بازدید این صفحه: 3105 تاریخ انتشار: 1393/9/7 ساعت: 02:07:10
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
در حج امر وجوب تنها متعلق به حلق و یا تقصیر موی سر است
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: روایات زیادی مبنی بر این که فرد بین حلق و یا کوتاه کردن موی سر مخیر است وجود دارد، در نتیجه اطلاقات هم مصرف به همین دو است، از سویی دیگر نیز چیدن ابرو امری غیر متعارفی است. پس بی شک امر وجوب تنها متعلق به حلق و یا تقصیر موی سر است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج خود روز چهار شنبه 5 آذر ماه چنین بیان کرد: بحث اخلاقی امروز ما حدیث دیگری از امام حسن عسگری است که میفرماید: «الغضب مفتاح کل شر» یعنی غضب کلید تمام بدیها است. دو نوع گناه وجود دارد، برخی از گناهان کلید گناه دیگری نیستند و یا اگر کلید گناهی باشند، کلید گناهان کوچک هستند، مانند ریا که کلید گناه دیگری نیست، اما نوع دوم از گناهان، گناهانی است که کلید گناهان بزرگی هستند از جمله حسد که کلید دروغ و غیبت و ظلم و.. است و یا دروغ، یکی از گناهان کلیدی است شراب هم همین طور است که روایتی نیز در این باره میگوید همه گناهان در اتاقی قرار دارد که در آن اتاق قفل است، آن قفل، قفل عقل است و کلید آن شراب است. یکی از مهمترین گناهان کلیدی غضب است چرا که غضب هم مانند شراب عقل را از کار میاندازد، در حالی که قفل تمام گناهان عقل و ایمان است، گفتهاند در زمان عصبانیت نه تصمیم بگیرید و نه اقدام کنید و نه تنبیه، چرا که در حال غضب همه این موارد غلط است، پس باید در حال غضب خود را کنترل کنیم، برای کنترل گفتهاند که هر کجا که هستید جای خود را عوض کنید، و یا اگر نمیتوانید جای خود را تغییر دهید، شرایط خود را عوض کنید، یعنی اگر ایستادهاید، بنشینید، تا حال غضب فراموش بشود، چرا که غضب مانند آتش همه چیز را میسوزاند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ الَّذینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یغْفِرُونَ» این آیه شریفه در سوره شورا آمده است، آیه قبل از آن در مورد اهل ایمان و توکل صحبت کرده است، بعد این آیه را میفرماید، حال سؤال این است که آیا ارتباطی میان ابتدا و انتهای آیه نیست، یعنی میان کبائر اثم و غضب ارتباطی پیدا است، و در ادامه نیز میفرماید و امرهم شورا بینهم، و در ادامه نیز میفرماید و الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و ... . یعنی صلاه و زکات و شورا و... همه بعد از مسئله غضب است. عصبانیت شدیدی که میدانیم مقدمه گناه است حرام است، حتی اگر خوف گناه هم باشد، حرام است.
وی ادامه داد: شیطان بعد از پایان طوفان نوح، به حضرت نوح نصیحت کرد، که در سه جا من به تو نزدیک هستم اگر در خانهای خالی بودی و نامحرمی بود و در آنجا بسته بود من آنجا به تو نزدیک هستم، دوم وقتی که بر روی صندلی قضاوت مینشینی من در صندلی کناری نشستهام و سوم زمانی است که عصبانی میشوی نیز من به تو نزدیک میشوم.
وی افزود: عدهای سؤال میکنند که اجرا کنگره تکفیریها چه فایده ای داشت، یکی از فواید مسلم آن این است که جلوی برخی از خون ریزیها را خواهد گرفت، چرا که میبینند شیعه چه منطق قرآنی و صحیحی دارد و مبنای شیعه در توحید، شرک و شفاعت را بیان کرده و اشتباهات آنها را مشخص میکنیم، برای آنها معلوم میشود که جایی برای ریختن خون شیعه وجود ندارد، اگر ما با این کار جان یک نفر را هم نجات بدهیم کافی است. یعنی با این کنگره اولاً عداوتها و دشمنیها را کم میکنیم و دوما این که اتحادی بین مسلمین در مقابل اسرائیل و آمریکا ایجاد میکنیم، چرا که اگر مسلمین متحد باشند بسیاری از مشکلات پیش نخواهد آمد. چرا که دشمن از این مسائل استفاده میکند، مثل این که اسرائیل گفته بود جلوی داعش را نمیشود گرفت، بگذارید مسلمانان همدیگر را بکشند تا ما راحت باشیم.
