بازدید این صفحه: 3852 تاریخ انتشار: 1393/12/17 ساعت: 02:12:54
حضرت آیتالله مکارم شیرازی تشریح کرد:
آیا بیتوته از عبادات است و نیاز به قصد قربت دارد؟
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: در اینکه بیتوته از عبادات است و نیاز به قصد قربت دارد یا خیر اقوال علما مختلف است اما مرحوم امام خمینی (ره) در مساله پنجم از مسائل مربوط به عود به منی در کتاب تحریر الوسیله بیتوته در منی را از عبادات میداند و قصد قربت را در آن لازم عنوان میکند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «حج» روز شنبه،16 اسفند ماه بیان کرد: در بیان مسائل مربوط به اعمال منی بعد از اعمال مکه بود. در بیان این مسائل به مساله پنجم از کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره) رسیدیم ایشان در این مساله میفرماید: «البیتوتة من العبادات تجب فیها النیة بشرائطها» یعنی بیتوته در منی از عبادات است و در نتیجه به نیّت و شرایط نیّت مانند قصد قربت در آن احتیاج است.
وی در تشریح اقوال علما در مورد این مساله عنوان کرد: کلمات اصحاب در اینجا مختلف است و بعضی به طور قاطع قائل به عبادی بودن آن هستند و بعضی نیز قطع به عدم عبادی بودن آن دارند. شهید ثانی در مسالک جلد دوم صفحه 364 میفرماید: «وتجب فیه النیة مقارنة لاول اللیل بعد تحقق الغروب، وقصد الفعل وهو المبیت تلک اللیلة، وتعیین الحج، والوجه، والقربة، والاستدامة الحکمیة» معنای آن این است که عمل مزبور از عبادات است. مرحوم صاحب ریاض هم عبارتی مانند همین در جلد هفتم صفحه 140 دارد. مرحوم نراقی در مستند جلد 13 صفحه 32 میفرماید: «وتجب النیة فی البیتوتة مقارنة لأول اللیل بعد تحقق الغروب، والواجب فیها قصد الفعل - وهو المبیت تلک اللیلة والقربة» وقتی ایشان مقارنت را شرط میداند معنایش این است که اخطار بالبال در آن واجب است یعنی اول عمل باید نیّت را در ذهن بیاورد و اینکه نیّت به معنای دواعی نفسانی نیست. امروزه نیز روحانیون کاروانها اول غروب آفتاب اهل کاروان را جمع میکنند و نیّت را به آنها تذکر میدهند که بیتوته میکنم در این شب در منی برای «حجة الاسلام قربة الی الله». ظاهر بلکه صریح صاحب جواهر این است که بیتوته در منی عبادت است و احتیاج به نیّت دارد: ایشان در جلد بستم صفحه 4 میفرماید «وکیف کان فتجب فیه النیة آلتی هی الأصل فی کل مأمور به، وقد نص علیه فی الدروس وغیرها، ولکن عن اللمعة الحلیة أنه یستحب، وضعفه واضح» آیت الله خوئی در موسوعه جلد نهم صفحه 376 میفرماید: «لا ریب فی أن المبیت عمل قربی عبادی یحتاج إلی قصد القربة» با این حال محقق داماد در تقریرات جلد سوم صفحه 658 میفرمایند «انه لیس من العبادات و لا دلیل علیه و الاطلاقات تنفیه»
آیتالله مکارم در تشریح ادله این مساله بیان کرد: برای تبیین این مساله و تشریح ادله آن نخست باید به اصول مراجعه کنیم که اگر در تعبدی و توصلی امری شک کنیم، اصل در آن چیست؟ یعنی اصل اولی در یک امر، تعبدی بودن آن است یا توصلی بودن آن. در اینجا ما دو اصل لفظی و عملی داریم. مراد از اصل لفظی اطلاقات ادله است. مثلاً دلیلی میگوید: طهّر المسجد. آیا این اطلاق قصد قربت را نفی میکند یا نه. یا مثلاً اطلاقات میگوید: فلیبت فی منی. حکم مسأله مبنی بر یک نزاع است و آن اینکه آیا اخذ قصد قربت در امر امکان پذیر است یا نه. مثلاً آیا مولی میتواند بفرماید: «صل مع قصد القربة؟» برخی معتقدند که این کار امکان ندارد زیرا هنوز امر تمام نشده است و معنا ندارد که قصد قربت که بعد از اتمام امر است را قبل از بیان امر مندرج کرد. با این حال جمعی قائل به عدم اشکال در آن شدهاند. تصور شده است که انسان وقتی سخن میگوید باید همان ثانیه که لفظ را تلفظ میکند معنا را قصد کند. اگر چنین حرفی صحیح باشد، نمیتوان قصد امر را در امر مندرج کرد. ولی اگر بگوییم که انسان قبلاً معانی را در ذهنش مرور میکند و بعد از آن سخن میگوید. در این حال مانعی ندارد که انسان قصد امر را هنگام بیان امر بیان کند. حق با این قول دوم است زیرا اشکالی ندارد که انسان قبل از بیان امر همه حدود و صغور معنا را تصور کند و بعد از آن خبر دهد. مخصوصاً کسانی که به زبان آشنایی ندارند موقع سخن گفتن ابتدا معانی و الفاظ را در ذهن آورده و مرور میکنند و بعد صحبت میکنند. بنابراین قصد امر را میتوان در خود امر قصد کرد. کسانی که قائل به قول اول شدهاند در واقع معانی اصولی را به دید فلسفی ملاحظه میکنند که صحیح نیست. عرفا اگر مولی هنگام امر، قصد امر را نیز داخل کند هیچ اشکالی بر آن مترتب نیست و نه مستلزم دور میباشد و نه هیچ مشکل دیگری. حال بر فرض اینکه مولی در امر نتواند قصد امر را اخذ کند ولی در امر دوم به راحتی میتواند این کار را انجام دهد. یعنی ابتدا دستور به چیزی میدهد و بعد در امر دوم میگوید که آن امر اول را با قصد قربت به جا آور. بنابراین اگر مولی دستور به بیتوته در منی داد و در آن اشاره به قصد قربت نکرد و امر دومی هم وجود نداشت که در آن قصد قربت اخذ شده باشد اطلاق امر اقتضاء میکند که قصد قربت در آن شرط نیست. پس در این صورت اذا دار الامر بین التعبدی و التوصلی اطلاقات ادله اقتضا میکند که واجب مزبور توصلی باشد. بله اگر کسی قائل شود که قصد قربت را نمیتوان در اوامر مولی اخذ کرد معنایش این است که مولی نمیتوانسته به قصد قربت اشاره کند حتی اگر قصد قربت در نزد او واجب بوده باشد.
