بازدید این صفحه: 3768 تاریخ انتشار: 1393/10/15 ساعت: 07:11:10
چرا شادی های مذهبی به اندازه عزاداری ها مورد توجه نیست؟ / محمد خیری
حجت الاسلام محمد خیری، مدرس حوزه و دانشگاه و صاحب کتابهای«دوست خدا» و «اخلاق در عاشورا» معتقد است: ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عده ای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در آن شرکت نمی کنند و از طرفی هم تنوع شادی از سوی کارشناسان و علما باید طرح و عنوان شود.
موضوع: گفتگو
حجت الاسلام محمد خیری، مدرس حوزه و دانشگاه و صاحب کتابهای«دوست خدا» و «اخلاق در عاشورا» معتقد است: ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عده ای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در آن شرکت نمی کنند و از طرفی هم تنوع شادی از سوی کارشناسان و علما باید طرح و عنوان شود.
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
او می گوید: علما و بزرگان ما شیوه های شاد بودن را پیشنهاد نکردند لذا دشمنان با شناسایی این خلاها، شیوه های کاربردی شاد بودن را پیشنهاد می کنند و این سبب می شود در جامعه ما شاد بودن از نگاه اسلام مورد غفلت واقع شود.
این پژوهشکر عرصه تربیتی عنوان می کند: علما همانطور که افکار و اعتقادات و شیوه های درست زندگی کردن را رهبری می کنند باید شیوه های صحیح کاربردی شاد بودن را هم گسترش دهند و اعلام کنند همانگونه که مراسم عزای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) شعائر دینی است شادی اهل بیت(ع) هم جزو شعائر دینی است.
گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام محمد خیری را در ادامه بخوانبد:
* ضرورت شادی از دیدگاه روانشناسی چیست؟ آیا برای بشر لازم است یا خیر؟
خیری: از دیدگاه روانشناسی، ادراک و احساس و انگیزش و هیجان انسان به 9 دسته تقسیم می شود که مهمترین آن شادی است به این معنا که اگر شادی نبود، غم هم در مقابل آن تعریف نمی شد چون این دو حسّ، رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند و شاید مولّد بقیه احساسات باشند. به هر حال شادی از دیدگاه روانشناسی یکی از 9 احساس وجود انسان است که جایگاه خیلی مهمی هم دارد مثلا در روانشناسی فصل بزرگی از فعالیتها، نقد و نظرها برای ایجاد شادی در انسان است به عنوان مثال اعتماد به نفس برای شادزیستن است یا بسیاری از فصول روانشناسی بنا بر آن انگیزه ای که شادی در زندگی انسان ایجاد می کند، پایه گذاری شده است و حتی خیلی از اختلالات روانی به دلیل نداشتن شادی است.
مثلا افسردگی ضد شادی است و شخص افسرده هرگز شاد نیست و در غالب مواقع می بینیم که برای درمان افسردگی، افراد را به شاد بودن توصیه می کنند لذا شادی از دیدگاه روانشناسی جایگاه مهمی در زندگی انسان دارد و حتی بالاتر یکی از اهداف اصلی روانشناسی شاد زیستن است.
*آثار شادی در زندگی انسان چیست؟
خیری: زندگی با شادی است که معنا و مفهوم پیدا می کند به این معنا که خوب لذت بردن از آثار شادی است و لذا می توان گفت زندگی و شادی رابطه ای ضربدری با یکدیگر دارند یعنی اگر من از کاری لذت نبرم در نتیجه کاری هم انجام نمی دهم. از دیگر آثار شادی در زندگی انسان این است که شادی انگیزه خیلی از اعمال و رفتار ماست.
یکی دیگر از نتایج شادی نزدیک شدن دلها به یکدیگر است به این معنا که علاوه بر اینکه من خود انسان شادی هستم دیگران را هم شاد می کنم و همین شادی بهانه محبت، عاطفه و احترام در جامعه بشریت است. از بین رفتن ترس، بدگمانی، احساس ناکامی و نگرانی از دیگر فواید شادی در وجود انسان است؛ در حقیقت این احساسات، اختلالات و امراضی که بر شمرده شد سبب می شود انسان در زندگی خویش احساس شکست کرده و دست به کاری نزند و به فردی بدون استفاده تبدیل شود. می توان اینگونه نتیجه گرفت که یکی از آثار مهم شاد بودن کاهش سطح بزهکاری، اشتباهات و جلوگیری از خطاهای جامعه می باشد.
