بازدید این صفحه: 4066 تاریخ انتشار: 1393/10/22 ساعت: 02:16:17
حضرت آیتالله جوادی آملی:
خداوند مجبور نیست انبیاء و اولیاء را به بهشت ببرد اما حتما او این کار را انجام میدهد
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: بردن انبیاء و اولیا به بهشت بر اساس آنچه معتزله میگوید «یجب علی الله» نیست بلکه «یجب من الله» است به این معنا که هیچ قدرتی بالاتر از قدرت الهی نیست که خداوند را بخواهد مجبور به این کار بکند بلکه این خود خداست که این کار را حتما انجام میدهد به عبارت دیگر سبب این فعل خداوند خود خداوند است و این خود خداوند است که بهشت بردن انبیاء و اولیاء را برای خودش فرض کرده است نه هیچ قانون و هیچ موجود و چیز دیگری.
موضوع: تفسیر
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 67 تا 70 سوره «زمر» روز یکشنبه، 21 دی ماه، بیان کرد: خلقت با حدوث ضروری نیست، اگر منظور حدوث ذاتی باشد البته هر مخلوقی ذاتا حادث است اما اگر حدوث زمانی باشد موجودات مادی حادث زمانی هستند چون زمان دار هستند اما موجودات مجرد مانند، ارواح انبیاء، مقام ولایت، امامت، عصمت و... حادث زمانی نیستند فقط حادث ذاتی هستند و فقیر محض هستند. بر اساس قدرت نامنتهای ذات اقدس اله که همه موجودات در قبضه قدرت اوست چون قدرتش نامنتها است و نظام علیت حق است سخن معتزله مبنی بر اینکه بر خدا لازم است که چنین کاری کند «یجب علی الله» درست نیست بلکه این درست است که بگوییم که ذات اقدس اله حتما این کار را انجام میدهد «یجب من الله» یعنی خداوند مثلا در روز قیامت مجبور نیست که انبیاء را به بهشت ببرد یا محکوم به این نیست. خداوند این کار را انجام میدهد به عبارت دیگر خداوند «یمتنع عن الله» است نه «یمتنع علی الله». بر این اساس یک قانون نا نوشته در خارج نداریم که بخواهد بر خداوند حکومت کند. یقینا خداوند اولیاء و انبیاء را به جهنم نمیبرد نه اینکه او باید این کار را انجام دهد.
وی ادامه داد: به ما دو چیز دستور دادند یکی اجتهاد در مسائل فقهی است که آن روشمند است و انسان باید روشمندانه سالیان متمادی زحمت بکشد تا بتواند حکم الهی را کشف کند. چیز دیگر اجتهاد در مسائل سیاسی، اجتماعی و مانند آن است که «من سن سنة حسنة فله اجر من عمل بها؛ هر کس سنت نیکویی را پایه گذاری کند، ثواب کسی که به آن عمل می کند، برای او خواهد بود» سنت حسنه آن است که با قواعد کلی دین مطابق باشد، شواهدی نیز تایید کند که این مرضی خداوند و اهل بیت (ع) باشد، نصی خاصی هم برای آن وجود نداشته باشد مثلا برای مسجد دستور خاص وجود دارد اما در حسنیه، سقاخانه و امثال آن نص خاصی وجود ندارد اینها سنت حسنه هستند. هفته وحدت سنت حسنه است، دهه کرامت سنت حسنه است، دهه ولایت سنت حسنه است، کسی نمیخواهد بگوید که اینها در اسلام وارد شده است. این روایت ما را ترغیب میکند که روش و مساله خوبی را بنیان گذاری کنیم. در مسائل عبادی این هفته و دهه یاد شده جزء سنن ماست، هفتههایی مانند درختکاری و مانند آن در مسائل زندگی جزء سنن است. هم دین به ما دستور زندگی داد هم دستور بندگی. روایاتی که درباره چگونه زندگی کردن انسان، کوی و برزن، تمیز نگهداشتن آنها، نظیف نگهداشتن آنها ذکر شده است بسیار است.
