حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: نماز ستون دین است و ستون را نمیتوان خواند بلکه باید آن را اقامه کرد. آنچه که خداوند در آیات مختلف در قرآن کریم به آن دستور داده است اقامه صلاه است نه خواندن نماز است. بر این اساس اگر این نمازهایی که خوانده میشود تنهی عن الفحشا نیست به خاطر این است که مردم کاری را میکنند که شرع به آنها دستور نداده است یعنی به جای اینکه نماز را اقامه کنند نماز را میخوانند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 12 تا 14 سوره «شوری» روز دوشنبه 4 خرداد، بیان کرد: سوره مبارکه شوری بعد از اینکه عناصر محوری دین یعنی توحید، وحی و نبوت را مشخص فرمود درباره شریعت بحث مبسوطی را عنوان میکند شریعت همان چیزی است که مورد نوشیدن است یعنی نهر روانی که بخشی از آن شیب نرمی دارد و قابل استفاده و مورد شاربه است. خداوند سبحان آب حیات را در این نهر روان جاری کرد آن کسی که این آب حیات را ایجاد کرد و در نهر روان جریان داد خدای سبحان است. در این میان عقل مثل دلیل نقلی چراغ خوبی است که این شریعت را تشخیص میدهد و بیند وگرنه از عقل آب آفریدن، نهر ساختن و حتی آب را در نهر جاری کردن ساخته نیست. از چراغ هیچ کاری ساخته نیست و همه اینها کار شارع است. در خصوص دین گاهی تعبیر به شریعت است و گاهی تعبیر به صراط که در هر دو صورت عقل چراغ است و حتی اگر در حد آفتاب باشد هیچ کاری از او ساخته نیست و نه میتواند راه بسازد و نه آب و نهر و نه میتواند » آب را در نهر جاری کند.
وی ادامه داد: همانطور که بارها بیان شد عقل در مقابل نقل است و نه شرع، آنکه حکم میکند، آب حیات میآفریند، صراط سازی میکند خداوند و به عبارت دیگر شارع است در این میان تنها کسی که میتواند بفهمد که خداوند چگونه اینکارها را کرد وحی است و این وحی و نبوت مقابل ندارند همچنان که الله در جهان هستی مقابل ندارد با این تفاوت که عدم مقابل داشتن خداوند بالذات است اما وحی و نبوت بالعرض مقابل ندارند. بعد از آن این عقل است که میتواند بفهمد که انبیاء از طرف خداوند برای ما چه آوردند و به عبارت دیگر عقل میتواند آنچه در وحی است را درک کند. این عقل که چراغ است برای فهم وحی و نبوت حجت است چرا که خداوند در آیه 165 سوره نساء میفرماید «رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» در حقیقت این آیه در بیان این است که خداوند پیامبران و وحی را فرستاد تا انسانها در قیامت حجت نداشته باشند و عقل در آنجا حجت علیه خداوند اقامه نکند.
این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: خداوند در این آیات میفرماید اینکه ما همان حرفهایی که به نوح گفتیم به شما هم میگوییم به خاطر این است که همانطور که بیان شد این جهان و نظام تکوین به احسن وجه خلق شده است و وقتی به احسن وجه خلق شده باشد اصول کلی و اساسی نه قابل تغییر است و نه کسی غیر از خداوند میتواند آن را تغییر دهد. بنابراین چون اصول کلی دین با ساختار عالم هماهنگ است خداوند به امت رسول اکرم همان حرفهای کلی و همان اصول کلی را خواهد گفت که به نوح و موسی گفته است اما به هر حال تفاوتهایی نیز وجود دارد که این تفاوتها تماماً در شریعت و راه است. از همین رو چون اصول کلی همه ادیان یکی است در دین مساله نسخ نداریم یعنی دینی یا پیامبری نیامده است که پیامبر قبل از خودش را بخواهد نسخ کند بلکه در این گونه مواقع آنچه صحیح تر به نظر میرسد این است که معنای آمدن دین جدید این است که یعنی عمل آن دین تا آن زمان بوده و بعد از آن دیگر جای عمل به آن دین نیست. علاوه بر این خداوندی که بر هر چیزی محیط است و هیچ وقت دچار فراموشی نمیشود اگر دینی را حق اعلام کرد یعنی آن دین در آن زمان و مکان قابلیت اجرا داشته است و از زمان آمدن دین جدید، آن دین دیگر قابلیت اجرا ندارد و آن دین جدید است که مردم بر اساس آن باید عمل کنند
