بازدید این صفحه: 3855 تاریخ انتشار: 1393/9/4 ساعت: 01:02:35
حضرت آیتالله نوری همدانی:
وظیفه پیامبران منحصر در ابلاغ وحی نبوده است
حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد:...
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر چه در قرآن بیان شده است که «و ما علی الرسول الا البلاغ» اما این آیه به معنای انحصار واقعی وظیفه پیامبر در ابلاغ وحی نیست بلکه پیامبران در مراحل مختلف وظیفهای دارند که ابلاغ وحی وظیفه پیامبران در مراحل اولیه دعوت است چرا که آیات فراوانی از جنگ و جهاد و دستور خداوند به پیامبر (ص) برای جهاد و کشتن سران کفر وجود دارد که کاملاً در مقابل این آیه قرار دارد. در حقیقت تمام این فعالیتهای پیامبر که در قرآن به آن مستقیماً اشاره شده است اجزائی از یک حکومت اسلامی است.
به گزارش خبرنگار شفقنا (پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه) حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز دوشنبه، 3 آذر ماه، بیان کرد: بحث در مورد روایاتی بود که مرحوم نراقی برای اثبات ولایت فقیه ذکر کرده است و از میان آنها شیخ اعظم انصاری ده روایت را انتخاب کرده و آنها را در کتاب مکاسب خود بیان کرده است. روایت دوم روایت «العلما امناء الرسل» بود که شیخ انصاری و تقریباً تمام حاشیه نویسان مکاسب معتقد بودند که منظور از علما در این روایت ائمه (ع) است و یا اگر قائل به این نبودند علما و فقها را فقط امین در روایات و نشر احادیث آنها میدانستند. در پاسخ به آنها بیان شد که منظور از علما در این روایت نمیتواند ائمه باشد چرا که در متن روایت مضامینی وجود دارد که در شان ائمه نیست. همچنین در مورد تحلیل دوم بیان کردیم که امام خمینی (ره) بر خلاف دیگر حاشیه نویسان مکاسب معتقد است که مصداق این روایت ائمه نیستند بلکه همان علما هستند و امین بودن منحصر در حفظ و نشر روایت نیست بلکه علماء امین و محافظ عملکرد و اخلاق انبیاء نیز هستند و از آنجا که عملکرد انبیاء فراتر از بیان روایت بوده است این امانت و امین بودن نیز فراتر از آنچه بیان شد خواهد بود و به مانند کار انبیاء شامل مدیریت جامعه و امور اجتماعی مردم نیز خواهد شد. این مباحث تقریباً همان مطالب بود که در مورد روایت اول یعنی «العلماء ورثه الانبیاء» نیز بیان شده بود.
وی افزود: یکی از آیاتی که امام خمینی (ره) برای اثبات عملکرد وسیع انبیاء و تسری این عملکرد به حکومت و خلافت استدلال میکند آیه 25 سوره حدید است که خداوند در تشریح کار انبیاء میفرماید:«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیزٌ؛ ما پیامبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنها کتاب و ترازو، را نیز نازل کردیم تا مردم به عدالت عمل کنند و آهن را که در آن نیرویی سخت و منافعی برای مردم است فرو فرستادیم، تا خدا بداند چه کسی به نادیده، او و پیامبرانش را یاری میکند زیرا خدا توانا و پیروزمند است» خداوند در این آیه به طور واضح و مشخص کار انبیاء را مشخص کرده است و هدف از ارسال رسل را دعوت مردم به قسط و عدل عنوان میکند که اگر با زبان نرم و برهان نشد پیامبرانش را موظف کرده است که با استفاده از آهن برای جنگ و دفاع و جهاد برای اجرای این قسط و عدل اقدام کنند. به هر حال امام خمینی تاکید دارند که این روایت دلالت بر برپایی حکومت توسط فقیه میکند.
آیتالله نوری همدانی اظهار کرد: مطلب دیگری که در روایت وجود دارد انتقاد شدید از سلطان است چون غالباً سلاطین از دین به عنوان ابزار برای راضی نگهداشتن مردم استفاده میکردند بر همین اساس اگر چه آنها خودشان متدین به دین نبودند اما ظاهراً خود را متدین به دین نشان میدادند. نمونه این اندیشه را میتوان در نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر یافت. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «فَإِنَّ هَذَا اَلدِّینَ قَدْ کانَ أَسِیراً فِی أَیدِی اَلْأَشْرَارِ یعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ اَلدُّنْیا؛ این دین در دست بدکاران اسیر است. از روی هوا و هوس در آن عمل میکنند و آن را وسیله طلب دنیا قرار دادهاند» دین به عنوان یک دستاویزی در دست سلاطین بوده است.
