بازدید این صفحه: 3477 تاریخ انتشار: 1393/9/16 ساعت: 01:11:55
حضرت آیتالله نوری همدانی بیان کرد:
محدود کردن عملکرد انبیاء بنی اسرائیل به بیان احکام صحیح نیست
حضرت آیتالله نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اینکه برای توجیه روایات بیان شده در اثبات ولی فقیه، عملکرد انبیاء بنی اسرائیل را به بیان احکام شریعت موسی تقلیل دهیم صحیح نیست چرا که خود قرآن کریم با بیان داستانهای پیامبرانی چون سلیمان و داوود به خوبی عملکرد این پیامبران را در تشکیل حکومت، مدیریت و رهبری اجتماع نشان میدهد.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز شنبه، 15 آذر ماه، بیان کرد: یکی دیگر از روایاتی که در باب اثبات ولی فقیه ذکر شده اس روایت «علماء امتي كانبياء بني اسرائيل؛ علماي امت من به مانند انبياي بني اسرائيل میباشند» میباشد اگر این روایت در غوالی الئالی، بحار و مستدرک ذکر شده است اما از آن به عنوان یک روایت مرسل یاد میشود. امام خمینی از این روایت نیز در کنار روایات دیگر برای اثبات ولایت فقیه استفاده میکند. این در حالی است که هم خود شیخ انصاری و هم دیگر علمایی که بر مکاسب حاشیه زدهاند باز هم سخن خود را در مورد اینکه علما در بحث تبلیغ و تبیین امور دینی مانند انبیاء هستند را تکرار میکنند و معتقدند که این روایت نیز مانند دیگر روایات دلالتی بر مسئله حکومت و مدیریت امور مردم و در نهایت ولایت فقیه ندارد.
وی افزود: مرحوم خویی در کتاب مصباح الفقاهه جلد سوم در بحث بیع بیان میکند که این روایت ناظر به شباهت در تبلیغ و بیان احکام خداوند است همچنان که انبیاء بنی اسرائیل هم دین و شریعت موسی را تبلیغ و ترویج میکردند. ایشان معتقد است این روایت مانند زید کالاسد است یعنی چطور وقتی که ما میگوییم زید مانند شیر است صفت شجاعت که ظاهرترین و مهمترین صفت شیر است برای زید ثابت میشود در این روایت هم همینگونه است و ظاهرترین و بارزترین صفت انبیاء بنی اسرائیل که تبلیغ و بیان احکام بوده است برای علما ثابت میشود. انبیاء بنی اسرائیل مانند انبیائ اولوالعزم ولایت نداشتند بلکه انبیائی بودند در جهت تبلیغ دین موسی که حتی حیطه تسلط آنها گاهی بسیار کوچک و حتی محدود به یک قریه یا روستا بوده است. ایشان حتی نحوی دیگر این روایت را تفسیر میکنند که اصلاً این روایت قائل به منزلت و مقام است و نه حتی بیان احکام و بیان وظیفه و عملکرد. این روایت در صدد این است که بگوید مقام و منزلت علمای اسلام به اندازه انبیاء بنی اسرائیل است.
آیتالله نوری همدانی اظهار کرد: امام خمینی (ره) در مقابل بسیاری از علماء معتقد است که این شباهت و این ارتباط شباهت در عملکرد است یعنی عملکرد علمای امت حضرت رسول (ع) مانند انبیاء بنی اسرائیل است یعنی علما همان وظایف انبیاء را دارند و برای اینکه عملکرد انبیاء را تشریح کنیم باید به قرآن مراجعه کنیم چرا که قرآن به خوبی عملکرد انبیاء را نشان داده است. و محدود کردن این عملکرد به تبلیغ و بیان احکام صحیح نیست. آنچنان که حضرت امیر (ع) در خطبه اول نهج البلاغه در تشریح وظایف انبیاء میفرماید: «فَبَعَثَ فِیهمْ رُسُلَهُ، وَوَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیاءَهُ، لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ، وَیُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ، وَیَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بَالتَّبْلِیغِ، وَیُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ، وَیُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ: مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ، وَمِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ، وَمَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ، وَآجَال تُفْنِیهمْ، وَأَوْصَاب تُهْرِمُهُمْ، وَأَحْدَاثٍ تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ، وَلَمْ یُخْلِ اللهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ، أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ، أَوْ حُجَّةٍ لاَزِمَة، أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ؛ پس پیامبران را به میانشان بفرستاد. پیامبران از پى یکدیگر بیامدند تا از مردم بخواهند که آن عهد را که خلقتشان بر آن سرشته شده، به جاى آرند و نعمت او را که از یاد بردهاند، فرا یاد آورند و از آنان حجّت گیرند که رسالت حق به آنان رسیده است و خردهاشان را که در پرده غفلت، مستور گشته، برانگیزند. و نشانههاى قدرتش را که بر سقف بلند آسمان آشکار است به آنها بنمایانند و هم آنچه را که بر روى زمین است و آنچه را که سبب حیاتشان یا موجب مرگشان مىشود به آنان بشناسانند و از سختیها و مرارتهایی که پیرشان مىکند یا حوادثى که بر سرشان مىتازد، آگاهشان سازند. خداوند بندگان خود را از رسالت پیامبران، بىنصیب نساخت بلکه همواره بر آنان، کتاب فرو فرستاد و برهان و دلیل راستى و درستى آیین خویش را بر ایشان آشکار ساخت و راه راست و روشن را خود در پیش پایشان بگشود.» بخشهای مختلف این سخن امام (ع) وظایف و عملکرد انبیاء را نشان میدهد که بدون تردید نمیتوان همه اینها را در بیان احکام خلاصه کرد. همانطور که در جلسات گذشته بیان شد شواهدی در آیات قرآن برای اثبات این مسئله نیز وجود دارد.
