بازدید این صفحه: 3974 تاریخ انتشار: 1393/10/20 ساعت: 01:33:21
عملگرایی و ایجاد همدلی درجامعه از مولفههای مدیریت اجتماعی پیامبر(ص) بودند / رمضان محمدی
یکی از جلوههای مدیریتی نبی مکرم اسلام در جامعه، ترویج عملگرایی در میان مردم در امور دینی و معرفتی بود و رمز موفقیت ایشان در این عرصه نیز در عمل به فرامینی بود که از لسان ایشان صادر میشد..
موضوع: دیدگاه
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نویسنده «دانشنامه سیره نبوی» بیان کرد: یکی از جلوههای مدیریتی نبی مکرم اسلام در جامعه، ترویج عملگرایی در میان مردم در امور دینی و معرفتی بود و رمز موفقیت ایشان در این عرصه نیز در عمل به فرامینی بود که از لسان ایشان صادر میشد؛ به نحوی که طبق تعبیر امام علی(ع) که پیامبر اکرم(ص) هرچه از زبان مبارکشان صادر می شد را ابتدا خودشان اجرا میکردند؛ « كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ » متاسفانه امروز این سبک زندگی در بین ما کمرنگ شده است؛ وقتی مردم چیزی را از زبان کسی که خود هادی مردم است میشوند، در حالی که میبینند که خود او به این مسایل عمل نمیکند در رفتار دینی خویش دچار تردید میشوند.
حجتالاسلام والمسلمین رمضان محمدی، مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفت وگو با شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، در مورد ابعاد مختلف زندگی پیامبر(ص) گفت: شخصیت و وجود مبارک پیامبر اعظم(ص) نقطه عطفی در تاریخ بشریت از خلقت حضرت آدم(ع) است. کتب زیادی در مورد ابعاد مختلف زندگی پیامبر(ص) تا کنون به رشته تحریر درآمده است.
مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در این کتب تعابیر بسیاری در خصوص حضرت پیامبر اکرم (ص) از صحابه نقل شده است که ایشان سیدالاولین و الاخرین هم به لحاظ خلق و خو و هم به لحاظ شخصیت است؛ این خصال باعث شد که ایشان به چنین مقامی در دایره نظام الهی برسند؛ ایشان جایگاه خاصی در این دایره دارند که خداوند همیشه از الفاظی چون یا «ایها الرسول» و یا «ایها النبی» در قرآن استفاده کرده است که این الفاظ در خصوص هیچ پیامبری ذکر نشده است.
وی گفت: از دیگر سوی زمانی که به بعثت سایر انبیای الهی نظر میافکنیم میبینیم که بعثت نبی مکرم اسلام از هر جهت اثرگذارترین و مهمترین حادثهای است که در عالم حادث شد و هیچ پیامبری نتوانست دگرگونیای که آن حضرت ایجاد کرد و تاثیری که آن وجود مبارک برای بشریت داشت را ایجادکند.
نویسنده «دانشنامه سیره نبوی» خاطرنشان کرد: بدون شک ظهور نبی مکرم اسلام بزرگترین حادثه عالم است و پس از حضور حضرت آدم(ع) در روی زمینه هیچ حادثهای به این عظمت در نظام هستی رخ نداده است؛ برای این مدعا نیز دلایل بسیاری میتوان بیان کرد که سوای بحث اعجاز قرآن و خاتمیت ایشان، تحولی که ایشان در عرصه اجتماعی و فرهنگی ایجاد کردند بی نظیر است.
وی ادامه داد: در این باره قرآن کریم نیز به تشریح مشکلات پیامبر در زمان بعثت و ماموریت عظیمی که ایشان در این بستر بسیار پیچیده و مشکل به عهده گرفتند میپردازد؛ ماموریت ایشان دعوت مردم در یک سرزمین متمدن نبود بلکه ایشان در یک کویر برهوت که خار مغیلان هم در آن رشد نمیکرد با مردمی که اهل تفکر و تعقل نبودند فعالیت میکردند و مردمی را که تفکر در بین آنها جایگاهی نداشت به یکتاپرستی دعوت میکردند.