* حوزه تاثیر گذاری شادی در جسم و روان کجاست؟
خیری: شادی در روح، جسم و روان آدمی تاثیرگذار است؛ به عنوان مثال ما در روایات داریم که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: به همسرتان ابراز محبت کنید و بگویید دوستش دارید چون در قلبش می ماند. این روایت به خوبی می رساند که این شادی در لفظ، احساس پیروزی و خوشایندی برای فرد به ارمغان می آورد یا در روایت دیگری داریم که «اگر به فرزندتان ابراز محبت کنید عبادت محسوب می شود» و باز در دنبال همین رواین آمده است «اگر پدری دست نوازش به سر فرزندش بکشد عبادت کرده است» لذا می بینیم که در حوزه دین بر روی شادی بیشتر از حوزه روانشناسی تاکید شده است به گونه ای که آن را معادل عبادت کردن می داند.
علاوه بر این دو نوع شادی (کلامی و جسمی بدنی) شادی روحی معنوی هم داریم به این صورت که با آموختن یک روایت به به فردی سبب بالا رفتن رضایتمندی او از زندگی می شویم و از این طریق احساس شادی از زندگی به آنها دست می دهد.
* جایگاه شادی در زندگی اجتماعی و عاطفی انسان کجاست؟
خیری: از لحاظ روانشناسی شاد بودن و شاد کردن هر دو اولین جایگاه را در بعد اجتماعی عاطفی انسان دارد مثلا اگر کسی دوستش را شاد کند این موجب استحکام روابط اجتماعی و عمیق تر شدن ارتباطات عاطفی می شود.
* شما تاکنون اهمیت شادی از نظر روانشناسی را بیان کرده و به ابعاد مختلف آن در انسان اشاره کردید، دین اسلام چه اندازه به شادی اهمیت می دهد؟
خیری: دین اسلام به فطرت انسان توجه و نگاه ویژه ای دارد. خداوند در قرآن کریم به فطرت خداجوی بشر دقت می کند و به غرایظ انسان خیلی توجه می کند از جمله این فطرت ها حس شادی است به طور مثال خندیدن و شادی در کودک به طور فطری وجود دارد و اینگونه نیست که ما به او یاد بدهیم.
در حوزه احکام اسلامی،فروعات دین دستوراتی برای شاد بودن و شاد کردن دیگران دارد به عنوان مثال در دستورات اسلام داریم که می گوید تفاخر نکینید و یا دل دیگران را نشکنید یا در اخلاقیات داریم که مومن شادیش در صورتش و ناراحتیش در قلبش است؛ همه این ها نشان دهنده آن است که اسلام از نظر اخلاقی برای شادی اهمیت زیادی قائل است به عنوان نمونه می توان به روابطی که در منزل برای پدر و مادر و فرزند ترسیم می کند اشاره کرد و همه این ها موجب شادی انسان می شود. کتابی از شهید ثانی در مورد تعلیم و تعلم است و شامل دستورات و آداب آموزش و پرورش و وظیفه متقابل شاگرد و استاد می شود مطالعه این کتاب گویای این است که می خواهد یک محیط شاد و فرح بخش علمی درست کند.
شهید مطهری در صحبت های خود دارد که اسلام واقعی اسلام آن مقدس مآب ها و به ظاهر مومن ها که مخالف شادی اند، نیست بلکه در آیات و روایات فراوانی بر مسافرت کردن، دیدار یگدیگر و مهمانی به عنوان یکی از نمونه های شادی تاکید فراوان شده است.
در حدیث علوی داریم که امیرالمومنین(ع) می فرمایند «انسان در مدیریت زمان باید سه زمان برای خودش قرار دهد؛ ساعتی برای مناجات با خدا، ساعتی برای کسب و کار و امرار معاش و ساعتی برای لذّت های حلال و زیبا» لذا می بینیم در سیره معصومین هم بر شادبودن و لذّت بردن تصریح شده است.
در مورد شادکردن دیگران هم حدیث معروفی داریم که می فرماید«محبوب ترین اعمال نزد خداوند شاد کردن دل مومن است». البته شادکردن به معنای گفتن سخنان بیهوده و لغو یا هجویات نیست بلکه می توان به وسیله اعمال نیز مومنی را شاد کرد مثل اینکه خواسته مومنی را برآورده کرده یا مشکل مومنی را برطرف نماییم. پس دعوت اسلام به این است که انسان هم خودش شاد باشد و هم دیگران را شاد کند.
