بازدید این صفحه: 3698 تاریخ انتشار: 1393/9/16 ساعت: 01:16:06
حضرت آیتالله جوادی آملی:
در راههای بیان شده به عنوان رهایی از ربا بنا براحتیاط واجب ربا محقق است
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس خارج فقه خود بیان کرد: امام خمینی (ره) در مورد راههای مطرح شده به عنوان رهایی از ربا معتقد است که هیچ کدام از این راهها نمیتواند تخلص از ربا باشد و در تمام این موارد اقوی حرمت است و به نظر ما نیز تمام موارد ذکر شده و راههای حیله بنا بر احوط وجوبی کار ساز نیست و ربا در همه آنها محقق است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در آغاز سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ربا» روز شنبه، 15 آذر ماه، بیان کرد: در جلسه قبل بیان شد که یکی از راههای تخلص از ربا هبه است یعنی اگر میخواهند مالی را که مصداق ربا است معامله کنند به یکدیگر هبه کنند. علت این امر این است که این هبه معوضه است و روشن شد که بین هبه معوضه و بیع فرق جوهری است. در بیع مبادله مال به مال است ولی در هبه معوضه فعل به جای فعل است نه موهوب به جای موهوب و چون فعل در مقابل فعل است از موارد ربا نیست چرا که فعل مکیل و موزون نیست و به طور کلی خارج از ربا محسوب میشود. بر این اساس در مسئله هبه چهار امر وجود دارد. امر اول این است که هبه معوضه مصطلح باشد و معاوضه بین فعلین است بر این اساس جا یرای ربا نیست و راسا از بحث بیرون است. امر دوم زمانی است که کالایی را هبه میکنند در برابر کالای دیگر و قصدشان این است که دو عین در برابر هم قرار بگیرد. اما امر سوم این است که قصد این چنینی در متن انشاء وجود ندارد اما هر کدام مال را به دیگری هدیه میکند به شرط اینکه دیگری نیز هدیه کند. در این دو صورت اخیر ربا محقق است و از موارد تخلص ربا محسوب نمیشود. اما امر چهارم مطرح شده در این مسئله این است که فرد کالایی را به دیگری هدیه میکند بدون قصد تعویض و شرط تعویض و دیگری نیز همین کار را بدون قصد و شرط در تعویض انجام میدهد که در این صورت ربا محقق نیست و هبه میتواند تخلص از ربا باشد. براین اساس گاهی هبه معوضه است که تعویض بین فعلین است نه کالا، که این راسا از مسئله ربا خارج است اما در صورتی که چنین نباشد یعنی از سنخ مکیل و موزون بود که موهوبها در مقابل هم قرار گرفته باشند نه فعل هبه، سه صورت محقق بود که در امر دوم و سوم تشریح شد و بیان شد که حرمت ربا وجود دارد اما در صورتی که امر چهارم باشد که هیچ قصد و شرطی در هبه نباشد میتواند موارد تخلص از ربا باشد.
وی ادامه داد: راه دیگر بیان شده برای تخلص از ربا هبه کردن اضافه از کیل و وزن است یعنی اگر کسی میخواهد ده من گندم مرغوب را با 20 من گندم نامرغوب معامله کند مشتری ده من از گندم راه به عنوان عوض ده من گندم خوب بدهد و آن ده من اضافی را به عنوان هبه به خریدار بدهد. راه حل دیگر تخلص از ربا معامله کالا با عقد صلح است. اگر چه در عقد صلح هم ربا محقق است اما در متن صلح ربا محقق نیست. شخصی که گندم نامرغوب دارد ده من گندم نامرغوب را مصالحه میکند با کسی که گندم مرغوب دارد به این شرط که خریدار باید ده من گندم مرغوب را به ده من گندم نامرغوب به مشتری بفروشد. در حقیقت مشتری بیست من گندم نامرغوب داد و ده من گندم مرغوب خرید بدین صورت که ده من را با مصالحه داد و ده من دیگر را با ده من گندم مرغوب خریدار معامله کرد. این هم در مسئله بیع ربوی راه دارد هم در مسئله قرض ربوی. در مسئله بیع همان بود که مطرح شد اما در مسئله قرض بدین صورت است که شخصی مقداری مال به دیگری صلح میکند به شرطی که مبلغی را به صورت یک ماهه یا یک ساله به او قرض بدهد و بعد از رسیدن سر رسید، پول را برگرداند. آن مقدار زائده را قرض گیرنده از ناحیه صلح به قرض دهنده داده است. این هم در حدوث راه دارد و هم در بقاء. در حدوث همانطور بود که بیان شد. اما در بقاء بدین صورت است که قبلاً مالی گرفته است یا بدهکار بوده است و الان موقع سررسید آن است قرض گیرنده مالی را به قرض دهند صلح میکند و در ضمن صلح شرط میکند که یک ماه یا بیشتر به او فرصت دهد تا مالش را برگرداند.
