خيراً ممّن مضي و لا ممّن بقي». این بیان نورانی حضرت به واسطه تجربه نیست بلکه بیان سنت الهی است. در جای دیگر حضرت در مورد خودشان بیان میکنند که بدان که من هم اعلم هستم و هم هیچ کس حریصتر از من برای امر وحدت در امت اسلامی پیدا نمیکنی «لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ [النَّاسِ] عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص)» چرا که من حق روشنی به نام غدیر داشتم که از من گرفتند و در سقیفه با دست بسته از من امضا گرفتم. فرمود وقتی اصل دین است اصل نظام است چه کار میخواهید بکنید اگر اصل اینها در خطر باشد اختلاف همه را از بین میبرد و هیچ کس از اختلاف خیر نمیبیند.
آیتالله جوادی بیان کرد: اختلاف یا قبل از علم است که این اختلاف پر برکت است مانند دو طلبه، دو دانشجو یا دو استاد که در حال جستجو و کنکاش حق هستند لذا این اختلاف حق است چون هر دو طرف اختلاف برای تشخیص و ایصال به حق دارند تلاش میکنند مانند اختلاف دو کفه میزان. در حقیقت اختلاف دو کفه تراز بسیار مقدس است چرا که هر دو در حال تلاش هستند که عدالت را برقرار کنند. اختلافی که نا مقدس و خبیث است اختلاف بعد از علم است اختلافی که در آن مثلاً فروشنده ترازو را دستکاری کرده باشد تا ترازو حق و عدالت را نشان ندهد خداوند در این خصوص فرموده است «وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ». انسانی که باعث تفرقه میشود در حقیقت دو گناه انجام داده است یک گناه فقهی است که خلاف دستور عمل کرده و یک گناه حقوقی که با این تفرقه باعث شده است که دوستش تنها شود و در گاهی موارد طرد شود. تفرقه چه باعث طرد دیگران شود چه باعث طرد خود انسان شود گناه است.
وی افزود: تفرقه به هر عامل و سببی باشد با مسئولیت همراه است و این حرف جهانی اسلام است. از همین رو خداوند در قرآن به انبیاء فرمود که تلاش کنید وحدت را حفظ کنید در سوره مومنون آیه 52 فرمود: «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ؛ و اى مردم به يقين اين است نوع شما كه همه يك امت هستيد و يك هدف را دنبال مى كنيد پس بيش از يك پروردگار نداريد و منم پروردگار شما، پس همه از من پروا كنيد. » در سوره مبارکه انبیاء آیه 92 نیز شبیه همین تعبیر آمده است « انَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛ اى مردم، به يقين اين است نوع شما كه همه يك امت هستيد و يك هدف را دنبال مى كنيد پس بيش از يك پروردگار نداريد و پروردگار شما منم و امورتان در اختيار من است؛ پس مرا بپرستيد.».
آیت الله جوادی عنوان کرد: پس بنابراین از سه منهج باید وحدت حفظ شود اول وحدت داخلی با اهل سنت است که اختلافات فکری و کلامی نباید باعث تفرقه شود و جامعه اسلامی امت واحده شود. منهج دیگر وحدت، وحدت با اهل کتاب است و آخرین درجه وحدت هم با کسانی است که توحید را قبول دارند که باید این سه منهج را ایجاد کنیم و البته در مورد کسانی که خداوند را قبول ندارند نیز باید با اصل و منهاج انسانی برخورد کنیم.