بازدید این صفحه: 4568 تاریخ انتشار: 1392/3/22 ساعت: 01:01:12
ابوالفضل موسویان:
آزادی پیش شرط تشخیص حق از باطل توسط مردم است
عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم، با بیان اینکه از دو بعد می توان به قیام امام حسین (ع) نگاه کرد، گفت: یک بعد ظلم و ستمی است که امام حسین (ع) درباره آن می گویند، نباید در برابر ظلم سکوت کرد و انسان مومن باید در مقابل ظلم ایستادگی کند. در بخشی از روایات از پیامبر(ص) گفته شده است، کسانی که ظلم را تحمل می کنند شریک ظالم هستند؛ زیرا با سکوت خود باعث می شوند ظالم به ستم خود ادامه دهد و جرأت بیشتری در ظلم به دیگران پیدا کند.
موضوع: گفتگو
حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل موسویان در گفتوگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه) به مناسبت میلاد امام حسین (ع) و سیره ایشان تاکید کرد: یک مسلمان نمی تواند در مقابل ظلم ساکت باشد و هیچ اقدامی نکند. از باب نهی از منکر همه وظیفه دارند در برابر ظلم بایستند و ظلم را نپذیرند. بعد دیگری که در باب حرکت امام حسین (ع) وجود دارد، نکته به اصطلاح دینی و مذهبی قیام بود. در جریان حکومت یزید، بنی امیه کار را به جایی رسانده بودند که خلافت پیامبر (ص) به شخصی رسید که آن شخص حتی ظواهر دینی را هم به اندازه معاویه رعایت نمی کرد. مشروب می خورد و با سگ بازی می کرد و کارهای خلاف دیگری انجام می داد. تنها بازمانده پیامبر (ص) و از کسانی که در مورد آنها آیه تطهیر نازل شده بود، امام حسین (ع) بودند.
وظیفه عالم است که در برابر ظلم بایستد و مانع گمراهی مردم شود
او ادامه داد: همه نگاه ها به سمت حضرت بود که آیا این حکومت مورد تایید ایشان قرار می گیرد یا می شود آن را تحمل کرد و از کنار آن گذشت. اینجا بود که امام حسین (ع) فرمودند: مثل من هرگز با یزید بیعت نمی کند. بنابراین برای اینکه نشان دهند ماهیت حکومت کاملا مغایر با آنچه در فرهنگ دینی ما و آنچه پیامبر مطرح کردند است، در مقابل یزید ایستاد ولو اینکه جان خود را بدهند. تاکید امام این بود که باید برای تاریخ روشن شود، این حکومت مورد تایید خاندان پیامبر (ص) نیست و نمی توان از کنار آن گذشت. در روایات هم داریم که علما وظیفه ویژه ای در مقابل بدعت هایی که به وجود می آید، برعهده دارند. امام به عنوان اسوه و نمونه این وظیفه را انجام دادند و نگذاشتند مساله ای به نام دین یزید در جامعه جا بیفتد و انحرافی در مردم عادی صورت بگیرد لذا وظیفه عالم است که در برابر ظلم بایستد و مانع گمراهی مردم شود.
موسویان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا اجرای سیره امام حسین (ع) در جامعه امروز منوط بر وظیفه علمای جامعه است، گفت: همه افراد جامعه در اجرای این سیره وظیفه دارند اما علما در اولویت هستند. اولین خطبه ای که امام حسین (ع) در منا خواندند و برخی مسایل را بیان کردند، خطابشان به علما بود که مردم چشم امیدشان به شماست و شما وظیفه دارید در برابر این ظلمی که به جامعه اسلامی می شود سکوت نکنید و آنچه را از دین می فهمید برای مردم بازگو کنید.
او با بیان اینکه حرکت امام یک امر به معروف و نهی از منکر بود که هدفش صرفا قیام مسلحانه نبوده است، گفت: درست است که تعبیر ما از این حرکت، قیام است، اما این قیام به معنای قیام مسلحانه نیست. یعنی امام حرکتشان را به عنوان امر به معروف و نهی از منکر آغاز می کنند. لذا وقتی کودکان و خانواده خود و بچه ها را با خود همراه می کنند، نشان می دهد قیام حضرت، یک قیام مسلحانه با عنوان نبرد نبوده است و در گفت و گوها و صحبت هایی هم که امام انجام می دادند، تاکید می کردند ما بنای بر جنگ نداریم و فقط می خواهیم رسوا کننده حکومت باشیم.
موسویان با اشاره به درگیری های اخیر در کشورهای اسلامی از جمله سوریه، گفت: امام در آخرین لحظات هم از درگیری مسلحانه با یزید اجتناب می کردند. حتی شب عاشورا هم به پیروان خود اعلام می کنند، اگر می خواهید بروید و بیعت خود را هم از آنها برداشتند. اگر کسی برای جنگیدن آمده باشد، سپاه خود را مرخص نمی کند و این نشان می دهد حضرت بنایشان جنگیدن نبوده است و هدف فقط رسوا کردن حکومت فاسد بوده است. باید دید حرکت های نظامی توجیهی دارد یا خیر. نمی توان حرکت های نظامی که در بعضی مناطق شکل می گیرد را به الگوپذیری از حرکت امام حسین علیه السلام ربط داد، زیرا قیام حضرت مسلحانه نبوده و اقدامی روشنگرانه برای پرهیز از جنگ و خونریزی بوده است.
