بازدید این صفحه: 6887 تاریخ انتشار: 1393/5/22 ساعت: 04:46:16
درباره مصحف امام علي(ع) چرا وجود قرآني ديگر در نزد شيعيان تهمتي بيش نيست؟! / عبدالله اميني پور
از مصحف امام على (ع) بسيار گفتهاند و شنيدهايم. آيا اين مصحف ـ آن گونه كه ميپندارندـ با قرآن موجود اختلاف دارد؟ اگر چنين است، اختلاف آن چقدر است؟ مصحف امام على (ع) چه اندازه است؟
موضوع: اعتقادی نویسنده: عبدلله امینی پور
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
اشاره
از مصحف امام على (ع) بسيار گفتهاند و شنيدهايم. آيا اين مصحف ـ آن گونه كه ميپندارندـ با قرآن موجود اختلاف دارد؟ اگر چنين است، اختلاف آن چقدر است؟ مصحف امام على (ع) چه اندازه است؟ و منابع مذهبيتاريخى كه اشاره به وجود آن دارد، كدام است؟ آيا اين همان مصحفى است كه نزد پيامبر (ص) بود يا مصحفى ديگر است؟ و...
برخى پنداشتهاند شيعيان، قرآنى غير از قرآن موجود دارند، و دليل خود را وجود قرآنِ على (ع) ميدانند، كه ويژگيهايى غير از قرآنِ موجود دارد. ما در اين مقاله به پاسخ گويى به اين شبهات ميپردازيم و درباره اين مصحف توضيحاتى را به خوانندگان تقديم ميكنيم، تا همگان بدانند آنچه گفته ميشود (وجود قرآنى ديگر در نزد شيعيان)، تهمتى بيش نيست.
اهل بيت وحي
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند كه رسول الله (ص) به امام على (ع) توجهى ويژه داشت و از ابتدا سرپرست ايشان بود. اما اين اهتمام به دستور خداوند و به منظور آماده ساختن ايشان براى امامت و سرپرستى امت بود. ابونعيم الحافظ الشافعي(م 430 ه. ق) چنين روايت كرده است: «رسول اللّه فرمود: اى علي، خداوندعزّوجل به من دستور داد تو را نزد خود نگهدارم و آموزشت دهم تابداني؛ و اين آيه نازل شد: گوش هاى شنوا قرآن را دريابند و بفهمند. تو گوش شنواى دانش هستي.»(1)
على (ع) به بركت سرپرستى و آموزش پيامبر (ص) آگاهترين فرد ـ پس از رسول اللّه ـ شد. رسول اكرم در اين باره فرمود: «پس از من آگاه ترين شخص در امّتم عليبن ابيطالب است.»(2) تمام كسانى كه ميخواستند از دانش پيامبر بهرهگيرند، ميدانستند همان علوم را ميتوانند از على(ع) بياموزند؛ زيرا پيامبر(ص) فرموده بود: «من شهر علم هستم و على دروازه آن است.»(3)
در ميان دانش هايى كه پيامبر (ص) به على (ع) آموخت، علوم قرآن جايگاهى ويژه داشت. امام على (ع) ميفرمايد: «آيه اى از قرآن بر رسول اللّه نازل نشد مگر اين كه آن را بر من خواند و ديكته كرد تا بنويسم؛ و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه قرآن را به من آموخت.»(4) در روايتى ديگر ميفرمايد: «هرگاه از رسول اللّه (ص) پرسشى ميكردم، پاسخم را ميداد؛ و اگر مسايلى به ذهنم نميرسيد، خود ايشان ميفرمود. هر آيهاى درباره شب يا روز، آسمان يا زمين، دنيا و آخرت، بهشت وجهنم، كوه و دشت، نور و ظلمت نازل ميشد، بر من ميخواند و ديكته ميكرد و من آن را مينوشتم؛ و به من تأويل و تفسير و محكم و متشابه و خاص و عام قرآن را و اينكه چگونه و كجا و درباره چه كسى نازل شده است، آموخت. پيامبر (ص) از خدا خواست به من فهم و حافظه بدهد، تا آيهاى از كتاب خدا را فراموش نكنم و درباره هركسى آيه نازل ميشد،به من ميفرمود»(5) در كتاب طبقات ابن سعد آمده است: «امام على(ع) به مسلمانان ميگفت: هر پرسشى درباره كتاب خدا داريد، از من بپرسيد؛ زيرا من به هر آيهاى آگاهم.»(6) صحابه اتفاق نظر دارند كه علم قرآن به على و ديگر اهلبيت عليهمالسلام اختصاص دارد.(7) امام على(ع) شاهد وحى و دارنده دانش قرآنى و وارث علم پيامبر(ص) بود. او دومين شخص جهان اسلام و آگاه ترين صحابه به شمار ميرفت. بسيارى از مفسّران اعتقاد دارند عباراتى چون «راسِخُونَ فِيالْعِلْمِ»(8) (صاحبان علم و دانشالهي)، «اَهْلُالذِّكْرِ»(9)، (آگاهان) يا «اَلَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ»(10) (كسانى كه كتاب آسمانى را به آنها دادهايم.) درباره امام علي(ع) است. در روايات شيعه و سنى آمده است: مقصود از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمَ الْكِتابِ»(11) (كسى كه علم كتاب و آگاهى بر قرآن نزد اوست)، امام على(ع) است.(12) پيامبر(ص) ميفرمايد: «على مع القرآن و القرآن مع علي؛ لن يفترقا حتى يرد عليّ الحوض»؛ على با قرآن و قرآن با على است آن دو از هم هرگز جدا نميشوند، تا اين كه كنار حوض كوثر نزد من آيند.»(13) ابن مسعود، يكى از مفسّران صدر اسلام، ميگويد: «اگر كسى آگاه تر از خودم به كتاب خدا ميشناختم، خود را حتى با پيمودن راه بسيار به او ميرساندم.» شخصى پرسيد: «با على چگونهاي؟» ابن مسعود گفت: «من قرآن را با او شروع كرده، نزد او آموختهام.»(14) در كتاب شواهد التنزيل (15) آمده است: «عُمَرو ابن مسعود و عايشه و عبداللّه بن عمر (فرزند خليفه دوم) و... گفتهاند: على بيش از همه مردم از قرآن آگاهى دارد.
على (ع) قرآن را جمع آورى ميكند.
بنابر آنچه از علم امام علي(ع) گفتيم، طبيعى است رسولاللّه (ص) كار مهم جمعآورى قرآن را به او بسپارد. بر اساس روايات، هنگامى كه رسول اللّه در حال احتضار بود، به على(ع) فرمود: «اى علي، قرآن در ميان كتاب ها و قطعهها و برگ هايى كنار رختخواب من است؛ آنها را برداشته، در يك جا گردآوريد و ضايع نكنيد، چنان كه يهود تورات را ضايع كردند. على(ع) برگ ها را در پارچهاى زرد نهاده، در خانهاش گذاشت و مُهر كرد و فرمود: ردا بردوش نمياندازم تا زمانى كه قرآن را گرد آورم. از آن پس امام بى آن كه عبا بردوش اندازد، با ميهمانانش رو به رو ميشد تا هنگامى كه قرآن را جمعآورى كرد.»(16) اين كار شش ماه به درازا كشيد.(17) برخى اين مدت را به سه روز گفتهاند.(18) البته اين در صورتى است كه جمع قرآن به معناى مترتب كردن آن برحسب نزول آيات باشد. آيتاللّه سيدحسن صدر در كتاب تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام ميگويد: ديگر علوم قرآن را اميرمؤمنان آموزش داد. او انواع و اقسام دانش هاى قرآنى را بازگو كرد و براى هركدام مثال آورد كه تمام آن در بحارالانوار جمع آورى شده است. هر كتابى درباره علوم قرآن نوشته شده، برگرفته از آموختههاى امام على(ع) است.(19) معتزلى حنفى ميگويد: «همگان اتفاق نظر دارند كه قرآن را در زمان رسول اللّه حفظ ميكرد و كسى ديگرى اين كار را نميكرد. از اين گذشته او اولين كسى است كه قرآن را گرد آورد.»(20)
از ويژگي هاى مصحف امام على (ع)
بخشى از ويژگي هاى مصحف امام(ع) عبارت است از:
1 ـ ترتيب آيات بر اساس نزول
ابن حجر ميگويد: «على قرآن را به ترتيب نزول (آيات) پس از وفات پيامبر جمع آورى كرد.»(21) ابن جزيّ الكلبى ميگويد: «در زمان رسول اللّه، قرآن در ميان كتاب ها و سينههاى مردمان پراكنده بود. وقتى رسول اللّه وفات يافت، على بن ابيطالب ـ رضياللّه عنه ـ درخانهاش نشست و آن را به ترتيب نزول جمع كرد.»(22) در كتاب تاريخ يعقوبى ترتيب اين آيات ذكر شده است.(23)
2 ـ تقديم منسوخ بر ناسخ
شيخ مفيد در كتاب المسائل السرويه ميگويد: «اميرمؤمنان(ع) قرآن نازل شده را ـ از اول تا آخرـ جمع آورى كرد و آن را به گونهاى كه ميبايست، مرتب ساخت. او آيات مكّى را بر مدنى و منسوخ را بر ناسخ مقدّم كرد.»(24)
3 ـ در بردارنده تأويل
امام على (ع) ميفرمايد: «هرآيهاى كه خداوند ـ جلّ و علا ـ برمحمد (ص) نازل كرد، به املاى رسول اللّه و خط خودم، نزد من است؛ و تأويل هر آيهاى كه خدا بر محمد نازل كرد، نزد من است.»(25)
منظور از «تأويل» بيان مقصود كلى و برگرداندن كلام به يكى از احتمالات عقلانى آن است؛ گو اين كه ممكن است در ظاهر دلالتش روشن باشد. دراين مصحف تمامى جوانب آيات بر شمرده شده است، به گونهاى كه آيات به زمان و يا مكان و يا شخص خاص اختصاصى ندارد و مانند ماه و خورشيد براى همه زمان هاست.(26)
4 ـ در بردارنده تنزيل
تنزيل يعنى شأن نزول و سبب نزول وحي. البته گروهي، تفاسيرى كه خداوند براى شرح برخى از آيات بر پيامبر(ص) نازل كرده، تنزيل ميدانند.(27) اين تفاسير چگونگى نماز خواندن، زكات دادن و ديگر آيات را توضيح ميدهد و خصوصيات تنزيل آيهها مانند مناسبت نزول، مكان و زمان نزول و كسانى را كه مقصود آيه بودهاند و... را بيان ميكند. شيخ مفيد در مقايسه ميان قرآن موجود و مصحف امام على (ع) مينويسد: تأويل و تفسير معانى قرآن ـ چنان كه شأن نزول آن علّت عدم پذيرش مصحف، هماهنگ نبودن آن با خواستههاى نامشروع سياستمداران بود. بودهـ در مصحف اميرمؤمنان (ع) وجود داشته است.(28) امام باقر (ع) فرمود: «هيچ كس جز على (ع) قرآن را چنان كه فرود آمد، جمع نكرد.»(29)
5 ـ تفكيك محكم و متشابه
در مصحف امام علي(ع) محكمات و متشابهات مشخص شده بود.(30) سيدعبدالحسين شرف الدين ميگويد: «علي(ع) قرآن را به ترتيب نزول جمع كرد وناسخ و منسوخ و عام و خاص ومطلق و مقيد و محكم و متشابه و عزيمت و رخصت و سنت و آداب و سبب نزول آن را بيان كرد و دشواري هايش را توضيح داد... قرآن جمع آورى شده از سوى اميرمؤمنان به تفسير شبيهتر است.»(31)
6 ـ قرائت «عاصم» است.
استاد معرفت در جلد اول كتاب التمهيد ميگويد: «اين مصحف بر اساس قرائت رسول اللّه بود.» استاد مرتضى عسكرى در كتاب حقائق هامّه مينويسد: اگر قرائت را صحت مخرج بدانيم، قرائت عاصم مقصود است. او قرائتش را از «ابى عبدالرحمان» و وى از امام على (ع) و او از پيامبر (ص) ياد گرفته است. بسيارى از مورخان و نويسندگان اين مطلب را ذكر كردهاند(32)
7 ـ در بردارنده نام هاى اهل حق و باطل
در اين مصحف آياتى كه درباره كافران، مشركان و منافقان مى باشد، با نام اشخاص همراه است. اين مصحف در اختيار امام رضا (ع) بود. امام آن را به « ابنابى نصر بزنطي» امانت داد. «بزنطي» مصحف را گشود و نام هفتاد نفر از قريش را در تفسير آيه: «لم يكن الذين كفروا»(33) ديد. وقتى امام از اين امر آگاه شد، كتاب را از «بزنطي» پس گرفت.(34)
8 ـ املاى رسول اللّه و نگارش امام علي(ع)
تمامى تفسير، تنزيل، تعيين آياتِ محكم و متشابه و... گفتههاى پيامبر (ص) بوده كه به دست امام على (ع) نوشته شده است. امام علي(ع) اين مطلب را در حديثى كه گذشت، بيان ميدارد.(35) بر اساس اين حديث، مصحف امام در زمان پيامبر(ص) نوشته شده؛ به املاى پيامبر صلياللهعليهوآله بوده است.
آنچه گذشت، بخشى از ويژگيهاى اين كتاب است كه آيات الهى را باترتيب و تفسير در خود گنجانده است و تفسير گونهاى است كه مطلبى زياده يا كمتر از قرآن ندارد و «مصحف» خوانده ميشود.
چرا مصحف امام پذيرفته نشد؟
بـه سبـب ويـژگي هاى اين مصحف، بسيارى از دانشپژوهان در پى دستيابى و خواندن آن بودهاند. محمدبن سيرين ميگويد: «شنيدم امام، آن مصحف را بر اساس تنزيل (تفسير) نوشته است. اگر برآن مصحف دست مييافتم، دانش در آن بود. به دنبال آن كتاب بودم و به مدينه نامه فرستادم، ولى آن را نيافتم.»(36) زُهَرى درباره اين مصحف ميگويد: «اگر يافت ميشد، سودمندتر (از هر تفسير) و داراى دانشى بيشتر بود.»(37)
ولى چرا اين مصحف ـ به رغم دانش ها و سودمندى آن ـ اكنون در دسترس نيست؟! در تاريخ ميخوانيم امام على (ع) پس از پايان بردن اين مصحف، آن را بر مردم عرضه كرد و همگان را به استفاده از آن فراخواند، ولى پذيرفته نشد. از اين رو، امام آن را ـ براى هميشه ـ نزد خود و ديگر امامان (عليهمالسلام) نگهداشت.(38)
علّت عدم پذيرش مصحف از سوى مردم، هماهنگ نبودن آن با خواستههاى نامشروع سياستمداران بود. امام (ع) در اين باره ميفرمايد: «هنگامى كه اسامى اهل حق و باطل را ـ در آنچه خدا تبيين كرده بودـ دانستند و اين، مصالحشان را از بين ميبرد، گفتند: ما به آن نياز نداريم. ما به خاطر آنچه داريم، از آن بينيازيم.»(39)
در اخبار اهلبيت (عليهمالسلام) آمده است: امام على (ع) سوگند خورد جز براى نماز عبا بر دوش نگذارد تازمانى كه قرآن را جمعآورى كند. از اين رو، از مردم كناره گرفت تا قرآن را گرد آورد. پس از آن، قرآن گردآورى شده را نزد مردم ـ كه در مسجد جمع شده بودندـ برد. آنها از خود ميپرسيدند: ابوالحسن براى چه آمده است؟ امام(ع) كتاب را به آنان نشان داد و فرمود: رسول اللّه (ص) فرمود: «من در ميان شما چيزهايى ميگذارم كه اگر به آنها چنگ زنيد، هرگز گمراه نميشويد؛ كتاب خدا و عترت و اهلبيتم.» اين كتاب است و من عترت. آنگاه خليفه دوم برخاست و گفت: اگر نزد تو قرآنى يافت ميشود، پيش ما نيز مانند آن هست؛ بدان نيازى نداريم. امام (ع) پس از آن كه حجّت را بر آنها تمام كرد، كتاب را برگرداند.
امام صادق(ع) ميفرمايد: «امام كتاب را برداشت و به خانهاش برگشت، در حالى كه اين آيه را ميخواند: «...آن را پشت سرافكندند و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى ميخرند.»(40)
مصحف امام على (ع) كجاست؟
از شمارى روايات فهميده ميشود اين مصحف، پس از امام علي(ع)، به فرزندش امام حسن (ع) و سپس به ديگر امامان (عليهمالسلام) رسيد و اكنون در دست امام زمان (عج) است.(41) امام صادق (ع) ميفرمايد: «هنگامى كه قائم قيام كند، مصحفى را كه على (ع) نوشته است، با خود ميآورد.»(42) چنان كه گفتيم، امام على (ع) اين مصحف را طبق ترتيب نزول آيات جمعآورى و مرتب كرد. از اين رو، در برخى از روايات ميخوانيم: قرآنى كه امام زمان (ع) ميآورد، با قرآن موجود تفاوت دارد.(43) امام صادق (ع) فرمود: «قائم ما كه قيام كند، خيمههايى ميزند تا مردم قرآن را آن گونه كه خدا فرستاده است، فراگيرند و در آن روز كارى دشوارتر از اين نيست؛ زيرا قرآن به گونهاى جز ترتيب كنونى خواهد بود.»(44)
امام على (ع) پس از به دست گرفتن حكومت، قرآنِ خود را بر مردم عرضه نكرد و قرآنى را كه از سوى عثمان گردآورى شده بود، تأييد كرد؛ زيرا نميخواست مسلمانان دچار تفرقه شوند. ايشان حتى ديگر امامان را از قرائت قرآن بر پايه تنزيل نهى كرد. علامه طباطبايى در اين باره مينويسد: على (ع) با اين كه خودش پيش از آن قرآن مجيد را به ترتيب نزول جمعآورى كرده بود و به مردم نشان داده بود و مورد پذيرش نشده بود و در هيچ يك از جمع اول و دوم وى را شركت نداده بودند، با اين حال هيچ گونه مخالفت و مقاومتى به خرج نداد و مصحف رايج را پذيرفت و تا زنده بود ـ حتى در زمان خلافت خود ـ دم از اختلاف نزد. و همچنين ائمه اهلبيت (عليهمالسلام) هرگز در اعتبار قرآن مجيد حتى به خواص شيعيان خود حرفى نزدهاند، بلكه پيوسته در بيانات خود استناد به آن جستهاند و شيعيان خود را امر كردهاند كه از قرائت مردم پيروى كنند. به جرأت ميتوان گفت كه سكوت على (ع) با اينكه مصحف معمولى با مصحف او در ترتيب اختلاف داشت، از اين جهت بود كه در مذاق اهلبيت (عليهمالسلام) تفسير قرآن به قرآن كنونى معتبر است.(45)
نتيجه بحث
مصحف امام على (ع) در بردارنده آياتِ موجود، همراه با تفسير و به ترتيب نزول آيات است و اين تنها تفاوت آن با قرآن موجود است. اين مصحف و جمعآورى قرآن در يك جا، به امر رسول اللّه (ص) و پس وفات ايشان انجام شد. منابع تاريخى مذهبى شيعه و سنّى اين امر را تأييد ميكند. آيات منسوخ و ناسخ، محكم و متشابه، خاص و عام، شأن نزول آيات، محل و زمان فرود آيات، در اين كتاب تفسيرگونه مشخص شده است. مردم زمان امام على (ع) اين تفسير را به خاطر اين كه مصالحشان به خطر ميافتاد، نپذيرفتند و امام، بعدها كه به حكومت رسيد، براى حفظ وحدت مسلمانان، آن را نشان نداد. اين تفسير اكنون نزد امام زمان (عج) است.
منابع:
1 ـ حليةالاولياء، چاپ دارالكتب العلميه، بيروت، ج 1، ص 67؛ آيه 12 سوره حاقّه است.
2 ـ كشف الغمه، اربلي، چاپ دارالكتاب الاسلامي، بيروت، ج 1، ص 113.
3 ـ الجامع الصحيح، ترمذي، چاپ داراحياء التراث، بيروت، ج 5، ص 637.
4 ـ كمالالدينوتمامالنعمة،صدوق،ج1،ص284.
5 ـ بصائر الدرجات، صفار، ص 198.
6 ـ طبقات الكبري، ابن سعد، چاپ داراحياء التراث، بيروت، ج 2، ص 338؛ تاريخ الخلفاء، سيوطي، ص 185.
7 ـ تاريخ القرآن، زنجاني، ص54.
8 ـ آل عمران، آيه 7.
9 ـ نحل، آيه 43.
10 ـ بقره، آيه 121.
11 ـ رعد، آيه 43.
12 ـ ينابيع المودّه، قندوزي، مؤسسه اعلمي، بيروت، ج 1، ص 307
13 ـ المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابوري، دارالمعرفة، بيروت، ج 3، ص 124.
14 ـ تاريخمدينهدمشق،ابنعساكر، ج 3، ص 25.
15 ـ عبداللّه حسكاني، ج 1، ص 34.
16 ـ بحارالانوار، مجلسي، ج 92، ص 48؛ تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام، حسن صدر، چاپ دارالرائد العربي، بيروت، ص
17 ـ اعيان الشيعه، سيدمحسن امين، ج 1، ص 89؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 41.
18 ـ اعيان الشيعه، ج 1، ص 89.
19 ـ ص 318.
20 ـ حقائقهامه، مرتضى عسكري، ص 154.
21ـاعيانالشيعه،ج1،ص89؛تاريخالقرآن،ص54.
22 ـ السهيل لعلوم القرآن، چاپ دارالكتاب العربي، بيروت، ج 1، ص 4.
23ـ التمهيدفيعلومالقرآن،معرفت،ج1،ص230.
24 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 74؛ تاريخ القرآن، زنجاني، ص 53.
25 ـ تاريخ القرآن، ص 41؛ تفسير صافي، فيض كاشاني، ج 1، ص 38.
26 ـ حقائقهامه، ص 162.
27 ـ همان، ص 157.
28 ـ همان، ص 157.
29 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 48.
30ـ حقائق هامه، ص 151.
31 ـ المراجعات، ص 411.
32 ـ همان، ص 169.
33 ـ سوره بيّنه، آيه 1.
34 ـ المحجة البيضاء، كاشاني، ج 2، ص 63.
35 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 41.
36 ـ حقائقهامه، ص 158.
37 ـ همان، ص 159.
38 ـ المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 41؛ بصائر الدرجات، صفار، ص 193.
39ـالاحتجاج،طبرسي،ج1،ص383؛تفسيرصافي،ج1،ص38.
40ـ المناقب، ج 2، ص 40؛ بحارالانوار، ج 92، ص 51؛ آيه 187 سوره آل عمران است.
41 ـ بحارالانوار،ج 92، ص 42؛ تفسير صافي، ج 1، ص 38.
42 ـ بصائرالدرجات، صفار، ص 193.
43 ـ ارشاد، شيخ مفيد، ص 365.
44 ـ الغيبه، نعماني، ص 318.
45 ـ قرآن در اسلام، ص 165.
کد خبر: 13935224206
1393/5/22
آخرین مطالب 1393/5/1:
قدیمی ترین کتاب درباره شهادت امام علی(ع) / رسول جعفریان
1393/1/19:
افراط در شخصیت پردازی از ائمه اطهار(ع) / محمد نصر اصفهانی
1392/5/27:
پاسخ حضرت آیت الله سبحانی به این پرسش :
/
چرا شيعيان در اذان بر ولايت علي(ع) شهادت ميدهند؟
1392/5/6:
زمامداري علوي
1392/5/5:
عدالت در اندیشه و عملکرد امیرالمومنین (ع) درگفت وگو با دکتر مصطفی دلشاد تهرانی
|