وی اضافه کرد: شخصی به نام آقای حائری چند اشکال به مسئله ولایت فقیهی که امام بیان میکرد گرفت. در آن زمان ایشان گفته بود که سیاست چیزی است که هیچ ربطی به اسلام ندارد و کلیه ادیان نیز اینگونه بودند که کاری با سیاست و حکومت و کشور داری نداشتند و ندارند. اگر مردم احساس کردند که به حکومت نیاز دارند عقل آنها به آنها حکم میکند که برای خود حکومتی برپا کنند. بنابراین آن چیزی که باعث شکل گیری حکومت میشود نیاز مردم است نه اسلام. علاوه بر این ما در قرآن آیاتی داریم که به این مطلب اشاره میکند که کار رسول چیزی چیز ابلاغ وحی نیست «و ما علی الرسول الا البلاغ» این مفهوم در چند جای قرآن تکرار شده است. همه اینها میرساند که کار پیامبران و پیامبر اسلام بلاغ و تبلغی است چرا که اینجا از الا هم استفاده شده است که نشانه حصر است. بعلاوه آیاتی دیگری نیز این مسئله را تأیید میکند مانند آیات میانی سوره غاشیه که میفرماید: «فَذَکرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکرٌ لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ؛ پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهای بر آنان تسلطی نداری» در این آیه نیز اشاره شده است که تو تسلط و سیطره بر مردم نداری. ایشان با استفاده از این مطالب بیان کرده است که اولاً اسلام هیچ ارتباطی با حکومت ندارد دوم اینکه عقل عملی برای حکومت داری و کشور داری کفایت میکند و نیازی به وحی نیست و مطلب سوم نیز اینکه اصلاً فقیه توانمندی لازم برای تأسیس حکومت و اداره حکومت ندارد که بخواهد این کار را بکند.
این مرجع تقلید بیان کرد: بنده در همان زمان پاسخی را برای ایشان نوشتم که اولاً فعالیت و کار پیامبران ترتیب داشته و مرحله به مرحله بوده است این بیانی که در مورد وظیفه ابلاغ برای پیامبران بیان شد همان چیزی است که در مراحل اولیه رسالت بر عهده پیامبران است. اما مرحله دوم و مراحل بعدی است که اگر تبلیغ افاده نکرد دیگر باید جهاد و مبارزه کنند نمونه واضح این ترتیب را میتوان در آیاتی که داستان حضرت موسی و هارون را بیان میکند ملاحظه کرد در این آیات خداوند به موسی و هارون دستور میدهد که نزد فرعون بروند و با قول لین و آرام با او صحبت کنند و معجزات خود را برای او آشکار کنند اما اگر قبول نکرد و این دعوت سودی نداشت موسی و هارون با فرعون و فرعونیان مبارزه کنند. بنابراین حصر در آیه بلاغ حصر اضافی است و نسبت به مراحل اولیه است اما آیات فراوانی نیز نسبت به مراحل بعدی داریم که همه دلالت بر قیام و اقدام و جهاد دارند آیاتی مانند آیات «قاتلوا ائمه الکفر»، «قاتلوا اولیاء الشیطان»، «اشداء علی الکفار»، «یا ایها النبی جهادوا الکفار» که همه اینها نشان دهنده فعالیتها و وظایف دیگر پیامبر است که در آیات دیگر قرآن ذکر شده است.
وی ادامه داد: همچنین در مورد فعالیتهای غیر بلاغی دیگر پیامبران در آیه 146 سوره آل عمران چنین آمده است: «وَکأَین مِّن نَّبِی قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثِیرٌ؛ چه بسا پیامبرانی که خدادوستان بسیار همراه آنان به جنگ رفتند در راه خدا» و همچنین آیه «و اتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و اتیناهم ملکا عظیما» که ملک عظیم همان سلطنت و حکومت است و آیاتی که در مورد داوود بیان شده است که خداوند بعد از کشتن جالوت به او سلطنت دارد و همچنین حضرت یوسف که خداوند به او حکومت و سلطنت داد و بسیاری از آیات دیگر که اشاره به عملکرد و فعالیت بیش از تبلیغ و بلاغ را برای پیامبران نشان میدهد.
کد خبر: 139394302132
1393/9/4
|