حضرت آیتالله شبیری زنجانی در درس خارج خود با اشاره به مساله قاطع در «قصد مسافر» بیان کرد: در بحث قواطع قیل و قال وجود دارد؛
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی در درس خارج خود با اشاره به مساله قاطع در «قصد مسافر» بیان کرد: در بحث قواطع قیل و قال وجود دارد؛ یکی از قواطع را «مرور به وطن» میگویند که از قواطع موضوعی است، در این نوع از قواطع اگر فرد قصد سفر ده فرسخی کرده و سپس مسافرت کند و در وسط مسافرت از وطن خود عبور نماید چون از نظر شرع در وطن مسافر نیست ـ هر چند از نظر عرف مسافر باشد ـ لذا آن مقدار از مسافرت و فرسخهایی که قبل از مرور از وطن داشته نیز به درد نمیخورد، لذاست که هشت فرسخ لازم برای حکم به تقصیر، بایستی متصل باشد و وقتی فرد به وطن خود رسید این مسیر قطع میشود ولی اگر مرور از محلی کرد که قبلاً قصد اقامت کرده و وطن اصلی او نیست، در این صورت حکم شرعی عبارت از تمام خواندن نماز در محل مورد نظر است، آیا این مرور قاطع است و مسافت پیش رفته نیز هیچ تلقی میشود؟ آقایان معمولاً قاطع میدانند و سید هم قاطع میداند ولی برخی از علما قیلی در این رابطه دارند.
به گزارش خبرنگار شفقنا حضرت آیتالله شبیری زنجانی یکشنبه، 6 اردیبهشت ماه، در درس خارج فقه خود در مساله قاطع در «قصد مسافر» بیان کرد: فرعی در کتاب «عروة» وجود دارد که کسی به قصد مسافرت از وطن خود حرکت کرده و به مکانی میرسد و قصد اقامت میکند و قهرا قصدی که قبلاً داشته منقطع شده و تبدیل به تمام میشود، بعد همین شخص از آن محل اقامت به کمتر از مساحت شرعی به محل دیگری حرکت میکند و باز به محل اقامت باز میگردد؛ سید میفرماید این مساله هفت صورت دارد ما از این صور عبور میکنیم ولی ایشان دو صورت را بیان کرده و به فارق بین این دو صورت اشاره میکنند که ما قصد تشریح آن را داریم؛ اول اینکه از محل اقامت به مادون مسافت خارج شده و باز دوباره به محل اقامت برگشته و قصد اقامت عشرة میکند و فرض دوم این است که به مادون المسافة رفته و مجدداً به محل اقامت برمیگردد و در برگشت خود تردید دارد که مجدداً قصد اقامت عشرة بکند یا نه؟ زیرا احتمال میدهد حال که به مادون مسافت ـ مع عدم الفاصله یا با فاصله ـ رفته است و به محل اقامت برگشته است ممکن است قصد لازم نداشته باشد. در فرض اول که خارج شده و برمی گردد قصد اقامت لازم است و ایشان حکم به تمام بودن نماز میکند؛ ایشان خروج شخص به محل دیگری که مثلاً در دو فرسخی قرار دارد چه در ذهاب، چه در مقصد و چه در غیاب و چه در محل اقامهی اول خود حکم بر تمام بودن نماز میکند، اما در فرض دوم سید میفرماید که احوط جمع بین قصر و اتمام است.
