بازدید این صفحه: 3660 تاریخ انتشار: 1393/12/18 ساعت: 02:19:04
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
اگر قائل به تعبدی بودن بیتوته شدیم در صورت عدم تحقق قصد قربت کفاره واجب است
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر چه برخی از علما قائل به تعبدی بودن بیتوته در منی شدهاند و قصد قربت را در انجام آن لازم عنوان کردهاند اما اصرار دارند که در صورت عدم تحقق قصد قربت کفاره لازم نیست این در حالی است که اگر قصد قربت لازم باشد وقتی بیتوته بدون آن انجام شده است در حقیقت بیتوته انجام نشده است چون قصد قربت لازمه اصلی آن بوده است مانند زمانی که کسی نماز بخواند اما قصد قربت نکند. پس به هر حال چون قصد قربت در بیتوته واجب شد اگر محقق نشود کفاره برای حاجی ثابت میشود.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «حج» روز یکشنبه،17 اسفند ماه بیان کرد: بحث در مسأله پنجم از مسائل مربوط به اعمالی بود که حاجیان بعد از اعمال حج در منی باید انجام دهند. بعد از بیان وجوب بیتوته شبهای یازدهم و دوازدهم و گاهی نیز سیزدهم در مساله پنجم این سخن مطرح شد که بیتوته تعبدی است و نیاز به قصد قربت دارد یا توصلی است و نیازی به قصد قربت ندارد. جمعی از علماء قائل شده بودند که عبادت است و جمعی هم قائل به عدم آن شدند.
وی ادامه داد: همانطور که بیان شد امام خمینی (ره) در مساله پنجم قائل به تعبدی بودن این عمل شده بودند بنابراین قصد قربت را لازم میدانستند. برخی از دلایل این مساله را در جلسه گذشته بیان کردیم اما آیتالله خویی استدلالی را ذکر کردند ایشان در استدلال خود در موسوعه مبنی بر عبادی بودن بیتوته معتقدند که آیه 203 سوره بقره دلالت بر عبادی بودن این عمل دارد «وَ اذْکرُوا اللَّهَ فی أَیامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فی یوْمَینِ فَلا إِثْمَ عَلَیهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقی» چرا که ﴿أَیامٍ مَعْدُوداتٍ﴾ اشاره به بیتوته دارد و ذکر نیز عبادت است بنابراین بیتوته در این شبها عبادت بوده و به قصد قربت احتیاج دارد. بیان شد که آیه هیچ دلالتی بر وجوب قصد قربت ندارد هرچند آیه مربوط به لیالی بیتوته است و در روایات نیز ﴿أَیامٍ مَعْدُوداتٍ﴾ به لیالی منی تفسیر شده است ولی مراد از ذکر، ذکری است که در این روزها و شبها گفته میشود. پس ذکر، هرچند از عبادات است ولی هیچ ارتباطی بر این ندارد که بیتوته نیز از عبادات باشد. مضافاً بر اینکه در روایات متعددی، ذکر به اذکار معروفه در منی و روز عید و امثال آن مانند گفتن: الله اکبر، الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر و امثال آن اطلاق میشود. این روایات در وسائل الشیعه در باب هشت از ابواب عود الی منی ذکر شده است دو روایت در این باب است که این مساله را به وضوح بیان میکند روایت اول روایت چهارم این باب که روایت صحیحهای میباشد در این روایت آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اذْکرُوا اللَّهَ فِی أَیامٍ مَعْدُوداتٍ قَالَ التَّکبِیرُ فِی أَیامِ التَّشْرِیقِ مِنْ صَلَاةِ الظُّهْرِ مِنْ یوْمِ النَّحْرِ إِلَی صَلَاةِ الْفَجْرِ مِنَ الْیوْمِ الثَّالِثِ وَ فِی الْأَمْصَارِ عَشْرَ صَلَوَاتٍ» بر اساس این روایت میتوان گفت مراد از ذکر، ذکر لفظی است نه بیتوته در منی. روایت دیگر روایت ششم این باب است که در آن آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِی عَنِ الْحَلَبِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاذْکرُوا اللَّهَ کذِکرِکمْ آباءَکمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکراً قَالَ کانَ الْمُشْرِکونَ یفْتَخِرُونَ بِمِنًی إِذَا کانَ أَیامُ التَّشْرِیقِ فَیقُولُونَ کانَ أَبُونَا کذَا وَ کانَ أَبُونَا کذَا فَیذْکرُونَ فَضْلَهُمْ فَقَالَ فَاذْکرُوا اللَّهَ کذِکرِکمْ آباءَکمْ» کتاب بزنطی که از ثقات و بزرگان بوده است نزد ابن ادریس بوده است و او بلاواسطه از آن نقل میکند بنابراین سند از ابن ادریس تا بزنطی صحیح میباشد. از این روایت نیز استفاده میشود که مراد از ذکر، ذکر لفظی است نه بیتوته در منی. همانطور که بیان شد علاوه بر این روایات، روایات متعددی دیگری در باب هشتم وجود دارد که از آنها همین نکته استفاده میشود.