* با این تفاسیر، تعریف اسلام از شادی چیست؟
خیری: در اسلام شادی به معنای این است که انسان به شادی ها و لذّت ها و خوشی های خودش با ملاک قراردادن رضایت خداوند متعال برسد یعنی من شاد باشم برای رضای خدا یا کسی را شاد کنم آنگونه که مرضی رضای خداست.
* شما فرمودید که در اسلام بر شادبودن و شادکردن با ملاک قرار دادن رضایت الهی تاکید شده است؛ به عبارت دیگر شادی را می توان به دو بخش شادی های پسندیده از دیدگاه اسلام و شادی هایی که امروزه عرف شده است و از این نگاه همان شادی های لوده یا لعب نام می گیرد، تقسیم کرد. ویژگی های شادی های پسندیده از نظر اسلام چیست؟
خیری: اولین دسته از شادی های پسندیده حدیثی است از امیرالمومنین(ع) که «با نیکی هایی که برای آخرت خود می فرستی، شادشو و با آن لحظاتی که نتوانستی با آن نیکی خلق کنی و برای آخرت بفرستی افسرده و محزون شو» یعنی شادی از دیدگاه اسلام این است که من خداوند را راضی کنم و آخرتم را بسازم و زمانی ناراحت شوم که زمان حال را برای نیکی کردن از دست داده باشم.
در بحارالانوار روایت زیبایی آمده است به این مضمون که «در قیامت بنده ای می آید که زمان ها و ساعات عمر خود را به صورت جعبه هایی به او تحویل می دهند؛ وقتی درب بعضی از جعبه ها را باز می کند خیلی شاد می شود چون در آن ساعت خیلی عبادت و بندگی خداوند را کرده است، درب بعضی از قوطی ها را بر می دارد خیلی ناراحت می شود چون معصیت خداوند را کرده است، درب قوطی های دسته سوم را که باز می کند به قدری ناراحت می شود که اگر حزن و ناراحتی این فرد را بین بهشتیان تقسیم کنند، لذت های بهشتی دیگر برایشان لذت ندارد چون آن جعبه خالی هستند و وقتی دلیل آن را می پرسند، خداوند می گوید چون زمانت را به بطالت گذراندی یعنی نه گناهی کردی و نه ثوابی بردی. به همین دلیل است که اسلام می گوید لهو و لعب حرام است.
دسته دوم شادی های پسندیده روایت دیگری است که پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی می فرماید «ای علی برای مومن در دنیا سه خوشحالی است: اول. دیدار برادر مومن، دوم. افطار از روزه، سوم. شب زنده داری».
دسته سوم از این قبیل شادیها تلاش در حل مشکلات علمی و کسب علم است. در روایت داریم که وقتی خداوند می خواهد به بنده ای خیر دهد به او علم دین و فهم دین می دهد.
دسته چهارم از شادی های پسندیده، شاد شدن از رهگذر شاد کردن دیگران است که اسلام روی آن تاکید بسیار دارد و این شادی در قالب های مختلفی می تواند بروز و ظهور کند مثل خریدن هدیه برای فرزندان یا آموختن علم به دیگران.
دسته پنجم از شادی های مورد پسند اسلام، شادی به شادی اهل بیت(ع) است و در روایت داریم که «شیعیان ما به شادی ما شاد و در حزن و اندوه ما، محزون هستند.» به خوبی هویداست که شادی در اسلام جایگاه بالایی دارد لذا اول روایت سخن از شادی و سپس اندوه آمده است چون شادی انگیزه انسان برای زندگی است.
* هزینه هایی که برای مراسم سوگواری می شود خیلی بیشتر از هزینه های مراسم جشن و میلاد اهل بیت(ع) است، دلیل این امر چیست؟
خیری: یکی از آفت های جامعه ما این است که ما شادی و سرورهای صحیح و مورد تایید اسلام نداریم؛ بسیاری از مداحی ها و مجالس شادی ما دچار آفت هستند و دلیل آن هم اهمیت پایین به این مجالس است.
از سوی دیگر ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عده ای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در ان شرکت نمی کنند و از طرفی هم تنوع شادی از سوی کارشناسان و علما باید طرح و عنوان شود مثلا همانگونه که علما به بزرگداشت فاطمیه و نحوه عزاداری محرم پیشنهاد می دهند در مورد نحوه شادی به مناسبتهای مذهبی هم پیشنهاد دهند.