وی در ادامه تشریح کرد: صحبت این است که فارغ بین این دو چیست، چون قصد مسافت و قصد عدم قاطع معتبر است و قصد با تردد جور در نمیآید همین طور که قصد به اقامت عشره داشته باشد، به این معناست که این شخص قصد مسافرت ندارد و قصد قاطع دارد و شک در این است که قصد اقامت خواهد کرد یا نه و به عبارت دیگر شک دارد که آیا قاطع سفر وی خواهد آمد یا نه؛ چراکه به هر حال محلی که وی قصد اقامت کرده وطن اصلی او نیست منتهی قصد اقامت به معنای قصد قاطع است و تردید در قصد اقامت تردید در مسافرت خواهد بود و شخص باید جازم باشد، این چه شبهه ای است که سید در مساله عنوان میکند و حکم به جمع بین قصر و تمام در فرض دوم میکند ولی در جایی که فرد مصمم بر قصد اقامت است حکم بر تمام میکند. ما یک مرتبه در قاطعیت قصد اقامت اشکال میکنیم که از کلمات برخی از بزرگان استفاده میشود که قصد اقامت مانع از قصر است زیرا فرد حین قصد اقامت موظف است تمام بخواند. اما یک موقع در قاطع بودن تردید وجود دارد و میان قاطع و مانع قصر بودن فرق وجود دارد، کسی قصد مسافرت ده فرسخی دارد یه مقدار از سفر، «معصیت» و یه مقدار از آن «طاعت» است، اینجا آن مقدار معصیت مانع از قصر است و قاطع نیست چرا که اگر قاطع باشد بعدش که تبدیل به طاعت میشود باید هشت فرسخ باشد و مسافت قبلی مورد محاسبه قرار نمیگیرد چرا که معصیت آن مقدار را قطع کرده است. اما در صورتی که مانع وجود داشته باشد یعنی شارع برای سفر شخص احترام قائل نشده و تقصیر که برای مسافر است را بر او صادق نمیداند.
این مرجع تقلید فرمود: در بحث قواطع قیل و قال وجود دارد؛ یکی از قواطع را «مرور به وطن» می گویند که از قواطع موضوعی است، در این نوع از قواطع اگر فرد قصد سفر ده فرسخی کرده و مسافرت کند و در وسط مسافرت از وطن خود رد میشود و با توجه به اینکه شخص از نظر شرع در وطن مسافر نیست هر چند از نظر عرف مسافر باشد، به همین دلیل آن مقدار از مسافرت و فرسخهایی که قبل از مرور از وطن داشته نیز به درد نمیخورد، لذاست که هشت فرسخ لازم برای حکم به تقصیر، بایستی متصل باشد و وقتی فرد به وطن خود رسید این مسیر قطع میشود ولی اگر مرور از جایی کرد که قبلاً قصد اقامت کرده و وطن اصلی او نیست، در این صورت حکم شرعی عبارت از تمام خواندن در محل مورد نظر است، آیا این مرور قاطع است و مسافت پیش رفته هیچ تلقی میشود؟ آقایان معمولاً قاطع میدانند و سید هم قاطع میداند ولی برخی از علما قیلی در این رابطه دارند و معتقدند کسی که میخواهد 20 فرسخ طی کند اما آمده و در وسط راه قصد اقامت کرده و نماز وی تمام شده است ولی این مانع از این نمیشود که مقدار مسافتی که قبلاً داشته نادیده بگیرد و از همان محل قصد اقامت را ابتدای سفر خود تلقی کند بلکه همان قصد اولیهی سفر بیست فرسخی شخص معتبر است.
استاد درس خارج حوزه بیان کرد: در برخی از فروض، حکم به قاطعیت مشکل است کسی قصد اقامت کرد و یک نماز چهار رکعتی خواند و اتفاقاً عدول کرد حکم شرعی بر استمرار تمام بودن نماز است ولی این فرض را نمیتوانیم موضوعا قطع سفر بدانیم به عبارت دیگر حکم این مساله جدا است. مرحوم سید به این مطالبی که ما عرض کردیم اعتنا نکرده است که شاید مساله قصد اقامت جنبه مانعیت از قصر داشته باشد نه قاطعیت و ایشان این را به طور قطعی باطل میداند و لذا در مساله ای که شخص قصد اقامت بعد از برگشتن از خروج دو یا سه فرسخی، میکند به طور منجّز حکم بر تمام بودن نماز میکند به نحوی که هم در مسیر رفتن به مادون المسافت باید نماز را تمام بخواند هر چند خارج از محل اقامت است و هم در برگشتن و هم در محل اقامت باید نماز را تمام بخواند، ولی سید همهی اینها را تمام میداند و احتیاط هم نمیکند، چرا که این نوع قصد اقامت را قاطع میداند.