بازدید این صفحه: 4335 تاریخ انتشار: 1393/10/10 ساعت: 00:36:29
حضرت آیتالله جوادی آملی:
استغفار انسان برای رفع سیئه است یا دفع آن؟
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: دو نوع استغفار وجود دارد، استغفار برای رفع سیئه که در مورد عموم انسانها صادق است. یعنی کسانی که به سیئاتی مبتلا شدند استغفار میکنند برای زدودن لغزشها. اما استغفار بندگان خاص یعنی انبیاء و ائمه برای دفع است، یعنی آنها استغفار میکنند که سیئه به سراغ آنها نیاید و اینطور نیست که خطیئنه و سیئه به سراغ آنها آمده باشد و آنها میخواهند آن را رفع کنند.
موضوع: تفسیر
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 53 تا 59 سوره «زمر» روز سهشنبه، 9 دی ماه، بیان کرد: عبادت گاهی به صورت تکوینی و تشریعی و جامع اینهاست و گاهی خصوص بندگان مؤمن است آنجایی که خصوص بندگان مؤمن است دیگر سخن از توبه و تهدید و امثال آن نیست نظیر آیه ششم از سوره مبارکه انسان که میفرماید:«عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا؛ چشمه ای که بندگان خدا از آن مینوشند و آن را به هر جای که خواهند، روان میسازند» که این ناظر به بندگان خاص الهی است که در بهشت مسلط بر جوشاندن چشمهها هستند، در دنیا انسان تابع چشمه است و هر جا چشمه است زندگی میکند اما در بهشت چشمهها تابع اراده و خواست مومنان هستند. یعنی هر جایی که مومنان اراده کنند و بخواهند چشمهای جوشان میشود از همین رو در این آیه نیز جوشیدن چشمه در بهشت به مومنان نسبت داده شده است.
وی ادامه داد: این عباد الله همان مومنان خاص هستند که در آیه 63 به بعد سوره فرقان آنها اینگونه تصویر شدهاند: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمين به فروتنی راه میروند و، چون جاهلان آنان را مخاطب سازند، به ملايمت سخن گويند» این آیه در حقیقت فضایل و اوصاف کمالی عباد الرحمن را ذکر میکند. اما آیه محل بحث که فرمود قل یا عبادی این مطلق است چرا که در ذیل آیه سخن از تهدید و انذار است «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» همین عبادی که در این آیه منادا هستند خداوند در قسمت پایانی میفرماید که شما توبه نکردید و از کافرین شدید. معلوم میشود این عباد بندگان عمومی خداوند هستند و خطاب خداوند در این آیه بندگان خاص خداوند نیست. بر این اساس میتوان گفت این مومنان خاص نیازی به استغفار و دعا ندارد و استغفار و دعای آنها با استغفار و دعای دیگران فرق دارد، استغفار و دعای دیگران برای رفع خطر است یعنی کسانی که به سیئاتی مبتلا شدند استغفار میکنند برای زدودن لغزشها. اما استغفار بندگان خاص یعنی انبیاء و ائمه برای دفع است، یعنی آنها استغفار میکنند که سیئه به سراغ آنها نیاید و اینطور نیست که خطیئنه و سیئه به سراغ آنها آمده باشد و آنها میخواهند آن را رفع کنند.
این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: بر اساس مطالبی که روز گذشته در مورد توبه ذیل آیات مورد بحث و آیات سوره نساء بیان شد میتوان گفت که حوزه تأثیر توبه بیشتر از شفاعت است زیرا در شفاعت دو عنصر محوری شرط است اول اینکه شفیع باید مأذون باشد و دوم اینکه مشفوع له باید مرتضی المذهب باشد. مرتضی المذهب کسی است که دارای ایمان و ولایت و امثال آن باشد و دین خدا پسند همین دین کامل، اسلام است، چنین کسی که مرتضی المذهب است مورد شفاعت است و غیر از این شفاعت شامل حال او نمیشود. بنابراین مشرک که مرتضی المذهب نیست شامل شفاعت نمیشود اما شامل توبه میشود چرا که تمام مشرکین در صدر اسلام با توبه و روی آوردن به اسلام ایمان آوردند. بنابراین حوزه توبه و تأثیر گذاری توبه بیشتر از حوزه شفاعت و تأثیر گذاری آن است. اما باید توجه کرد که در باب شفاعت مطلب دیگری نیز وجود دارد و آن این است که «و آخر من یشفع ارحم الراحمین» خداوند سبحان اگر بخواهد شفاعتی کسی را بکند و بخواهد از کسی بگذرد آن دیگر برابر مشیت حکیمانهاش این کار را میکند و استبعادی هم ندارد. برخی از این شفاعتها که خبر است قطعاً اتفاق خواهد افتاد اما بخش دیگری که وعید است معلوم نیست اتفاق بیافتد چرا که مخالفت با وعید خلاف حکمت نیست. بنابراین دو عنصر محوری شفاعت، مخصوص شفاعت غیر خداوند است و در مورد خود خداوند واقعاً نمیتوان سخنی گفت و انسان خبر ندارد که او چگونه شفاعت میکند.