آیتالله مکارم ادامه داد: ما در نامه ای از مردم قم که به علت مشکلات ترافیکی به سختی افتادند عذرخواهی کرده و از مسئولین تشکر کردهایم که متن آن به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم. بحمد الله کنگره جهانی جریانهای تکفیری از دیدگاه علمای اسلام با شرکت علمای برجستهای از بیش از 80 کشور جهان و علمای برجستهی حوزههای علمیه و سایر نقاط کشور با شکوه هر چه تمام تر و بحمد الله بدون هیچ گونه مشکلی پایان یافت و به لطف پروردگار آثار عمیق آن را در حاضران و نقاط دیگر که اخبار آن به ما رسیده مشهود بود بدین وسیله بر خود لازم میدانیم، از تمام شخصیتها نهادها و ارگانهایی که برای برگذاری این کنگره عظیم زحمات فراوانی کشیدهاند از جمله استانداری محترم قم، نیروی انتظامی، مسئولین محترم راهنمایی و رانندگی، نیروهای محترم سپاه، شهرداری قم، بهداشت و درمان قم، اداره اطلاعات، صدا و سیما، مخابرات قم و همچنین وزارت محترم امور خارجه سپاس گذاری کنیم و پاداش آنها را از خداوند متعال درخواست نماییم و نیز از شهروندان و کسبه، که بخاطر محدودیتهای ترافیکی در این دو سه روز به زحمت افتادند و برای این کار بزرگ فداکاری نمودند صمیمانه عذر خواهی میکنیم. خداوند یار و مددکار همه شما باد.
وی افزود: بحث ما در مسئله تقصیر در حج بود، بحث به اینجا رسید که آیا با کوتاه کردن لحیه و یا شارب عنوان تقصیر صدق میکند یا خیر؟ مرحوم امام در مسئله 30 اشارهای به این مطلب دارند ولی ایشان در این مسئله تنها حلق لحیه را مطرح میکنند و میفرماید حلق لحیه کافی نیست، ولی در مورد شارب و حاجب و یا تقصیر لحیه چیزی نمیفرماید. اما آنچه از جواهر و ... استفاده میشود این است که در این مسئله چندین قول وجود دارد یکی این که واجب است موارد فوق با هم انجام شود. یعنی گفتهاند «قصر من شعر رأسک من جوانبه و من حاجبیتک و من لحیتک و من شاربک و قلم اظفارک» یعنی همه را با «واو» با هم عطف کردهاند، به صورتی که گویا تقصیر باید با همه اینها باشد، در حالی که یقین داریم همه واجب نیست. برخی دیگر این موارد را با «او» عطف کردهاند که معنی آن کفایت یکی از آنها است، به این صورت که گفتهاند: «الاجتزاء ببعض الاظفار او الشعر من الحیه او الرأس او الشارع او الحاجب» همانگونه که مشخص است ظاهر فرمایشات این گروه کفایت یکی از اینها است. برخی دیگر نیز گفتهاند فقط باید موی سر کوتاه شود و برخی دیگر گفتهاند تقصیر شامل موی سر و موی لحیه است. حال بحث این است که مدرک این گروهها چیست؟ ظاهراً مدرک این گروهها روایاتی است که روز گذشته به آنها اشاره کردیم و گفتیم که این روایات هم شامل واجبات است و هم شامل مستحبات و نمیتوان با استناد به این روایات گفت تمام این موارد واجب است.
وی ادامه داد: در مورد کوتاه کردن حاجب هیچ روایتی دیده نشده است، به غیر از دو روایت که صاحب مستدرک به آن اشاره میکند، یکی از این دو فقه الرضا است که میفرماید: «ثم تقصر من شعر رأسک من جوانبه و حاجبیک و من لحیتک» البته همانگونه که میدانیم به احتمال قوی فقه الرضا، روایت نبوده و تنها فتاوای مرحوم شیخ صدوق است. مورد دوم نیز فتوای مرحوم صدوق که میفرماید: «ثم قصر من شعر رأسک من جوانبه و من حاجبیک و من لحیتک و خذ من شاربک و قلم اظفارک» که این مورد هم از سویی فتوای صدوق است و روایت نیست و از سوی دیگر در آن برای تقصیر شعر من جانبه آورده که دلالت بر استحباب دارد. پس ما در باره شارب روایتی نداریم، اگر هم گفته شود که فتوای صدوق بر طبق روایات است میگوییم، این فتاوا با استناد به اطلاقات داده شده و ملاک نیست.
آیتالله مکارم شیرازی عنوان کرد: اولاً پایه اصلی در مسئله آیه شریفه است و آیه هم مربوط به شعر رأس است، دوما روایات زیادی در مسئله وجود داشت مبنی بر این که فرد مخیر است بین حلق و یا کوتاه کردن موی سر، در نتیجه اطلاقات هم مصرف به همین دو است، از سویی دیگر نیز چیدن ابرو امری غیر متعارفی است. پس بی شک امر وجوب تنها متعلق به حلق و یا تقصیر موی سر است.
کد خبر: 139397302178
1393/9/7
|