حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: برای حکم وجوب قربانی برای خروج از حج یا عمرهی کسی که احرام بسته است سه دلیل ذکر شده است اول استصحاب است که قائلین به عدم اجرای استصحاب در شبهات حکمیه نمیتوانند به این دلیل تمسک کنند. دلیل دوم آیه 196 سوره بقره است و دلیل سوم روایات متعددی است که در این خصوص وارد شده است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز سهشنبه، 8 اردیبهشت ماه بیان کرد: بحث ما در مسائل مربوط به مصدود و محصور بود. ابتدا بحث مصدود را شروع کردیم؛ کسی که مانع رفتن او به حج و عمره شدهاند در حالی که او محرم شده است که بحث است چنین افردی چگونه میتواند از احرام بیرون آیند. بیان شد که چنین فردی لازم نیست تا سال بعد در احرام باقی بماند بلکه میتواند با انجام کارهایی از احرام بیرون آید. فرع دوم در مورد این است که آیا هدی واجب است یا نه. مشهور و معروف این است که باید برای بیرون آمدن از احرام باید قربانی انجام شود. البته مرحوم ابن ادریس حلی و علی بن بابویه مخالفت کردهاند و قائل شدهاند به صرف نیّت تحلل میتوان از احرام خارج شد.
وی ادامه داد: یکی از دلایلی که برای وجوب قربانی بیان شده است استصحاب است. در این خصوص ادعا شده است که حتی اگر روایتی هم وجود نداشته باشد استصحاب میگوید که او باید بر احرام باقی باشد تا قربانی را انجام دهد. البته به نظر ما چنین استصحابی حجیّت ندارد زیرا از باب استصحاب در شبهات حکمیه است چرا که در حکم شرع شک داریم و نمیدانیم آیا قربانی در بیرون آمدن از احرام لازم است یا نه و کسانی مانند ما که استصحاب در شبهات حکمیه را جاری نمیدانند نمیتوانند به این دلیل تمسک کنند. اگر اشکال شود که این استصحاب با استصحاب عدم وجوب هدی معارض است در پاسخ گفته می شود که این دو استصحاب از باب استصحاب سببی و مسببی هستند زیرا شک در اینکه آیا هدی واجب است یا نه مسبّب از این است که آیا احرام باقی است یا نه. اگر استصحاب در بقاء احرام جاری شود دیگر نوبت به اجرای عدم استصحاب هدی که مسبّب است باقی نمیماند که بخواهد بحث معارض بودن مطرح شود. با این حال شاید کسی به اصالة الاشتغال تمسک کند و بگوید که چنین فردی به رعایت محرمات احرام مشغول الذمه شده است و نمیدانیم بدون قربانی از این اشتغال ذمه بیرون میآید یا نه در نتیجه باید قربانی کند تا یقین به خروج پیدا کند.
این مرجع تقلید عنوان کرد: دلیل دیگری که قائلین به وجوب قربانی اقامه کردهاند آیه196 سوره بقره است در این آیه آمده است «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْي؛ حج و عمره را ناتمام نگذاريد و آن را براى خدا به پايان بريد، و اگر پس از احرام، در اثر بيمارى يا از سوى دشمن بازداشته شديد و نتوانستيد حج يا عمره را تمام كنيد، هر دامى كه براى شما آسان است قربانى كنيد » این آیه هرچند در مورد محصور است ولی گفته شده است که حصر در اینجا صدّ را هم شامل میشود زیرا به اتفاق مفسرین، این آیه ناظر به داستان حدیبیه است که رسول خدا (ص) و همراهان ایشان از رفتن به عمره مصدود شده بودند.