البته تهاجم دشمن در کمرنگ شدن مراسم های جشن اهل بیت(ع) هم بی تاثیر نیست. ما در برهه ای از تاریخ داریم که علمای شیعه بیشتر وقتشان را به پاسخگویی به شبهات اهل تسنن اختصاص دادند در حالیکه در بقیه حوزه ها سرمایه گذاری نکردند؛ در حال حاضر نیز هجمه دشمن به عزاداری های ماست لذا برای اینکه این مساله را توجیه کنیم از بقیه مسایل غافل مانده ایم.
امروزه می بینیم که روش های شادبودن از جانب دشمن بسیار پیشنهاد می شود؛ کانال های مختلف ماهواره ای، سایت های متعدد اینترنتی، انواع موسیقی ها و خواننده های مختلف، ابزارهای رسانه ای و... اعتقادات شیعه را هدف گرفته اند و به ارائه قالب های شادی می پردازند. مسلّم است که ما شیوه های شاد بودن را پیشنهاد نکردیم اما آنها با شناسایی این خلاها، شیوه های کاربردی شاد بودن را پیشنهاد می کنند و این سبب می شود در جامعه ما شادبودن از نگاه اسلام مورد غفلت واقع شود.
* شما مصادیق شادی های پسندیده را بیان کردید و در عین حال از شادی هایی نام بردید که از سوی دشمنان و با سوء استفاده از عدم تبیین شادی های مورد قبول اسلام از سوی علما به جامعه ارائه می شود، مصادیق شادی های ناپسند از دیدگاه اسلام کدامند؟
خیری: به طور کلی می توان گفت شاد شدن از انجام گناه یکی از مصادیق شادی های ناپسند است، مثلا دوستان کسی را آزار دهند و من شاد شوم.
مسخره کردن دیگران هم از دیگر مصادیق شادی های ناپسند است که در آیات قرآن کریم آن را حرام شمرده و حتی بالاتر، خداوند در جایی مسخره کنندگان را لعن می کند که این مورد لعن قرار گرفتن از جانب خداوند، مساله بزرگی است.
دسته سوم شاد شدن به خاطر غرور و مستی است. ما آیه 188 سوره آل عمران را داریم که در واقع اشاره به کفاری دارد که اعمال و رفتاری دارند و گمان می کنند پیروز هستند اما اینها شادی ناپسند است.
دسته چهارم شاد بودن به خاطر مشکلات دیگران است. امیرالمومنین(ع) می فرماید «به لغزش دیگران خوشحال نشو زیرا تو نمی دانی زمانه با تو چه می کند.» این روایت اشاره به این دارد که ممکن است تو هم در جایی لغزشی داشته باشی و دیگران از لغزش تو شاد شوند.
* ما یک اسلام داریم که دین و آیین الهی است و یک جامعه اسلامی داریم به این معنا که باید احکام دین الهی اسلام در آن ساری و جاری باشد، با لحاظ قرار دادن این دو مساله وضعیت اجتماعی شادی ها در جامعه چگونه است؟
خیری: متاسفانه در جامعه ما به شادی خیلی کم پرداخته شده است در حالیکه در بطن دستورات اسلام، شادی نهفته است. مثلا همین اطلاعت از خداوند، شادی آور است یا اینکه جمعه به عنوان عید اسلامی اعلام شده است یعنی اینکه هر فرد مسلمان یک روز در هفته را فارغ از کار و مشغله می تواند به شادی سپری کند.
در روایت هم داریم که روزی که در ان گناه نشود، عید است اما متاسفانه جامعه امروز ما در حفظ شعائر اسلامی به عزاداری صرف اکتفا می کند البته عزاداری برای اهل بیت(ع) شعائر اسلامی است و در آن شکّی نیست اما در روایت داریم که شاد شدن به شادی اهل بیت(ع) از جمله شادی های مورد پسند از دیدگاه اسلام است.
متاسفانه جامعه ما شادی را به سویی نهاده است در حالیکه باید به همان اندازه که برای محرم و صفر و بقیه مناسبتها، مجالس عزاداری برپا می کنیم، برای مجالس سرور و شادی اهل بیت(ع) باید مجلس جشن برپا کنیم.