آیتالله جوادی اظهار کرد: این مسئله را میتوان از روایت امام صادق (ع) نیز برداشت کرد امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «لا تَطیبُ السُکنی إلّا بِثَلاثٍ: الهَواءِ الطَّیِّبِ وَ الماءِ الغَزیرِ العَذبِ و الأرضِ الخَوّارَةِ؛ زندگی جز با سه چیز خوش نمیشود: هوای پاک، آب فراوان گوارا و زمین نرم و سست آماده زراعت» این راه زندگی است که به ما گفته شده است. سنت سیئه مانند چهار شنبه سوری و امثال آن نیز حساب خودش را دارد. در مورد سلام دادن به قبور ائمه (ع) دو سنت وجود دارد یک سنتی که وارد شده است مانند همان ادعیه و زیاراتی که وارد شده است، سلامهایی که در نصوص به آن اشاره نشده است مانند سلامهایی که انسان بعد از نماز به اهل بیت (ع) میدهد یا سلامهایی که از راه دور یا نزدیک به ائمه (ع) داده میشود اینها نیز سنت حسنه است چرا که اینها اولین چیزی است که بعد از مساله توحید و نبوت در روز قیامت از آن سوال میشود و اینها مورد ابتلای ما هستند. مرحوم ابن طاووس اسامی چهارده معصوم (ع) را روی یک انگشتر حک کرده بود و وصیت کرده بود وقتی من مردم این انگشتر را در دهنم بگذارید که اگر از من سوالی پرسیدند جوابم نقد باشد. اینها سنت حسنه ایجاد میکند یعنی اینکه انسان بعد از نماز به جای اینکه سه سلام دهد رجائا و تبرکا به همه چهارده معصوم (ع) سلام بدهد.
وی ادامه داد: نفخهای که در آیه «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ» از آن سخن به میان آمده است زمینی و زمانی نیست چرا که در آن وقت دیگر نه زمانی است و نه زمینی. چرا که این زمین به چیزی تبدیل میشود که ماهیت آن معلوم نیست. به هر حال اصل صیحه اول و دوم لحظهای است. در سوره مبارک یاسین آیه 51 آمده است «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ؛ و در صور دميده شود و آنان از قبرها بيرون آيند و شتابان به سوى پروردگارشان روند» این قبر کدام است؟ قبری است که در زمین در آن دفن شدهاند از زمینی که از بین رفته است و تبدیل به چیز دیگر شده است؟ به نظر میرسد هدف این ایه این است که بگوید که انسان در آن زمان با نفخه صور دوباره زنده میشود اینکه این زمین و این از قبر برخواستن به چه معناست و چگونه است باید در آیات دیگر مانند آیات سوره ابراهیم روشن شود. در آیه 87 سوره مبارکه نمل نیز مشابه این تعبیر آمده است « وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ؛ روزی که در صور دميده شود و همه کسانی که در آسمانها و زمين هستند مگر آنکه خدا بخواهد بترسند و همه خوار و ذليل به سوی او روان شوند» این تعبیرات هر کدام به مناسبت آثاری است که از این صیحه بر میآید و همچنین نسبت به انسانها به حسب جایگاه و اعمالشان است. ولی برای ارواح انبیاء، اولیاء، مومنین، صالحین، شهدا، صدیقین یک تخفیفی وجود دارد که خداوند در برخی موارد آنها را از این صیحه استثناء کرده است. البته احتمالی در این گونه موارد است «الا ما شاء الله» در این گونه موارد استثناء نیست بلکه به این معناست که اینها منزه از این مطلب هستند و در حقیقت این «الا ما شاء الله» تاکیدی اقتدار و قدرت الهی است. بنابراین این «الا ما شاء الله» نشان دهنده این است که این مساله بذات نیست و فقط و فقط به خاطر این است که خداوند این طور خواسته است.
این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: بنابراین وقتی که قدرت لایتناهی الهی این طور است دیگر جا ندارد که در تفسیر آیه «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ و زمين به نور پروردگارش روشن مى شود، و خوبى ها و بدى ها براى همگان آشكار مىگردد» بگوییم این نور منظور عدل است. البته عدل هم هست اما عدل در مرحله بعدی است و این واقعا نور خداوند است که زمین را روشن میکند. وقتی که زمین یا قیامت با نور خداوند روشن شد نوبت به حساب و کتاب میرسد «وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ؛ آن كتاب ( لوح محفوظ) در ميان نهاده مىشود و پيامبران احضار مىگردند و از آنان درباره ابلاغ رسالت سؤال مى شود، و شاهدانِ اعمال فراخوانده مىشوند تا شهادت خود را ادا كنند، و ميان مردم به حق داورى مىشود و مورد ستم قرار نمىگيرند.» در صحنه قیامت برای هر فرد دو محکمه است یک محکمه بین انبیاء و امم است و یک محکمه همان محکمه خصوصی است که مخصوص خود هر فرد است.
کد خبر: 13931022302547
1393/10/22
|