وی اضافه کرد: دلیل دیگر ارائه شده برای قول به وجوب قربانی روایات میباشند. در روایات به صراحت بیان شده است که فرد با قربانی میتواند از احرام خارج شود. این روایات در وسائل الشیعه در باب اول و باب ششم از باب الاحصار و الصدّ آمده است. در روایت پنجم این باب آمده است «وَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْمَصْدُودُ يَذْبَحُ حَيْثُ صُدَّ وَ يَرْجِعُ صَاحِبُهُ فَيَأْتِي النِّسَاءَ ...» این حدیث مطلق است و هیچ قیدی در آن نیست حتی مخصوص به جایی نیست که فرد همراه خود قربانی آورده باشد. در روایت ششم این باب آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ قَالَ ع ... وَ الْمَصْدُودُ بِالْعَدُوِّ يَنْحَرُ هَدْيَهُ الَّذِي سَاقَهُ بِمَكَانِهِ وَ يُقَصِّرُ مِنْ شَعْرِ رَأْسِهِ وَ يُحِلُّ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ اجْتِنَابُ النِّسَاءِ سَوَاءٌ كَانَتْ حَجَّتُهُ فَرِيضَةً أَوْ سُنَّةً.»این روایت در مورد جایی است که فرد هدی را با خودش به همراه داشته باشد. اما در مورد کسی که قربانی با خودش ندارد چیزی نمیگوید. دو حدیث نیز در باب ششم مطرح شده است. در روایت اول این باب آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص حِينَ صُدَّ بِالْحُدَيْبِيَةِ قَصَّرَ وَ أَحَلَّ وَ نَحَرَ ثُمَّ انْصَرَفَ مِنْهَا وَ لَمْ يَجِبْ عَلَيْهِ الْحَلْقُ حَتَّى يَقْضِيَ النُّسُكَ فَأَمَّا الْمَحْصُورُ فَإِنَّمَا يَكُونُ عَلَيْهِ التَّقْصِيرُ» (واو) در این روایت دلالت بر ترتیب نمیکند بلکه دلالت بر این میکند که این امور باید انجام شود. البته اینکه آیا تقصیر هم لازم است یا نه محل بحث است. گفته شده که فعل، دلالت بر وجوب نمیکند بلکه اعم از وجوب و استحباب است. و حدیث خُذُوا مِنِّي مَنَاسِكَكُمْ نیز مربوط به حج رسول خدا (ص) است و حال آنکه روایت فوق در مورد عمره میباشد. حتی رسول خدا (ص) در آن زمان که عمره را به جا میآورد حدیث فوق را هنوز نفرموده بود بلکه آن را در حجی که بعد از آن به جا آورده بود بیان فرموده بود. البته صاحب جواهر اصرار دارد که با تمسک به فعل پیغمبر اکرم (ص) وجوب را استفاده کند. در روایت سوم این باب آمده است « قَالَ الصَّدُوقُ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْمَحْصُورُ وَ الْمُضْطَرُّ يَنْحَرَانِ بَدَنَتَهُمَا فِي الْمَكَانِ الَّذِي يُضْطَرَّانِ فِيهِ» این روایت هرچند مرسله است ولی چون صدوق آن را به امام علیه السلام نسبت میدهد چه بسا این حدیث نزد او معتبر بوده است. خلاصه اینکه بدون قربانی نمیتوان از احرام بیرون آمد و حتی اگر بعضی از روایات فوق ضعیف السند باشد با عمل اصحاب جبران میشوند.
آیتالله مکارم بیان کرد: سه بحث در مورد این مساله باقی میماند که بحث اول مکان ذبح قربانی است و بحث دوم زمان قربانی است. ظاهر کلام امام خمینی(ره) و جماعت دیگری از فقهاء این است که هدی را در همان مکان که مصدود شده است باید ذبح کند. با این حال بعضی از قدماء قائل شدهاند که باید هدی را به منی ارسال کند تا در آنجا و آن هم در روز عید ذبح شود. با این حال روایت فوق از زراه تصریح میکند که فرد در همان جایی که مصدود شده است قربانی را ذبح کند: «الْمَصْدُودُ يَذْبَحُ حَيْثُ صُدَّ» که لفظ (حَيْثُ) هم میتواند هم زمانی باشد و هم مکانی. البته بعضی به فعل رسول خدا (ص) در عام حدیبیه استناد میکنند که رسول خدا (ص) در همان عام حدیبیه قربانی کرد ولی این مشکل در تمسک به فعل رسول خدا (ص) وجود دارد که به ایشان اجازه نمیدادند قربانی را به منی بفرستد.
وی اضافه کرد: اما در خصوص زمان قربانی عدهای از بزرگان قائل شدهاند که قربانی را در هر زمان میتوان انجام داد و لازم نیست که در روز نحر باشد. با این حال، بر اساس آنچه صاحب جواهر میفرماید، شیخ، ابو الصلاح و ابن زهره قائل شدهاند که وقت آن در روز نحر است (البته اگر امکان داشته باشد و عسر و حرجی لازم نیاید.) لابد چنین کسانی قائل هستند که باید قربانی در منی انجام شود. با این حال ما در روایات خود چنین قیدی نداریم و آنچه در روایات آمده است این است که مصدود هر جا و هر زمانی که مصدود شده است قربانی کند. بحث سوم در خصوص این مساله این است که آیا فقط باید شتر را به عنوان قربانی انتخاب کرد یا گوسفند و گاو هم میشود؟ رسول خدا (ص) در عام حدبیه شتر قربانی کرد. ولی ظاهر روایات و کلمات اصحاب تخییر است زیرا در روایات از (هدی) سخن به میان آمده است که هر سه مورد را شامل میشود. اگر رسول خدا (ص) فقط شتر قربانی کرد این از باب بیان یک مصداق یا مصداق افضل بوده است و از آن انحصار در شتر فهمیده نمیشود.