حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: حجاب یکی از مسائل اسلام است که در قرآن چندین مورد به آن اشاره شده است از همین رو مسلمانان حجاب را یکی از نشانههای مسلمانی خود میدانند بنابراین اعمالی چون کشف حجاب که قبلا نیز در کشورهای اسلامی مسبوق به سابقه بوده است موجب اختلاف و درگیری میان ملت و دولتها میشود و این مساله راهی است که هیچ وقت دولتمردان کشورهای اسلامی را به مقصد نمیرساند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز یکشنبه 20 اردیبهشت ماه بیان کرد: اخیرا شنیده شده که رئیس جمهور کشور تاجیکستان در خصوص مساله حجاب مطالبی غیر واقعی و نادرست را مطرح کردهاند که به دنبال این مطالب برخی تلاش کردند که مساله کشف حجاب را در این کشور راه بیاندازد و شنیده شده که به دنبال این سخنان برخی چادر زنان مومن را از سر آنها کشیدهاند. باید عرض کنم که حجاب مسالهای نیست که قابل انکار باشد چرا که در آیه و روایات متعدد به این مساله اشاره شده است و به نوعی میتوان آن را یکی از حقایق اسلام و حتی نشانه مسلمانی مسلمانان قلمداد کرد از همین مسلمانان عملا و قبلا به این مساله عمل میکنند و اگر کسی بخواهد آن را مجبور به بی حجابی کند با آن مبارزه میکنند همانطور که این مساله را مثلا در ایران میتوانیم مشاهده کنیم. به هر حال مساله کشف حجاب در کشورهای مسلمان مساله تازهای نیست و مسبوق به سابقه است یکی از موارد آن توسط رضاخان در کشور ایران میباشد که رضا خان تلاش کرد این کار را انجام دهد اما نتوانست و برخی از مردم حتی بر سر این مساله و مخالف با کشف حجاب جان خود را از دست دادند. به هر حال آنچه که مسلم است این است که این امر باعث اختلاف دولت تاجیکستان و ملت آنها میشود مسالهای است که موجب ناراحتی و نگرانی خواهد بود. لذا امیدواریم این سخنان موثر باشد و دولتمردان تاجیکستانی تلاش کنند به این سمت نروند چون نتیجهای جز اختلاف نخواهد داشت.
وی ادامه داد: بحث ما در مسالهی پنجم از مسائل مربوط به صد و حصر بود یعنی فردی که محرم شده است ولی مانع شدهاند که اعمال حج و یا عمره را به پایان برساند. این مساله دو فرع داشت؛ فرع اول در مورد این است که اگر کسی بتواند غیر از راهی که جلوی او را گرفتهاند، از مسیر دیگری برای رفته به مکه و انجام اعمال استفاده کند، باید از آن مسیر برود و هزینهی آن را هم بپردازد مگر اینکه هزینهها به حدی زیاد باشد که بر او اجحاف شود و موجب عسر و حرج شدید او گردد. حال در صورتی که در راه دوم به حج نرسید و حج از او فوت شد، باز هم مصداق مصدود نیست بلکه باید عمرهی مفردهای به جا آورد و از احرام بیرون آید و نمیتواند به حکم مصدود عمل کرده و با یک قربانی از احرام خارج شود. بنابراین قاعدهی کلیه در خصوص این مساله این است که هر زمان که فرد بعد از احرام نتواند اعمال عمره را حج را انجام دهد، باید از طریق انجام عمرهی مفرده از احرام خارج شود. این قاعدهی کلیه در روایات متعددی ذکر شده است و علماء همواره به آن اشاره کردهاند.