وی افزود: بر این اساس اگر در اطلاقات لفظیه به نتیجه نرسیدیم به سراغ اطلاقات عملیه میرویم. در اینجا اصل برائت جاری میشود زیرا در شک در شرطیت و اینکه آیا قصد قربت شرط است یا نه، برائت جاری میشود. الا اینکه کسی قائل شود که مولی نمیتواند قصد قربت را در امر اخذ کند که در نتیجه باید به سراغ احتیاط رویم یعنی نمیدانیم آیا غرض مولی با قصد قربت حاصل میشود یا بدون آن که عقل حکم میکند باید غرض مولی را حفظ کرد و در نتیجه باید احتیاط کرد و قصد قربت را محقق کرد. برخی برای تقریب به ذهن مثال میزنند که اگر مولی در زندان باشد و چیزی را بخواهد ولی نتواند بیان کند و عبد احتمال دهد که مولی فلان چیز را احتیاج دارد باید احتیاط کند و نمیتواند برائت جاری کند زیرا برائت در جایی است که مولی بتواند مطلب خود را بیان کند. اما به هر حال ما که قائل هستیم مولی میتوانست قصد قربت را اخذ کند قائل به اجرای برائت در ما نحن فیه هستیم.
این مرجع تقلید اشاره کرد: قائلین به احتیاط در مقابل اصل برائت در این مساله نخست به آیه 203 سوره بقره تمسک میکنند که میفرماید: «وَ اذْکرُوا اللَّهَ فی أَیامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فی یوْمَینِ فَلا إِثْمَ عَلَیهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقی وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکمْ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ» از آنجا که ذکر الله از عبادات است در آن قصد قربت نیز شرط است و ذکر خداوند در اینجا کنایه از همان بیتوته است زیرا خداوند به مسائل تعجّل و تأخر که همان بیتوته در منی است اشاره میکند. این استدلال در کلام مرحوم آیت الله خوئی دیده میشود و میفرماید: «لا ریب فی أن المبیت عمل قربی عبادی یحتاج إلی قصد القربة لقوله تعالی و اُذْکرُوا اللّه فِی أیامٍ معْدُوداتٍ و معلوم أن ذکر اللّه من الأعمال العبادیة القربیة فلو بات بلا قصد القربة لم یمتثل الأمر ویکون عاصیاً وإن أتی بذات المبیت» البته در آیه 28 سوره حج نیز آمده است «وَ یذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أَیامٍ مَعْلُومات» در روایات نیز گاهی معدودات است و گاهی معلومات که گاه تصور شده است که این یک نوع تحریف در قرآن است و حال آنکه هر یک به یک آیه جداگانه اشاره دارد.
وی اضافه کرد: استدلال به آیه سوره بقره صحیح نیست زیرا یکی از اعمال مستحب در حج ذکر الله است و حتی در قرآن آمده است «فَإِذا قَضَیتُمْ مَناسِککمْ فَاذْکرُوا اللَّهَ کذِکرِکمْ آباءَکمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکراً» زیرا در زمان جاهلیت که حج با خرافات آمیخته بود عربهای جاهلی به آباء و اجداد خود فخر می فروختند و نام آنها را و نسبهای خود را بر میشمردند که خداوند میفرماید: بجای این کار ذکر خداوند را بر زبان جاری سازید. بنابراین مقصود این آیه ذکر لفظی خداوند است نه قصد قربت در بیتوته.
کد خبر: 13931217303054
1393/12/17
آخرین مطالب 1393/12/14:
پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی به همایش اقتصاد مقاومتی از منظر دین
1393/12/24:
پاسخ حضرت آیت الله مکارم شیرازی به پرسشی درباره لزوم خرید کالای ایرانی در صورت شرط بانک برای اعطای وام
1393/12/24:
پاسخ حضرت آیت الله مکارم شیرازی به پرسشی درباره ضبط مکالمات تلفن با برنامه های ضبط صدا
|