حسن خلق عظیم پیامبر(ص)؛ یکی از مولفههای جذب مردم
محمدی افزود: حرکت بزرگ پیامبر اکرم(ص) این بود که ایشان در برهوت لم یزرع، گلهایی پرورش دادند که تاریخ همانندی برای آنها ندارد؛ امام علی(ع)، ابوذر و سلمان و مقدادها از همین جامعه رشد کردند و تحت تربیت الهی پیامبر اکرم(ص) به این درجه از رشد رسیدند؛ این شیوههای تربیتی که ایشان هم در پرورش فرد و هم در پروش جامعه به آن دست یازیدند، مرتبط با خصال و روح بزرگ ایشان است؛ چون حرکت ایشان و پیام ایشان الهی بود و ایشان در سایه حسن خلق عظیم خود به پرورش یاران پرداختند، محبت پیامبر(ص) در دلها جوانه زد و این حرکت عظیم شکل گرفت و یارانی گرد حضرت آمدند که در تاریخ نظیری ندارند. ایشان نسبت به سایر پیامبران دیگر یک سری ویژگیهای شاخصی دارند که انبیای دیگر ندارند که یکی از مهمترین آنها، خلق عظیم و اخلاق نیکوی ایشان بود که ایشان با این حسن خلق ، هم دیگران را جذب می کردند و هم جامعه را اداره میکردند و هم جلوی تفرق را در هر حوزهای میگرفتند.
مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: در سوره توبه خداوند به صبر و تلاش و مجاهدی که پیامبر اکرم(ص) برای اصلاح مردم و راهنمایی آنها کشیدند اشاره میکند زیرا پیامبر اکرم در راستای اعلام دین اسلام و همچنین جنگها و برپایی حکومت و جامعه دینی مشقات و مرارتهای زیادی را متحمل شدند که از عهده و توان هیچ کسی بر نمیآمد ولی ایشان در عین حال با تحمل مصایبی که به قول حضرت هیچ کدام از پیامبران الهی چنین رنجی نکشیدند ولی باز هم یک لحظه از رحمت و بخشندگی و دعا برای امت و غافلان دست بر نمیداشتند. خداوند در این آیه در مورد پیامبر(ص) میفرمایند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»؛ به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!» در این آیه تاکید شده که پیامبر(ص) نسبت به هدایت مردم حریص بودند و همچنین نسبت به مومنین رئوف و مهربان بودند؛ لذا همه این ویژگیها باعث میشود که ایشان از سایر انبیای گذشته متمایز شود.
مدل مدیریت اجتماعی پیامبر(ص) باید بررسی و تدوین شود
محمدی خاطرنشان کرد: مدل مدیریت اجتماعی حضرت در جامعه نیازمند واکاوی و تدوین است که البته در این رابطه پژوهشهایی شده و مولفههایی ذکر شده است؛ اما یکی از این رویکردهای اجتماعی ایشان که درسی بزرگ برای همه متنفذان و حاکمان و افراد عالی رتبه اجتماعی در جامعه دینی است، سادگی و بی آلایشی و هم رنگی ایشان با اجتماع بود؛ ایشان افتخار میکردندکه هم نشین فقرا و تهیدستان و افراد فرودست جامعه هستند و میفرمودند که من به هم غذایی با بردگان و فقرا افتخار میکنم و به همین جهت بود که با این رفتار اجتماعی، همه را به سوی دینی فراخواند که اصل و ماهیت آن برابری همه انسانها در دایره نظام الهی است.
وی گفت: در همین رابطه است که لفظ امی برای ایشان به کار برده شده است، زیرا بر این باور هستیم که ایشان بی سواد صرف نبودند و لفظ امی به خاطر بی سوادی ایشان نبوده است بلکه به این دلیل بوده است که ایشان هم رنگ همه جامعه بودند و مثل یک فرد عادی در بین مردم زندگی میکردند و با آنها معاشرت داشتند و هیچ گاه برای خود، مکانتی را مفروض نمیداشتند؛ در هر جمعی که حضور مییافتند ترکیب نشست افراد را به شکلی قرار میدادند که بالا و پایین مجلس مشخص نباشد و کسی هم نمیتوانست ایشان را از بقیه تمیز دهد؛ این مدل مدیریت اجتماعی بود که آن جامعه جاهلی و متعصب به مال و فرزند را به جامعهای یک دست مبدل کرد.