یکی دیگر از آسیب های جامعه این است که جامعه اسلامی هستیم اما تنها عید نوروز را مایه شادی می دانیم در حالیکه مهمتر از آن عید غدیر و قربان را داریم یا مهمتر از آن روزهای جمعه است که در روایات عید ما شیعیان عنوان شده است.
ما اینها را رها کرده ایم که این مساله در چند جهت ریشه دارد؛ رویکردها و سطح دینداری افراد در جامعه متفاوت است. دسته مهم علما و متدینینی هستند که می خواستند جایگاه اهل بیت(ع) را در جامعه تقویت کنند اما متاسفانه مسیر را اشتباه رفته و فقط به عزاداری پرداختند.
* نقش علما در نشان دادن مسیر صحیح و سوق دادن جامعه به شادی های پسندیده چیست؟
خیری: علما همانگونه که رهبران دینی ما هستند و ملاک های دین را به ما ارائه می کنند در اینجا هم مانند بقیه حوزه ها نقش رهبری فکری را دارند. نقش علما این است که افکار و اعتقادات و شیوه های درست زندگی کردن را رهبری کنند و شیوه های صحیح کاربردی شادبودن را گسترش دهند و اعلام کنند همانگونه که مراسم عزای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) شعائر دینی است شادی اهل بیت(ع) هم جزو شعائر دینی است و حتی در سیره رسول اکرم(ص) و قرآن کریم و ائمه معصومین(ع) می بینیم که خداوند از هردو روش استفاده می کند.
در قرآن کریم خداوند چندین مرتبه، پیامبر را با عنوان بشیر و نذیر مخاطب قرار داده است لذا رسالت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع) گویای این مساله است که هم بشیر یعنی بشارت دهنده و هم نذیر یعنی ترساننده بودند. این نکته تربیتی در عبارات قرآن کریم قابل تامل است که خداوند خطاب به پیامبر اول می فرماید تو بشیر هستی و سپس اضافه می کند نذیر هستی.
در روانشناسی اصل تربیتی داریم که ابتدا باید فرد را تشویق کنیم چون کسانی که در مرحله اول تشویق می شوند از رشد تحصیلی بیشتری برخوردار می شوند تا افرادی که اول با تنبیه مواجه می شوند.
بنابراین علما باید همدوش عزا، شادی ها را هم معرفی کنند و حتی اگر لازم باشد سرمایه گذاری مالی نمایند. تاسیس موسسه پژوهشی و تحقیقاتی در این زمینه می تواند گره گشا باشد تا محققانی به امر پژوهش در این عرصه پرداخته و ارائه طریق کنند.
* یکی از مسایلی که در محفل زنانه بیشتر دیده می شود بحث کف زدن است که برخی ایراد می گیرند در سیره پیامبر(ص) کف زدن با دو انگشت بوده است و بیشتر از آن محل ایراد است یا دف زدن را محل ایراد می دانند در صورتیکه ما در روایت داریم که پیامبر(ص) در مساله تزویج حضرت زهرا(س) خطاب به زنان قریش می گوید که دف بزنید. نظر شما پیرامون این مساله چیست؟
خیری: ما در دایره المعارف اسلامی هم داریم که کف زدن مطلقا حرام نیست و حتی در رساله های عملیه علما دیده نشده که عالمی یا مرجعی، کف زدن را مطلقا حرام اعلام کند یا در زمینه موسیقی هم همین رویه است البته در رساله آیت الله العظمی گلپایگانی داریم که اگر استکان و نعلبکی را با ریتم آهنگین به هم بزنید حرام است اما مطلق موسیقی یا مطلق کف زدن حرام شمرده نشده است.
از سوی دیگر شیوه ای با این دقت و جزییات نداریم که دو انگشتی کف بزنید حتی در رساله های عملیه از علما، آلات موسیقی را دو دسته لهو و لعب و آثار مشترک تقسیم می کنند به این معنا که وسایلی هستند که می توان با آنها موسیقی حلال نواخت که این از نظر اسلام هیچ ایرادی ندارد مثلا آیت الله العظمی بهجت با دقت بالایی که دارند در زمینه دور بودن از موسیقی های لهوی، می گوید« موسیقی هایی که مارش نظامی است و برای انقلاب اسلامی زده می شود، اشکالی ندارد» پس این اشتباه است که بگوییم کف زدن حرام است یا حتما باید دو انگشتی باشد؛ شیوه ای به این ترتیب در اسلام نیامده است.
کد خبر: 13931015302460
1393/10/15
|