صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | اشیاء ماهیتا و ذاتا نشانه خداوند هستند
بازدید این صفحه: 3334          تاریخ انتشار: 1393/12/22 ساعت: 06:21:05
حضرت آیت‌الله جوادی آملی:
اشیاء ماهیتا و ذاتا نشانه خداوند هستند

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: نشانه‌ها و علامات به سه نحو قابل تصور هستند گاهی علامات قراردادی هستند مانند علائم راهنمایی رانندگی، گاهی علامات و نشانه‌ها تکوینی هستند مانند اینکه دود علامت آتش است و گاهی نیز ذات چیزی علامت دیگری است و هویت در نشانه و علامت بود برای دیگری است مانند اینکه اشیاء ذاتا و ماهیتا نشانه خداوند هستند.

موضوع: تفسیر

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

حضرت آیت‌الله  جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 79 تا 85 سوره «غافر» روز چهارشنبه، 20 اسفند ماه، بیان کرد: بخش پایانی سوره مبارکه غافر تقریباً عصاره مطالبی است که در این سوره بیان شده است، این سوره چون مکی است مطالب محوری آن اصول دین و خطوط جامع و کلی اخلاق،‌ فقه و حقوق است تفصیلات مسائل فقهی و اخلاقی در سوره‌های مدنی بیان شده است بنابراین در این سوره گاهی از توحید، معاد و وحی و نبوت سخن به میان آمده است. در این سوره بین حکمت، موعظه و جدال احسن جمع کرده است و بین تبشیر و انذار هم جمع کرد و بین طرح سنت الهی در سایه قصص گذشتگان نیز جمع کرده است. خداوند در این سوره عامل غرور را تشریح و تبیین کرده است همچنین عامل نجات را تبیین کرده است. عامل اندیشه که عقل است را تقویت کرده است عامل انگیزه که عقل عملی است را نیز با مراقبه حسنه و موعظه تأیید کرده است عقل نظری که متولی اندیشه است با برهان کامل می‌شود عقل عملی که مسئول انگیزه است با موعظه، مراقبه، نصحیت و اخلاق کامل می‌شود.


وی ادامه داد: سپس خداوند در ادامه به این نکته خاطر نشان می‌کند؛ جهانی که در او به سر می‌برید نه شما اولین انسان در آن هستید و نه آخرین انسان خواهید بود همانطور که قبل از شما انسان بوده است بعد از شما نیز انسان خواهد بود چرا که سنت الهی در این جهان جاری است. اگر بخواهید به دانش خود افتخار کنید دانش شما اندک است آنچنان که در سوره نجم فرموده است «ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ؛ منتهای دانششان همين است پروردگار تو به آن داناتر است» و دانش شما ظاهر است و از باطن خبر ندارد «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ؛ آن‌ها ظاهرى از زندگى دنيا را مى‏دانند (آنچه حس مى‏كنند و از آن برخوردارند در نزد آن‌ها هدف است و اصالت دارد) و از (زندگانى) آخرت (كه نتيجه واقعى زندگى دنياست) سخت غافل‌اند» این تقابل نشان می‌دهد که آخرت باطن دنیاست.


آیت‌الله جوادی عنوان کرد: با علم حسی و تجربی نمی‌توان جهان غیب و شهادت را شناخت اگر جهان منحصر در طبیعت بود با ابزار حس و تجربه حسی قابل شناخت بود. اما گر این جهان هم ملک دارد هم ملکوت، هم غیب دارد هم شهادت، آنکه عالم به غیب و شهادت است باید از این مسائل انسان را با خبر کند و راه با خبر کردن آن نیز وحی است. وحی هم که آمده برخی با همان علم اندک‌شان خوشحال هستند. در سوره مبارکه سبا فرمود: «وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ؛ و کسانی که پيش از آن‌ها بودند پيامبران را تکذيب کردند و اينان خود، به ده يک آنچه به آن‌ها داده بوديم نرسیده‌اند، و با اين حال پيامبران مرا تکذيب کردند پس عقوبت من چه سخت بود» یعنی این سرمایه داران حجاز یک دهم ثروت گذشتگان را ندارند. در این آیات نیز خداوند خطاب به منکران وحی می‌فرماید: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»


