صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | برای جاهل قاصر، ناسی و مضطر در صورت ترک بیتوته کفاره ثابت نیست
بازدید این صفحه: 3861          تاریخ انتشار: 1393/12/22 ساعت: 06:19:43
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی: 
برای جاهل قاصر، ناسی و مضطر در صورت ترک بیتوته کفاره ثابت نیست

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر چه بسیاری از علما قائل به ثبوت کفاره برای جاهل قاصر، ناسی و مضطر در صورت ترک بیتوته هستند اما به نظر می‌رسد کلام صحیح سخن آیت الله خویی مبنی بر عدم ثبوت کفاره برای این افراد باشد چرا که نصی در مسأله در مورد جاهل و ناسی و مضطر وجود ندارد که کفاره بر اینها واجب باشد و زمانی که نص خاص نباشد باید به عمومات و اطلاقات مراجعه کنیم و حدیث رفع بر اطلاقات موجود در روایات حاکم است.

موضوع: دروس

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

حضرت آیت‌الله  مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «حج» روز چهار‌شنبه، 20 اسفند ماه بیان کرد: در کتاب تحف العقول صفحه 489 روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که می‌فرماید: «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فَمِهِ وَ فَمُ الْحَكِيمِ فِي قَلْبِهِ» قلب به معنای مرکز تفکر است بنا بر این مرکز تفکر احمق در دهانش است و دهان شخص حکیم در مرکز تفکرش قرار دارد. از امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز شبیه همین روایت نقل شده است که می‌فرماید: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ؛ زبان آدم عاقل پشت قبلش است قلب احمق پشت زبانش است» این کنایات بسیار زیبایی است زیرا نه قلب کسی پشت زبانش است و نه زبان کسی پشت قلبش بلکه اشاره به این است که انسان‌های عاقل و فهیمده اول می‌اندیشند و بعد سخن می‌گویند ولی افراد نادان و احمق، اول سخن می‌گویند و بعد فکر می‌کنند که آیا صحیح بوده است یا نه. تفاوت در با اندیشه سخن گفتن و بی اندیشه سخن گفتن است.


وی ادامه داد: بسیارند کسانی که در مسائل مختلف نظر می‌دهند و مطالبی را در مورد اشخاص و جناح‌ها و مانند آن می‌گویند و بعد مشخص می‌شود که مطلب با آنچه گفته شده است بسیار تفاوت داشته است. انسان نباید در این مورد سریع قضاوت کند زیرا گاه سخن‌ها بر اثر حسادت، عداوت و یا سوء تفاهم است و اگر بر اثر آن قضاوت شود گاه به پشیمانی منجر شده و حتی گاه راه جبران ندارد. برای قضاوت کردن انسان باید هر دو طرف را ببیند و سخن هر دو طرف را بشنود بعد قضاوت کند. این یکی از همان موارد روایت است یعنی انسان عاقل قبل از اینکه بخواهد در این موارد حکمی بدهد که باعث پشیمانی شود اول سخنان هر دو طرف را می‌شنود بعد تفکر می‌کند و سپس حکم می‌دهد.


آیت‌الله مکارم اظهار کرد: بنابراین عقل حکم می‌کند که انسان باید تمامی احوال و شرایط حد اعتدال را رعایت کند. در حقیقت می‌توانیم بگوییم که عاقلانه حرف زدن و عمل کردن نتیجه‌ای جز اعتدال نخواهد داشت. امیر مؤمنان علی علیه السلام در روایتی می‌فرماید: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي وَ إِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي» یعنی ما در خط وسط هستیم و کسانی که غلو کردند و جلو رفته‌اند باید به سمت ما برگردند و کسانی که تقصیر و کوتاهی کرده‌اند باید عجله کنند و به ما ملحق شوند. خداوند نیز در قرآن می‌فرماید: «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» در روایت دیگری نیز آمده است: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ ع لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ» یعنی باید حد وسط را رعایت کرد. اما متأسفانه امروزه می‌بینیم که در جامعه افراط و تفریط بسیار وجود دارد. در مراسم عروسی‌ها، بحث‌های سیاسی، اقتصادی و حتی مراسم عزاداری نیز باید حد وسط را نگه داشت. اعتدال در شکل اعلا در عالم تکوین اجرا می‌شود مثلاً کره‌ی زمین میلیون‌ها سال است که بدون کم و زیاد در محور خود به دور خورشید می‌چرخد. اگر سرعت زمین زیاد شود و یا کم شود و یا نیروی جاذبه‌ی آن کم و زیاد شود از این محور دور شده همه چیز منجمد می‌شود و یا به خورشید نزدیک شده از بین می‌رود.


وی در ادامه بحث فقهی خود در مورد «عدم وجوب کفاره بر جاهل، ناسی و مضطر» بیان کرد: بحث در مورد کفاره‌ی کسانی است که شب‌های بیتوته را در منی نباشند. اصل وجوب کفاره را بحث کردیم و قائل شدیم که برای هر شب باید یک کفاره داد. همانطور که بیان شد فرع دوم کلام امام خمینی در مساله ششم در مورد عدم فرق بین عالم و جاهل و ناسی و ثبوت کفاره برای آنها بود. بر اساس کلام ایشان اگر کسی نمی‌دانست که باید در منی بیتوته کند و یا می‌دانست و فراموش کرده بود هم باید کفاره دهد. اقوال علما در مورد این مساله متفاوت است اما آنچه از ظاهر کلام علما می‌‌توان برداشت کرد و می‌توان قائل به شهرتش شد عدم فرق بین عالم و جاهل و ناسی است.