ایجاد وحدت در جامعه یکی از مولفههای مدیریت اجتماعی نبی مکرم اسلام بود
محمدی یادآور شد: یکی از جلوههای مدیریت اجتماعی پیامبر اکرم(ص)، حضور مهاجرین و یک دست شدن آنها با انصار بود زیرا مهاجرین به همراه پیامبر(ص) همه مال و اموال خود را گذاشتند و پس از تحمل سختیهای فراوان به مدینه وارد شدند ولی پیامبر(ص) ترتیباتی اتخاذ کردند که این جامعه به سرعت ترکیب شد و یک جامعه یک دست، برادر، برابر و یک رنگ شکل گرفت که کاری عظیم در آن زمان بود زیرا اعراب که تعصبات قبیلهای و تفرعن و تفاخرهای جاهلی داشتند به این زودی با کسی ارتباط برقرار نمیکردند.
مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: وقتی که پیامبر(ص) وارد مدینه شدند توقع این بود که همه رنج، مشقت و گرفتاری پیامبر(ص) تمام شود ولی ایشان انقدر پر تلاش هستند که در مدینه النبی هم ایستایی و سکوت و... ندارند؛ در بحث اقتصادی، ایشان وقتی در مدینه حاضر شدند با جماعتی مواجه بودند که به لحاظ اقتصادی و روحی دچار شکستها و مشکلات عدیده بودند به همین دلیل مشاهده میکنیم که مساله اقتصادی را بین مهاجرین و انصار چه طور حل کردند و با ایجاد سنت برادری، اخوت و پیوند میان آنها این خلا عاطفی را نیز در بین آنها از بین بردند.
این مدرس حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در بحث اقتصادی مشارکت انصار را در پشتیبانی از مهاجران شاهد هستیم که به دستور و مدیریت پیامبر(ص) انجام شد و مشکلات اقتصادی این جامعه نوپا تا حدود زیادی حل شد؛ حتی در مساله جهادی هم یک پیمان دفاعی با انصار انجام شد و حتی با اینکه در همان زمان جنگ بدر روی داد، با مدیریت الهی پیامبر(ص) این گروه اندک بر کفار پیروز شدند. پیامبر(ص) جامعه ان روز را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اخلاقی به شکلی مدیریت کردند که این جامعه کاملا یک دست شد و در همان موقع بود که پیمانهایی با قبایل یهودیه در مدینه بسته شد و تفوقات ایشان در عرصه های مختلف باعث افزایش مشروعیت سیاسی حکومت و جامعه نبوی در جهان آن روز شد.
پیامبر(ص) تحریمهای اقتصادی و سیاسی را با برنامهریزی دقیق بیاثر کردند
این محقق حوزوی، خاطرنشان کرد: نکته دیگر در حوزه مدیریت اجتماعی پیامبر (ص)که میتواند برای همه فعالان اجتماعی و سیاسی در جامعه ما یک درس مهم باشد، برنامه ریزی و دقت ایشان در همه امور و برنامههای جزیی و کلی کشور و همچنین لحاظ کردن همه امورات خرد و کلان در برنامهریزی بود؛ این با برنامه بودن و حرکت در مسیر برنامه دقیق از اولین روز بعثت شکل گرفت که ایشان در ابتدا دعوت را از خانواده خویش آغاز کردند و در طی یک فرایند زمانی این دعوت را مخفی نگاه داشتند و در فرصت بعد این دعوت همگانی شد؛ پس از آشکار شدن دعوت ایشان برای هر وضعیتی که قرار بود برای ایشان رخ دهد با برنامه و عملیاتی عمل کردند و قدم به قدم این نهضت را پیش بردند و از شرایط تحریم اقتصادی و اجتماعی در یک برنامهریزی دقیق و آماده کردن ذهن مردم و قدرت بخشیدن به تودههای پیروان به شرایطی رسیدند که تحریم کنندگان را مجبور به تسلیم کردند.
وی گفت: برنامهریزی مدون ایشان پس از حضور در مدینه و تشکیل حکومت و حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی جامعه کاملا مشهود است و ایشان برای حل همه این مشکلات برنامه دقیق داشتند؛ یکی از ویژگیهای خاص پیامبر(ص) در حوزه اخلاقی و تربیتی، در پرورش شاگردان و صحابه بزرگ ایشان کاملا هویداست؛ ایشان دفعتا و به یک باره همه مسایل روحانی را به آنها منتقل نکردند بلکه ذره ذره و مرحله به مرحله آنها را به مدارجی رساندند که این چنین در تاریخ ماندگار شدند که ما سلمان، ابوذر، عمار و .... داریم که مایه فخر بشریت هستند.
