بازدید این صفحه: 3703 تاریخ انتشار: 1393/11/26 ساعت: 03:03:05
حضرت آیتالله جوادی آملی:
علم شهودی محصول عقل عملی یعنی باور و عقیده است
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: علم انسان دو نحوه است علم حصولی و علم شهودی، علم حصولی محصول عقل نظری و به عبارتی وابسته به حوزه مفهوم، برهان و استدلال است. اما علم شهودی از برهان و استدلال حاصل نمیشود بلکه محصول باور، ایمان و عقیده است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 29 تا 35 سوره «غافر» روز شنبه، 25 بهمن ماه، بیان کرد: سوره مبارکه غافر بعد از بیان عناصر محوری و استدلال بر توحید، وحی و نبوت از قصص انبیاء برای توجه دادن مردم به اینکه نپذیرفتن حقایق توحیدی پایان تلخی دارد بهره میگیرد. در جریان موسی کلیم از آغاز تا پایان یک سلسله ماموران الهی بودند که او را از خطرات حفظ میکردند. از بدو تولد زمانی که او را در رودخانه پیدا کردند و همسر فرعون گفت که او را به فرزندی قبول کنند که شاید نور چشم آنها شود، در دوران جوانی قبل از نبوت زمانی که عدهای تصمیم گرفتند موسی کلیم را اعدام کنند کسی آمد و به موسی گفت که برخی میخواهند تو را بکشند بنابراین از اینجا برو، در بین راه در جریان کوه طور که نبوت و هدایت نصیب او شد و مأمور شد که مردم مصر را هدایت کند.
وی ادامه داد: در جریان قسمت پایانی آیه 28 این سوره «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» باید گفت که منظور از این هدایت، هدایت خاصه است یعنی کسانی که تا صدای اذان را میشنوند به سمت نماز میدوند. در حقیقت هدایت عامه خداوند شامل همه مردم میشود و این مطلب را میتوان در آیات مختلفی که اشاره به هدایت عمومی مردم شده مشاهده کرد. علاوه بر این در آیات بعد نیز نکاتی بیان شده است که با توجه به آن نکات میتوان نتیجه گرفت که منظور از عدم هدایت در این جا هدایت خاصه است. در آیه 33 این سوره در مورد هدایت بیان شده است «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ» و همچنین در بخش پایانی آیه 34 آمده است «يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ» به عبارت دیگر این آیات میتوانند آیه 28 را تفسیر کنند. اضافه بر این بارها بیان شد که اضلال خداوند ابتدایی نیست چرا که اضلال امر عدمی است و خداوند امر عدمی ندارد و امر عدمی در او محال است. بنابراین خداوند اضلال کیفری دارد که این هم امر وجودی نیست. یعنی چیزی نیست که انسان یا حتی خداوند بخواهد به کسی بدهد. اضلال همان چیزی است که در رحمت خداوند را باز نمیکند آن توفیق را نمیدهد و شخص را به خودش رها میکند. بنابراین اضلال امری ابتدایی از طرف خداوند نیست و حتماً در اثر گناهان و به عنوان کیفر انسانهاست. پس زمانی که خداوند اضلال کند یعنی آن لطف را به آن فرد نمیدهد. بنابراین ان الله لا یهدی مفسر خوبی است برای جایی که میفرماید یضل الله چرا که همانطور که بیان شد اضلال یعنی عدم هدایت و رها شدن فرد به خودش.
آیتالله جوادی اظهار کرد: همانطور که بیان شد ما دو قوه عاقله داریم که یکی حوزه عقل نظری است و دیگر حوزه عقل عملی. علمی که در این دو حوزه وجود دارد متفاوت است کاری که در حیطه عقل نظر وجود دارد علم حصولی است یعنی انسان تلاش میکند و آن را چه در حوزه و چه در دانشگاه کسب میکند این علم همان حوزه استدلال و برهان است. اما عملی که در حوزه عقل عملی است عین الیقین است که بر اثر عمل، کارکرد، باور عملی و ایمان به درجه شهود میرسد که طلیعه آن عین الیقین است و پایانش حق الیقین و اینها مربوط به عقل نظر نیست و این مقولهها در عقل نظری نمیگنجند. عقل نظر متولی درک و فهم است که با استدلال و برهان به آن میرسد و حوزه آن نیز مفاهیم است اما عقل عملی چون مجرد است متولی کار و کوشش است و زمانی که آن را به کار گرفت و راه اندازی کرد دیگر حاصل آن علم حصولی نخواهد بود بلکه حاصل آن علم شهودی است. این چون خودش مجرد است و کارش مجرد است با ملکوت کار دارد. آنجایی که خداوند در مورد برخی میفرماید جهنم را میبیند از همین قسم است «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقینِ» نگفت که جهنم را میفهمد چرا که جهنم را میشود با عقل نظر و با استدلال و برهان فهمید اما این استدلال و برهان باعث نمیشود که انسان بتواند آن را ببیند. دیدن جهنم و شنیدن صدای زوزهی سگهایی که در جهنم وجود دارد کار عقل عملی است.
وی ادامه داد: البته وقتی که فهم و درک با عقل نظر حاصل شد یعنی موضوع و محمول به هم پیوند خورد و انسان مجتهد یا استاد شد، توانست عصاره فهم خودش را با جان خود گره بزند و آن را باور کند این همان عقیده میشود. همانطور که بارها بیان شده است گاهی ممکن است انسان مطلبی را بفهمد اما آن را با جان خود گره نزند مثلاً کسی کرسی شیعه شناسی، اسلام شناسی داشته باشد اما به آن هیچ عقیدهای نداشته باشد. بنابراین کار مدرسه گره زدن موضوع و محمول است و کاری به عقیده ندارد و هیچ ربطی به عقل عملی و فعل، اراده ندارد. استدلال حضرت موسی به فرعون هم از همین سنخ است یعنی موسی به فرعون میفرماید که برای تو با معجزاتی که به تو ارائه کردم صد در صد روشن شد که من حق و پیامبر خدا هستم «قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَـؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَونُ مَثْبُورًا؛ وسى گفت: حتماً تو دانستهاى كه اين معجزات را جز پروردگار آسمانها و زمين فرو نفرستاده تا دلايل روشنى باشد. و البته- اى فرعون- من تو را هلاكشده مىپندارم» اما دلیل اینکه او ایمان نیاورد این بود که متولی باور و عقیده غیر از فهم و درک است.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: گره زدن فهم و آنچه عقل نظر درک کرده با جان و قلب و اراده کار دست و پا نیست که مادی باشد چون عقل عملی مانند عقل نظری مجرد است، اراده و نیت و اخلاص و تصمیم هم مجرد است بنابراین همین گره زدن کم کم به شهود میرسد نه به مفهوم، لذا شخص در این مرحله همانجا که نشستهاست میتواند بهشت را ببیند و از آن بالاتر زمانی است که همانجا که نشسته است بهشت است. این بیان نورانی پیامبر (ص) که به حضرت علی (ع) فرمود «یا علی انا مدینه الحکمه و هی الجنه و انت یا علی بابها» از همین باب است. سپس ایشان در جای دیگر به حضرت علی (ع) فرمود که یا علی هر چه من میشنوم تو میشنوی، هر چه من میبینم تو میبینی. بنابراین جریان اینکه برخی مانند زمخشری و امثالهم که تلاش میکنند بررسی کنند جریان تیر از پای حضرت امیر (ع) بیرون کشیدن در حال نماز درست است یا درست نیست وقت تلف کردن است. علی را باید با این بیانات نورانی شناخت. زمانی که پیامبر به حضرت علی در خطبههای صریح نهج البلاغه چنین گفته است دیگر برای اینکه صدق یا کذب جریان تیر را بفهمیم کافی است. بنابراین وجود مبارک حضرت امیر قله معرفت است.
وی اضافه کرد: بر این اساس در جریان حضرت موسی نیز همه چیز برای فرعون مشخص شده بود و سخن مؤمن آل فرعون این بود که چرا میخواهید موسی را بکشید؟ اینکه آدم عادی نیست اگر ادعایش راست باشد و راست بگوید که از شما کسی باقی نخواهد ماند. سپس گفت پیغمبر کشی سزایی جزء عذاب الهی ندارد «وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ؛ و آن كس كه ايمان آورده بود [در ادامه سخنانش] گفت: اى قومِ من، به راستى من بر شما از روزى بسانِ روز امّتهای گذشته كه در آن به عذاب الهى گرفتار شدند، میترسم. من از مثل آن سنّتى بيم دارم، كه بر قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند، جارى شد، و خدا هيچ ستمى براى بندگان خود نمیخواهد.»
کد خبر: 13931126302846
1393/11/26
آخرین مطالب 1393/11/28:
تعریف حضرت آیت الله جوادی آملی ازمردم سالاری غیردینی
1393/11/20:
حضرت آیتالله جوادی آملی:
/
خون شهید قلب تاریخ است در زمین نمیریزد و در رگهای جامعه جاری میشود
1393/11/17:
حضرت آیتالله جوادی آملی:
/
چه کسانی در روز قیامت سرگردان خواهند بود؟
|