آیتالله مکارم عنوان کرد: دلیل دومی که میتوان برای تعبدی بودن بیتوته ارائه کرد این است که ارتکاز متشرعه بر این است که آنچه در حج به جا میآورند عبادت است. اگر چه برخی از علما اصرار دارد که مثلا بیتوته جزء اعمال حج نیست حتی اگر جزء حج هم نباشد باز هم ارتکاز متشرعه بر این است که اینها عبادت است علاوه بر اینکه اتکاز متشرعه این اعمال را نیز جزء حج میداند حتی اگر فرد از احرام بیرون آمده باشد باز دلیلی بر این نیست که اگر عملی مربوط به حج انجام شود جزء حج نباشد. بر همین اساس اگر کسی در انجام بیتوته قصد ریا کند یا اینکه برای تفریح به بیتوته برود همه می گویند که بیتوتهٔ او باطل است و برای خداوند نیست. چنین عملی در اذهان متشرعه صحیح نیست.
وی ادامه داد: برای عبادی بودن بیتوته میتوان مویدی ذکر کرد و آن اینکه در روایات آمده است که اگر کسی در مکه مشغول عبادت باشد این کار جانشین بیتوته میشود. لذا وقتی بدل بیتوته، عبادت در مکه است، ظهور در این دارد که مبدل آن نیز که بیتوته است عبادت میباشد. بر این اساس بیتوته در منی عبادت است و قصد قربت لازم دارد. البته نمیتوان بر عبادی بودن بیتوته به این استدلال کرد که اگر کسی در منی نباشد باید کفاره دهد زیرا کفاره گاه در غیر عبادیات نیز واجب میشود مانند قتل نفس. همچنین نفس اینکه دستور شرع است نمیتواند عبادی بودن عمل را ثابت کند چرا که ما در شرع دو نوع عمل عبادی داردیم؛ یکی عبادت بالمعنی الاخص که شامل همان عبادیات واقعی میشود که برای آنجام آنها نیاز به قصد قربت است مانند نماز و روزه و .... و قسم دوم اعمال عبادی شرع شامل عبادات بالمعنی الاعم میشود یعنی اعمالی که برای انجام آن نیازی نیست قصد قربت باشد ولی اگر قصد قربت وجود داشته باشد، عمل ثواب و یا ثواب بیشتری دارد مانند آب کشیدن مسجد که حتی اگر به قصد ریا هم باشد موجب امتثال واجب می شود.
این مرجع تقلید در تشریح این مساله بیان کرد: جمعی از بزرگان اصرار دارند بگویند که اگر قصد قربت شرط باشد و فرد قصد قربت نکند، کفاره بر او واجب نمیشود هرچند گناه کرده است و اینکه کفاره مربوط به جایی است که فرد بیتوته را رأساً ترک کند. مثلاً شهید ثانی در مسالک جلد دوم صفحه 364 میفرماید«و لو ترک النیة ففی کونه کمن لم یبت او یأثم خاصة نظر و الثانی لیس ببعید» این کلام اشاره به این دارد که کسی که نیت نکرده است بعید نیست که کفاره نداشته باشد و فقط گناه کرده باشد صاحب ریاض نیز در جلد هفتم صفحه 140 بعد از نقل کلام مسالک میفرماید: «لا بأس به » یعنی کلام شهید را تایید میکند. همچنین صاحب نراقی در مستند جلد 13 صفحه 32 میفرماید: «و علی هذا فلا یلزم علیه فداء، لأنّه مرتّب علی ترک البیتوتة، و هی غیر متحقّقة» ایشان نیز معتقد هستند که اگر کسی نیت را ترک کند چون بیتوتهای که در روایات به آن اشاره شده است را در حقیقت ترک نکرده است کفاره بر او واجب نیست. آیت الله خوئی نیز در موسوعه جلد 29 صفحه 376 میفرماید: «احتمل بعضهم ثبوت الفدیة، و الظاهر عدمه، فإن الکفارة ثابتة علی من ترک المبیت بمنی، و الظاهر منه انصرافه بحکم التبادر إلی الترک الحقیقی لا الحکمی» ایشان نیز به این دلیل که که تبادر از روایت به این مساله اشاره دارد که منظور از روایات برای ثبوت کفاره ترک حقیقی و واقعی است نه ترک حکمی که با عدم نیت حاصل میشود.
وی ادامه داد: به هر حال به نظر ما اگر قصد قربت لازم باشد، ترک قصد قربت به معنای ترک واجب است. واجب این نیست که فرد در منی باشد بلکه باید با قصد قربت در منی باشد و ترک قصد قربت مانند خواندن نماز بدون قصد قربت میباشد که به این معنا است که او اصلاً نماز نخوانده است. این بزرگان تصور کردهاند که بیتوته فقط به معنای ماندن در منی است و قصد قربت امری است اضافی. پس یا نباید قصد قربت را شرط دانست و یا اگر قائل شدیم شرط است، ترک آن به معنای ترک اصل عبادت است و در آن ترک حقیقی صدق میکند نه ترک حکمی. بنا بر این با ترک قصد قربت، کفاره واجب میشود.
کد خبر: 13931218303058
1393/12/18
|