محمدی افزود: پیامبر(ص) در مرحله اول باورمندی به اصول و اعتقادات را در میان مردم و جامعه آن روز نهادینه کردند و پس از این نهادینه سازی بود که خود به خود این افراد فعل و عمل و رفتارشان در مسیر الهی قرار گرفت؛ کاشت باور و یقین در دین در وجود مردم، هنر بزرگی بود که اگر امروز نیز در جامعه ما پیاده شود چنین جامعه ایده آلی را تجربه خواهیم کرد.
مدیر دانشنامه پیامبر اکرم(ص) خاطرنشان کرد: یکی از جلوات مدیریتی نبی مکرم اسلام در جامعه، ترویج عملگرایی در میان مردم در امور دینی و معرفتی بود و رمز موفقیت ایشان در این عرصه نیز در عمل به فرامینی بود که از لسان ایشان صادر میشد؛ به نحوی که طبق تعبیر امام علی(ع) که پیامبر اکرم(ص) هرچه از زبان مبارکشان صادر می شد را ابتدا خودشان اجرا میکردند؛ « كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ » در واقع ایشان مردم را به هر عملی که سفارش میکردند، خودشان مظهر آن عمل بودند که متاسفانه امروز این سبک زندگی در بین ما کمرنگ شده است؛ وقتی مردم چیزی را از زبان کسی که خود هادی مردم است میشوند در حالی که میبینند که خود او به این مسایل عمل نمیکند در رفتار دینی خویش دچار تردید میشوند.
وی گفت: در نظام تربیتی و آموزشی نبوی، آموزش و پرورش با هم در نظر گرفته میشد در حالی که در فضای دانشگاهی ما پرورشی در کار نیست؛ ولی پیامبر اکرم(ص) اصحاب خود را پرورش داد و در این کویر برهوت حجاز از کسی که طایفهاش جلوی کاروانها را میگرفت و آنها را غارت میکرد، ابوذر ساخت و از کسی که موالی بنی امیه بود شخصی مثل مقداد را به نظام اسلامی و جامعه دینی تحویل داد.
وی در رابطه با مدل تربیتی اجتماعی پیامبر(ص) و دلایل نفوذ کلام ایشان در مردم، نیز گفت: دلیل اصلی نفوذ کلام حضرت در میان مردم آن بود که ایشان با زبان فطرت با بندگان خدا و مسلمانان صحبت میکردند و ارزشهای درونی آنها را بیدار کردند؛ خرافات، تعصبات و جهالتها در مقابل فطرت پاک مردم مانعی جدی ایجاد کرده بود که نبی مکرم اسلام سعی کردند این آلودگیها را پاک کنند و با فطرتشان با آنها رفتار کنند. ارزش در جامعه عربی به خون، نسب و فرزند بود که پیامبر (ص) بر همه این ضد ارزشها با پیام فطرت مقابله کرد و به همین دلیل جامعه جاهل خرافه زده به جامعه باز و زایشگر مبدل شد؛ بنا به فرمایش قرآن پیامبر(ص) این غل و زنجیرها را از پای مردم باز کرد و به همین دلیل بود که محبوب مردم شدند.
نویسنده دانشنامه سیره نبوی اظهار کرد: پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اجازه ندادندکه امام علی(ع) این خط را دنبال کنند و به همین دلیل دوباره همین خوی جاهلی به میان اعراب برگشت و تاریخ را عوض کرد؛ در آن زمان بنیه اعتقادی مردم تضعیف شد و به همین دلیل بود که مردم این نخ تسبیح را گم کردند و راه کج خلافت بنیان نهاده شد زیرا این جریان قرار نبود به این شکل ادامه یابد و خلافت باید در مفهوم امامت برای مردم نهادینه میشد. امام علی (ع) پس از غصب شدن حق خلافت از ایشان فرمودند که خاندانها ناپایدار هستند و اینکه خاندانها امورات مردم را به دست میگیرند پایدار نیستند و آنچه پایدار است مسیر الهی است و مهم نیست که چه کسی حکومت میکند مهم نوع و کیفیت حکومت است ولی متاسفانه همانی شد که نباید میشد.