این مرجع تقلید تصریح کرد: مرحوم صاحب حدائق در جلد 17 صفحه 298 در خصوص این مساله می‌فرماید: «إطلاق كلامهم يقتضي عدم الفرق بين العامد و الجاهل، و في بعض الحواشي المنسوبة إلى شيخنا الشهيد أن الجاهل لا شي‌ء عليه، و هو جيد» همچنین مرحوم صاحب کشف اللثام در جلد ششم صفحه 240 می‌فرماید: «إطلاق النصوص و الفتاوى يشمل الجاهل و الناسي و المضطر، فيكون جبرانا لا كفارة و عن الشهيد: لا شي‌ء على الجاهل» ایشان معتقد است که آن چیزی که به عنوان قربانی برای جاهل و ناسی و مضطر وجود دارد کفاره نیست بلکه جبران است چرا که کفاره در جایی ثابت است که گناه انجام شود در حالی که این سه گروه گناهی در خصوص عدم بیتوته منی انجام نداده‌اند البته ما بعداً خواهیم گفت که این کلام صحیح نیست و گوسفند از باب کفاره است. همچنین صاحب مدارک در جلد هشتم صفحه 224 می‌فرماید: «و إطلاق النص و كلام الأصحاب يقتضي عدم الفرق في ذلك بين العالم و الجاهل، و في بعض الحواشي المنسوبة إلى شيخنا الشهيد: أن الجاهل لا شي‌ء عليه، و هو محتمل» آیت الله خوئی یکی از علمایی است که در مقابل این جمع، قائل است که ناسی، جاهل و مضطر کفاره ندارد، ایشان در جلد نهم صفحه 390 کتاب موسوعه‌اش می‌فرماید: «ذكر في الجواهر أن إطلاق النص و الفتوى يقضي بعدم الفرق في ثبوت الكفارة بين العالم و الجاهل و الناسي بل المضطر و عن بعضهم استثناء المضطر من ثبوت الكفارة كما عن بعض آخر استثناء الجاهل و أمّا الناسي فأولى بالخروج، و ربما ادعي الإجماع على ثبوت الكفارة مطلقاً و لا ريب أن الإجماع غير تام و القول بعدم وجوب الكفارة في جميع الموارد المزبورة هو الصحيح» ایشان ادعای اجماع در مورد کفاره را تام نمی‌داند و صریحا قائل به عدم کفاره در تمام این سه مورد شده است و استدلال ایشان به حدیث رفع و بعضی دیگر روایات است.


وی افزود: ما اگر بخواهیم از اطلاق فتوای علمای صرف نظر کنیم و شهرتی که در این میان وجود دارد را کنار بگذاریم به نظر می‌رسد که حق با محقق خوئی است زیرا که نصی در در مورد ثبوت کفاره برایجاهل و ناسی و مضطر وجود ندارد و زمانی که نص خاص نباشد باید به عمومات و اطلاقات مراجعه کنیم و حدیث رفع بر اطلاقات موجود در روایات حاکم است. نسبت حدیث رفع با آن اطلاقات نسبت عام و خاص نیست بلکه از باب حکومت است. در حدیث رفع، ما لا یعلمون، خطا، نسیان و اضطرار رفع شده است. بر این اساس می‌توان گفت که حدیث رفع، مجازات‌ها و عقوبت‌ها را بر می‌دارد و حتی برخی از علما قائل شده‌‌اند که حدیث رفع حکم وضعی را نیز بر می‌دارد که البته نظر بنده نیز همین است.


 

آیت‌الله مکارم در ادامه بیان کرد: پس اینکه برخی از علما مانند صاحب کشف الثام که سخن ایشان بیان شد قائل شده‌اند که کفاره در اینجا از باب عقوبت نیست بلکه جبران است کلام صحیحی نمی‌باشد. حتی در سوره‌ی مائده در کفاره‌ی صید آمده است: «لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ» که بیانگر آن است که کفاره از باب عقوبت است. از آنجا که کفارات مانند هم هستند همه باید از باب عقوبت و مجازات باشند. اگر اشکال شود که فدیه که بر کسانی که نمی‌توانند روزه بگیرند واجب است و حال آنکه نمی‌تواند عقوبت باشد در جواب خواهیم گفت که فدیه عقوبت نیست بلکه از باب معادلی برای روزه نگرفتن است. این مورد از باب جبران است زیرا فدیه به معنای جبران است زیرا وقتی اسیری می‌گیرند و بعد فدیه می‌دهند و او را آزاد می‌کنند این از باب جبران مشکلات جنگ است. بر این اساس می‌توان گفت در خصوص این مساله برای ناسی، جاهل قاصر و مضطر، کفاره ای وجود ندارد.

کد خبر: 13931222303083
1393/12/22

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن