بازدید این صفحه: 3585 تاریخ انتشار: 1393/9/2 ساعت: 00:17:41
حضرت آیتالله نوری همدانی:
مقصود علما در روایت «العلماء امناء الرسل» ائمه نیستند
حضرت آیتالله نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: با وجود اینکه بسیاری از حاشیه نویسان مکاسب معتقدند که منظور از علما در روایت مذکور ائمه معصومین (ع) میباشند اما امام خمینی (ره) معتقد است چون در این روایت مطالبی بیان شده است که در شان و مقام ائمه نیستند نمیتوان کلمه علما را به ائمه (ع) تعبیر کرد چرا که این نوع تعبیر به نوعی تنزل مقام و جایگاه ائمه است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز شنبه، 1 آذر ماه، بیان کرد: بیان شد که در بحث ولایت فقیه شیخ اعظم انصاری ده روایت را مطرح کرده است که در پایان معتقد است هیچ کدام از این ده روایت دلالت بر ولایت فقیه ندارند. اولین روایت، روایت «العلماء ورثه الانبیاء» بود که به طور مفصل در مورد آن بحث شد و بیان شد که میراث انبیاء از سنخ مال و اموال نیست بلکه شامل همه چیز میشود از علم گرفته تا اداره و تدبیر امور حکومت و مبارزه با طاغوت.
وی ادامه داد: روایت دوم، روایت «العلما امناء الرسل» میباشد که این روایت نیز باید از جهات مختلفی مورد بررسی قرار گیرد. این روایت در کتاب اصول کافی جلد اول، صفحه 46، باب «المستاکل بعلمه و المباحی به» یعنی کسی که علم را وسیله ارتزاق خود و همچنین وسیلهای برای مباحات و فخر فروشی قرار داده است نقل شده است «علی، عن أبیه، عن النوفلی، عن السکونی، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: العلماء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا قیل یا رسول الله: وما دخولهم فی الدنیا؟ قال: اتباع السلطان فإذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم؛ فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامی که وارد (مطامع و لذایذ و ثروتهای ناروای) دنیا نشده باشند. گفته شد: ای پیغمبر خدا، وارد شدنشان به دنیا چیست. حضرت رسول فرمود: پیروی کردن قدرت حاکمه. بنا بر این اگر چنان کردند، بایستی از آنها بر دینتان بترسید و پرهیز کنید» به نظر میرسد روایت ضعیف است چرا که اولاً نوفلی اهل ری بوده است و اگر چه امامی مذهب بوده اما توثیق نشده است همچنین سکونی عامه مذهب است. امام امام (ره) و برخی دیگر از علما این روایت را موثقه میدانند چرا که اولاً سکونی با وجود اینکه مذهبش عامه بوده است اما فقهای امامی پی بردند که انسان موثقی بوده است چرا که شیخ طوسی در کتاب «عده الاصول» خود که یکی از کتابهای قدیمی اصولی است اسم چند نفر از عامه را برده است و گفته که ما به کتب آنها عمل میکنیم که یکی از آنها سکونی است. بنابراین خبر از لحاظ سند موثقه است و بحثی در آن نیست.
آیتالله نوری همدانی تصریح کرد: همانطور که ذکر شد شیخ انصاری این روایت را نیز یکی از روایتهایی عنوان میکند که دلالتی بر مبحث ولایت فقیه ندارد بدون اینکه بخواهد این حدیث را جداگانه و مجزا بررسی کند. اما حاشیه نویسان کتاب مکاسب ایشان به طور مفصل به تشریح این روایت پرداختهاند. آخوند خراسانی در حاشیهای که بر مکاسب شیخ اعظم زده است در مورد این روایت معتقد است که منظور علما در این روایت ائمه (ع) میباشد. بنابراین این روایت دلالتی بر مسئله ولایت فقیه ندارد. علامه نائینی نیز در «منیه الطالب» همان سخن آخوند را تأیید میکند و روایتی در تأیید سخن خود نقل میکند. آیتآلله محقق غروی اصفهانی نیز سخن علمای قبلی را تأیید میکند اما معتقد است بر فرض اینکه منظور علما باشد منظور این است که اینها امناء و امینهای پیامبران هستند در مورد آنچه که آنها آوردهاند یعنی علم و دین، بنابراین ولایت نمیتواند یکی از آن مباحثی باشد که به دست علما است و علما امین پیامبران در این طور مسائل باشند. در «هدایه آلطالب» که حاشیه دیگری بر مکاسب است نیز همین مطلب تأیید شده است. تقریباً تمام علمایی که بر مکاسب حاشیه زدهاند لفظ «علما»ی موجود در این روایت را به ائمه اطهار (ع) تعبیر کردهاند.
وی افزود: اما در این بین فقط امام خمینی (ره) است که بر خلاف علمای دیگر معتقد است این روایت دلالت بر ولایت فقیه دارد و اینطور نیست که مراد از «کلمه» ائمه اطهار باشند. این حرکت امام (ره) درسی برای ماست که امام برای اثبات حقیقت حتی اگر همه علما مخالف ایشان باشد بر اثبات آن پافشاری میکند و سعی کند سخن خود را اثبات کند. امام در دفتر تبیان، کتاب ولایت فقیه و همچنین حاشیه کتاب بیع خود به این مطلب اشاره کردهآند. امام معتقد است که اگر قرار باشد منظور از علما ائمه (ع) باشد ناسازگاری در حدیث رخ خواهد داد چرا که در ذیل حدیث مبحثی مطرح شده است که با ائمه نمیسازد. در این روایت آمده است «العلماء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا»، این فراز حدیث با شان ائمه سازگار نیست چرا که ائمه هیچگاه از سلطان جائر و جور تبعیت نمیکردند و قطعاً منظور از سلطان در این روایت حاکم جائر است چرا که از لسان روایت اینطور بر میآید و همچنین روایات متعددی وجود دارد که این معنا را برای سلطان در لسان ائمه تأیید میکنند. بنابراین این سخن اصلاً در حد ائمه نیست و فلسفه وجود ائمه مخالفت با سلطان جائر و ظالم است. قسمت پایانی روایت را که به هیچ وجه نمیتوان بر ائمه اطلاق کرد چرا که در این فراز آمده است که «فإذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم؛» این سخن اصلاً در شان و مقام و منزلت ائمه نیست که بخواهیم این گونه سخنان را به آنها نسبت دهیم.
این مرجع تقلید بیان کرد: گروه دیگر از علما در تفسیر این روایت اگر چه مراد از «علما» را همان معنای حقیقی آن عنوان کردهاند اما تلاش کردهاند که با تغییر عنوان امین و امانت و اختصاص آن به مسئله علم و دین، معنای روایت را محدود کنند. همانطور که برخی از حاشیه نشینان مکاسب به آن اشاره کردهاند. امانت در این است که چیزی به انسان بسپارند و انسان آن را حفظ کند و آن را به صاحبش برگرداند. اما امام (ره) میخواهد از این امناء ولایت فقیه را ثابت کند. ایشان معتقد است که دو نحوه اشیاء برای امانت و حفظ وجود دارد که میتوان امانت داد اول اشیاء ساکن مانند فرش یا هر چیز دیگری نحوه دوم آن اشیاء متحرک و پویاست مانند یک جامعه یک شهر. مثلاً اگر کسی وارد یک شهر شده است و شهر را از همه ابعاد و جهاتش سالم کرده است و همه ابعاد شهر را بر اساس حکمت و سعادت بشری چیده است اگر کسی بخواهد این شهر را به امانت بگیرد باید در حفظ تمام ابعاد موجودش تلاش کند نه اینکه بخواهد فقط قسمتی را حفظ کند و قسمت دیگر را حفظ نکند. بر این اساس علما نیز موظف هستند که امانت دار خوبی برای همه ابعاد جامعه اسلامی باشند که یکی از این ابعاد بحث ولایت بر مال و جان مردم و مدیریت امور جامعه است.
کد خبر: 139392302099
1393/9/2
|