آیتالله جوادی عنوان کرد: این در حالی است که امام خمینی (ره) استاد ما معتقد بود که هیچ کدام از این راهها نمیتواند تخلص از ربا باشد و در تمام این موارد اقوی حرمت است و همچنین بیان شد که به نظر ما نیز تمام این موارد ذکر شده و راههای حیله بنا بر احوط وجوبی حرمت است. یک وقت خود امام (ع) و شرع راههایی را برای تخلص ربا مطرح میکند این مسئلهای دیگری است و از لحاظ تعبد قبول است همانطور که خود ربا هم به خاطر تعبد مورد قبول بود اما یک وقت فقیه میخواهد برای تخلص از این امر تعبدی راههایی را از فقه استخراج کنید که صحت این مسئله مشکل به نظر میرسد.
وی افزود: مطلب دیگری که در ربا وجود دارد این است که ربا کار شخصی نیست بلکه کار اجتماعی است دین جامعه را میخواهد بر اساس مهر و محبت اداره کند، هیچگاه جامعه با قهر اداره نمیشود، جامعه را با بی مهری و ربا خواری و گران فروش و کم فروشی نمیشود اداره کرد کمترین خطرش همین ده میلیون پرونده قضایی است. این ده میلیون برای ده میلیون نفر نیست چرا که هر پرونده حداقل دو نفر طرف اصلی دارد و چند نفر نیز در اطراف این پرونده هستند بر این اساس حدود 70 میلیون نفر درگیر این پروندهها هستند بنابراین قهرا اکثریت مردم گرفتار دعوا، زد و خورد و نزاع هستند. کوتاهی عمر، عصبانیتها، ایست قلبیها و استرسها در اثر این است که ما نمیدانیم چگونه زندگی کنیم، سبک زندگی اسلامی باید این را برای ما بسازد. سبک زندگی اسلامی باید به ما یاد بدهد تا چگونه زندگی کنیم.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: بارها روایت امام رضا (ع) در همین جلسات بیان شده است که میفرماید: «تزاور وا فان فی زیارتکم احیاء لقلوبکم و ذکراً لاحادیثنا تعطف بعضکم علی بعض الی آخر» به دیدار همدیگر بروید جلسات خصوصی داشته باشید. اهل یک کوچه هفتهای یکبار کنار هم بنشینید یک لیوان چای بخورید با هم دیگر اشنا شوید. چرا که این جمع شدن شما باعث احیا شدن احادیث میشود و احادیث ما یک امر عادی نیست این کلمات ما از جای دیگر آمده است عاطفه ایجاد میکند و آن قدرت را دارد که دلها را به هم مرتبط کند. سنگ روی سنگ بند نمیشود چرا که اگر بین این سنگها ملات و عاطفهای نباشد اینها نخواهند ایستاد. بر این اساس با حیله که مشکل ربا حل نمیشود حیله عاطفه نمیآورد. با حیله نمیتوان سبک زندگی ساخت. زندگی را مهر و محبت اداره میکند «هل الدین الا الحب» جامعه وقتی میتواند در رفاه باشد که در مهر زندگی کند.
وی ادامه داد: مسئله دیگری که در ربا مطرح است این است از آنجا که ربا در همه اقسام معاملات راه دارد آیا در شرکت هم ربا راه دارد یا خیر؟ مثلاً اگر دو نفر در محصول یک زمینی شریک هستند نیمی از این محصول برای یکی است و نیم دیگر برای کسی دیگر. حال اگر محصول این زمین به دو نحو بود یعنی قسمتی از آن مرغوب و قسمت دیگر آن نامرغوب بود اگر یکی از شرکا نامرغوب را که بیشتر از مرغوب است برداشت و دیگری مرغوب را برداشت ربا محقق است. مثلاً اگر گندم نامرغوب دو تن بود و گندم مرغوب یک تن اگر یکی از شرکا دو تن گندم نامرغوب را برداشت و دیگری یک تن گندم مرغوب در این ربا راه دارد؟ برای پاسخ به این مسئله باید اول بررسی شود که قسمت و شراکت چیست؟ اگر از جنس معاوضه بود که قطعاً در آن ربا راه دارد اما اگر از جنس قسمت بود و به این معنا بود که هر کسی سهم خودش را برداشته است قطعاً ربا راه نخواهد داشت و چون به نظر میرسد که این از نوع معاوضه نیست بلکه قسمت از پس در آن ربا راه ندارد.
کد خبر: 1393916302273
1393/9/16
|