در جامعه اسلامی هیچ توصیه ای به برخوردهای خشن و خونریزی افراد نشده است
او به سفارش قرآن در باب اینکه هیچ مومنی نباید در برابر مومن دیگر قرار بگیرد، اشاره و تصریح کرد: در قرآن تاکید شده است، مومنین با هم برادر هستند و نباید رو در روی هم بایستند و به دنبال قتل و خونریزی باشند. اگر چناچنه اختلافی بین مسلمین به وجود می آید، وظیفه دیگران است که میانجی گری کرده و این اختلاف را حل کنند بنابراین در جامعه اسلامی هیچ توصیه ای به برخوردهای خشن و خونریزی افراد نشده است. ما در جهت آگاه کردن مردم وظیفه داریم و اگر گاه، اشکالی هم وجود دارد وظیفه همگانی است که بر کارهای حکومت نظارت داشته باشند. این آزادی در اسلام داده شده است که افراد می توانند حرف خود را بزند و قرآن هم آنها را محکوم نکرده است که چرا شما نظری بر خلاف پیامبر (ص) دادید. حتی به پیامبر(ص) توصیه شده است که با مردم مشورت کنند.
او افزود: صحت و سقم دیدگاه ها و نظرات در دادن آزادی ها مشخص می شود. یعنی باید به جامعه آزادی داده شود، نظرات مختلف دیدگاه هایشان را مطرح کنند تا جامعه بتواند در فضای سالم به حق و حقیقت پی ببرد. اینطور نیست که مردم قیم بخواهند و شخص دیگری جای آنها حرف بزند. مردم خودشان می توانند حق و باطل را تشخیص دهند و باید این فضا برای جامعه ایجاد شود. اشکالی که در آن زمان وجود داشت و منجر به آن واقعه در تاریخ اسلام شد، همین بود که اجازه نمی دادند حتی کسی سخن پیامبر(ص) را گوش کند.
آزادی پیش شرط تشخیص حق از باطل توسط مردم است
او با تاکید مجدد بر فضای آزاد جوامع به عنوان پیش شرط تشخیص حق از باطل توسط مردم، بیان کرد: وقتی آزادی به افراد و گروه های مختلف داده می شود تا بتوانند حرف خودشان را بزنند، هیچ وقت حرکت های تند و خشن صورت نمی گیرد. این برخوردها برخلاف اسلام است و همان چیزی است که حکومت های بنی امیه در جامعه اسلامی ایجاد کردند. اگر حاکم اجازه داد در یک فضای سالم، نظرات و دیدگاه ها مطرح شود این آزادی منجر به برخوردهای خشن نمی شود. امام حسین (ع) می توانست نظر خود را بیان کند و حکومت هم آن را نپذیرد ولی برخوردی صورت نگیرد. مردم هم اگر می خواستند حرف امام را می پذیرفتند و اگر هم نمی خواستند اجباری به پذیرش حرف امام وجود نداشت. امیرالمومنین از مهاجرین و انصار حمایت خواستند ولی پاسخی نگرفتند. ایشان برای گرفتن حکومت جنگ به راه نینداخت و نگفت ما در هر صورت حکومت می خواهیم حتی اگر مردم هم نخواهند. اهل بیت می خواستند به ما درس دهند، نباید بگذاریم برخوردهای خشن در جامعه شکل بگیرد و برای تحقق این مساله باید اجازه صحبت به سلایق و نظرات مختلف را در جامعه داد.
موسویان در پایان گفت: نمی توان در جوامع امروز حق مطلق و باطل مطلق ساخت. اگر معصوم حضور داشته باشد می توان گفت، معصوم حق است و طرف مقابل باطل، اما از عصر معصومین گذشتیم و نسبت به افراد دیگر نمی توان چنین نظری داد. حتی قیام امام خمینی (ره) هم از سال 42 با نصیحت شاه شروع شد، امام از ابتدا نگفتند شاه باید برود، این حرف سال 57 زده شد و سال 42 حتی با برخوردهای تندی که رژیم با مردم کرد امام نصیحت می کردند که مردم اینگونه رفتار نکنند. تلاش داشتند تا جایی که توان وجود دارد، حکومت اصلاح شود. اینطور نبود که امام خود را حق مطلق و شاه را باطل مطلق تلقی کنند، اما وقتی جنایات به اوج خود رسید ملت دیگر تحمل رژیم پهلوی را نداشتند. نباید مطلق فکر کرد که کسی کاملا بر حق است و طرف مقابل هم باطل است. چنین دیدگاهی فقط در مورد معصوم می تواند زده شود. اگر فضا، فضای گفت و گو و بحث باشد و آزادی وجود داشته باشد، خود جامعه می تواند درست را از غلط تشخیص دهد.
کد خبر: 139232230256
1392/3/22
آخرین مطالب 1392/3/16:
گفت وگو با خانم دکتر فاطمه طباطبایی درباره وصیت نامه امام خمینی؛
/
امام اعتقاد داشتند زنان هم می توانند به درجه اجتهاد برسند
1392/3/21:
آیتالله علوی گرگانی:
/
مبانی آموزشی باید از منابع دینی سرچشمه بگیرد
1392/3/20:
به مناسبت سالروز رحلت صاحب جواهر
/
مردی از تبار جوهر دین و حقیقت آئین
1392/3/20:
آیت الله العظمی شیرازی خطاب به علامه مهتدی از روحانیون مبارز بحرینی:
/
ملت مظلوم بحرین به زودی پیروز خواهد شد
1392/3/19:
آیتالله علوی گرگانی:
/
افراد رقیقالقلب مورد رحمت الهی هستند
1392/3/14:
حضرت آیت الله سبحانی:
/
حضرت آیت الله سبحانی: در اسلام از کرامت و برابری واقعی انسانها دفاع شده است
|