وی افزود: خداوند فرمود: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» در رحمت الهی همیشه باز است و هرگز این در بسته نمیشود مگر اینکه خود انسان این در را ببندد. نعمتهای الهی دو قسم است نعمتهای مادی که تغییر پذیراند، گاهی خداوند میدهد، گاهی میگیرد و به هر حال این مایه امتحان انسان است. اما نعمت قسم دوم مانند؛ دین، ایمان، توحید، ولایت و قرآن تغییرپذیر نیستند مگر اینکه خود انسان آن را رد کند. بر این اساس نعمتهای معنوی را تا انسان رد نکند اینها هستند. نعمتهای مادی واقعاً به دست انسان نیست ولی در نعمتهای معنوی کاملاً انسان مسئول است. بعد فرمود: «وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ» چون در رحمت باز است پس توبه و انابه هم برای همیشه هست و همیشه باز است.
آیتالله جوادی بیان کرد: سپس خداوند فرمود: «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ؛ از نيکوترين حقايقى که از جانب خدا به سوى شما نازل شده است پيروى کنيد» بر اساس این آیه انسان باید همتش بلند باشد و همه به دنبال بهترینها و بالاترینها باشد. اگر چه عبادت انسان سه مرحله و رتبه دارد به این صورت که برخی از ترس جهنم عبادت میکنند برخی برای بهشت خداوند را عبادت میکنند و برخی خدا را به خاطر محبتی که به او دارند عبادت میکنند. انسان باید به دنبال احسنترین و بالاترین درجه و مرحله باشد و سعی کند آن را کسب کند چرا که اگر بالاترین درجه را داشته باشد قطعاً درجات پایین را دارست اما اگر درجات پایین را داشته باشد دیگر دستش به مراحل بالاتر نمیرسد. خداوند همتهای کوچک و پست را دوست ندارد.
وی اضافه کرد: شخصی خدمت پیامبر بود و دست به دعا بلند کرد و گفت خدایا من و خانوادهام و پیامبر را مورد رحمت و غفران خودت قرار بده. پیامبر فرمود این چه نحو دعا کردن است. غفران و رحمت خداوند بسیار گسترده است لذا تو هم دعا و خواست خودت را وسیع و گسترده کن و بگو خداوندا همه مومنانی که در شرق و غرب عالم هستند بیامرز، اینگونه دعا کردن از خدا کم نمیکند و بخشیدن اینگونهای نیز از خدا کم نمیکند پس دعا و خواستهات را توسعه بده. کرم و رحمت خداوند اینگونه است که هر چه بدهد کرم و جودت و رحمتش بیشتر میشود. بخشش و رحمت خداوند با دادن به بندگان کم نمیشود بلکه بیشتر میشود.
این مرجع تقلید عنوان کرد: نکته دیگری که در آیه 55 این سوره وجود دارد این است که خدواند انسان را دعوت میکند که از بهترین چیزی که او برایش نازل کرده است تبعیت کند. این مفهوم و دعوت علاوه بر این آیه در آیات دیگر قرآن نیز کرار ذکر شده است. در این آیه نیز به این مطلب اشاره میکند برای اینکه این عدم تبعیت شما از احسن باعث نشود که در آخرت حسرت بخورید و بگویید در کنار دین خدا تفریط کردیم و یا اینکه بگویید ما جزء کسانی بودیم که دین خدا را به سخره گرفتیم و یا اینکه بگویید اگر خدا ما را هدایت میکرد ما الان از هدایتشدگان بودیم چرا که خداوند شما را هم عقلا و هم نقلا هدایت کرد اما شما بودید که قبول نکردید. اما اگر در روز قیامت چنین گفتید خداوند هم خواهد گفت «بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ؛ در پاسخ او مى گويم: چنين نيست که تو را راه ننموده باشم، آيات من به تو رسيد، ولى آنها را دروغ انگاشتى و گردنکشى کردى و از کافران بودى» مگر کسانی که واقعاً مستضعف باشند و آیات الهی به دست انها نرسد و چون حجت الهی برای آنها بالغ نشده است خداوند اینگونه با آنها رفتار نمیکند.
کد خبر: 13931010302411
1393/10/10
|