وی ادامه داد: امام خمینی (ره) برای اثبات سخن خود به حضرت موسی اشاره میکند که یکی از پیامبران بنی اسرائیل است و مشخص است که موسی وظیفه و عملکردی فراتر از بیان احکام داشتهاست. علاوه بر حضرت موسی برخی از انبیاء بنی اسرائیل حکومت و مدیریت جامعه را به عهده داشتند برای برقراری این حکومت به جهاد و جنگ میرفتند رفتارهایی که فراتر از بیان احکام بوده است. در سوره اسراء بیان شده است. در این سوره در تشریح داستان حضرت موسی بیان شده است که «وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إسْرائِيلَ ألاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلاً ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً وَ قَضَيْنا إلى بَنِي إسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً فَإذا جاءَ وَعْدُ اُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا اُولِي بَأسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً؛ و به موسي كتاب داديم و آن را براي بنياسرائيل سبب هدايت ساختيم، كه بجز مرا وكيل (سرپرست) مگيريد به این سبب که (آنها) از ذريه كسی هستند كه با نوح (در كشتي) حمل كرديم كه او بنده شاكري بود و براي بنياسرائيل در كتاب (تورات) حکم کرديم كه محققاً شما دو نوبت در (این) زمين فساد كرده و گردنكشي بزرگي ميكنيد پس هنگامي كه موعد اول رسيد بر شما مخلوقاتي از خودمان را كه بسيار زورمندند برانگيختيم، پس (شما را) در ميان شهرها جستوجو (و تعاقب) كردند و اين وعده به انجام رسید» این مرحله اول فساد بنی اسرائیل بود. اگر چه در تاریخ نام افراد مختلفی چون بخت النصر و کورش کبیر را برای سرنگونی فساد اول بنی اسرائیل بردهاند اما برای قران کریم فرد مهم نیست مهم این است که خداوند کسی را فرستاد که بر فساد بنی اسرائیل غلبه کند و آنها را متنبه کند.
این مرجع تقلید بیان کرد: خداوند در ادامه آیه میفرماید: «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أمْدَدْناكُمْ بِأمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أكْثَرَ نَفِيراً إنْ أحْسَنْتُمْ أحْسَنْتُمْ لِأنْفُسِكُمْ وَ إنْ أسَأتُمْ فَلَها فَإذا جاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً عَسى رَبُّكُمْ أنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً؛ سپس (اوضاع) براي شما برگشت تا بر آنها بتازيد، و با اموال و پسران بر شما امداد كنيم و شما را در نفرات كثرت بخشيم (پس) اگر نيكي كنيد به سود خويش نيكي كردهايد و اگر بدي كنيد پس (عقوبت آن) بر خودتان است. هنگاميكه وعدۀ ديگر (دوم) آمد، پس براي آن است كه (از اندوه) روی شما را زشت گردانند و براي آنكه وارد مسجد (الاقصي) شوند چنانكه نوبت اول بدان داخل شده بودند و براي آنكه بر آنچه دست يابند نابودش كنند، نابود كردني شايد پروردگارتان بر شما رحم آورَد و اگر بازمیگشتيد (توبه میكرديد) ما هم باز ميگشتيم (به شما اقبال ميكرديم)، و (البته) جهنم را زندان كافران ساختهايم» این شرح حال بنی اسرائیل بود که به نظر میرسد الان نیز چون در حال طغیان هستند حزبالله بلای جان آنها شده است.
وی افزود: آیهی دیگری که در مور قوم بنی اسرائیل و عملکرد انبیاء در قرآن کریم وجود دارد آیه 246 سوره بقره است که خداوند در این آیه میفرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ؛ آيا آن گروه از بنی اسرائيل را پس از موسی نديدی که به يکی از، پيامبران خود گفتند: برای ما پادشاهی نصب کن تا در راه خدا بجنگيم» این آیه نشان میدهد که اگر پیامبر بعد از موسی حکومت و مدیریت اجتماعی و رهبری نداشت که مردم برای فرمانده یا پادشاه پیش او نمیرفتند. در ادامه این جریان که در قرآن کریم بیان شده است آن پیامبر طالوت را برای آنها برگزید و در لشگریان طالوت حضرت داوود بود که توانست جالوت را بکشد و در قرآن کریم در مورد حضرت داوود چنین آمده است که «وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ؛ اود جالوت را بکشت و خدا به او پادشاهی و حکمت داد» این نمونه بسیار واضحی برای عملکرد انبیاء بنی اسرائیل است که منحصر به تبلیغ و بیان احکام نبوده است. علاوه بر این این آیات نشان میدهد که تا جهاد و شهادت و مقاومتی نباشد حکومتی و آسایشی برای مومنان نخواهد بود.
کد خبر: 1393916302271
1393/9/16
|