برای نزدیکی به جامعه نبوی باید با خرافات مدرن مبارزه کنیم
وی گفت: پیامبر (ص) برای جلوگیری از این وضعیت در حکومت و جامعه، یک سری اصول را وضع کردند که امام علی(ع) نیز همین روند را با تشیع ادامه دادند که مانع از تعصبات جاهلی و خرافات عربی شود؛ به همین جهت مبارزه با خرافات که امروز نیز به شکل مدرن آن در جامعه ایجاد شده است و برای بسیاری از ما ارزش شده است باید رنگ ببازد تا به جامعه نبوی نزدیکتر شویم. تمدنهای انسانی همگی در سایه پیامبران الهی ایجاد شده است و نقطه آغاز آنها از سوی پیامبر(ص) انجام شده است که در ادامه با همین تعصبات و خرافات و حضور موانع جدی در سر راه تحقق فطرت بندگان به بیراهه رفته است؛ در واقع جامعه جاهل کشش تحمل این نور را نداشت و به همین دلیل پس از پیامبر(ص) به بن بست خورد؛ جامعه خرافه زده عربی کشش و تحمل وزن ولایت امام را نداشت و به همین دلیل است که باید برای پایداری اعتقادات مذهبی در بین مردم این کشش را افزایش دهیم.
وی گفت: هیچ تمدن الهی پس از بانی آن توسط جانشینانش ادامه درستی نیافته است؛ در همه ادیان هم این مساله را شاهد هستیم که از قوم بنی اسراییل گرفته تا اسلام، همه جانشینان پیامبران این مسیر را ادامه ندادند؛ در زمان پیامبر (ص) نیز وقتی که عدهای بر خلاف نظر خدا و پیامبر خود را جانشین خواندند این مسیر تغییر کرد. ما معقتد هستیم که نمونه تمدن الهی توسط حضرت ولی عصر(عج) پیاده خواهند کرد؛ ما باید زمینه را برای ظهور این نظام الهی فراهم کنیم؛ به طور کلی بسیاری از کسانی که در دایره نظام ولایی هستند همیشه مورد تایید نیستند و پس از گذشت زمانی، منکر این راه میشدند که این مساله را در زمان امام موسی کاظم(ع) در فتنه واقفیه شاهد هستیم.
انگیزه مادی و سیاسی از عوامل بر هم زننده نظم جامعه است
رئیس انجمن تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: انگیزه مادی و سیاسی از عوامل بر هم زننده نظم جامعه است که در سیر جریان انتقال نظام نبوی به نسلهای بعدی بود؛ همین انگیزهها باعث شد که امام علی(ع) جوان را با این همه فضایل پس زدند و همین سن کم را بهانه کردند و باز هم تفکرات عربی خود را حاکم کردند؛ حسادت به امام علی(ع) از دیگر انگیزههای دشمنی علیه ایشان بود؛ بنی امیه نیز در این بین به بهانه سیاسی وارد شد و جامعه یک پارچه نبوی را چند پارچه کرد. استمرار و انتقال مدل اسلامی و دینی از یک نسل به نسل دیگر از مهمترین کاربستهای اجتماعی است که پیامبر اکرم(ص) برای آن هم برنامه داشتند که متاسفانه انگیزههای مادی و غیر انسانی باعث انحراف از این انتقال شد و آنچه که به نسلهای بعدی رسید پوسته جامعه نبوی بود که ما هم باید در انتقال ارزشهای انقلابی و اسلامی به نسلهای بعدی با این تجربه تاریخی بهتر عمل کنیم.
پیامبر(ص) اصلاح جامعه را در گرو اصلاح افراد میدانستند
محمدی اظهار کرد: یک قاعده کلی اجتماعی از سوی قرآن و توسط پیامبر اکرم (ص) اعلام شد که همان آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ» است؛ یعنی اینکه پیامبر اصول و الگو و مسیر را به مردم نشان دادند و اینکه مردم باید خود با اراده خود حق و باطل را انتخاب کنند در این میان کسانی که با معیارهای نبوی حرکت کردند شیعه ائمه(ع) شدند و دیگران راه دیگران را انتخاب کردند که خداوند در قرآن به بیان آثار سوء این انتخاب پرداخته است؛ پیامبر اکرم در این عرصه بنیانهای اعتقادی مردم را در نظر گرفتند و اعتقاد داشتندکه ابتدا باید از تربیت فرد به تربیت جامعه برسیم. پیامبر میخواستند که از اصلاح افراد به اصلاح جامعه برسند و معتقد بودند که تا زمانی که مردم اصلاح نشوند جامه نیز اصلاح نمیشود؛ پیامبر(ص) در بحث مهاجرین و انصار روی تک تک افراد کار کرد و برای همه آنها برنامه داشت.
کد خبر: 13931020302531
1393/10/20
|