حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: در خصوص این مساله میان علما اختلاف است برخی از علما مانند صاحب جواهر قائل به این هستند که صرف بعث هدی موجب تحلل میشود و بعث در نظر آنها موضوعیت دارد در حالی که در نظر برخی دیگر از علما بعث موضوعیت ندارد.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز شنبه 2 خرداد ماه بیان کرد: بحث ما در مسالهی دوازدهم از مسائل مربوط به مصدود و محصور است بود که بیان شد این مساله، از مسائل پیچیده است چرا که به نظر میرسد اشتباهی در متن مساله وجود دارد. امام خمینی (ره) در متن این مساله میفرماید: «لو تحلل المصدود في العمرة وأتى النساء ثم بان عدم الذبح في اليوم الموعود لا إثم عليه ولا كفارة، لكن يجب إرسال الهدي أو ثمنه ويواعد ثانیاً، ويجب عليه الاجتناب من النساء، والأحوط لزوماً الاجتناب من حين كشف الواقع وإن احتمل لزومه من حين البعث.» امام (ره) ابتدا بحث مصدود (مانع شدن ظالم) و آن هم در خصوص عمره را مطرح میکند و آن اینکه کسی قربانی را به بعث کرد و بعد به گمان اینکه قربانی انجام شده بود با زنان نزدیکی کرد و بعد متوجه شد که ذبح انجام نگرفته بود. امام خمینی در مورد این مساله معتقد است که این فرد نه گناهی مرتکب شده است و نه کفارهای بر گردن اوست. ولی باید قربانی دیگری یا مبلغ آن را بعث کند و واجب است از نساء اجتناب کند. بحث دیگری که در این مساله وجود دارد این است که از چه زمانی باید از نساء اجتناب کرد آیا از زمانی که کشف شد که قربانی انجام نشده است یا از زمانی که دوباره قربانی را بعث ممیشود باید از نساء دوری کرد که امام (ره) احتیاط لازم کرده و میفرماید: از حین کشف باید اجتناب کند. بعد احتمال میدهند که شاید بتوان گفت که از زمانی که مجدداً قربانی را بعث میکند لازم باشد اجتناب کند.
وی ادامه داد: همانطور که بیان شد به نظر میرسد در صورت این مساله اشکالی وجود دارد که باید اصلاح شود چرا که مصدود در عمره بعد از صدّ لازم نیست قربانی را بعث کند بلکه در محل قربانی را انجام میدهد. حتی در حج هم قربانی را در همان جایی که مصدود شده است قربانی میکند. علاوه بر این چنین کسی با قربانی حتی نساء هم بر او حلال میشود. بنابراین اصلاً بحث دوباره فرستادن هدی و مواعده در مورد او معنا ندارد. اگر گفته شود که به جای مصدود باید از محصور استفاده میشد باز مشکل باقی است زیرا محصور حتی با بعث ذبح و انجام قربانی هم اجازه نداشت با نساء نزدیکی کند. حتی اگر بار دیگر هم بعث هدی کند صورت مساله تغییر نمیکند زیرا اگر قربانی انجام میشد باز هم میبایست از نساء اجتناب کند. نتیجه اینکه صورت مساله را باید مطابق آنچه صاحب شرایع و جواهر مطرح کردهاند بیان کرد:
این مرجع تقلید عنوان کرد: مرحوم صاحب جواهر در جلد 20 صفحه 152 در خصوص این مساله میفرمایند: « (ولو بان أن هديه) الذي بعثه أو أرسل دراهم لشرائه (لم يذبح) وكان قد تحلل (لم يبطل تحلله) فلا إثم عليه ولا كفارة فيما فعله من منافيات الاحرام (وكان عليه ذبح هدي في القابل) بلا خلاف أجده في شئ من ذلك كما اعترف به غير واحد بل ولا إشكال، لأن تحلله قد كان بإذن من الشارع » راه دیگری نیز برای صورت مسالهای که امام خمینی بیان کرده است وجود دارد و آن اینکه مساله مربوط به عمرهی تمتع باشد. در عمرهی تمتع بعد از بعث هدی، همه چیز حتی نساء نیز بر فرد حلال میشود. زیرا در آن طواف نساء وجود ندارد. با این حال مشکل در کلام امام قدس سره در این است که ایشان بین عمرهی تمتع و غیر عمرهی تمتع فرق نگذاشته است و در همه قائل شده است که نساء حلال نمیشود.
وی در خصوص دلایل این مساله افزود: سه روایت در این مورد وارد شده است روایت اول روایت اول از باب دوم است در این روایت که روایت صحیحهای است آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أُحْصِرَ فَبَعَثَ بِالْهَدْيِ ... وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ الْحَجُّ فَرَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ وَ أَقَامَ فَفَاتَهُ الْحَجُّ كَانَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ (سال بعد باید حجی به جا آورد و گفتیم که این مربوط به حج واجب است نه حج مستحب) فَإِنْ رَدُّوا الدَّرَاهِمَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَجِدُوا هَدْياً يَنْحَرُونَهُ (اگر قربانی گیرشان نیاید و مبلغ آن را به او برگردانده باشند) وَ قَدْ أَحَلَّ (به گمان اینکه ذبح انجام شده بود از احرام در آمده است.) لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ شَيْءٌ (نه گناهی بر اوست و نه کفاره ای) وَ لَكِنْ يَبْعَثُ مِنْ قَابِلٍ (باید سال بعد باید قربانی را بفرستد.) وَ يُمْسِكُ أَيْضاً (که ظاهر آن این است که باید از همهی محرمات اجتناب کند. هرچند در بعضی از روایات مشابه فقط صورت امساک از نساء ذکر شده است.) ... الْحَدِيثَ» روایت بعدی برای اثبات این سخن روایت روایت پنجم از باب اول است که در این روایت آمده است «وَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْمَصْدُودُ يَذْبَحُ حَيْثُ صُدَّ وَ يَرْجِعُ صَاحِبُهُ فَيَأْتِي النِّسَاءَ وَ الْمَحْصُورُ يَبْعَثُ بِهَدْيِهِ فَيَعِدُهُمْ يَوْماً (در یک روز قرارداد میگذارد که قربانی ذبح شود.) فَإِذَا بَلَغَ الْهَدْيُ أَحَلَّ هَذَا فِي مَكَانِهِ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ رَدُّوا عَلَيْهِ دَرَاهِمَهُ وَ لَمْ يَذْبَحُوا عَنْهُ وَ قَدْ أَحَلَّ فَأَتَى النِّسَاءَ (و حال آنکه او سر موعد از احرام بیرون آمده بود و مواقعه کرده بود. این در حالی است که حتی اگر قربانی میشد نساء بر محصور حلال نمیشد بنا بر این باید این صورت را حمل بر جهل فرد کنیم که تصور میکرد با ذبح، حتی نساء هم بر او حلال میشده است.) قَالَ فَلْيُعِدْ (دوباره باید بعث کند.) وَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ وَ لْيُمْسِكِ الْآنَ عَنِ النِّسَاءِ إِذَا بَعَثَ (از الآن به بعد باید از نساء پرهیز کند.) »