آیتالله مکارم عنوان کرد: نمونه این روایات را میتواند در جلد 14 کتاب وسایل الشیعه باب 27 از ابواب وقوف به مشعر مشاهده کرد در روایت اول این باب که صحیحهاست آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّمَا حَاجٍّ سَائِقٍ لِلْهَدْيِ أَوْ مُفْرِدٍ لِلْحَجِّ أَوْ مُتَمَتِّعٍ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ قَدِمَ وَ قَدْ فَاتَهُ الْحَجُّ فَلْيَجْعَلْهَا عُمْرَةً وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ. در روایت سوم این باب نیز آمده است «الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ جَاءَ حَاجّاً فَفَاتَهُ الْحَجُّ وَ لَمْ يَكُنْ طَافَ قَالَ يُقِيمُ مَعَ النَّاسِ حَرَاماً أَيَّامَ التَّشْرِيقِ وَ لَا عُمْرَةَ فیها فَإِذَا انْقَضَتْ طَافَ بِالْبَيْتِ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ أَحَلَّ وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ يُحْرِمُ مِنْ حَيْثُ أَحْرَمَ» در روایت چهارم این باب که ظاهرا صحیحه است آمده است «حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُفْرِدِ الْحَجِّ فَاتَهُ الْمَوْقِفَانِ جَمِيعاً فَقَالَ لَهُ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ فَإِنْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ يَوْمَ فَلَيْسَ لَهُ حَجٌّ وَ يَجْعَلُهَا عُمْرَةً وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ قُلْتُ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَإِنْ شَاءَ أَقَامَ بِمَكَّةَ وَ إِنْ شَاءَ أَقَامَ بِمِنًى مَعَ النَّاسِ وَ إِنْ شَاءَ ذَهَبَ حَيْثُ شَاءَ لَيْسَ هُوَ مِنَ النَّاسِ فِي شَيْءٍ» در خصوص این مساله روایت دیگر در جلد 13 وسایل الشیعه باب 3 از ابواب احصار و صد آمده است «مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ عَرَضَ لَهُ سُلْطَانٌ فَأَخَذَهُ ظَالِماً لَهُ يَوْمَ عَرَفَةَ قَبْلَ أَنْ يُعَرِّفَ فَبَعَثَ بِهِ إِلَى مَكَّةَ فَحَبَسَهُ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ النَّحْرِ خَلَّى سَبِيلَهُ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ يَلْحَقُ فَيَقِفُ بِجَمْعٍ ثُمَّ يَنْصَرِفُ إِلَى مِنًى فَيَرْمِي وَ يَذْبَحُ وَ يَحْلِقُ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ قُلْتُ فَإِنْ خَلَّى عَنْهُ يَوْمَ النَّفْرِ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ هَذَا مَصْدُودٌ عَنِ الْحَجِّ إِنْ كَانَ دَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَلْيَطُفْ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً ثُمَّ يَسْعَى أُسْبُوعاً وَ يَحْلِقُ رَأْسَهُ وَ يَذْبَحُ شَاةً فَإِنْ كَانَ مُفْرِداً لِلْحَجِّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ ذَبْحٌ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ» به نظر میرسد سند روایت معتبر باشد و فضل بن یونسی که در سند این روایت آمده است راوی معتبری است و ما بقی افراد سند هم مشکلی ندارند.
وی افزود: امام در فرع دوم مساله پنجم عنوان کرده است که اگر کسی از راه دوم به سمت مکه رفت و خوف داشت که آیا به حج میرسد یا نه نمیتواند به صرف خوف، قربانی کند و از احرام درآید بلکه باید به مسیر خود ادامه دهد و ببیند به حج میرسد یا نه. بله اگر به اعمال حج نرسید، به عمل عمرهی مفرده عمل میکند. مرحوم نراقی در خصوص این مساله در جلد 13 صفحه 139 مستند الشیعه میفرماید: «ولو خشي الفوات منه لبعده لم يتحلل، لعدم صدق الصد والرد، بل يسلكه إلى أن يتحقق الفوات، ثم يتحلل بالعمرة المفردة كما هو شأن من فاته الحج»
این مرجع تقلید بیان کرد: مسالهی ششمی که امام خمینی بیان میکند اختصاص به مصادیق کسانی دارد که مصدود از حج هستند، ایشان در این مساله موارد آن را بیان میکند اما حکم آن را بیان نمیکند چرا که حکم، همان است که در سابق بیان شد. مورد اولی که ایشان در این مساله بیان میکند این است که «يتحقق الصد عن الحج بأن لا يدرك لأجله الوقوفين لا اختياريهما ولا اضطراريهما» این مورد زمانی محقق است که شخصی به سبب مصدود شدن به وقوف عرفات و مشعر نرسد به این گونه که وقوف اختیاری و اضطراری هیچ کدام را درک نکند. موارد عدم درک وقوفین را تا هشت مورد ذکر کردهاند و ما در بحث خود تعداد آن را به سیزده مورد رساندهایم. وقوف اختیاری عرفه از ظهر عرفه است یا غروب و در مورد مشعر از طلوع فجر تا طلوع آفتاب میباشد. زمان وقوف اضطراری عرفه شب عید میباشد به این گونه که مقداری را در عرفات بماند. وقوف اضطراری مشعر بعد از طلوع آفتاب تا ظهر میباشد به این گونه که مقداری را در مشعر بماند. چنین کسی باید قربانی کند و از احرام در آید. البته اگر اجازه دهند عمره به جا آورد باید به عمرهی مفرده ای را انجام دهد و از احرام خارج شود.