وی اضافه کرد: آن‌هایی که مسئول جهان بینی الحادی هستند چند حرف کلیشه‌ای دارند. به واسطه‌ی اینکه معرفت‌شناسی آن‌ها بر اساس حس و تجربه حسی است معتقدند که غیر از این جهان هیچ جهانی نیست و اگر از آن‌ها سؤال شود که چرا منکر معاد هستید پاسخ می‌گویند که کسی که می‌میرد دیگر زنده نمی‌شود. بنابراین این‌ها اینطور مبدأ و معاد را انکار می‌کنند و زمانی که این دو را انکار کنند وحی و نبوت نیز بر آن‌ها افسانه است. اما جاهلان، عوام و دنباله‌روهای آن‌ها تصدیق و تکذیب‌شان به قبول و نکول گذشتگان‌شان است. پس اساس اندیشه مردم عوام و جاهلان نیاکانشان بود و اساس اندیشه نیاکان‌ آن‌ها نیز بر اساس معرفت‌شناسی تجربی و حسی شکل گرفته بود. اما به هر حال خداوند در جمع بندیی که از این مسائل و تکذیب کاذبان در انتهای سوره غافر می‌فرماید «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ؛ و همانا پيش از تو پيامبرانى را به رسالت فرستاديم. از آنان كسانى اند كه سرگذشتشان را براى تو حكايت کرده‌ایم و از آنان كسانى اند كه داستانشان را براى تو حكايت نکرده‌ایم، و هيچ پيامبرى را نرسد كه جز به اذن خدا آيتى بياورد (كه امّت كفرپيشه خود را با آن عذاب كند و حق را چيره سازد)، ولى چون امر خدا به عذاب در رسد، ميان پيامبران و امّت آن‌ها به حق داورى می‌شود، و آن جاست كه باطل گرايان زيان می‌بینند.»


این مفسر قرآن کریم بیان کرد: خداوند در ادامه باز هم می‌خواهد مساله توحید را از راه آفرینش مطرح کند و چون خداوند می‌خواست با زبان مردم و برای مردم سخن بگوید و مساله دام و خلقت دام نیز برای آن مردم مهم بود خداوند در این آیه برای تبیین توحید به آفرینش دام‌ها اشاره می‌کند «اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ؛ خداست آن كه دام‌ها (شتر، گاو و گوسفند) را براى شما آفريد تا بر برخى از آن‌ها سوار شويد. و گوشت برخى از آن‌ها را می‌خورید.» خداوند برای شما انعام را خلق کرد که تا بارهای شما را حمل کند بارهایی که نه شما توانایی حمل آن را دارید و نه می‌توانید به جاهایی بروید که آنها می‌توانند شما و بارهای‌تان را حمل کنند. از اینکه خداوند در این آیه نفرمود «لتاکلوا» می‌توان فهمید که خداوند این انعام را برای خوردن خلق نکرده است بلکه آن‌ها را خلق کرده که انسان و بارهای انسان را حمل کنند و انسان‌ها از آن‌ها در سفرهایی زیارتی، جهاد خود که بهره ببرند البته از گوشت این‌ها نیز می‌توانند استفاده کنند و بخورند. همچنین خداوند در آیه بعد به برخی دیگر از فواید این انعام اشاره می‌کند و می‌فرماید: «وَلَكُمْ فی‌ها مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ؛ و براى شما در آن‌ها سودهايى است (از پشم، مو، كرك و پوستشان استفاده می‌کنید و از شيرشان بهره می‌برید) آن‌ها را آفريد تا شما با سوار شدن بر آن‌ها به مقصودى كه در نظر داريد برسيد، و شما را بر آن‌ها و کشتی‌ها سوار می‌کنند.»


 

وی افزود: خداوند در ادامه می‌فرماید که ذات اقدس اله اینگونه آیات و نشانه‌های خودش را به شما نشان می‌‌دهد « وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ؛ و خدا آيات و نشانه‌های يكتايى خود را (هم در آفرينش و هم به واسطه پيامبرانش) به شما می‌نمایاند؛ پس كدام يك از آيات خدا را انكار می‌کنید؟» علامت‌ها انواع مختلف دارند برخی از علامت‌ها قراردادی هستند مانند بسیاری از علامت‌هایی که برای جامعه بشری در نظر گرفته می‌شود مانند پرچم یا علامت‌های راهنمایی رانندگی و ... و یک سلسله علامت‌ها تکوینی است مانند دود علامت آتش است، ابر علامت بارش باران است، این علامت‌های تکوینی محدود هستند و به عبارت دیگر دود تا زمانی که در آسمان باشد علامت آتش است یا اینکه چمن تا زمانی که سبز است علامت آب است اما وقتی که خشک شد و فرسوده شد دیگر علامت آب نیست. یک سری از علامت‌ها هستند که ذاتی‌اند یعنی در هر زمان و زمینی به هر وضعی و حالتی باشند باز هم علامت هستند مانند اشیاء که آیات حق هستند این گونه آیات مانند علامت‌های قراردادی یا تکوینی نیستند که گاهی باشند و گاهی نباشند، این نوع از آیات با هویت شیء عجین است و از او جدا نیستند. بنابراین آیات بودن اشیاء نسبت به خداوند هویتی و ذاتی است و هیچ وقت از آن اشیاء جدا نمی‌شوند و اینگونه آیه بودن را نمی‌شود انکار کرد از همین رو خداوند فرمود: «وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ»

کد خبر: 13931222303084
1393/12/22

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن