حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی در مراسم بزرگداشت استاد «محمد باقر بهبودی» مفسر و محدث برجسته از این موضوع که همچنان در دوره کنونی نیز با جعل حدیث مواجهیم، انتقاد کرد.
موضوع: دیدگاه
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی درباره تفاوت قرآن و احادث اظهار کرد: قرآن و سنت دو منبع برای ما مسلمانان است؛ این دو منبع اشتراکات فراوانی دارند. هر دو این کتاب ها دینی، مقدس و حجت قابل استناد هستند که از آنها آموزه های زندگی کسب می کنیم اما کتاب و سنت افتراقاتی هم دارند. اولین تفاوت بین قرآن و حدیث این است که به نظر ما حجت قرآن به خودش بر می گردد و ما ارجاعات بیرونی قرآن را معتبر نمی دانیم بلکه خود قرآن معتبر است بنابراین نبوت هم با قرآن ثابت می شود. از حجت می توان این تعبیر را داشت که حجیت قرآن به ذات است، اما حجت حدیث و سنت بالغیر است.
او با بیان تفاوت دوم قرآن و حدیث تصریح کرد: قرآن به اعتقاد غالب مسلمانان، متنی مصون و دست نخورده است اما بر عکس به اعتقاد غالب مسلمانان، آن احادیثی که در دست ماست، دستکاری شده اند بنابراین تفاوت دوم هم مصونیت قرآن و کم و زیاد شدن تعداد و تغییر برخی مفاهیم احادیث است.
این استاد دانشگاه در خصوص تفاوت فواصل زمانی و مکانی قرآن و حدیث توضیح داد و گفت: قرآن در یک فاصله زمانی حدود 23 سال تبیین شده است و در محدوده مکانی و جغرافیایی مکه و مدینه شکل گرفته است اما حدیث شیعه در حدود زمانی سه و نیم قرنی تبیین شده است. احادیث از نظر فرهنگی نیز شامل سه فرهنگ حجازی، عراقی و ایرانی است؛ بنابراین تفاوت متن را با فضای بیرونی متوجه می شویم. اگر زمان و مکانی که متن در آن شکل گرفته است محدود باشد راحت تر می توانیم آن را کشف کنیم اما اگر زمان و مکان گسترده تر باشند بسیار سخت تر می توانیم صحت و سقم آن را دریابیم و بسیار کار می برد.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: اگر برای استناد کردن به حدیثی به زمان، مکان و شان نزول آن حدیث توجه نکنیم دچار مشکل می شویم بنابراین نمی توان برای همه افراد در همه زمان ها و مکان ها یک حکم را بر اساس یک حدیث صادر کرد. پس درک شرایط زمانی و مکانی به ما کمک می کند تا به مقصود گوینده نزدیک شویم بنابراین چون قرآن در یک ظرف و زمانی مشخص نازل شده راحت تر می توانیم آن فضا را ببینیم تا بفهمیم که مقصود گوینده چیست.
مهریزی درباره تفاوت کمیت قرآن و احادیث بیان کرد: تفاوت دیگر کمیتی است؛ قرآن یک کتاب 400 صفحه ایست اما احادیث شیعه با مسامحه حدود 100-150 جلد است. پس پژوهشگرها هم بسیار راحت تر می توانند قرآن 400 صفحه ای را بررسی کنند تا احادیثی که 150 جلد است.
این پژوهشگر دینی با نتیجه گیری از تفاوت های مصونیت، ظرف زمانی و مکانی قرآن و حدیث افزود: نتیجه تفاوت اول و دوم این است که حجیت قرآن در درجه و منبع اول قرار دارد چون حجت قرآن به خودش برمی گردد؛ اما حدیث درجه دوم و وابسته به قرآن است.
این استاد دانشگاه گفت: احادیث از دو جهت به قرآن وابسته هستند که اصل و اعتبار است، اگر بخواهیم احراز حجیت کنیم باز هم به خود قرآن بر می گردد.
او توضیح داد: مشکلات علمی قرآن کمتر است و راحت می توانیم آن را درک کنیم، اما حدیث به دلیل گستردگی زمان، مکان و فرهنگ ها به کار علمی فراوان تری نیاز دارد؛ بنابراین قرآن در صدر است و حدیث پس از آن قرار می گیرد. دوم اینکه کارهای علمی پیرامونی در مقایسه با حدیث سریع تر به نتیجه خواهند رسید. این دو نتیجه در مسلمانان عوض شده یعنی اعتبار را به حدیث دادیم و کارهای علمی برای قرآن انجام دادیم. با توجه به اینکه احادیث بسیار زیادی داریم اما مطالعات درباره حدیث، حدیث شناسی و تاریخ حدیث و تحولات حدیث بسیار کم است، منابع محدودی در مورد حدیث شناسی وجود دارد. حدیث حاکم زندگی ما شده است اما مسلمانان کاری برای قرآن نکردند.
مهریزی افزود: در دوره معاصر اتفاقاتی در جهان اسلام افتاد. مسلمانان قرآن را دارند اما با مشکلات فراوانی مانند فقر، جهل و ظلم روبرو هستند و بحث بازگشت به قرآن مطرح شد. در فضایی که بازگشت به قرآن در جهان اسلام شکل گرفت، جنبه های ایجابی وجود داشت تا ما به سراغ قرآن برویم و قرآن را به عنوان کتاب زندگی خودمان قرار دهیم. به جای قرائت، ترجمه، لغت شناسی و... از قرآن در متن زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی استفاده کنیم، این حرکت بازگشت به قرآن بود. که البته در جهان اسلام و اهل سنت وجود داشت که بعد هم در ایران آمد و افرادی مانند مرحوم طالقانی، مرحوم مهندس بازرگان و محمد تقی شریعتی در این فضا حرکت کردند. این جنبه ایجابی بود.
جنبه دیگر سلبی بود که مسلمان بودند و باید می دیدیم که اسلام خود را از کجا می گرفتند بنابراین بحث نقد حدیث و نگاه نقادانه به حدیث در این فضای بازگشت به قرآن جدی شد.
این استاد دانشگاه در خصوص نگاه های نقادانه به حدیث عنوان کرد: در این فضای جدید دو نگاه نسبت به حدیث شکل گرفت که نگاه اول را منتقدان حدیث می گوییم، کسانی که نگاه نقادی به حدیث داشتند و در مقابل آنها در جهان اهل سنت نگاه تندتری به حدیث شکل گرفت به نام القرآنی که در واقع حدیث به هیچ وجه اعتبار ندارد و تنها منبع برای دین شناسی قرآن است.
او درباره جریان منتقدان حدیث توضیح داد و گفت: جریان منتقدان حدیث معتقدند که احادیث جعلی هم داریم. آنها سند را بررسی می کردند اگر درست بود می پذیرفتند؛ اما گاهی مواقع براساس محتوا نیز بررسی هایی انجام می دادند. منتقدان حدیث بحث محتوایی را جدی می گرفتند و تنها بحث سند را کافی نمی دانستند چون می توانند سند را هم جعل کنند.
مهریزی گفت: افرادی هستند برای اینکه حرف هایشان خریدار ندارد حرفشان را به بزرگانی نسبت می دهد. پس منتقدان حدیث دایره جعل را بسته نمی دانستند و نقد محتوایی و نقد متن را جدی می گرفتند و اگر احادیث را در فضای شکل گیری آنها بفهمیم و روایات محدودیت زمانی داشته باشد. منتقدان حدیث بحث نقل به معنا را در روایت جدی می گرفتند و اصل بر نقل به معناست مگر خلافش ثابت شود.
مهریزی در خصوص ویژگی کارهای مرحوم محمد باقر بهبودی بیان کرد: مرحوم بهبودی در منتقدان حدیث شیعی قرار می گیرد. این گروه اصالت را برای قرآن می دانستند و به حدیث نقادانه نگاه می کردند. اغلب آثار ایشان به حدیث بر می گردد.
این استاد دانشکده علوم و حدیث با انتقاد به فعالیت ها در زمینه احادیث تصریح کرد: ما نسبت به 300 سال اول حدیث خلا اطلاعات داریم؛ با توجه به اینکه رشته های قرآن و حدیث وجود دارد اما کارهایی در حد شعار انجام شده است. اگر رساله های دکتری را روی هم بگذاریم جز دو مقاله چیزی از آنها بدست نمی آید. اما اهل سنت بسیار جلو تر از ما هستند؛ در حال حاضر ما چطور می توانیم استناد کتب اربعه را بر مکتوبات سه قرن اول نشان دهیم؟ بنابراین باید کارهای مستند انجام داد.
این پژوهشگر دینی در خصوص احادیث جعلی و غیر مستند اظهار کرد: وضع و جعل چهار دوره دارد. البته من معتقدم که در حال حاضر هم احادیث جعل می شوند. به طور مثال حدیث «بین الجبلین روضة من ریاض الجنة» که در نماز جمعه مشهد عنوان شد که در هیچ جا نمی توان چنین حدیثی را پیدا کرد یا حدیث شلمچه منسوب به امام رضا (ع) وجود ندارد؛ بنابراین باب جعل باز است.
او ادامه داد: این در حالیست که مرحوم بهبودی ده کتاب در کتاب "معرفت الحدیث" خودش معرفی می کنند که نسخه های مختلفی وجود دارد. ما چطور متوجه شویم کدام یک از محدث های ما، چه نسخه ای را در اختیار داشتند. در همین کتاب 15 کتاب هم معرفی می شود که به نام انسان های خوب جعل شده و به ثبت رسیده است.
مهریزی عنوان کرد: نقد محتوایی به تنهایی کفایت نمی کند، به این دلیل که هر حرف خوبی را نمی توانیم به پیامبر یا دیگر بزرگان نسبت دهیم. بنابراین باید از درست بودن محتوا و صحت انتساب اطلاع داشته باشیم.
شفقنا