وی اضافه کرد: خداوند در این آیه در مورد نوح از کلمه «وصی» استفاده میکند وقتی از این کلمه برای کار مهم استفاده میشود یعنی این کار مهم را با توسعه انجام دادیم این در حالی است که وقتی در مورد پیامبر گرامی اسلام و به طور کلی دین اسلام سخن میگوید از «اوحینا» استفاده میکند که نشان دهند اهمیت و ارزش دین اسلام نسبت به دیگر ادیان است چرا که اوحینا چندین درجه در فهم از وصی بالاتر است. سپس خداوند در ادامه جریان حضرت ابراهیم، موسی و عیسی را ذکر کرده است «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَی». اینکه خداوند در اینجا و در ایات سوره احزاب پیامبر اسلام را مقدم بر دیگر پیامبران یاد میکند به خاطر قداست و عظمت اوست چرا که جوامع الکلم و شریعت کامل در دست ایشان بوده است. علاوه بر این وقتی که قرآن نسبت به کتب دیگر هیمنه داشته باشد آنچنانکه بر اساس آیات قرآن کریم دارد پس آورنده او نیز مهمینه و ارزش و احترام دارد. مرحوم کاشف الغطاء در این مبحث بیان لطفیی دارند و میفرمایند که اهل کتاب باید بسیار مدیون قرآن کریم باشند و قدر قرآن کریم را بدانند چرا که ایشان معتقد بود که اگر قرآن کریم نبود با پیشرفت علم اثری از تورات و انجیل با آن کشتی گیری با خدا و بسیاری از مطالب غیر عقلی چیزی از مسیحیت و دیگر ادیان نمیماند.
آیتالله جوادی بیان کرد: خداوند در جریان شرعه و منهاج در آیه 48 سوره مائده میفرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا؛ اى پيامبر، و ما اين كتاب (قرآن) را كه سراسر حق است به سوى تو فرو فرستاديم در حالى كه حقانيت کتابهای آسمانى پيش از خود را تأييد میکند و بر آنها سيطره و نگهبانى دارد. پس ميان همگان به آنچه خدا فرو فرستاده است حكم كن و با رويگردانى از اين قرآنِ سراسر حق كه به سوى تو آمده است از خواستههای نفسانى آنان پيروى مكن. ما براى هر امتى از شما شريعت و راهى روشن مقرّر داشتيم» بعد خداوند در مورد این دین بیان میکند که این دین را اقامه کنید. دستور اقامه دین همگانی است یعنی خداوند در اینجا به همه ادیان دستور داده است که اصل و کلیت دین را اقامه کنید
وی در خصوص نماز در اسلام افزود: نماز ستون دین است و ستون را نمیتوان خواند بلکه باید آن را اقامه کرد. آنچه که خداوند در آیات مختلف در قرآن کریم به آن دستور داده است اقامه صلاه است نه خواندن نماز است. بر این اساس اگر این نمازهایی که اقامه میشود تنهی عن الفحشا نیست به خاطر این است که مردم کاری را میکنند که شرع به آنها دستور نداده است یعنی به جای اینکه نماز را اقامه کنند نماز را میخوانند.
این مرجع تقلید تصریح کرد: برای حفظ اصل دین یهودی دیگر نباید صهیونیسمی فکر کند و مسیحی نیز نباید اوبامایی فکر کند مسیحیت حرفایی رآ اوده است که دل نشین است مرحوم کلینی در جلد هشتم اصول کافی روایت شریفی را از امام صادق (ع) از زبان حضرت عیسی نقل میکند که اگر زخم خوردهای باشد و دیگری به درمان این زخم خورده نشتابد شریک جرم مجرم میباشد. در حال حاضر این یمنیهای مظلوم، مجروح هستند و از گوشه و کنار عالم دارند دارو میفرستند ولی این آل سعود آل سقوط نمیگذارد که دارو به آنها برسد. خداوند در قرآن میفرماید که یهودی و مسیحی هر کدامتان ستونی برای دین خود دارید که برای حفظ آن دین باید راست قامت باشید.